شنبه, ۱۱ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

وقتی‌که خواستگار نزد شما آمد!

در سنن ترمذی از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

                              «إِذَا خَطَبَ إِلَيْكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»

ترجمه: کسی‌که از دین و اخلاق او راضی هستید، نزد شما(از اولاد یا اقارب شما) خواستگاری  نمود، با او موافقت نمایید؛ اگر با او موافقت نکردید(جواب رد دادید) فتنه و فساد گسترده‌ای را در زمین برپا کرده‌اید.

مفهوم حدیث:

در حدیث فوق یک نکتۀ خیلی مهم و قابل اهمیت است، که آن را رسول الله صلی الله علیه وسلم به طور واضح بیان فرموده است: «کسی‌که از دین و اخلاقش راضی هستید، از شما خواستگاری نمود» و این چنین نفرمود: "کسی‌که از نماز او راضی هستید، از شما خواستگاری نمود" به این اعتبار که نماز ستون دین است؛ چنان‌چه مردم این‌گونه در وقت خواستگاریی دختری برای پسری از نمازش می‌پرسند و اگر نمازخوان بود، خواستگاری را قبول می‌نمایند. بناءً این قبولیت تنها به اساس نماز صورت گرفته و بس؛ در حالی‌که این نوع پیوند سبب ناراحتی‌های زیادی می‌گردد. آیا بسیار ازدواج‌هایی نیست که منجر به طلاق می‌گردند؟ در حالی‌که حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم به طور واضح برای‌ما بیان می‌نماید که پرسش باید استوار از دین و اخلاق بوده باشد؛ نه از نماز.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: دین معامله است. وقتی‌که ما از دین بدانیم، پرسش ما لازم است که از رفتار، معامله و اخلاق باشد؛ زیرا در دین است که نماز و همه احکام دیگر اسلام وجود دارد. بناءً بین کسی‌که معامله با مردم به اساس اسلام می‌نماید، با کسی‌که معامله با مردم به اساس غیراسلام می‌نماید، تفاوت وجود دارد؛ اگرچه نماز هم بخواند؛ زیرا او دین را نمی‌داند.

ای مسلمانان! این روزها را ما دیگر دریافت کرده نمی‌توانیم؛ روزهایی‌که ارتباطات نیکو در بین ما و نفس‌های ما و هم‌چنان بین ما و مردم و بین ما و الله سبحانه وتعالی از بین رفته است. امروزه در بین‌ مسلمانان روابط مصلحتی و منفعتی عام گردیده است. بسا کسانی هستند که صبح نماز می‌خوانند و سود هم می‌خورند؛ نماز می‌گذارند و در حق برادر و همسایه‌اش بدی می‌نمایند و نماز اداء می‌نمایند و مرتکب گناهان می‌گردند.

بنابر این می‌گوییم: تنها نماز جهت قبولیت خواستگاری دختر برای پسر کافی نمی‌باشد، باید قسمی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است، توجه به دین پسر داشته باشید. از الله سبحانه وتعالی استدعاء می‌نمائیم، افکار منفعت و مصلحتی‌ای را که در وجود امت مسلمه رخنه نموده است، دور گرداند. اللهم آمین!

ادامه مطلب...

ولایه ترکیه: فعالیت‌های "فراخواندن مسلمانان برای دفاع و حمایت از مقدسات اسلامی!"

  • نشر شده در ترکیه

حزب التحریر-ولایه ترکیه و انصار آن(حامیان حزب) راهپیمایی‌های خوانش فراخوان حمایت از مقدسات اسلامی را در ده شهر بزرگ ترکیه، به راه می‌اندازند. در این فراخوان، مسلمانان را به حمایت و پشتیبانی از مقدسات اسلامی-که در رأس آن قران کریم، مدینه منوره و بیت‌المقدس قرار دارند، و به شکل آشکارا از سوی کفار استعمارگر مورد هدف قرار گرفته اند- فرا می‌خوانند.

این فعالیت را به روز جمعه مصادف با 11 می 2018م بعد از نماز جمعه در هشت شهر بزرگ و مهم ترکیه(انقره، وان، تاتوان، مرسین، هاتای، انتاکیه، موش، غازی عنتاب و آیدین) و به روز یک شنبه مصادف با 14 می 2018م در شهر اسلامبول و شانلی اورفا به راه می‌اندازند.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

ایران و 11 سپتمبر

یک قاضی در امریکا حکم غائبانه‌ای را صادر نمود که بر مبنای آن ایران مکلف به پرداخت 6 میلیارد دالر غرامت برای قربانیان 11 سپتمبر سال 2001م گردیده است؛ حادثه‌ای‌که در آن حدود 3هزار تن کشته شد. چنان‌چه در ادعاهای قضایی دیده می‌شود، قاضی جورج بی دانیالز(قاضی دادگاه جزائی در جنوب نیویارک) حکمی را به نفع توماس بورنیت و کسانی دیگری‌که قضیه‌ای را علیه جمهوری ایران براه انداخته بودند؛ صادر نمود. در این حکم آمده است: «جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، مسئول کشتار بیش از 1هزار تن در حملات 11 سپتمبر، شناخته شده‌اند.»

با وجود حکم دادگاه علیه ایران و اتهام این‌که ایران ربایندگان هواپیماهایی را که در این حملات به کار برده شدند، آموزش و همکاری نموده است، تا اکنون هرگونه دخالت ایران در این حملات مبهم و گنگ به نظر می‌رسد. "کمیتۀ 11 سپتمر" که به تهیۀ گزارش همه‌جانبه در مورد این حملات مأمور گردیده بود، به هیچ سند و مدرکی دست نیافته است که بیانگر پشتیبانی مستقیم ایران از مهاجمین در این حملات باشد، به استثنای این‌که بعضی از ربایندگان هواپیماها از مسیر ایران وارد افغانستان گردیده بودند، بدون این‌که گذرنامه‌های‌شان مورد بررسی و تأیید قرار گرفته باشند.

منیب حمیدی

ادامه مطلب...

ولایه تونس: برگزاری کنفرانس سالانۀ خلافت زیر نام "خلافت دولت نیرومند آینده"

  • نشر شده در تونس

حزب التحریر-ولایه تونس کنفرانس سالانۀ خلافت را زیر نام "خلافت دولت نیرومند آینده" به روز شنبه مصادف با 28 اپریل 2018م موفقانه برگزار نمود. در این کنفرانس تمرکز بر دو محور ذیل گردید:

1- حزب التحریر چگونه اسلام را به حاکمیت خواهد رساند؟

2- وظیفه و مسئولیت مسلمانان به طور عام و قدرتمندان به طور خاص در به حاکمیت رساندن اسلام چیست؟

 کنفرانس مذکور با تلاوت آیات از قرآن کریم، سپس با سخنان خوش‌آمدگویی ابراهیم النبهانی آغاز گردیده و هم‌چنان ویدیوی زیر نام "75 سال اشغال تونس" به نشر رسانده شد. در این کنفرانس 8 سخنرانی ایراد گردید. سخنرانی اولی و آغازین را استاد عبدالروف العامری رئیس دفتر سیاسی حزب التحریر-ولایه تونس، ایراد نموه و بیان نمود که این هفتمین کنفرانس سالانۀ خلافت در ولایه تونس است که به هدف سوق دادن مسلمانان به طور خاص و قدرتمندان به طور عام بسوی کار نمودن در طرح و پروژۀ اساسی-که عبارت از آزادی و رهایی یافتن از تسلط استعمار و ازسرگیری زندگی اسلامی می‌باشد- برگزار می‌گردد.

سخنرانی دوم را یحی نسبت نمایندۀ مطبوعاتی حزب التحریر-بریتانیا، تحت عنوان "بشریت دنبال بدیل برای نظام سرمایه‌داری است و بدیل آن جز اسلام چیزی دیگری نیست" ایراد نمود. وی قادر بودن اسلام را به نجات دادن انسانیت از تاریکی‌ها و برده‌داری سرمایه‌داری ظالم، بیان نمود. سخنرانی سوم را دکتور محمد مقیدیش رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس تحت عنوان "دموکراسی اجازۀ تغییر نظام سیاسی را نمی‌دهد" ایراد نمود. 

این در حالی است که در سخنرانی چهارم دکتور الحاج یوسف به پرسش ذیل: آیا امت اسلامی هنگام تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت-که حزب التحریر برای برپایی آن فعالیت می‌نماید- می‌تواند پیشرفت نموده و پیروز گردد، در حالی‌که کشورهای بزرگی همانند امریکا و غرب وجود دارند؟ پاسخ ارایه نمود. در سخنرانی پنجم دکتور محمد الملکاوی سبب وخامت اوضاع مسلمانان را و این‌که نداشتن رهبری و اختیار تصمیم‌ها و دارایی‌های‌شان به سبب عدم تطبیق نظام اسلامی است، بیان نمود. در سخنرانی ششم ویدیوی انجنیر اسماعیل الوحواح-که مقامات تونس مانع وارد شدن او به تونس شده و او را از میدان هوایی برگرداندند-  نشر گردید؛ در این ویدیو بیان گردید که دشمنان امت اسلامی از تأسیس خلافت وحشت‌زده شده اند.

در سخنرانی هفتمی استاد منذر عبدالله در مورد چگونگی رساندن اسلام به حاکمیت توسط حزب التحریر، بحث نموده و بیان نمود که حقایق شرعی و تاریخی ضرورت کار نمودن برای به دست‌آوردن قوت و توان در جامعه را برای آوردن تغییر مورد تأیید قرار می‌دهد. و سخنرانی اخیر را محمد علی بن حسین عضو هیئت اداری حزب التحریر-ولایه تونس ایراد نموده و بیان نمود که دشمنان امت نمی‌خواهند اسلام به حاکمیت برسد، و این‌که آنان در این راه از اسالیب مختلفی چون: غیرممکن خواندن، بدگویی، بدنام نمودن و... استفاده می‌نمایند.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

بیماری حفتر و پیامدهای آن بر وضعیت داخلی لیبیا

(ترجمه)

مدتی‌ست که گزارشات در مورد وضعیت صحی جنرال حفتر فرمانده ارتش ملی لیبیا متناقض است؛ برخی می‌گویند که وی سکتۀ مغزی کرده و در حالت کوما قرار دارد. برخی می‌گویند که بر بالین خود در انتظار مرگ می‌باشد و برخی چون آژانس رسانه‌ای "الکرامه" که ترکیبی از بقایای نظام سابق و تعداد اندک از سیکولرهای کنونی می‌باشد، از شرایط خوب حفتر سخن می‌گویند. در کل رسانه‌ها از گزارش واقعیت بیماری حفتر خودداری می‌نمایند.

در اواسط ماه گذشته، بعد از این‌که صالح، یکی از نظامیان، از جبهۀ نظامی مستقر در شهرستان درنه، که اکنون در محاصره قرار دارد، دیدن نمود، در آنجا تعداد از جوانان قبیلۀ خویش را که وابسته به نیروهای مهاجم حفتر بودند، به این‌که سرنوشت آن‌ها مانند سرنوشت "قبیلۀ البراعصه" خواهد بود، هشدار داد، درگیری‌ها بین صالح و حفتر بالاگرفت. بنابر این، دفتر امنیتی حفتر بر نگهبانان صالح حمله کردند و در نتیجه "آلیه" را از افراد صالح پس گرفت و این عکس‌العمل حفتر یک پیام روشن برای صالح بود.

اما امروز حفتر در بستر مرگ قرار دارد و ما شاهد رقابت اطرافیان وی-چه آن‌هایی‌که در مصر اند و چه آن‌هایی‌که در امارات- بر جانشینی وی می‌باشیم. صالح  نیز به امارات سفر کرده تا این‌که در تعیین جانشینی حفتر سرعت ببخشد. جانشین حفتر کسی باشد که وابسته به امارات بوده و حامی و پشتیبانی برای صالح باشد، در حالی‌که مصر تلاش دارد تا فرجان، مسئول امنیتی حفتر را در مناطق شرقی در جای حفتر بگمارد؛ چون فرجان از قوم فرجان(قوم حفتر) بوده،  برای مصر فرد مورد اعتماد می‌باشد و به راحتی می‌تواند اوامر مصر را اجراء نماید. اگرچه در حجم و قدرت حفتر نمی‌باشد که بتواند شرق لیبیا را کاملاً در قبضۀ مصر و در عقب آن در قبضۀ امریکا قرار دهد، اما در آینده در سیر حوادث لیبیا می‌تواند تأثیر خود را داشته و از مهره‌های محلی امریکا در آنجا حمایتی داشته باشد.

اما همین که نیمی از نیروهای حفتر رهبری فرجان را برای ارتش رد نموده‌اند، نام‌های دیگری برای عهده‌داری این منصب پیشکش شد، مانند عبدالسلام حاسی، فرماندۀ نیروهایی‌که در چهارسال گذشته برای باز یافت فاسدین از آن‌ها کار گرفته می‌شد. اما آن‌چه را که باید دانست، اینست که هرکس را در جای حفتر قرار دهند، چه فرجان باشد، چه فاخوری و حاسی و یا هم پسر حفتر، نمی‌توانند اوضاع را همانگونه که بود، برگرداند، زیرا حفتر که خود از حل‌وفصل اوضاع مناطق شرقی عاجز مانده بود، چه بسا که عاجزتر از آن نیز عاجز خواهد ماند. حتی امریکا نیز توان آن را ندارد که حسب منافع خود کار را در دست کاردانش بسپارد، مجبور است که با انگلیس، فرانسه در لیبیا کنار آید. ما به این موضوع از چند زاویه نگاه می‌کنیم:

1- بیانه‌ای چندروز پیش یک مقام امریکایی در خصوص این‌که امریکا نقش خویش را در لیبیا به ایتالیا سپرده است، چنان‌چه در همان روز ایتالیا مانع بمباردمان "درنه" به وسیلۀ امارات و باردیگر مانع مصر شد.

2- در چند روزگذشته شاهد اقدام نیروهای افریکام امریکایی به بمباردمان شبه‌نظامیان جنوب لیبیا بودیم، شبه نظامیانی‌که گفته می‌شود، وابسته به تنظیم داعش اند. ادارۀ حکومت امریکا و حکومت سراج اظهار نمودند که این کار با هماهنگی هردو دولت صورت گرفته است؛ در حالی‌که هیچ هماهنگی با نیروهای حفتر صورت نگرفته است. این عملکرد امریکا اشاره بر این دارد که در موقف امریکا نسبت به اوضاع جاری لیبیا تغییرات ایجاد شده است.

در کل سفر صالح به امارات و فاخوری و فرجان به مصر و بعضی دیگر از متنفذین و شخصیت‌های مردمی به پایتخت‌های این دولت‌ها و هم‌چنین هیئت چندروز پیش مقامات فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی به "طبرق" نشانگر غیاب حفتر از صحنه می‌باشد و نیز این را می‌رساند که تنظیم امور، که به وجود حفتر بستگی داشته، تا حدی در هم ریخته و تنظیم و کنترول آن بسیار مشکل شده است، به خصوص اوضاع مرتبط به شهر درنه. نه تنها این؛ بلکه حضور نیروهای حفتر در کمربند نفتی، علی‌الرغم اهمیتی‌که برای مصر و امریکا دارند، به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است؛ زیرا بعضی از واحدهای مسلح از این نیروها به سمت شرق لیبیا انشعاب کردند. لذا امریکا، اروپا و مصر از این می‌ترسند که وضعیت امنیتی درین بخش از کشور، مبادا انفجار کرده، هرج و مرج و شورش‌ها در حالی‌که عوامل آن بسیار است، عام شود و به همین دلیل بوده که اتحادیۀ اروپا در مورد وضعیت لیبیا، مجلس مشوره‌ای ترتیب داده و سخنگوی این مجلس از پیامدهای غیاب حفتر از صحنه، هشدار داد.

بعضی از نیروهای سیاسی در طرابلس به این نظر اند که غیاب حفتر از لیبیا عامل خوبی برای کمک به بیرون شدن این کشور از این وضعیت ناهنجار می‌باشد. عمر ابوشاح عضو شورای عالی دولت می‌گوید: «آن‌چه که از فرضیۀ ایجاد مؤسسۀ نظامی برای رهبری عملیات "الکرامه" در منطقۀ شرقی لیبیا اتفاق افتاده، چیزی بیشتر از ائتلاف قبیله‌ای نیست، شبه‌نظامیانی‌که عوامل متفرق کننده از عوامل متحد کنندۀ آن‌ها بیشتر است.» وی می‌افزاید: «درگیری‌های شرق لیبیا بعد از بیرون رفتن حفتر از صحنه، موضوع مطرح در میان رهبران درگیر بر سر جانشینی حفتر می‌باشد و این‌که بیانات وزیرخارجۀ فرانسه در خصوص بهبودی وضعیت صحی حفتر، یک فرصت برای کنترول اوضاع پس از حفتر می‌باشد و برای بازیگران صحنه، این اجازه را می‌دهد که سناریوهای جدید خود را طرح کنند.»

آن‌چه که احزاب و طرف‌های داخلی، خارجی، منطقوی و بین‌المللی را غافل‌گیر نموده است، به کوما رفتن و شاید مرگ بالینی حفتر می‌باشد. چنان‌چه آن‌ها را وادار نموده است که به بیان یک واقعیت و سپس به بیان نقیض آن بپردازدند و حتی برخی از رسانه‌ها را تحت فشار خود قرار داده تا اخبار و گزارشات متناقض باهم را در مورد وضعیت حفتر ارائه کنند؛ مانند اظهارات مبنی بر سلامتی حفتر-که یک دروغ محض می‌باشد- عامل این فشارها فرانسه، ایتالیا و امارات می‌باشند. چنان‌چه در عین سیاق، وزیرخارجۀ فرانسه اظهار داشت که حفتر پس از آزمایشات لازم در وضعیت صحی مناسب به سر می‌برد؛ اما اظهارات عقبه پسر حفتر این دروغ را آشکار نمود. او در سایت خبری "ميدل ايست ای" انگلیسی گفت که پدرش از سیروز ریه والتهاب مغزی، که باعث خونریزی مغزی وی شده و در کوما قراردارد، رنج می‌برد. دلیل این همه دروغ‌بافی‌ها در مورد  وضعیت حفتر، بدست آوردن وقت کافی برای تعیین جانیشنی حفتر می‌باشد، در حالی‌که ترمیم این شگاف از عهدۀ پینه‌دوز آن خارج شده است.

 وضعیت غیرمترقبۀ حفتر تمام پلان‌ها و برنامه‌های اطرافیان‌شان را درهم ریخته است، طوری‌که مریضی کشندۀ حفتر، آغاز درگیری‌های دائمی آن‌ها می‌باشد، هریک بدنبال جایگاه برای منافع شخصی خود اند. درگیری‌هایی‌که منجر به فروپاشی پروژۀ موسوم به کرامۀ حفتر شده است، پروژه‌ای‌که آن‌ها از سال 2014م بدینسو میلیون‌ها دالر از شرق و غرب بالای آن مصرف نموده‌اند؛ چنان‌چه گذشت زمان  آن را نشان خواهد داد.

نویسنده: استاذ احمد المهذب

ادامه مطلب...

آیا انقلاب شام در بین دو لبۀ شمیر قرار دارد؟

(ترجمه)

شاید بسیاری از آن‌چه را که در خصوص انقلاب شام و اوضاع و احوال آن می‌خواهیم مطرح نماییم، قبلاً بارها گفته شده باشد و ممکن است تکرار حوادث و بررسی مکرر وقایع، خواننده را خسته کند، چون واقعیت انقلاب شام به معلومات عامه تبدیل شده است، اما آیا همین محض در حق انقلاب شام کفایت می‌کند؟

بارها واقعیت انقلاب شام مفصلاً بیان گردیده است، اما در مقابل پاسخ و عکس‌العمل مطلوبی بدست نیامده، در حالی‌که هیچگاه هدف از بیان واقعیت، ارائۀ گزارش خبری نبوده است؛ بلکه از امت توقع می‌رفت که در قبال انقلاب مبارک شام احساس مسئولیت کرده و موقف لازم خویش را داشته باشد. استفادۀ فرزندان امت از بیان مفصل اوضاع انقلاب شام، به جز از معلوماتی‌که آن‌ها را در مجالس‌شان نقل می‌کنند، چیزی بیشتری نبوده و از این معلومات در ساحۀ مسئولیت عملی هیچگاه کار گرفته نشده است. بنابر آن، لازم است که معلومات امت گردزدای شده تا به فکر واداشته شوند. بلی، وضعیت را هربار باید تکرار کرد تا برایش گوش شناوائی پیدا شده و بر سلوک و رفتار امت تأثیری گذاشته و در نتیجه منجر به تحرک امت و باعث دریدن پرده‌ای شود که امت را درین وضعیت قرار داده است.

 از این‌که منبع تغییر امت با وجود علمش به اوضاع و احوال و توانمندی آن بر تغییر، پاسخگو نیست، چنین  برمی‌آید که حالت امت از آن‌چه که قبل از دریدن پردۀ سکوت آن پیش از بهار عربی و بیداری چشم‌گیر آن بوده، فرق نموده است. لذا بر رهنمای غمخواری‌که بر اهلش دروغ نمی‌گوید، لازم است که مسئولیت امت را برایش گوشزد کند. سوالی را که بسیاری مطرح می‌کنند، این است که آیا اوضاع کنونی انقلاب شام علیه آن بوده و منجر به ناکامی قریب‌الوقوع آن خواهد شد؟ و آیا بعد از این همه فداکاری و تحمل مصیبت‌ها، بار دیگر نظام مزدوری در شام حاکم خواهد شد؟

اگر به چشم بصیرت به سوی انقلاب شام نگاه کرده شود، دیده خواهد شد که این انقلاب مبارک از همان بدو آغازش از شر در کمین‌نشسته‌گان، منافقین، تاریک اندیشان و سایر کهنه فکران، در امان نبود. انقلاب شام از زمان شروع آن در ماه مارچ  تا کنون که هفت سال از آن می‌گذرد، هیچ روزی بر آن نگذشته؛ مگر این‌که در میان دو لبۀ شمشیر قرار داشته است. دولت های کفری و مزدوران آن‌ها چون درندگانی از هر طرف جهان بر انقلاب شام حمله‎ور شده، همگی آن را بی‌وقفه می‌گزند: برخی بعد از مهار انقلاب در طمع جای پای میان امت می‌باشند، برخی به غارت سرمایه‌های این سرزمین چشم دوخته‌اند و برخی می‌خواهند چند سال دیگر هم امت تحت تسلط آن‌ها باقی بماند. نزد این‌ها اهل شام، مصیبت‌ها و درد و رنج‌شان هیچ اهمیتی ندارد، تمام هم و غم آن‌ها سیکولریزم آن‌ها بوده و همین دلیل، کینه توزی آن‌ها نسبت به انقلاب شام می‌باشد. 

آن‌ها صرفاً در قبال نظام‌ها و قدرت‌های خود وفادار بوده و بس، نظام‌های مزدوری‌که مایۀ تأسف بوده و بعد از سقوط دولت اسلامی، سرپناهی چون آغوش مادر برای مسلمانان، تضمین کنندۀ خیر و صلاح آن ها، تأسیس نموده اند؛ نظام هایی‌که بر رعیت خود ظلم روا داشته و غلامی اربابان‌شان تنها وظیفۀشان می‌باشد. تمام هدف آنان را تداوم منصب‌های‌شان تشکیل می‌دهد. بنابر این، آنان هرکاری را برای رضایت اربابان‌شان انجام می‌دهند، ولو که عملکردشان ناخوشنودی الله سبحانه وتعالی را در پی داشته باشد و این آخرین سرحد هم وغم‌شان می‌باشد(بالاترین هدفی‌که در خاطرشان جولان می‌زند). دنیا آن‌ها را در برابر مسئولیت‌هایی‌که در قبال امت دارند، کور کرده، به امانتی‌که در دست دارند، خیانت می‌کنند و سرمایه و استعداد امت را ضایع می‌نمایند.

از همان ماه مارچ سال 2011م به بعد، با امواج خیانت از رسیدن کشتی‌های انقلاب مردم سوریه به هدف مشروع‌شان، جلوگیری نموده است. هیچ وسیله و هیچ اسلوب و امکاناتی نیست که دشمنان از آن استفاده ننموده باشند. مهره‌های این میدان فرقه‌ای به لباس انقلابیونی می‌باشند که در خدمت اربابان خویش، به فرزندان شام خیانت نموده به آن‌ها ضربه‌های درناک بسیاری را وارد نموده‌اند و صرف در انحراف انقلاب سهم داشته اند. بعضی از رهبران گروه‌های مزدور طمع‌کار و بعضی از سیاسیون سیکولر بی‌شرمانه در برابر نصوص الله سبحانه وتعالی قیام نموده، برای بدست آوردن متاع پوچ دنیوی، که راه جهنم بدترین وعده‌گاه ظالمین را برای‌شان هموار خواهد کرد، شیطان مآبانه نصوص الله سبحانه وتعالی را تأویل می‌نمایند.

مردم شام، سخت‌ترین روزها و سال‌های خویش را تجربه کرده اند؛ جان، مال و دارائی‌های خویش را از دست داده اند، اما در مقابل، محض به امید پاداش الله سبحانه وتعالی صبر لازم نموده اند. توطئۀ قدرت‌مندترین دولت‌ها، از شکستن ارادۀ آن‌ها عاجز مانده است. اهل شام طبق فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم، بهترین بندگان الله سبحانه وتعالی در بهترین سرزمین الله سبحانه وتعالی بودند. بزرگ ترین مصیبتی‌که دامن انقلاب مبارک شام را گرفت و باعث شد از سقوط قطعی نظام خائن و مزدور دمشق جلوگیری نماید، این بود که در میان انقلاب گروه‌هایی راه یافتند که تمام هدف‌شان را دست‌یابی به قدرت و مال تشکیل می‌داد و این مسئله اینک برای همه‌گان روشن گردیده است.

 این حالت مانند حالات قبلی می‌باشد که اهل شام آن‌ها را گذرانده اند، اما آن‌چه که برای اهل شام واجب است، این است که بار دیگر در مسیر هدف مشروع خویش، بر مسیری‌که انقلاب‌شان را بر آن استوار نموده بودند، یکجا شوند تا نظام را از بنیه و اساسش مانند گذشته، به سرنگونی مواجه کنند و آن را در وضعیتی قرار دهند که از شکستن ارادۀشان عاجز مانده بودند.

ملت‌های کفری، تمام  فعالیت‌های امت را به کمک نظام‌های دونمایه  و خودساختۀ خویش زیر نظر دارند، نظام‌هایی‌که به چنین منظوری تأسیس شده و به مثابۀ چشم‌وگوش باز، ملت‌های کفری آن‌ها را در استعمال وحشیانه‌ترین ابزارشان برای جلوگیری از هر حرکت امت از مسیر هدف مشروع آن، یاری می‌رسانند؛ هدف مشروعی‌که قدرت ازدست رفته‌ای امت را برایش باز می‌گرداند. هرچند آن ابزار وحشیانه، از جمله مواد شیمیاوی باشد که استعمال آن‌ها ممنوعیت بین‌المللی دارد، بازهم بالای امت اسلامی استعمال می‌شوند. چنان‌چه بارها در غوطه، خان شیخون  و درین اواخر  در دوما استعمال شد. اما تمام آن‌چه که جامعۀ بین‌المللی و دولت‌های مدعی اسلام انجام می‌دهند، اینست که هرگاه آن‌چه را که سلاح ممنوع بین‌المللی می‌نامند، بالای امت استعمال می‌شود، تقبیح کرده و تلاش می‌کنند که در خلال بیانه‌ها و اظهار تأسف‌های خویش آبرویابی کنند. اما انقلابیون مخلص شام به خوبی می‌دانند که تمام دولت‌های جهانی با آن‌که اسالیب‌شان متفاوت است، نیت و هدف‌شان یکی می‌باشند و می‌خواهند از  به قدرت رسیدن این دین جلوگیری  نمایند. این دولت‌ها با تمام تلاش در پی آن اند که بتوانند بقای خویش را در میان امت حفظ نمایند و اگر هم لازم باشد، درین راه میلیون‌ها انسان را قتل عام می‌کنند، این آخرین سرحد هم و غم‌شان بوده و نیز طبعیت ایدیولوژی کثیف آن‌ها چنین می‌باشد.

ای اهل ما در شام! ما از همان آغاز انقلاب، مانند انقلابیون، فعالانه در کنارشما بودیم، ما هر زمانی‌که بزدل‌ها می‌خواستند انقلاب شما را سرقت نمایند، هم‌چون سپر محافظ در اختیار شما بودیم. ما در میان صفوف شما هر مصیبت و درد و رنجی را که بر شما رسیده  است، بر ما  نیزرسیده. ما برای شما مانند مادری برای فرزندانش بودیم که از آن‌ها مراقب و آن‌ها را به سمت خیر و صلاح‌شان راهنمایی می‌نمود. در تمام حالات دشوار انقلاب با شما زنده‌گی نمودیم؛ انقلابی‌که حتی یک روز را هم بدون خون و آتش  سپری ننمود. شما را از غرب کافر از نیت و نیرنگ‌ها و اسالیب آن‌ها هشدار می ‌دهیم. ما راهنمایی بودیم که در برابر مردم خود صادق بوده و به آن‌ها دروغ نمی‌گوید. ما در تمام مراحل خطرات بزرگ، چون هشدار دهنده‌ای عریان عمل نمودیم و هم‌چنان خواهیم بود. در امروز، فردا و تا آن‌که قضای الله سبحانه وتعالی آن کند، که باید شود، و ما هم‌چنان راهنمای صادقی خواهیم ماند که پیشاپیش اهلش در مسیر رسیدن به وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارت رسولش صلی الله علیه وسلم که خلافت راشده برمنهج نبوت است، قرار می‌گیرد.

ای اهل ما در شام! از این حالتی‌که بر انقلاب آمده است، مأیوس نشوید، زیرا این سنت الله سبحانه وتعالی می‌باشد که پیش از صبح، تاریک‌ترین ساعات را قرارداده، حلقات را چنان فشار می‌دهد تا مستحکم گردند، لیکن بعد از صبح روشنی و فراخی عظیم از راه می‌رسد، آن روز تنها چیزی‌که از شما می‌طلبد، صبر است وبس. اما قسم به الله سبحانه وتعالی اگر کار را بر اهلش می‌سپردید تاکنون تمام ظالمین سرنگون می‌گشتند.

انقلاب شام درین صحنۀ بزرگ تنها نیست؛ اگر تمام گرگ‌های جهان هم بر آن گرد آمده باشند، الله سبحانه وتعالی مکرشان را به خودشان برمی‌گرداند، حتی اگر مکر آن‌ها در حدی بزرگ و قدرتمند باشد که بتواند کوه‌ها را از هم جدا کند و الله سبحانه وتعالی بهترین مکر کننده‌گان است. آن‌چه که خطر ناک است، اینست که از رحمت الله سبحانه وتعالی ناامید شده و به او تعالی پناه نبریم ؛ زیرا نصرت نیست؛ مگر از جانب الله سبحانه وتعالی، اما از طرفی با آن‌که الله سبحانه وتعالی وعدۀ خود و پیامبرش صلی الله علیه وسلم را خلاف نمی‌کند، بر ما نصرت الله سبحانه وتعالی نیز واجب است.

نویسنده: استاذ عبدو الدلی(أبوالمنذر)

ادامه مطلب...

وزیر خارجۀ امریکا و ولیعهد سعودی: ایران دشمن است؛ نه رژیم اسرائیل!

مایک پامپیو وزیر خارجۀ جدید امریکا، به تاریخ 29 اپریل 2018م، در یک سفر خارجی از سعودی، دولت یهود و اردن دیدار نمود. از بررسی این دیدارها می‌توان به این نتیجه رسید که امریکا در پی امور آتی است: خطر و تهدید جلوه دادن ایران و دور نمودن توجه‌‌ها از دشمن حقیقی(دولت یهود)، فراخواندن به مذاکره با دولت یهود، تحمیل شروط دولت یهود بالای مخالیفنش و هم‌چنان شناساندن دولت یهود به عنوان یک کشور مستقل در منطقه از طریق مزدوران منطقوی‌اش. این همان سیاستی است که امریکا پس از سفر  ترامپ به سعودی در سال گذشته، در پیش گرفته است.

امریکا این سیاست‌اش را بالای نمایندگان 55 کشور-که استعمارگران آن‌ها را در سرزمین‌های اسلامی تعیین نموده اند- تحمیل نموده است. چنان‌چه رئیس جمهور امریکا به تاریخ 21 می 2017م نمایندگان این کشورها را گردهم جمع نموده و در بیانیه‌ای گفت: «دشمن و تهدید اصلی ایران است.» وی برای رویایی و مقابله با ایران استراتیژی خود را مطرح نمود. حال آن‌که ایران هم در مدار تعیین شدۀ امریکا در حرکت بوده و مسئولین ایرانی بر ادامۀ حضور و استمرار اشغال امریکایی در افغانستان و عراق، اعتراف نموده اند و اکنون برای حفظ نفوذ امریکا در سوریه تلاش می ورزند. چنان‌چه با مردم سوریه، که در صدد نابودی نظام سیکولر بشار اسد هستند، می‌جنگند. وزیر خارجۀ امریکا می‌خواهد با بیان این‌که ما در تلاش وضع استراتیژی باز دارندۀ ایران هستیم، حقایق و جنایت‌های امریکا را بپوشاند.

همزمان با این، کانال تلویزیونی 10 دولت یهود به تاریخ 29 اپریل 2018م، اظهارات بن سلمان را که در دیدار با بعضی از سازمان‌های یهودی در امریکا، مطرح نموده بود، به نشر سپرد. در این اظهارات آمده است: «مدت 40 سال است رهبری فلسطینی‌ها فرصت‌های پیش آمده را از دست می‌دهد، و تمام پیشنهادات مطرح شده را رد نموده است. اکنون زمان آن فرا رسیده تا فلسطینی‌ها پیشنهادات مطرح شده را بپذیرند و به میز گفت‌وگوها حاضر شوند، یا این‌که سکوت را اختیار کنند و از شکوه و شکایت دست بردارند.» او در ادامه افزود: «قضیۀ فلسطین از اولویت‌های دولت سعودی ومردم آن نیست، بلکه قضایای مهم‌تری وجود دارد که باید به آن توجه کرد؛ مثل قضیۀ ایران.»

عربستان سعودی ایران را از این جهت دشمن خود گرفته است تا بوسیلۀ آن خیانتی را که در حق مردم مظلوم فلسطین با رها کردن آن‌ها به حال خودشان و پذیرفتن غصب فلسطین توسط یهود، مرتکب گردیده است، بپوشاند. چنان‌چه در خلال صحبت‌هایش گفت: «با وجود این همه‌، پیش از این‌که بتوانیم در جهت عادی‌سازی روابط سعودی و دیگر کشورهای عربی با اسرائیل، کاری انجام دهیم، لازم است با فلسطینی‌ها پیشرفت حقیقی داشته باشیم.» به این معنی که او نمی‌تواند با عادی‌سازی رسمی روابط با دولت یهود، مرتکب خیانت شود، مگر این‌که در گفت‌وگوها با دشمن دولت یهود(فلسطین) پیشرفتی حاصل شود و آن‌چه را که دولت یهود می‌خواهد، برایش تسلیم دهد. از جانب دیگر، رهبری فلسطینی‌ها از 40 سال به این طرف خیانت‌های بزرگی را مرتکب گردیده است و آن‌چه را که امریکا و یهود از آن‌ها خواسته اند، بدون چون و چرا پذیرفته اند، که به رسمیت شناختن دولت یهود و اکتفا کردن به 20درصد از اراضی فلسطین، نمونه‌های از خیانت آن‌هاست. اما موارد دیگری وجود دارد که یهودی‌ها خواهان آن هستند و رهبران فلسطینی شاید آن‌ها را هم بپذیرند(دست برداشتن فلسطینی‌ها از قدس و از حق برگشت دوباره به آن و هرآن‌چه یهود می‌خواهد).

منیب حمیدی

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر: کمپاین "حمایت از جنات بيسبالوفای اسیر!"

بسم الله الرحمن الرحیم

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر: کمپاین "حمایت از جنات بيسبالوفای اسیر!"

(ترجمه)

در آستانۀ خشونت‌های حکومت جنایت‌کار روسیه علیه مسلمانان روسی، امروزه صدها مسلمان به دلیل فعالیت نمودن در حزب التحریر، در زندان‌های روسیه به سر می‌برند؛ حکومت روسیه این مسلمانان را دروغگویانه با استناد به فیصلۀ ننگین محکمۀ عالی روسیه، که به تاریخ ۲۰۰۳م صادر شده است-که در آن حزب التحریر را در لیست گروه‌های تروریستی گنجانیده است- به تروریزم متهم می‌نماید، و طبق این فیصلۀ بی‌سابقۀ محکمۀ روسیه، حزب سیاسی اسلامی التحریر، حزب تروریستی خوانده می‌شود. با تشدید قوانین روسیه به حق اعضای حزب التحریر و اتهامات علیه حزب، به اساس اصول قانون اساسى روسیه نه؛ بلکه به اساس قوانین تروریزم تصويب می‌شود، که مدت زمان محکومین آن حتی به ۲۰ سال حبس رسیده است.

تطبیق این قوانین به ظلم و ستم آشکارای جاری در تمامی مناطق روسیه و در شهر سانت بترسبرگ انجامیده است، طوری که ده‌ها دعوتگر را در جریان چند سال گذشته بازداشت نموده اند. در ۲۴ نومبر ۲۰۱۷م نيروهاى امنیتی روسيه همسر یک تن از دعوتگران بازداشت شده-عیسی رحیموف عضو حزب التحریر- را که به ۱۲ سال حبس محکوم است، نیز بازداشت نمودند. همسر عیسی رحیموف از اصالت روسی گذشته و مسلمان شده است، و نيز اسم‌اش را از "اللا" به "جنات بیسبالوفا" تغییر داده است. جنات بیسبالوفا به دلیل فعالیت در حزب التحریر بازداشت شده و در زندانی که در آن مجرمان به سرمی‌برند، سپرده شد؛ سپس در ماه جنوری ۲۰۱۸م مدت حبس این خواهر مان به دو ماه دیگر تمدید گردید و وی تا ۱۶ مارچ ۲۰۱۸م در زندان روسیه به سر خواهد برد و همان روز محکمۀ بعدی وی است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ﴾

[آل عمران: ۱۱۸]

ترجمه: (نشانههای) دشمنی از دهان آنان آشكار است و آنچه در دل دارند، بزرگتر است(از بدسگالی‌هائی كه ظاهر می سازند). ما نشانههائی را (كه بتوان با آنها دشمن را از دوست باز شناخت) برای شما بيان كرديم؛ اگر اهل عقل و درايت هستيد .

بنابر این، دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با فعالیت نمودن جدی برای تأسیس دولت اسلامی برای تقبیح و رد نمودن بازداشت‌ها و رفتارهای حکومت ظالم روسیه به حق زنان عاجز مسلمان، کمپاین جهانی را تحت عنوان "حمایت از جنات بيسبالوفای اسیر!" به راه می‌اندازد.

ای مسلمانان! مایان شما را به کار و فعالیت نمودن با حزب التحریر برای تأسیس دولت اسلامی به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرا می‌خوانیم؛ این است یگانه راه درست برای کسب و بدست آوردن رضایت الله سبحانه وتعالی، و نیز با دوباره تأسیس نمودن دولت اسلامی، مسلمانان از قوانین کفار و از شر حکومت‌های ظالم راحت می‌شوند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

[انفال: ۲۴]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله(سبحانه وتعالی) را بپذيريد و دستور پيامبر او(صلى الله عليه وسلم) را قبول كنيد؛ هنگامی‌كه شما را به چيزى دعوت كند كه به شما زندگی(مادى و معنوى و دنيوى و اخروى) بخشد، و بدانيد كه الله(سبحانه وتعالى) ميان انسان و دل او جدائی مى‌اندازد(و می‌تواند انسان را از رسيدن به خواستها و آرزوهای دل باز دارد)، و بدانيد كه همگان در پيشگاه الله(سبحانه وتعالى) گرد آورده مى‌شويد(و به حساب و كتاب تان رسيدگى مى‌گردد).

ای بار الها! ما را کمک و مساعدت نما! خواهرمان جنات بیسبالوفا، همسرش، تمامی مسلمانان اسیر در زندان‌های ظالمین و مسلمانانی‌که در راه دعوت تحت ظلم و ستم قرار دارند، تحت مراقبت و محافظت خویش قرار بده! ای بار الها! روزی که به کمک و یاری‌ات مسلمانان دولت اسلامی را تأسیس می‌نماید، که در آن روز تمامی کسانی را که بر فرزندان امت عزیز اسلامی ظلم و ستم نموده اند مجازات می‌نماییم، فرا رسان! ای بار الها! دعای مان را بپذیر! آمین!

شنبه، 15 جمادى الثانی 1439هـ / 03 مارچ 2018م

توفان تویتری دوم –شنبه 05/05/2018م-

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: راهیپمایی اعتراضی در اعتراض به دست گیری شباب حزب توسط گروه صقور الشام در اریحا

حزب التحریر ولایه سوریه در اعتراض به دستگیری شباب حزب التحریر توسط گروه صقور الشام در اریحا، در منطقه کفر تعال واقع در حومۀ غربی حلب راهپیمایی اعتراضی برگزار نمود.

شنبه، 19 شعبان 1439هـ / 05 می 2018م

سخنرانی شیخ سعید الزعلان (ابو مصعب الشامی) در راهپیمایی کفر تعال در اعتراض به دستگیری شباب حزب التحریر توسط گروه صقور الشام در اریحا.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه