جمعه, ۲۷ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تلفزيون الواقية: خواطر شامية "السيرة النبوية - قصة أمة!"

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحيم

 

تلفزيون الواقية: خواطر شامية السيرة النبوية - قصة أمة!


للشيخ معاوية عبد الوهاب


عضو حزب التحرير في ولاية سوريا


رمضان المبارك 1438هـ - حزيران/يونيو 2017م


للمزيد اضغط هنا

 

ادامه مطلب...

تلفزيون الواقية: قصيدة - تقولون غرابيب سود!

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحيم

 

تلفزيون الواقية: قصيدة - تقولون غرابيب سود!


للشاعر عبد المؤمن الزيلعي


رئيس المكتب الإعلامي لحزب التحرير في ولاية اليمن


رمضان المبارك 1438هـ - حزيران/يونيو 2017م


للمزيد اضغط هنا

 

ادامه مطلب...

تلفزيون الواقية: برنامج حواري شؤون الأمة

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحيم

 

تلفزيون الواقية: برنامج حواري شؤون الأمة


يسر المكتب الإعلامي المركزي لحزب التحرير أن يقدم لمتابعي وزوار صفحات المكتب الإعلامي المركزي برنامجاً حوارياً مرئياً جديداً من برامج تلفزيون الواقية بعنوان شؤون الأمة، يلتقي من خلاله الشيخ عدنان مزيان نخبة من أهل الفكر وحملة المبدأ يناقش معهم أهم القضايا التي تهم الأمة الإسلامية، فكونوا معنا..

 

ادامه مطلب...

چطور در سختی ها شجاعانه بدرخشیم؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

شجاعت یکی از ویژه گی های خاص یک مسلمان است که برای از سرگیری زنده گی اسلامی مبارزه کند، اگر وی حامی خلافت باشد یا افسر صادق اردو، اما مسلمانان را نصرت داده تا خلافت را بر منهج نبوت دوباره تأسیس نماید که در آن صورت خلافت، نشانه استحکام و اعاده عزت امت مربوط آن می شود. شجاعت صفت آن هاست که قوی بوده و از هیچ وضعیت و مردمی هراس ندارند. صفت کسانی است که نه ضعیف هستند نه ناتوان، نه ترس از دست دادن سرمایه یا قطع شدن عضوی بدن و حتی زنده گی شان را دارند. از ابوهریره روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«الْمُؤْمِنُ الْقَوِيُّ خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وَفِي كُلٍّ خَيْرٌ احْرِصْ عَلَى مَا يَنْفَعُكَ وَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجِزْ فَإِنْ أَصَابَكَ شَىْءٌ فَلاَ تَقُلْ لَوْ أَنِّي فَعَلْتُ كَذَا وَكَذَا،‏ وَلَكِنْ قُلْ قَدَّرَ اللَّهُ وَمَا شَاءَ فَعَلَ فَإِنَّ ‏"‏لَوْ"‏ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَانِ»

ترجمه: مومن قوی محبوب تر است نزدی الله سبحانه وتعالی از مومن ضعیف کرده، در حالی که هردوی شان خوب هستند، و برای چیزی مبارزه نمایید که برای تان سود داشته باشد و از الله سبحانه وتعالی کمک طلب نمایید و هرگز ناامید نشوید. اگر هرچه بالای شما واقع شود این را نگویید که اگر من این و آن را کرده بودم. الله سبحانه وتعالی هرچه حکم نماید و خواسته باشد، همان می شود. با این گفته ها راه برای عمالی شیطانی باز می شود.

این آشکار است که مسلمانان برای حالت فعلی امت بسیار عمگین هستند؛ مگر از نبود شجاعت آن ها توان تحمل سختی های بسیار را برای بهبود این حالت ندارند؛ پس آن ها به تأسف خوردن حالت امت ادامه داده و هیچ کار اساسی را که نیاز است انجام نمی دهند. در حالی که مسلمانان شجاع هر نوع مشکلات را با خوشی و چهره ی خندان پذیرا می باشند، زمانی که متوجه امت می شود که در یک چهارراهی بحران قرار دارد. آن ها قوی بوده و در مقابل هر نوع مشکلات این وظایف را انجام می دهند و همه مربوط الله سبحانه وتعالی است تا باشد که بعد از تلاش های زیاد چی وقت یک راه حلی را ان شاء الله دریافت نمایند و از کارهایی روزمره ی شان ناامید و ناراحت نشده و نقشه طرح می کنند، راه را به سختی ها طی می کنند و جسورانه در راه طولانی و پر خطر سفر می نمایند، استوار ادامه می دهند و برای ثابت کردنش تلاش و مبارزه می کنند تا آن ها یک وسیله ی خوب برای تغییر باشند؛ پس آن ها بسیار زود به هدف شان خواهند رسید.

رسول الله صلی الله علیه وسلم یک مثال خوب برای بشریت با صفت های نجیب و بسیار خوب اش، با شجاعتی که در خالص ترین نوع اش در عمل و گفتار وی بود، می باشد. رسول الله صلی الله علیه وسلم مثال خوب برای حامیان خلافتی که امروز با حکام ظالم شدیداً در مبارزه هستند، می باشد. وی صلی الله علیه وسلم شجاعانه مردم را در محضر عام و با سران قوم و افراد با نفود در خصوصی با آن ها تماس برقرار می کرد و آن ها را دعوت می نمودند. با وجود آن که این کارش نتیجه ی بسیار سختی در قبال داشت. از ابن جبیان و ابن خوزایمان به نقل از طارق الحراب روایت است:

ترجمه: من رسول الله صلی الله علیه وسلم را در حالی که جامه ی سرخ به تن داشت، در بازار زیل مجاز دیدم که آن جا به مردم می گفت: «ای مردم بگویید که هیچ معبود جز الله سبحانه وتعالی نیست و شما راستکار خواهید شد.» در آن هنگام مردی که وی صلی الله علیه وسلم را تعقیب می نمود، توسط سنگ بالای وی صلی الله علیه وسلم حمله نمود تا از زانو و پای مبارک شان خون جاری شد. آن مرد به مردم می گفت: ای مردم به او گوش ندهید، دروغ می گوید. من پرسیدم که این شخص کی است؟ گفتند جوانی از قبیله ابوطالب. باز پرسیدم آن شخصی که وی را تعقیب می کند کی است؟ گفتند ابوالزاه-ابولهب-.

حاکم در المستدرک روایت می کند که اسنادش موثق است، مطابق وضعیت مسلمانان نویسنده کتاب "النجس" موافق است که انس می فرماید:

ترجمه: آن ها تا حدی رسول الله صلی الله علیه وسلم را لت و کوب نمودند که وی صلی الله علیه وسلم ضعف نمود تا حضرت ابوبکر رضی الله عنه آمد و گفت: هلاک شوید، شما کسی را می خواهید بکشید که تنها می گوید خالق من الله سبحانه وتعالی است. آن ها گفتند که این شخص کی است؟ جواب دادند که این پسر ابو قحافه است، مردی دیوانه.

مثال بهتر برای حامیان خلافت، شجاعت و تلاش آرام و خون سردی رسول الله صلی الله علیه وسلم است؛ حتی تا جایی که مشرکین تصمیم گرفتند که وی صلی الله علیه وسلم را به شهادت برسانند که همه ی این تلاش ها ناکام و پیروزی از آن اسلام گردید. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَـكِرِينَ﴾

[توبه: ۳۰]

ترجمه:‌ و(به یاد داشته باش) وقتی که کافران علیه تو نقشه طرح نموده بودند، برای زندانی کردن تو یا کشتن تو یا برای خارج کردن تو(از خانه ات، مکه) نقشه طرح می کردند، و الله سبحانه وتعالی هم چنان نقشه طرح نمود و الله سبجانه وتعالی بهترین طراحان است.

مشرکین قریش نقشه طرح نمودند، جوانانی را از تمام قبایل قریش انتخاب نمودند تا رسول الله صلی الله علیه وسلم را به شهادت برسانند، در آن صورت قبیله بنی هاشم نمی تواند که با تمام قبایل دشمنی نماید و آن ها را وادار به قبول نمودن خون بهایی می نماییم آن ها آرام می شوند و مقام خود را به خطر نمی اندازند. با وجود این که این یک وضعیت خطرناک بود، رسول لله صلی الله علیه وسلم راحت و شجاعانه قدم مستحکم را برای حاکم نمودن اسلام در مدینه برداشته بود و از انصار نصرت را قبلاً به دست آورده بود. حضرت جبرئیل علیه السلام آمد و رسول لله صلی الله علیه وسلم را از نقشه آن ها باخبر نمود و برایش امر نمود که در رخت خواب خود نخوابد. رسول لله صلی الله علیه وسلم آن شب در خانه خود نخوابید و الله سبحانه وتعالی برایش اجازه هجرت را به سوی مدینه داد و رسول لله صلی الله علیه وسلم این کار را بسیار با خون سردی و ماهرانه انجام داد. در جریان هجرت تقریباً کفار آن ها را گرفتار نموده بود؛ اما شجاعت رسول لله صلی الله علیه وسلم آشکار است. چنان چه حضرت ابوبکر رضی الله عنه می فرماید:

«قُلْتُ قَدْ آنَ الرَّحِيلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ‏.‏ قَالَ ‏«بَلَى‏» فَارْتَحَلْنَا وَالْقَوْمُ يَطْلُبُونَا، فَلَمْ يُدْرِكْنَا أَحَدٌ مِنْهُمْ غَيْرُ سُرَاقَةَ بْنِ مَالِكِ بْنِ جُعْشُمٍ عَلَى فَرَسٍ لَهُ‏.‏ فَقُلْتُ هَذَا الطَّلَبُ قَدْ لَحِقَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ‏ فَقَالَ: ‏«لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»

ترجمه: من گفتم حالا وقت رفتن است، رسول لله صلی الله علیه وسلم فرمودند: بلی، پس ما از میان مردم بیرون رفتیم، مشرکین قریش در جستجوی ما بودند، مگر هیچ یکی از آن ها نتوانستند ما را دریابند، جز سراقه بن مالک بن جعشم، کسی که بالای اسپ خود سوار بود. من گفتم: آن ها کسانی هستند که ما را تعقیب می کنند و ما را دریافتند رسول لله صلی الله علیه وسلم فرمودند: اندوهگین مشو؛ چون الله سبحانه وتعالی با ماست.

 بعد از تأسیس دولت اسلامی از اولین مسوولیت رسول الله صلی الله علیه وسلم با شجاعتش کاهش ترس میان مسلمانان بود. انس رضی الله عنه راجع به رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می کند:

«كَانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم أَحْسَنَ النَّاسِ وَأَجْوَدَ النَّاسِ وَأَشْجَعَ النَّاسِ، وَلَقَدْ فَزِعَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ ذَاتَ لَيْلَةٍ فَانْطَلَقَ النَّاسُ قِبَلَ الصَّوْتِ، فَاسْتَقْبَلَهُمُ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم قَدْ سَبَقَ النَّاسَ إِلَى الصَّوْتِ وَهْوَ يَقُولُ ‏«لَنْ تُرَاعُوا، لَنْ تُرَاعُوا»‏‏

ترجمه: رسول لله صلی الله علیه وسلم در میان ما بهترین بود(هم در سیرت و هم در صورت) میان ما شجاع ترین و دلیرترین بود. یک بار در یک شب مردم مدینه از صدایی ترسیده بودند، مردم همه به سوی صدا رفتند، در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم قبل از همه آن جا رفته بود و به مردم می گفت: نترسید، نترسید.

رسول الله صلی الله علیه وسلم بهترین مثال برای افسران صادق است، قسمی که آرزو می کنند؛ در حالی که حکام ظالم برای ترس از دست دادن حاکمیت ظالمانه ی شان به آن ها رشوه می دهند تا در مقابل آن ها قیام ننمایند. رسول الله صلی الله علیه وسلم شجاع بود؛ حتی زمانی که شمشیر کفار وی صلی الله علیه وسلم را هدف قرار داده بود و وی صلی الله علیه وسلم خلع سلاح بود. از جمع صحابه رضی الله عنهم اجمعین روایت است که:

«كُنَّا مَعَ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم بِذَاتِ الرِّقَاعِ، فَإِذَا أَتَيْنَا عَلَى شَجَرَةٍ ظَلِيلَةٍ تَرَكْنَاهَا لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم، فَجَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَسَيْفُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم مُعَلَّقٌ بِالشَّجَرَةِ فَاخْتَرَطَهُ فَقَالَ تَخَافُنِي قَالَ ‏"لاَ"‏‏ قَالَ فَمَنْ يَمْنَعُكَ مِنِّي قَالَ ‏"اللَّهُ"‏‏ فَتَهَدَّدَهُ أَصْحَابُ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم»

(رواه بخاری)

ترجمه: ما همرای رسول الله صلی الله علیه وسلم در جنگ رقاع همراه بودیم و به سایه یک درخت رسیدیم و آن جا را برای رسول الله صلی الله علیه وسلم آماده نمودیم تا وی صلی الله علیه وسلم در آن جا استراحت نماید، هنگامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم خوابیده بود و شمشیرش در درخت آویزان بود، یکی از تعقیب کننده گان شمشیرش را از غلاف کشیده و به رسول لله گفت: های از من نمی ترسی؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: نخیر، آن شخص گفت: تو را از من که محافظت می کنند؟ رسول لله فرمود: الله سبحانه وتعالی.

شرح این توسط جابر رضی الله عنه در ریاض صالحین آمده است، این شجاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم باعث شد که آن مشرک شمشیرش را به زمین بیندازد. به افسران بلند رتبه و جنرالانی که به بالا بودن سن و سال خود ایراد می گیرند، برای شان یک مثال از رسول الله صلی الله علیه وسلم را  می دهیم، در جنگ حنین که رسول الله صلی الله علیه وسلم سن مبارک شان بالاتر از ۶۰ بود اشتراک ورزیده بودند. هم چنان روایت است که:

«فَأَقْبَلَ الْقَوْمُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَأَبُو سُفْيَانَ بْنُ الْحَارِثِ يَقُودُ بِهِ بَغْلَتَهُ فَنَزَلَ وَدَعَا وَاسْتَنْصَرَ وَهُوَ يَقُولُ «أَنَا النَّبِيُّ لاَ كَذِبْ أَنَا ابْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبْ اللَّهُمَّ نَزِّلْ نَصْرَكَ»‏.‏ قَالَ الْبَرَاءُ كُنَّا وَاللَّهِ إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ نَتَّقِي بِهِ وَإِنَّ الشُّجَاعَ مِنَّا لَلَّذِي يُحَاذِي بِهِ يَعْنِي النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم»

(رواه مسلم)

ترجمه:‌ مردم به طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند، در حالی که قاطر وی را ابوسفیان هدایت می کرد، رسول الله صلی الله علیه وسلم از قاطر پایین آمده و طلب کمک از الله سبحانه وتعالی شد، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: من پیامبر هستم، این یک حقیقت است، من پسر عبد المطلب هستم، یا الله نصرتت را برای ما بفرست. البرا ادامه داد:  هنگامی که جنگ شدت گرفت، قسم به الله سبحانه وتعالی ما همه خود را توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم محافظت می کردیم. وی شجاع ترین شخص بین ما بود و کسی که در مقابل آن یورش شدید مقابله نمود، رسول الله صلی الله علیه وسلم بود.

شما ای حامیان خلافت و افسران صادق اردو!رسول الله صلی الله علیه وسلم یگانه مثال و بهترین الگو برای ما در دنیاست و بهترین محبوب کمک کننده که تا آخر در جستجویش می باشیم. باید توجه کنیم، کسانی که شجاع بودند، حالا می ترسند و خود را از دست دادند. بیایید مطمئن شویم، کسانی که ترسو بودند، شاید حالا شجاعت خود را دریافته باشند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند:

«إِنَّ الْعَبْدَ لَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ النَّارِ، وَإِنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَإِنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ، وَإِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالْخَوَاتِيم»

(رواه بخاری)

ترجمه:مردی شاید اعمال دوزخیان را انجام دهد؛ در حالی که در حقیقت وی از جنتیان است، مردی اعمال جنتیان را انجام دهد حالان که وی از اهل دوزخ می باشد. در حقیقت پاداش تمام اعمال ما از عمل آخر ما داده می شود.

برادران شجاع! شجاعانه برخیزید که وقت شما نزدیک است.

نویسنده گان: مسعود و میر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

بازداشت سیستماتیک مسلمانان در "تاتارستان" و "باشکیریا"

  • نشر شده در روسیه

(ترجمه)

سرویس های امنیتی در "تاتارستان" و "باشکیریا" در مقابل رسانه ها بالای تعداد از مسلمانان به دلیل دست داشتن در فعالیت های حزب التحریر یورش برده و آن ها را بازداشت نمودند. در کل، بیش از ۲۰ حمله و دست گیری در مناطق مختلف؛ مانند: کازان، سیبا و بایامک در ششم و هفتم جون صورت گرفته است.

در نتیجه این دست گیری ها، بر اساس ماده ۲۵، فصل پنجم قسمت اول قانون فدراسیون روسیه(سازماندهی فعالیت های یک سازمان تروریستی)، زیناتوف ایلنار متولد سال ‍۱۹۸۳م و تولیپاکوف مارات متولد سال ۱۹۷۹م، مورد اتهام و توقیف قرار گرفتند. در باشکیریا بر اساس همین قانون، سگادیف اینور، سین بایف شوکت و جاناشیف ایناز تحت توقیف خانگی در منطقه یی به نام کاراس پایف رستم، به مدت معینی قرار گرفته اند. در حالی که بقیه بازداشت شده گان بدون در نظر داشت کدام اتهام آزاد گردیدند.

همکاران سرویس امنیتی روسی در باشکیریا و تاتارستان، هم زمان کمپاین را به راه انداخته و بعداً اقدام به ساخت اتهامات علیه اعضای حزب التحریر نمودند. این گونه موضع گیری ها علیه اعضای حزب التحریر در جمهوری  های همسایه باعث شده تا نیکولای پاتروشف رئیس عمومی شورای امنیت روسیه به تاریخ ۱۶می از شهر کازان بازدید نموده و نشست سه جانبه فوری را با حضور داشت رئیس جمهور فدرال پریول ژسکی و مقامات جمهوری فدرال تحت نام تروریزم و افراط گرایی راه اندازی نماید. صرف نظر از این واقعیت که گزارشات نشست آنها محرمانه بود، نتیجه آن نیز همانا صحه گذاری و تایید دیگر مقالات کمپاین آن ها تحت نام مبارزه علیه تروریزم در قانون جزا می باشد. این در حالی است که، بازداشت های مسلمانان در جمهوری های منطقه والگا، کاملاً مطابق پلان طرح شده مبارزه با آن چه که به عنوان تروریزم توضیح داده شده است، می باشد. حال آن که ارتکاب جرم از طبیعت تروریستی نیست.

بناً مبنای ساخت این گونه اتهامات علیه اعضای حزب التحریر از قبل بوده و به زمانی بر می گردد که حزب التحریر توسط دادگاه عالی این کشور در لیست سازمان های تروریستی در سال ۲۰۱۳م قرار داده شد. بنابر این، برخورد خدمات امنیتی در مقابل این حزب را می توان بنام خشونت و آزار بر اساس دلایل عقیدتی یاد کرد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-روسیه

ادامه مطلب...

آیا پلان کشور چین تسلط در ارواسیا است؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

هفته گذشته، شی جین پینگ رئیس جمهور چین در مراسم افتتاحیه ی انجمن پروژه "یک کمربند یک راه"(راه های مواصلاتی و حلقوی)، از طرح جدید خود به منظور مشارکت در سرمایه ‌گذاری "راه ابریشم" به مبلغ ۲۰ بیلیون دالر، پرده برداری کرد. در حالی که پاکستان از مشارکت در سرمایه ‌گذاری این پروژه استقبال نمود و روابطش را با چین نزدیک تر ساخت. با این حال، علاقه مندی امریکا نسبت به پاکستان به نحوی که این کشور بازار اقتصادی دوم چین خواهد بود، کاملاً از بین رفت.

سیاست مداران پاکستانی مطمئن هستند که آن ها هدف قرار گرفته اند. مگر امریکا در انتقاد و نکوهش از پروژه بلند پروازانه ی چین و نقش متملق پاکستان در این پروژه، تنها نیست بلکه هندوستان از روابط میان پاکستان و چین کاملاً مشکوک بوده و به همین منظور برای ایجاد دیوار استراتیژیک اش برای همکاری بخاطر پیش برد پروژه های زیربنایی رقیب هایش همراه نیروهای جاپانی پیمان بسته است. این جا پرسشی مطرح می شود که چرا اکثریت کشورها از ابتکار پروژه راه ابریشم چین ناراحت هستند؟

شاید پاسخ در سخنان شی جین پبنگ نهفته باشد که فرمود: «تحکیم یک نوع جدید روابط بین‌ الملل است.» در حالی که برخی حرفش را این گونه تفسیر کردند: «نظم نوین جهانی توسط پلان های چین به وجود می آید نه از امریکا.» بعضی تحلیلگران نظریات خود را به اشتراک گذاشتند که انگیزه پشت پرده ی بیجنگ(چین) در مورد پروژه "یک کمربند یک راه" عوض نمودن امریکا می باشد که منحیث یک قدرت واحد فعلاً در "ارواسیا"(نام قاره وسیعی که از ترکیب دو قاره اروپا و آسیا پدید آمده) است. بناً بخاطر درک هدف اصلی چنین حرکت های سیاسی که دقیق تر سلطه چین را در اوراسیا بدانیم، لازم است یک مرور سریع از نظر "جیوپولوتیک" داشته باشیم.

در سیاست جیوپولوتیک(سیاست جغرافیایی) نقش جغرافیای کشورها این است که با استفاده از آن می توان سیاست خارجی یک کشور را به بهترین شکل دریافت و درک نمود. بخاطر درک سیاست گنگ ارواسیا، دو دیدگاه متناوب باید در ارواسیا فهمیده شود: در سال ۱۹۰۴م هالفورد مکیندر جغرافیادان بریتانیایی، مقاله ای تحت عنوان "تاریخ جغرافیایی محوری" منتشر نمود که در آن موضوع "نظریه ی منطقه ی مرکزی(Heartland theory)" را اشاره نموده بود.

فرضیه اصلی این نظریه می تواند به نکات ذیل خلاصه شود: «چه کسی در سرزمین منطقه ی مرکزی اروپای شرقی حاکمیت خواهد کرد؟ چه کسی بر قدرت های منطقه ی مرکزی در جزایر جهان(اروپا، آسیا و افریقا) حاکمیت خواهد داشت؟ چه کسی فرماندهی جزایر جهان یعنی تمام جهان را به دست خواهد گرفت؟» مطابق به نظریه ی مکیندر، منطقه مرکزی متشکل از شرق اروپا و آسیا است که هم چنان به عنوان منطقه محوری شناخته می شود.

مکیندر "قدرت زمینی" را در آن زمان مورد بررسی قرار داد که مانند آلمان و روسیه در سیاست جهانی حکمفرما شوند. اما پیش بینی مکیندر برخی موفقیت هایی را در اتحاد جماهیر شوروی دریافت نمود و نظریه اش تا جایی نظریه ی عملی بوده است.

اسپایکمن، استراتیژی دان امریکایی محبوبیت خاصی به خاطر نظریه ی "زمین مرکز عمومی(Rim land)" اش دارد. او مدعی است اگر کشورهای ساحلی ارواسیا را احاطه نموده و باهم متحد شوند، این راه حل نسبت به نظریه ی "منطقه مرکزی" بخاطر تصمیم گیری آینده اروپا، آسیا و افریقا بهتر خواهد بود. از نقطه نظر اسپایکمن، قدرت دریایی یک ملت که برعکس قدرت زمینی بوده، در اصل سرنوشت ارواسیا را رقم خواهد زد. مطابق به این فرضیه، برای نیرومندی قدرت دریایی یک ملت لازم است که از کشورهای خلیج فارس و جاپان، باید قدرت بزرگی داشته باشند. با انجام این کار، قدرت زمینی از جمله قدرت روسیه، به اراضی کمتر قدرت چین می تواند شامل شود. این دو نظریه تا حدی زیادی بالای سیاست گذاری سیاست خارجی امریکا تأثیر گذاشته است. در عصر حاضر مفکرین امریکایی؛ مانند: کیسینجر و برژینسکی از مخلوط هر دو نظریات، مکیندر و اسپایکمن، برای حمایت از مفاهیمی چون بالکانیزاسیون(ناحیه یی را به قطعات کوچک تقسیم کردند مانند تقسیم کشورهای اسلامی) و مفهوم "قوس بی ثباتی" و مفهوم اهمیت حاشیه اقیانوس آرام در آسیا در میان ایده های دیگر استفاده می کنند.

از این مسایل می توانیم استدلال کنیم که در حال حاضر جرمنی توسط ناتو مهار شده، اتحادیه اروپا برای به چالش کشیدت قدرت امریکا ناتوان ماند، شکست اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان،  بی ثباتی در خاور میانه و بحران های کنونی در شبه جزیره کوریا که تماماً بخشی از سیاست های موفقیت ‌آمیز امریکا بوده که با استفاده از همین دو نظریه "جیوپولوتیک" بدست آمده است.

همانند تمام نظریه ها، بسیار دشوار است که مطالب یک نظریه مخفی نگه داشته شود. سرانجام دشمنان خواهند آموخت که چطور خود را با شرایط انطباق بدهند یا تصاحب کند. بررسی دقیق تلاش های پروژه یک کمربند یک راه، این را نشان می دهد که بیجنگ به دنبال تأسیس یا به عبارت دیگر به توانمند ساختن این کشور به سطح محوری که به یک قدرت بزرگ در جهان برسد، است. چین قصد دارد که توسط همین پروژه ی بلند پروازانه اش برای کنترول هردو "منطقه ی مرکزی" و هم چنان "منطقه عمومی" دست یابی پیدا کند. به عنوان مثال: "راهبرد اقتصادی بین چین و پاکستان" به چین کمک خواهد کرد که با استفاده از کشتی، کالاهای تجاری خویش را از خلیج فارس از طریق بندر گوادر در پاکستان از مسیر خط آهن که به شاهراه کراکورم ارتباط دارد، به هدف اصلی یعنی چین برساند. پاکستان یگانه نمونه ی جاده ابریشم بحری است که بخشی اولیه ی پروژه یک کمربند یک راه می تواند باشد. به نظر می رسد که بنادر پاکستان یک اقدامی برای در کنترول آوردن منطقه ی حاشیه ای(منطقه عمومی) باشد. این نه تنها به چین کمک می نماید که خطوط حمل و نقل تحت کنترول امریکا را دَور بزند، بلکه علاوه بر این، بیجنگ را آماده  بهره ‌برداری از چنین بنادر می کند تا به منظور اهداف نظام در برتری جویی با امریکا رقابت کند. برخلاف روسیه، چین به سرنوشت "منطقه مرکزی" گرفتار نشده و این کشور بخش نیروی دریایی خود را بخاطر کشور همتا اش با ویژگی های قدرت دریایی قوی نموده است.

کنایه از این مانورهای جیوپولوتیک که توسط قدرت های بزرگ انجام شد، در حقیقت هدف اش جهان اسلام می باشد، که باجود قابلیت های زیاد امت اسلامی، هنوزهم در برابر این کشمکش ها ناتوان بوده و در مورد سرنوشت خود تصمیم گرفته نمی توانند. در مقابل منابع مسلمانان؛ از قبیل: بنادر، راه های مواصلاتی، اردو، هیدروکاربن، راه های آبی وغیره، تماماً در خدمت قدرت های بزرگ به منظور استفاده از منابع طبیعی مسلمانان برای ارواسیا قرار داده شده است. بجای استفاده از همان منابع، ابزار و تجهیزات برای آزاد سازی مسلمانان از آسیایی مرکزی الی شرق ترکستان و از خاور میانه الی افریقا، متأسفانه حکام جهان اسلام از سردرگمی در مقابل قدرت های بزرگ و پیروی از هوا و هوس شان هیچ شرمی ندارند.

دولت اسلامی در گذشته، کاملاً از هر لحاظ دولت متفاوتی بود. این دولت که از هردو، هم از قدرت زمینی و هم از قدرت دریایی، هم چنان از برتری بی نظری بالای سرزمین های ارواسیا پیش از هزار سال برخوردار بود. تا زمانی که مسلمانان تحت یک پرچم واحد خلافت راشده متحد نشوند، بدون شک که امت مسلمه تحت مقهوریت و رذالت قدرت های بزرگ به همین گونه باقی خواهد ماند.

نوسیده: عبدالمجید بهاتی

منبع: هفته نامه الرایه؛ شماره ۱۳۲

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه