چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ولايه تونس : كنفرانس اقتصادى " قانون بودجه سال 2018 ميان خیال رشد و واقعيت گروماندن "

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر ولایه تونس کنفرانس اقتصادی سیاسی را تحت عنوان : " قانون بودجه سال ۲۰۱۸ میان خیال رشد و واقعیت گرو ماندن " برگزار نمود ، که در این کنفرانس دکتور اسعد بن رمضان ( اقتصاددان ) در مقر حزب التحریر در نهج باب الخضراء حضور یافت. 

   یک شنبه ، ۲۹ ربیع الثانی ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۱۷ دسامبر ۲۰۱۷.م

ادامه مطلب...

فاروق الشرع معاون بشار اسد جنایت‎کار؛ همانند بشار جنایت‎کار است!

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

در این اواخر، رسانه‎های مختلف اخبار و آوازه‎هایی را در مورد این‎که فاروق الشرع می‎خواهد مرحلۀ انتقالی را به عهده بگیرد، به نشر رسانیده‎اند. بعضی رسانه‎ها این کار را برای انقلاب راه‎حل می‎خوانند و حتی بعضی آنان به این اعتبار، که دستان وی خون آلود نیست(طبق توصیف آنان)، مطالبه می‎نمودند که فاروق الشرع باید ریاست کنفرانس سوچی را به عهده بگیرد، و این خبرها در سیاق "کنفرانس سوچی" فضاءساز شد.

کنفرانس سوچی کنفرانسی است که روسیه تلاش برگزاری آن را دارد و قرار است که در آن کنفرانس، بیشتر از هزار تن شخصیت‎های متنفذ سوریه‎ای را دعوت نماید و این کنفرانس را برای تطبیق راه‎حل سیاسی، به هدف از بین بردن انقلاب شام و از سرگیری نظام جنایت‎کار در سوریه و حفاظت از ستون‎های اساسی‎شان( استخبارات و اردوی سوریه) برگزار می‎نماید.

انقلاب شام بر ضد نظام سرکوب کنندۀ جنایت‎کار و برای از بین‎بردن آن با تمام اساسات و اجزای آن آغاز گردید. این گمراهی است که از نظام چنین تعبیری داشته باشیم که نظام فقط به معنای فرد خون‎خوار بشار است؛ بلکه نظام تمام راه‎حل‎هایی است که بر سرزمین سوریه حاکمیت دارد و تنها به شخص بشار اسد خون‎خوار و سائر افرادی‎که در جنایت‎کاری از او و دار و دستۀ او کم نیستند، خلاصه نمی‎شود؛ و نیز ساده‎لوحی است که شخصی خود را وابسته به انقلاب بداند و ادعای از سرگیری تشکیل حکومت به شکل و ظاهر جدید را نموده و زمانی‎که روسیه جنایت‎کار وی را به کنفرانس‎ها دعوت نماید، چهره‎اش از خوشحالی بدرخشد و غرق در بهبوحۀ مذاکرات با این نظام جنایت‎کار باشد.

فاروق الشرع معاون بشار اسد جنایت‎کار، شخصیتی است که حکومت سوریه در آغاز انقلاب وی را مخفی نگهداشت و او را و به عنوان شخصیتی که دستان‎اش خون‎آلود نیست-به این هدف که در آینده‎ها نقش داشته و نیز برای این‎که در مرحلۀ انتقالی به صحنه ظاهر شود- حالا تقدیم نمود و این کار آغاز راه‎حل سیاسی نهایی است که امریکا آن را می‎خواهد. معتقد بودن به این‎که انقلاب بر ضد شخص بشار اسد بوده و مفکورۀ از بین‎بردن نظام از اذهان دور شود و سپس راه‎حل سیاسی امریکایی مورد تأیید قرار گیرد؛ حیله و خدعۀ جدید از خدعه‎های کفار برای از بین‎بردن انقلاب و منحرف‎ساختن‎اش از مسیر اصلی آن می‎باشد. راه‎حل سیاسی امریکایی انقلاب را به خاک یک‎سان نموده و خون شهداء را به هدر می‎دهد و تلاش‎ها و قربانی‎ها را ضایع می‎سازد.

ای مسلمانانِ سرزمین شام، کاخ و مرکز دارالاسلام! جنگ در سرزمین شام در حقیقت جنگ میان اسلام و عقیدۀ ‎مان، که تطبیق آن را برای این‎که در دنیا عزت‎مند شده و در آخرت الله سبحانه وتعالی از ما راضی گردد و هدف خویش قرار داده‎ایم، می‎باشد و نیز این جنگ با کشورهای کفریی است که در جنگ علیه دین‎مان و از بین‎بردن فرزندان مخلص‎مان گرد هم آمده‎اند.

امریکا، سردم‎دار کفار، رهبر جهان سیکولریزم و صاحب نفوذ در سوریه، تمامی ابزارهایش(مزدوران و هم‎پیمانان‎اش) را بسیج نموده و جنگ‎اش را علیه‎مان تشدید می‎بخشد؛ زیرا جنگ میان تمدن سرمایه‎داری گندیده و تمدن اسلام است، و آغاز پیروزی تمدن اسلام، در سرزمین شام آشکار شده است. بنابر این، به عقیده و اساسات دین خویش که منبع قوت و باعث عزت‎مندی‎مان است، باید متمسک شویم و مبارزۀ خویش را تشدید ببخشیم؛ زیرا جنگ میان تمدن حق و تمدن باطل است و نباید وقت خویش را صرف جنگ برای کسب مقام و در آمد، هدر نماییم..

 امریکا و هم‎پیمانان‎اش می‎خواهند که سرنوشت و قضیۀ بشار را به اساس مذاکرات حل‎وفصل نماید؛ زیرا هدف امریکا این است که از نظام مزدورش محافظت نموده و منافع‎اش را برای از بین بردن انقلاب شام تأمین نماید؛ انقلابی‎که امریکا را به وحشت در آورده است. با وجود این‎که سرنوشت بشار اسد مزدور برای امریکا مهم نیست؛ اما از او محافظت نموده تا بدیل مناسبی برایش آماده نماید و ضمن این، راه‎حل سیاسی کشنده‎ای را که می‎خواهد آن را بر اهل شام تحمیل نماید، تنظیم کند.

 با چشم سر مشاهده نمودیم که بر سر انقلاب مصر، لیبیا، تونس و انقلاب یمن چه چیزی آمد؛ با وجود از بین رفتن رؤسای دولت، نظام کماکان باقی ماند، که حالا مردم را با ظلم و قتل از بین برده و احکام کفری را بر آنان تطبیق نموده و به دشمنان امت خدمت می‎نمایند. پس آیا بعد از تمام این قربانی‎ها راضی می‎شوید، به حالتی‎که قرار داشتیم، برگردیم، طوری‎که مزدورانی سرکوب کننده و مجرمین با نظام‎های کفری‎شان بر ما حکومت کنند، که با این کار قربانی‎ها به هدر رفته و باعث بر افروخته شدن خشم اهل زمین و آسمان می‎گردد؟! و یا این‎که حقیقت جنگ را درک خواهیم نمود؛ طوری‎که دشمنان‎مان درک نموده اند.

بنابر این، به ریسمان پروردگار یکتای‎مان چنگ زده و پروژۀ خود را که از عقیدۀ‎مان سرچشمه گرفته است تبنی نماییم و مبارزۀ‎مان را برای تغییر نظام با تمام اساسات و اجزای آن به اساس عقیدۀ خویش تشدید ببخشیم و حکومت الله سبحانه وتعالی  را در زمین تحت سایۀ خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت برپا نماییم که با این کار حیله و خدعۀ کفار بر خودشان برگشته و اموالی را که در جنگ علیه مسلمانان به خرچ داده اند، مایۀ حسرت و ندامت‎شان می‎گردند.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ  بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

[روم: ۴-۵]

ترجمه: در آن روز مؤمنان شادمان میشوند(آری، خوشحال میشوند) از ياری الله(سبحانه وتعالی). الله(سبحانه وتعالی) هر كسی را كه بخواهد ياری میدهد و او بس چيره(بر دشمنان خود) و بسيار مهربان(در حق دوستان خويش) است.

حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

ای اهل شام! دست‎خوش دو رویی کفار قرار نگیرید

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

از زمانیکه غرب کافر خلافت اسلامی-سرپناه و چتریکه مسلمانان در سایهاش زندگی میکردند- را در سال ۱۹۲۴م از بین برد، همچنان به دنبال جلوگیری از شکلگیری قوای امت و قیام دوبارهی آن شدند، از آن زمان بدینسو، قدرت­های سمبولیک سیاسی را ساخته و تمام اسباب تسلط و حاکمیت آنان را بالای امت اسلامی فراهم و نظام زندگی بشری را طوری طرح نمود که باعث تأخیر بیداری فکری، فرهنگی و سیاسی امت شد. غرب به این هم اکتفاء نکرد؛ بلکه همیشه در تلاش بود تا مهار هر جنبش ناشی از احساسات اسلامی را به دست آورد تا مبادا به عواقب وخیم آن دچار شود. مدتهاست که این وضعیت در حال خود باقی بوده و مسلمانان با هویت مجهول زندگی خویش را به سر میبرند. فارغالتحصیلان مدارس و دانشگاه­های این نظام­ها جای پای مستحکمی را که باید بر آن استوار بایستند، گم کردهاند و تمامی این اسباب و وسایل صرفاً به منظور جلوگیری از بیداری مسلمانان در نظر گرفته شده است.

وضعیت مسلمانان از این هم بدتر میباشد، طوریکه مسلمانان زیر چتر این نظامهای سمبولیک قلع و قمع شده، یا در سیاه چال­های زندانها از بین میروند و یاهم در رعب، وحشت، فشار، سرکوبی و... زندگی میکنند، تا جایی‎که وضعیت بد مسلمانان-هرکسیکه خواب تغییر را در سر دارد، ناگزیر با چنین سرنوشت دچار خواهد شد- چنین پیامی را همراه دارد. دههها میگذرد که مسلمانان به این حالت تن داده و سرانجام ضربالمثلهای؛ مانند: دیوارها گوش دارند، این مانند راه رفتن روی تناب باریک است، الله متعال خودش به داد ما برسد... آنان را به پذیرفتن ستمگران و به زندگی کردن تحت تازیانهی جلادان فرا میخواند که بسیاری تصور میکنند، این امت دیگر هرگز جنبش و قیام را نخواهد داشت و مسلمانان به زندگی تحقیرآمیز و به خوردن پس خورده‎ی خیرات دیگران عادت کردهاند.

غرب کافر برای دستیابی به چنین هدفی از هر نیرو و توان کار گرفته و به هروسیله‎ی متوسل میشود تا مطمئن شود که مسلمانان دیگر نظم نیافته و چیزی باعث وحدت و یکپارچهگی آنها نمیتواند شود؛ اما به طور معمول به اسباب و وسایل بشری تکیه کرده از تدبیر خالق کائنات، انسان و حیات غافلاند؛ زیرا هر آنچه که اتفاق افتاده به زودی سبب قیام امت علیه جلادان آن شده و هر بار بیشتر از قبل باعث مستحکم شدن اراده‎ی امت برای بازپسگیری حقوقشان میشود. غرب کافر با آرایش چهره‎ی نظامهای کنونی در تونس، لیبیا، یمن، مصر و غیره توانست مسلمانان را فریب داده، انقلاب­هایشان را به یغما ببرد. غرب بعد از آن‎ها گمان کرد که طوفان دیگر تمام شده و احساس کرد که از این ناحیه راحت شدهاند؛ اما الله سبحانه وتعالی مکرش را به خودش باز گرداند، از جاییکه اصلاً گمانش را نداشت، انقلاب دیگری را راهاندازی نمود، انقلابیکه غرب و مزدورانش در مقابل آن سر تسلیم فرو برده و از مهارش عاجز ماندهاند.

در ماه مارچ ۲۰۱۱م انقلاب شام  شعلهور شد؛ اما در آغاز مانند انقلابهای دیگر یک جنبش غریزوی و مبتنی بر احساسات بود که هدف خاصی را دنبال نمیکرد و بر هویت خاصی استوار نبود، تنها نیاز مردم را به آزادی و کرامت انسانی و زندگی خوب، شعار میداد. با گذشت سالها این انقلاب مبارک اصول و چوکات مشخص را به خود گرفته و به پخته­گی خود رسید که خواستههای دیگری را ارائه نمود؛ مانند: سرنگونی نظام از اساساش، کنار رفتن مسئولین کلیدی نظام، پایان یافتن نفوذ غرب در سوریه و بقیه سرزمینهای اسلامی.

چنین بود که انقلابیون شام اساسات راهنجات خویش را ترسیم نموده و بدیلی را برای نظام خونخوار بشار اسد، مزدور امریکا، به دست آوردهاند؛ لیکن در مقابل، کفار و مزدورانشان دور هم گرد آمده و با تمام قدرت برای تحمیل برنامه‎ی سیکولری خود بر انقلابیون شام تلاش نمودهاند؛ تعدادی از نظامیان و سیاسیون را در خدمت گرفته و آنها را مانند غدههای سرطانی بر بدنۀ انقلاب ساخته اند که خواستند توسط آن­ها انقلاب شام را منحرف ساخته و مهار نمایند. کینه توزی غرب و مزدورانش در پول­ها و برنامههای زهر­آگین سیاسیشان و در کنفرانسهای ناکارایشان در ژینوی اول، آستانه، ریاض، سوتشی و ژینو دوم به شکل واضحی بارز میباشد. غرب در مورد انقلاب شام بیش از هشت نشست را برگزار نمودهاند که انگیزه‎ی اساسی نشستهایشان جزء هدر دادن قربانیها و شکست دادن انقلاب شام، چیزی دیگری نبود.

کنفرانس ژینو نشست هشتم آنها، میان نمایندگان خونخوار شام و مخالفان سیاسی امریکا در حالی برگزار شد که معلوم نبود بر انقلابیون شام چه میگذشت، که در آنجا قتل عام مردم بیگناه غیرقابل تصور بود، حتک حرمتهای ناموسی، موی را از بدن جدا میساخت، مردم بومی بسیاری از مناطق آواره و ساکنین جدیدی جایگزین آنها می شدند، در هر منطقه‎ای که نیروهای بشار اسد وارد میشدند، بر ساکنین آن منطقه ترس و وحشت فرود میآمد. این همه جنایات در زمان برگزاری کنفرانس مذکور توسط مخالفین سیاسی امریکا انجام شد؛ مخالفینی‎که هیچ چیزی را برای سرپوش گذاشتن برخیانتها و جنایات خود ندارند. بناً شایسته نیست، در مورد آنها باید چنین گفت: اینها کسانی اند که خود را در آغوش امریکا انداخته‌اند.

شاید کسیکه به نگاه سطحی و مادی به واقعیت انقلاب شام مینگرد، چنین گمان کند؛ به توطئه‎ایکه کفار برای ما چیده‌اند، اطاعت نکردن و گوش ندادن به آنها اجتناب ناپذیر است؛ مگر اینکه الله سبحانه وتعالی خود گشایشی را فراهم کند؛ لیکن بر واقعیت انقلاب شام باید از زاویه‎ی ایمانی نگریست؛ زیرا چنین نگاه همانا نگاه اساسی و واقعی بر انقلاب شام میباشد؛ چون الله سبحانه وتعالی پیروزی را سرانجام برای مؤمنین وعده داده است. واقعیت امور در دستان الله سبحانه وتعالی است، او سبحانه وتعالی توان این را دارد که در یک چشم برهم زدن وضعیت را تغییر دهد؛ اما به مقتضای حکمتش، ما نیز باید در صدد تغییر خود بر آمده تا الله سبحانه تعالی وضعیت ما را تغییر دهد، و نیز ما باید بر این باور و یقین باشیم که نصرت تنها از آن الله سبحانه وتعالی بوده و او گرد آورنده‎ی اسباب و موجبات آن میباشد. ما باید به حتمی بودن نصرت الله سبحانه وتعالی و اینکه هر چه او بخواهد انجام شدنیست، یقین داشته و مطمئن باشیم.

شما برادران ما در شام، بدانید که وعده‎ی الله سبحانه وتعالی از انقلاب مبارک شام نزدیک است، از او سبحانه وتعالی میخواهیم که این انقلاب امت را به پایان خیرش رسانده و بهائی این هفت سال خشک و خشین را به سالهای بارانی و پرخیر مبدل ساخته و سالهای نجات از فجایع و مشکلات  نصیب امت گردد.

مسئولیت ما این است که از مسیرمان منحرف نشده، از امور مخالف دستورات الله سبحانه وتعالی پرهیز و بر هدایت الله سبحانه وتعالی ثابت قدم باشیم؛ حتی اگر این مسیر قربانیهای زیادی را از ما بگیرد تا اینکه ما به فرمان الله سبحانه وتعالی باشیم و نصرتش را برای ما اعطاء فرماید، آن وقت است که ما از جملهی پیروز شدهگان دنیا و آخرت میباشیم. پناه میجوییم به الله سبحانه وتعالی از اینکه ما در عوض، ستمگران را پذیرفته و زندگی زیر چتر آنها را اختیار کنیم، از الله سبحانه وتعالی روی برگردانده و او سبحانه وتعالی از ما روی برگرداند و در نتیجه بدبختی دنیا و عذاب آخرت نصیبمان شود.

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾

[طه: ١٢٤] 

ترجمه: و هر كس از من روی بگرداند، در حقيقت زندگى تنگ(و سختى) خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى كنيم.

نویسنده: عبدوالدلی

ادامه مطلب...

از انتقادهای لفظی تا هماهنگی‎های نظامی؛ نمونه‎ای از موقف‎گیری‎های دوگانۀ ترکیه در قبال امریکا!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

"ترکیه" به تاریخ ۱۴ دسمبر ۲۰۱۷م میزبان نشست امنیتی با حضور خلوصی آکار رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه، عثمان غانمی همتای عراقی وی، کوتیس سکاباروتی فرمانده نیروهای امریکا در اروپا و جوزیف فوتیل فرمانده رهبری مرکزی اردوی امریکا بود. در بیانیه‎ای که از ریاست ستاد مشترک ارتش ترکیه منتشر گردید، گفته شده که این نشست در مقر ریاست ستاد مشترک ارتش ترکیه در انقره صورت گرفته و اوضاع امنیتی منطقه و در رأس آن، سوریه و عراق به بحث و بررسی گرفته شد و در این نشست، تدابیر لازم برای مبارزه با "سازمان‎های تروریستی" اتخاذ گردید.

نشریۀ "آزادی‎ ترکیه" در جزئیات بیشتری از این نشست، می‎نگارد: «آکار تأکید نمود که حزب کارگران کردستان باید از عراق بیرون رانده شود و معلوماتی در خصوص حملات هوائی بالای مواضع این حزب در منطقۀ اسوس در مرز میان عراق و ایران ارائه نمود؛ وی از همکاری‎ها میان حکومت عراق و قطعات حمایت از مردم کُرد در برابر گروه داعش انتقاد نمود؛ اما عراق در واکنش به این انتقاد، موضوع حضور نظامی ترکیه در منطقۀ عشیقۀ عراق را مطرح نمود که آکار در پاسخ به آن گفت: این حضور نظامی به منظور جنگ با "ترورزم" بوده و به یک‎پارچه‌گی خاک عراق خللی وارد نمی‎کند. آکار در ادامه از طرف امریکائی‎ها خواست تا سلاح‎هائی را که به حزب ملی دموکراتیک و قطعات حمایت از مردم کُرد داده، پس بگیرد و تأکید نمود که منطقۀ عفرین باید از حضور آنان پاک‎سازی شده و تمام عناصری‎که امنیت ترکیه را به خطر می‎اندازند، توسط نیروهای ترکیه هدف قرار خواهند گرفت. آکار در ادامه در مورد فعالیت‎های نیروهایش در منطقۀ کاهش تنش در شهر ادلب سوریه نیز معلوماتی ارائه نمود.»

این‎جاست که چگونگی گردش ترکیه در مدار امریکا به خوبی روشن می‎گردد. رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه این‎گونه خواسته‎هایش را از امریکا مطرح نموده و از فعالیت‎های نیروهایش در ادلب به منظور تلاش برای سرکوب نمودن انقلاب سوریه زیر نام کاهش تنش، به امریکائیان گزارش می‎دهد؛ وی از امریکا می‎خواهد، به ترکیه اجازه دهد تا جنگ با حزب کردستان عراق را ادامه دهد. هم‎چنین میان ترکیه و عراق مشکلی وجود دارد که هرازگاهی سر بلند نموده و مجدداً خاموش می‎گردد و آن حضور نظامی ترکیه در عراق است، حضوری‎که با موافقت عراق صورت گرفته؛ اما مسئولین عراقی آن را به اهداف سیاسی مطرح نموده و زمانی‎که نیاز باشد از آن سکوت می‎کنند. چنان‎چه در این اواخر که ترکیه عراق را زیر رهبری امریکا در جنگ علیه گروه داعش کمک می‎نمود، عراق مسئلۀ حضور نظامی ترکیه در خاک‎اش را مسکوت نگهداشته و از آن یادی نمی‎نمود.

امریکا به ترکیه اشاره نموده بود که وارد ادلب شود؛ اما به آن اجازه نداد تا وارد عفرین شود. ترکیه در این نشست از امریکا خواست اجازۀ ورود به عفرین را نیز به آن بدهد؛ هم‎چنین از آن خواست تا سلاح‎هائی را که به نیروهای دموکرات سوریه-که مشتمل بر قطعات حمایت از کردها و حزب دموکرات آن می‎باشد- از آنان پس بگیرد؛ زیرا ترکیه آنان را به دلیل ارتباطی‎که با حزب کارگران کردستان دارند، تهدیدی علیه خود تلقی می‎کند؛ اما امریکا این درخواست‎ها را تا استحکام حضورش در مناطقی‎که در تسلط این قطعات قرار دارد، به تعویق می‎اندازد.

چنان‎چه روزنامۀ واشنگتن پست به تاریخ ۲۴ نومبر ۲۰۱۷م از این مسأله پرده برداشت: «امریکا قصد ندارد نیروهایش را، حتی پس از نابودی کامل داعش، از سوریه بیرون کند.» نشریۀ رویترز نیز به تاریخ ۲۵ نومبر ۲۰۱۷م به نقل از شماری از مسئولین امریکائی نوشت: «پنتاگون به زودی اعلام خواهد نمود که امریکا قصد دارد، بیشتر از دو هزار سرباز امریکائی به سوریه اعزام نماید. هم‎چنین از حضور ۵۲۶۲ سرباز امریکائی در عراق خبر داده شده است.»

این در حالی است که ترکیه به دستور امریکا، عملیاتی زیر نام "سپر فرات" را به تاریخ ۲۴ اگست ۲۰۱۶م، که همزمان با حضور جوبایدن معاون رئیس جمهور سابق امریکا در انقره بود، در سوریه به راه انداخته و به این بهانه وارد سوریه شد. نکتۀ قابل توجه این است که ترکیه در آن زمان هیچ‎گونه برخوردی با قطعات نظامی کُرد ننمود؛ بلکه هدفی‎که برایش تعیین شده بود، این بود که آتش انقلاب را در آن مناطق به نفع امریکا خاموش نموده و موقف نظام جنایت‎کار سوریه را تقویت نماید.

هم‎چنین نشست انقره پس از آن صورت گرفت که روسیه اعلام نمود، نیروهایش را پس از آغاز کاستن از نقشی‎که امریکا به ایران و حزب لبنانی آن در سوریه به آنان داده بود از سوریه بیرون خواهد کشید. امریکا اینک پس از خروج روسیه و کاهش نقش ایران، در پی این است که نقش ترکیه را برجسته‎تر نماید؛ ترکیه‎ای که در فریب دادن انقلابیون و ضربه‎زدن به آنان از پشت، به ویژه در تسلیم نمودن حلب به نظام جنایت‎کار، بزرگ‎ترین تأثیر را داشت. بناً امریکا در قضیۀ سوریه به ترکیه اهمیت ویژه می‎دهد، به خصوص اردوغان رئیس جمهور آن؛ زیرا اردوغان در فریب دادن انسان‎های ساده‎لوح با اسالیب خبیثانه‎اش، مهارت زیاد دارد؛ چنان‎چه می‎داند، احساسات مردم را با سخنان بزرگ برانگیزد؛ در حالی‎که در اصل اوامر امریکا را انجام می‎دهد.

چنان‎چه اردوغان با این اظهارات‎اش که: «اجازه نخواهیم داد، کشتار و جنایت‎های منطقۀ حمات سوریه تکرار شود.» مردم سوریه را فریب داد؛ اما کشتارها و جنایت‎های وحشت‎ناک‎تر از حمات بارها و بارها تکرار شد و وی هیچ اقدامی انجام نداد؛ بلکه حتی در موارد زیادی بالای انقلابیون فشار آورد تا تسلیم نقشه‎های امریکا شوند. اینک هم اردوغان مردم فلسطین را با این شعار دروغین‎اش فریب می‎دهد که: «قدس خط سرخ ماست.» و از امریکا به دلیل به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت دولت یهود انتقاد می‎کند؛ اما در عین حال، در انقره میزبانی رهبران امریکا را نموده و در جنگ کثیفی‎که برای جلوگیری امت اسلامی از آزادی امت از زیر یوغ استعمارگران به راه انداخته است، اوامر آن  را اجراء می‎کند.

نمونۀ دیگر نیرنگ‎کاری‎های اردوغان را در فراخوانی کنفرانسِ به اصطلاح همکاری‎های اسلامی و سخنان فریبنده‎اش در این کنفرانس مشاهده نمودیم، وی طوری وانمود کرد که انگار علیه دولت یهود و امریکا قرار دارد؛ در حالی‎که تمام اصرار وی بالای این بود که راه‎حل امریکائی مبتنی بر ایجاد دو دولت، عملی گردد؛ راه‎حلی‎که توسط امریکا مطرح گردیده و بر اساس آن به دولت یهود اجازه داده می‎شود تا با خیال آرام، غرب قدس و اکثریت خاک فلسطین را غصب نماید. اردوغان با سخنانی‎که در این کنفرانس گفت، در حقیقت غصب بخش بزرگ فلسطین را توسط دولت یهود رسمیت بخشیده و روابط نظام سیکولرش را با این دولت غاصب یهود تقویت نمود.

اردوغان اگر او واقعاً با مسلمانان صادق می‎بود، باید تمام روابط‎اش را با دولت یهود قطع نموده و به رسمیت شناختن این دولت توسط ترکیه را پس می‎‎گرفت، مسئلۀ تشکیل دو دولت در فلسطین را رد می‎نمود و اعلام می‎نمود که یگانه راه‎حل با دولت یهود، همانا جهاد است و برای ادای این فریضۀ بزرگ(جهاد علیه دولت یهود) آماده‎گی‎های لازم را اتخاذ می‎نمود؛ اما واقعیت این است که وی دروغ‎گوی مکاری بیش نیست و به‎سان سایر حکام سوار بر گردۀ مسلمانان است. اردوغان یک خائن ماهر است؛ حا‎کمیکه پیوسته با اسالیب گوناگون خواستار تطبیق راه‎حل امریکائی می‎شود، که غصب غرب قدس و اکثریت خاک فلسطین توسط دولت یهود را استحکام بخشیده و حضور و نقش ضمانت کنندۀ امریکا برای بقای این دولت را تقویت می‎کند.

از جانب دیگر، به نظر می‎رسد، امریکا قصد دارد نقش عراق را در سوریه فعال نماید، چنان‎چه از حکومت عراق خواسته تا به بهانۀ جنگ با داعش و استحکام بخشیدن نظام سیکولر سوریه و وابسته به امریکا، در این کشور سهم بگیرد. ترکیه به همکاری عراق با قطعات حمایت کُردها اشاره نمود و می‎دانیم که این کار ممکن نیست؛ مگر این‎که با اشارۀ امریکا صورت گرفته باشد؛ زیرا نظام حاکم در عراق به دستور امریکا در حرکت بوده و وابسته به معاهده‎های امنیتی با آن می‎‎باشد، به ویژه با توجه به این‎که عدم اعتماد به یک مزدور، از جملۀ اصول سیاست‎های امریکا به شمار می‎رود.

پایگاه خبری دویچه ویلۀ آلمان در خبری به نقل از برخی منابع ترکیه گفت: «آکار به سفر نمایندگان بریتانیا و فرانسه به منطقه و دیدار آنان با نیروهای دموکرات سوریه واکنش نشان داد، نیروهائی‎که عناصر کرُد وابسته به حزب ملی و قطعات حمایت کُرد، بالای آنان تسلط دارند.» این واکنش ترکیه به این دلیل است که انگلیس و فرانسه تلاش دارند تا جای پائی برای خود در آن‎جا پیدا نمایند؛ زیرا ترکیه در محور امریکا حرکت می‎کند؛ نه محور انگلیس و فرانسه. بناً اردوغان از نقش انگلیس و فرانسه در داخل ترکیه و کمک‎های آنان به حزب کارگر کُردستان و حزب مردم جمهوری‎‎خواهِ وابسته به انگلیس که علیه حکومت اردوغان و به نفع انگلیس فعالیت می‎کنند، در هراس می‎باشد. ترکیه از امریکا به دلیل تأسیس و تجهیز نیروهای دموکرات سوریه انتقاد نکرد؛ اما از عناصر جدائی‎خواه کُرد انتقاد می‎کند؛ زیرا می‎ترسد که مبادا بالای آن تأثیرگذار باشد؛ اما این‎که این نیروها در سوریه و در جهت تحقق اهداف امریکا فعالیت نماید، برای ترکیه مهم نیست و از آن انتقاد نمی‎کند.

به این ترتیب، ترکیه تبدیل به پایگاه و ابزاری برای امریکا شده که از آن برای جلوگیری از آزادی امت اسلامی-از زیر یوغ استعمار کار گرفته و در جنگ کثیف‎اش علیه  این امت- استفاده می‎نماید. ترکیه تبدیل به لانۀ جاسوسی و هماهنگی دسیسه‎های امریکا گردیده، و اردوغان ابزار استفاده علیه اسلام و مسلمانان شده است، اردوغانی‎که از خودش خادم خائن و خبیثی برای امریکا ساخته و رهبران اردوی ترکیه را تربیت نموده تا اوامر امریکا را در منطقه برای حمایت از نفوذ و استعمار آن عملی نمایند.

در حالی‎که مسئولیت اصلی اردوغان و ارتش آن این است که از امت بزرگ خویش در برابر مداخلات امریکا، غرب و روسیه در منطقه حمایت نموده و چون کوه در برابر آنان ایستاده‌گی نمایند و آنانی را که در تلاش برپائی خلافت راشده بر منهج نبوت می‎باشند، نصرت بدهند؛ خلافتی‎که ترک و کُرد و عرب و عجم، همه در زیر سایۀ آن آرام گرفته و عزت و ابهت خویش را مجدداً به دست خواهند آورد. به خواست الله سبحانه وتعالی این لشکرها به زودی به این مسئولیت خویش پی‎برده و آن را اداء خواهند نمود.

﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾

[حج: ۴۰]

ترجمه: بدون شک، الله(سبحانه وتعالی) کسانی را که دین او را نصرت دهند، یاری خواهد نمود و بدون شک، که الله(سبحانه وتعالی) قوی و عزیز است.

نویسنده: اسعد منصور

ادامه مطلب...

احزاب ستیزه‎جو به خاطر تأمین منافع استعمار، مردم یمن را به یک جنگ بی‎پایان سوق می‎دهند

  • نشر شده در یمن

ای مردم مسلمان یمن، از الله سبحانه وتعالی بترسید و خود را قربانی منافع استعمارگران و عمالشان مگردانید!

(ترجمه)

تقریباً بیش از سه سال است که مردم یمن در اثر درگیری‎های بی‎رحمانۀ انگلیس و امریکا در سرزمین خودشان دست و پنجه نرم می‎کنند و طوفان این جنگ همه چیز را به شمول محصولات و حیوانات نابود کرده است. علی رغم این‎که مردم یمن از گرسنگی، فقر، قطع خدمات اولیه، تعلیق حقوق‎شان، غارت کالاهای سرزمین‎شان، پخش امراض و افزایش قیمت‎ها به شدت رنج می‎برند. رهبران یمن در خدمت تأمین منافع استعمارگران و گسترش نفوذ آنان در این سرزمین قرار گرفته و اصلاً ارزشی برای مردم این آن قایل نیستند؛ زیرا آنان به خاطر خوش‎ساختن باداران انگلیسی و امریکایی‎شان مردم یمن را به یک جنگ بی پایانی جهت می‎دهند.

انگلیس که از "حزب هادی" و هم‎چنان از "حزب متوفی صالح" که از طریق امارات متحدۀ عربی حمایت می‎شود، هنوز هم در تلاش برای حفظ منافع خود از طریق مزدورانش در برابر نمایندگان ایرانی تحت حمایت امریکا؛ مانند حوثی‎ها در شمال و جنبش‎های جدای طلب در جنوب یمن می‎باشد.  امریکا هم‎چنان به عربستان سعودی مأموریت داده است تا عملیات شدیدی را به خاطر مشروعیت بخشیدن حوثی‎ها و مظلوم قرار گرفتن آن‎ها، پس از ظلم‎شان، راه‎اندازی نماید؛ زیرا این طوفان به خاطر از بین بردن حوثی‎ها طراحی نشده بود.

امروزه می‎بینیم که چگونه نتیجه این طوفان وحشت‎ناک برای تقویت حوثی‎ها کار کرده است؛ خصوصً پس از این‎که آنان علی صالح، بزرگ‎ترین طرف دار انگلیس را از بین بردند، امارات متحدۀ عربی نقش قهرمانانه‎ای را در خصوص سرنگونی حوثی‎ها و همکاری با گروه دومی همکار با انگلیس؛ یعنی "حزب هادی" بازی کرده است؛ ولی با کشتن علی صالح امریکا این طرح را لغو کرد. به همین دلیل، انگلیس تنها با این یک حزب(حزب هادی) نتوانست در مقابل مزدوران امریکایی در یمن قرار گیرد.

علی صالح یک تن از طرف‎داران سرسخت انگلیس که ۳۳ سال در این سرزمین حاکم بود، با تمام توانش به خاطر تأمین منافع انگلیس کار کرده و فساد را در این کشور غنی و گسترش داد. در پهلوی این‎که رژیم وی از اسلام نیابت نمی‎کرد، بر عکس به عنوان یک نظام جمهوری در لباس سیکولریزم حاکمیت می‎کرد که مردم را از اسلام و قوانین بی‎نظیر آن به دور نگهداشته و به یک جنگ بی‎پایان رهبری می‎نمود. مردم یمن به خاطر علی صالح منحیث یک فرد نه؛ بلکه منحیث یک رژیم، سوگوار بودند و عکس العمل شدیدشان را به سبب کشته شدن او به طور غیراخلاقی و احساساتی از طرف حوثی‎هایی‎که در نظر مردم بدتر از او بودند، نشان دادند.

تمام احزاب ذیدخل در جنگ نسبت به اسلام علاقمند نیستند؛ به جزء این‎که با استفاده از اسلام شعارهای مسخره‎آمیز فرقه‎گرایانه را به منظور انسجام پیروان‎شان در جنگ به کار می‎برند، که با توجه به این برداشت، اسلام عبارت از عقیدۀ می‎باشد که تمام امور زندگی را تنظیم نموده؛ ولی اصلاً ارتباطی به این کار آنان ندارد. در عوض، احزاب ذیدخل تلاش دارند تا در این زمینه تحت شعار مبارزه علیه تروریزم، جهت بقای امریکا و غرب مبارزه نموده و با نظام جمهوری و دولت دموکراتیک مدنی سیکولر توافق کلی داشته باشند.

امریکا حوثی‎ها را در فهرست تروریزم قرار نخواهد داد، همان‎گونه که قبل از این، ایران و حزب آن را در لیست تروریزم شامل نکرده بود و در مقابل، تمام جنایات آن‎ها را نادیده گرفت و حال هم امریکا به خاطر مشروعیت دادن آنان به بهانۀ اقلیت بودن و مظلوم بودن‎شان، پیوسته تلاش می‎کند. بنابر این، مردم در مورد حوثی‎ها دچار سوء فهم شده و فکر می‎‎کنند که این‎ها با روش پیامبر صلی الله علیهوسلم موازی در حرکت اند؛ در حالی‎که اعمالی را که آنان مرتکب می‎شوند و نظام‎هایی‎که با آن حاکمیت می‎کنند، مشابه نظام‎هایی است که قبل از آن‎ها حاکمیت داشت و با اسلام ارتباطی نداشته و در عین حال-این نظام‎ها از جمله نظامهای استبدادی است که در تناقض با اسلام قرار دارد؛ زیرا این‎گونه نظام‎ها چهرۀ اصلی‎شان را به عنوان پروژۀ جنگ، کشتار و اظهارات متناقض نشان داده است.

در مورد جنوب یمن باید گفت: جنبش جدائی طلبان طرف‎دار امریکا، همواره به دنبال تحریک جاسوسان انگلیس در مقابل حرکات اسلامی است. هرچند اقدامات امارات متحدۀ عربی برای آنان اهمیت داشته و آن‎ها را تقویت می‎نماید تا بدانند، آن‎ها چه برنامه‎ای را روی دست دارند و چگونه باید برنامه‎ریزی‎شان را خنثی کرد. بسیار شرم آور است که این جدائی طلبان در برابر موج امتی قرار می‎گیرند که تنها آرزوی‎شان وحدت-برای از بین بردن مرزهای استعماری و آزادسازی مسجدالاقصی از زیر حاکمیت یهودی‎های اشغالگر- می‎باشند. این در حالی‎ست که آنان در این برهۀ حساس، خواهان جدائی و استقلال گردیده اند که از لحاظ شریعت اسلامی حرام بوده و واقعیت زندگی و عامه مردم آن را رد می‎کند. امید است که آنان در این زمینه عقل‎شان را به کار انداخته و هوشیار شوند.

ای اهل یمن! این جنگ زندگی‎تان را تباه کرده است و برای بیرون‎رفت از این بن‎بست، از دست شما چیزی حاصل نیست؛ جزء این نیست که آنان علیه منافع شما کار می‎کنند و به هیچ‎وجه حاضر نیستند تا بر منفعت شما بیندیشند. بنابر این، آگاه باشید که این جنگ همه دار و ندارتان را خواهد گرفت و آن‎چه که در این سرزمین باقی است، به آتش مبدل خواهند شد. ما شما را به این امر فرا می‎خوانیم که به این جنگ‎ها و در گیری‎ها با آگاهی‎تان که از ایمان‎تان نشأت کرده است و عقیده‎ای که به آن افتخار می‎کنید، نقطۀ پایان دهید. چه بسا تعجب آور است که اجازه می‎دهید تا فرزندان‎تان در این جنگ‎ها از بین بروند و هم‎چو مردمان زمان جاهلیت، از ترس فقر آنان را تحت فشار قرار می‎دهید. تمام این فلاکت‎ها از نتیجۀ بیکاری، فقر و قحطی می‎باشد که توسط این افراد ستیزه‎جو ایجاد گردیده و شما را در این وضع قرار داده است. آیا دلیلش این نیست؟

جنگ‎هایی‎که به خاطر قدرت و ثروت در این سرزمین راه‎اندازی می‎شوند، درد بی‎درمانی است که از این طریق علاج ندارد. عاملین این جنگ‎ها کسانی اند؛ اگر با شما مخالف باشند، شما را خواهند کشت و اگر موافق باشند، ثروت‎تان را به تاراج برده و شما را گرسنه می‎گزارند. هیچ راه‎حلی سراغ نخواهید داشت؛ مگر این‎که به خاطر رستگاری و نجات‎تان از این بن‎بست در زمینۀ احیای خلافت اسلامی بر منهج نبوت تلاش کنید؛ خلافتی‎که به پراگندگی شما وحدت می‎بخشد، به تراژیدی‎های‎تان نقطۀ پایان داده، نفرت و بد بینیِ که فرقه‎گرایی، قومیت و نژادپرستی را در قلوب‎تان کاشته است، از بین می‎برد. گذشته از همه، حاکمیت الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم را به زندگی‎تان باز می‎گرداند تا رضایت الله سبحانه وتعالی و رسول او صلی الله علیه وسلم را حاصل نمائید و ساکنان آسمان‎ها و زمین از شما راضی خواهند شد. در موقعی‎که عقل و ایمان‎تان در نتیجۀ فاصله گرفتن از دین و آلوده شدن جو سرزمین‎تان با افکار منحط غربی و نظام‎های فاسد آن، که ساحۀ ایمان و عقل‎تان را اشغال کرده است، به دنبال حکمت و ایمان‎تان باشید تا باشد که از جملۀ مردان عاقل و با ایمان قرار گیرید.

ای اهل یمن! مسئلۀ شما در جنگ با این قدرت‎ها و قانون اساسی ساختگی نهفته نیست؛ بل در احیایی زندگی اسلامی و حاکمیت آن نهفته است. لذا به خواست‎های سیکولریزم، دولت مدنی، فرقه‎گرایی، قوم‎گرایی و نتایجی‎که از طرف سازمان ملل برای شما به عنوان یک راه‎حل قرار می‎گیرد، اجازه ندهید؛ پس اگر چنین کنید، بدانید که الله سبحانه وتعالی استعمارگران را با رژیم‎های استبدادی‎شان بر شما مسلط خواهد کرد و شما به گونه‎ای متفرق خواهید شد که پیشینیان‎تان بدان دچار شده بودند.چنان‎چه که الله سبحانه وتعالی در موردشان می‎فرماید:

﴿فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ﴾

[سبا: ١٩]

ترجمه: ولی(این ناسپاس مردم) گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما دوری بیفگن (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیاء سفر کنند و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنان را داستانهایی(برای عبرت دیگران) قرار دادیم وجمعیتشان را متلاشی ساختیم؛ در این ماجرا، نشانه‌های عبرتی برای هر صابر شکرگزار است.

مردم یمن به عنوان بخشی از امت اسلامی در سایۀ نخستین دولت اسلامی، که توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم تأسیس شده بود، زندگی می‎کردند و آن زمان امت اسلامی امت واحد تحت قیادت واحد و زیر پرچم واحد زندگی می‎کرد. این اسلام بود که با مفاهیم درست و قوانین کلی‎اش زندگی مردم یمن را تغییر داده و این‎گونه فطرت سالم به آنان هدیه کرده بود؛ زیرا آنان در همان شرایط دشوار و با امکانات اولیه‎ایکه در دسترس‎شان بود، زندگی آبرومندانه و با عزت داشتند و حقیقتاً که مردمان با ایمان، عاقل، دلسوز و مهربان بودند؛ اما پس از این‎که استعمارگران ظالم بر سرزمین‎های ما هجوم آوردند و تمدن‎شان را بر ما تحمیل نمودند، زندگی ما تبدیل به آن‎چه که قبل از اسلام به آن بودیم، تغییر یافت.

ما از شما می‎خواهیم که برای یک تغییر رادیکالی در مقابل این افراد احمق، که با سرنوشت شما بازی می‎کنند و شما را به گمراهی می‎کشانند، بپا خیزید و نگذارید تا زندگی‎تان را به جهنم تبدیل کنند. با کسانی‎که دست روی دست گذاشتند و خود را تسلیم یک واقعیت ذلت‎بار نمودند، هرگز تعامل نکنید و خود را به دست خود هلاک نکنید. ما شما را در این زمینه هشدار می‎دهیم که مبادا زندگی‎تان را در خدمت به کفار سپری کنید. الله سبحانه وتعالی می‎فرماید:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴾

[هود: ١١٣]

ترجمه: و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جزء الله(سبحانه وتعالی) نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!

حزب التحریر-ولایه یمن

 

ادامه مطلب...

افزایش عواید داخلی "دستاورد" نه؛ بلکه ظلم نظام سرمایه‌داری بالای مردم مظلوم افغانستان است Featured

وزیر مالیه‌ی افغانستان اعلام کرده که عواید داخلی این کشور در سال جاری نزدیک به 170 میلیارد افغانی رسیده است. این رقم در شانزده سال گذشته بی‌سابقه بوده و بلندتر از هدف تعیین شده توسط نهادهای بین‌المللی برای دولت افغانستان می‌باشد. وزارت مالیه این موضوع را یک "دستاورد" برای دولت افغانستان خوانده است.

ما افزایش عواید دولت را "دستاورد" نه؛ بلکه غارت جیب و دسترخوان مردم می‌دانیم. چون رقم ذکر شده توسط رشد واقعی اقتصادی، ایجاد زیربناهای حقیقی، افزایش تولیدات و خدمات برای رفاه و بلند بردن سطح زندگی مردم بدست نیامده. برعکس، اکثریت این عواید از درک محصولات گمرکی، مالیات بر شرکت‌ها و اصناف جمع‌آوری گردیده که بار سنگین آن را مردم غریب می‌پردازند.

دولت افغانستان سال گذشته به توصیه‌ی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، بسته‌ای جدیدی از مالیات را از قبیل: 10 درصد مالیه بر کارت‌های موبایل، دوبرابر ساختن نرخ مالیات بالای معاملات تجارتی، افزایش فیس حق‌العبور هوایی و ازدیاد تعرفه‌ها روی بعضی از محصولات گمرکی که ضرورت اولیه می‌باشند، وضع نموده است. این حالت، باعث ایجاد تورم، کاهش سطح سرمایه‌گذاری‌ها، بلند رفتن نرخ بیکاری و فقر گردیده که تأثیرات مخرب آن در همه بخش‌ها روی زندگی مردم محسوس است.

همچو ارقام به هر اندازه‌ای که بلند برود صرف یک کمیت و سلسله اعدادی بی‌ارزشِ است که افزایش آن تنها باعث کریدت گرفتن دولت نزد نهادهای بین‌المللی گردیده و هیچ تأثیر مثبتی بالای وضعیت زندگی مردم ندارد و نوعی دزدی از جیب و دسترخوان مردم است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

فلسطین : تفسیر آیت ۲۶ سوره مبارکه آل عمران

  • نشر شده در ویدیوها

آیت بیست و ششم سوره مبارکه آل عمران :

" قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ " 

                                 ارایه کننده : شیخ یوسف مخزرة ( ابو الهمام)   سه شبنه . 01 ربيع الثانی ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷.م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه