یکشنبه, ۱۵ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
آیا انقلاب شام در بین دو لبۀ شمیر قرار دارد؟
بسم الله الرحمن الرحيم

آیا انقلاب شام در بین دو لبۀ شمیر قرار دارد؟

(ترجمه)

شاید بسیاری از آن‌چه را که در خصوص انقلاب شام و اوضاع و احوال آن می‌خواهیم مطرح نماییم، قبلاً بارها گفته شده باشد و ممکن است تکرار حوادث و بررسی مکرر وقایع، خواننده را خسته کند، چون واقعیت انقلاب شام به معلومات عامه تبدیل شده است، اما آیا همین محض در حق انقلاب شام کفایت می‌کند؟

بارها واقعیت انقلاب شام مفصلاً بیان گردیده است، اما در مقابل پاسخ و عکس‌العمل مطلوبی بدست نیامده، در حالی‌که هیچگاه هدف از بیان واقعیت، ارائۀ گزارش خبری نبوده است؛ بلکه از امت توقع می‌رفت که در قبال انقلاب مبارک شام احساس مسئولیت کرده و موقف لازم خویش را داشته باشد. استفادۀ فرزندان امت از بیان مفصل اوضاع انقلاب شام، به جز از معلوماتی‌که آن‌ها را در مجالس‌شان نقل می‌کنند، چیزی بیشتری نبوده و از این معلومات در ساحۀ مسئولیت عملی هیچگاه کار گرفته نشده است. بنابر آن، لازم است که معلومات امت گردزدای شده تا به فکر واداشته شوند. بلی، وضعیت را هربار باید تکرار کرد تا برایش گوش شناوائی پیدا شده و بر سلوک و رفتار امت تأثیری گذاشته و در نتیجه منجر به تحرک امت و باعث دریدن پرده‌ای شود که امت را درین وضعیت قرار داده است.

 از این‌که منبع تغییر امت با وجود علمش به اوضاع و احوال و توانمندی آن بر تغییر، پاسخگو نیست، چنین  برمی‌آید که حالت امت از آن‌چه که قبل از دریدن پردۀ سکوت آن پیش از بهار عربی و بیداری چشم‌گیر آن بوده، فرق نموده است. لذا بر رهنمای غمخواری‌که بر اهلش دروغ نمی‌گوید، لازم است که مسئولیت امت را برایش گوشزد کند. سوالی را که بسیاری مطرح می‌کنند، این است که آیا اوضاع کنونی انقلاب شام علیه آن بوده و منجر به ناکامی قریب‌الوقوع آن خواهد شد؟ و آیا بعد از این همه فداکاری و تحمل مصیبت‌ها، بار دیگر نظام مزدوری در شام حاکم خواهد شد؟

اگر به چشم بصیرت به سوی انقلاب شام نگاه کرده شود، دیده خواهد شد که این انقلاب مبارک از همان بدو آغازش از شر در کمین‌نشسته‌گان، منافقین، تاریک اندیشان و سایر کهنه فکران، در امان نبود. انقلاب شام از زمان شروع آن در ماه مارچ  تا کنون که هفت سال از آن می‌گذرد، هیچ روزی بر آن نگذشته؛ مگر این‌که در میان دو لبۀ شمشیر قرار داشته است. دولت های کفری و مزدوران آن‌ها چون درندگانی از هر طرف جهان بر انقلاب شام حمله‎ور شده، همگی آن را بی‌وقفه می‌گزند: برخی بعد از مهار انقلاب در طمع جای پای میان امت می‌باشند، برخی به غارت سرمایه‌های این سرزمین چشم دوخته‌اند و برخی می‌خواهند چند سال دیگر هم امت تحت تسلط آن‌ها باقی بماند. نزد این‌ها اهل شام، مصیبت‌ها و درد و رنج‌شان هیچ اهمیتی ندارد، تمام هم و غم آن‌ها سیکولریزم آن‌ها بوده و همین دلیل، کینه توزی آن‌ها نسبت به انقلاب شام می‌باشد. 

آن‌ها صرفاً در قبال نظام‌ها و قدرت‌های خود وفادار بوده و بس، نظام‌های مزدوری‌که مایۀ تأسف بوده و بعد از سقوط دولت اسلامی، سرپناهی چون آغوش مادر برای مسلمانان، تضمین کنندۀ خیر و صلاح آن ها، تأسیس نموده اند؛ نظام هایی‌که بر رعیت خود ظلم روا داشته و غلامی اربابان‌شان تنها وظیفۀشان می‌باشد. تمام هدف آنان را تداوم منصب‌های‌شان تشکیل می‌دهد. بنابر این، آنان هرکاری را برای رضایت اربابان‌شان انجام می‌دهند، ولو که عملکردشان ناخوشنودی الله سبحانه وتعالی را در پی داشته باشد و این آخرین سرحد هم وغم‌شان می‌باشد(بالاترین هدفی‌که در خاطرشان جولان می‌زند). دنیا آن‌ها را در برابر مسئولیت‌هایی‌که در قبال امت دارند، کور کرده، به امانتی‌که در دست دارند، خیانت می‌کنند و سرمایه و استعداد امت را ضایع می‌نمایند.

از همان ماه مارچ سال 2011م به بعد، با امواج خیانت از رسیدن کشتی‌های انقلاب مردم سوریه به هدف مشروع‌شان، جلوگیری نموده است. هیچ وسیله و هیچ اسلوب و امکاناتی نیست که دشمنان از آن استفاده ننموده باشند. مهره‌های این میدان فرقه‌ای به لباس انقلابیونی می‌باشند که در خدمت اربابان خویش، به فرزندان شام خیانت نموده به آن‌ها ضربه‌های درناک بسیاری را وارد نموده‌اند و صرف در انحراف انقلاب سهم داشته اند. بعضی از رهبران گروه‌های مزدور طمع‌کار و بعضی از سیاسیون سیکولر بی‌شرمانه در برابر نصوص الله سبحانه وتعالی قیام نموده، برای بدست آوردن متاع پوچ دنیوی، که راه جهنم بدترین وعده‌گاه ظالمین را برای‌شان هموار خواهد کرد، شیطان مآبانه نصوص الله سبحانه وتعالی را تأویل می‌نمایند.

مردم شام، سخت‌ترین روزها و سال‌های خویش را تجربه کرده اند؛ جان، مال و دارائی‌های خویش را از دست داده اند، اما در مقابل، محض به امید پاداش الله سبحانه وتعالی صبر لازم نموده اند. توطئۀ قدرت‌مندترین دولت‌ها، از شکستن ارادۀ آن‌ها عاجز مانده است. اهل شام طبق فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم، بهترین بندگان الله سبحانه وتعالی در بهترین سرزمین الله سبحانه وتعالی بودند. بزرگ ترین مصیبتی‌که دامن انقلاب مبارک شام را گرفت و باعث شد از سقوط قطعی نظام خائن و مزدور دمشق جلوگیری نماید، این بود که در میان انقلاب گروه‌هایی راه یافتند که تمام هدف‌شان را دست‌یابی به قدرت و مال تشکیل می‌داد و این مسئله اینک برای همه‌گان روشن گردیده است.

 این حالت مانند حالات قبلی می‌باشد که اهل شام آن‌ها را گذرانده اند، اما آن‌چه که برای اهل شام واجب است، این است که بار دیگر در مسیر هدف مشروع خویش، بر مسیری‌که انقلاب‌شان را بر آن استوار نموده بودند، یکجا شوند تا نظام را از بنیه و اساسش مانند گذشته، به سرنگونی مواجه کنند و آن را در وضعیتی قرار دهند که از شکستن ارادۀشان عاجز مانده بودند.

ملت‌های کفری، تمام  فعالیت‌های امت را به کمک نظام‌های دونمایه  و خودساختۀ خویش زیر نظر دارند، نظام‌هایی‌که به چنین منظوری تأسیس شده و به مثابۀ چشم‌وگوش باز، ملت‌های کفری آن‌ها را در استعمال وحشیانه‌ترین ابزارشان برای جلوگیری از هر حرکت امت از مسیر هدف مشروع آن، یاری می‌رسانند؛ هدف مشروعی‌که قدرت ازدست رفته‌ای امت را برایش باز می‌گرداند. هرچند آن ابزار وحشیانه، از جمله مواد شیمیاوی باشد که استعمال آن‌ها ممنوعیت بین‌المللی دارد، بازهم بالای امت اسلامی استعمال می‌شوند. چنان‌چه بارها در غوطه، خان شیخون  و درین اواخر  در دوما استعمال شد. اما تمام آن‌چه که جامعۀ بین‌المللی و دولت‌های مدعی اسلام انجام می‌دهند، اینست که هرگاه آن‌چه را که سلاح ممنوع بین‌المللی می‌نامند، بالای امت استعمال می‌شود، تقبیح کرده و تلاش می‌کنند که در خلال بیانه‌ها و اظهار تأسف‌های خویش آبرویابی کنند. اما انقلابیون مخلص شام به خوبی می‌دانند که تمام دولت‌های جهانی با آن‌که اسالیب‌شان متفاوت است، نیت و هدف‌شان یکی می‌باشند و می‌خواهند از  به قدرت رسیدن این دین جلوگیری  نمایند. این دولت‌ها با تمام تلاش در پی آن اند که بتوانند بقای خویش را در میان امت حفظ نمایند و اگر هم لازم باشد، درین راه میلیون‌ها انسان را قتل عام می‌کنند، این آخرین سرحد هم و غم‌شان بوده و نیز طبعیت ایدیولوژی کثیف آن‌ها چنین می‌باشد.

ای اهل ما در شام! ما از همان آغاز انقلاب، مانند انقلابیون، فعالانه در کنارشما بودیم، ما هر زمانی‌که بزدل‌ها می‌خواستند انقلاب شما را سرقت نمایند، هم‌چون سپر محافظ در اختیار شما بودیم. ما در میان صفوف شما هر مصیبت و درد و رنجی را که بر شما رسیده  است، بر ما  نیزرسیده. ما برای شما مانند مادری برای فرزندانش بودیم که از آن‌ها مراقب و آن‌ها را به سمت خیر و صلاح‌شان راهنمایی می‌نمود. در تمام حالات دشوار انقلاب با شما زنده‌گی نمودیم؛ انقلابی‌که حتی یک روز را هم بدون خون و آتش  سپری ننمود. شما را از غرب کافر از نیت و نیرنگ‌ها و اسالیب آن‌ها هشدار می ‌دهیم. ما راهنمایی بودیم که در برابر مردم خود صادق بوده و به آن‌ها دروغ نمی‌گوید. ما در تمام مراحل خطرات بزرگ، چون هشدار دهنده‌ای عریان عمل نمودیم و هم‌چنان خواهیم بود. در امروز، فردا و تا آن‌که قضای الله سبحانه وتعالی آن کند، که باید شود، و ما هم‌چنان راهنمای صادقی خواهیم ماند که پیشاپیش اهلش در مسیر رسیدن به وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارت رسولش صلی الله علیه وسلم که خلافت راشده برمنهج نبوت است، قرار می‌گیرد.

ای اهل ما در شام! از این حالتی‌که بر انقلاب آمده است، مأیوس نشوید، زیرا این سنت الله سبحانه وتعالی می‌باشد که پیش از صبح، تاریک‌ترین ساعات را قرارداده، حلقات را چنان فشار می‌دهد تا مستحکم گردند، لیکن بعد از صبح روشنی و فراخی عظیم از راه می‌رسد، آن روز تنها چیزی‌که از شما می‌طلبد، صبر است وبس. اما قسم به الله سبحانه وتعالی اگر کار را بر اهلش می‌سپردید تاکنون تمام ظالمین سرنگون می‌گشتند.

انقلاب شام درین صحنۀ بزرگ تنها نیست؛ اگر تمام گرگ‌های جهان هم بر آن گرد آمده باشند، الله سبحانه وتعالی مکرشان را به خودشان برمی‌گرداند، حتی اگر مکر آن‌ها در حدی بزرگ و قدرتمند باشد که بتواند کوه‌ها را از هم جدا کند و الله سبحانه وتعالی بهترین مکر کننده‌گان است. آن‌چه که خطر ناک است، اینست که از رحمت الله سبحانه وتعالی ناامید شده و به او تعالی پناه نبریم ؛ زیرا نصرت نیست؛ مگر از جانب الله سبحانه وتعالی، اما از طرفی با آن‌که الله سبحانه وتعالی وعدۀ خود و پیامبرش صلی الله علیه وسلم را خلاف نمی‌کند، بر ما نصرت الله سبحانه وتعالی نیز واجب است.

نویسنده: استاذ عبدو الدلی(أبوالمنذر)

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه