جمعه, ۰۹ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تحفه ی دیگر استعمار؛ افزایش زنان و کودکان معتاد به مواد مخدر!

(ترجمه)

گزارش واشنگتن پست به تاریخ ۱۹ جون ۲۰۱۷م نشان می دهد که در سال های اخیر، تعداد زنان و اطفال معتاد به مواد مخدر در حال افزایش است. در سال ۲۰۱۰م کارشناسان سازمان ملل طبق یک بر آورد، تخمین زدند که حدود یک میلیون تن در افغانستان معتاد به مواد مخدر بوده که اکثریت آن ها از تریاک به عنوان نوعی داروی درمانی در برابر سختی های زنده گی استفاده می کنند. اما همین سازمان در سال ۲۰۱۵م با نشر یک اعلامیه افزود که شمار معتادان مواد مخدر در افغانستان به ۳ میلیون افزایش یافته که اکثریت آن ها از هرویین استفاده می کنند. شایسته حکیم متخصص در مرکز ملی برای درمان زنان و کودکان معتاد به مواد مخدر در کابل، در این رابطه چنین می گوید: «این یک سونامی بزرگ است که اگر در چند سال آینده کنترول نشود، شاید به یک فاجعه مبدل شود.» (منبع: واشنگتن پست)

افغانستان ۹۰ درصد مواد مخدر جهان را تأمین می نماید و در این عرصه به بزرگ ترین تولید کننده و متأسفانه استعمال کننده آن نیز مبدل شده است. مقامات وزارت صحت افغانستان هجوم مواد مخدر در کشور را به عنوان یک سونامی توصیف می کنند؛ چون تعداد معتادان مواد مخدر تنها در دو سال گذشته به ۳ میلیون تن افزایش یافته است. این پدیده ده ها هزار زن و کودک را از خود متأثر ساخته است که به همین سبب بعضی از زنان به دزدی و برخی هم به روسپی گری روی می آورند. بسیاری از خانواده ها با دادن مواد مخدر به اطفال خود، از آن ها بخاطر جمع کردن پول و خیرات در سرک ها استفاده کرده و در مقابل پول ناچیز برای تأمین زنده گی شان، آن ها را به ازدواج دیگران در آورده و یا هم به خاطر همین پدیده مهلک، آن ها را روانه دارالایتام می کنند.

این پدیده ی خانمان سوز سبب شده که تعدادی از زنان جوان با یأس و ناامیدی تمام، به معتادان بازار پل سوخته بپیوندند؛ زیرا این جا مکانی است که آن ها با پول کم خویش می توانند به مواد مورد ضرورت خود دست پیدا کنند. از طرف دیگر، این یگانه مکانی است که این خانواده ها را در دامان خود جای داده و در این جا می توانند، حتی برای لحظه هایی، غم و رنج زنده گی خود را فراموش کرده و به دور از چشم همگان باشند.

عمده ترین عامل گسترش مواد مخدر در جامعه افغانستان، نبود مفاهیم اسلامی و عدم تطبیق قوانین شرعی در این جامعه و یا هم هجوم استعمار، جنگ و ویرانه گی بوده که خانواده ها، مادران، کودکان و حتی نسل های بعدی را این پدیده مهلک آغشته خود نموده و می نماید. گزارش ها حاکی از آن است که در دو سال اخیر، اعتیاد کودکان به مواد مخدر حدود ۶۰ درصد افزایش یافته است که این نباید ما را متعجب بسازد؛ زیرا در این کشور مواد مخدر به مراتب ارزان تر از مواد غذایی است و به بسیار سهولت دسترسی به آن امکان پذیر می باشد. چنان چه یک گرام هیرویین در افغانستان را می توان به قیمت یک پوند به دست آورد.

بسیاری از زنان برای اطفال خود به خاطر احساس نکردن گرسنگی به آن ها مواد مخدر می خورانند، چنان چه خانواده های معتاد خود اظهار می کنند که ما برای فرزندان خود مواد مخدر می خورانیم تا ایشان گرسنگی را احساس نکرده و از خود بی خود شوند؛ زیرا تهیه غذا برای همه اعضای خانواده کاری است بس دشوار. به خاطر اعتیاد، بسیاری از کودکان به تن فروشی رو می آورند که در برابر این عمل شان نیز حتی پول کافی به دست شان قرار نمی گیرند تا مواد غذایی برای خود و فامیل اش تهیه کنند.

اعتیاد پدیده ای است که از بیرون وارد افغانستان شده؛ زیرا بسیاری از مردم به دلایل گوناگون؛ از جمله: جنگ، فقر و ناامنی به ممالک دیگر مهاجر می شوند، به خیال این که با روی آوردن به اعتیاد بهتر می توانند کار کنند، چنین کسان زمانی که به کشور خود باز می گردند، این پدیده مهلک را نیز با خود حمل نموده و خانواده های شان را نیز معتاد به این عمل می نمایند. پس بزرگ ترین عامل اعتیاد در این کشور می تواند جنگی باشد که به رهبری قدرت های بزرگ استعماری به راه انداخته شده است.

گزارش ها نشان می دهد که بسیاری از والدین برای فراموش کردن و آزاد ساختن غم و رنجی که به عنوان یادگاری از اثر جنگ جاری و بمباردمان نیروهای امریکا و ناتو برای شان مانده و اعضای خانواده ی خود را از دست داده اند، به اعتیاد روی می آورند. بناً این حملات بسیاری از کودکان را یتیم و تعداد زیادی از زنان را بیوه کرده و ده ها مشکل روحی و روانی را نیز از خود به جا گذاشته است. جنگ و ترس مهم ترین عناصری اند که روان انسان را از خود متأثر می کند. چنان چه گزارش های اخیر سازمان صحی جهان نشان می دهد که در سراسر جهان بیش از ۳ میلیون انسان دچار افسرده گی اند. با مقایسهٔ سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۵م، آمار این پدیده ی مهلک ۱۸ درصد افزایش داشته است؛ در حالی که اطلاعات دقیق از افسرده گی افراد و اختلال روانی در افغانستان در دسترس نیست. باز هم تخمین زده می شود که یک میلیون افغان از اختلال روانی رنج می برند و بیش از ۱.۲ میلیون تن در معرض اضطراب روانی قرار دارند.

بنابرین مردم استفاده مواد مخدر را بهترین شیوه برای فراموش کردن غم و رنج زنده گی خود می دانند. دولت افغانستان در این راستا هیچ گونه اقدام عملی نداشته و صرف در صدد یاری رساندن به بادران خود در امر مبارزه با تروریزم که بزرگ ترین بهانه برای حضورشان در سرزمین های اسلامی بوده، می باشد. دولت افغانستان حتی و ضعیت اقتصادی جامعه را مدنظر نمی گیرد، چه رسد به این که متوجه اوضاع روحی و روانی مردم خود باشد.

اعتیاد به مواد مخدر واقعیت غم انگیزی است که زنان و اطفال امت مسلمه با آن روبرو شده و در دام آن می افتند. با نگاه عمیق در می یابیم که استعمارگران در قرن ۲۱ هر لحظه در پی نابودی امت مسلمه بوده و در این میان متأسفانه هیچ رهبری برای دفاع از این امت مظلوم وجود ندارد. این جاست که استعمارگران با استفاده از این خلاء، فجایع و تخریبات را در سرزمین های اسلامی به وجود آورده و در نتیجه امت گرفتار اعتیاد، افسرده گی، تکلیف روانی و غیره مشکلات شده که ما شاهد برهم خورده گی زنده گی این امت نیز هستیم. به خاطر این بدبختی ها امت از زنده گی خسته شده و معنی اصلی زنده گی را فراموش کرده اند که امروزه از زنده گی تعبیر دیگری دارند. در حالی که الله سبحانه وتعالی از زنده گی تعریف خاص برای بشریت دارد.

ما در برابر نسل آینده، خواهران و مادران مان مسوول بوده و باید این مسوولیت را جدی گرفته و در برابر کفاری که همواره زنان و مادران امت را می خواهند از بین ببرند و زنده گی شان را به تباهی بکشانند، نباید خاموش بنشنیم. پس بر ما لازم است تا تمام نیرو و قدرت مان را در راستای بازگشت دوباره خلافت به منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم به خرج دهیم، زیرا این یگانه راهی است که ما را از سرگردانی نجات داده و به همه بدبختی ها نقطه پایان می گذارد. الله سبحانه وتعالی ما را در برابر همه زنان و کودکان مسلمانی که محتاج یک لقمه نان هستند و در وضعیت بسیار بد به سر می برند، مورد مواخذه قرار می دهد. بنابر این بر ما لازم است تا در راستای روی کار آوردن یک رهبر عادل و متقی از هیچ نوع سعی و تلاش دریغ نکنیم؛ زیرا تنها چنین کسی می تواند حامی و محافظ امت باشد.

﴿وَالْعَصْرُِإِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍُإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرُِ﴾

[عصر: ۳-۱]

ترجمه: سوگند به عصر[غلبه حق بر باطل] كه واقعاً انسان در زيان است؛ مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و هم ديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده‏ اند.

نویسنده: امانه عابد

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سروصداهای تفکیک جنسیتی

(ترجمه)

خبر:

جشنواره یی موسیقی در سویدن بخاطر یک سلسله ادعاهای مبنی بر تجاوزات جنسی لغو شد. این در حالی است که پولیس آن کشور گفت: «گزارش چهار مورد تجاوز جنسی و ۲۳ مورد شکایت تجاوز، امسال به ثبت رسیده است.» روز شنبه دست اندرکاران بزرگ ترین جشنواره در این کشور(براوالا) تصمیم گرفتند که در سال ۲۰۱۸م جشنواره خویش را برگزار نکنند.

تبصره:

برای برطرف کردن مشکل فوق، یکی از هنرمندان کمیدی سویدنی در فکر برگزاری جشنواره ای مخصوص زنان است تا به گفته او "مردان برخورد خوب را یاد بگیرند" این تجاوزاتی جنسیی که علیه زنان صورت می گیرند، مخصوص سوید نیست؛ بلکه یک معضل جهانی است و ما راه های گوناگون را برای مبارزه با آن دیدیم. به طور مثال: در سال گذشته ۲۰ جشنواره بخاطر پشتیبانی از فراخوان "#saferspacefestivals" که بخاطر آگاهی مزید در خصوص سوء استفاده جنسی از زنان برگزار شده بود، صفحات انترنتی خویش را به رنگ سیاه در آورده بودند.

یک تعداد جشنواره های دیگری؛ مثل: "گلاستوبیری" بخش زنانه ای را برای زنانی که احساس امنیت نمی کنند، ساخته است. هم چنان خواننده هایی زن امریکایی را مثل "کاتلین هانا" سراغ داریم که به این واقعیت اعتراف نموده و همواره اصرار دارد تا صفوف اول همیشه مختص زنان باشند و همیشه از این ابتکار خویش به دلیل این که زنان نیاز به مکانی امن دارند، در نظر گرفتن جایی مخصوص برای زنان که ایشان را از گزند دور نگه می دارد، دفاع نموده است. کسانی که این ابتکارها را روی دست گرفتند، در رد ادعای این که این تدابیر به معنی تبعیض جنسیتی است، می گویند: «این گفته ها مزخرف است، در نظر گرفتن مکانی مخصوص برای زنان فقط بخاطر حمایت و پشتیبانی خودشان از فضایی است، که ممکن است خطرناک باشد.»

همواره عدم اختلاط زنان با مردان جزء جدا ناپذیر از الگوی اجتماع اسلامی بوده است و دلایل آن نیز در قرآن و سنت موجود است. و نیز همیشه از طرف رسانه ها و سیاست مداران مغرض، مورد حملات شدید قرار گرفته است. ادعاهایی زیادی شده که جداسازی مردان از زنان، عملی است که هم خوانی با روش زنده گی غربی و ارزش های غربی و لیبرالی ندارد و از ترس آن بعضی از فعالیت های اسلامی منع می شد؛ ولی از بین همین نظام اشخاصی مثل "هانا" خواننده زنی را می بینیم که در رویکردی غیررسمی خواهان عدم اختلاط زنان با مردان است.

به این دلیل مهم است که مسلمان ها بدانند، در واقع تفکیک دو جنس مشکل نیست و چیزی واضح است، این وقتی مشکل تلقی می گردد که به اسلام و مسلمان ها برگردد. روزنامه نگاران و سیاسیون مخالف اسلام این پروپاگندها را برای تلاش در تأثیرگذاری منفی بر افکار مسلمان ها و غیرمسلمان ها نسبت به مفاهیم ناب اسلام استفاده می کنند و می خواهند و امیدوارند تا از نو، اسلامی را قالب گذاری کنند که شبیه فرهنگ ناقص شان بوده و همیشه این تغییر متناست با احساسات غالب باشد، حال‌ آن که هماهنگی این دو اصلاً از هم به دور است.

بگذارید ما به صفت مسلمین بیدار شویم و در دام این پروپاگندها نیفتاده و به حقیقت موضوع که همانا نبرد بین حق و باطل است، پی ببریم و اجازه ندهیم تا بذر شک و تردید در افکار ما رخنه کند و به احکامی که الله سبحانه وتعالی به ما نازل فرموده، کفر بورزیم و اسلام نه تنها در دنیا راه نجات ما خواهد بود؛ بلکه در آخرت نیز، نجات بخش ما خواهد شد.

﴿لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

[یونس: ۹۴]

ترجمه: بی گمان(بيان) حق(و خبر صادق قرآنی) از سوی پروردگارت برای تو آمده است و از زمره متردّدان مباش.

نویسنده: یاسمین مالک

ادامه مطلب...

حَبلُ‌المـَتین (1): ضرورت آگاهی سیاسی در میان مسلمانان

  • نشر شده در سیاسی

يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ [بقره:9]

می‌خواهند الله و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند، ولي نمي‌فهمند.‏

يُخَادِعُونَ به معنی گول می‌زنند یا فریب می‌دهند، که از مصدر مُخادعه و خِداع گرفته شده و به معنی بر گردانیدن دیگران از مقصد و هدف شان با نیرنگ و فریب یا اظهار خلاف آن‌چه در دل است برای فریب دیگران می‌باشد.

برای انسان‌های فاسد، ریاکار، کافر و دار و دسته‌ی شان غیر ممکن است تا الله سبحانه و تعالی را فریب دهند؛ چه او ذاتی است که از باطن امور می‌داند و آن‌چه بر قلب‌ها می‌گذرد و بر اندیشه‌ها خطور می‌کند، آگاه‌ست. اما این افراد می‌توانند مسلمانان را فریب دهند و گول بزنند. 

یکی از بخش‌های خطرناکی که امت اسلامی را از بلندای فرزانگی و رهبری جهان به انحطاط و زوال فرود آورده، ضعف در عرصه فکر و آگاهی سیاسی است. چون سیاست در دنیای امروز که رهبری آن را غرب کافر و غدار به عهده دارد، براساس افکار «ماکیاولی» که مبتنی بر فریب و نیرنگ است، به پیش می‌رود. در هم‌چو فضا، ارزش‌های صداقت و فضیلت جایی ندارد. بدین لحاظ، دشمنان اسلام از هر وسیله‌ی برای فریب امت اسلامی بهره می‌برند تا باشد که مسلمانان را در میدان‌های مختلف سیاست و زندگی فریب دهند و از آنان به نحوی باج‌گیری کنند و سلطه‌ی خویش را مستحکم سازند.

در کنار این، نظام‌ها، سیاست‌مداران، مقامات دولتی و افراد سرمایه‌دارِ قدرت‌مند، مردم را با وعده‌های میان خالی و حرف‌های شیرین فریب می‌دهند و این مسأله جزء کار روزمرۀ شان می‌باشد و سال‌هاست که این چرخ شیطانی فریب و نیرنگ در میان امت اسلامی تکرار می‌گردد، اما هنوز که هنوز است، امت اسلامی از یک سوراخ به کرات گزیده می‌شوند و عبرت لازم را فرا نگرفته‌اند.

حالانکه، در این روزگار سیاه، که هر سو بلاها و مصیبت‌ها بالای امت اسلامی فرود می‌آید، درک درست و عمیق از واقعیت‌های سیاسی جهان و رشد تفکر سیاسی حیثیت مرگ و زندگی را دارا می‌باشد.

چون تحلیل‌های غلط سیاسی منجر می‌گردد تا مردم مسائل دروغ و فریبنده را قبول کنند و در عالم بی‌خبری سیاست‌های کثیف و خطرناک حُکام را حمایت کنند که در نتیجه خسارات هنگفت را ببار می‌آورد و منجر به تقویت دشمن می‌گردد. به دلیل جهل سیاسی تعدادی از مسلمانان و دعوت‌گران مخلص که از لحاظ تجربه سیاسی خام اند، بسا اوقات آن‌ها امت را تشویق می‌کنند که از سیاسیون مفسد و قضایای فریببندۀ سیاسی در سطح محلی، ملی و بین‌المللی حمایت کنند، که این حمایت آخرالامر آب را به آسیاب دشمن می‌ریزد.

در ذیل به مشت نمونۀ خروار از مثال‌های می‌پردازیم که امت اسلامی از لحاظ سیاسی به گمراهی رفته‌اند:

مثال اول: جنگی خانمان‌سوزی که امریکا و متحدینش بعد از 2001 میلادی در افغانستان براه انداخته‌اند، هنوز ابعاد آن برای بسیاری‌ها پوشیده و درک آن پیچیده است. بسیاری‌ها فکر می‌کنند که حضور امریکا بخاطر مبارزه با "تروریزم و افراط‌گرایی" است و این حضور باعث ایجاد ثبات سیاسی و رفاه اجتماعی در افغانستان می‌گردد. این تحلیل غلط باعث گردیده تا تعدادی از فریب خورده‌گان، منحیث مهره‌ها برای تطبیق سیاست امریکا و ناتو استفاده شوند و بی خبر از عمق قضیه، برای استعمار تبر دسته کنند. در ضمن، این تحلیل اشتباه باعث شده تا تعدادی‌ها از مقامات دست نشانده، نظام فرسوده و پروسه‌های ناکام به امید آمدن روزهای خوب و خوش حمایت کنند. در حالی‌که، افغانستان منحیث یک پروژۀ نظامی از سوی امریکا برای دست‌یابی به اهداف استراتیژیکش مورد استفاده قرار می‌گیرد و آن‌چه امنیت، ثبات و رفاه را که تعدادی‌ سطحی‌نگر در خیال می‌پرورانند، در استراتیژی که امریکا برای افغانستان پیچانده جای پایی ندارد.

مثال دوم: در این اواخر فشارهای امریکا بر علیه پاکستان افزایش یافته است. جیره خوران امریکا در افغانستان این دروغ را برای مردم می‌بافند که تلاش‌های آنان برای منزوی ساختن پاکستان به ثمر نشسته است و توانسته‌اند رول پاکستان را در سیاست‌های منطقوی کم‌رنگ سازند. حالانکه، برنامه منطقوی امریکا این است تا کشورهای منطقه را بر محور هند جمع نموده و از آن‌ها بر ضد چین استفاده نماید. لذا، برای رسیدن به این هدف نیاز است تا پاکستان از لحاظ داخلی تضعیف و از سیاست‌های منطقوی منزوی شده و توجه اردوی این کشور از آزادی کشمیر و مرز هند به جنگ علیه مردم مسلمان خودش و افغانستان مبذول گردد.

مثال سوم: مفکورۀ که می‌گوید ایران و امریکا دشمن یکدیگر اند، باعث شده تا تعدادی‌ها از واقعیت اصلی روابط ایران و امریکا غافل بمانند. در واقع، رژیم ایران بعد از انقلاب موسوم به انقلاب اسلامی یک رژیم نزیک و وابسته به امریکا است. چنان‌چه، اسناد و نامه‌های فاش شدۀ رهبری ایران به امریکا از سوی شبکه بی‌بی‌سی مصداق بارز این ادعاست. در ضمن، دولت ایران، امریکا را در اشغال افغانستان و عراق همکاری همه‌جانبه نموده.  همچنان، تحریم‌های که بر علیه ایران وضع می‌گردد، بار شاقۀ آن را مردم بدوش می‌کشند، نه آخوندها و مقامات بلندرتبه.

مثال چهارم: بسیاری‌ها فکر می‌کنند که روسیه و امریکا در سوریه در مقابل یکدیگر قرار دارند و روسیه از نظام بشارالاسد حمایت می‌کند، و در مقابل امریکا از انقلابیون بر علیه رژیم اسد حمایت می‌‌کند. این درست است که تعدادی از گروه‌ها توسط ترکیه و ایران به پشتیبانی امریکا برای بدنام سازی انقلابیون شام ایجاد گردیده‌اند و ظاهراً برعلیه نظام می‌جنگند؛ اما تحلیل دقیق این است که امریکا و روسیه در قضیه سوریه با هم همکار و توافق نظر دارند و در کنار دولت ایران، ترکیه، بشارالاسد و حزب الله، در یک خط علیه یک انقلاب واقعی و خالص اسلامی مردم سوریه ایستاده اند و آن‌ها را سلاخی می‌کنند.

مثال پنجم: بسیاری از مسلمانان یک دید خیرخواهانه و نیک در مقابل نهادهای بین‌المللی از قبیل: سازمان ملل متحد، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و امثالهم دارند. این دید غلط و غیرسیاسی باعث گردیده که مسلمانان عضویت این نهادها را کسب و از پالیسی‌های این نهاد پیروی کنند، افراد این نهادها را در سرزمین‌های اسلامی منحیث مشاورین جابجا سازند و خطرناک‌تر از همه قضایای شان را به این نهادها محول و راجع سازند. چنان‌چه، تعدادی از گروه‌ها به شمول گروه‌های اسلامی، اختلافات شان را به سازمان ملل راجع می‌سازند. در حالی‌که سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی دستاویزی سیاست‌گذاری قدرت‌های بزرگ استعماری اند و توسط این سازمان‌ها جهان را در چنگال استعماری خویش قرار داده‌ و حکومت می‌کنند. 

همچو تحلیل‌های اشتباه ما را به نتایج غلط رهنمون می‌سازد که در نهایت امت پالیسی‌های را حمایت می‌کند که منجر به ضربه زدن منافع امت می‌گردد. موردی که مسلمانان در زمان فعلی شدیداً بدان نیازمند اند، یک رهبری مخلص سیاسی، یک حاکم (خلیفه) آگاه که قضایای سیاسی را به دقت تحلیل نموده و پالیسی‌های را اتخاذ کند که منافع امت را تضمین و از خون و ناموس مسلمانان دفاع کند. 

پس برماست که با تعقیب درست و دوام‌دار اخبار و واقعیت‌های سیاسی، دیدن قضایای سیاسی از عینک مبدأ اسلام و تحلیل قضایا بتوانیم به نتیجۀ درست از اوضاع سیاسی برسیم. تا این‌که بالاخره به سطحی از درجه‌ی آگاهی برسیم که منافقت و فریب غرب کافر را خنثی و دو باره به خود شان برگردانیم. و در این راه الله سبحانه و تعالی با ماست.

مصدق سهاک

ادامه مطلب...

خطاب ... خطاب... خطاب... به سپاهیان همه سرزمین های اسلامی!

  • نشر شده در حزب

 آیا در میان شما مردی رشید و شجاعی وجود ندارد که با غرش اسلحۀ خویش برای نصرت اقصی و زنان آزادۀ فلسطین آواز بلند کند و تکبیر حمایت سر دهد؟

امروز بیست و هفتم شوال المکرَم سال 1438ﻫـ.ق دومین جمعه ای است که مسلمانان نمی توانند در مسجد الاقصی نماز جمعه را ادا نمایند. اگر جمعه 1389ﻫـ.ق  که در آن روز، یهودیان منبر مسجد الاقصی را به آتش کشیدند، بر این دو روز علاوه نماییم، سابقه و تاریخ خطرناکی را از آن زمان که صلاح الدین ایوبی در سال 583 ﻫـ.ق بیت المقدس را از صلیبی ها آزاد نموده و بعد از پاک نمودن قدس از نجاست صلیبی ها، اولین نماز جمعه را در آن ادا نمودند تشکیل می دهد. یعنی از هشت قرن به این سو، این سومین باریست که مسلمانان نمی توانند نماز جمعه را در بیت المقدس ادا نمایند!! این نشان دهندۀ میزان نفرت کیان یهود، بر ضد اسلام و مسلمین است و آنها نه تنها مسلمانان را از ادای نماز ممانعت می نمایند بلکه بر صفوف و تجمعات مسلمانان برای ادای نماز در ماحول و اطراف مسجد اقصی شلیک نمودند. یقیناً یهودیان کینه توز ترین، شدید ترین و سرسخت ترین دشمن دیرینۀ مسلمانان اند، چنانچه الله متعال شدت دشمنی آنها با مؤمنان را چنین به تصویر کشیده است:

(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا)[المائده.82]

ترجمه: ( ای پيغمبر!) یقیناً سرسخت ترین مردمان در کینه و دشمنی نسبت به مؤمنان، یهودیان و مشرکان را خواهی یافت.

در عکس العمل به این عمل یهودیان، رئیس جمهور مصر، پادشاه اردن و رئیس جمهور ترکیه با نتانیاهو نخست وزیر دولت یهود به تماس شده و از وی خواستار آرامش شده اند. هم چنین پادشاه سعودی در مورد آنچه که در اطراف مسجد الاقصی رخ می دهد بیانیۀ تأسف باری صادر نمود و به همین ترتیب سائر حکام ... زبان حال و وضعیت اسفبار شان، خواستار این است که حاکمیت یهود به نماز گزاران اجازه دهد تا مسلمانان نماز خویش را در بیت المقدس نخستین قبلۀ مسلمانان ادا نموده، دروازه های بازرسی الکترونیکی را کاهش و کنترول و مراقبت را توقف دهد! سائر حکام مسلمین نیز همین گونه با صداهای عاجزانه و محتاجانه و با لحن بسا آهسته و شکسته بدون این که شرمی از الله و رسولش الله صلی الله علیه وسلم و مومنان داشته باشند عکس العمل نشان داده گویی در قدس و حول آن اتفاقی نیفتاده است و چه راست گفته است رسول الله صلی الله علیه و سلم در وصف آنها:

«إنَّ مِمَّا أدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلامِ النُّبُوَّةِ الأولَى: إذَا لَمْ تَسْتَحِی فَاصْنعْ مَا شِئْتَ[رواهُ البُخَاري].

ترجمه: همانا از آنچه مردم از اولين کلام نبوت دريافته اند، اينست که چون حيا نداری هر چه می خواهی بکن.

مشکل اقصی با موجودیت کیان یهود غاصب هرگز حل نخواهد شد و ناممکن خواهد بود که در حاکمیت یهودیان بر مسجدالاقصی خواسته های ذلیلانۀ حکام سرزمین های اسلامی بر آورده شود و مسلمانان اجاز ای ادای نماز را دریابند، چون وزیر امنیت داخلی شان با صراحت لهجه گفت:«اقصی در تصرف اسرائیل است و حرف اول و آخر را در خصوص باز و بسته نمودن آن را اسرائیل خواهد زد». بر آنانی که الله سبحان مُهر خواری و ذلت زده است به دلیل تملق  و سر سپردگی حکام اجیر و خائن سرزمین های اسلامی، این گونه لاف می زنند.

 جنایت در فلسطین زمانی آغاز گردید که حاکمان عرب که در فوق از آنها تذکر به عمل آمد با شبه حاکمان که در فلسطین نیمه اقتدار داشتند مؤافقه کردند و به این نتیجه رسیدند که مشکل فلسطین قضیه‏ی داخلی فلسطینی ها است، سپس این حکام پا بر بالای پا گذاشتند و تعدادی با غم و اندوه و عده ای بدون هیچ غم و اندوهی به مشاهدۀ اتفاقات که در این سرزمین مقدس رخ میدهد پرداختند! شمار دیگر این حکام راه مذاکره با سران یهود را در پیش گرفته و آنها  را به کاهش خشونت در برابر حرکات فلسطینی دعوت نمودند! دفاع حکام عرب از فلسطین این طور است که فلسطین را آرام آرام از دست دادند و همه به تسلط یهود غاصب در آمد؛ عجبا! این ها همانند [زنانى‌] كه موهای خود را پس از محكم بافتن، [يكى يكى‌] از هم وا میکند، این ها نیز فلسطین را آهسته آهسته از دست دادند و به یهود واگذار کردند.

﴿قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ

خداوند آنها را بکشد چگونه رویگردان می شوند.

حاکمان رویبضه ای سرزمین های اسلامی می دانند که جنبش های مقاومت فلسطین قادر به نابودی کیان یهود نیستند ... این را نیز می دانند که مشکل اقصی و تمام فلسطین جز با نابودی کیان مسخ شدۀ یهود حل نمی گردد و نابودی کیان یهود بدون ارتشی  که با توپ و تانگ خویش را جهت ریشه کن نمودن کیان و سلطه یهود به غرش در آورد ممکن نیست ... این گونه از سرزمین مبارک فلسطین، بیت المقدس، نخستین قبلۀ مسلمانان و سومین مکان که بعد از حرمین شریفین به سوی آن سفر جایز است نصرت و یاری صورت می گیرد و این طور از زنان آزاده مسلمان در سرزمین مقدس فلسطین نصرت و حمایت می شود.

آیا در میان ارتش های مسلمانان مردی رشید و هدایت شده ای وجود ندارد که با غرش توپ و تانگ خود، یکجا با برادران خویش تکبیر گویان برای نصرت زنان آزادۀ فلسطین که بالای آنان، یهودیان مجرم در اطراف و حول اقصی ظلم و تجاوز می کنند بشتابد؟... آیا در میان ارتش مسلمانان مرد رشید و غیوری وجود ندارد که خون در رگ هایش به جوش آمده؛ لواها و فرقه های خویش را به سوی اقصی به حرکت در آورده و حکامی که مانع شان شود لگد مالش نمایند ؟... آیا در میان ارتش مسلمانان مرد رشید و با غیرتی وجود ندارد که از سیرت انصار الله متعال و رسول الله صلی الله علیه وسلم هدایت گرفته و دعوتگران راستین حزب التحریر را نصرت دهد و با تأسیس دولت اسلامی(خلافت راشدۀ ثانی) و با سپاهیان غیورش ریشه های حاکمیت حکام ترسو و بزدل را نابود کرده، سپس حاکمیت مسخ شده یهود را ازاله نموده و این بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم را تحقق بخشند؟ مسلم از ابو هریره رضی الله عنه روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ فَيَقْتُلُهُمْ الْمُسْلِمُونَ... «

قيامت بر پا نمی شود تا وقتی كه مسلمانان با يهود مبارزه بكنند و مسلمانان آنها (يهود) را به قتل برسانند...و در روایت دیگری به این الفاظ ذکر گردیده است: «فَتُسَلَّطُونَ عَلَيْهِمْ« یهود با شما مسلمانان می رزمند، و شما بر آنها (يهود) مسلط می شوید.

ای مسلمانان: ارتش های مسلمانان از میان شما است، پسران، برادران، فامیل و خویشاوندان تان است. بناً آنان را به سوی حق که الله متعال نازل نموده است دعوت نموده راه را برایشان توسط نور اسلام روشن نمایید تا دین الله متعال را نصرت دهند، سیرت و تاریخ ارتش اسلام را که صلیبی ها را از سرزمین فلسطین و شام از قلع و قمع نمودند و سلطنت تتار را از سرزمین های اسلامی نابود کرند اعاده کنید... و آنها  به سبب خیر و نیکویی که انتشار نمودند و عدلی که برپا کردند همانند فانوس نورانی در تاریخ اسلام نام شان باقی خواهد بود.

میان ارتش مسلمانان و تبدیل شدن به ارتش بزرگ اسلام چیزی بیش نیست جز نصرت و کمک دین الله متعال و اقدام جهت نصرت الاقصی و فلسطین و پایمال نمودن حکام احمق و دور نمودن شان از سر راه خویش تا آنها را الله متعال در صحایف نورانی ذکر نموده و در جهان فتوحات نموده و در آخرت در جایگاه راستین نزد فرمانروایی مقتدر باشند، چنانچه الله متعال فرموده است:

﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ* فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ [ القمر.54]

ترجمه: قطعاً پرهيزگاران در باغ ها و كنار جويباران بهشتی جای خواهند داشت. در مجلس راستينی در پيشگاه پادشاه بزرگ و توانای ( كه آفريدگار و خداوندگار همه كائنات است).

ای ارتش های سرزمین های اسلامی: اقصی و فلسطین استیغاثۀ یاری سرمی دهند و طلب حمایت نموده اند، اقصی و فلسطین هرگز از اسارت آزاد نمی گردد، مگر با نابودی کیان یهود. حرکات اهل فلسطین با وجود قهرمانی ها و عظمت شان هرگز نمی توانند که کیان یهود را از بین ببرند گر چه آنها مسئولیت خویش را به اندازه توان خویش ادا می نمایند اما از شما طلب نصرت و کمک دارند پس آنها را نصرت دهید و از شما درخواست حمایت نموده اند، به آنان لبیک بگویید و به این سخن الله متعال پاسخ مثبت دهید:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ...

اگر (مؤمنان از دست ظلم و جور ديگران ) به سبب دين شان از شما كمك و ياری خواستند، كمك و ياری بر شما واجب است.

ای ارتش های سرزمین های اسلامی و ای مسلمانان:

ما مطمئن هستیم که کیان و سلطه یهود نابود شدنی است پس فرصت را از دست ندهید و شما همان ارتشی باشید و چه ارتشی با عظمتی.....

و ما مطمئن هستیم که خلافت به اذن الله متعال بعد از ازالۀ حکومت های جابر و ستمگر دو باره تأسیس خواهد شد چنانچه امام احمد به نقل از حذیفه ابن الیمان از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت نموده است که فرمودند:

 «ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ«

ترجمه: سپس حاکمان جبریه ( ستمگاران ) به قدرت خواهد رسید و تا زمانی که الله متعال  بخواهد ادامه خواهند داشت و بعد از آن هنگامی که الله متعال خواست آن ار دور کرده و بار دیگر خلافت بر منهج و شیوه نبوت می آید.

پس آن ارتشی باشید که حزب التحریر را که برای تأسیس  خلافت سعی و تلاش می نماید نصرت دهید، و این ارتش بهترین و نیکو ترین ارتش ها است ....

و ما مطمئن هستیم که شام و مروارید اش( قدس) را ارتش اسلامی به دارالاسلام مبدل خواهد کرد. چنانچه احمد در مسند خویش از سلمه بن نفیل رضی الله عنه روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود:

«الَا إِنَّ عُقْرَ دَارِ الْمُؤْمِنِينَ الشَّامُ»

ترجمه: آگاه باشید مرکز و اساس سرزمین مؤمنین ,سرزمین شام است.

و نعیم بن حماد در کتاب الفتن از کثیر بن مرة به این الفاظ روایت نموده است:

«عُقْرُ دَارِ الإِسْلامِ بِالشَّامِ»

ترجمه: مرکز سرزمین اسلامی در سرزمین شام است.

عزت و تمکین شام و مروارید اش فلسطین به اذن الله متعال باز می گردد پس شما همان ارتشی باشید که آن را باز می گرداند و این ارتش بهترین ونیکو ترین ارتش ها است ...

ای ارتش های مسلمین و ای خانواده های ارتش مسلمانان: برای نصرت دین الله متعال، برای نصرت بیت المقدس، برای نصرت و یاری فلسطین و زنان آزاده ای فلسطینی برای نابودی کیان یهود، برای حمایت و نصرت کسانی که برای تأسیس خلافت راشده شبانه روزی فعالیت می کنند، برای مبدل نمودن شام و فلسطین به دارالاسلام و نهایتاً برای عزت مندی دنیا و آخرت بشتابید و رضایت الله متعال را بدست آرید که قسم به الله واحد و لاشریک از همه آنچه به خود می اندوزید خیر و بهتراست، الله متعال چه زیبا فرموده است:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان خدا را بپذيريد و دستور پيغمبر او را قبول كنيد هنگامی كه شما را به چيزی دعوت كند كه به شما زندگی (مادی و معنوی و دنيوی و اخروی) بخشد، و بدانيد كه الله ميان انسان و دل او جدایی می اندازد و بدانيد كه همگان در پيشگاه الله سبحان گرد آورده می شويد (و به حساب و كتاب تان رسيدگی می گردد).

حزب التحریر

ادامه مطلب...

المكتب المركزي الأقصى يستنصر الأمة الإسلامية وجيوشها لإقامة الخلافة وتحريره ... ينادي في المسلمين أين صلاح الدين ... هل من صلاح الدين؟!

  • نشر شده در ویدیوها

على إثر العملية الفدائية التي نفذها ثلاثة شبان من مدينة أم الفحم في الداخل المحتل صباح يوم الجمعة 2017/07/14م على أبواب المسجد الأقصى المبارك، حيث امتد الاشتباك المسلح بينهم وبين قوات كيان يهود الغاصب إلى داخل باحات المسجد الأقصى المبارك حيث استشهد المنفذون الثلاثة -نحسبهم كذلك ولا نزكي على الله أحدا- بعد أن تمكنوا من قتل عنصرين من شرطة كيان يهود وإصابة ثالث، على إثر ذلك قام كيان يهود بإغلاق المسجد الأقصى تماما ومنع الصلاة فيه منذ يوم الجمعة 2017/07/14م وحتى يوم الأحد 2017/07/16م حيث ادعى فتح المسجد الأقصى أمام المسلمين في حين إنه اتخذ إجراءات أمنية وميدانية جديدة تضيق على المسلمين أكثر من الوضع الذي كان قائما قبل إغلاقه، من مثل وضع البوابات الإلكترونية على مداخل المسجد الأقصى المبارك، وهي جريمة من سلسلة جرائم كيان يهود بحق أهل فلسطين والمسرى، والتي ما كان لها أن تقع لولا تآمر حكام العرب والمسلمين وخياناتهم! وعليه لا زال المسلمون في الأرض المباركة - فلسطين يستنصرون الأمة الإسلامية وجيوشها للقيام بواجبهم الشرعي المتمثل بخلع الحكام الرويبضات الطواغيت عملاء الغرب الكافر المستعمر، وإقامة الخلافة الراشدة على منهاج النبوة على أنقاض عروشهم، وتنصيب خليفة راشد تقي نقي يحكم الأمة بكتاب الله وسنة نبيه صلى الله عليه وسلم، ويحرك الجيوش الجرارة لتحرير أولى القبلتين وثالث الحرمين الشريفين (وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيبًا)، (وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ)، (إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).

 

الخميس، 26 شوال 1438هـ الموافق 20 تموز/يوليو 2017م
ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه