دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

انقره میزبانی پوتین، قاتل اجاره‎ای امریکا را می‎کند؛ در حالی‎که ادلب در پرتگاه سقوط قرار دارد

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

پوتین بزرگ‎ترین آدم‎کش اجاره‎ای امریکا و یگانه حامی نظام بشار و قاتل اطفال بی‎گناه، طبق دعوت رئیس جمهور اردوغان در ۲۸ سپتمبر ۲۰۱۷م وارد انقره شد، و اردوغان تحت یک مراسم رسمی از پوتین استقبال کرد. در یک بیانیه مطبوعاتی مشترک پس از نشست، اردغان بیان نمود که: «در طول سال جاری پنجمین بار است که از بهترین دوستش، پوتین دیدار می‎کند. اردوغان اظهار نمود: برنامه اصلی در مورد مسئله سوریه این است که ما به عنوان ترکیه و روسیه، به خاطر یافتن راه حل سیاسی به بحران سوریه موافق بوده و همکاری‎های مشترکی را روی دست خواهیم گرفت.» پوتین قاتل امت نیز با تأکید بر موفقیت‎هایی که از طریق مشارکت اردوغان در سوریه به دست آورد، اظهار نمود: «ما صادقانه بررسی مسایل دو جانبه  و نیز هماهنگی اقدامات لازم برای حل بحران سوریه را روی دست گرفته‎ایم.»

روسیه از جمله دولت‎های قاتلی است که به نمایندگی ایالات متحدۀ امریکا جنگ را به پیش می‎برد. روسیه از زمان ایجاد انقلاب سوریه به حمایت از رژیم خون‎خوار بشار به پا خواسته است و پیوسته در این راه تلاش می‎کند. این ایالات متحده بود که به روسیه اجازه داد تا به خاطر حمایت از رژیم بشار وارد سوریه شود. صرف نظر از همه ارزش‎های انسانی، روسیه دولتی است که از طریق دساتیر ایالات متحدۀ امریکا، مسلمانان، کودکان، زنان و غیرنظامیان را به کام مرگ می‎فرستد. این همه به خاطر حمایت از بشار مبنی بر ادعای این‎که گویا سیکولریزم آخرین سنگر در خاور میانه است، صورت می‎گیرد. لذا، آیا رهبران ترک از این‎گونه برنامه‎ها و قتل‎های عام مسلمانان بی‎گناه غافل اند؟ آیا همکاری با روسیه همکاری با رژیم بشار نیست؟

ای مسلمین! فریب این کلمات به ظاهر حماسی و دیکته‎ای این آقا را نخورید؛ به کارکرد، اعمال و خیانت‎های سیاسی او توجه کنید. زیرا او کسی است که با سخنان به ظاهر زیبایش خاک به چشم مردم می‎اندازد، در حالی‎که پشت پرده سیاسی‎اش جزء خوش ساختن بادارانش(روسیه و امریکا) چیزی دیگری نیست. این در حالی است که او قبلاً هم گفته بود: «بودن ما در سوریه همانا پایان دادن به رژیم مستبد و خون آشام اسد می‎باشد که ترور و وحشت را در این کشور گسترش می‎دهد.» در مورد عملیات سپر فرات دوست نام نهاد روسی او پوتین، خیانتش را با بیانیه‎ای مطرح نمود.

ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: «در مسئله حل بحران سوریه ما به دنبال چیزی که مردم می‎گوید نیستیم، بلکه مطابق به توافق‎نامه‎هایی به پیش می‎رود که در سطوح بالا توافق گردیده است. با این حال، زمان نشان داد که عملیات سپر فرات برای سرنگونی رژیم اسد راه‎اندازی نشده بود؛ بل به خاطر تحقق طرح سیاسی امریکا به منظور حل بحران سوریه، پایان دادن به انقلاب شام ، از بین بردن حلب و ایجاد فضای مناسب به خاطر منافع اسد راه‎اندازی شده بود.

ای مسلمین! با وجودی‎که خون ۱۵۰ تن از غیرنظامیان بی‎گناه توسط روسیه و آدم‎کشان رژیم بشار به ناحق ریزانده می‎شود، با این حال، اردوغان میزبانی پوتین خون‎خوار را در کاخ خود می‎کند و حتی در این دیدار و گفت‎وگو با او در مورد قتل‎های عام مسلمانان در مدارس و بیمارستان‎ها سخنی بر لب نیاورد و  بر علاوه گفت که ادامه همکاری با روسیه را تقویت خواهد داد.

ای مسلمین! چگونه اردوغان با دیدۀ باز میزبانی پوتین را می‎کند؟ حال آن‎که پوتین از جمله کسانی است که در ریزاندن خون افغان‎ها، چیچینی‎ها و اکنون مردم سوریه از هیچ نوع تلاشی دریغ نکرده است. چگونه می‎تواند توافقات بیشتری با این قاتل امت اسلامی(پوتین) به خاطر کشتن برادران و خواهران ما داشته باشد؟ چگونه رژیم ناتوان او می‎تواند برادران و خواهران ما را در سوریه نجات دهد، حال آن‎که، تمام پایگاهایش در خدمت ایالات متحدۀ امریکا  و پیوستن به ائتلاف صلیبی و همکاری با روسیه و ایران قرار دارد؟

نخیر، هرگز! سوگند به الله سبحانه و تعالی شما هرگز نمی‎توانید ستم دیدگان را توسط استبدادگران و قربانیان خشونت را توسط قاتلان نجات دهید. شما تنها می‎توانید کرسی‎های تان را از طریق این سیاست‎های کاذب نجات دهید. آیا کسانی‎که از پوتین با چشم باز استقبال می‎کنند و دست‎های ناپاکش که با خون امت اسلامی آلوده شده است، با یک نوع محبت خاص تکان می‎دهند، می‎توانند از جمله انصار باشند؟ آیا می‎توانند از ما نمایندگی کنند، زیرا دوستان ما مسلمانان ادلب، حلب، حماء و حمص می‎باشند نه پوتین از مسکو و ترامپ از واشنگتن؟!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...

جواب به ادعای برادر نور "حامد"، علیه حزب التحریر

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در یک مصاحبه ای که توسط شبکه خبری "المزهر السیاسی" با آقای نور "حامد" صورت گرفته بود و به تاریخ ۱۰، ۱۱ و ۱۲ سپتمبر ۲۰۱۷م به نشر رسید، وی در مورد حزب التحریر و احیای دوباره خلافت راشده صحبت نموده و این حزب و احزاب اسلامی دیگر را به نحوی معرفی کرد که کاملاً از حقیقت دور بوده و این کار وی عدم فهم درست از حزب التحریر، افکار و مفاهیمش را نشان می دهد. از شما رسانه ها خرسند خواهیم بود تا جواب آن را به نشر بسپارید.

به نقل از گفته های برادر نور حامد: «احیای دوباره خلافت اسلامی توسط حزب التحریر، طالبان یا گروه بوکو حرام، تنها شعاری است که بر اساس عکس العمل در مقابل پیشرفت روز افزون غرب و اشغال نمودن سرزمین های اسلامی به وجود آمده است. افرادی که شعارهای احیای دوباره خلافت را سر می دهند، تنها احساسات دینی شان بر دانش و عقل شان غلبه کرده است تا به این نتیجه برسند. شعارهای حاکمیت اسلام و یا تأسیس خلافت، شعارهای مبهم اند که از احساسات مسلمانان نشأت کرده است، و اگر جنبه عملی نداشته باشد، هیچ مؤثر نخواهد بود.»

اگر عمیقاً دیده شود، برادر نور خود را برای حاملین اسلام و شباب خلافت داور تعیین نموده است. وی با وجودی که نواقص و فساد نظام دموکراسی را می داند؛ اما باز هم این نظام را بدیل برای اسلام پیشنهاد کرده می گوید: «ما باید برای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی خود در مورد دموکراسی، طوری فکر کنیم که غرب دخالت در امور ما نداشته و خود را از افکار آن ها آزاد سازیم.»

نصیحت ما برای آن هایی که فریب دموکراسی را خورده اند و توسط غربی ها گیج شده اند، این است: چیزی که ما نیاز داریم، نظام دموکراسی بدون دخالت غرب نیست؛ بلکه ما به افکار و مفاهیمی نیاز داریم که مسلمانان را به کلی از تقلید فرهنگ و مفاهیم غربی نجات دهد که این تنها راه درست نجات از زهر کشنده ی آن ها است. در جواب به ادعای برادر نور باید گفت:

اولاً احیای خلافت اسلامی تنها شعار نیست که توسط حزب التحریر به صدا در آمده باشد؛ بلکه این فریضه ای است، از جانب الله سبحانه وتعالی. چنان چه الله سبحانه وتعالی می فرماید:

 ﴿وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ﴾

[مائده: ۴۹]

ترجمه: ‏و(به تو ای پيامبرصلی الله علیه وسلم، فرمان می دهيم به اين كه) در ميان آنان طبق چيزی حكم كن كه الله(سبحانه وتعالی) بر تو نازل كرده است، و از اميال و آرزوهای ايشان پيروی مكن، و از آنان برحذر باش كه(با كذب، حق پوشی، خيانت و غرض‌ ورزی) تو را از برخی چيزهایی كه الله(سبحانه وتعالی) بر تو نازل كرده است، به دور و منحرف نكنند(و احكامی را پايمال هوی و هوس باطل خود نسازند)؛ پس اگر(از حكم الله سبحانه وتعالی روی گردان شدند و به قانون وی سبحانه وتعالی) پشت كردند، بدان كه الله(سبحانه وتعالی) می خواهد به سبب پاره ای از گناهان شان، ايشان را دچار بلاء و مصيبت سازد(و به عذاب دنيوی، پيش از عذاب اخروی گرفتار كند). بی گمان بسياری از مردم(از احكام شريعت) سرپيچی و تمرّد می کنند(و از حدود قوانين الهی تخطّی می نمايند).‏

این نقطه را نباید فراموش کرد که تطبیق آن چه الله سبحانه وتعالی امر نموده است، ممکن نیست؛ مگر توسط نظام خلافت. درین مورد پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین فرموده است:

«كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَسُوسُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ، كُلَّمَا هَلَكَ نَبِيٌّ خَلَفَهُ نَبِيٌّ، وَإِنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي، وَسَتَكُونُ خُلَفَاءُ فَتَكْثُرُ، قَالُوا: فَمَا تَأْمُرُنَا؟ قَالَ: فُوا بِبَيْعَةِالْأَوَّلِ، فَالْأَوَّلِ، وَأَعْطُوهُمْ حَقَّهُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُهُمْ عَمَّا اسْتَرْعَاهُم»

(رواه مسلم)

ترجمه: بنی اسراییل را پیامبران رهبری می کردند، و هر گاه پیامبری وفات می کرد، به جای وی پیامبر دیگری جانشین می شد؛ ولی بعد از من دیگر پیامبری نخواهد بود، بلکه خلفاء می باشند و تعدادشان بسیار زیاد می شود، گفتند: پس در آن حال به ما چی فرمان می دهی؟ گفت: با بیعت نخست، سپس نخست وفات کند، حق آنان را ادا نمایید و الله(سبحانه وتعالی) از آنان در باره آن چه ایشان را بر آن گماشته پرسان خواهد کرد.

«مَنْ خَلَعَ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ، لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً»

(رواه مسلم)

ترجمه: کسی که از اطاعت با خلیفه دست کشید، در روز قیامت در حالی با الله(سبحانه وتعالی) رو برو می شود که دلیلی ندارد، و هر که در حالتی بمیرد که بیعت با امام یا خلیفه در ذمه ی وی نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است.

هم چنان الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً﴾

[بقره: ۳۰]

ترجمه: من در روی زمین، جانشینی(نماینده ای‌) قرار خواهم داد.

امام قرطبی رحمه الله در این مورد می گوید که این آیه دلیل وجوب نصب خلیفه در روی زمین است که از وی شنیده شده، اطاعت شود و از دستورات وی پیروی گردد. هیچ اختلاف در نصب خلیفه میان مسلمانان و امامان وجود ندارد.

ثانیاً پیشرفت غرب، پیشرفت کامل در همه بخش ها نیست؛ بلکه برعکس به غیر از روش زنده گی حیوانیت، بد اخلاقی و پست فکری چیزی دیگر برای بشریت به ارمغان نیاورده است. این که اساس پیشرفت غرب نتیجه ی علم و تکنالوژی است، شما را نفریبد؛ چون این دو عنصر با ایدیولوژیی که غرب حامل آن است، هیچ مؤثریت نداشته و تا امروز پیروان خود را نیز اقناع نساخته است. چنان چه در عصر ابرقدرتی روسیه، این کشور با وجود پیشرفت علمی و تکنالوژیکی که داشت، از هم پاشید و نتوانست مشکل بشریت و پیروان خود را به شکل درستش حل کند.

گرچه نظام کمونیستی روسیه با نظام سرمایه داری غرب متفاوت بوده و در تضاد می باشد، با آن هم این نظام مانند نظام سرمایه داری یک ریشه ای در پیدایش خود از بشر دارد که نتوانست جهان را رهبری نماید. هم چنان کشور چین و دیگر کشورهای حامی کمونیزم نیز به همین تجربه مواجه شدند. هدف ما این است، تنها چیزی که امت مسلمه در سطح جهان ندارد، قدرت تصمیم گیری سیاسی است که بدبختانه حاکمان مسلمان منحیث ابزار برای منفعت غربی ها استعمال شده تا مواد طبیعی سرزمین های اسلامی را به شمول سرمایه فکری مسلمانان غارت نمایند.

امروز از نبود یک دولت منسجم و حافظ امت اسلامی، هزاران دانشمند مسلمان به غرب پناه برده، دانش و علم خود را برای حفظ و تقویت اروپا و امریکا صرف می نمایند؛ اما اگر امت مسلمه یک بار رجوع به عقیده خود کنند و آن را اساس در زنده گی و در تصامیم سیاسی خویش قرار دهد، بزودی ابرقدرت جهان خواهد شد که در آن صورت، نه تنها این که از حیث علم و تخنیک پیشرفت خواهد کرد؛ بلکه با افکار ناب اش تمام بشریت را از شیوه ی زنده گی حیوانیت که نامش را زنده گی عصری و مدرن گذاشته اند، نجات خواهد داد.

ثالثاً؛ شعار برای احیای دوباره خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم، روش خیالی نیست که برادر نور ادعای آن را می کند؛ بلکه این کار بر اساس فرمان محکم الله سبحانه وتعالی که خالق همه کاینات و بشریت است، اجراء می گردد. وی سبحانه و تعالی می فرماید:

﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾

[حجر: ۹]

ترجمه: ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور قطع نگهدار آنیم.

در حقیقت اگر سیرت پیامبر صلی الله علیه وسلم را مطالعه کنیم، درخواهیم یافت که وی صلی الله علیه وسلم در زنده گی عملی اش طریقه ی تأسیس دولت را نشان داده است، در ضمن توسط خلفاء، این طریقه پیروی و عملی گردیده است و الله سبحانه وتعالی ضامن حفظ این شیوه نیز گردیده است. الله سبحانه وتعالی در هر زمان پیامبران خود را برای هدایت بشر فرستاده است تا آن ها را از قیامت و مژده بهشت که پهنای آن مانند زمین و آسمان هاست، بدهد. هرکس که این را درک کرد و خود را تغییر داد، کامیاب است و هر کس که خواست جاهل و نادان بماند، این را ه را خودش انتخاب کرده است. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينا﴾

[مائده: ۳]

ترجمه: امروز(احكام) دين شما را برای تان كامل كردم و(با عزّت بخشيدن به شما و استوار داشتن گام های تان) نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آبين الله پسند برای شما برگزيدم.

﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ﴾

[نحل: ۸۹]

ترجمه: و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.

رابعاً؛ قسمی که از جریان صحبت های برادر نور معلوم می شود، وی در مورد حزب التحریر معلومات دقیق نداشته و واقعیت این حزب را به طور درست نمی فهمد. بنابر آن، وی بالای این حزب اتهام بسته و فرموده است که این حزب فاقد بینش علمی و دقیق است. در واقع انسان دشمن چیزی است که در باره اش نمی داند. حزب التحریر حرکتی است که واقعیت این امت را به طور دقیق و واضح مطالعه نموده و اسلام را به شکل سیاسی آن شناخته و سپس تصمیم گرفته است که چگونه تغییرات اساسی را مبنی بر عقیده اسلامی در جهان بیاورد. این حزب برای آگاهی عامه کتاب های مختلف را در عرصه های نظام دولت داری، اقتصاد، سیاست داخلی، سیاست خارجی و سایر بخش ها، تألیف نموده است و اعضای این حزب در راستای برپایی خلافت راشده شبانه روزی مصروف فعالیت های خویش به شکل خستگی ناپذیر هستند.

در پایان نصیحت ما برای برادر نور این است که اصطلاح حکومت محض دینی که منشأ غربی دارد و  آن را تجربه نموده است، تولید از مفکوره های غرب بوده که در اسلام اصلاً جای ندارد. دولت اسلامی دولتی است که توسط مسلمانان برای تنظیم امور آن ها بر اساس شریعت اسلامی تطبیق گردیده و افراد حاکم جزء مسؤول رعیت، دیگر برتری بالای دیگران ندارد. پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«إِنَّمَا الدِّينُ النَّصِيحَةُ، إِنَّمَا الدِّينُ النَّصِيحَة» قِيلَ: لِمَنْ؟ قَالَ: «لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِكِتَابِهِ وَلِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ وَعَامَّتِهِمْ»

(روا احمد)

ترجمه: دین نصیحت است، دین نصیحت است. اصحاب گفتند: برای کی؟ وی(صلی الله علیه وسلم) فرمودند: برای الله(سبحانه وتعالی)، پیامبرش(صلی الله علیه وسلم)، کتابش و رهبران مسلمان و رعیت آن ها.

در اخیر از برادر نور می خواهیم تا ما را ملاقات کرده و هرمعلوماتی که نیاز دارد، مستقیماً از خود ما اخذ کند، نه از هر کس و ناکس، تا این که از حقیقت امر آگاه شود. ما از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا ما را هدایت فرموده و توفیق عملی نمودن آن چه را که می گوییم، بدهد.

نویسنده: ابراهیم عثمان ابوخلیل

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

افراد ملکی در دیرالزور قیمت بس بزرگی را پرداختند

در حالی که رهبران مسلمانان با قاتلین آن ها سرگرم ملاقات و گفتگو اند
(ترجمه)


به نقل از منابع محلی، جنگنده‎های روسی شش حمله هوایی را با بمب‎های خوشه‎ای بر قریه‎های غیرنظامیان که از دیرالزور به دیگر مکان‎ها در حال فرار بودند، انجام دادند که در نتیجه آن ۵۰ تن کشته و ده‎ها تن دیگر زخمی شدند که اکثریت این قربانیان را زنان و اطفال تشکیل می‎دهند. حتی برای غیرنظامیانی که به خاطر حملات شدید مجبور به فرار شده‎اند، چانس زنده ماندن تقریباً صفر است. این حملات هوایی باعث کشته شدن ده‎ها تن غیرنظامی در این ساحات شده‎اند که به دلیل کمبود آمار در مورد افراد گمشده‎ای که هنوز زیر آوار قرار دارند، امکان ازدیاد آن بیشتر است. به گفته فعالان سیاسی در این شهر، بیش از ۱ هزار حمله هوایی و تعداد زیادی از بمب‎های بشکه‎ای، بمب‎های خوشه‎ای، بمب‎های فاسفورس و هم‎چنین موشک‎های بالستیک در چند روز گذشته ثبت شده است.
از ماه مارچ ۲۰۱۱م به بعد، سوریه در میان جنگ‎های ناعادلانه و شدید قرار داشته است که بیش از نیمی جمعیت آن سرزمین را مجبور به ترک خانه‎هایشان کرده است. این جنگ حدود ۵ میلیون تن را به فرار از سرزمین‎شان مجبور کرده و بیش از شش میلیون آواره داخلی بر جا گذاشته است. بحران سوریه به عنوان بدترین فاجعه انسانی عصر کنونی شمرده می‎شود که این بحران باعث ایجاد درد و رنج فراوان برای زنان، کودکان و همه مردم سوریه در همه مناطق به ویژه برای کسانی‎که زیر سرکوب وحشیانه رژیم بعثی قرار گرفته‎اند، شده است. این رژیم با استفاده از قدرت نظامی و اتحادیه‎های سیاسی و نظامی‎اش هر چه را در توان داشته بر ضد این انقلاب استفاده کرده است تا این انقلااب را از مسیرش منحرف ساخته و با همسویی با اتحاد بین‎المللی که با اتحاد شان می‎خواهند، در سرزمین سوریه بر ضد اسلام بجنگند تا سرحدی که توانسته‎اند این انقلاب را سرکوب نمایند.
سال‎هاست که امریکا در تلاش بود تا به هر وسیله‎یی؛ از قبیل: توافقنامه‎های صلح و آتش بس‎ها، مردم این سرزمین را سرکوب کند. از آن جمله می‌توان از توافقنامه‎ای که به تاریخ ۳۰ دسمبر ۲۰۱۶م بین احزاب درگیر در بحران سوریه که در انقره به امضاء رسیده بود، یاد کرد که حتی بعد از امضاء شدن بر رژیم سوریه و هم‎پیمانانش تطبیق نشد. با در نظر داشت فعالیت‎های نظامی زمینی در این سرزمین، قتل عام‎ها ادامه دارد؛ کشتار بی‎قید و شرط باقی می‎ماند و اوضاع در مناطقی که قطعنامه توافق شده تحت عنوان مبارزه با تروریزم تطبیق نمی‎شود، کماکان ادامه دارد.
مخالفین خارجی نیز آرام ننشسته و کنفرانس‎هایی را برگزار می‎نمایند. از آن جمله می‎توان از کنفرانس ۱ ژینو الی ۸ ژینو و کنفرانس ۱ آستانه الی ۶ آستانه نام برد که نتیجه همه آن تطبیق پلان استعماری امریکا در سوریه بوده، یاد کرد. استقامت شجاعانه مردم سوریه در مقابل طواغیت باعث شده است تا بسیاری از پلان‎های شوم کفار استعمارگر ناکام شود و  حال آن‎ها را مجبور کرده است تا به آخرین راه‎حل نظامی که همانا اشغال نظامی سرزمین شام است، برسند. آن‎ها با ارسال کاروان‎هایی به اصطلاح کاروان‎های صلح به مناطق دی اسکلیشن و به خصوص در ادلب، اشغال نظامی سرزمین سوریه را آغاز نمودند.  
امریکا برای اجرای اهداف استعماری‎اش، تهاجم نظامی خود را شدیدتر ساخت. این کشور با هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساخت‎ها، قتل عام‎ها را یکی پی دیگر مرتکب شد. قرار گزارش کمیته بین‎المللی صلیب سرخ، خشونت فعلی بدترین خشونت بعد از سقوط حلب است.  
در این حالت رقت‎بار در سوریه، حکام مسلمانان به گردهمایی‎ها با دشمنان اسلام مصروف اند. پادشاه آل سعود در عربستان سعودی از معاملات اقتصادی و چشم اندازهای آینده برای همکاری کامل خود با قاتل کودکان سوریه در طی یک دیدار گرم در خانه این قاتل(روسیه) سخن می‎گوید. حکام پاکستان نیز در این همکاری با کفار آرام ننشسته و با انجام تمرینات نظامی مشترک با روسیه در حالی که راکت‎های این کشور از زیردریایی‎ها و هواپیماهایش برای تخریب خانه‎ها بر روی ساکنان بی‎گناه در سوریه می‎ریزد، با این کشور همکاری نموده‎اند. موقف‎های شرم آورتر از این نیز وجود دارد، جهان اسلام و جسدهای پاره‎ی کودکان سوری را می‎بینند و فریاد مادران‎شان را می‎شنوند؛ اما با سکوت‎شان، از این عمل حمایت می‎نمایند. این موقف‎های ننگین و مزدوری این حکام به غرب کافر تا سرحدی رسیده است که دیگر حکام سرزمین‎های اسلامی و دیگران حتی به تقبیح و محکوم کردن این اعمال وحشیانه نمی‎پردازند.
هیچ وقت موقف امریکا و متحدانش واضح‎تر از این نبوده است که حتی با اظهارات‎شان، اهداف استعماری‎شان را به گوش همگان رسانده‎اند. آن‎ها علی‎رغم همه جنایات‎شان علیه مسلمانان، شکست خورده‎اند؛ اما با این کارشان مسلمانان را بیشتر به اسلام بیدار ساختند و به آن‎ها این درک را دادند،کسانی‎که دست دوستی را طرف امریکا و متحدانش دراز می‎کنند، مانع‎های گسترده سد راه بازگشت دوباره حاکمیت اسلام و به خصوص سد راه آمدن دوباره خلافت واقعی اسلامی بر منهج نبوت اند.
ما به همه این‎ها گوش زد می‎نماییم که خلافت راشده بر منهج نبوت آمدنی است و آن وعده الله سبحانه وتعالی و مژده پیامبرش صلی الله علیه وسلم است و به مسلمانان این آیه از کلام الله سبحانه وتعالی کافی است.  


﴿وَلا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا یعْجِزُون﴾
[انفال:‌ ۵۹]
ترجمه: كافران تصوّر نكنند كه(بر قدرت ما) پیشی گرفته‎اند و(از قلمرو كیفر ما) به در رفته‎اند، آنان(هرگز ما را) درمانده نمی‎كنند(و ما جزای خیانت آن‎ها را خواهیم داد).
بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

شیر اش را برای آبیاری شاهرگ اقتصاد مردۀ هم پیمانش دوشید!

  • نشر شده در سیاسی

گرچند سفر ملک سلمان سفر تاریخی بوده، اما پوتین رئیس جمهور جنایت کار روسیه هدف سفر ملک سلمان را به مسکو، توافق بر سر امضای روسیه و عربستان به هدف قرارداد چند ملیارد دالری، می‎داند. در حقیقت این پول گزاف برای اولین بار به روسیه به هدف قرارداد تسلیحات نظامی نمایانگر پاداش جنایت روسیه در خصوص اهل شام خواهد بود.

چنانچه توافق ‎هایی که در نشست‎ های آستانه صورت گرفته و راه حل‎ های سیاسیِ که روسیه پیشنهاد می‎ کند، از سوی هم تغییر موقف "عادل جبیر" وزیر خارجۀ سعودی روی حفظ نهاد های دولتی سوریه ظاهراً به نظر می‎ رسد که امریکا با ارائه این پول عربستان به روسیه در قالب قرارداد های تسلیحاتی، رشوۀ بزرگ را که حیثیت پاداش را دارا است، به روسیه داده تا انقلاب سوریه را مهار و نیز نظام طاغوتی بشار اسد(مزدور امریکا) را، که تا هنوز ایالات متحده بدیل دیگری در سوریه نیافته، تثبیت کند. این در حالی است که هزینه اسکان پادشاه سعودی و هیأت همراهش در روسیه ۳ میلیون دالر تخمین زده شده است. هم‎چنان به تعداد ۱۵۰ سر آشپز نیز در هیأت اعزامی حضور داشتند تا غذاهای باب طبع پادشاه را فراهم کنند.

از سوی هم، دیدار ملک سلمان از مسکو، در پهلوی جامعۀ بین المللی خصوصاً امریکا، تشدید مبارزه علیه اسلام و افراط‎گرایی به بهانۀ مبارزه با تروریزم می‎ باشد. ملک سلمان گفت: «سعودی با جدیت در موضوع مبارزه با تروریزم و افراط‎گرایی و نیز استقرار نهاد های بین المللی با هماهنگی و تلاش برای مقابله با این "شر" با روسیه به اشتراک گذاشته است.»

امریکا اجازه می ‎دهد که عربستان سعودی روابط خود را به گونۀ عمیقی با روسیه از ناحیۀ بین المللی برقرار کند، زیرا عربستان سعودی در خدمت امریکا بوده  و حیثیت گاو شیری را دارد؛ چنان‎چه ترامپ آن را وصف نمود. پس امریکا سعودی را در جای استفاده می‎ کند که منفعت‎اش در آن نهفته باشد، در غیر آن هرگز دست به استفاده سعودی نمی ‎زند، خصوصاً پس از آن‎که شیر اش را  برای آبیاری شاهرگ اقتصاد مردۀ هم‎پیمانش دوشید!

اما از زاویه روابط بین المللی بازدید سلمان از روسیه پیچیدگی منافع امریکا و روسیه را نشان می ‎دهد؛ خرید سلاح ‎های روسی توسط عربستان به عنوان بهانه‎ای پرداخت پول به روسیه است، و از این‎رو به تسلیحات روسی نیاز ندارد، زیرا سعودی غرق در خرید تسلیحات امریکا بوده و حاجت‎اش را در جنگ یمن پوره می ‎کند. چنان‎چه وزارت خارجه امریکا از توافق خرید سعودی از موشک ‎های پیشرفته‎ی امریکا به نام "ثاد" به ارزش ۱۵ ملیارد دالر، یک روز قبل از خرید عربستان از موشک ‎هایی هوایی روسیه خبر داد.

هم‎چنان صندوق سرمایه‎گذاری روسیه اعلام کرده است که ۹ قرارداد سرمایه‎گذاری بین روسیه و پادشاه عربستان سعودی به ارزش یک ملیارد دالر در بخش‎ های مختلف؛ از جمله: زیر ساخت‎ها و سایر بخش‎ها صورت خواهد گرفت، پس از دیدار شاهزادۀ سعودی، محمد بن سلمان در سال ۲۰۱۵م در روسیه، مسکو و ریاض صندوق سرمایه‎گذاری مشترکی را به ارزش ۱۰ ملیارد دالر را برای سرمایه‎گذاری پروژه‎ های مختلف در روسیه که عمدتاً جنگ علیه اهل شام می ‎باشد، تأسیس کردند.

حکام سرزمین ‎های اسلامی دشمنی و گستاخی خود را علیه اسلام و مسلمانان اعلان و از کشتار اهل شام توسط جنایت‎ کاران مثل روسیۀ با اعطای پول‎ های هنگفت خود، حمایت می‎ کنند. این در حالی است که آسمان سوریه با بم ‎افگن‎ های صلیبی روسیه برسر زنان بی ‎گناه و کودکان معصوم و نیز قتل عام، هر لحظه روشن بوده که این خود لکه ننگین بر جبین انسانیت است، با این همه تصاویری از کسی‎که خود را خادم حرمین شریفین می‎ نامد، در جاده‎ های مسکو نصب گردیده و به آن خوش آمدید گفته می ‎شود.

 مسلمانان با حاکمانِ ابتلاء می‎ گردند که بیشترین خیانت را به آنان روا می دارند؛ زیرا این حکام نه‎تنها از الله سبحانه وتعالی و رسول وی صلی الله علیه وسلم هراسی نداشته بلکه کوچک‎ ترین مردانگی در برابر قتلی که از سوی قدرت‎ های صلیبی صورت می‎ گیرد، ندارند؛ این همه زمانی اتفاق می ‎افتد که مسلمانان پس از نابودی دولت اسلامی(خلافت)، حکامی‎که آنان را بسوی جهاد با مال و جان‎شان در راه الله سبحانه وتعالی رهبری می ‎کردند؛ فاتحین میادین بوده و خیر و عدالت را در همه جا پخش و نشر می نمودند، از دست دادند. هم‎چنان در بشارت ‎هایی که از سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم داده شده بود، در بدست آوردن آن به رقابت می‎پرداختند؛ مثل بشارت فتح قسططنیه. اما در زمان رویبضات(حکام نادان)، مسلمانان بدون عزت و کرامت گردیده، سرزمین‎ های شان اشغال، خون‎های شان ریختانده شده و به مقدسات‎شان هتک حرمت می ‎شود. با آن‎هم بسنده نکرده و حکام مسلمان‎نما در ایجاد روابط با قاتلین مسلمانان که همانا استعمارگران مجرم اند، در خیانت به مسلمانان و همکاری به آنان، به رقابت می‎ پردازند.

روسیه‎ ای که بیش از دو سال است به منظور از بین بردن انقلاب مردم سوریه وحشتناک ‎ترین قتل عام ‎ها و پلیدترین کار ها را انجام می ‎دهد. در عوض سعودی با چنین کشوری به بهانه مبارزه با تروریزم، جنگ با اسلام را شدت بخشیده و خواهان تأسیس مرکزی جهانی برای جنگیدن با اسلام می ‎شود.

هر عمل و گفتاری که از حکام مسلمین سر می ‎زند، برای مسلمانان نه‎ تنها کم خردی و بی‎ارزشی شان را ثابت می ‎کند، بلکه بیانگر خیانت و مزدوری شان نیز است. آنان همواره تلاش دارند با تخت و تاج‎شان از پروژه امت(تأسیس خلافت راشده) جلوگیری نمایند، حقاکه آنان کور خوانده‎اند.

﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾

[توبه:۳۳]

ترجمه:  الله سبحانه وتعالی پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين روانه كرده است تا اين آئين را بر همه آئين‎ها پيروز گرداند، هرچند كه مشركان نپسندند.

 

عثمان طه

ادامه مطلب...

خلافت اسلامی و مهدی علیه السلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

برخی کسانی که از حقیقت و جوهر اسلام غافل اند، به این باور اند که احیای خلافت جز با ظهور امام مهدی علیه السلام امکان پذیر نبوده و لازم نیست که به خاطر احیای آن تلاش کرد. در حقیقت این یک مفهوم گمراه کننده ای می باشد که امت اسلامی را از کار کردن به خاطر ایجاد نظام اسلامی(خلافت) باز می دارد و در نهایت باعث گمراهی امت اسلامی و تأخیر در ایجاد خلافت اسلامی می گردد که در نتیجه منافع کفار تأمین گردیده و سبب تقویت سیکولریزم در سرزمین های اسلامی می گردد. باید یادآور شد که همه چیز از جانب الله سبحانه وتعالی می باشد و آن چه را او تعالی تقدیر کرده باشد، تأخیری در آن رخ نمی دهد. در پاسخ به این شبهه افگنی ها به موارد ذیل توجه شود:

۱- کار برای تأسیس نظامی می باشد که همانا تطبیق کننده قوانین اسلامی و رهبری عمومی بالای امت به منظور حاکمیت اسلام در داخل و حمل آن توسط دعوت و جهاد به سایر نقاط جهان می باشد. این کار وجیبه ایمانی همه امت اسلامی می باشد که فرضیت آن در قرآن، سنت و اجماع اصحاب رضوان الله علیهم اجمعین ثابت گردیده است. امام قرطبی رحمه الله می گوید: «هیچ کس نمی تواند از این امر مهم(وجوب خلافت و کار به خاطر احیای آن) انکار کند؛ مگر کسانی که نسبت به قوانین اسلامی بی باور اند.» امر واجب باید به طریقه خاص خودش صورت گیرد؛ در غیر آن شخص گناهکار محسوب می شود. بنابر این، واجب در شریعت اسلامی خود سرانه صورت نمی گیرد؛ مگر این که به طریقه ای که شریعت اسلامی نسبت به آن دستور داده است صورت گیرد. البته با در نظر داشت این که نتیجه کار به دست الله سبحانه وتعالی می باشد.

۲- چگونگی انجام یک امر واجبی(فرض) در شریعت اسلامی به صورت واضح مشخص شده است که باید بر اساس آن گام برداشت. به گونه مثال: اجرای زکات به معنی اخذ ۲،۵ در صد از پول در هر سال می باشد. هم چنان نماز طوری ادا می گردد که آن را ادا می کنیم. به همین ترتیب، طریقۀ کار برای ایجاد دولت خلافت در شریعت اسلامی به تفصیل بیان شده است که همانا طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم  در تأسیس نخستین دولت اسلامی در مدینه می باشد.

۳- امر واجب(فرض) نباید به طریقه دیگری صورت گیرد؛ مگر طریقه ای که شریعت اسلامی آن را واجب گردانیده است. کسانی که نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و حج را اداء می کنند، تنها این فرایض را از گردن خود ساقط کرده اند؛ اما فریضه ای که به خاطر تأسیس خلافت اسلامی باید به آن تمسک جویند، متأسفانه نسبت به آن غفلت صورت گرفته است. همان گونه ای که پرداخت زکات طریقه ادای نماز نیست، انجام تمام فرایض طریقه تأسیس دولت اسلامی شده نمی تواند. در ضمن، همان طوری که جهاد طریقه ادای نماز نیست، به همین ترتیب طریقه تأسیس خلافت اسلامی شده نمی تواند. بنابر این، کار به خاطر تأسیس خلافت اسلامی باید به طریقه ای که رسول الله صلی الله علیه وسلم که آن را در مدینه تأسیس نمود باید به همین شکل یعنی طریقه خاص خودش(تثقیف، تفاعل و طلب نصرت) صورت گیرد.

۴- روش مشروع در ایجاد خلافت اسلامی همانا طریقه و روش پیامبر صلی الله علیه وسلم در ایجاد دارالاسلام در مدینه می باشد. هرچند برخی ها در تأسیس خلافت اسلامی طریقه های دیگری را به کار می برند؛ اما یگانه راه در تأسیس خلافت اسلامی راهی است که بر اساس قرآن و سنت استوار باشد، نه بر اساس علایق و کسانی که ادعای فرضیت خلافت اسلامی را می کنند، بدانند که کار به خاطر آن نیز واجب(فرض) می باشد.

۵- خلافت در یک سرزمین تأسیس خواهد شد و سپس به دیگر سرزمین ها گسترش خواهد کرد. این یک دولتی است که شریعت الهی را تطبیق نموده و آن را به جهان حمل می کند و اصلاً مشکلی ندارد که زمامدار امورش به عنوان خلیفه، رئیس امت، امام یا امیرالمؤمنین نامیده شود؛ زیرا آن چه که اهمیت دارد، همانا روش حکومت داری، نظام های زنده گی و دست یابی به شرایط مشروعیت در سرزمینی می باشد که دولت اسلامی در آن تأسیس گردیده است.

۶- خلافت چیزی نیست که از آسمان توسط بال های فرشتگان به زمین فرود آید؛ بل این امری است که توسط کار و فعالیت امت اسلامی تأسیس خواهد شد. این یک موضوع منحصر به فرد  نیست؛ بل موضوع تمام امت اسلامی می باشد. به این معنی که کار به خاطر احیای خلافت واجب و ضروری می باشد.

۷- اگر امام مهدی علیه السلام تنها کسی است که خلافت را تأسیس می کند، پس  او کسی نیست که در پیشانی اش مهر خلیفه زده شده باشد؛ حتی مردم در مقابل رسول الله صلی الله علیه وسلم که از جمله بهترین عالم بود و هیچ کس را نمی توان با وی مقایسه کرد، سر ستیز داشتند و نافرمانی آن حضرت صلی الله علیه وسلم را می کردند. پس آیا در مقابل مهدی علیه السلام نافرمانی و ستیزه نخواهند کرد؟ بسیاری از این مردم نمی دانند؛ او کسی است که در راستای تحقق عدالت جزء اسلام به چیزی دیگری حکم نمی کند و به همین سادگی مطیع او نخواهند شد؛ حتی مردم از شخصیت او انکار می کنند و می پندارند که شاید کسی دیگری هم از او بهتر باشد. لذا باید به امت آگاهی داده شود تا باشد که اهل قدرت از او حمایت کنند.

۸- الله سبحانه وتعالی قوانین اسلام را به یک فرد خاص محدود نکرده است. بیان این سخن که گویا تأسیس خلافت اسلامی و تطبیق شریعت تنها محصور به زمان امام مهدی علیه السلام می باشد و قبل از آن نباید دست به کار شد، در حقیقت نقض دین و پشت کردن به تمام قوانین آن می باشد. بنابر این، ما به خاطر انجام تکلیف شرعی خویش که همانا کار کردن به خاطر احیای خلافت و این که وجیبه شرعی از طرف الله سبحانه وتعالی است، تلاش می کنیم تا باشد که خود را از گناه تبرئه کنیم؛ حتی اگر امام مهدی علیه السلام کسی باشد که آن را تأسیس نماید؛ زیرا هدف ما فقط کار کردن به خاطر خلافت است، نه به خاطر آمدن امام مهدی.

۹- مسئله ما تلاش به خاطر پیدا کردن شخص مناسب بر منصب خلافت نیست؛ در حالی که خلافت تا هنوز تأسیس نشده است؛ بلکه مسئله احیای یک دولت اسلامی و ایجاد یک امت واحد می باشد. بنابر این، آیا به کمک الله سبحانه وتعالی امت اسلامی از خواب بیدار نخواهند شد؟

۱۰- پشت کردن به قوانین اسلامی و ترک واجب در اموری که در آن ضرورت الزام می باشد، در شریعت اسلامی مجاز نیست. آن چه که امروزه مسلمانان از دست داده اند، همان اعتقاد به ایجاد قدرت فزیکی(خلافت) می باشد که منجر به ضعف و ناتوانی شان در اموری که باید انجام دهند، شده است. پس آیا این نتیجه انحطاط ما نیست که در سردگمی قرار گرفته ایم؟ آیا این ها همه از جمله ایده های نبودند که باعث سرنگونی خلافت عثمانی ها گردید؟

۱۱- این نیز وابسته به اصول است و نشان می دهد، نباید قرینه ای را شامل کرد که بیانگر امری باشد؛ زیرا این تنها به عنوان خبر محض قرار می گیرد که نیازمند انجام عمل نیست و احادیث صحیح در مورد مهدی علیه السلام  مشمول این قرینه نمی گردد که ما را ملزم به این امر کند؛ تنها اطاعت از امام مهدی بر ما واجب می باشد و این یک مسئله جدا است.

حدیثی از رسول الله صلی الله علیه وسلم است، نشان می دهد که امام مهدی پس از مرگ یک خلیفه ظهور خواهد کرد و این به این معنی است که خلافت قبل از امام مهدی علیه السلام تأسیس خواهد شد و امام مهدی کسی نیست که مؤسس آن باشد. از حضرت ام سلمه رضی الله عنه روایت است که از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمودند:

«یكُونُ اخْتِلَافٌ عِنْدَ مَوْتِ خَلِيفَةٍ فَيَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ، فَيَأْتِي مَكَّةَ، فَيَسْتَخْرِجُهُ النَّاسُ مِنْ بَيْتِهِ وَهُوَ كَارِهٌ فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ، فَيُجَهَّزُ إِلَيْهِ جَيْشٌ مِنَ الشَّامِ، حَتَّى إِذَا كَانُوا بِالْبَيْدَاءِ خُسِفَ بِهِمْ، فَيَأْتِيهِ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ وَأَبْدَالُ الشَّامِ،وَيَنْشَأُرَجُلٌ بِالشَّامِ، وَأَخْوَالُهُ كَلْبٌ فَيُجَهَّزُ إِلَيْهِ جَيْشٌ، فَيَهْزِمُهُمُ اللَّهُ، فَتَكُونُ الدَّبْرَةُ عَلَيْهِمْ، فَذَلِكَ يَوْمُ كَلْبٍ، الْخَائِبُ: مَنْ خَابَ مِنْ غَنِيمَةِ كَلْبٍ، فَيَسْتَفْتِحُ الْكُنُوزَ، وَيُقِسِّمُ الْأَمْوَالَ، وَيُلْقِي الْإِسْلَامُ بِجِرَانِهِ إِلَى الْأَرْضِ، فَيَعِيشُ بِذَلِكَ سَبْعَ سِنِينَ أَوْ قَالَ: تِسْعَ سِنِينَ»

(رواه طبرانی در الاوسط  و حیثمی در مجمع الزوائد)

ترجمه: اختلافات در میان مردم پس از مرگ یک خلیفه بروز خواهد کرد و یک مرد از خاندان بنی هاشم به مکه فرار خواهد کرد و بعضی از مردمان در مکه نزد وی خواهند رفت و در بین مقام ابراهیم و حجر الاسود خلاف میل او به او بیعت خواهند کرد. سپس اردوی بزرگی از شام(سوریه) به خاطر حمله بالای او حرکت می کنند و زمانی که این اردو در البیدا(منطقه میان مکه و مدینه) می رسد، زمین آن ها را فرو می برد. هنگامی که مردم این واقعه را مشاهده می کنند، جان بازانی از طرف شام و عراق به وی ملحق گردیده و بیعت می کنند. سپس مردی از قبیله کلب مربوط به شام، لشکری علیه او تدارک می بیند و برای جنگ با او می فرستد؛ اما او لشکر کلب و همراهانش را شکست می دهد و غنیمت های فراوانی از آن ها به دست می آورد. بازنده واقعی کسی است که از غنایم کلب چیزی حاصل نمی کند. او غنیمت ها را به همه یک سان تقسیم می کند، اسلام در زمین حاکمیت پیدا می کند و او تا هفت یا به روایتی دیگری نه سال حاکمیت خواهد کرد.

راویان و مفسرین این حدیث موافق اند که خلیفه یاد شده در این حدیث مهدی علیه السلام می باشد؛ زیرا در آغاز این حدیث رسول الله صلی الله علی و سلم فرمودند: «اخْتِلَافٌ عِنْدَ مَوْتِ خَلِيفَةٍ» با مرگ یک خلیفه اختلاف بروز می کند. این به این معنی است که قبل از ظهور مهدی علیه السلام خلیفه وجود دارد.

کلمه خلیفه در حدیث گذشته از اصطلاح شرعی برخوردار است که نمی تواند، از بین برود؛ مگر با بیان قرینه ای. این کلمه شرعی(خلیفه) به معنی حاکم یا رئیس عمومی تمام مسلمین می باشد که به طور شرعی با وی بیعت صورت گرفته باشد و او کسی باشد که بما انزل الله حکم کند و اسلام را توسط دعوت و جهاد به تمام جهان برساند. آن چه که برخی ها با هم بحث و گفتگو می کنند، که گویا مرگ خلیفه مرگ یکی از حکام امروزی می باشد که خلاف اسلام حکم می کند و اصلاً بیعتی با وی صورت نگرفته است و رئیس عمومی مسلمانان نیست، امریست که به هیچ وجه حقیقت ندارد.

انتظار به خاطر ظهور خلیفه امری است که زمینه ساز هزاران فرصت برای استبدادگران و کفار و کمک به آن ها در خصوص تضعیف اسلام ومسلمین می باشد. بنابر این، کفار، منافقان و استبدادگران به حمایت از این ایده می پردازند که خلیفه تنها امام مهدی می باشد و تا زمان ظهور وی اصلاً خلیفه ای نخواهد بود. این خود خطرناک ترین مفهوم است که مسلمانان شیعه و سنی را به گمراهی می کشاند.

شیعیان انتظار ظهور او را دارند و در ضمن برخی از اهل سنت منتظر او در مقام ابراهیم و حجر الاسود می باشند. لذا کسانی که به انجام این مسؤولیت بزرگ(کار به خاطر برپایی خلافت) بپا نمی خیزند؛ دانسته یا نادانسته در خدمت کفار قرار گرفته و در نتیجه آب بر آسیاب سیکولریزم به عنوان یگانه راه حل می ریزند که این خود نوعی خیانت بر مسلمین و خدمت به کفار محسوب می شود. احادیث بی شماری در رابطه به وجوب خلافت وجود دارد که خلافت بر منهج نبوت قایم خواهد شد، این امر به خواست الله سبحانه وتعالی خواهد بود و ایجاب می کند که باید نسبت به آن باورمند بود. از حضرت ثوبان رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ زَوَى لِي الْأَرْضَ، فَرَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا، وَإِنَّ أُمَّتِي سَيَبْلُغُ مُلْكُهَا مَا زُوِيَ لِي مِنْهَا...»

(رواه مسلم، ترمذی، احمد، ابو داود و ابن ماجه)

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) زمین را برای من جمع کرد و من از مشرق تا مغرب زمین را دیدم. قطعاً حکومت امتم به نقاطی خواهد رسید که من دیدم....

کلمات این حدیث: «وَإِنَّ أُمَّتِي سَيَبْلُغُ مُلْكُهَا مَا زُوِيَ لِي مِنْهَا» یعنی حکومت امت من به نقاطی خواهد رسید که من دیدم، تا اکنون حصول نگردیده؛ زیرا مسلمانان هنوز بر شرق و غرب مسلط نیستند. فلهذا این خود اشاره ای به استقرار یک دولت اسلامی در جهت باز کردن سرحدات شرق و غرب است. حضرت ابن عمر رضی الله عنه می فرماید که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِذَا تَبَايَعْتُمْ بِالعِينَةِ، وَأَخَذْتُمْ أَذْنَابَ البَقَرِ، وَرَضِيتُمْ بِالزَّرْعِ، وَتَرَكْتُمُ الجِهَادَ، سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ ذُلًّا لَا يَنْزِعُهُ حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ»

(رواه ابو داود)

ترجمه: آن گاه که شما معامله عینیه کردید، دم گاو را گرفتید، به کشاورزی خرسند و خشنود شدید، جهاد در راه الله(سبحانه و تعالی) را ترک نمودید الله(سبحانه وتعالی) ذلت و پستی را بر شما چیره می گرداند و آن را از شما دور نخواهد کرد تا وقتی که به دین تان برگردید.

مفهوم «حَتَّى تَرْجِعُوا إِلَى دِينِكُمْ» یعنی تا این که به دین تان باز گردید؛ به معنی برگشتن به خاطر کار کردن در خصوص قیادت این دین و داوری بر امور زنده گی می باشد. بنابر این، این یک بشارتی نیکویی از جانب پیامبر صلی الله علیه وسلم می باشد که مسلمانان پس از این که حاکمیت در دین شان را رها می کنند، بر دین شان خواهند برگشت.

از حضرت ابی قبیل روایت شده که گفت: ما همراه عبدالله بن عمرو بن العاص رضی الله عنهما بودیم، سوال شد که از قسطنطنیه و روم کدام شهر زودتر فتح می شود؟ عبدالله(رضی الله عنه) صندوقی را که دارای حلقه بود، از همراهانش خواست، صندوق را آوردند و نوشته ای را از آن بیرون کرد. راوی می گوید که عبدالله بن عمرو بن عاص(رضی الله عنهما) گفت:

«بَيْنَمَا نَحْنُ حَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم نَكْتُبُ، إِذْ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: أَيُّ الْمَدِينَتَيْنِ تُفْتَحُ أَوَّلًا: قُسْطَنْطِينِيَّةُ أَوْ رُومِيَّةُ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: مَدِينَةُ هِرَقْلَ تُفْتَحُ أَوَّلًا يَعْنِي قُسْطَنْطِينِيَّةَ»

(رواه احمد)

ترجمه: وقتی ما در حضور رسول الله(صلی الله علیه وسلم ) حدیث را می نوشتیم، مردی این سؤال را مطرح کرد. رسول الله(صلی الله علیه وسلم) فرمود: نخست شهر هرقل فتح می شود؛ یعنی قسطنطنیه.

هنگامی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد فتح دو شهر: قسطنطنیه و روم، پایتخت ایتالیا سؤال شد، ایشان روم را انکار نکردند؛ بلکه فرمودند: نخست قسطنطنیه فتح خواهد شد. این بیانگر آن است که پس از قسطنطنیه روم فتح خواهد شد. از این که روم تا امروز توسط مسلمانان فتح نشده، این حدیث بشارتی نیکویی را به همراه دارد که مسلمانان شهر روم، پایتخت ایتالیا را فتح خواهند کرد و این فتح بدون احیای خلافتی که جهاد به خاطر رضای الله سبحانه وتعالی و فتح سرزمین ها به خاطر رسانیدن نعمت اسلام در اولویت کاری اش می باشد، امریست مهال و امکان ناپذیر. حضرت نعمان بن بشیر از حذیفه رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«تَكُونُ النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا، فَيَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ»

ترجمه: نبوت تا زمانی که الله(سبحانه وتعالی) بخواهد، در میان شما باقی خواهد ماند و هر وقت که بخواهد آن را بر می دارد؛ سپس خلافت بر طریقه نبوت جایش را خواهد گرفت تا زمانی که الله(سبحانه وتعالی) بخواهد؛ سپس هر وقت که بخواهد آن را بر می دارد و آنگاه حاکمان سخت گیری به قدرت می رسند و تا زمانی که الله(سبحانه وتعالی) بخواهد، بر قدرت باقی خواهند ماند و باز هر وقت که بخواهد آن را بر می دارد، حاکمان ستمگر به قدرت می رسند و تا زمانی که الله(سبحانه وتعالی) اراده کند، باقی خواهند ماند و باز آن را بر می دارد و پس از آن خلافت یک بار دیگر بر منهج نبوت قایم خواهد شد و سپس سکوت کردند.

این حدیث بیانگر آن است که خلافت پس از حکومت های ارثی و استبدادی بر منهج نبوت قایم خواهد شد. به همین ترتیب، همان گونه که خلافت راشده قایم شده بود، همان گونه خلافت ان شاء الله بر منهج نبوت قایم خواهد شد. فلهذا خلافت نظام است که از جانب شریعت واجب گردیده است و تاریخ به این امر گواه می باشد. مراکز تحقیقاتی غرب از نزدیکی وقوع آن به خوبی آگاه اند و امروزه غرب از بازگشت خلافت بر منهج نبوت به وحشت آمده است و در نهایت به خاطر به تأخیر انداختن آن تلاش می کند.

با این حال، متأسفانه مسلمانان یا به خواب غفلت رفته اند یا این که نسبت به رحمت الله سبحانه وتعالی بی باور شده اند؛ ولی باید اضافه کرد که نباید مسلمانان نسبت به تکلیف شرعی شان که همانان کار به خاطر برپایی عزت تمام امت(خلافت) است، غفلت نمایند؛ زیرا اگر چنین کنند، هلاک خواهند شد.

یا الله سبحانه وتعالی! پس از هدایت ات ما را گمراه مگردان و رحمت ات را شامل حال ما کن؛ زیرا تو بهتر از آن هستی که وصف شود. یا الله! بر ما منت گذار، آن چه را که توسط پیامبرانت بر ما و عده داده ای و ما را در روز رستاخیر رسوا مکن؛ زیرا تویی که خلاف وعده نمی کنی و درود بر روان پاک منجی بشریت حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه و سلم.

نویسنده: عبدالمؤمن

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

ادامه مطلب...

شماره ۱۵۰ جریده "الرایة" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می خوانید:

حزب التحریر بر اساس فهم دقیق خویش اسلامی را حمل می نماید که یگانه بدیل فرهنگی و تمدنی به تمامی بشریت، و تنها راه بیرون رفت از این حالت گرسنگی و فقر شدید می باشد. زیرا هر انسان خردمند و عاقل با تحقیق در مورد واقعیت اسلام، نظام و احکام آن در خصوص تنظیم امور مردم  به این نتیجه می رسد که اسلام در تنظیم امور مردم، تأمین امنیت، آوردن رفاه و آرامش و عدالت میان مردم ممتاز و بی رقیب است؛ و تاریخ دولت خلافت بهترین دلیل و شاهد بر این ادعاء است.

  • سرمقاله: چرا دولت هند می خواهد پناهجویان روهینگیایی را از هند اخراج نماید؛
  • کنفرانس های دشمنان به هدف تقسیم بندی سرزمین اسلامی را حزء خلیفه(که إن شاء الله به زودی تعیین خواهد شد) کسی دیگری متوقف ساخته نمی تواند؛
  • حکومت اردن جنگ خود را علیه اسلام و دعوتگران آن ادامه داده و دکتور سالم جرادات را به سه سال حبس محکوم نمود؛
  • مالیزیا: گردهمایی جهانی خلافت در کوالالامپور در سال ۱۴۳۹هـ.ق برابر با ۲۰۱۷م؛
  • حماس و مرحله جدید بازی با حاکمان جدید؛
  • کنفرانس های آستانه و ژینو انقلاب امت را هرگز از بین برده نمی توانند؛
  • فرانسه استعمارگر در عهد خود مبنی بر استثمار نصرانی های خاور میانه پا بند است؛
  • اجازه رانندگی به زنان در عربستان: حرکت چشمگیری در مسیر سکولریزم؛
  • کشورهای استعمارگر دشمنی اش علیه مسلمین را توسط عبای(چادر) ملل متحد می پوشاند؛
  • تصریحات وزیر خارجه پادشاهی آل سعود مشروعیت بخشیدن به دولت یهود است؛
  • پیامدهای معرکه اخیر حماة؛
  • غرب عورت فکری اش را با سیاست زورگویی اش می پوشاند؛
  •  تقسیم بندی منطقه با تمسک به مرزهای سایکس-پیکوی استعماری متوقف نمی گردد؛
  • جنگ طولانی چین علیه اسلام تا حد مصحف های قرآن کریم و جای نمازها رسیده است.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

اهداف پشت‎پرده‎ای کنفرانس‎های "علمی" سی آی ای!

(ترجمه)

خبر:

بی‎بی‎سی در گزارش‎های خبری کوتاه خویش، این خبر را به نشر رساند: در تعدادی از کنفرانس‎های علمی که دانشمندان برجسته؛ از جمله برنده‎گان جایزه‎ی نوبل، در یکی از هوتل‎های مجلل لندن، پاریس و یا هم واشنگتن دعوت می‎شوند و در این کنفرانس‎ها، تمام معیارهای یک کنفرانس، نمونه در نظر گرفته شده و در طول روز؛ به ویژه بحث‏های تخصصی علمی و مقالات پژوهشی در سیمینارهای مختلف آن‎ها رد و بدل می‎گردند.

طبق شهادت کارمندان سابق "CIA" که با روزنامه‎ی بریتانیایی "گاردین" مصاحبه داشتند؛ این نوع کنفرانس‎ها که با تبلیغات گسترده‏ی رسانه‎ها همراه است، فقط "نمایش نامه‎ای" است به کارگردانی "CIA" مشخصاً به‎منظور جذب و اغواء کردن دانشمندان هسته‎ای ایران برای پناهنده شدن به ایالات متحده آمریکا، تا به این ترتیب برنامه هسته‎ای ایران تضعیف گردد.

این روزنامه در تحقیق تجسسی طویل می‎نویسد: «بخاطر این که کارمندان" CIA" بتوانند رو در رو با دانشمندان هسته‎ای ایران گفتگو کرده و آن‎ها را به‎کناره‎گیری از نظام تشویق کنند، مبالغ هنگفتی را برای برگزاری این کنفرانس‎های نمایشی در پیرامون جهان، به مصرف می‎رسانند.» این روزنامه به شکل تمسخر آمیز می‎افزاید: «سازمان‎های امنیت ملی داخلی و خارجی آمریکا به شکل مستمر، کارمندان خود را در جلسات آموزشی داخلی، از این کنفرانس‎ها هشدار داده‎اند.»   

اداره‎ی تحقیقات فدرال(FBI)، به‎کارآموزان و دانشمندان امریکایی این سناریو هشدار داده می‎گوید: «یک پژوهشگر با ارایه مقاله پژوهشی خویش، به‎این کنفرانس علمی بین المللی دعوت می‎شود و وقتی به‎کنفرانس راه می‎یابد، از وی نسخه کامپیوتری مقاله‎اش، خواسته می‎شود. به این منظور، به‎وی "فلش-میموری" داده می‎شود و وقتی آن را به کامپیوتر خود وصل می‎کند، در واقع تمام معلومات دستگاه کامپیوتر وی به فلش-میموری انتقال می‎یابد.»

تبصره:

ضرب المثلی داریم که می‎گوید: "هر آن چه بدرخشد، طلا نیست" چنین است، "کنفرانس‎های علمی" که پژوهش‎گران، متخصصین و دانشمندان به‎بهانه‎ی بحث علمی و تبادل افکار، در مجلل‎ترین هوتل‎های سراسر جهان و با هزینه‎های گزافی دعوت می‎شوند. در سایه نظام سرمایه‎داری، تمام این کنفرانس‎ها یا لانه‏ی پیشرفته جاسوسی است و یا هم به شکل غیرمستقیم بازارهایی است، برای سازمان دهنده‎گان آن که مبالغ زیاد سود را در بر دارند و یا هم هر دو مورد.

زمانی‎که شرکت‎های سرمایه‎داری ملیاردها دالر را برای این‎گونه پژوهش‎های علمی به مصرف می‎رسانند، بدون شک که طمع به دست‎آوردن چندین برابر آن را دارند. بنابر این، از این نوع کنفرانس‎های پُر زرق و برق همواره انتظار دست‎یابی به‎مغزهای مبتکر علمی و یا هم ایده‎های جدید می‎رود. شاید بهترین مثال آن، کنفرانس‎های شرکت‎های دوا فروشی باشند که داکتران را دعوت نموده و تمام مصارف سفر، اقامت، ترانسپورت و... شان را نیز متقبل می‎شوند و در بدل حضورشان در کنفرانس‎هایی‎که موضوع آن بحث روی یک‎دسته از دواها می‎باشند؛ ولی در حقیقت ترویج فروش دواهایی است که ملیاردها دالر ارزش دارد.

هر چند موضوع خبر راجع به جذب کردن دانشمندان هسته‎ای ایران از طرف سازمان استخباراتی امریکا است؛ ولی عملاً این برنامه بالای یک تعداد دیگر نیز عملی می‎گردد. شاید هشدار(FBI) از این کنفرانس‎ها و تخطی‎شان متوجه سازمان‎های استخباراتی بین المللی باشد و نه "CIA".

تو پژوهش‎گر مسلمان، اگر دعوت نامه‎ای برای ارایه‎ی مقاله‎ات در کنفرانسی در لندن، واشنگتن و یا غیر آن را دریافت نمودی، خوش نباش، شاید تو نیز مورد هدف قرار گرفته باشی!

نویسنده:‌ حسام الدین مصطفی

ادامه مطلب...

ولایة اردن : تجمع مشورتی قبیله ابو عواد در عکس العمل به دستگیر شدن بسر شان شیخ سعید رضوان

  • نشر شده در ویدیوها

تجمع مشورتی قبیله " ابوعواد  " در عکس العمل به دستگیر شدن بسر شان شیخ " سعید رضوان ابو عواد ( ابو عماد )"

و حکم ظالمانه و ستمگرانه بروی ( محکوم نمودن وی به سه سال حبس) به جرم کار کردن برای از سرگیری زندگی اسلامی

    جمعه 23 محرم الحرام 1439.هجری مطابق با 13 اکتوبر 2017.میلادی

ادامه مطلب...

مسجد الاقصی: تحلیل سیاسی "اسباب و عوامل بر زمین افتادن انقلاب شام"

  • نشر شده در ویدیوها

ارایه تحلیل سیاسی تحت عنوان "اسباب و عوامل بر زمین افتادن انقلاب شام" توسط مفکر سیاسی احمد الخطوانی(ابو حمزه) چهار شنبه 21 محرم الحرام 1439 هجری مطابق با 11 اکتوبر 2017 میلادی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه