تاریخ هجری :5 محرم 1441
تاریخ میلادی : چهارشنبه، 04 سبتامبر 2019م
دفتر مطبوعاتی
ماليزيا
آنچه از قضیۀ داکتر ذاکر نایک پنهان ماندهاست و باید بدانید
(ترجمه)
مسئلۀ داکتر ذاکر نایک سروصداهای زیادی را در مالیزیا بلند کرده و همۀ رهبران بلندپایۀ ملی و سیاسی، مسلمانان و غیرمسلمانان، پولیس/بازرس، نهادهای غیرحکومتی، مفتیها، روشنفکران، لیبرالیستها و عامۀ مردم را به خود درگیر کردهاست. قضیه از جایی شروع شد که داکتر ذاکر نایک بهتاریخ ۱۰ آگست/اوت ۲۰۱۹م در کلانتان در یک سخنرانی، سخنانی را ایراد کرد که ظاهراً به احساسات چینیها و هندوهای مقیم مالیزیا خدشه وارد کردهاست. از آن پس، احزاب بسیاری بر حکومت پاکاتان هاراپان فشار آوردند تا او را به کشورش، هند، بازگرداند.
باوجود اینکه داکتر نایک مکرراً گفته که از حرفهایش سوءتعبیر شدهاست و حتی از کسانیکه سخناناش مایۀ رنج آنان شده نیز عذرخواهی کردهاست؛ ولی بازهم غیرمسلمانان و لیبرالیستهای مخالف او، شدیداً خواهان اخراجاش از مالیزیا استند. داکتر ماهاتیر بن محمد، نخستوزیر مالیزیا، ابتدا در اثر فشارهای بسیار، تصمیم به اخراج داکتر ذاکر نایک به زادگاهش گرفت؛ اما پس از تقریباً یک ماه مباحثه، سرانجام تصمیم گرفت که او را برنگرداند، ولی گفت که او دیگر اجازۀ هیچگونه سخنرانی را در هیچکدام از ایالتهای مالیزیا ندارد.
متأسفانه عدهای از فرصت استفاده کرده و کارزاری را برای اخراج او از مالیزیا به راه انداختهاند. حرفهای داکتر ذاکر نایک در مقایسه با سخنان خطرناک بسیاری از سیاسیون و رؤسای نهادهای غیرحکومتی در مالیزیا، که به حساسیتهای نژادی دامن میزنند، بسا ناچیز است. در واقع، اغلباً این خود مردم مالیزیا استند که شعلۀ بحثهای نژادپرستانه را در این کشور میافروزند. در حقیقت، سخنان داکتر نایک چنان بزرگ نبود که بعضی احزاب، برای رسیدن به اهدافشان، آن را بزرگ جلوه میدهند. با نگاه کوتاه به این موضوع، درمییابیم که مخالفان داکتر ذاکر نایک، اعم از غیرمسلمانان و لیبرالیستها، به دلیل تنفر بیش از حد از وعظهایش، خواهان اخراج او از مالیزیا اند. احزاب زیادی، ازجمله وزیر امور مذهبی، از شیوۀ دعوت داکتر نایک که بر مقایسۀ ادیان تمرکز دارد، انتقاد کردهاند، چون این شیوه برای جامعۀ کثرتگرایی چون مالیزیا مناسب نیست.
در همین رابطه، حزبالتحریر–مالیزیا چنین میگوید:
۱. داکتر ذاکر نایک یکی از هزاران واعظی است که باید امنیتاش توسط دولتیکه ادعای یک دولت اسلامی را میکند تأمین شود. شاید او اشتباهی را انجام دهد که بعداً نیازمند اصلاح باشد، ولی این دلیلی بر اخراجاش از کشور نیست. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند که تسلیم کردن یک مسلمانان به کفار (تا بالایش غیرعادلانه حکم کنند و او را به قتل برسانند) حرام است:
«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يُسْلِمُهُ» (رواه بخاری)
ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، نه به او ظلم میکند و نه او را به دشمن تسلیم میکند.
۲. حکومت به داکتر ذاکر نایک حق اقامت دائم دادهاست. این امتیاز نهتنها به داکتر نایک، بل باید به تمام مسلمانانیکه در جستجوی حمایت اند یا میخواهند در مالیزیا مقیم شوند نیز داده شود. در حقیقت، مسلمانان بیشتری نسبت به داکتر ذاکر نایک به حمایت نیاز دارند، مثلاً مسلمانان روهینگیا، سینکیانگ، بنگلهدیش، اندونیزیا، سیام، سوریه، فلسطین وغیره کسانیکه بنابر ناآرامیهای سیاسی، حکام ظالم و یا وقوع فجایع در مناطقشان به مالیزیا فرار کردهاند. وظیفۀ حکومت است که، مطابق تقاضای اسلام، مردم را دادرسی و حمایت کند و همراهشان همچون شهروندان قانونیاش تعامل کند، خواه داکتر نایک باشد یا هرکس دیگریکه نیازمند کمک و حمایت است و میخواهد در این کشور باقی بماند. رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین تمام مسلمانانی را که نزدشان میآمدند و خواهان زندگی در زیر چتر دولت اسلامی بودند، استقبال میکردند و با آنان، نه همچون پناهندهگان، بلکه مانند رعیتشان رفتار میکردند. این بدان دلیل است که سرزمینهای مسلمانان مربوط همۀ مسلمانان است و هرگز به قوم یا نژاد خاصی محدود نمیشود و هر مسلمان سزاوار آن است که در هر بخشی از این سرزمینهای اسلامی که میخواهد، زندگی کند.
۳. اسلام نهتنها دروازههایش را بر مسلمانان، بل بر تمام غیرمسلمانانیکه میخواهند به این سرزمینها بیایند و در زیر سایۀ دولت اسلامی زندگی کنند نیز باز میکند. حتی اسلام برای ورود کفار حربی به دولت اسلامی تا کمتر از یک سال اجازه میدهد؛ اگر (بعد از یک سال) خواستند باقی بمانند باید جزیه بپردازند، سپس حالت کافر ذمی (وثیقهای) را به خود میگیرند و شهروند دولت بهشمار میروند. اینگونه اسلام بیش از سیزده قرن بر جهان حاکمیت کردهاست و عدالت و شکوفایی را با زندگی زیر قوانین اسلام بهصورت یکسان برای مسلمانان و غیرمسلمانان تأمین کردهاست.
۴. نباید فعالیت واعظهاییکه از مباحثههای فکری، عقلی و واقعی و روشهای عاری از خشونت استفاده میکنند، توسط هیچ حزبی ممنوع شود. راه مبارزه با مباحثه، مباحثه است، نه استعمال قدرت. حقانیت عقاید و ادیان باید توسط بحثهای فکری ثابت شود. بدبختانه، اینگونه موضوعات و کشمکشهای نژادپرستانه را نه این واعظ، بلکه بیشتر احزابی دامن میزنند که در بحثهای فکری شکست خوردهاند. اگر آنها از لحاظ فکری و اخلاقی واقعاً چیزی برای گفتن دارند، پس در عوض فرار کردن و دامن زدن به موضوعات نژادی و شهروندی، بیایند و بحث را با بحث جواب دهند. همینطور، حکومت باید برای رسیدن به حقیقت از بحثها و مناظرههای فکری حمایت کند، نه اینکه دعوت را با زور سرکوب کند یا اختیارش را به دشمنان اسلام بسپارد.
اخیراً موضوع جستجوی نقاط مشترک بین ادیان یا گفتگوی ادیان، مورد قبول حکومت و در صدر برنامههای بعضی گروههای خاص قرار گرفتهاست. این موضوعیست که غرب کافر برای تخریب عقیدۀ مسلمانان ترتیب دادهاست، تا امت مسلمه به حق بودن تمام ادیان (کثرتگرایی) باور کنند و در آینده هیچ مسلمانی ادعا نکند که اسلام تنها عقیدۀ بر حق است. این همان چیزی است که غرب بالایش برنامهریزی کردهاست، اما با کمال تأسف بسیاری از رهبران و پژوهشگران مسلمان، خواسته یا ناخواسته، آن را پذیرفتهاند. کافران و لیبرالیستهاییکه به لحاظ فکری شکست خوردهاند، این واقعیت را که ادیان و اعتقاداتشان اشتباه و اسلام تنها دین بر حق جهان است نمیتوانند قبول کنند. حکام و قدرتمندان به بهانۀ حساسیت دینی از دعوت برای حمل حقایق ممانعت میکنند. در واقع، اکثر واعظها، مشمول داکتر ذاکر نایک، که تنها روی حقانیت عقیدۀ اسلامی در مقابل عقاید عجیب و غریب غیراسلامی بحث میکنند، دعوتشان را نه با خشونت، بل با روشهای فکری و عاری از اجبار و توهین انجام میدهند. از آنچه گذشت معلوم میشود که دیگر افکار لیبرالی و کثرتگرایی تنها برای مسلمانان مالیزیا تهدید بهشمار نمیروند، بلکه مشتاقانه راه را برای گسترش این مفاهیم در حکومت جدید نیز هموار میکنند.
عبدالحکیم عثمان
سخنگوی حزبالتحریر-مالیزیا
مترجم: محمد حارث پویا