جمعه, ۱۰ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

اردوغان مردم را به انتخابات قبل از وقت فرا می‌خواند

  • نشر شده در ترکیه

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در 18 اپریل، به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی قبل از وقت فراخواند، انتخاباتی‌که قرار است در 24 جون برگزار شود، یعنی تقریباً یک سال پیش از وقت تعیین شده‌اش. این تصمیم در پی رایزنی‌های بین اردوغان و رهبر حزب حرکت ملی اخذ گردیده است. انتخابات ناگهانی از آزمون‌های بزرگ فرا راه حزب "عدالت و توسعه" به رهبری اردوغان، محسوب می‌شود.

با وجودی‌که احتمال می‌رود که حزب اردوغان در این انتخابات اکثریت کرسی‌های پارلمان را تصاحب نماید، اما بازهم با چالش‌های زیادی مواجه است، و این چالش‌ها می‌تواند از محبوبیت مردمی‌اش بکاهد. قبل ازین اردوغان قادر به تصویب اصلاحات کلیدی گردید که منجر به تغییر در نقش و صلاحیت‌های رئیس جمهور شد، در مقابل قدرت پارلمان را تضعیف کرده و صلاحیت‌های خود را بیشتر ساخت. همۀ این تعدیلات از جهت انتخابات ریاست جمهوری آینده است، تا در پیروزی اردوغان ممد واقع شوند. اردوغان با فراخوانی به انتخابات قبل از وقت، قبل از بروز چالش‌های دیگر با استفاده از محبوبیت فعلی که دارد، به سرعت دست به کار شد.

منیب حمیدی

ادامه مطلب...

هالند: کمپاینِ زیر نام"بازگشت به مجد اسلام"

  • نشر شده در هالند

حزب التحریر-هالند به یاری الله متعال در نظر دارد تا کمپاینی را زیر نام "بازگشت به مجد اسلام" برگزار نماید که هدف از این کمپاین، یاد آوری گذشتۀ خوب و شرافت‌مندانه مسلمانان تحت سایۀ حاکمیت اسلام، از جمله اندلس و خلافت عثمانی می‌باشد. این کمپاین به هدف حمایت مسلمانان و کارکردن از بهر تأسیس دولت اسلامی، خلافت برمنهج نبوت، تا آن‌که امت اسلامی بتواند مجد از دست رفته‌اش را بدست آورده و رهبری جهان را چنان‌چه در گذشته در دست داشت، بدست گرفته و پیام اسلام را به جهان حمل کند که آتش سرمایه‌داری و سرمایه‌داران خاموش نموده و بشریت را با خارج نمودن از تاریکی‌ها بسوی نور اسلام سوق دهد، صورت می‌گیرد.

آجندای کمپاین مذکور را گفت‌وگوها، سمینارها و کنفرانسی‌ زیر عنوان "به منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم" تشکیل داده که به تاریخ 6 ماه می 2018م در شهرهای مختلف هالند؛ از جمله: شمال و جنوب آن به یاری الله متعال برگزار شده و به خوبی پایان خواهد یافت. از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که تلاش‌های مخلصانۀ جوانان حزب را با احسن مورد قبول درگاه خود قرار دهد.

عثمان‌ طه

ادامه مطلب...

برای جنایت‌کار شام برجاست تا جهت ستایش و تقدیر از رهبران گروه‌ها و قانون‌گذاران اعمالش، کلاه‌برداری کند

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

وسعت اراضی که انقلاب شام از آن برخاست، رژیم جنایت‌کار بشار اسد را سخت دست و پاچه ساخت، طوری‌که نمی‌دانست چطور از خودش دفاع کند و یا از سقوط حتمی الوقوع خود جلوگیری نماید؛ انقلابی‌که از مساجد شهر‌های بزرگ و قریه‌های اطراف آن به هدف سرنگون کردن رژیم مستبد او برپا خاست، بزودی بخاطر محار کردن آن از اسلحه کار گرفته شد و انقلاب را به دفاع از خود مجبور ساخت. با گذشت یک سال از آغاز انقلاب، سلطۀ رژیم جنایت‌کار  تنها به یک بر چهارم حصۀ سرزمین شام، محدود شد. این امر زمانی به وقوع پیوست که‌ مردم شام نه گروه‌های رقابتی را می‌شناختند و نه هم رهبران وابسته را، نه پول‌های دالری زهرآلود را می‌شناختند و نه هم دام‌ها و مذاکرات را؛ آن زمان روزهای بود که افسران ارتش رژیم، حقارت، خفت و اطاعت از کسانی را که به کشتن اطفال و خانواده‌های‌شان امر کرده بودند، ترک نمودند. بناءً انقلاب با توکل به مالک اصلی‌اش بسیار قوی، بخاطر اعتبار درونی‌اش بسیار استوار و از فتوای قانون‌مداران پاک بود. انقلابیون چیز‌های مانند خطوط سرخ وغیره را نمی‌شناختند و با گام‌های استوار به توکل به الله سبحانه وتعالی به مقصد سرنگون کردن رژیم، به پیش می‌تاختند.

شاید دسائس دشمنان در برابر مردم شام از این پس برای هیچ کسی گنگ نمانده باشد، چه از جانب کشور‌هایی‌که خود را دوست می‌تراشند و یا هم چه آن‌هایی‌که دشمنی‌شان آشکار بوده است. اما دست اندرکاران انقلاب دشمنان متفاوتی را دریافتند، کسانی‌که به حمایۀ امریکا و جامعۀ بین‌المللی خدمات زیادی را به رژِیم جنایتکار شام، خواه به قصد خیر و یاهم غیر آن انجام دادند. کسانی‌که انقلاب را از دید سیاسی و نظامی رهبری می‌کردند، دانسته و یا نادانسته آن را به مصیبت‌ها سوق داده و به دشمن بیشتر از توقع‌اش فایده رساندند. اگر بخاطر درگیری‌ها میان گروه‌‌‌های انقلابی در طی هفت سال اخیر نمی‌بود، رژیم با وجود تمامی کمک‌های انسانی و تسلیحاتی، که بدست می‌آورد، بازهم نمی‌توانست تا بار بار نفس تازه بکشد. ریشۀ این درگیری‌ها در اصل به دولت‌های حامی، عدم توافق رهبران بالای قدرت، نفوذ اجانب، پول وغیره برمی‌گردد که حزب التحریر همیشه از آن و نتایج فاجعه‌بار آن هشدار می‌داد.

رژیم اسد در جداسازی حمص، داریا، زبدانی، مذایا، حلب، غوطه و سایر جاها ناتوان بود، اما وضعیت موجود بخاطر این است که رهبران گروه‌ها خود را در دام انداختند و در نشست‌هایی‌که از جانب کشور‌های حامی رژیم و کسانی‌که بالای جنایات آن چشما‌ن‌شان را کور می‌گیرند و هدف از تصامیم‌شان در این نشست‌ها تنها کاهش دادن فشار از رژیم است، اشتراک نمودند. بازهم حزب التحریر، حزب پیشگامی‌که برای مردم‌اش دروغ نمی‌گوید، از همین عواقب هشدار داد؛ مگر هشدارش بار دیگر به دید تمسخر و استهزا گرفته شد و به انجام سایر کارها مورد سوال و چالش قرار گرفت.

بلی، رهبران گروه‌ها خدمات بزرگی را به رژیم بشار جنایتکار انجام دادند که دلیل آن جز نبود شعور سیاسی چیزی دیگری نبوده و برای خود‌شان نیز واضح گردید. همین عدم شعور سیاسی بود که آن‌ها را به پذیرفتن پول کثیف سیاسی وادار ساخت و باعث پراگنده‌گی، کندی و درگیری گاه و ناگاه آنان شد. برعلاوۀ این موارد، پول آن‌ها را به وسایلی در دست حامیان‌شان قرار داده و گروگان‌های شدند که فقط به دنبال منافع خود می‌رفتند. بازهم هشدار حزب التحریر در بارۀ این پول‌های زهرآلود، به تمسخر و استهزا گرفته شد.

ای مسلمانان در شام، مقر اسلام! رژیم جنایتکار در آغاز قادر بود که حمص را بگیرد تا شمال را از جنوب جدا کرده، حلب را بازپس گیرد و با ایجاد تشنج در حومۀ شهر، مانند: وادی براده، داریا، بارزا و بالآخره غوطۀ شرقی، از مجاورت دمشق خطر را دور نماید. تمامی این‌ها به وضاحت از جانب جامعۀ بین‌المللی، دولت‌ها و سازمان‌های آن طرح‌ریزی شده بود که در نتیجه رهبران گروه‌ها مردم و انقلاب‌شان را ترک نموده و پایداری خود را از دست دادند. بناءً برای جنایتکار شام برجاست تا کلاه‌اش را جهت ستایش و تقدیر، در برابر رهبران گروه‌ها و مفتی‌هایی‌که توسط فتوای آن‌ها او حرمت یافته و مردم شام و انقلا‌ب‌شان با خفت روبرو شدند، بردارد. حالا مردم شام باید آن‌ها را به مثل دانه‌ها دور انداخته و این انقلاب را در دستان کسانی قرار دهند که از الله سبحانه وتعالی می‌هراسند و بخاطر تطبیق اسلام کار می‌کنند. به همین دلیل، آن‌ها رهبری سیاسی را بخاطر احیای خلافت برای حزب التحریر می‌دهند و درخشش انقلاب را برمی‌گردانند تا آن را فقط "بخاطر رضای الله سبحانه وتعالی" به پیش ببرند. آن وقت خواهند توانست تا بالای رژیم اسد حمله‌ور شده، آن را سرنگون نمایند و بالای ویرانه‌های آن حاکمیت اسلام را برپا نمایند که همانا خلافت برمنهج نبوت می‌باشد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون

[انفال: ۲۴]

ترجمه: ای مومنان! فرمان الله(سبحانه وتعالی) را بپذیرید و دستور پیامبر او را قبول کنید، هنگامی‌که شما را به چیزی دعوت می‌کنند که به شما زنده‌گی(مادی، معنوی، دنیوی و آخروی) می‌بخشد و بدانید که الله(سبحانه وتعالی) میان انسان و دل او جدایی می‌اندازد، و بدانید که همگان در پیشگاه  الله(سبحانه وتعالی) گرد آورده می‌شوید.

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

وزیر اوقاف مصر از مفکورۀ پلید وطن‌پرستی دفاع کرد

(ترجمه)

داکتر محمد مختار جمعه، وزیر اوقاف مصر در دانشکدۀ علمی دانشگاه الزقازق در جریان بحث روی پایان‌نامۀ ماستری، که توسط محصلی بنام وجدی عبدالقادر در مورد "نوگرایی اندیشۀ دینی در اسلام... مدل محمد اقبال" ارائه گردید، کنترول‌اش را از دست داد و نتوانست که آتش خشم خود را خاموش سازد. این وزیر، که خشم سراسر وجودش را احاطه کرده بود، تهدیدکنان به روی تالار رفته و فریاد می‌زند: «اصطلاحاتی‌که در این پایان‌نامه ذکر شده است، از جمله: این‌که وطن‌پرستی خطرناک‌ترین نوع بت‌پرستی بوده و ارتباط دادن آن با دین به مثابۀ کفنی برای دین می‌باشد و در تناقض با تمام اصول و ارزش‌های وطن‌پرستی قرار دارد.» آتش خشم وزیر به اندازه‌ای زبانه کشیده بود که حتی محصلی را که با هزاران زحمت پایان‌نامه‌اش را زیر نظر داکتر صابر عبدالدائم رئیس پیشین دانشکدۀ زبان عربی آماده کرده بود، به عنوان "احمق"، "جاهل" و "خر"  صدا کرد. وزیر اوقاف گفت: «این پایان‌نامه به این خاطر مرا خشم‌گین نمود که پاراگراف‌های آن حاوی افکار ضد وطن‌پرستی بود. این موضوع مرا خیلی نگران و آشفته کرد، زیرا دفاع از وطن قطعاً در قلب و ذهن من ریشه دارد.» دیده می‌شود که وی از مفکورۀ "وطن‌پرستی" با قاطعیت تمام دفاع می‌کند.

هر شخصی با داشتن حد اقل کم‌ترین دانش از اسلام و قوانین آن می‌داند که مفکورۀ وطن‌پرستی، نه در کلام الهی و نه هم در سنت نبوی با دین و عقیدۀ مسلمانان است و هیچ‌گونه ارتباط، سابقه و اساسی در متون شرعی ندارد. نخستین کسی‌که مفهوم وطن‌پرستی را معرفی نمود، رفاعة رافع الطهطاوی، شیخ الازهر بود که در سال ۱۸۲۶م توسط محمد علی پاشا به فرانسه فرستاده شده بود تا مرشیدی برای محصلینی‌که بخاطر حصول علوم ضروری به آنجا فرستاده می‌شدند، باشد؛ اما او از فرانسه کثافاتی از تمدن سیکولر غربی را همراه با مفاهیم و ایده‌هایی باخود آورد که بر پایۀ ثبوت و استدلال استوار نبود. یکی از این مفاهیم همانا مفهوم وطن‌پرستی بود که بر مردم تحمیل می‌گردید. این مفکوره مردم را در یک محدودۀ جغرافیایی محصور کرده بود و مردم آن را به‌عنوان بتی قبول کرده بودند. این مفکوره به سیاسیون توجیهاتی را ایجاد می‌کرد که به‌خاطر دفاع از وطن موجی از جنگ‌ها و خون‌ریزی‌ها را به راه بیندازند.

جای تعجب نیست که قرن نزدهم آغاز موجی از استعمار غربی را شاهد بود که منجر به سقوط ملت‌های ضعیف گردید. مردم اروپا هنگامی طعم تلخ مفکورۀ وطن‌پرستی را چشیدند، که جنگ‌های خونینی در میان آن‌ها شعله‌ور گردید که تا پایان جنگ جهانی دوم پایان نیافت. مفکورۀ "وطن‌پرستی" مستقیماً به مفهوم حاکمیت‌ملی و برتری‌جویی قانون دست‌ساختۀ بشر ارتباط دارد؛ قانونی‌که حقوق و وجایب را با توجه به مصالح قانون‌گذاران در پارلمان تعریف می‌کند. طوری‌که برای یک جنایت‌کار در یک منطقه حدودی به‌خاطر جزای اعمالش تعیین می‌گردد، ممکن است حکم مجازاتش در آن سوی مرز(در یک منطقۀ دیگر) باطل و یا نادیده گرفته شود، که این همه بر اساس امیال و مصالح قانون‌گذاران در هردو طرف مرز صورت می‌گیرد.

گرچه اروپا مدعی است که تمدن لیبرال انسانی را حفظ و ادامه خواهد داد، ولی هنگامی‌که آن را در مورد ورود آنانی‌که از جهنم سیاست‌های امپریالیستی‌اش فرار کرده اند، می‌شنود، نگرانی‌اش را در زمینه ابراز کرده و به تقویت مرزهایش می‌پردازد تا باشد که از ورود این بربری‌ها جلوگیری نماید. هرچند ایدیولوژی بشری آن‌ها اگر واقعاً یک ایدیولوژی انسان دوستانه می‌بود، از افرادی‌که به‌دنبال حمایت خود، به‌ویژه قربانیان جنایات سیاست‌های استعماری هستند، استقبال می‌کرد. حقیقتاً این یک امری‌ست که اسلام عزیز در برخورد با دیگر ملت‌ها در صدد آن است. مسلمانان خون خود را قربانی می‌کنند تا دیگران بتوانند پیام درستی از اسلام را دریافت کنند که هیچ کسی را بر کسی دیگری برتری نیست؛ مگر در تقوای الهی.

وزیر اوقاف باید در این خصوص که از حدودی الله سبحانه و‌تعالی تخطی صورت گرفته، شریعت او تعالی معطل قرار گرفته است و بخاطر دوستی با دشمنان او سبحانه وتعالی، از جمله یهودی‌ها و امریکایی‌ها، خشمگین می‌بود، یا این‌که باید در خصوص  اقصی شریف که توسط یهودی‌های نجس نسبت به آن بی‌‌حرمتی صورت می‌گیرد و یا هم به‌خاطر ریزاندن خون مردمان بی‌گناه شام خشمگین می‌شد.

ما بر او توصیه می‌کنیم تا موقعیت ایمان جادوگران فرعون را به یادآورد، آنگاه که باوجود ارعاب و تروریزم فرعون رضای الله سبحانه و‌تعالی را انتخاب نمودند و زنده‌گی آخرت را بر زنده‌گی زودگذر این دنیا ترجیح دادند و بدون کدام ترس و هراسی در مقابل فرعون ستمکار اعلان نمودند. ما به داکتر جمعه ابلاغ می‌کنیم که مفکورۀ وطن‌پرستی، که توسط قوانین غرب کافر تقدیس می‌شود، اسلام به تخریب آن دستور می‌دهد و چنان‌چه که نیاز است، الله سبحانه و‌تعالی را باید در الوهیت و ربوبیت عبادت نمود. پیام اسلام رحمت و عدالت او تمام افراد را بدون کدام نوع تبعیض از همان ابتداء تا روز آخرت شامل شده، شریعت الله سبحانه و‌تعالی حق بوده و تمام قوانین بشری دیگر باطل می‌باشد. فلهذا برای شما جناب وزیر بسیار بهتر خواهد بود که در صدد رضایت الله سبحانه و‌تعالی باشید و نه این‌که در صدد رضایت و قناعت مؤسسۀ "رند" و یا هم غرب استعمارگر، و اگر چنین نکنی تو را به این فرمودۀ الله سبحانه و‌تعالی هشدار می‌دهیم:

﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ﴾

[اعراف: ١٧٥]

ترجمه: و بر آن‌ها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی(سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد!

داکتر عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: حزب التحریر از شهر ادلب دعوت به بازگشت "خلافت" را آغاز نموده است

  • نشر شده در سوریه

حزب التحریر به تاریخ 22 اپریل سال جاری در تمام مناطق شهر ادلب گردهمایی‌ها و اعتراضات مردمی را به مناسبت یادبود سالروز دردناک سقوط خلافت برگزار نمود. درین گردهمایی‌ها صدهاتن از اعضای حزب و انصار آن اشتراک نموده و خواهان اعادۀ خلافت از سوریه هستند؛ چنان‌چه اشتراک کننده‌گان خواهان نجات انقلاب سوریه و پیشروی پروژه‌ای که حزب رهبری و مسئولیت آن را بدوش دارد، شدند-که همانا گرفتن رهبری سیاسی انقلاب است. با آن‌که دست‌هایی موجود اند که می‌خواهند رهبری انقلاب را به جهتی‌که منافع بادران‌شان را تأمین می‌کند، جهت هند، این گردهمایی‌ها و اعتراضات در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها چنین انعکاس داده شده است: "حزب التحریر در پی گردهمایی‌ها و تظاهرات‌هایی‌که براه انداخته، خواهان خلافت اسلامی است".

در این گردهمایی، استاد منیر ناصر عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه به خبرگزاری "نون پوست" چنین گفت: «برخی رسانه‌ها در صدد خدشه‌دار نمودن پروژۀ خلافت اسلامی بوده و همیشه با پخش و نشر خبرهای ازین دست، در صدد به انحراف کشانیدن این موضوع در اذهان مسلمانان اندپ. این درحالی است که حزب در تمام سرزمین‌های اسلامی موجود بوده و خواهان ایجاد دولت اسلامی یا خلافتی می باشد که در کتب مدون حزب شرح داده است.

حزب التحریر و  انقلاب سوریه

پس از آغاز انقلاب سوریه به تاریخ 28 مارچ 2011م، شبکۀ خبریی در سوریه، خبری را مبنی بر این‌که حزب التحریر در ایجاد انقلاب سوریه نقش دارد، به دست نشر سپرد؛ سپس یک‌ماه و اندی بعد، رسانه‌های مهم دولتی سوریه دست به اتهاماتی زدند؛ از جمله این‌که حزب التحریر با ارسال جنگجویان از لبنان به هدف قتل و کشتار در برابر نظام سوریه است.

در واقع حزب از آغاز انقلاب مردمی سوریه در میان مردم بوده، اما نه منحیث حزب سیاسی؛ بلکه افراد آن در تظاهرات‌ها و گردهمایی‌ها اشتراک داشته و در مناطق مختلف تجمعاتی‌که در برابر نظام صورت می‌گرفت، افراد حزب با آنان ملحق می‌گردیدند، به ویژه در شهر "درعا" پس از آن‌که استخبارات دولت سوریه دست به قتل مردمان عادی از جمله اطفال و زنان زد. در آغاز سال 2012م، بیرق‌های سیاه و سفید به رهبری حزب، در میان مظاهره کننده‌گان شهر حلب بلند گردید. استاد ناصر در خصوص این موضوع چنین گفت: «زمانی‌که انقلاب آغاز گردید، حزب التحریر متوجه این امور بوده و منحیث ناصح و امین انقلاب بود، با این اعتبار که جزو امت اسلامی است، اشتراک داشته و هدفش چه در سوریه و در چه در سرزمین‌های اسلامی دیگر، ازسرگیری زندگی اسلامی با ایجاد خلافت راشده است.

مکان هایی‌که حزب در جریان انقلاب اکثراً دست به فعالیت زده‌است

اگر صفحات رسمی حزب التحریر، به ویژه صفحه دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه دنبال شود، به خوبی برملا می‌گردد که فعالیت‌های حزب به شکل قابل ملاحظه دربرگیرندۀ مناطق حلب شمالی و غربی، ولایت‌های ادلب، درعا و منطقۀ حمص و بخش‌های از دمشق بوده است. بنابرین، حزب نه به عنوان کدام جناح نظامی؛ بلکه فعالیت‌هایش تنها و تنها در چهارچوب فعالیت‌های سیاسی و فکری خلاصه گردیده و نیز به هدف ادامۀ انقلاب در برابر نظام طاغوتی سوریه دست به فعالیت زده است.

حزب التحریر و تنظیم الدوله(داعش)

ابتداء زمانی‌که"خلافت" توسط گروه بنام تنظیم الدوله درسال 2014م اعلان گردید و ابوبکر بغدادی رهبر و خلیفۀ این گروه در مناطق تحت سیطره‌اش شناخته شد، حزب التحریر به چنین خلافتی با این اعتبار که گروه‌های جهادی مسبب تغییرات بنیادین نمی‌باشند، باورمند نبوده و چنین هم شد؛ به مجرد اعلان خلافت از سوی این دولت خودخوانده، کدام تغییر و تحولی بنیادین به وجود نیامده و مبارزۀشان هم‌چنان مقاومت پیدا نکرد. در ضمن، این گروه اعضای حزب التحریر را خوارج و مرتد خوانده که از منظرگاه آنان مستحق قتل اند از همین‌رو دست به اعدام یک‌تن از اعضای حزب بنام مصطفی ابوبکرخیال در روستای شهر"الباب" زدند.

روابط حزب التحریر با انقلابیون سوریه

با آن‌که گفته شد که این حزب گروه نظامی نبوده؛ بلکه تنها و تنها فعالیت‌هایش متمرکز بر کارهای فکری و سیاسی و نیز تداوم فعالیت‌ها از بهر استمرار انقلاب در برابر نظام اسد و عدم برقراری آتش‌بس و مصلحت‌هایی‌که انقلاب سوریه را به لرزان مواجه می‌کند، می باشد. روی این ملحوظ، افراد حزب روابط طبیعی با گروه‌های انقلابی داشتند، حتی برخی گروه‌ها حمایت خود را از برنامه و پروژۀ سیاسی‌ای که حزب به پیش می‌برد، اعلان نمودند، اما برخی گروه‌ها دست به یکسری افترائات علیه حزب زده و حتی برخی اعضای آن را اختطاف نمودند.

پس از ظهور علنی حزب التحریر در ادلب، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

برخی‌ها، دلهره از این دارند که ظهور حزب التحریر در ادلب و مطالبه‌های علنی‌اش از بهر خلافت، بهانه‌ای به جامعه جهانی نگردد که تحت این کار به هدف ریشه‌کن نمودن گروه‌های شورشی، ادلب را هدف قرار دهند، خصوصاً پس از آن‍‌که هزارهاتن درین گردهمایی اشتراک ورزیده‌اند، و اگر چنین کاری صورت گیرد، فاجعۀ انسانی در شمال سوریه اتفاق خواهد افتاد. با این حال، جامعۀ جهانی و روسیه قبل از این نیز مردمان ملکی را به بهانه‌های مختلف هدف قرار می‌دادند؛ گرچند در خصوص این موضوع تا هنوز کدام سخن خاص به نشر نرسیده و تنها این یک گمانه زنی‌های رسانه‌ها در خصوص خاموش‌ساختن انقلاب مردمی سوریه است.

چنان‌چه گفته شد، حزب التحریر کدام تنظیم تروریستی نیست و نیز تمام دولت‌های بزرگ به این موضوع پی می‌برند؛ به اسثتنای روسیه که از نفوذ حزب در تمام نواحی کشورش باحذر بوده و فعالیت‌های حزب در آن کشور ممنوع قرار داده شده است، که جدا از فعالیت‌های حزب، هرمسلمان روسی را به سال‌های متمادی به زندان‌ فرستاده است. با این وجود روسیه و جامعۀ جهانی، از حزب التحریر به عنوان یک تهدید تروریستی، که ممکن است در راه‌اندازی یک عملیات نظامی در ادلب دست داشته باشد، متوجه نیستند.

عثمان طه

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: گفت‌وگوی زنده "سیاست امریکا برای مهار چین -طرح و ابزارها!"

گفت‌وگوی زنده استاد حسن حمدان (ابو البراء) -از ولایه اردن- با تلویزیون الواقیه تحت عنوان " سیاست امریکا برای مهار چین -طرح و ابزارها"!

پنج شنبه، 10 شعبان 1439هـ / 26 اپريل 2018م

ادامه مطلب...

ولایه لبنان: راهپیمایی با موترها "خلافت را برپا نمایید"

ضمن فعالیت‌های حزب التحریر به مناسبت یاد بود سقوط دولت خلافت (28 رجب) برای بیداری امت اسلامی و بستن همت شان برای برپایی مجدد دولت خلافت راشده، حزب التحریر ولایه لبنان راهپیمایی با موترها را در طرابلس تحت شعار "خلافت را برپا نمایید" به راه انداخت.

یک شنبه، 13 شعبان 1439هـ / 29 اپريل 2018م

ادامه مطلب...

حکم عملیات عقیم‌ سازی زنان

  • نشر شده در فقهی

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

شیخ بزرگوار! من در یکی از شفاخانه‌های نسائی و ولادی داکتر هستم، بعضی اوقات جهت حفظ حیات جنین یا زندگی مادرش، عملیات  سیزارین صورت می‌گیرد. اینجا عده‌ای از خانم‌های حامله هستند که از اثر بعضی امراض  باردار شدن و زمان حامله‌گی، برای‌شان این عمل دشوار گردیده است؛ لذا در نهایتِ پریشانی به سر می‌برند، و این‌کار آن‌ها را وادار به عدم حمل و یا طلب 3 الی 4 سال فاصله میان ولادت‌ها نموده است و این حالت‌شان سبب شده است که آنان باید داروی ضدبارداری را استفاده نمایند. اما بعضی خانم‌هایی هستند که داروی ضدبارداری برای ایجاد فاصلۀ لازم میان ولادت‌ها را دریافت نمی‌نمایند و در فاصله‌های نزدیک باردار می‌شوند و این بارداری، حیات‌شان را تهدید نموده و بیشتر خواستار عمل سیزارین در زودهنگام می‌شوند.

بعضی خانم‌های دیگری هستند که نرمی استخوان(غضروف) در ستون فقرات دارند، و عده‌ای دیگرشان، خون‌ریزی شدید دارند، پس در این صورت به داکتر می‌گویند که لولۀ رحم را به طور دایم بسته نماید تا این‌که دیگر اطفال به دنیا نیاورند، و میان زنان طوری رائج شده است که به شفاخانه‌ها رفته و ادعای عدم توانایی بارداری را و این‌که نمی‌توانند از داروی ضدبارداری استفاده نمایند، نموده و درخواست می‌نمایند که لولۀ رحم‌شان را برای دائم بسته نماید؛ در حالی‌که بیشتر از 36 سال عمر ندارند و حتی بعضی آن‌ها 32 سال عمر دارند و به داکتر متخصص اصرار می‌ورزند که بر آن‌ها عملیات جراحی را برای بستن لولۀ رحم-به طور نهایی و دائمی- تطبیق نماید.

پرسش در اینجا اینست که حکم شرع در حق آن داکتری‌که حالت آن خانم را در مراحل بارداری‌اش بررسی و پیگیری می‌نماید و می‌بیند که حمل گرفتن برایش دشوار بوده و لازم است تا رحمش به طور دایم بسته گردد، چیست؟ و حکم شرع در مورد داکتری‌که بدون دقت و تحقیق خودش، تنها به کلام آن خانم اکتفاء می‌نماید، چیست؟ در صورتی‌که کلام آن خانم دقیق هم نباشد.

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

جلوگیری از بارداری موقت بنابر دلایلی‌که در مورد عزل وارد گردیده، جایز است؛ اما جلوگیری از بارداری به طور دایمی و نازا(عقیم) ساختن زن حرام است. پس در این صورت استعمال ادویه جاتی‌که به طور دایمی از بارداری  جلوگیری نموده و نسل را قطع می‌نماید، و هم‌چنان اجرای عملیات جراحی، که سبب جلوگیری دایمی بارداری  گردیده و نسل را قطع نماید، حرام بوده و اقدام به آن جایز نمی‌باشد؛ زیرا این عمل، مانند خصی ساختن بوده و همان حکم را به خود می‌گیرد؛ زیرا موارد فوق، نسل را قطع می‌نماید، چنان‌چه خصی ساختن نسل را قطع می‌نماید، در حالی‌که نهی واضح در مورد خصی نمودن وارد گردیده است. از حضرت سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه روایت است که گفت:

«رَدَّ رسولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم على عُثمانَ بنِ مظعونَ التَّبَتُّلَ، ولو أذنَ له لاخْتَصَيْنا»

(متفق عليه)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم برای عثمان بن مظعون اجازۀ گوشه‌نشینی(ترک ازدواج) را ندادند، اگر برای او اجازه می‌دادند، ما خود را خصی می‌ساختیم.

عثمان بن مظعون نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم! من مرد مجرد(بی‌زن) هستم و این حالت برایم سخت تمام می‌شود؛ پس برایم اجازۀ خصی نمودن را بدهید. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: نه، اجازه نمی‌دهم؛ اما برتو روزه گرفتن را توصیه می‌نمایم. در لفظ حدیث دیگر چنین وارد گردیده: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم! آیا برایم اجازۀ خصی نمودن را می‌‌دهید؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: الله متعال برای ما در عوض رهبانیت، دین صحیح و آسان را بخشیده است. از حضرت انس رضی الله عنه روایت شده که گفت:

«كانَ النبيُّ صلى الله عليه وسلم يَأْمُرنا بالباءَةِ، ويَنْهى عنِ التَّبَتُّلِ نَهْيَاً شديداً، ويقولُ: تَزَوَّجوا الوَدودَ الوَلودَ فإني مُكاثِرٌ بِكُمُ الأُمَمَ يومَ القيامَةِ»

(اخرجه احمد)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم همواره ما را به نکاح کردن امر می‌نمود و از ترک ازدواج شدیداً منع می‌کرد و می‌گفت: زن‌های دوست داشتنی و مورد علاقه و زاینده را به نکاح بگیرید؛ زیرا من به کثرت شما بر امتان دیگر افتخار می‌نمایم.

بناءً قطع نسل دایمی در تناقض با آن‌چه شرع تعیین نموده، که عبارت از اثبات نسل و تولد اولاد خوبی‌که اصل در ازدواج است، می‌باشد، چنان‌چه الله سبحانه وتعالی منت‌گونه برای مردم چنین اظهار می‌نماید:

﴿وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً﴾

[نحل: 72]

ترجمه: الله(متعال) از جنس خودتان همسرانی برای شما ساخت(تا در كنار آنان بياسائيد)، و از همسران‌تان پسران و نوادگانی به شما داد(تا بدانان دل‌خوش كنيد).

بنابر این، عملیات عقیم‌سازی زنان به صورت دایمی برای مرد و زن حرام می‌باشد. اما در صورتی‌که زن حامله شود و داکتران ماهر و با امن(دین‌دار) چنین نظر داشته باشند که بودن طفل در شکم مادر زندگی مادر و خود طفل را تهدید می‌نماید، در چنین حالتی جهت نجات مادر، سقط جنین(برداشتن نطفه) مباح می‌باشد، و بدست آوردن زندگی چیزیست که اسلام آن را می‌خواهد.

اما سخن زن مبنی بر این‌که او مریض است و از  باردار شدن بر زندگی خود می‌ترسد، این سخن دور از حقیقت است؛ زیرا بسیار زنانی مشاهده گردیده‌اند؛ در حالی‌که مریض بوده‌اند، حمل گرفته و بارداریی‌شان را ادامه داده تا این‌که اولاد کامل، صحیح و سالم به دنیا آورده اند و الله متعال برای‌شان صحت و عافیت نصیب نموده است. با وصف این همه، چنان‌چه قبلاً ذکر نمودیم، زن حامله اگر دوام بارداری سبب تهدید حیات خودش و طفلش گردد، بنابر مشوره و نظر داکتران متخصص، امین و دیندار، در این صورت سقط جنین جایز می‌باشد.

بنابر دلایل فوق، عقیم‌سازی زنان حرام است؛ اما تداوی زن در جریان حاملگی و هم‌چنان محافظت از زندگی او در جریان بارداری، امری لازم و ضروری است؛ ولیکن وقتی‌که آن بارداری سبب تهدید حیات خودش و طفل بوده باشد، بنابر مشورۀ داکتران متخصص و امین، سقط جنین جایز است؛ اما اگر بنابر خواهش و در خواست زن، تداوی و معالجه سبب جلوگیری بارداری به طور دایم گردد، این عمل نیز حرام است. برای داکتران لازم است که در این‌کار از دقت کار بگیرند و سهل‌انگاری نکنند، و حتی‌الوسع تلاش جدی در تشخیص بارداری و مرض به خرچ دهند؛ زیرا آن امانت است و هم‌چنان بر داکتران لازم است که احساس مسئولیت نموده و آخرت خویش را به متاع ناچیز دنیا نفروشند، چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾

[توبه: 38]

ترجمه: متاع(تمام اسباب) زندگی دنیا در مقابل آخرت چیزی اندکی بیش نیست.

و در خاتمه من تمام شوهران و خانم‌ها را بر این توصیه می‌نمایم که در تکثیر نسل کوشا باشند و تربیت صالح آن‌ها را برخود لازم گیرند؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به کثرت آن‌ها در روز قیامت افتخار می‌نماید. امام بیهقی در سنن کبری از ابو امامه رضی الله عنه روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«تَزَوَّجُوا فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ...»

ترجمه: ازدواج نمایید؛ زیرا من به کثرت شما در روز قیامت بر امتان دیگر افتخار می‌نمایم.

و هم چنان، حاکم در مستدرک به شرط صحیحین از معقل بن یسار رضی الله عنه، بزار در مسندش از انس رضی الله عنه و کسانی دیگر نیز چنین روایت نموده‌اند. الله سبحانه وتعالی برای مردان و زنان مؤمن دوستی خود را نصیب گرداند.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابورشته

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه