پنجشنبه, ۰۸ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
جایگاه مسلمانان در قبال بشارت‌های رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم چه‌گونه باید باشد؟
بسم الله الرحمن الرحيم

جایگاه مسلمانان در قبال بشارت‌های رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم چه‌گونه باید باشد؟

(ترجمه)

رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای مسلمان بشارت‎های بسیاری داده است که در میدان عمل بسیار تشویق‌کننده بوده و آنان را برای پیروزی مطمئن می‌سازد. برخی از بشارت‌ها محقق شده و برخی تا هنوز محقق نشده است. از براء بن عازب رضی‌الله‌عنه روایت است که گفت:

«لما کان حین أمرنا رسول الله صلی الله علیه و سلم بحفر الخندق عرضت لنا فی بعض الخندق صخرة لا تأخذ فیها المعاول فا شتکینا ذالک إلی النبی صلی الله علیه و سلم فجاء فأخذ المعول فقال: بسم الله فضرب ضربة فکسر ثلثها و قال: الله اکبر أعطیت مفاتیح الشام و الله إنی لأبصر قصورها الحمر الساعة ثم ضرب الثانیة فقطع الثلث الآخر فقال: الله أکبر أعطیت مفاتیح فارس و الله إنی لأبصر قصرالمدائن أبیض ثم ضرب الثالثة و قال: بسم الله فقطع بقیة الحجر فقال: الله أکبر أعطیت مفاتیح الیمن و الله إنی لأبصر أبواب صنعاء من مکانی هذا الساعة» (فتح‌الباری تألیف ابن حجر)

ترجمه: هنگامی‌که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم ما را به حفر خندق فرمان داد، در قسمتی از خندق، ما به صخره‌ای برخود نمودیم که کلنگ از شکستن آن عاجز بود. از این صخره نزد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم شاکی شدیم، رسول‌الله نزد سنگ آمد و کنلگ را گرفته گفت: بسم‌الله! سپس یک ضربه به صخره زد، یک سوم آن شکست، رسول‌الله گفت: الله اکبر! کلیدهای ‌شام برایم داده شد! قسم به الله من همین اکنون کاخ‌های سرخ را مشاهده می‌کنم، دوباره بر صخره ضربه زد و یک سوم دیگر آن نیز شکست و رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم گفت: الله اکبر، کلیدهای فارس برایم داده شد، قسم به الله که دارم کاخ سفید مدائن را مشاهده می‌کنم؛ سپس برای بار سوم ضربه زد و گفت: بسم‌الله! تمام صخره شکست و گفت: الله اکبر! کلیدهای یمن برایم داده شد، قسم به الله من همین اکنون و از همین‌جا دروازه‌های صنعا را مشاهده می‌کنم.

بلی، بشارت‌‎های‌که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در خصوص وسعت و گسترش فتوحات اسلامی از آن خبر داده بود، در زمان خلافت راشدۀ اول تحقق یافت. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم از این بشارت‌ها در زمانی خبر داد که مسلمانان در مدینه در حالت محاصره به سر می‌بردند، از هرطرف سختی‌ها، ترس از هجوم دشمن، گرسنه‌گی و سرمایی طاقت‌فرسا، آن‌ها را تحت فشار قرار داده بود. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم تا این‌که مسلمانان را در طریقه‌ای‌که برای‌شان هموار کرده بود قرار نداد، به دیار عقبا رحلت نکرد. پس از رحلت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم خلیفۀ مسلمین پیشوای‌شان گردید و براساس شریعت الله سبحانه‌وتعالی بر آنان ‌حکومت می‌نمود. برای اعلای کلمةالله و گسترش عدالت در اکناف جهان، لشکریانش بیابان‌ها را یکی پس از دیگری پیموده و کشتی‌های‌شان در دل اقیانوس‌‌ها فرومی‌رفت.

 روزهای را که ما اکنون پشت سر می‌گزاریم روزهای یاد بود از فتح قسطنطنیه می‌باشد. از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی‌الله‌عنهما روایت است که گفت:

بینما نحن حول رسول الله صلی الله علیه و سلم نکتب إذ سئل رسول الله أی المدینتین تفتح أولاً قسطنطینیه أو رومیَّة؟ فقال رسول الله صلی الله علیه و سلم: «مدینة هرقل تفتح أولًا- یعنی قسطنطینیة»

ترجمه: ما در اطراف رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نشسته بودیم که از ایشان پرسان شد، کدام یکی از این شهرها فتح می‌شود؟ آیا قسطنطنیه اول فتح می‌شود و یا روم؟ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: نخست شهر هرقل -قسطنطنیه- فتح خواهد شد.

این حدیث را امام احمد در مسند خود روایت کرده و از نظر حاکم و ذهبی صحیح می‌باشد.

همان‌طور عبدالله بن بشرالخثعمی از پدرش روایت می‌کند که وی از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم شنیده است که می‌فرمودند:

«لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِینِیةُ، فَلَنِعْمَ الْأَمِیرُ أَمِیرُهَا، وَ لَنِعْمَ الْجَیشُ ذَلِکَ الْجَیشُ»

ترجمه: قسطنطنیه را فتح خواهند کرد، چه نیکو فرمانده‌ای است فرماندۀ این اردو فاتح و چه نیکو اردوی می‌باشد این اردو!

این حدیث را نیز امام احمد و البزار روایت می‌کنند.

می‌بایست که در مورد بشارت فتح قسطنطنیه و چه‌گونه‌گی سبقت‌جوی مسلمانان برای تحقق آن توقف کوتاهی داشت. اولین تلاش‌ها برای فتح قسطنطنیه در سال 49هجری مصادف به 669 میلادی در دوران خلافت معاویه بن ابوسفیان صورت گرفت. این خلیفه قدرت‌مند مسلمانان، نیروی زمینی انبوهی را به فرماندهی فضاله بن عبیدالله انصاری برای محاصرۀ این شهر فرستاد. این فرمانده با لشکریانش در قلب سرزمین‌های بیزانس جولان می‌زد، تااین‌که به خلقدونیه نزدیک پایتخت روم رسید. فضاله زمستان همان سال را در املاک امپراطوری سپری نمود و معاویه رضی‌الله‌عنه پشت سر هم به فرماندهی سفیان بن عوف تدارکاتش را فراهم می‌دید و برایش کمک می‌فرستاد. (منبع: ابن الأثیر الجزری، ابوالحسن علی بن ابی الکرم الشیبانی. در الکامل فی التاریخ، چاپ دوم ، بیروت- لبنان، دارالکتاب البنانی، صفحه 227) لیکن مسلمانان به پیروزی‌های نهائی دست نیافته، ناچار دست از محاصرۀ این شهر برداشتند و به دمشق باز گشتند. در این غزوه یکی از اصحاب رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم ابو ایوب الانصاری که همرای لشکر فضاله بود، شهید و در کنار دیوارهای قسطنطنیه دفن گردید. ( منبع: ابن خیاط اللیثی، ابو عمرو بن ابی هریره خلیفه. تحقیق اکرم ضیاء العمری، ناشر. تاریخ خلیفه بن خیاط، چاپ اول، نجف الاشرف- عراق. صفحه 197)

برای بار دوم نیز در سال 98هجری مصادف به 717میلادی در دوران خلافت سلیمان بن عبدالملک، مسلمانان برای فتح قسطنطنیه تلاش کردند. همان‌طور در پی این تلاش‌ها در ادوار پس از آن، برخی از مورخین از جمله تلاش‌های مسلمانان برای فتح قسطنطنیه چندین مورد را روایت می‌کنند که در آن مسلمانان فقط تا حومه‌ای این شهر رسیده؛ اما موفق به فتح آن نشدند. از جمله، حملۀ خلیفه‌ای عباسی هارون الرشید برای تعقیب و مجازات امپراطور، قیصر روم، تکفور اول، حمله‌ای‌که به وسیلۀ آن شهر هرقله یکی از شهرهای حومۀ قسطنطنیه فتح شد و از جمله تلاش‌های خلافت عثمانی پیش از محمد فاتح که موفق به تحقق این بشارت نشدند.

روزهای‌که ما در آن قرار داریم، مصادف است به روزهایی‌که فاتح رحمه‌الله غزوۀ قسطنطنیه را آغاز و این شهر را  در 26 ربیع‌الاول 857 هجری محاصره و در روز سه‌شنبه 20 جمادی‌الاول همان‌سال؛ یعنی پس از دوماه محاصره این شهر را فتح نمود. زمانی‌که فاتح رحمه‌الله با پیروزی وارد شهر می‌شد، از اسپش پایین آمده، برای موفقیت و پیروزی‌یی‌که الله سبحانه‌وتعالی برایش عطاء کرده بود، سجده شکر به جا آورد. بلی، این بشارت در دست این جوان -محمد فاتح- که سن‌اش از 21 سال نمی‌گذشت، تحقق یافت. اما آن‌چه قابل یادآوری می‌باشد این است که فاتح رحمه‌الله از زمان طفولیت خویش شعوری برای تحقق این بشارت آماده می‌شد. پدرش سلطان مراد خان وی را برای چنین روزی تربیه کرده بود. سلطان مراد وی را دانش‌آموز بهترین اساتید دوران خود گردانده بود. احمد بن اسماعیل الکورانی که سیوطی آن را اولین معلم فاتح خوانده و در مورد آن چنین می‌گوید: "او یک عالم فقهی بود که علمای دورانش به زبردستی و مهارت وی گواهی می‌دادند؛ بلکه حتا وی را ابوحنیفۀ دورانش می‌نامیدند." همان‌طور شیخ آق شمس‌الدین سنقر که برای اولین بار در دوران طفولیت فاتح رحمه‌الله در ذهن‌اش حدیث رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در خصوص فتح قسطنطنیه را جای داده بود. چنین بود که این جوان بزرگ شد و همواره به دنبال تحقق این فتح با دستان خودش بود.

مسلمانان اوائل با خلیفه‌ها و اردوهای‌شان، این‌گونه بودند. آن‌ها برای تحقق بشارت‌های رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم سبقت‌جویی می‌نمودند. عظمت اسلام و مسلمان؛ زمانی‌که اسلام را در اجتماع و دولت به موضع تطبیق قرار می‌دادند، این‌گونه بود. امروز چه کسی هست که شرف پیوستن به این فهرست مبارک و پرافتخار را دریافته و برای تحقق بشارت‌های دیگر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم؛ چون خلافت راشده دوم، پیکار بایهود و فتح روم که تا هنوز تحقق نیافته‌اند، بشتابد.  آیا آن حاکمی است که فقط هدف‌اش به دست آوردن رضایت و دوستی آمریکا می‌باشد؟ یا حاکمی‌ است که تلاش دارد دوستی یهود را کسب نماید؟ یا حاکمی ظالم و مستبدی می‌باشد که براساس شریعت الله سبحانه‌وتعالی حکومت نمی‌کند؟ یا حاکمی است که احکام طاغوتی و جاهلیت را بر احکام پروردگار عالمیان ترجیح می‌دهد؟ و یا حاکم مزدوری می‌باشد که بر مردم مسلط  بوده، به هیچ عهدی پایبند نیست؛ نه لحاظ خویش را دارد؛ نه بیگانه را؟!

در سرزمین‌های اسلامی پس از سقوط خلافت عثمانی در 3 مارچ 1924 میلادی به این‌سو، میدان برای کفار استعمارگر غربی خالی مانده است. سرزمین‌های اسلامی را مملو از فساد ساختند، نسل‌کشی به راه اندختند، سرزمین‌های اسلامی را به کشور خورد و بزرگ و هدف‌مند، به رژیم‌های کارتونی و سمبولیک تقسیم کردند و در رأس هر رژیم، یکی از فرزندان‌ امت را گماشتند، کسانی‌که هم‌زبان ما بوده و سرزمین‌های تحت حاکمیت خود را طوری عیار می‌سازند که مصلحت اربابان‌شان تقاضا کند. کسانی‌که بر روی مردم سیلی زده و برای حفاظت چوکی‌های خویش علیه مردم لشکرکشی می‌کنند، جان‌های بسیاری را گرفته و زندان‌های بسیاری می‌سازند. کسانی‌که اذهان مردم را با افکار متعفن و گوناگون خویش مخشوش ساخته، دسته‌های را تربیه می‌کنند که جز وفاداری به خانوادۀ حاکم، حزب حاکم و فرد حاکم، چیز دیگری را نمی‌شناسند.

این وضعیت حکام کنونی سرزمین‌های اسلامی‌ می‌باشد. به الله قسم ما را در حالت و وضعیت قرار داده‌اند که باید به مروت، مردانگی، شهامت، ایمان و تقوای نیروی‌های مسلح خویش شک نماییم. اگر غیر از این است؛ پس چه‌چیزی آن‌ها را بعد از این‌که همه‌چیز را می‌شنوند و می‌بینند، به جای‌شان نشانده است؟ چه‌چیزی آن‌ها را از ادای وظیفۀشان بازداشته و مشغول‌شان کرده است؟ و یا چه‌چیزی سبب شده است که برای به دست آوردن رزق‌شان خون‌ها و مال‌های مسلمانان را معامله می‌کنند؟! وای برآن‌ها! رگ و پی مسلمانان را به آتش می‌کشانند؛ درحالی‌که مسلمانان هنوز انتظار این را دارند که آنان را در حل و فصل مطلوب قضایا سهیم سازند. وای برآن‌ها! مسلمانان را به فشارهای خونی، سکته‌های مغزی، فشار عصبی، اغتشاشات روانی و تمام مریضی‌های برخاسته از غم و اندوه آغشته ساخته‌اند. مسلمانان از ناراحتی و غصه‌داری‌های بسیار چشم‌به‌راه قیام‌های امت می‌باشند، قیام‌های‌که بی‌گمان منجر به نابودی این حکام پست و خائن خواهد شد. وای برشما! ای اردوهای سرزمین‌های اسلامی، چه‌چیز شما را زیرکانه فریب داده است؟ ای نوادگان عمر و صلاح‌الدین شما را چه شده است؟ بیائید شک و تردیدها را نسبت به مردانگی و تقوای خویش بر طرف ساخته، گمان‌ها را نسبت به خود نیکو گردانید. این غبار ذلت و خواری را از بالای خود فروریخته، ننگ پستی و زبون بودن، ضعیف نمایان شدن و سرشکستگی را از امت خود دور سازید. زمان آن رسیده است که از طریق نصرت به حزب‌التحریر برای تحقق بشارت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به پرپایی خلافت راشدۀ دوم بر منهح نبوت، پیکار با یهود و فتح روم بشتابید.

برپایی دوبارۀ خلافت و آزادسازی دوبارۀ بیت‌المقدس ما را در صف بندگان برگزیدۀ الله سبحانه‌وتعالی قرار می‌دهد، کسانی‌که الله سبحانه‌وتعالی قبل از ما آنان را به این فضیلت نایل ساخته بود، چیزی‌که برای ما شرف دریافتن چنین افتخار بزرگی را بخشیده و در انجام چنین عمل بزرگی سهیم می‌سازد. سعادت باد برای آن اردو، سعادت باد برای اردویی‌که معجزه‌های نبوی، واقعه‌های بدرگونه، عزم‌های راسخ ابوبکری، فتوحات عمری، لشکرکشی‌های عثمانی، یورش‌های علی‌گونه در دستان او محقق می‌شود. سعادت بر آن اردویی باد که روزهای نبرد قادسیه، حماسه‌های یرموکی، صف آرائی‌های خیبری، هجوم‌های خالدگونه و فتوحات صلاح‌الدینی  را برای اسلام تجدید می‌کند. سعادت برای آنانی باد که الله سبحانه‌وتعالی برآن‌ها انعام کرده است، آن‌ها اردوی می‌باشند که برای بار دوم بیت‌المقدس را فتح می‌نماید. سعادت بر آن اردوی باد که پس از تأسیس خلافت، زریعۀ توپ‌خانه‌ها، تانک‌ها و جنگنده‌های خویش شعار ایمان و پرچم لااله‌الاالله را بر می‌افراشانند. زود است که الله سبحانه‌وتعالی زریعۀشان پایتخت‌ها و کشورهای زیادی؛ چون: روم، لندن و واشنگتن را فتح کند. زود است که تهنیت عرض کردن‌ها برای آسمانی‌ها بیش‌تر از زمینی‌ها باشد. تحقق بشارت حبیب قلب‌ها محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم به فتح روم گوارای‌شان باد. امام احمد و راویان دیگری غیر از او از عبدالله بن عمرو بن العاص رضی‌الله‌عنهما روایت نموده‌اند که گفت:

بینما نحن حول رسول الله صلی الله علیه و سلم نکتب إذ سئل رسول الله أی المدینتین تفتح أولاً قسطنطینیه أو رومیَّة؟ فقال رسول الله صلی الله علیه و سلم: «مدینة هرقل تفتح أولًا- یعنی قسطنطینیة»

ترجمه: ما در اطراف رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نشسته بودیم که از ایشان پرسان شد کدام یکی از این شهرها فتح می‌شود؟ آیا قسطنطنیه اول فتح می‌شود و یا روم؟ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: نخست شهر هرقل -قسطنطنیه- فتح خواهد شد.

این حدیث را امام احمد در مسند خود روایت کرده و از نظر حاکم و ذهبی صحیح می‌باشد.

همان‌طور، خبر دادن رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به رسیدن اسلام در گوشه‌گوشۀ کرۀ زمین؛ طوری‌که هیچ خانۀ سنگی و هیچ خانۀ گلی نخواهد ماند؛ مگر این‌که الله سبحانه‌وتعالی به عزت دادن برخی و ذلیل ساختن برخی دیگر، اسلام را در آن‌جاها داخل خواهد بُرد. در روایتی تمیم داری می‌گوید، من از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم شنیده‌ام که چنین می‌فرمودند:

«لیبلغن هذالامر ما بلغ اللیل و النهار ولایترک الله بیت مدر و لا و بر الا أدخله الله هذا الدین بعز عزیز أو بذل ذلیل عزًّا یعز الله به الإسلام و ذلاً یذل الله به الکفر»

ترجمه: قطعاً این امر تاآن‌جا خواهد رفت که شب و روز در آن‌جا رفته باشد، الله سبحانه‌وتعالی هیچ خانۀ گِلی و یا سنگی را نخواهد گذاشت؛ مگر این‌که به عزت دادن برخی و ذلیل ساختن برخی دیگر، عزتی‌که الله به وسیلۀ اسلام و ذلتی‌که به وسیلۀ کفر می‌دهد، این دین را وارد آن خانه‌ها می‌نماید.

 سعادت باد برای‌شان زمانی‌که تمام جهان زیر چتر حکومت اسلام بیاید. در حدیث صحیح از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم روایت است که می‌فرمودند:

«إنَّ الله زوی لی الارض فرأیت مشارقها و مغاربها و إن أمتی سیبلغ ملکها ما زوی لی منها»

ترجمه: الله سبحانه‌وتعالی برای من زمین را فشرده ساخت، تااین‌که من طلوع‌گاه‌ها و غروب‌گاه‌های آن را مشاهده نمودم؛ هرآن‌چه از زمین برای من فشرده شده است، امت من آن را مالک خواهد شد.

 چه بشارتی عظیمی، چه خبردهی و پیش‌گویی راستینی و چه زیبنده سعادتی، این‌که مسلمانان عملی را انجام دهند که این بشارت‌ها بر دستان آن‌ها محقق شود. بارالها! ما را از جمله کسانی‌ قرار بده که خلافت اسلامی را برپا، بیت‌المقدس را آزاد، روم و تمام پایتخت‌های کفری را فتح می‌نمایند. بارالها! ریشۀ کسانی؛ چون: امریکائی‌ها، یهود و مزدوران‌شان در سرزمین‌های اسلامی را که بر روی زمین ظلم و استبداد راه انداخته‌اند، خشکانده و نابود ساز. آمین!

نویسنده: استاد سلیمان المهاجری – ولایه یمن

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه