- مطابق
تسلط نظام سرمایهداری بر جهان یا نارواترین گناه علیه زنان!
(ترجمه)
زن غربی در رسانههای مختلف، اعم از فیلمها و میزگردها بهعنوان زن توانا، خوشبخت و مؤفق نمایش داده میشود؛ زنیکه زندهگی آرامی داشته و تمام حقوق و آزادیهایش تضمین شدهاست و زنیکه به مساوات در بخش تعیینات دولتی دست یافته است. زن غربی بهخاطری به همۀ این مزایا دست یافته است که در جهانی متمدن زندهگی میکند، که سکاندار آن نظام سرمایهداری با عقیدۀ سیکولریستی میباشد، عقیدهای که نقش دین را از نظامهای مختلف زندهگی جدا نموده، انسان را از تمام قیود و ضوابط شرعی ربانی کاملاً رها نموده و در عوض آن قوانین وضعی را بر وی حاکم نموده است، تا جاییکه مصالح مادی انسان را بر وابسته بودناش به تمام ارزشها، ترجیح داده است.
سرمایهداری به شکل افراطی و جنونآمیزی انسان را به اشباع میزان زیادی از تمایلات، شهوات و لذتهای فزیکی، تشویق میکند. غربیها با شکستن ضوابط و ارزشهای زندهگی با هم رقابت نموده و آنرا قلۀ خوشبختی مینامند. کسی را که حامل چنین دیدگاهی در زندهگی است-دیدگاه رهایی از تمام قید و بندها- در حالی مییابی که در راه رسیدن به تمایلاتاش از آزار دادن کسی باک ندارد. تمایل به غلبه یافتن بر دیگران، ظلم، ترور و تعذیب دیگران همه جزء تفکیک ناپذیر عقیدۀ رقابتی آن است و تمام هموغماش لذت بردن و اشباع غرایز است، و این در حالی است که طرز تفکراش بر اساس اینکه بقاء برای قویترها ممکن خواهد بود، استوار است و تجربۀ لذت جدید تحریک کننده و غیرمعمول، میزان مؤفقیتاش را در زندهگی تعیین میکند.
برجستهترین اصل در سرمایهداری، نظام اقتصادیاش میباشد؛ نظامیکه همواره انسان را به منظور دستیافتن کمیت زیادی از لذت-بر اساس طرز فکر بقاء به قویترینها ممکن خواهد بود- به کسب ثروت سریع و بیرویه، تشویق میکند. اما قشر مظلوم و ضعیف، که اغلب آنرا زنان، اطفال و سالمندان تشکیل میدهند، به مثابۀ صفرها در سمت چپ و بار دوش جامعۀ سرمایهداری اند؛ نظامیکه زندهگی را به حسابهای اقتصادی محض تبدیل نموده است. اگر زن و مرد به منظور دوام منظومۀ اقتصادی سرمایهداری، همهروزه از ساعت ۸صبح الی ۵عصر بهمنظور کار بیرون نشوند، پس از کجا خوردونوش خویش را مهیاء خواهند کرد و به کجا مسکن گزینند و آیا درمان و آموزش را دریافت خواهند کرد؟ دولت توجهی به امور مردم ندارد و نظامیکه تطبیق میگردد، به خدمت مصالح افراد گماشته شده و آزادیهای فردی را حمایت میکند؛ مگر مشکلات جامعه را حل نمیکند. وقتی مسلمانها پیشرفتهای علمی و اقتصادی غرب را مینگرند، شگفتزده میشوند؛ اما از اینکه ایدیولوژی سرمایهداری به انسان اجازه داده که در عوض الله سبحانه وتعالی قانون بسازد، غافل اند.
سرمایهداری توطئه ددمنشانه و خبیثی است بهطور عام بر انسان و بهطور خاص به زن؛ چنانچه زن را مجبور مینماید تا همانند مرد زندهگی کند و آنگاه ادعاء میکند که حقوقاش را اداء نموده است؛ در حالیکه دولت از آن بهسان کالای تجارتی استفاده کرده و در تزریق اموال به بازارهای مالی و مصرف کننده سود میبرد و آنرا در دسترس و محیط کار مرد قرار داده است. چنانچه در نظام سرمایهداری مرد، زن را ابزاری برای لذت جستن میداند. ازین رو فشارهای معیشتی و اوضاع بحران زدۀ اقتصاد سرمایهداری؛ تمایل و تعامل مرد با زن را پیچیده کرده است. از طرفی هم، برانگیختن متداوم غریزۀ بقای نوع مردان بهخاطر برهنه بودن زنان، سبب گسستن روابط زناشوئی شده و همۀ اين افکار و مفاهیم دیدگاه مرد به زن را در غرب سرمایهداری، دیدی تهی از احترام گردانیده است تا جائیکه در اروپا، امریکا و سراسر جهان، پدیدۀ خشونت علیه زنان را به شکل فزایندۀ گسترش داده است.
به گزارش "اسکای نیوز عربی": «پژوهشهای جدیدیکه سازمان بینالملل و دولت مکزیک نیز آنرا نشر نموده اند، از آمارهای ترسناک و مرگباری علیه زنان، پرده برداشت. چنانچه این آمار اشاره به قتل ۲۷۴۶زن مکزیکی در سال ۲۰۱۶م دارد و این معادل ۷کشته در روز است، و این رقم ۱۸ درصد افزایش را نسبت به سال ۲۰۱۵م،که ۲۳۲۴ زن به قتل رسیده بودند، نشان میدهد.»
غرب استعمارگر کافر، با نشر نظام کثیف سرمایهداری و با تطبیق قوانین وضعی، با اِعمال تسلط خویش بر سرزمینهای اسلامی و تطبیق این نظام بیارزش و سطحی، که مانع بیداری فکری مناسب و زندهگی با ثبات گردیده است، علیالسویه به مرد و زن، مرتکب جفا گردیده است.
در نومبر ۲۰۱۶م، روزنامۀ "وقائع" گزارشی را به نشر رساند که در آن آمده بود: «آمارهای جهانییکه از سوی سازمان جهانی صحت به نشر رسیده اشاره به این دارد که در اطراف جهان، از هر سه زن(۳۵درصد) یکی در زندهگی خویش توسط دوست پسرش در معرض خشونت قرار گرفته و یا هم از طرف دیگران مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است، که اغلب این خشونتها از طرف دوست پسرش بوده است. به طور میانگین در تمام جهان، ۳۰درصد از زنانیکه با دوست پسرانشان ارتباط داشتند، به طور واضحی مورد خشونت جسمی یا جنسی قرار گرفتند. در عرصه جهانی نیز، نسبت قتل زنان توسط دوست پسرانشان به ۳۸درصد رسیده است.»
به نقل از "ساسا پوست": «در پایان سال ۲۰۱۶م رسانههای امریکایی نسبت درصدی را به نشر رساندند که بر افزایش خشونت علیه زنان از طرف نزدیکانشان، تأکید داشت. چنانچه این گزارش صراحت داشت که از بین ۵زن، چهارتنشان در معرض خشونت خانهگی قرار گرفتند. در هر سال تقریباً ۵ملیون تن از زنان توسط شریک زندهگی خویش، مورد شکنجه و خشونت قرار گرفته و سه تن از آنها توسط دوست پسر یا شوهر خویش به قتل میرسند.» این چنین احساس وحشتیکه زن غربی را فراگرفته از طرف نزدیکترین اشخاص وی است.
پدیدۀ خشونت علیه زن، نتیجۀ حتمی و طبیعی جوامع و کشورهایی است که بر اساس جدائی دین از امور زندهگی زیسته و برای دهها سال قوانین وضعی غربی را بالای خویش تطبیق نمودند و با آنهم از ادارۀ امور بشر عاجز اند؛ زیرا سرمایهداری از انسان ابزاری برای اشباع لذتهای جسمی میسازد. همچنان تمام تلاشهای دعوتگران حقوق زن، در تحقق اهدافشان به ناکامی منجر شد. چه حقوقی برای زنان داده خواهد شد؛ در حالیکه آنها همواره در تهدید شکنجه و قتل قرار دارند؟!
در مورد اینکه بدانی زن غربی نه خوشبخت است و نه هم قوی، کافی است، آمار هایی را جستجو کنی که ارقام سالانۀ حوادث انتحار زنان غربی را بیان میکند، تا وسعت بدبختی و عدم رضایتشان را بر اوضاع فعلی بدانی، که این آمار وحشتناک فقط در زمان تسلط نظام سرمایهداری بر جهان، به ثبت رسیده است. از سوی دیگر، زن غربی اسلام آوردن را راهگریزی برای خویش یافته است؛ چنانچه صدها هزارتن از زنان غربی به اسلام گرویدند تا از ذلت سرمایهداری کفر و سوء استفاده از کرامت خویش نجات یافته و حلاوت ایمان، عفت و پاکی را کسب کنند، تا شیوۀ زندهگی سیکولری منحط را از بین برده، اخلاق خود را ارتقاء دهند و حقوق خویش را مطابق ضوابط و احکام شرعی تضمین کنند.
دیدگاه شخص از زندهگی، انسان و کائنات است که او را رفعت و بیداری فکری میدهد و یا هم بر عکس او را تنزل داده و از وی انسانی منحط می سازد. تنها با اسلام است که بشریت ارتقاء میکند و برای زنان مسلمان همین افتخار کافی است که الله سبحانه وتعالی حقوقشان را تضمین نموده و وظایف شانرا مطابق فطرتشان تعیین نموده است. سرور ما حضرت محمد صلی الله علیه وسلم وصیت نمودند که به نیکوئی همراه زنان بر خورد شود و نیز خلیفۀ مسلمین بهخاطر دفاع از حرمت یک زن، لشکر عظیمی را به حرکت در آورد.
نویسنده: غاده محمد حمدی