چهارشنبه, ۲۹ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۰/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

شماره ۱۴۹ جریده" الرایة" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

  • هیأت رهبری جریده "الرایة" حلول سال جدید هجری "۱۴۳۹هـ.ق" را از صمیم قلب به تمامی امت اسلامی تبریک و تهنیت عرض نموده و از الله متعال استدعاء می دارد که این سال را سال تأسیس خلافت، سال تمکین(قدرت مندی) و سال آرامش و امنیت به مسلمانان بگرداند. الله متعال می فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله متعال به کسانی از شما که ایمان آورده  و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین(و حکمران) خواهد کرد همان گونه که کسانی را که پیش از ایشان بودند جانشین کرد(و حکمران ساخت). و دینی را که الله متعال برای آنان پسندیده است، حتماً برای آنان استقرار و اقتدار بخشد، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدل می سازد، تا(تنها) مرا بپرستند و چیزی را شریک من نگردانند و هرکس بعد از این(وعده راستین)، کفر ورزد پس آنان فاسقانند.

 الله متعال بخشنده و قادر بر این کار است.

  • سرمقاله: هجرت؛ زاد روز امت و ظهور دولت؛
  • پایداری اسطوره ای سرزمین شام و بر افروخته شدن خشم امریکا و هم پیمانان آن؛ از سلسله انتشارات امیر حزب التحریر عالم بزرگوار عطاء بن خلیل ابو رشته!
  • حکام آل سعود با پیروی از دستورات غربِ کافر به کجا خواهد رسید؛
  • حزب التحریر-ولایت سوریه: تظاهراتی را برای رد نمودن کنفرانس آستانه و تشکیل اردوی ملی، براه انداخت؛
  • حزب التحریر-اسکندینا فیا: هیأت هایی را به سفارت های پاکستان و اندونیزیا برای طلب کمک و همکاری به مسلمانان اراکان فرستاد؛
  • از درگاه سازمان ملل متحد گدایی می نمایند که ویران کننده سرزمین شان است!
  • دارفور: ستم دیده گانِ حکام و سرکشان؛
  • ثابت ماندن السیسی در خیانت اش به حق فلسطین و خواست اش بر وجود کیان یهود؛
  • اقتصاد جهانی نیاز به معالجات ریشه ای اسلام دارد نه به پیوند دادن و ترمیم نظام سرمایه داری؛
  • حزب التحریر در مالیزیا: تظاهراتی را برای نصرت و کمک به مسلمانان روهینگیا برگزار نمود؛
  • رایة و لواء(پرچم های سیاه و سفید با نوشته "لا إله إلا الله محمد رسول الله ") در اطراف "تل الجابیة" بلند می شود؛
  • تاریخ فتح اول دمشق را تذکر و فتح دومی را بشارت می دهند؛
  • قوانین عمومی فهم متون سیاسی و تحلیل های آن.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html



ادامه مطلب...

پایداری اسطوره ای سرزمین شام و بر افروخته شدن آتش خشم امریکا و هم پیمانان آن

  • نشر شده در حزب

(ترجمه)

مردم سرفراز سرزمین مبارک شام، با پایداری اسطوره ای خویش در برابر جنایت های بی شمار و ستمگری های بی حد و حصر امریکا و هم پیمانان آن، این قدرت های تا به دندان مسلح را سر افگنده و شرم سار نمودند. امریکا و هم پیمانان آن تلاش نمودند، با بکار بردن فشارهای نظامی و نیرنگ های سیاسی، مردم سرزمین شام را وادار به اطاعت از خود کنند؛ اما استقامت بی مثال شام، خشم آنان را بر انگیخته تر نموده و آنان را به حد جنون رسانیده است؛ طوری که به علاوۀ حملات وحشیانۀ هوایی، اینک حملات نظامی زمینی شان را نیز به شدت افزایش داده اند، به گمان این که می توانند، آنان را وادار به تسلیم شدن کنند.

امریکا در جریان شش سالی که از آغاز انقلاب سرزمین شام می گذرد، تمام امکانات گوناگونی را که در اختیار داشت علیه مردم این سرزمین به کار گرفت تا باشد آنان را وادار کند که در برابر حاکم ظالم شان سر تسلیم فرو آورده و حاکمیت وی را بپذیرند؛ اما با وجود آن و علی رغم به کارگیری تمام ابزار خونین و وحشیانه، بازهم موفق به بر آوردن این آرمانش نگردید. چنان چه نخست از موشک های هوایی و زمینی کارگرفت، سپس ایران و پس از آن روسیه را وارد میدان نمود. به همین ترتیب و به تدریج شبه نظامیان پیاده از کوچک تا بزرگ، گاه به نام دولت های منطقه ای؛ مانند: ترکیه و ایران و گاه به نام شبه نظامیان حزب ایران در لبنان، گاه آشکارا و گاه پنهان و پس از آن هم گروه های وابستۀ داخلی، همه و همه را مرحله به مرحله وارد صحنه نمود.

آن چه در این میان هم پیمانان امریکا را در این قضیه نگران نموده، این است که بحران سوریه یک بحران بین المللی نیست؛ بلکه این تنها امریکاست که اوضاع را در اختیار دارد، درست برعکس قضایای لیبیا و یمن. در عین حال قدرت های منطقه ای و همجوار سوریه نیز هرکدام به نحوی وابسته به امریکا می باشند، چه به عنوان مزدور و چه به صفت دنباله رو و وابسته؛ حتی آنانی که به شدت وابسته به انگلیس هستند؛ مانند اردن، نیز بر اساس پای بندی شان به سیاست انگلیس، موظف اند با امریکا مخالفت نکنند؛ بلکه تنها می توانند علیه امریکا در برخی موارد تشویش ایجاد کنند. از جانب دیگر، بسیاری از مخالفان داخلی با نظام، بر مبنای تعلیماتی که از امریکا فرا می گیرند، از پول های کثیف تغذیه نموده و علیه برادران خویش دست به سلاح می برند.

بخش دیگر قضیه، دسیسه هایی است که امریکا زیر نام آتش بس ها و توافقات پایان جنگ علیه مخالفان و انقلابیون به راه می اندازد، نه علیه حکومت بشار. هم چنین پول های کثیف و سلاح هایی که برای بعضی از گروه ها در بعضی موارد داده شده و در بعضی موارد از آنان دریغ می شود، نیز زیر تسلط امریکا قرار داشته و به اشارۀ آن حواله می گردد. در این اواخر هم شاهد فتنۀ دیگری هستیم که با نیرنگ و دسیسه های بی پایان شان مسألۀ مناطق کاهش نزاع را بر سر زبان ها انداختند؛ این در حالی است که طرف مقابل امریکا، هم پیمانان و مزدوران اش در این جنگ نابرابر، تنها یک تعداد گروه هایی نسبتاً بزرگی، به علاوۀ مردم مخلص سرزمین شام که با پروردگار، دین و امت خویش صادق و یک رنگ مانده اند.

این واقعیت به خوبی بیانگر آن است که قدرت مادی که دشمنان اسلام، اعم از امریکا، هم پیمانان و مزدوران آن و هم چنین منافقین در اختیار دارند، حرف آخر را نزده و در حل و فصل قضایا و در مسألۀ شکست و پیروزی، همه چیز به حساب نمی آید. به این ترتیب دیده می شود که امریکا، هم پیمانان و مزدوران اش در برابر مردم مخلص سوریه عاجز مانده و اینک از شدت خشم، دست به اعمال جنون آمیز می زنند، البته حق دارند که جنون آمیز عمل کنند؛ زیرا تمام امکانات شان را به کار انداختند تا  بتوانند اندکی خود را بر این مردم مخلص تحمیل نموده و ارادۀ آنان را از هم بپاشند؛ اما هرگز به این آرزو نرسیدند.

اینک به نظر می رسد، چاره ای جزء شدت بخشیدن به فعالیت های جنون آمیز نظامی برای شان باقی نمانده، فعالیت هایی که به حملات هوایی و بحری خلاصه نشده و این بار هجوم گستردۀ زمینی، با اشتراک اردوهای شان را نیز شامل می گردد، هجومی که بیانگر استعمار آشکارای نظامی را نشان می دهد؛ اما این استعمار را سرپوش دیگری گذاشته و نام آن را "مبارزه با تروریزم" گذاشته اند؛ در حالی که اصل و فرع تروریزم را خودشان تشکیل می دهند. لعنت الله سبحانه وتعالی بر آنان باد!

هم چنین بعید به نظر نمی رسد که این استعمار را آب و رنگ های دیگری نیز بدهند؛ از جمله: تأیید آن توسط سازمان ملل؛ چنان چه فضای حاکم در ششمین دور نشست های آستانه به تاریخ ۱۵ سپتمبر ۲۰۱۷م بیانگر این دو مسأله می باشد. سایت انترنتی العربیه نت به تاریخ یاد شده در مورد نشست های آستانه چنین گفت: «وزیر خارجۀ قزاقستان در کنفرانسی که روز جمعه به منظور اعلام بیانیۀ پایانی گفتگوهای آستانه برگزار گردیده بود، گفت: مدت کاهش تنش ها در مناطق مورد نظر، شش ماه بوده و امکان تمدید آن نیز وجود دارد. دور ششم گفتگوهای استانه وارد روز دوم شده و به گونۀ رسمی ادامه دارد. لازم به ذکر است که متخصصین دولت های روسیه، ایران و ترکیه که مسئول راه اندازی این گفتگوها می باشند، قبل از آغاز گفتگوها، یک سلسله دیدارهایی را انجام دادند.»

آژانس خبری ترکیه موسوم به اناضول از دست یابی به توافقی خبر داده که در آستانه در مورد حدود منطقه ای که در ادلب سوریه برای کاهش تنش در نظر گرفته شده، به دست آمده است. آژانس یادشده علاوه نمود: «گفتگوها در خصوص نیروهایی که در منطقۀ ادلب منتشر خواهند شد، ادامه خواهد یافت.» رئیس جمهور قزاقستان در نخستین روز نشست آستانه اعلام نمود که: «در صورت توافق شورای امنیت، کشورش حاضر است به سوریه نیروی صلح اعزام نماید.» صفحۀ انترنتی اورنت نیز به تاریخ ۱۴سپتمبر ۲۰۱۷م اظهارات نظر بایوف را که روز پنج شنبه در آستانه و در یک کنفرانس خبری و همزمان با راه اندازی ششمین دور گفتگوهای آستانه مطرح نموده بود، منتشر کرده و به نقل از وی چنین نوشت: «اگر سازمان ملل متحد در خصوص ارسال نیروهایی از این نوع تصمیم بگیرد، ما به عنوان عضو این سازمان قادر خواهیم بود که نیروهای مان را برای مشارکت به آن جا اعزام نماییم.»

آن چه از این اظهارات به خوبی بر می آید این است که رنگ و بوی زیاد نظامی دارد؛ زیرا پیوند دادن ادلب به این کشمکش ها با سایر مناطق متفاوت می باشد؛ چنان چه مبارزینی را در این شهر گرد آورده اند که آنان را تروریست و غیر میانه رو می نامند، مبارزینی که آنان را به بهانه هایی؛ مانند: آتش بس وغیره در یک جا جمع کرده اند. این مسأله در اظهارات مسئولین بعضی از دولت های همجوار یاد شده، به ویژه ترکیه که در حال لشکرکشی به جانب ادلب می باشد، نیز شنیده شده، چنان چه آژانس خبری اسپوتنیک به تاریخ ۱۷ سپتمبر ۲۰۱۷م گفت: «یکی از مسئولین محلی شهر کیکیس در مرز با سوریه گفت که این شهر، از یک هفته به این طرف شاهد تحرکات گستردۀ نظامی بوده و نیروهای مسلح ترکیه از حدوداً یک هفته بدین سو سرگرم اعزام تجهیزات نظامی به مرز سوریه می باشند. یکی از سربازان اردوی ترکیه نیز که در مرز با سوریه خدمت می کند، به اسپوتنیک گفت: «سه روز می شود که اردوی ترکیه در حال اعزام نیروها و تجهیزات اش به شهر ریحانه از مربوطات ولایت اسکندرون در مرز با شهر ادلب سوریه می باشد.»

این به علاوۀ اشاره؛ بلکه اظهارات صریحی است که رئیس جمهور قزاقستان در مورد مداخلۀ نظامی پس از فیصلۀ سازمان ملل داشت. روشن است چنین اظهاراتی زادۀ فکر خود حاکم قزاقستان نیست؛ زیرا جایگاه و قدرت او در حدی نیست که چنین اظهاراتی را مطرح کند. پس این معلومات و دساتیری است که از جانب امریکا و هم پیمانان اش به وی داده می شود. بناً به نظر می رسد، امریکا در عین حالی که زمینۀ تنفس مصنوعی را برای بشار اسد و نظام اش فراهم می آورد، در عین حال سرگرم ساختن بدیلی نیز برای وی بوده، در حدی که اینک به صراحت سرگرم برنامه ریزی برای اشغال نظامی زیر نظام "مبارزه با تروریزم" و به "فیصلۀ سازمان ملل" می باشد تا بتواند از این طریق مردم سرزمین شام را وادار کند که به حاکمیت جدید سیکولری تن دهند. به گمان این که دشمنان الله سبحانه وتعالی توان چنین کاری را خواهند داشت، بی خبر از آن که این گمان و آرمان شان نیز به خواست الله سبحانه وتعالی و به سان آرمان های قبلی شان با خاک یک سان خواهند شد.

ای مردم صادق سرزمین شام! بدون شک شما توانسته اید، امریکا را با تمام هم پیمانان و مزدوران اش با اراده های آهنین و اخلاص پاک تان به پروردگار جهانیان، سخت مغلوب و سر افگنده نمایید، این پایداری و سرفرازی اسطوره ای را شما در حالی نصیب شده اید که تنها شماری گروه های نسبتاً بزرگی را از نظر تعداد در اختیار داشته اید، گروه هایی که به صورت پراگنده این جا و آن جا و بدون رهبری سیاسی واحد و منسجمی که آنان را سامان بخشد، در برابر بزرگ ترین قدرت های روز می جنگند. حالا تصور کنید که اگر این گروه های پراگنده کنار هم جمع شده و ظاهر و باطن خویش را با نور برآمده از اسلام آرایش دهند، چگونه دست آوردها و پیروزی هایی را نصیب خواهند شد؟!

مسألۀ دیگر، گروه ها و جبهاتی اند که از پول های کثیف تغذیه می شوند، در میان خود و علیه یک دیگر می جنگند و دشمن سرزمین و مردم خویش را فراموش کرده اند، توصیۀ ما به شما این است که این گروه ها برادران و فرزندان شما هستند، پس دست آنان را گرفته و به جانب جبهۀ حق و ایمان بکشید و نگذارید به دشمنان اسلام تکیه کنند. بدانید که این دو مسأله، یعنی نبود رهبری واحد سیاسی که گروه های متعدد را کنار هم جمع نموده و آنان را رهبری نماید و تکیه نمودن برخی از گروه ها به دشمنان اسلام و وابسته شدن شان به پول های کثیف، این دو مسأله بسان شکافی است که دیوار داخلی شما را در خطر انداخته و تهدید به فروپاشی می کند. بستن این شکاف کار شما و در دست شماست، پس آن را جدی گرفته و توجه لازم را نسبت به آن به خرج دهید.

ای مسلمانان در سراسر جهان! آگاه باشید که امریکا و هم پیمانان آن در تلاش استحکام بخشیدن مداخلۀ نظامی شان زیر نام های جدید می باشند، مداخلۀ نظامی که به حملات هوایی و نیروهای ویژه و مشوره دهی متخصصان نظامی شان خلاصه نمی شود؛ بلکه چیزی شبیه لشکرکشی تمام عیار بوده و نام های فریبنده ای برای آن برگزیده اند(مبارزه با تروریزم و فیصلۀ سازمان ملل). این مسأله بسیار خطرناک بوده و سراسر منطقه را مجدداً به حالت استعمار نظامی قدیم؛ اما با لباس جدید و مدرن برخواهد گرداند.

به یاد داشته باشید که اگر آنان در استحکام این استعمار قدیم با لباس جدیدشان در سرزمین شام موفق گردند، این سرزمین تبدیل به گذرگاهی خواهد شد که استعمارگران با استفاده از آن به سایر مناطق نیز نفوذ مستقیم خواهند نمود و آنگاه است که هیچ گونه تحرک و تلاشی برای نجات، فایده ای نخواهد داشت و هیچ پشیمانی نیز سودی به بار نخواهد آورد. بدانید و آگاه باشید که این یک مسألۀ سرنوشت ساز بوده و چنان که تصور می کنید، بی اهمیت نیست و اهمیت این را دارد که با جدیت کامل و با تدابیر دقیق و تفکر عمیق به آن بپردازید.

آن چه به دشمنان خون خوارتان جرأت داده تا علیه شما دندان تیز کرده و بر شما بتازند، این است که مدت هاست بنای خلافت از هم پاشیده و در حال حاضر این نظام الهی برپا نیست تا شما را زیر چتر فولادین اش پناه دهد. اینک برپایی و ساخت مجدد بنای خلافت نیاز اصلی و مسئولیت بزرگ شما به شمار می رود، شمایی که توان این کار را دارید، به ویژه آن عده کسانی که قدرت و امکانات بیشتری در اختیار دارند تا تکانی به خود داده و بر خیزند و حکام خاین و مزدوری را که بر شانه های امت نشسته و شب و روز از کفار استعمارگر دستور می گیرند.

شما مسئولیت دارید، این حکام خاین و مزدور را از اریکه های قدرت دروغین و تزویر شده پایین کشیده و آنان را به خاک ذلت اندازید و به این ترتیب پیمان های ننگین شان با کفار را از هم بدرید و آنگاه است که اصول و قوانین مکارانۀ دشمنان اسلام هیچ دردی را از آنان مداوا نخواهد نمود.

﴿وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا...﴾

[حشر: ۲]

ترجمه: و ايشان هم گمان می بردند كه دژهاي شان آنان را از عذاب الله(سبحانه وتعالی) بدور می دارند؛ اما الله(سبحانه وتعالی) از جانبی به سراغ شان رفت كه فكرش را نمی كردند...

ای مردم سرزمین شام و ای مسلمانان سراسر جهان! دیدید که دشمنان شما با وجود امکانات فراوان مادی که در اختیار دارند، هرگز موفق نشدند که در جریان این سال ها شما را وادار نمایند تا در برابر برنامه ها و اهداف شوم شان سر تسلیم فرود آورید. استقامت و پایمردی شما به کمک و توفیق الهی ثابت نمود که عزم و ارادۀ دشمن بسیار شکننده و ضعیف است و با وجود بر خورداری از امکانات هنگفت مادی، دل های شان مملو از ترس و وحشت اند. آنان در رویارویی با شما ضعیف و بزدل اند؛ اما نباید فراموش نمود که انسان های بزدل و ترسو می توانند از شکاف هایی که در دیوار دشمن خویش می بینند، استفاده نموده و زمینۀ فروپاشاندن این دیوار را فراهم آورند و سپس ادای شیر و شجاعت را در آورند، نه این که خود شجاعت شیر را داشته باشند؛ بلکه به دلیل این که توانسته اند، شکاف موجود در دیوار دشمن شان را بزرگ تر نموده و زمینه فروپاشی آن را فراهم آورند.

می دانید که پیشوای صادق و مخلص هرگز به دنباله روانش دروغ نمی گوید و حزب التحریر به عنوان چنین پیشوایی به شما هشدار داده و شما را بیم می دهد که مبادا بگذارید این شکاف بزرگ تر شود و دیوارتان از هم فروپاشد؛ بلکه هرچه عاجل تر این شکاف را با احکام ناب اسلام برای همیشه فرو بسته و دیوارتان را استحکام بخشید. بدون شک صلاح کار آخر این امت همانی است که اول آن را اصلاح نمود. حاکمیتی که بر مبنای اسلام و لشکرهایی که در راه الله سبحانه وتعالی به حرکت در آورده شوند وبس. شک نکنید، هشدار و بیمی که حزب التحریر متوجه شما می کند، ان شاء الله سعادت و عزت دنیا و آخرت را برای شما به بار خواهد آورد.

﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾

[صف: ۱۲]

ترجمه: تا گناهان تان را بر شما ببخشايد و شما را در باغ هايى كه از زير[درختان] آن جوي بارها روان است و[در] سراهايى خوش و بهشت هاى هميشگى در آورد اين[خود] كاميابى بزرگ است.

﴿وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾

[صف: ۱۳]

ترجمه: و[رحمتى] ديگر كه آن را دوست داريد يارى و پيروزى نزديكى از جانب الله(سبحانه وتعالی) است و مؤمنان را[بدان] بشارت ده.

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾

[ق: ۳۷]

ترجمه: در این تذکّری است، برای آن کس که عقل دارد، یا گوش دل فرادهد؛ در حالی که حاضر باشد!

حزب التحریر

ادامه مطلب...

آیا بشار واقعاً برنده جنگ سوریه است؟

(ترجمه)

خبر

استیفن دی مستورا نماینده ی ویژه ی سازمان ملل در یک نشست خبری در قزاقستان بیان داشت: «باید گفتگوها را با گروه های شورشی در سوریه متوقف کرد و حالا وقت آن فرا رسیده که گروه های مخالف درک کنند که ناکام جنگ طولانی شش و نیم ساله ی سوریه بوده اند.» به گفته ی وی، این پیام برای جناح های مخالف کاملاً واضح است؛ اگر آن ها می خواستند درین جنگ پیروز شوند، بدون شک این توان را نداشتند و در نهایت به صلح تن خواهند داد. اگر کسی این اظهارات را با واقعیت موجوده بررسی نماید، در خواهد یافت که برای داخل شدن در مناطق سوریه باید راه طولانی را بپیماید.

تبصره

از زمان سقوط شهر حلب در ماه جنوری ۲۰۱۷م، بشار اسد اعلام نمود که با وارد نمودن ضربه ی سنگینی به گروه های شورشی به پیروزی نایل شده ایم. مردم این شهر همراه با گروه های مخالف دولت که قبلاً توسط ترکیه حمایه ی تسلیحاتی می شدند، متأسفانه این بار تنها گذاشته شدند. با سپری نمودن ماه ها محاصره ی طولانی، ساکنین و مخالفین در این منطقه، چاره ای جز پذیرفتن شرایط بشار اسد و حامیان وی، به ویژه زمانی که ترکیه در اساسی ترین شرایط دست از حمایت آن ها برداشت، نداشتند. از هنگام محاصره ی شهر ادلیب، این شهر یگانه منطقه ای بود که در دسترس جنگجویان مخالف دولت قرار داشت.

هنگامی که بشار اسد به پیروزی موقت در شهر حلب دست یافت، نباید از این حقیقت چشم پوشی کرد که این رژیم برای کنترول سرتاسری شهر دمشق به کمبود نیروی مسلح مواجه گردید. اگر دقیق بررسی گردد، از زمان سقوط شهر حلب شیوه جنگ تغییر کرده و مربوط به این رژیم می شود که چگونه منافع اش را در چنین شرایط تحکیم می کند.

بیشترین نبردها از هنگام سقوط شهر حلب، میان نیروی SDF ترکی و داعش در مناطق رقه و دَیرالزور اتفاق افتاده است. درین نبردها بعضی نظامیان سوری ارتش را ترک و شمار زیاد آن ها به مرگ مواجه گردیدند که روی این دلیل، آن ها به کمک نیروهای نظامی ایران و روسیه نیاز پیدا کردند. اگر  به این وضعیت دقیق دیده شود، اصلاً امکان ندارد که رژیم سوریه کنترول سرتاسری را در این سرزمین کسب کرده باشد و این خود دلالت بر عدم پیروزی رژیم بشار اسد می کند. ضمناً رژیم سوریه برای برنده شدن درین جنگ، اکثریت نیروی خود را نیز از دست داده است.

در ماه می ۲۰۱۷م، یک توافق نامه میان کشورهای روسیه، ایران، ترکیه و گروه های مخالف دولت به امضاء رسید تا حقیقت این جنگ معلوم گردیده و بتوانند همه ی آن ها به یک راه حل مناسب برسند. هم چنان در چهارمین بار کنفرانس آستانه مبنی بر امنیت مناطق جنگ زده موافقه صورت گرفت تا این که ساحات ناامن و جنگی به ساحات امن تبدیل شده و در مرزهای این مناطق کمر بند های امنیتی و پوسته های نظامی ساخته شوند که از وارد شدن افراد ملکی غیر مسلح، موترهای حامل کمک های بشر دوستانه و ادامه پیشرفت های اقتصادی اطمینان حاصل گردد.

تمام این مناطق توسط ایران، ترکیه و روسیه کنترول خواهند شد. ازین اقدام، واضح دیده می شود که رژیم سوریه قادر به تحکیم مناطق در سرتاسر سرزمین نبوده و هم چنان توانایی مقابله و جنگ را در مقابل گروه های مخالف دولت از دست داده است. این بدین معنی است که رژیم سوریه یک بار دیگر بعضی مناطق قلمرو خود را از دست خواهد داد. اگر عمیقاً دیده شود، علت نگرانی قدرت های جهانی و منطقوی بالای سوریه و فراهم کردن حمایت سیاسی برای بشار اسد، دسترسی و کنترول مناطق سوریه توسط آن ها است. لهذا برای پیروز گردانیدن وی از هیچ نوع حمایت و کمک در این زمینه دریغ نمی ورزند.

حقیقت امر این است که استیفن دیمستورا نماینده ی ویژه سازمان ملل، نتوانست که برای سوریه راه حل سیاسی را جویا شود. راه حل های سیاسی که در آستانه، ژینو و ریاض برای حل این معضله اتخاذ گردیده بود، بر ختم شورش ها و حفظ رژیم در دمشق دلالت می کرد؛ اما در همه این نشست ها هیچ یکی از نماینده های گروه های مخالف دولت خواسته نشده بود، به همین دلیل تمام جلسات و گفتگوها به ناکامی انجامید. در حقیقت قدرت های جهانی بعد از حمایت همه جانبه ی نیم دهه ای از رژیم بشار اسد، از پیدا نمودن راه حل واقعی برای مردم سوریه عاجز مانده است.

با در نظر داشت همه کوشش ها و تلاش های قدرت های جهانی برای خاموش نمودن انقلاب سوریه، حالا بدین نتیجه می رسیم که آن ها قادر به کنترول و حل کردن مشکلات نبوده و نخواهند بود.

نویسنده: عدنان خان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

دیگر نباید چرندیات خصمانه ترامپ را تحمل کرد! Featured

  • نشر شده در پاکستان

از دوستی با قدرت های خارجی که دشمنان سرسخت اسلام و مسلمین اند، رو گردانیده و به کمک کسانی بشتابید که در دشمنی با این قدرت ها قرار دارند!

(ترجمه)

مقامات کنونی پاکستان باید بلا فاصله توسط افسران مخلص نیروهای مسلح این سرزمین کنار گذاشته شوند تا شر و ضرر بیشتر که در دوستی با امریکا متوجه مسلمانان می گردد، جلوگیری شوند.

قبل از سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۱ سپتمبر سال جاری که مطابق با تمام اهداف مهم سیاست خارجی امریکا برای پاکستان بود، شهید خاقان عباسی نخست وزیر پاکستان، پیش از شورای روابط خارجی امریکا(CFR) اعلام کرد: «ما با ایالات متحده امریکا متعهد هستیم و هم چنان با آن ها تعهد می کنیم تا هر گونه اختلافاتی را که پیش می آید بر طرف کنیم.» پاکستان به اندازه کافی در هماهنگی با دولتی قرار دارد که نه تنها دشمن سرسخت اسلام و مسلمانان است؛ بل دیگران را نیز در این زمینه همکاری می کند. دوستی با امریکا آتش فتنه را از طریق معرفی ارتش و اطلاعات خصوصی اش در پاکستان شعله ور ساخته است که عملیات پرچم نادرست، بمب گذاری و قتل را برای اهداف بیشتر منطقه ای امریکا فراهم کرده است.

این امر نشان دهنده بهره برداری از نیروهای مسلح غیور پاکستان در عملیات برای تأمین امنیت عساکر بزدل امریکایی از مقاومت طالبان مسلح در افغانستان می باشد. این تضمین کننده بهره برداری فعلی از اطلاعات زیرکانه ما در برقراری یک توافق سیاسی در افغانستان به منظور تحت پوشش قرار دادن این سرزمین برای ادامه حضور امریکا در آستانۀ یگانه قدرت هسته ای مسلمان در جهان است. دوستی با امریکا باعث شده است که پاکستان امنیت حضور وی را در افغانستان تضمین کند، در حالی که دولت پاکستان و امریکا هر دو، حضور هند در این کشور را تقویت می کنند و از تجاوز وحشیانه آن به مسلمانان کشمیر اشغال شده حمایت می کنند.

رژیم پاکستان ادعا می کند که تلاش دارد تا بدیلی دیگری را در عوض حاکمیت امریکا پیدا کند؛ در حالی که هماهنگی با قدرت خارجی دیگر که دشمن اسلام و مسلمانان باشد و دیگران را در دشمنی با اسلام همکاری نماید، اصلاً راه حل نیست. چین از جمله کشورهای است که در دشمنی با ترکستان شرقی قرار داشته و مسلمانان این دیار را از گرفتن روزه ماه مبارک رمضان، رفتن به مسجد و گذاشتن ریش باز می دارد. چین از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی حامی رژیم میانمار و حتی از استبدادگرانی که مسلمانان روهینگیایی را قتل عام می کنند، می باشد. با توجه به دهلیز اقتصادی چین و پاکستان(CPEC) که قبلاً مالکیت منابع کلیدی چینایی  ایجاد کرد، نه تنها که نقش مؤثری در این زمینه بازی نمی کند؛ بل باخت این بازی را نشان می دهد.

پیش از این، CPEC علاوه بر قرض های عظیم قدرت ها وسازمان های استعماری، پاکستان را حتی بیشتر در قرض ها خارجی غرق کرده است.  از طریق CPEC، این رژیم وابستگی خود را به واردات و تلاش ها، چینایی نشان داده است که بیشتر باعث آسیب زدن به کشاورزی و صنعت محلی در پاکستان می شود. پس چرا مسلمانان باید از یک سوراخ دوبار گزیده شوند و وابسته به کشورهای کفری خارجی باشند، آیا یک بار بس نبود؟

ای مسلمانان پاکستان! مسلمان هرگز نباید توقع امنیت و رفاه را در دوستی با قدرت های خارجی که در دشمنی با اسلام و مسلمانان هرگز کوتاه نمی آیند، داشته باشد و از دیگران به این کار طلب استعانت کند؛ زیرا الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

[ممتحنه: ٩]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه های تان بیرون راندند، یا به بیرون ‌راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است.

مسلمانان هرگز نمی توانند در هماهنگی با قدرت های متخاصم از اهل کتاب و یاهم مشرکین توقع خیر داشته باشند؛ چون هر توقعی از آن ها به شر و ضرر مسلمانان تمام می شود. الله سبحانه وتعالی در این مورد می فرماید:

﴿مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾

[آل عمران: ١٠٥]

ترجمه: کافران اهل کتاب، و(هم چنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی الله(سبحانه وتعالی) خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی که الله(سبحانه وتعالی) رحمت خود را به هر کس بخواهد اختصاص می دهد و الله(سبحانه وتعالی) صاحب فضل بزرگ است.

بنابر این، زمان آن فرا رسیده است که مسلمانان با تأسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت به این فرهنگ دوستی با قدرت های کافر خارجی پایان دهند. دولت اسلامی، یگانه دولتی است که با یک پارچه کردن دولت های فعلی مسلمانان زیر حاکمیت خلافت و ایجاد حمل و نقل، ارتباطات و روابط هسته ای در بین سرزمین های پهناور و پر منابع اسلامی، قدرت را برای امت اسلامی فراهم می کند. علاوه بر وابستگی به فن آوری و سرمایه گذاری خارجی، خلافت اسلامی خود به شدت در ایجاد یک صنعت سنگین وقوی از جمله در تولید موتور، ماشین آلات سنگین و اسلحه به طوری که اقتصاد به وجه احسن سری پای خود ایستاده شود و ظرفیت رهبری جهان را داشته باشد، سرمایه گذاری هایی را خواهد کرد.

در واقع، اگر کشوری کوچکی به اندازه کوریای شمالی می تواند در مقابل چرندیات مغرضانه ترامپ اعلام مبارزه کند، بدون شک اگر آفتاب خلافت طلوع کند، توانایی آن را دارد که قدرت تمام امت مسلمه را زیر تسلط خود قرار دهد. بنابراین، همین اکنون یک جا با حزب التحریر بپا خیزید و از برادران، پدران و پسران تان در نیروهای مسلح پاکستان برای بر پایی دوباره خلافت بر منهج طلب نصرت کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم؛ قصه غار، عنکبوت و کبوتر نه؛ بلکه دولت، رهبری و امامت است

(ترجمه)

خبر

روز پنج شنبه ۲۱ سپتمبر ۲۰۱۷م اول ماه محرم سال ۱۴۳۹هـ.ق است.

تبصره

بسیاری از علماء، خطباء و مدرسین در شروع هر سال جدید هجری، در مورد مسئله هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم از مکه به مدینۀ منوره از زوایای مختلفی صحبت می کنند؛ اما بسیاری از آنان از واقعیت این رویداد و تغییراتی که این حادثۀ بزرگ برای امت به بار آورده، بدور بوده و بی خبر اند.

بدون شک واقعۀ هجرت زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم مشابهت زیادی به روزگار ما دارد؛ در آن زمان دو قدرت بزرگ؛ فارس و روم، بود و عرب چیزی نداشت. قبایلی بودند که اکثر اوقات به گردش و مهاجرت در صحراها می رفتند و بسا اوقات به خاطر آب می جنگیدند. مکۀ مکرمه که بنام "ام القری" یاد می شد، بنیاد و پایگاه بت پرستی بود. درست هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم پس از آن صورت گرفت که پیشنهادات فریبنده ای برای آن حضرت صلی الله علیه وسلم، صورت گرفت. چنان چه برایش قدرت، ثروت و همه چیز پیشنهاد گردید؛ ولی آن حضرت این پشنهادات را رد کرده و مسیر رسالت و ابلاغ اش را ادامه داد، او در برابر این پیشنهادات، برای کاکایش گفت:

«يا عم، والله لو وضعوا الشمس في يميني، والقمر في يساري على أن أترك هذا الأمر حتى يظهره الله، أو أهلك فيه، ما تركته»

ترجمه: ای کاکا! قسم به الله(سبحانه وتعالی) اگر آفتاب را در دست راستم و مهتاب را در دست چپم بگذارند تا از دعوت خود دست بردارم، هرگز بر نخواهم داشت تا این که الله(سبحانه وتعالی) این دین را غالب سازد، یا درین راه نابودم گردم.

این شرایط قبل از هجرت بود، طوری که مکه دیگر بستر مناسبی برای دعوت پیامبر صلی الله علیه وسلم نبود، پس مناسب بود که دعوت ازین شهر و ازین جامعه به شهر و جامعۀ دیگری که بستر مناسبی برای این دعوت بوده و مردم آن را حمایت کنند، انتقال داده شود که یقیناً آن جا مدینۀ منوره بود.

واقعیت مکه در آن روز، با واقعیت امروز ما از این قرار است: امروزه دولت اسلامی وجود ندارد؛ چنان چه در مکه وجود نداشت. طغیان و ستم حکومت های طغیانگر و ستم پیشه(امریکا، روسیه و چین) گلوی بشریت را گرفته، چنان چه در آن زمان، فارس و روم چنین بودند. هم چنان دولت های ضعیف و بی اراده امروزی به رهبری حکام مزدور؛ مانند قبایل عرب آن زمان می باشد. دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین، امروز نقش قبایل یهود مدینۀ منوره دیروز را بازی می کند.

امروز دعوت گران مخلص و باتقوی از فرزندان این امت بزرگ، مردانی هستند که مهم ترین هدف امت را حمل می کنند؛ چنان چه رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب بزرگ اش، این امر مهم را حمل نموده و برای رسیدن به این هدف، قربانی های بزرگ دادند و هرگز شکنجه و ظلم ظالمین و... موانع مانع راه شان نگردید؛ پس چیزی که به آن زمان مشابهت دارد، این است که دعوت گران امروزی طریقه رسول الله صلی الله علیه وسلم را به خاطر تغییر اوضاع جاهلیت و اساس گذاری پایه های دولت اسلامی تعقیب می کنند، دولتی که تحقق حق، عدالت و خیر و برکت و... نعمات را همراه دارد.

چیز دیگری که به آن زمان مشابهت دارد، این است که امروزه همه کشورهای کفری بر حاملین مخلص دعوت فشار وارد می کنند، و هم چنان آن هایی که فریب ثقافت غربی را خوردند، عرصه را بالای دعوت گران تنگ ساختند. دقیقاً این دعوتگران مثل حضرات عمار و یاسر و خبیب و بلال و... رضی الله عنهم اند. هرچند که شکنجه و فشار بالای دعوت گران می آورند؛ ولی این دعوت گران با نزدیک بودن به دولت خلافت راشده بر منهج نبوت خوشحال اند؛ چنان چه این حادثه بین رسول الله صلی الله علیه وسلم و قبایل اوس و خزرج اتفاق افتاد. این قبایل(اوس و خزرج) که به دست حضرت مصعب بن عمیر رضی الله عنه در مدینه مسلمان شدند و سپس به خاطر نصرت و یاری رسول الله صلی الله علیه وسلم و دعوتش شتافتند. در نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند تا دعوت آن حضرت را به دیار خودشان به خاطر تأسیس دولت اسلامی انتقال دهند تا آن که مدینۀ منوره را به قدوم رسول الله صلی الله علیه وسلم منور ساختند و آن را پایتخت دولت اسلامی قرار دادند.

در جریان مقایسه بین گذشتۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش از مهاجرین(آن هایی که حاملین دعوت) بودند و انصار (آن هایی که اهل قوت و نیرو بودند) و بین کسانی که امروزه به خاطر برپایی دولت اسلامی و عزت دین اسلام کار می نمایند(حاملین دعوت) و کسانی که از مسلمانان توانمندی در جهان اسلام دارند(اهل قدرت و نصرت) از افسران ارتش ها و رهبران جوامع در جهان اسلام، درین میان کاملاً واضح می شود که عناصر تأسیس دولت مشابهت کاملی به زمان مکی دارد، و یقیناً ما نشانه های تغییر را به صورت واضح مشاهده می کنیم و نشانه های طلوع سپیده دم صبح پیروزی را به اذن الله سبحانه وتعالی نزدیک می بینیم. پس ای اهل قوت و نیرو، شما یاران دین الله سبحانه وتعالی هستید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ

[صف: ۱۴]

ترجمه: ای مؤمنان! ياران(دين) الله باشيد، همان گونه كه عيسی پسر مريم به حواريون گفت: چه كسانی از ياران من برای(ياور دين) الله خواهند بود؟ حواريون گفتند: ما جملگی ياران(دين) الله خواهيم بود.

بلی، نصرت و یاری دعوت بالای شما فرض است، برای تان جایز نیست که نصرت دین الله سبحانه وتعالی را ساعتی به تعویق اندازید، بدانید که برای شما جایز نیست که زنده گی و ترس از ظلم ظالمین را بر نصرت دین الله سبحانه وتعالی ترجیح دهید. عاملین به سوی خلافت راشده را نصرت و یاری کنید و انصار امروز باشید؛ مانند این که اهل مدینه انصار دیروز بودند. این افتخار بزرگ نصیب چه کسی خواهد شد و به دست چه کسی عزت اسلام و مسلمین به دست خواهد آمد؟ چه کسی از شما برای جلب رضایت پروردگار پیروز خواهد شد و چه کسی با صادقین خواهد بود؟ الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾

[مائده: ۱۱۹]

ترجمه: در روز قيامت الله(سبحانه وتعالی) می گويد: امروز روزی است كه تنها درستی كردار و درستی گفتار راستگويان( در دنيا، هم اينك در عقبی) بديشان سود می رساند. برای آنان باغ هایی(از بهشت) است كه در زير درختان آن جويبارها روان اند.

نویسنده: رولا ابراهیم از ولایه سوریه

ادامه مطلب...

نسل کشی مسلمانان روهینگیا پیوسته خلای اخلاقی دموکراسی را نشان می دهد

(ترجمه)

خبر

دفتر نماینده گی پناهنده گان سازمان ملل به روز جمعه ۸ سپتمبر سال جاری اعلام نمود که حد اقل ۲۷۰ هزار مسلمانان روهینگیایی در دو هفته گذشته از زیر یوغ استبداد دولت راخین در میانمار فرار کرده اند تا از خون ریزی و قتل عام شان که توسط نظامیان مسلح بودایی در این منطقه صورت می گیرد، رهایی یابند که این تقریباً معادل یک سوم حصه مسلمانان روهینگیا در میانمار است.

بر اساس آمار سازمان ملل، تا حال ده ها هزار تن از مسلمانان به دلیل میزان خشونت هایی که با آن روبرو هستند، از این کشور فرار کرده اند. یانگی لی، گزارشگر ویژه سازمان ملل در حقوق بشر برای میانمار به روز جمعه گفت: «از ۲۵ اگست به این سو حداقل هزار تن در نتیجه خشونت ها کشته شده اند.» هم چنان وی تأکید نمود که این رقم به احتمال زیاد ناچیز است. در کنار این مرگ و میرها توسط رژیم میانمار و تروریست های بودایی، رسانه ها نیز گزارش داده اند که ده ها تن از زنان و کودکان روهینگیایی که می خواستند، از زیر بار خشونت ها توسط قایق به بنگله دیش فرار نمایند، غرق شده اند.

یک تن از نگهبانان مرزی بنگله دیش به CNN گفته است که به روز چهارشنبه ۶ سپتمبر تنها ۸ تن از اجسادی را در ساحه ی بنگله دیش از کنار رودخانۀ ناف دریافت کرده اند که نیمی از آن ها را کودکان تشکیل می دهند. گزارشات نشان می دهد که ماین گذاری های زمینی در مسیر فرار پناهنده گان روهینگیایی توسط نظامیان میانمار در مرزهای این کشور با بنگله دیش به طور جدی تعدادی از کودکان را زخمی کرده است.

تبصره

علی رغم شواهد روشن در مورد مبارزۀ وحشیانه ی نسل کشی و پاکسازی قومی توسط ارتش خون خوار میانمار علیه مسلمانان روهینگیا، آن سان سوچی رهبر بالفعل میانمار، عروسک غربی و قهرمان دموکراسی، مکرراً از خشونت علیه مسلمانان در این کشور انکار نموده و گفته است: «وضعیت آن گونه که بسیار بد به نظر می رسد، نیست.» او هم چنین تلاش کرده است که این قتل عام غیرنظامیان بی گناه مسلمان را با پوشش جعلی تحت نام مبارزه علیه تروریست ها توجیه کند. در همین حال، انجام چنین فجایع مرگ بار و درد بر انگیز برای رژیم خون خوار میانمار و دولت های دموکراتیک، جزء یک تجارت معمولی چیزی بیش نیست. دولت های دموکراتیک به رغم مشارکت شان در خون ریزی مسلمانان توسط رژیم میانمار، به حمایت از سوچی، برخاسته و از هرگونه کمکی دریغ نمی کنند، ارتباط شان را با این رژیم رد نموده و طوری نشان می دهند که گویا هیچ گونه رابطه ای در نسل کشی مسلمانان روهینگیا توسط رژیم خون خوار و مستبد میانمار ندارند.

همه این ها یک بار دیگر چهره ی زشت واقعی نظام دموکراتیک دست ساخته بشر را نشان می دهند و آن گاه که منافع شان در معرض خطر قرار گیرند، ظلم و سلاخی مسلمانان بی گناه را نادیده می گیرند. این نشان دهنده خلای نظام کاذب است که خود را به عنوان قهرمان حقوق بشر معرفی می کند. این در حالی است که  کشتار جمعی هم زمان مسلمانان، تخریب کل روستاها و اخراج بیش از یک چهارم حصۀ نفوس(یک میلیون غیرنظامی بی گناه) از خانه های شان طی یک یا دو هفته به دلیل مبارزۀ وحشیانه و خشونت علیه شان، به عنوان یک واقعیت ناخوشایند که نباید منافع سیاسی و اقتصادی نظام خون خوار میانمار را در معرض خطر قرار دهد، به نمایش گذاشته می شود.

حتی استفاده از اصطلاح "نسل کشی" یا "پاکسازی قومی" توسط آن دسته از سیاست مداران و رهبرانی که از این نظام دموکراتیک حمایت می کنند، پشت پرده ی سیاسی داشته و بر اساس منافع سیاسی استوار می باشد؛ در حالی که واقعیتی که باید در نظر گرفته شود، نادیده گرفته می شود.

امروزه دولت های دموکراتیک در جهان این قتل های عام را می بینند، فریاد زنان و فرزندان بی گناه را می شنوند و پا روی پا گذاشته بی عدالتی های عجیب و غریب و استبدادهای گوناگون را که از دیدن آن مو در بدن راست می شود، نظاره می کنند و با کمال بی حیایی طوری تظاهر می کنند که گویا خیر و خیریت باشد و اصلاً چیزی را ندیده اند. ایشان بر اساس عقیده ای که نسبت به ایدیولوژی غیر انسانی سرمایه داری دارند، نمی خواهند زنده گی بی گناهان را که روزانه قتل عام می شوند، نجات دهند. با این حال، آن ها ادعا می کنند که دموکراسی نظام متمدن است و نظام اسلامی-که حفاظت از انسان و ارزش های انسانی را از زیر بار این گونه جنایات و ظلم استبدادگران از واجبات اش می باشد- نظام وحشی و بربریت است. سبحان الله!

هر نظامی که وجدان اخلاقی آن با پول خریداری شد، هرگز نظام خوبی برای حاکمیت بر مردم نخواهد بود. در واقع، دموکراسی نظامی است که بر اساس دروغ استوار و با حق آشکارا در تناقض قرار دارد؛ زیرا در این نظام دروغ، بی عدالتی و وعده های دروغین برای مردم، ثابت نموده است، این نظام نظامی نیست که باعث رفاه و آسایش بشریت باشد. حقیقتاً که این جهان نیازمند نظامی است که دارای وجدان اخلاقی باشد تا از چنین جنایات وحشتناک علیه بشریت مبراء بوده و امور زنده گی و کرامت انسانی را بالاتر از هرگونه منفعت سیاسی و اقتصادی قرار دهد.  

حقیقتاً این امت نیازمند نظامی است که تأمین کننده منافع و ارزش های اسلامی باشد. دولتی که رهبر آن مکلف است تا از خون، مال و جان مسلمانان حفاظت کند. دولتی که نظام اسلامی آن  پناهگاه زنده گی با ارزش و حقوق کامل شهروندی اسلامی را به مؤمنان مظلوم بدون توجه به این که از کجا می آیند فراهم خواهد کرد. این دولت جزء دولت خلافت بر منهج نبوت چیزی دیگری نمی تواند باشد.  الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا...﴾

[نور: ٣٩]

ترجمه: کسانی که کافر شدند، اعمال شان هم چون سرابی است در یک کویری که انسان تشنه از دور آن را آب می پندارد؛ امّا هنگامی که به سراغ آن می آید چیزی نمی‌یابد...

نویسنده: نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

امیر حزب التحریر

عالم اصول فقه؛ شیخ عطا بن خلیل ابورشته، امیر حزب التحریر

(ترجمه)

 

رئیس دیوان مظالم حزب التحریر به تاریخ 11 صفر سال 1424هـ.ق مصادف با 13 اپریل 2003 میلادی اعلام نمود که انجنیر و عالم اصول فقه «عطا بن خلیل ابورشته»-ابو یاسین- به صفت امیر حزب التحریر انتخاب گردید. شیخ عطا که توجه زیادی به دعوت دارد، حزب را به بهترین وجه ممکن اداره می‎کند و توانایی‎ها و شادابی جوانان حزب را در پیش برد دعوت به بهترین صورت به کار می‎گیرد و بسیار امیدوار است که الله سبحانه وتعالی وی را به جانب نصرت و پیروزی هدایت و یاری نماید.

مختصری از  زندگی نامه امیر حزب:

عطا بن خلیل بن احمد بن عبدالقادر خطیب ابورشته بوده، به گمان اغلب در سال 1362هـ.ق برابر با 1943م در خانواده‎ای متدین در قریه کوچک(رعنا) از مربوطات الخلیل سرزمین فلسطین چشم به جهان گشود. او در حالی که هنوز کودک بود شاهد اشغال فلسطین توسط دولت یهودیان به کمک انگلیس و خیانت سران عرب در سال 1948م بود. سپس به همراه خانواده اش به کمپ‎های آواره گان در نزدیکی شهر الخلیل نقل مکان نمود.

تعلیمات ابتدایی و متوسطه را در کمپ یاد شده به پایان رسانید و شهادت نامه نخست‎اش موسوم به (مترک اردنی) را در سال 1960م از لیسه عالی حسین بن علی در شهر الخلیل بدست آورد. سپس شهادت نامه دوم و نهایی موسوم به (التوجیهی المصری) را در سال 1961م از مکتب ابراهیمی در شهر قدس شریف کسب نمود. پس از آن وی در سال 1961-1962م شامل دانشکدۀ انجنیری پوهنتون قاهره-مصر شده و دیپلوم لیسانس خود را در سال 1966م در رشته انجنیری ساختمانی (سیول) بدست آورد. پس از فراغت از دانشگاه؛ چند سال به صفت انجنیر در شماری از کشورهای عربی مشغول کار بود. ابورشته کتابی نیز در بخش انجنیری شهری زیر عنوان «الوسیط فی حساب الکمیات و مراقبة المبانی و الطرق»؛ یعنی: محاسبه متوسط مقادیر و مراقبت از ساختمان‎ها و سرک‎ها تألیف نمود.

وی در جریان تعلیمات متوسطه و در نیمه قرن بیستم با حزب التحریر همراه شد. او شکنجه و فشارهای فراوانی را برای اعلای کلمه الله در زندان‎های ظالمان متحمل گردید و در تمام بخش‎های تنظیمی و اداری حزب فعالیت نمود تا این‎که الله متعال خواست تا مسئولیت امارت حزب سر از تاریخ 11 ماه صفر 1424هـ.ق برابر با 13 اپریل 2003م بر دوش وی گذاشته شود و او پیوسته از الله متعال می‎خواهد تا وی را در حمل این بار سنگین کمک و یاری نماید.

عطا بن خلیل ابورشته در علوم اسلامی کتاب‎های ذیل را تألیف نموده است:

1-       تفسیر سوره بقره زیر عنوان (التیسیر فی أصول التفسیر)؛

2-       تحقیقاتی در اصول فقه (تیسیر الوصول إلی الأصول)؛

3-       شماری از جزوه‎ها؛

4-       بحران‎های اقتصادی، واقعیت و راه حل‎های آن از نظر اسلام؛

5-       جنگ جدید صلیبی در جزیره و خلیج؛

6-       سیاست صنعتی شدن و ساختن دولت صنعتی.

حزب تا کنون کتاب‎های زیر را در زمان امارت وی منتشر نموده است:

أ‌-         امور ضروری در تشکیل نفسیه اسلامی؛

ب‌-      قضایای سیاسی سرزمین‎های اشغال شده مسلمانان؛

ت‌-      اصلاح و توسعه کتاب مفاهیم سیاسی؛

ث‌-      اساسات تعلیمات سیستماتیک در دولت خلافت؛

ج‌-       دستگاه‎های دولت خلافت در حکم و اداره؛

از جمله فعالیت‏‎های قابل توجهی که در زمان امارت شیخ عطا صورت گرفته این است که حزب به تاریخ 28 رجب 1426هـ.ق برابر با 2 سپتمبر 2005م نداء عامی را به مناسبت سالروز دردناک سقوط خلافت که هشتاد و چهار سال پیش از آن روز اتفاق افتاده بود، خطاب به مسلمانان جهان سر داد. حزب فریاد این نداء را آن روز پس از نماز جمعه در میان گروه‎های مسلمانان جهان بلند نمود، فریادی که از شرق در کرانه‎های اقیانوس آرام-از اندونیزیا شروع- تا غرب در سواحل اقیانوس کبیر سر داده شد؛ این نداء تأثیر شگفت انگیزی داشت. به علاوه آن؛ حزب فعالیت‎های همه‎گانی دیگری نیز برای بلند نمودن صدای حق انجام داده که شامل کنفرانس‎ها، مظاهره‎ها، سمینارها و سایر موارد می‎گردد.

سال‎های که از زمان امارت امیر فعلی حزب می‎گذرد مملو از خیر و برکت بوده که از الله سبحانه وتعالی می‎خواهیم آن را گسترش و افزایش بخشد. هم‎چنین نشانه‎های نصرت الهی به خواست او تعالی و به رهبری امیر فعلی بالای حزب در حال درخشیدن است و با تمام وجود آرزومندیم زمان فعلی همان زمانی باشد که الله متعال در آن اجازه نصرت را عنایت فرموده است.

از جمله صفات برجسته‎ای امیر جلیل القدر حزب که می‎توان به آنها اشاره کرد: زهد، تقوا، جدیت و پای‎بندی به احکام شریعت، فقاهت و دانش وی است. امیر حزب قبلاً در بخش‎های مختلف رهبری حزب مسئولیت داشته، به ویژه سخنگوی رسمی، معتمد (مسئول ولایت) عضو دفتر امیر قبلی. کار کردن در بخش‎های یاد شده به امیر حزب توانایی بیشتر داده تا حزب را با درک کامل از جزئیات کاری هر بخش و فعالیت‎ها و پیگیری درست امور رهبری نماید. از همین رو است که جوانان حزب در جریان فعالیت‎های شان در سراسر جهان تصور می‎کنند که شخص امیر در همه جا با آنان حضور داشته و حتی در جریان جزئیات کاری شان قرار دارد و همین ویژه‏گی است که به وی فرصت داده تا از توانایی‎های جوانان حزب به بهترین وجه ممکن در راه دعوت استفاده نماید.

شیخ عطا همواره از الله سبحانه وتعالی می‎خواهد وی را کمک و یاری نماید تا امانتی را که بر دوشش گذاشته شده به گونه‎ای که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم دوست دارند حمل نموده و در این کار پایدار باقی بماند. هم‎چنان امیدوار است الله متعال نخستین سنگ بنای خلافت راشدۀ ثانی را با دستان وی پایه گذارد نماید؛ بیشک او تعالی شنوا و استجاب کننده است.

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تظاهرات جوانان حزب التحریر در قریه "بابکه" در پیوند به رد کنفرانس آستانه، مداخله ترکیه و ارتش وطنی

  • نشر شده در ویدیوها
نظم حزب التحرير / ولاية سوريا مظاهرة رفضا لمؤتمر الأستانة والتدخل التركي والجيش الوطني في بلدة بابكة في ريف حلب الغربي.
 
الجمعة، 02 محرم الحرام 1439هـ الموافق 22 أيلول/سبتمبر 2017م
ادامه مطلب...

ولایه سوریه: سخنرانی ابو مصعب شامی به هدف رد کنفرانس آستانه و پروژه وطنی در یکی از مساجد شهر ادلب

  • نشر شده در ویدیوها

كلمة الشيخ أبو مصعب الشامي في أحد مساجد مدينة إدلب رفضا لمؤتمر الأستانة والمشروع الوطني.


الأربعاء، 29 ذو الحجة 1438هـ الموافق 20 أيلول/سبتمبر 2017م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه