- مطابق
سرزمینهای ثروتمند با حاکمان دزد!
خبر
بیش از یکملیون اوقیه... مصر از کشف تجاری برای طلا در صحرای شرقی خبر داد. (منبع: سیإنإن)
تبصره
به این ترتیب سرمایههای سرزمینها از بین میرود و حقوق مردم در آن غارت میگردد، سرزمینهای ما سرشار از منابع طبیعیِ مانند: زراعتی، معدنی یا آبی است؛ اما به دلیل مدیریت نادرست این سرمایهها، فرزندان امت از فقر و تنگدستی رنج میبرند.
آری! این حکومت مصر است و از این کشف خبر میدهد، آنچه ملکیت تمام امت میباشد و میخواهد آن را برای استثمارگران بیگانه تسلیم کند تا عایدات آن به دست بیگانگان منتقل شود و صاحبان حق از استفادۀ حقشان محروم گردند! تمام اینها به این دلیل است که دولتهای ما نظام سرمایهداری حریص را تطبیق میکنند که ملکیت فردی را مقدس شمرده و مسئولیت دیگران را نمیشناسد و بین نیازهای فرد و نیازهای جامعه و دولت، نه در نوعیت آن و نه در کیفیت ازدیاد و مدیریت هر یک از آنها فرق قائل نمی باشد، زیرا مسئولیت به دستآوردن نیازهای فرد را به عهدۀ خودش واگذار میکند؛ بدون اینکه بین نیازهای اساسیای که زندگی فرد بدون آنها ادامه نمییابد و نیازهای اکمالی که مربوط به آسایش است تفکیک کند و دولت را که در اصل برای رعایت امور داخلی و خارجی مردم آمده است، چنان میگرداند که فقط بر حفظ آزادیها و رعایت آن بسنده کند تا اینکه مسئولیت رسیدگی به فرد بر مسئولیت خودش انداخته شود؛ چون مردم در استعدادها و توانائیهایشان متفاوت میباشند. در این صورت گروه کوچکی از قدرتمندان ممتاز را توانائی میدهد تا بر داشتهها و سرمایههای تمام افراد در زندگیشان حاکمیت کنند و به این ترتیب جوامعیکه نظام سرمایهداری را تطبیق میکنند، به جنگلی از جانوران وحشی تبدیل میگردند که برای به دست آوردن شکارها کشمکش میکنند و ضعیفان را در مسیر خود پایمال مینمایند.
بدون شک که الله سبحانه وتعالی بر ما به وسیلۀ نظام اقتصادی منت نهاده است که برای جامعه با جمع آن و افراد و دولت آن خودکفائی را محقق میسازد! پس تلاش دارد تا سرمایهها را بالای همه توزیع نماید و افراد، جامعه و دولت سهم خود را از آن به دست بیاورند تا بتوانند به مسئولیتهاییکه زندگی از ایشان تقاضا دارد و اسلام آنان را مکلف ساخته رسیدگی کنند، تا خودکفائی برای همه تحقق یابد و جامعه در رفاه، آرامش، ترقی و پیشرفت زندگی کند. بدون شک که اسلام تحقق این هدف را تضمین نموده است با احکام فراگیر و پیوستهاش که سبب استقرار این حالت میگردد و برای اینکه سرمایه وسیلۀ دستیابی به آرزوها و تأمین نیازها گردد، جهت تحقق این هدف اسلام ملکیت آن را به سه نوع تقسیم نموده است: ملکیت فردی، ملکیت عمومی و مکلیت دولتی و برای هرکدام از آنها اسباب شرعی را جهت تملک قرار داده است و آن را بیسرپرست قرار نداده است تا افراد در آن کشمکش کنند، چنانکه در نظام سرمایهداری وحشی میکنند. و در كنترل این نوع املاك از نظر كیفیت و نه از نظر كمیت ، امكان دستیابی به زندگی مسالمتآمیز برای افراد، ثبات برای جامعه، قدرت و اعتبار را برای دولت فراهم میآورد.
اما حکام ما از این نظام شگفتانگیز غافلاند و خود را به بیخبری میزنند و روش ملل کفر را پیروی مینمایند و نوع مهمی از انواع ملکیت را چشمپوشی میکنند که عبارت از ملکیت عمومی باشد که حق تمام افراد در سرمایهها بوده، بقا و ثبات جامعه به آن وابسته است.
مواد معدنی فراوانیکه عبارت از ملکیت عامه در اسلام است و نباید در اختیار مالکیت افراد یا دولتها باشد، بلکه دولت آنها را به نمایندگی از ملت مدیریت میکند تا آن را برای استفاده و منافع مردم فراهم سازد. در مورد آنچه كه كشورهای آسیب رسان با ثروتیكه اموال عمومی مردم است، انجام می دهند؛ یعنی اینکه ثروت را در اختیار تعداد محدودی از افراد قرار میدهند، تجاوز به ثروت و مالکیت عمومی شمرده شده و باعث میشود كه فایدۀ آن به گروه كوچكی برسد و بسیاری افراد جامعه را از آن محروم كنند، و عدالت در توضیع ثروت ملی زمانی تأمین میشود که این ثروت را به دست خارجی های بیگانۀ تسلیم نکنند تا به خارج سرزمین انتقال دهند تا باعث شود مردم از سرمایههایشان محروم شوند.
حاکمان مسلمان چقدر احمق هستند؛ زمانیکه به پایینترین چیز راضی میشوند، درحالیکه مقابل آنها چه خوبیهای وجود دارد! آنها دارائیها، سرزمین، قدرت، قوت و عزت خود را برای دشمنان خود تسلیم میکنند و راضی میشوند؛ چون بردهها زندگی کنند؛ نه آقایانِ با عزت و در روز رستاخیز عذاب شعلهوری در انتظارشان است.
بار الها! خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت را برای ما نزدیک فرما! تا اسلامِ ما دوباره پیروز شود، ما پروردگار خود را راضی کنیم و سرمایهها و حقوق خود را به دست آوریم تا سربلند گردیم و حمد و شکر فضل او را به جا آوریم که او ما را به مسیر مستقیم راهنمایی نمود و با نصرت و قدرت بر ما منت گذاشت.
نویسنده: أسماء الجعبة
مترجم: احمد صادق "امین"