دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

امریکا ناکامی خود را در حل قضیه خاورمیانه افشا کرد

دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بتاریخ 15 فبروری 2017م تاکید داشت که برای پایان منازغه بین دولت یهود و دولت فلسطین کدام راه حل وجود ندارد. کاخ سفید قبلاً درین زمینه اعلام کرده بود که واشنگتن پس از این به فکر پیدا کردن راه حل منازعه بین دولت فلسطین  و دولت یهود نخواهد بود.

این در حالی است که باید جامعه جهانی راه حل اساسی را در زمینه ارایه می کرد. اما ترامپ، پس از به قدرت رسیدن در مورد کدام علاقه ای به ایجاد شروط و رسیدن به توافق و صلح بین این دولت ندارد. خاطر نشان باید ساخت که وی در حال حاضر مشغول بررسی پیرامون راه حل دو دلت و یا ایجاد یک دولت می باشد.

با آن که راه حل دولت یهود و دولت فلسطین، پروژه ای دولت ایالات متحده امریکا در سال 1959م از زمان رئیس جمهور ایزنهاور شمرده می شود. در ضمن بریتانیا هم، پس از ایجاد به اصطلاح جامعه جهانی و قبول راه حل دولت واحد طرح تأسیس دولت دموکراتیک سیکولار را با انضمام یهود، مسلمانان و نصاری در قالب دولت لنبان پیشنهاد کرد. همه این ها دلالت بر ناکامی امریکا در قضیه خاورمیانه می کند که توانایی تطبیق پروژه اش را از نیم قرن بدینسو ندارد.

حقیقت این است که پروژ های شان به یاری الله سبحانه وتعالی ناکام خواهد ماند، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم بشارت آمدن مسلمانان مخلص را با قیادت و رهبری خلیفه ای که با آن در مسجد الاقصی نماز می گزارند، داده است که  معضل یهود را با دار و دسته اش ریشه کن کرده، سرزمین مبارک الاقصی را دوباره به اصلش که تحت سایه ای خلافت راشده است باز خواهد گردانید.

ادامه مطلب...

پروژه ی "هند بزرگ" را خاتمه داده و خلافت را تأسیس نمایید؛ با دخالت ایالات متحده، حکام پاکستان به منظور تقویت هند، جهاد علیه اشغالگران کشمیر را سرکوب می نماید!

(ترجمه)

به عنوان مسلمانان با افتخار به یاد داشته باشید که روح برادران مسلمان عزیز و مبارز تان در کشمیر اشغال شده، به تاریخ ۵ فبروری روز کشمیر، که حکام پاکستان مشغول تلاش برای دفن خواست هفت دهه ی طولانی آزاد سازی کشمیر و متحد ساختن کشمیر با سرزمین مسلمان نشین پاکستان بودند. پس از دیکته امریکا و در انطباق با خواسته های هندی ها، حکام پاکستان سرکوب سازمان های حمایت از مبارزان آزادی کشمیر از اشغال هندوهای وحشی را تشدید کردند.

امریکا اصرار دارد که پاکستان گروپ های پشتیبان جهاد در اشغال کشمیر را در برابر هند سرکوب می کند، فقط به عنوان تفاهم قبلی در برابر جهاد در افغانستان علیه نیروهای صلیبی امریکا که پاکستان خواستار پایان پشتیبانی مجاهدین شده بود و این سرکوب از حاکمان پاکستان به طور مستقیم در خط با خواسته های هندی ها قرار دارد؛ همان گونه که ویکاس سواراپ سخنگوی امور خارجه هند، به تاریخ ۳۱ جنوری ۲۰۱۷م اعلام نمود که: «فقط یک سرکوب معتبر بالای سازمان های تروریستی که در تروریزم مرزی دخالت داشته باشند، خلوص پاکستان را ثابت خواهد کرد.» بدیهی است که امریکا و هند جهاد برای آزادی سرزمین های اسلامی را به عنوان "تروریزم" اعلام می نماید که به نظر این دو بزرگ ترین کشورهای تروریستی در جهان، دیگر مسلمانان آرزوی کمک به این مسلمانان را ننموده و با بی عدالتی در این سرزمین ها مخالفت نکنند.

خواست امریکا در منطقه ضعیف نمودن پاکستان و تقویت هند می باشد. بنابر دکته ی امریکا، حاکمان پاکستان از وجود یک دولت پاکستان پسند در افغانستان ممانعت نمودند که به امریکا اجازه داده شد تا یک دولت طرف دار هند که هر دو کشور هند و امریکا را در منطقه تقویت و اجازه ایجاد پایگاه عملیاتی را برای بی ثبات کردن پاکستان، تشکیل دهد. درحال حاضر با دیکته ی امریکا حاکمان پاکستان درحال متلاشی کردن جهاد در برابر نیروهای هند بزدل که در اشغال کشمیر دست دارند، می باشد، تا هند بیشتر آزاد شده و به دنبال طرح های شیطانی اش در منطقه برای "هند بزرگ " آخوند بهارات باشد. با این حال، حاکمان پاکستان با جسارت ادعا می کنند که سرکوب جهاد کشمیر در منافع ملی پاکستان قرار دارد. با اعلامیه ISPR  در ۳۱ جنوری گفته اند که: «این یک تصمیم سیاسی توسط نهادهای دولتی بخاطر در نظر گرفتن منافع ملی بود.»

حزب التحریر-ولایه پاکستان از رهبری ملکی و نظامی پاکستان می پرسد که به چه عنوان فرمان های امریکا، به منافع پاکستان است، چگونه حضور هند در افغانستان به نفع پاکستان است، چطور سرکوب سازمان های که هفت صد هزار سرباز هندو را که در اشغال کشمیر دست داشتند، متزلزل ساختند، به نفع پاکستان است و چگونه امتیاز بالای امتیاز به هند داده می شود، به نام اقدامات اعتماد سازی و "عادی گرایی"  تا راه را برای ظهور هند بزرگ "آخوند بهارات" مساعد سازد؛ این عمل چگونه به نفع پاکستان است؟

به مناسبت روز کشمیر، حزب التحریر-ولایه پاکستان ادعا می کند که کشمیر اشغال شده توسط هند، با سرپرستی این حکام خاین و فرمانبردار امریکا، هرگز آزاد نخواهد شد. تنها دولت خلافت به منهج نبوت نیروهای مسلح پاکستان و مجاهدین مخلص را که برای آزدی کشمیر اشغال شده جهاد می کنند، بسیج ساخته و کشمیر را آزاد می نمایند، که در نهایت رویای مسلمانان از وحدت کشمیر با سرزمین های اسلامی پاکستان به حقیقت خواهد پیوست. تنها یک خلیفه رشید بصورت قاطعانه پروژه هند بزرگ "آخوند بهارات" را خاتمه داده و از برتری اسلام بر شبه قاره هند، همان گونه که قرن ها پیش بود، اطمینان خواهد داد.

همان طوری که ما رسماً از فداکاری های عظیم مسلمانان کشمیر بزرگداشت می نماییم، اجازه دهید همه ما رسماً به پروژه خلافت بپیوندیم، به طوری که در نهایت خاک حاصلخیزی است که با خون ده ها هزار تن از شهدا آبیاری شده است، که در سایه ی آن با سرپرستی از خلیفه رشید زنده گی نماییم و سزاوارتر است که دین الله سبحانه وتعالی توسط خلیقه اسلام همان گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند، بالای ما تطبیق شود.

إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ

(رواه مسلم)

در حقیقت امام(خلیفه) سپری است که از عقب آن می جنگید و توسط آن محفوظ می مانید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

بزرگ از بزرگان اهل اسلام به دیدار دوستان( محمد و یارانش) شتافت؛ عاقبتش را تعیین نمی کنیم الله دانا و حکیم است

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سیستم اداری ما طوری هست که هرگاه جوان از جوانان حزب التحریر وفات کند از طریق همان ولایت مربوط خبر مرگش اعلان می شود. به همین ترتیب هرگاه عضو از اعضای اداری فعلی و یا قبلی امیر حزب وفات کند، شخص امیر حزب مرگش را اعلان می کند ... از آن جای که ابو محمد "صبری العاروری" در این دعوت صاف و نقی، صاحب قدر و منزلت خاصی بود، بناءً او را مستثنی قرار دادیم.

امیر حزب و اداره او مرگ این بزرگ مرد را اعلان می دارد که در بین دعوت گران علم بردار و مشهور بود. او در راه دعوت استوار، پابرجا، با همت و بی همتا بود و در مبارزه با ظالمان با استقامت و دارای عزم متین بود و هیچ گاهی عزم او ضعیف نمی شد و به جز از الله سبحانه وتعالی از هیچ کس دیگری نمی ترسید ... سپری نمودن سال های متمادی را در زندان ظالمان خود بیان گر این موضوع است. من شیخ را از جمله کسانی می دانم که الله سبحانه وتعالی آنها را چنین توصیف نموده است:

﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ [احزاب: 23]
در میان مؤمنان مردانی اند که صادقانه بر عهدی که با الله سبحانه وتعالی بسته اند پایبند اند. بعضی از آن ها پیمان خود را به آخر رسانیده [و در راه او شربت شهادت نوشیده اند] و بعضی دیگر در انتظار اند. آن ها هر گز تغییر و تبدیلی در  عهد و پیمان خود نمی آورند.

خواست الله سبحانه وتعالی چنین بود که چندین سال را جدا از هم دیگر باشیم، در حالی که نزدیک ترین نزدیک ها بودیم. من زمانی که از منطقه الخلیل بنا بر حکم وظیفه عازم عمان شدم و در آن جا در وزارت کار و امور اجتماعی منحیث انجنیر به کار آغاز کردم. مسئولین دعوت در الخلیل، آدرسی را که برای از سر گیری امور دعوت برایم داده بودند، آدرس همین مرد قوی و پرهیزگار بود. دیدار ما در آن جا تا زمان زیادی ادامه داشت؛ اما با تأسف که از آن زمان تا حال از هم دیگر جدا بودیم! چنان چه قبلاً ذکر کردم از سال های زیادی بدینسو از هم جدا و دور بودیم و یک دیگر را ملاقات نکرده بودیم، نه حضوری و نه هم در فضای مجازی، مگر به صورت تصادفی و اتفاقی؛ تا این که روز قبل از فوت وی(رحمه الله) با خبر شدم!

تقریباً چهار ماه قبل، در فیس بوک چشمم به پیامی خورد که از برادر مان الطیب بود که چنین نوشته بود:

«السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

این پیام از پدرم شیخ صبری العاروری به شیخ مان ابو یاسین ارسال است.

السلام علیکم و رحمت الله وبرکاته!

برادر عزیزم ابو یاسین ... الله سبحانه وتعالی طاعات شما را مورد قبول خویش قرار دهد و همیشه صحت مند، سلامت، در امان و آرامش خاطر باشید... برادرم شب و روز از الله سبحانه وتعالی توفیق، حفاظت، امانت و استواری در امور دعوت را برایت خوانم... هر جا که بروید و هر جا که باشید، الله با شما باشد. الله شما را حفظ کند و ما را با شما زود تر در دار الاسلام جمع کند ... . برادر شما ابو محمد صبری ...سپتمر  2016م تمام.»

پیام نیک از برادر عزیزم بود و پاسخ آن را از صفحه فیس بوک شخصی ام برایش فرستادم که قرار ذیل بود:

«به پسر برادر و دوست عزیزم شیخ ما ابو محمد صبری العاروری ....

السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته!                            

 الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر دهد که من را با دوست گرانقدر و شیخ عزیز ما ابو محمد ارتباط دادید و یاد آن شخصیت نیکو را که یکی از بزرگان ماست زنده ساختید. شخصیتی که در مقابل سختی ها سرخم نکرد، به رغم این که در زنده گی با سختی ها و مصائب زیادی مقابل شد؛ اما ثابت و پایدار بود، حتی در حالت مریضی قوی و در صحتمندی قوی ترین بود.

مابسیار دوست داریم که با او تحت سایه بیرق اسلام، بیرق رسول الله صلی الله علیه وسلم دیدار کنیم و یکجا باشیم و با یکدیگر یادی از ایام گذشته از همان دوکان ابو محمد کنیم. چنان چه آن دوکان برای جوانان منبع نور و هدایت بود که از گوشه و کنار آن سرزمین می آمدند. به یادم هست که همان دیدار نیک من و شیخ را یک جا نمود و او به من همکاری می کرد، الله سبحانه وتعالی او را برکت دهد. از الله سبحانه وتعالی می خواهم که تلاش ها و زحماتی که او در حمل دعوت متحمل شده و تا حال که مریض هم است متحمل می شود در میزان نیکی هایش بیفزاید. و اجر و ثواب نیکی هایش را در روزی نصیبش فرماید که مال و فرزند هیچ سودی نمی رساند، مگر کسی که با قلب سلیم به پیش گاه الله قرار گیرد!

در پایان از الله متعال می خواهم که اگر در قضای ما دیدار در دنیا نباشد، در آخرت ما را در دور و طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم و یارانش در جایگاه صدق، نزد خداوند مالک و مقتدر یک جا نماید!

ای بار الها! دعای ما را اجابت کن، زیرا شما ذات شنوا و اجابت کننده دعا هستید!

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

17محرم 1437هـ.ق – 18 اکتوبر 2016م برادر تان عطاء ابن خلیل ابو رشته، تمام.»

سبحان الله! ... دوست داشتم که در دنیا زیر بیرق خلافت دیدار داشته باشیم، اما ذات قادر و توانا چیز دیگر خواست. از الله متعال می خواهم که دعایم را که در پیام گفته بودم اجابت کند:« از الله متعال می خواهم که اگر در قضای ما دیدار در دنیا نباشد، در آخرت ما را در دور و طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم و یارانش در جایگاه صدق، نزد خداوند مالک و مقتدر یک جا نماید!

ای بار الها! دعای ما را اجابت کن، زیرا شما ذات شنوا و اجابت کننده دعا هستید!»

الله متعال بر ابو محمد رحم نماید و با انبیاء، صدیقان، شهداء و صالحان وی را حشر نماید و از الله می خواهم که فرزندان و دختران و دوستان وی از زمره کسانی باشد که الله متعال وصف شان را چنین بیان نموده است:

" ﴿الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾. [البقره: 154]

آنان که هرگاه مصیبتی به ایشان می رسد، می گویند:«ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم. این ها همان کسانی اند که الطاف و رحمت الله شامل حال شان شده و آن ها هدایت یافته گان استند!

ای ابا محمد! الله بر شما رحم کند از جدایی ات غمگین استیم، اما چیزی می گوییم که الله راضی باشد:چیزی که الله می گیرد و چیزی که می دهد از آن الله است و هر چیز نزد او اجل معین دارد. انا لله وانا الیه راجعون.
برادر و دوست شما

عطاء ابن خلیل ابو رشته

ادامه مطلب...

با انفجار بمب در لاهور- پایگاه و سفارت خانه امریکا باید بسته شود و تا زمانی که پیمان دوستی با امریکا قطع نشود، پاکستان همواره از بمب گذاری های وحشیانه در امن نخواهد بود

  • نشر شده در پاکستان

به تاریخ ۱۳ فبروری ۲۰۱۷م، یک حمله انتحاری در جاده لاهور مال یا بازار لاهور صورت گرفت که دست کم ۱۶ تن کشته و ۷۵ تن دیگر زخمی بجا گذاشت. حزب التحریر-ولایه پاکستان این حمله وحشیانه و ناگوار را تقبیح می دارد و برای رستگاری قربانیان این حادثه،‌ از الله سبحانه وتعالی استدعا نموده و برای بستگان شان صبر جمیل خواهان است.

از زمانی که حکام پاکستان اتحاد، همکاری و دوستی شان را همراه با امریکا تحت عنوان "جنگ علیه تروریزم" اعلام کردند، حمله های خونبار و انفجار بمب در تمام نقاط پاکستان-که جان دها انسان بی گناه را گرفت- به یک موضوع عادی مبدل شده است. حکام فعلی پاکستان، که در حقیقت ماموران واشنگتن اند، همیشه پس از هم چون حملات غم انگیز ادعا می کنند: «این جنگ که امریکا در آن به مقابله می پردازد، در واقع جنگ ما است.» حال آن که حضور امریکا در پاکستان و منطقه باعث این همه حملات خونبار شده، اما این حکام هرگز اقدام برای ریشه کن ساختن منبع اصلی فساد نکرده اند.

پس از دستگیری ریموند دیویس، بطور رسمی و غیر رسمی برای ما واضح می شود که شبکه استخباراتی ایالات متحده برای انجام هم چون حملات خونین، افرادی را جذب و تربیت نموده است. اما با فهم و درک این حقیقت، سیاست مداران و رهبران نظامی هنوز هم سر مار آستین خود را از بدنش قطع نکرده اند.

در عوض، این حکام مار آستین را گذاشتند که دو برابر گردن کلفت شود و در حال حاضر ایالات ‌متحده امریکا پس از عراق در اسلام آباد پایتخت پاکستان صاحب دومین سفارت خانه بزرگ است. هم چنان رویدادهای مکرر، این قضیه را برای ما به اثبات می رساند که هرگاه امریکا برای سیاست مداران و رهبران نظامی دستور می دهد که برای تامین منافع اش "این عمل را انجام دهند" متاسفانه ما همیشه شاهد حملات وحشیانه می شویم که حکام برای تکمیل اهداف امریکا آن را انجام می دهند.

علاوه بر این، رهبران نظامی و سیاست مداران پاکستان تنها یک استدلال دارند و برای تایید این قضیه که این هندوستان است که از خاک افغانستان برای بی ثبات سازی پاکستان استفاده می کنند، همیشه موضوع "کال بوشن یادف" را بطور شاهد پیش کش می کنند. حال آن که، این ها این واقعیت را بازگو نمی کنند که تماماً از برکت دوستی شان همراه با امریکا است، چون همین ایالات متحده امریکا است که دروازه افغانستان را برای حضور هندوستان و استخباراتش راو(RAW)، باز گشوده است.

حزب التحریر-ولایه پاکستان این مسئله را واضحاً بیان می دارد، تا زمانی که ریشه اصلی همه بدبختی و ناهنجاری ها؛ یعنی حضور امریکا در منطقه و پاکستان از بین نرود، ما همواره شاهد بمب افگنی های وحشیانه خواهیم بود که سازمان های نامعلوم ادعای مسوولیتش را بدوش می گیرند. بدین ترتیب، مسلمانان پاکستان به خواست خود صدای شان را برای بستن دروازه سفارت خانه و پایگاهی امریکا بلند کنند تا این که قدرت و نفوذ امریکا را خاتمه دهند. این تضمین شده است اگر نفوذ امریکا از پاکستان و منطقه از بین برود، به صلح پایدار همگی نایل خواهند شد. این چنین تلاش شجاعانه برای محو نفوذ امریکا تنها با آمدن خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت صورت گرفته می تواند، نه توسط حکام و رهبران نظامی و سیاست مداران که به امریکا غلامی می کنند.

يٰأَيُّهَا ٱلَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّنْ دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ

[آل عمران: ۱۱۸[

ای كسانی كه ايمان آورده ايد! از غير خود محرم اسرار برنگزينيد، آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما کوتاهی نمی كنند. آنان آرزوی رنج و زحمت شما را در دل دارند و پيوسته در انتظار آن اند.

دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر- ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

ترامپ و تحریم علیه مسلمانان

  • نشر شده در سیاسی

دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در هفته های اخیر توانسته توجه جهان را به خود جلب کند. دستورالعمل وی چنین است که باید تمام نظریات دیوانه وار خود را که در جریان مبارزات انتخاباتی اش وعده داده بود، تطبیق کند. در آن زمان رسانه های غربی و نظریه پردازان لیبرال به کار بهتر از این توصیه کردند و گفتند که: «وضعیت را از این حالت بیرون کرده و در مورد تهدید موجود بر مدنیت و ارزش های آن و طریقۀ زنده گی با هم باید گفتگو کنیم.»

وی چگونه جرئت کرد که مساوات و برابری را که در راستای آن تلاش های دروغانۀ زیادی برای ممالک جهان صورت گرفت، زیر پا کند؟ او چگونه می تواند آشکارا یک رئیس جمهور غیر امریکایی و نازی گونه باشد؟ اما از طرف دیگر، صحبت های احساساتی و شعارهای میان تهی وی، لیبرالیست ها را مجبور ساخت تا دو مشکل اساسی را کتمان کنند. مشکلاتی که تنها افراد با یک کاوش عمیق می توانند آن را درک کنند.

مشکل اساسی نخست این است که  ترامپ سیاست خارجی و کنترول مرزهایش را طبق آن پیش می برد. این هم در ذات خود یک مشکل است که به اساس آن، او تصمیم می گیرد تا کدام ممالک جهان باید تحریم شوند و کدام ها تحریم نشوند. اما با این واقعیت نمی تواند که راه مهاجرت کشورهای خاصی را مسدود کند.

اصل بحث تهدید تروریستی و یا فلسفۀ "تروریزم اسلامی" نیست، بلکه اصل بحث دقیقاً به ماهیت امریکا و تمام ممالک مدرن ارتباط دارد که همانا ملیت پرستی است. روی این ملحوظ، کسانی که از دید نژادی و فرهنگی با دولت وی برابری نمی کند، آن ها را ممنوع الدخول اعلام می کند.

حکومت های ملیت پرست مردم و اقوام را در برخورد و تضاد قرار داده و حالت رقابت، دشمنی و تسلط بین اقوام را نیز نهادینه می سازند. فکر جدایی دین از زنده گی، کثرت گرایی، مساوات و جامعه مختلط امریکایی، راه های حل از نظر ایدیولوژی ترامپ نیست. گرچند که این طرز دیدها از خود کدام مشکل در راه یافتن ترامپ به کرسی قدرت به ارمغان نیاورد، اما در آینده از واقعیت های جامعۀ امریکا بر ما سخن خواهد گفت. افکار و ایدیولوژی های بسیار قوی مانند دولت مردمی، در داخل امریکا آن قدر قوی است که می تواند بر اوضاع تسلط یابد. در حال حاضر عکس العمل های ترامپ بحث های زیادی روشنگری را بوجود آورده و در داخل جوامع غربی با مخالفت روبرو شده است. هرازگاهی که در کشورهای غربی هویت ملی در معرض تهدید قرار بگیرد، هتلر، چرچیل و ترامپ ناگزیر به انجام چنین کارهای شوند.

بنابر این راه حل این است که حکومت داری ملیتی را باید به یک حکومت واقعی و جهانی تبدیل کنیم که بتواند تمام مشکلات انسانی را حل ساخته و پاسخگوی همه نیازمندی های بشری باشد. دولتی که بتواند ابرقدرت جهانی شود و باید فقط بر اساس عقلانی و شرعی، بدون مرز مشخص پایه گذاری شده و هدف اش این باشد تا به همۀ انسانیت حقوق قایل شده و تابعیت اش را گسترش دهد. قطعاً در چنین حالت، کثرت گرایی و مساوات هیچ ضرورت نبوده و نه هم کس ایرادی بر آن خواهد داشت. بدلیل این که مشکلات رقابت و تلاش برای تسلط یک گروه بالای گروهی دیگر ریشه کن می شود. و این دولت عبارت از خلافت اسلامی بوده و بهترین راه حل برای سرشت وحشیانۀ قوم گرایی، نژاد گرایی و رقابت در سراسر جهان است. این طرز دولت داری همانند طرز دولت داری لیبرالی یا جامعه گرایی که بر اساس افکار عکس العملی؛ مانند: کثرت گرایی و مساوات پایه گذاری شده اند، نمی باشد. خلافت حکومت و دولت جهانی برای همه بشریت در هر وقت و زمان است.

این نقطه ما را تدریجاً به مشکل اساسی دومی نزدیک می سازد که توسط پدیدۀ به نام ترامپ مطرح است و این طریقۀ عجیبی است که مسلمانان در غرب با لیبرال ها همسو شده و در مقابل سیاست های ترامپ به مثل آن ها متمایز ظاهر می شوند. اگر مسلمانان یا کسانی که به خلافت باور دارند، خلافت را منحیث پیام و خواست سیاسی شان و یا به حیث فرصت موجود برای جهان حمل نکنند، پس چه کسانی آن را حمل خواهند کرد؟ این کار برای یک کافر با وجود داشتن اجازۀ حق تابعیت کامل در خلافت، هیچ احساسی تولید نمی کند تا به جای یک مسلمان برای خلافت کار کند.

اگر مسلمانان طبق افکار مروج سیکولریزم شروع برحمل افکار اسلامی اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنند، در این صورت ما بخشی از مشکل خواهیم بود. برای امت رسول الله صلی الله علیه وسلم شدیداً نیاز است تا برای کسب حقوق  همسان کار کنند. ما به زودی معیارهای جهانی را تعیین خواهیم کرد، این که با اتباع چگونه برخورد شود؟ و یا چگونه نژاد های مختلف با هم رفتار کنند؟ سیاست خارجی چگونه باید عملی شود؟ و این که چگونه سیستم مهاجرت و گذرنامه با دولت های محارب به پیش برود؟ این همه ناممکن است، تا این که ما خلافت خود را داشته باشیم و شریعت را بر اساس عقیدۀ ما بالای ما تطبیق کند.

در قدم نخست برای هم چو تغییر سیاسی نیاز است که اساسات فکری نظام باید در مقابل فکر حاکم ابلاغ شده و کار برای خلافت از دید سیاسی و رد سیکولریزم و ارزش های لیبرالی به پیش گرفته می شود.

نویسنده: یوسف برهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

حکام مسلمان، در جنگ با اسلام در خط نخست دفاع از صلیبی های امریکایی قرار دارند!

خبر

نفیس زکریا سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در کنفرانس خبری هفته گی اش، هنگام پاسخ یک پرسش در مورد ممنوعیت تحمیلی مسافرت توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا گفته است: «این بالاترین حق هر کشور است که در مورد پالیسی مهاجرت خود تصمیم بگیرد. کشورهای که خواستار پالیسی های مصلحت آمیز توسط نهادهای که بصورت یک پارچه در مقابل افراط گرای و تروریزم مبارزه دارند، نباید در معرض پروپاگند قرار گیرند. پاکستان و امریکا همکاری های دایمی و درازمدتی در حوزه های مختلف دارند و ما در صدد تقویت هرچه بیشتر این رابطه هستیم.»

تبصره

ترامپ اخیراً تحریم حق ورود به امریکا را بالای مسلمانان تحمیل کرده است، او در ملای عام و مستقیماً به اسلام به عنوان یک مشکل جدی اشاره کرده است. چنان چه او مسقیماً در اظهارات خود اسلام را به تروریزم ربط داده است. نه تنها این، بلکه او افرادی را به سِمت های کلیدی اداره ی خود انتخاب نموده که صریحاً دیدگاه های مشابه را حمل می کنند که عاوت شان نسبت به اسلام آشکار هست. رژیم پاکستان نه تنها حمایت شان را با این اداره ی ضد اسلام توسعه داده، بلکه هم چنان از دیدگاهای شان دفاع کرده است.

درحالی که مسلمانان در تمام کره ی خاکی خشمناک هستند و صادقانه در مقابل تجاوزهای آشکار بالای اسلام، ایستاده اند؛ رژیم پاکستان پی در پی در نوکری به باداران شان هم چون امریکا وفادار بوده و موافقت به پلان ها و خواسته های آن ها نموده اند. حکام در پاکستان بواسطه ی قدرت های استعماری نصب شده اند، پیش خدمتی آن ها را می کنند، در خط نخست دفاع در حفاظت از منفعت شان راه می روند و حمایت شان می کنند.

 سازمان کنفرانس اسلامی(OIC) در یک اعلامیه ای گفته است: «این چنین انتخاب کننده و اعمال تبعیض آمیز تنها خدمت به تشویق داستان های رادیکال، افراط گرایی و تأمین تقویت بیشتر به دفاع از خشونت و تروریزم خواهد بود.»

آیا این رهبران مسلمان، حتی اندک ترین محبت یا همدمی با اسلام نداشتند که آن ها احساس بی عدالتی کردند؟ آیا آن ها احساس شرم در همپیمانی و نوکری مخلصانه ای که با این قدرت های استعماری که حمله بالای اسلام می کنند و مسلمانان را بمباردمان می نمایند، نمی داشته باشند؟ حتی از زنان و اطفال چشم پوشی نکردند، بالای سرزمین های اسلامی تاخت و تاز نمودند و منابع شان را غصب کردند. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

إِنَّمَا يَنْهَاكُمْ اللَّهُ عَنْ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ

[ممتحنه: ۹]

 بلكه الله سبحانه وتعالی شما را بازمی ‌دارد از دوستی ورزيدن با كسانی كه به خاطر دين با شما جنگيده اند و شما را از شهر و ديارتان بيرون رانده ‌اند و برای اخراج شما پشتيبانی كرده اند و ياری داده ‌اند. كسانی كه ايشان را به دوستی گيرند، ظالم و ستمگرند.

پالیسی های اداره گذشته امریکا با اداره فعلی اش در مقابل اسلام فرق ندارد؛ اما ترامپ در ملای عام عداوت خود را در مقابل اسلام بیان نمود. ضرورت زمان در برپا نمودن خلافت بر منهج نبوت است که تنها توسط خلافت می تواند زوال امریکا تحقق پیدا کند. بالای مسلمانان فرض است که برای برپایی دوباره ی خلافت شب و روز تلاش نمایند و به سرزمین های اسلامی اتحاد و عزت را بیاورند و مسلمین را محفوظ نگه دارند.

نویسنده: محمد صلاح الدین

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

آیا امریکا بالای ایران حمله خواهد کرد؟

  • نشر شده در سیاسی

در این اواخر روابط ایران و امریکا پر تنش شده و ظاهراً چنان به نظر می‏رسد که در آستانه جنگ و رویا روی با همدیگر قرار دارند. اما از زمان ایجاد دولت جمهوری به اصطلاح اسلامی ایران، تا کنون امریکا از وجود این دولت همواره نفع برده و تا زمانی‏که به این دلیل منافع امریکا تامین می‏شود، هیچ‏گاهی بالای این کشور به مانند افغانستان و عراق حمله نخواهد کرد.

امریکا در به وجود آوردن جمهوری ایران همکاری همه جانبه و مخالصانه را انجام داده است. چنان‏چه سایت بی بی سی فارسی به تاریخ 3 جون 2016م از ارتباط عمیق موسس دولت جمهوری اسلامی ایران و سازمان جاسوسی امریکا(سیا) پرده برداشت و در این سایت آمده است:« ... آیت الله روح الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که امریکا را شیطان بزرگ می‌خواند، دست‌کم دو بار با روسای جمهوری امریکا تماس مستقیم برقرار کرده و وعده داده بود که منافع امریکا به خطر نخواهد افتاد... یک بار در سال ۱۳۴۲ با جان اف کندی و در روزهای پیش از پیروزی انقلاب با جیمی کارتر، روسای جمهور وقت امریکا تماس برقرار کرده است.»

از همان زمان ایجاد دولت ایران تا به حال، بارها دولت‏های امریکا و ایران شاخ به شاخ شده، اما هیچ‏گاهی منجر به شعله ور شدن جنگ نظامی و حمله بر ایران نشده است؛ چون امریکا از موجودیت این دولت در منطقه همواره سود برده است. به دلیل این‏که دولت ایران از لحاظ تاریخی به حدی از عرب‏ها کینه و دشمنی، به خصوص عربستان سعودی به دل دارد که حتی از اسرائیل غاصب به همان اندازه کینه و دشمنی به دل ندارند که این امر در طول مدت موجب منازعه و رویاروی بین دو کشور بوده است.

پس امریکا از موجودیت ایران در منطقه به حیث یک وسیله و حربه استفاده می کند. چون می‏داند که این دشمنی و کینه توزی بین دو دولت سرزمین اسلامی، ناشی از اختلافات مذهبی(شیعه -وهابی) و نژادی(فارسی -عربی) است که همیشه این دولت ها آن را بزرگنمایی کرده و به همین بهانه بالای مردم مسلمان این دو سرزمین حاکمیت می رانند.

امریکا با درک این مسئله، سال‏هاست که از موجودیت این دو دولت در منطقه بهره برداری کرده و گاهی اوقات خود به شعله ور کردن هرچه بیشتر آتش این دشمنی هیزم می ریزد. چنان‏چه عربستان سعودی به تحریک امریکا به یمن حمله برد و علیه حوثی ها قرار گرفت و به دفاع از عبد رب منصور هادی پرداخت. به همین ترتیب ایران با دریافت چراغ سبز از طرف همین "شیطان بزرگ" که هر روز جمعه مرگ بر او شعار داده می‏شود، به سوریه حمله برده و مسلمانان را مظلومانه به شهادت رسانید.

با توجه به مسایل فوق روابط ایران و امریکا را نباید از سخنان تحریک آمیز و احساساتی مسئولین شان به بررسی گرفت؛ چون با بررسی ارتباط این دو کشور در دراز مدت و انجام فعالیت ها و نقشی که برای یکدیگر قایل اند می توان به نتایج صحیح رسید. چنانچه اقتصاد ایران از توافق برجام تا حال 7.2 درصد رشد داشته و این قایل شدن امتیازی از جانب ایالات محتده امریکا برای این کشور است.

به همین ترتیب در قبل امریکا در منطقه خلیج فارس به نحوی توازن قوا را بین ایران- سعودی برقرار کرده بود؛ اما در حال حاضر ایران را یکه تاز میدان ساخته تا به مانند حافظ و پاسبان خلیج فارس عرض وجود کند.

پس به قطع می‏توان گفت که امریکا تا زمانی به ایران حمله نخواهد کرد که این کشور منافع امریکا را که هراساندن تقریباً 300 میلیون عرب، هراساندن دراماتیک دولت یهود، محوریت بیشتر گروه های قابل استفاده امریکا و نجات ظالمین روزگار؛ مثل بشار اسد را تامین کند؛ اما هر روزی که دیگر این منافع را تأمین کرده نتواند به مانند عراق بر این کشور نیز حمله خواهد کرد. چون امریکا در جنگ خلیج در پی به تصرف در آوردن کویت از سوی عراق، به رغم حمله بر منطقه صرف کویت را آزاد ساخت؛ در حالی که می‏توانست عراق را هم همان زمان تصرف کند؛ اما تا زمانی این کار را نکرد که موجودیت دولت صدام حسین منافع امریکا را تامین کرده می‏توانست.

نویسنده: علی عمر صدیقی

ادامه مطلب...

کمپاین جهانی:"خلافت وتعلیم: احیایی عصر طلایی توسط بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر" Featured

(ترجمه)

به تاریخ 16 فبروری سال جاری بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر کمپاین مهم جهانی را تحت نام "خلافت و تعلیم: احیایی عصر طلایی" به راه انداخته است که در پایان با برگزاری کنفرانس جهانی به یاری الله سبحانه وتعالی به تاریخ 11 مارچ در شهر جاکارتا پایتخت اندونیزیا خاتمه خواهد یافت. در این کنفرانس سخنگویان متعددی از سراسر جهان حضور خواهند یافت.

در حال حاضر جهان اسلام در ابعاد مختلفی به بحران تعلیمی مواجه است که از پوهنتون ها گرفته تا مکاتب و آموزشگاه ها را می توان نام برد. چنان چه آمار بلند بی سوادی، سطح پائین آموزش، پرداخت معاش کم و ناچیز برای معلمان و بکارگیر اسالیب و روش های غیر عملی تدریس در منطقه را شاهد هستیم. برعلاوه این همه، سختی ها و اختناق فضای حاکم بر مناهج مدارس دینی در راه حصول تثقیف درست مبنتی بر اسلام و نبود فرصت های کافی برای تحقیق و پژوهش و تحمیل بار مالی بر دوش خانواده های شاگردان برای دستیابی به تعلیم خوب، از دیگر مشکلاتی است که بر این مشاکل افزوده شده است.

ادامه این نظام تعلیمی، نسل آینده امت اسلامی را نابود خواهد ساخت و سبب می شود که تعداد کثیری از انسان های آگاه به غرب هجرت کنند. در نتیجه جهان اسلام به رکود مواجه شده و از پیشرفت و توسعه عقب می ماند. اما درعقب این همه بحران در بخش تعلیم، حاکمیت سیستم تعلیمی استعماری است که در سرزمین های اسلامی از ده ها سال بدینسو و پس از سقوط نظام خلافت ادامه دارد. هدف از تطبیق نظام های تعلیمی موجود در سرزمین های اسلامی، تحقق پیشرفت وابتکار برای امت نبوده و نمی تواند ما را به مدارج عالی تعلیمی برساند و حتی پیشرفت بسوی معیارهای عالی اکادمیک را هم مهیا نمی سازد.

بلکه تنها وسیله ای از جانب استعمارگران است که برای غرس و نشر فرهنگ لیبرالیزم و جدایی دین از زنده گی می باشد. آنها با اسالیب و رورش های خاص خود شان اذهان و نسل های آینده را با این افکار زهرآگین و مسموم می سازند تا بتوانند در زمانی که مسلمانان در تنگناه قرار می گیرند از هویت، افکار و مفاهیم اسلامی دوری جسته و افکار سیکولاریستی را جاگزین افکار اسلامی سازند.

یکی از اهداف دیگر استعماری این است که عقل و اذهان جوانان مسلمان را شستشو کرده و آنان را غلام فرهنگ و نظام خود بسازند تا برای تحقق هرچه بیشتر اهداف خویش در منطقه استفاده نمایند. چنان چه نسل های پرورش یافته تحت قیادت و رهبری فرهنگ غرب در جهان اسلام، به تطبیق نظام تعلیمی آنان پرداخته و برای اغوای افکار عامه اصلاحاتی پوشالی و دروغین را مبنی بر روش غربی در پس پرده تحت نام پیشرفت و تعلیم در نظام تعلیمی به جود آورده اند.  

این درحالی است که چنین مناهج تعلیمی عاری از هرگونه دید مستقل بوده و نمی تواند بصورت مخلصانه و از صمیم قلب احتیاجات و نیازمندی های مردمی را که تحت قیادت این نظام ها زنده گی می کنند رفع کند، و نه هم کدام کمکی در پیشرفت سرزمین های شان کرده می تواند.

درین اواخر برنامه های غربی به ویژه سیکولاریزه ساختن نظام تعلیمی در سرزمین های اسلامی درحال افزایش است. این در حالی است که از چند دهه بدینسو از سطح پائین تعلیم و تربیه در پروسه تعلیمی به سبب نظام فاسد سرمایه داری و سیاست های خبیثانه آن و در پهلوی این همه نبود یک دید واضح و روشن دلالت به ناکامی این نظام دارد که در پروسه آموزش و تعلیم که یکی از اساسی ترین ارکان یک نظام شمرده می شود، درحال وخیم شدن است و توسل به این رویکرد بحران تعلیمی را به بار آرده است.

حال آن که سرزمین های اسلامی تحت سایه نظام خلافت حال و روز خوبی داشتند؛ به گونه که نزد دولت خلافت تعلیم اهمیت خاصی داشت و پروسه تعلیم و آموز را همواره مورد حمایت خود قرار می داد و از این مجرا چنان چه اسلام مشخص نموده علم انشار می یافت. دولت خلافت ابتدا مراکز تعلیمی را در جهان پایه گذاری کرده و پس از جذب افراد در اکادمی های مختلف، موسسات تعلیمی بهترین اکادمیسن ها و مفکرین  را از نقاط مختلف جهان جذب و با استفاده از آنها هزاران محصل را با تحصیلات عالی به درجه های عالی فارغ داده است. چنان چه از این مراکز پژوهش گران وعلمای کثیری فارغ گردیده که عصر طلایی را با ابتکار، کشفیات خود بوجود آورده و فرهنگ بزرگی را از خود بجای گذاشتند که جهان اسلام را به یک ابر قدرت بزرگ جهان تبدیل نموده بود.  

بناءً بر ما لازمی است که برای از سرگیری زنده گی اسلامی برای تأسیس خلافت راشده؛ خلافت حق و عدل که سرزمین های اسلامی را مثل مشعل درخشان چنان چه در گذشته بود، باز گردانیم که این مشعل درخشان نه تنها برای سرزمین های اسلامی درخشنده گی داشت، بل برای همه بشریت روشنایی خواهد بخشید.

ما با استفاده از این کمپاین و کنفرانس که برای احیا و زنده ساختن عصر طلایی تعلیم دایر خواهیم شد، مسلمانان سراسر جهان را برای تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت، دعوت می کنیم. در ضمن دید واضح از سیاست تعلیمی که دولت خلافت آن را تبنی و اساس گذاری نموده، با قدرت عملی آن، که برمبنای نظام تعلیمی و درجه های بلند علمی استوار است و می تواند جوانان مسلمان را شخصیت های اسلامی به بار آورد ارایه خواهیم کرد. به همین ترتیب زمینه پژوهش و دستیابی به اهداف تعلیمی مردان و زنان را در سطوح مختلف به بررسی خواهیم گرفت که ان شاء الله عصر طلایی تعلیم را با احیایی فرهنگ و تمدن عالی اسلام در جهان ایجاد خواهیم کرد، تا زمینه ابتکار، پیشرفت و توسعه علمی و صنعتی را شاهد باشیم.

در این کمپاین و کنفرانس تلاش خواهد شد که اسباب و روش های سیکولاریزه ساختن سیستم تعلیمی را که سبب بحران تعلیمی در منطقه شده، افشا نمایم و در ضمن با ارایه تربیه اسلامی برای فرزندان مسلمان در نبود خلافت نایل آیم.

برای تعقیب ویدیوی کمپاین، در صفحه ای یوتیوب به لینک ذیل مراجعه کنید:

https://youtu.be/IOz4G979Mgw#sthash.eDhg091H.dpuf

برای تقیب پیام کمپاین، در صفحه ای  دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر به لینک ذیل مراجعه کنید:

https://goo.gl/48dTS3#sthash.eDhg091H.dpuf

لینک صفحه‏‏‏ ی فیسبوک کمپاین:

www.facebook.com/WomenandShariahA#sthash.HbczcDsM.dpuf

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

حمله بر مسجد کیوبک

  • نشر شده در کانادا

ثبات قدم هنگام ترس

در تیر اندازی که روز شنبه ۲۹ جنوری ۲۰۱۷م در مرکز فرهنگی و اسلامی کیوبک در کانادا رخ داد، تعداد ۶ تن از مسلمانان به قتل رسیدند و تعداد ۵ تن دیگر شان شدیداً زخم برداشتند. در حالی که این حادثه شاهد زخمی شدن ۱۲ نفر دیگر هم می باشد که زخم های شان سطحی است. در حال حاضر، الکسندر بسونیت یکی از شهروندان این شهر به قتل قصدی ۶ تن و کوشش به قتل ۵ تن دیگر درین مسجد متهم است. قرار گزارش ها، او واضحاً اقدام به قتل مهاجرین کرده و حمایتش را از حزب لی پن که یکی از احزاب فعال ضد مسلمانان در فرانسه است و دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی امریکا، اعلام کرده بود.

﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ [بقره: ۱۵۶]

ما از آنِ الله هستیم؛ و به سوی او باز می گردیم!

ما عمیق ترین تسلیات خود را برای خانواده های این برادران ابراز داشته، از بارگاه الله سبحانه وتعالی برای این فامیل ها صبر و استقامت و برای برادرانی که به گونه بی رحمانه در حالی که برای نماز به این مسجد رفته بودند، بهشت برین و مقام شهادت استدعا می کنیم. در اخیر، ما برای برادرانی که درین تیر اندازی زخم برداشتند از بارگاه ایزد منان اجر و ثواب و صحت کامل استدعا می نماییم. آمین!

این وقت ترس و هیبت، وقت خوبی است که همه ما امت اسلامی متوجه شویم که تنها الله سبحانه وتعالی هست که می تواند سکون و آرامش هدیه دهد. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿أيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ﴾ [نساء: ۷۸]

هركجا باشيد، مرگ شما را در می يابد، اگرچه در برج های محكم و استوار جای گزين باشید.

این حادثه برای ما می رساند که ما هیچ گاهی نباید از مرگ خود و عزیزان درهراس باشیم، چون تا وقتی موقع اجل نرسیده، هیچ گاهی مرگ به سراغ ما نمی آید و این تنها الله سبحانه وتعالی هست که حیات می بخشد و می میراند. ما باید همواره به او توکل کرده و از او سبحانه وتعالی مدد بجوییم و همیشه به یاد داشته باشیم که بازگشت همه به سوی اوست. 

ما این عمل را وحشیانه و به دور از همه ارزش ها می دانیم. اما این عمل ما را وادار به پرسیدن بعضی از پرسش ها می کند که از آن جمله می توان این پرسش ها را پرسید. او چرا این قدر نفرت به دل داشت؟ او چرا به این پیمانه از مسلمانان و اسلام متنفر بود؟

بعضی ها کوشیده اند که عمل این مرد را به ملاقات وی در ماه مارچ با لی پن پیوند دهند، اما حقیقت این است که سیاسیون کیوبک از دیر زمان بدینسو در برانگیختن احساسات ضد اسلامی کوشش های زیادی نموده اند. در مارچ ۲۰۱۰م، بل ۹۴ در دشمنی اش با مسلمانان، قانونی را وضع کرد که نظر به آن زنان مسلمان دیگر حق استفاده ازحجابی را نداشتند که با آن چهره شان را هم بپوشانند. همین گونه، جین چاریست که یکی از سران ولایت کیوبک در آن زمان بود مردم کانادا را به این لحن مخاطب قرار داد:‌ «دو کلمه، حجاب های تان را از روی تان بردارید.» در ۲۰۱۳م حزب پارتی کیوبیکاس کوشش کرد حجاب را از طریق قانون ارزش های این کشور منع کند. این موانع بر روی حجاب به شکل عموم زنان همه ادیان و بالخصوص زنان مسلمان را هدف قرار داد. در این زمان پیکارهای خشن و دشمنی های آشکار زیادی از طرف عناصر بی صبر و عقده ای در مقابل مسلمانان وجود داشت و با در نظرداشت این، تیر اندازی اخیر با این گونه ترغیب فضای ضد اسلام و این سیاست های فرصت طلبانه تعجب آور نیست.

سیاسیون در کانادا، اروپا و امریکا آخرین کوشش خود را برای جلب حمایت از عناصر متعصب و بیگانه ستیز در بین توده های مردمی به خرچ می دهند. ما شاهد این تعصب در کانادا نیز بودیم. درین کشور حزب محافظه کار کانادا نیز همانند دیگران بالای حجاب به تاخت و تاز پرداخت.

 در امریکا نیز تعصبات این چنینی از هرسو داد می زند. دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی این کشور سیاست منع دخول مسلمانان به ایالات متحده امریکا را به مرحله اجرا گذاشته و چند کشور و پناه جویانش را در صدر این لیست قرار داده است. در امریکا شنبه گذشته یک روز قبل از تیر اندازی مسجد کیوبک، مسجدی در ساحه ویکتوریای ایالت تکزاس آتش زده شد.

اروپا نیز ازین قافله به عقب نمانده و از آن نداهای منع حجاب و نقاب و حتی قرآن کریم سر داده شده است.

چرا چنین می گذرد؟

نظام اقتصاد سرمایه داری رو به زوال است. درین حال،‌ قشر نخبه سیاسی درین کشورها می توانند به مسیری بروند که در آن تغییرات خوبی به میان آرند، و یا هم به مسیری در حرکت شوند که در آن به مسلمانان و دیگر اقلیت ها به خاطر ناکامی نظام سرمایه داری ضررهای گوناگون برسد. به نظر می رسد که نخبه گان سیاسی درین کشورها برای مولفه دوم رای داده اند. سیاست ترس و نفرت آن ها، راه را برای حمله به کشورهای مسلمان نشین هموار ساخته و بهانه خوبی برای غرب جهت تطبیق پلان ها و رشد اقتصادش خواهد بود. ویران شدن کشورهای؛ هم چو: عراق، نتیجه همین سیاست هاست.

مسلمانان در همه کشورها باید ثبات قدم پیشه کرده و هیچ وقت به قیمت دین خود مصالحه نکرده و در توکل و اعتماد بر الله سبحانه وتعالی محکم بمانند. مسلمانان باید در مقابل این نفرت ها و خشونت ها ثبات قدم پیشه کرده و به راه حل درست و اساسی برای انسانیت که همانا قرآن و سنت نبوی است به دعوت خود ادامه دهند. از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا به ما قدرت بخشیده، خود و عزیزان ما را در حفظ و امن قرار دهد و ما را از جمله کسانی بسازد که در دینش ثبات قدم دارد.

حزب التحریر-کانادا

ادامه مطلب...

ترامپ، شاگرد نو آموز

  • نشر شده در امریکا

ممنوعیت ترامپ بالای مسلمانان هفت کشور اسلامی به خاطر مهاجرت به امریکا، مسلمانان امریکا را نیز آشفته ساخت. اگرچه انگیزۀ چنین ممانعت ها جز ادامۀ "جنگ با تروریزم" چیزی دیگری نیست، اما او با این کار یک بار دیگر احساسات ضد اسلامی اش را آشکار ساخت.

 تمرکز ما منحیث مسلمانان این است که واقعیت جاری را درک کرده و مسئولیت خود را در روشنی احکام شرعی قرار شرح ذیل انجام دهیم:

  1. این واضح است که سیاست "کش مکش" توسط جمهوری خواهان به حمایت دموکرات ها علیه مسلمانان روی دست گرفته شده است و هیچ یک از این دو جناح منافع واقعی مسلمانان را در نظر ندارند، چرا که هردو در زیر سایه نظام سرمایه داری سخت کار می کنند که این خود در تضاد با اسلام است. در عصر پیامبر صلی الله علیه وسلم، پیشنهاد مشابهی از طرف قریش به وی صلی الله علیه وسلم داده شد تا معیارهای اسلامی را ترک کند و آنگاه مورد قبول کفار قرار خواهد گرفت. ما می دانیم که رسول صلی الله علیه وسلم برای ما بهترین الگو است و پاسخ صریح پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین بود:

﴿ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ[کافرون: ۶]

شما را دین تان و من را دینم.

  1. وقتی انسان ها با هراس روبرو شوند، غریزۀ بقای انسانی امر می کند تا سریعاً اشباع شود. هرچند الله سبحانه وتعالی می فرماید که امتحان حتمی است و با توکل با الله سبحانه وتعالی و پیشه کردن صبر، ما به الله سبحانه وتعالی نزدیک تر می شویم. پس ای مسلمانان! بدون شک ما ذایقۀ امتحان را خواهیم چشید:

﴿ أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ[بقره: ۲۱۴]

(آیا گمان دارید که بدون مواجه شدن با امتحان داخل جنت خواهید شد؟ مثال کسانی که قبل از شما با مشکلات زیادی روبرو شدند با سختی و اذیت مبتلا شدند و متزلزل گردیدند، پیامبر و کسانی که به وی ایمان آورده بودند، گفتند چه وقت نصرت الله خواهد آمد؟ ( بعداً آن ها توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم آرامش یافتند هنگامی که برای شان گفت) آگاه باشید که نصرت الله نزدیک است).

ما نمی گذاریم تا ترس و هراس بالای تصامیم و اعمال ما حاکم شود. در غیر آن این بدین معنی است که ما از معیارهای حلال و حرام خود گذشته ایم و برکسانی که بطور خسته گی ناپذیر برای دور کردن ما از اسلام و امت اسلامی کار می کنند،   موفقیت بخشدیم. این از خصوصیت مسلمان نیست. فراتر از این ما باید جرئت ثبات در راه اسلام را داشته باشیم، تا ارزش ها و هویت اسلامی خود را حفظ کرده و اسلام را به جوامع وسیع تر حمل کنیم، تا مثالی برای اطفال و نسل آیندۀ ما کسانی که مسئولیت شان بدوش ماست، بوده باشیم. الله سبحانه وتعالی ما را وعید داده می فرماید:

﴿فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ [مائده: ۴۴]

پس از مردم نترسید، ازمن بترسید و به آیات من ارزش کم  قایل مشوید.

  1. تعهد به ویرانی و ایجاد وحشت یکی از معیارهای نظام سرمایه داری است. چه جمهوری خواه باشد و یا دموکرات، سیاست محکومیت علیه اسلام و مسلمانان به حالت خود باقی خواهد ماند. چه حملات طیارات بدون سرنشین اوباما باشد و یا حماقت های ترامپ، طرح های از قبل ساخته شدۀ نظام سرمایه داری بدون استثناء اجرا خواهد شد.

تبعید بیشتر از دو میلیون انسان، کاری بود که توسط اوباما انجام شد وهمین سیاست های به جا ماندۀ اوباما کار را برای ترامپ آسان تر می سازد تا به سطح جهانی فامیل ها را از هم بپاشاند.

بحران مهاجرات نتیجۀ مستقیم نظام سرمیایه داری است که توسط بمباردمان ها و استعمار از میان هفت کشور ممنوع الورود که ترامپ از دادن ویزه و دخول به امریکا را ممنوع کرده، در شش کشور آن بوجود آمده است. این کار در بی توجهی برکسانی که اطفال شان  در بمباردمان های امریکا کشته شده اند، می افزاید.

﴿وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[بقره: ۱۲۰]

(یهود و نصاری هیچ گاه از تو راضی نخواهد شد تا این که از دین شان پیروی نکنی.

ای مسلمانان! اموری است که ما را به اسلام نزدیک می سازد، قوت بخشیدن تعهد ما با همدیگر منحیث مسلمان، پیدا کردن اعتماد در نفس های خود مان است تا به اسلام ثابت بمانیم، در جوامع وسیع تر به خاطر تغییر تصویر منفی از اسلام، کار کنیم و قباحت و فساد در سیاست های خارجی غربی را افشا نماییم. هم چنان برتری ارزش ها و قوانین اسلامی را ظاهر سازیم، اسلام را منحیث راه حل تشریح کنیم و از کار به خاطر اقامۀ دوبارۀ اسلام در سرزمین های اسلامی توسط خلافت برمنهج نبوت نیز حمایت نماییم.

ای مسلمانان! تنها راهی که ما فایده های دنیوی و آخروی خود را تضمین کرده می توانیم، توصل به احکام شریعت الهی است، قسمی که در روز آخرت معیار خواهد بود. هیچ چیز و هیچ کس ما را صدمۀ زده نمی تواند مگر به خواست و قضاء الله سبحانه وتعالی، و ما شما را به چیزی دعوت می کنیم که الله همۀ ما را به آن دعوت می کند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ[انفال: ۲۴]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از الله و رسولش به اطاعت اجابت کنید، وقتی که شما را به چیزی دعوت می کند که برای تان زنده گی اعطاء می کند.

حزب التحریر-امریکا

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه