- مطابق
و سر انجام نقاب از چهرۀ وکلای امریکا(اردغان، روحانی و پوتین) در سوریه برداشته شد
این سه چهره وظیفه دارند از حکومت مزدور سوریه به نفع امریکا دفاع نمایند، تا امریکا فرصت داشته باشد به بحران کوریا و چین رسیدهگی نماید
(ترجمه)
رؤسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه به تاریخ 4 اپریل 2018م، در انقرۀ ترکیه کنار هم جمع شده و بیانیهای را منتشر نمودند، که هم متن و هم مفهوم آن، به وضوح بیانگر ارادۀ قاطع این سه تن به استفاده از تمام توانشان در محافظت از حکومت مزدور امریکا در سوریه و قرار گرفتن در برابر تحرکات مردم شام در جهت برپائی حاکمیت اسلام بود. جزئیات بیشتر قرار ذیل است:
اردوغان: اردوغان از همان ابتدای انقلاب تا کنون پیوسته با مردم شام و انقلابیون آن دغلبازی و نیرنگکاری میکند؛ چنانچه با به راهاندازی عملیاتی زیر نام سپر فرات، بسیاری از انقلابیون را سرگرم این "سپر" خویش نمود تا زمینۀ سقوط حلب و تسلیم نمودن آن به حکومت بشار فراهم گردد و چنین هم شد؛ سپس عملیات دیگری را به نام شاخۀ زیتون راهاندازی نموده و تعداد دیگری از انقلابیون مسلح را به سوی عفرین فرا خواند تا باز زمینۀ سقوط جنوب ادلب و سپس غوطۀ شرقی را در دست حکومت بشار فراهم نماید، که بازهم چنان شد، که میخواست. اینک بار دیگر "سپرها و شاخههای" دیگری را سر مکارش می پروراند تا با استفاده از آن، شمار دیگری از انقلابیون مسلح را به جای دیگری بیرون از ادلب سوق دهد تا باشد که ادلب نیز از دست برود.
روحانی-خامنهای: برکسی پوشیده نیست که ملیشههای تا دندان مسلحاش، اعم از سپاه، حزب ایران در لبنان و سایر جیرهخوارانی را که از اینجا و آنجا جمع نموده، در کوه و بیابان سوریه منتشر شده و همه با تمام توان سعی دارند، برای حفاظت از حاکم ظالم شام، بیرحمانه مردم را به قتل برسانند.
و اما پوتین: جنایتها و کشتارهای دستهجمعیاش در سوریه، بر هیچ صاحب چشموگوشی پوشیده نیست؛ البته تفاوت پوتین در این قضیه با اردغان و روحانی در این است که پوتین نیازی به توجیه جنایتهایش و نیرنگ ندارد، زیرا او به صراحت با اسلام و مسلمانان دشمنی میکند، اما اردغان و روحانی، که با صدای بلند خودشان را مسلمان میخوانند، باید برای فریب اذهان مسلمانان از انواع و اقسام نیرنگ و دسیسه استفاده نمایند.
شکی نیست که این سه تن در سوریه، سرگرم تلاش برای جلوگیری از سقوط حکومت مزدور امریکا در این سرزمین استند و برای اینکار، از ارتکاب هرگونه جنایت و کشتار وحشیانهایکه در توانشان باشد-و حتی فراتر از توان خویش- دریغ نمیکنند. آنان به خوبی میدانند که امریکا در تار و پود حکومت سوریه نفوذ دارد و آنان به نیابت از امریکا میجنگند تا فرصت داشته باشد، به بحرانهای شرق آسیا "کوریای شمالی و چین" رسیدهگی کند. اگر این سه تن اندکی درک و درایت میداشتند، نباید چنین وکالتی را میپذیرفتند و چنین راهی را میپیمودند؛ اما واقعیت این است که شیطان دوستاناش را چنان احاطه میکند که هیچ چیزی را نمیبینند.
با این همه، نباید فراموش نمود که این جنایتکاران، چه این سه حاکم فریبخورده و چه خود امریکا که پشت پرده آنان را جهت میدهد؛ اگر آن عده از گروههای انقلابی فریبخورده به سیاستهای تهدید و تطمیع دشمن، فریب پولهای کثیف و آلودۀ دشمن را نمیخوردند؛ هرگز موفق نمیشدند دست به اینهمه جنایات زده و تا این حد پیشروی داشته باشند. آری، اگر آن فریبخوردهگان نمیبوند، قطعاً دشمنان جنایتکار تا کنون از پای درامده بودند. اگرچه حزب التحریر از همان نخستین روزهای آغاز انقلاب، پیوسته با تمام توان تلاش نمود، چشموگوش گروههای انقلابی فریبخورده را به سوی آنچه در ما حولشان جریان داشت، باز نماید؛ اما آنان گوش دادنشان را به فریبکاران اینگونه توجیه مینمودند: آنان با امکانات و سلاحشان از ما حمایت میکنند، کاریکه حزب از عهدۀ آن برنمیآید و تنها به ارائۀ نصیحت اکتفاء میکند و این نصیحتها به هیچوجه از ما در برابر شمشیر دشمن حفاظت نمیکند. بیخبر از آنکه شمشیر در دست صاحباش دارای دو لبه است؛ اگر حامل آن آگاهانه عمل نماید، این شمشیر از او در برابر دشمناش حفاظت نموده و ابزار مستحکمی برای شکستدادن دشمن خواهد بود؛ اما همین شمشیر در دست فریبخوردهایکه دنبال کمکهای جنایتکاران میدود، ابزاریست که قبل از دشمن، حاملاش را از پای درمیآورد.
اینک خطاب به آنعده گروههای نظامیکه از راهنماییهای ما سرباز زده و نمیپذیرفتند که زیر پوشش فکری ما قرار داشته باشند و میگفتند: اینها سخنانی است که در میدان جنگ هیچ مشکلی را حل نمیکند؛ ما نیاز به کمکهای مالی و تسلیحاتی داریم و آن را در نزد مسلمانان خائن، اعم از عرب، ترک و فارس و حتی در برخی موارد در نزد روسها و امریکائیهای جنایتکار مییافتند و گمان میکردند که گرفتن این مالهای کثیف از آن کفار و خائنین به هیچوجه مانع جنگیدنشان برای دفاع از شما نخواهد شد. ما اینک خطاب به آنان(گروههای نظامی) میگوییم: حالا نتیجۀ آن سخنان و افعالتان را به خوبی میبینید؛ چنانچه شما را وادار به مهاجرت نموده و حتی از خانه و کاشانۀ تان نیز بیرون رانده شدید.
اما نباید فراموش کنیم که با وجود فریبهاییکه برخیها دیروز خوردند و با وجود وضعیتیکه امروزه داریم، باز هم این امت هرگز به خواست الله سبحانه وتعالی شکست نخواهد خورد؛ زیرا روزگار همواره در تغییر است و این امت بارها با چنین مشکلاتی و حتی شدیدتر از آن دست و پنجه نرم نموده، چنانچه با صلیبیان و تاتارها، که یکبار دیگر به پا خواستند و آنان را ریشهکن نموده و جهان را مجدداً رهبری نمود. شاید برخی بگویند: دلیل بیداری مجدد امت و شکستدادن دشمن در آن زمان این بوده که حاکمیت اسلام در آن زمان برپا بود و خلافت، اگرچه ضعیف شده بود، باز هم وجود داشت و مسلمانان کسی را داشتند که آنان را کنار هم جمع نموده و علیه دشمن انسجام بخشد و حق را برپا و باطل را نابود نماید؛ اما امروزه اسلام حاکمیتی ندارد و خلافت برپا نیست، پس چه کسی مسلمانان را برای جنگیدن با دشمن جمع خواهد نمود؟ این سخنی است دقیق و پرسشی است کاملاً مطابق واقعیت، اما بخش دیگر واقعیت اینست که کار برای تأسیس خلافت با قوت تمام در جریان بوده و در حال حاضر، تبدیل به خواستۀ اساسی مسلمانان در بسیاری از سرزمینها گردیده و در گفتار و کردار خویش از آن حمایت میکنند و تلاش دارند آن روزهای سیاهی را که امت در 26، 27 و 28 رجب 1342هـ.ق تجربه نمود، روزهاییکه شاهد دسیسهها و جنایتهایی بود که منجر به سقوط خلافت گردید، تلاش دارند تا آن روزها را معکوس نموده و روزهای روشنی را با تأسیس مجدد خلافت در زمانی برگردانند که الله سبحانه وتعالی آن را پیشاپیش تعیین نموده و اینکار برای الله عزیز و توانا دشوار نیست. آنگاه است که ظالمان، خائنان و جنایتکاران به واقعیت اعمالشان پیبرده و خواهند دید که چه روزگار سخت و دشواری در انتظارشان به سر میبرد!
ای مسلمانان! آگاه باشید که این سه خائنیکه از هیچگونه دسیسه و جنایتی در حق سوریه کوتاهی نکردهاند، چه کافر و چه مسلمانشان(اردغان، روحانی و پوتین)، آنان هرگز به خاطر جنایتها و کشتار بیرحمانهای مردم شام، روی آرامش و آسودهگی خاطر را نخواهند دید و عذاب دردناک از جایی به سراغشان خواهد آمد که هرگز انتظار آن را نداشته باشند. درست مانند یاران و همفکرانشان، که در گذشته باعث ابتلای سخت مردم سرزمین شام شده و سپس هلاک گردیدند، اینک نیز تاریخ تکرار شده و اینان همانند گذشتهگانشان به خواست الله سبحانه وتعالی به درک واصل خواهند شد.
﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا﴾
[طلاق: 3]
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) فرمانش را به انجام رسانده است. به راستى الله(سبحانه وتعالی) براى هرچيزى اندازهاى مقرر كرده است.
در اخیر، روی سخن مان با لشکرهای مسلمانان است که در قرارگاههایشان خوابیدهاند: ما از واقعیت شما سخت در تعجبیم؛ هرگاه حکام خائن شما را به کشتن مسلمانان دستور دهند، فوراً دست بهکار میشوید، اما هرگاه مسلمانان شما را به کمک و دفاع از خویش فراخوانند، از آنان و جنایتهاییکه در حقشان صورت میگیرد، چشمپوشی نموده و روی برمیگردانید و بهسان مردهگان سکوت اختیار میکنید. دلیلی را که ارائه میکنید، اطاعت از فرماندهان تان است، در حالیکه اطاعت نمودن از چنین سران و فرماندهانی، راهی است آشکارا به سوی منفور شدن در دنیا و عذاب دردناک در آخرت، که آنگاه به هیچوجه از شما دفاع نخواهند نمود، حتی اگر شما برای دفاع از آنان دست به کشتارهای بیشمار زده و خودتان در دفاع از آنان کشته شوید؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا﴾
[احزاب: 66-67]
ترجمه: روزیکه چهرههایشان را در آتش زیر و رو میکنند، مىگويند: ای کاش ما الله(سبحانه وتعالی) را فرمان میبردیم و پیامبر او(صلی الله علیه وسلم) را اطاعت میکردیم. پروردگارا ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند.
اما با وجود همه، باید گفت که شما هنوز فرصت دارید تا غفلتها و اعمال گذشتۀ تان را با نصرت دادن دین الله سبحانه وتعالی، جبران نمایید و برای اعادۀ حاکمیت اسلام در زمین سعی و تلاش کنید؛ روابط خویش با ظالمان و منافقان و کفار استعمارگر قطع نمایید تا شاید اینکار کفارهای به اعمال گذشتۀ تان باشد؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى﴾
[طه: 20]
ترجمه: و به يقين من آمرزندۀ كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست راهسپر شود.
سخن دیگر مان متوجه عامۀ مسلمانان است که مبادا از رحمت الله سبحانه وتعالی ناامید شوید! سرزمین شام همچنان سرزمین شام باقی خواهد ماند؛ زیرا این شام به فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم، مرکز و پایگاه اصلی دار اسلام است:
احمد در مسندش از جبیر بن نفیر روایت نموده که سلمه بن نفیل به آنان گفت: من نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفتم و وی به من فرمود:
«أَلَا إِنَّ عُقْرَ دَارِ الْمُؤْمِنِينَ الشَّامُ»
ترجمه: آگاه باش که مرکز اصلی دار اسلام، شام است.
و در روایت دیگری از نعیم بن حماد و وی از کثیر بن مره پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«عُقْرُ دَارِ الْإِسْلَامِ بِالشَّامِ»
ترجمه: مرکز اصلی دار اسلام، شام است.
آخرین سخن این است: شک نکنید که حزب التحریر پیشگامی است که هرگز به دنبالهرواناش دروغ نمیگوید، همگام و در میان امت به راه و فعالیتهایش ادامه میدهد، به فضل و مرحمت الله سبحانه وتعالی همچنان برحق ثابت و استوار باقی خواهد ماند و فکره و طرقهاش را هرگز تغییر نداده و تغییر نخواهد داد؛ زیرا از حقانیت آن مطمئن است، به قدرت پروردگارش تکیه نموده و عزت را در دین خویش جستجو میکند و از الله سبحانه وتعالی عاجزانه میطلبد تا وعدهاش را با دستان حاملین این حزب محقق نماید، آنجا که میفرماید:
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...﴾
[نور: 55]
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين(خود) قرار دهد، همانگونه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين(خود) قرار داد... .
و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم برای حزب و حاملین آن و تمام مسلمانان جهان تحقق پیدا نماید؛ ابوداوود طیالسی به نقل از حذیفه میگوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»
ترجمه: ...سپس حکومت جبری بوده و تا زمانیکه الله(سبحانه وتعالی) بخواهد، باقی خواهد ماند؛ سپس هرگاه خواست آن را از میان برمیدارد، سپس خلافت برمنهج نبوت خواهد بود.
راوی میگوید: رسول الله پس از گفتن این سخن، سکوت نمود. احمد این چنین روایت نموده:
«... ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ نُبُوَّةٍ ثُمَّ سَكَتَ.»
ترجمه: ...سپس حکومت جبری بوده و تا زمانیکه الله(سبحانه وتعالی) بخواهد، باقی خواهد ماند؛ سپس هرگاه خواست آن را از میان برمیدارد، سپس خلافت برمنهج نبوت خواهد بود و پس از آن سکوت نمود.
حزب مطمئن است که نصرت الله سبحانه وتعالی سر انجام فراخواهد رسید و الله سبحانه وتعالی تنها انبیاء و رسولان را نصرت نمیدهد؛ بلکه مؤمنین صادق را نیز نصرت میدهد و اینکه نصرت الله سبحانه وتعالی تنها در آخرت نه، بلکه در دنیا نیز عائد حال مؤمنین خواهد شد. او تعالی میفرماید:
﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾
[غافر: 51]
ترجمه: در حقيقت ما فرستادهگان خود و كسانى را كه گرويدهاند، در زندگى دنيا و روزىكه گواهان برپاى مىايستند، قطعاً يارى مىكنيم.
آن روز، مسلمانان شادمان از نصرت الله سبحانه وتعالی بوده و آنانیکه جنایت کردهاند، در دنیا طعم تلخ ذلت را چشیده و در آخرت با عذاب دردناک الهی مواجه خواهند شد، زیرا الله سبحانه وتعالی انتقام گیرندهای جبار، عزیز و مقتدر است.
حزب التحریر