- مطابق
بیتالمقدس، نبرد سرنوشتساز، اقامه خلافت موعود
(ترجمه)
الله سبحانه وتعالی تمامی مخلوقات را آفرید و هرکس را که خواست بر دیگران برتری بخشید. او زمین را آفرید و بیتالمقدس و اطراف آن را بهعنوان سرزمینی مبارک برگزید و آن را میراث پیامبران و صالحان از بندگانش قرار داد. بیتالمقدس و اطراف آن در طول تاریخ در عهد پیامبران صلوات الله علیهم، منزلگاه بزرگ ایمانی و پاداشی برای صبر و استقامت بر حق بوده است. همین ویژگی برای رسول الله صلی الله علیه وسلم، مؤمنان صادق همراه ایشان و همچنین برای کسانیکه پس از او آمدهاند، نیز وجود داشته است.
حق تعالی، بنیاسرائیل را به اسکان دادن شان در بیت المقدس، به دلیل صبر و یقین آنها به آیات الله سبحانه وتعالی، آیاتی که موسی علیه السلام برای شان آورده بود، اکرام نموده بود، چنانچه میفرماید:
﴿وَأَوۡرَثۡنَا ٱلۡقَوۡمَ ٱلَّذِينَ كَانُواْ يُسۡتَضۡعَفُونَ مَشَٰرِقَ ٱلۡأَرۡضِ وَمَغَٰرِبَهَا ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَاۖ وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ ٱلۡحُسۡنَىٰ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ بِمَا صَبَرُواْۖ وَدَمَّرۡنَا مَا كَانَ يَصۡنَعُ فِرۡعَوۡنُ وَقَوۡمُهُۥ وَمَا كَانُواْ يَعۡرِشُونَ﴾ [اعراف: ۱۳۷]
ترجمه: و مشرقها و مغربهای پر برکت زمین را به آن قومِ به ضعف کشانده شده (زیر زنجیر ظلم و ستم)، واگذار کردیم و وعده نیک پروردگارت بر بنی اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتی که به خرج دادند، تحقّق یافت؛ و آنچه فرعون و فرعونیان (از کاخهای مجلّل) میساختند، و آنچه از باغهای داربستدار فراهم ساخته بودند، در هم کوبیدیم!
و همچنین لوط و ابراهیم علیهما السلام را بهدلیل استقامت شان بر حق و ایمان، با اسکان دادن در بیتالمقدس مورد تکریم قرار داد. الله سبحانه وتعالی چنین میفرماید:
﴿قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَسَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ (۶۹) وَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِينَ (۷۰) وَنَجَّيۡنَٰهُ وَلُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ﴾ [انبیاء: ۶۹-۷۱]
ترجمه: (سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش! آنها میخواستند ابراهیم را با این نقشه نابود کنند؛ ولی ما آنها را زیانکارترین مردم قرار دادیم! و او و لوط را به سرزمین (شام) -که آن را برای همه جهانیان پربرکت ساختیم- نجات دادیم!
هنگامی که رسالت اسلام آغاز شد، حق تعالی رسول الله صلی الله علیه وسلم را با سفر معراج، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی در بیتالمقدس و سپس به آسمانهای دور و مرتفع گرامی داشت. بیتالمقدس برای ایشان منزلگاه ایمانی بود تا نشانههای بزرگ قدرت پروردگارش را مشاهده کند و پاداشی برای صبر و استقامت او در برابر چالشهای جاهلیت نخستین باشد. الله سبحانه وتعالی چنین میفرماید:
﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ﴾ [اسراء: ۱]
ترجمه: پاک و منزّه است کسیکه بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساختهایم- برد، تا برخی از نشانههای قدرت خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.
سپس الله سبحانه وتعالی مسلمانان را در دوران خلافت راشده، که توسط صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم اداره میشد، گرامی داشت و آنان را با فتح بیتالمقدس و اطراف آن، سرزمین مقدس بیتالمقدس، مورد عنایت قرار داد. این فتح بهدلیل استقامت آنها بر حق، اخلاص در دین پروردگارشان و جهاد در راه او بود، بدون اینکه از سرزنش هیچ سرزنشکنندهای در راه الله سبحانه هراس داشته باشند. آنان شایسته دریافت این پاداش الهی یعنی سرزمین مقدس الله سبحانه وتعالی بهعنوان جایزهای برای استقامتشان بودند.
در آخرالزمان، الله تبارک وتعالی خبر داده است که بیتالمقدس بهعنوان پاداشی برای مؤمنان مخلص خواهد بود، از طریق برپایی دولت خلافت موعود که در بیتالمقدس استقرار خواهد یافت. چنانکه در حدیث حذیفه بن یمان از رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین روایت شده است:
«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»
ترجمه: سپس خلافتی بر منهج نبوت خواهد بود.
همچنین در حدیثی دیگر، رسول الله صلی الله علیه وسلم مکان استقرار خلافت را مشخص کرده و چنین فرموده است:
«يَاابْنَ حَوَالَةَ، إِذَا رَأَيْتَ الْخِلَافَةَ قَدْ نَزَلَتْ الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ فَقَدْ دَنَتْ الزَّلَازِلُ وَالْبَلَايَا وَالْأُمُورُ الْعِظَامُ، وَالسَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ إِلَى النَّاسِ مِنْ يَدَيَّ هَذِهِ مِنْ رَأْسِك» (رواه أحمد في مسند)
ترجمه: ای ابن حواله! هنگامی که دیدی خلافت در سرزمین مقدس مستقر شده است، بدان که زلزلهها، بلاها، و امور عظیم نزدیک شدهاند، و در آن روز قیامت به مردم از دست من به سر تو نزدیکتر خواهد بود.
ابن عساکر در کتاب تاریخ خود حدیثی مرفوع از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نقل کرده است که ایشان چنین فرمودند:
«هَذَا الْأَمْرُ كَائِنٌ بِالْمَدِينَةِ، ثُمَّ بِالشَّامِ، ثُمَّ بِالْجَزِيرَةِ، ثُمَّ بِالْعِرَاقِ، ثُمَّ بِالْمَدِينَةِ، ثُمَّ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ، فَإِذَا كَانَتْ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ فَثَمَّ عُقْرُ دَارِهَا، وَلَا يَخْرُجُ مِنْ قَوْمٍ فَيَعُودُ إِلَيْهِمْ» والمدينة هي القسطنطينية نسبة إلى حديث المصطفى صلى الله عليه وسلم: أَيُّ الْمَدِينَتَيْنِ تُفْتَحُ أَوَّلًا؛ قُسْطَنْطِينِيَّةُ أَوْ رُومِيَّةُ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم«مَدِينَةُ هِرَقْلَ تُفْتَحُ أَوَّلًا، يَعْنِي قُسْطَنْطِينِيَّةَ» (رواه أحمد(
ترجمه: این امر (مقر دولت اسلامی) ابتدا در مدینه خواهد بود، سپس در شام، بعد در جزیره، سپس در عراق، دوباره در مدینه، و در نهایت در بیتالمقدس و زمانی که در بیتالمقدس باشد، آنجا مقر نهایی آن خواهد بود و از هیچ قومی خارج نمیشود تا دوباره به آنها بازگردد. حکوهَذِهِ مِنْ رَأْسِكَمنظور از «مدینه» قسطنطنیه است، که به حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم اشاره دارد: «کدام یک از دو شهر ابتدا فتح خواهد شد، قسطنطنیه یا رومیه؟» رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «شهر هرقل (قیصر روم) ابتدا فتح خواهد شد، یعنی قسطنطنیه.»
در آیات سوره اسراء، بشارتی به چشم میخورد که ما آن را با «چشم یقین» در غزه هاشم مشاهده میکنیم؛ بشارتی که گواه بر زوال یهود از بیتالمقدس است و بازگشت مؤمنان به مسجدالاقصی، همانگونه که در نخستین بار، در دوران خلافت راشده صحابه رسول الله صلی الله علیه وسلم، وارد آن شدند. الله سبحانه وتعالی چنین میفرماید:
﴿إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِيَسُُٔواْ وُجُوهَكُمۡ وَلِيَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِيرًا﴾] اسراء: ۷]
ترجمه: اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر میشود؛ و داخل مسجد (الاقصی) میشوند همان گونه که بار اول وارد شدند؛ و آنچه را زیر سلطه خود میگیرند، در هم میکوبند.
این آیه حامل بشارتی است که آن عبارت از بیتالمقدس به حیث پاداشی برای مؤمنان در این دوران، با برپایی خلافت راشده دوم است؛ خلافتی که ظهور آن بسیار نزدیک شده و به فاصلهای یک قدمی قرار دارد. میان نبرد سرنوشتساز و اقامه دولت خلافت موعود تنها یک گام باقی مانده است، و آن تصمیمگیری صاحبان قدرت برای بیعت با حاکمیت اسلامی است. بهراستی، یک روز زندگی تحت سایه خلافت بر منهج نبوت کافی است تا تمام رنجها و سختیها در یک لحظه از بین بروند.
شایسته است یادآوری شود که خلافت راشده موعود تنها یک وعده جدای از تکلیف و مسئولیت در قبال آن نیست، هرگز! بلکه این خلافت یک فریضه بزرگ و تاج همه فرائض است و قضیهای سرنوشتساز برای مسلمانان بوده و در رأس امور برجسته و والای امت اسلامی قرار دارد!
دشمنان ما از تجربه گذشته به اهمیت دولت خلافت نزد مسلمانان پی بردهاند؛ به همین دلیل تمام توان و حیلههای خود را برای نابودی آن به کار گرفتند و موفق شدند در 3 مارچ 1924م، خلافت را سرنگون کنند. این اقدام ممکن نمیشد اگر خیانتکاران عرب و ترک و همچنین رکود و جمود فکری که از اواسط قرن هجدهم میلادی گریبانگیر امت شده بود، وجود نداشت. این رکود فکری زمینه را برای بازیگری مزدوران و فریب دادن احساسات امت فراهم کرد و این فریبها چنان ادامه یافت که غیبت خلافت طولانی شد. این رکود فکری، تفکر بسیاری از فرزندان امت را، چه در سطح افراد و چه در سطح گروهها، تضعیف کرد؛ چه رسد به رژیمهای وابسته و حکام مزدور که بیشترین نقش را در گمراهی امت ایفا کردند، چرا که آنها مطیع اربابانشان، یعنی رهبران کفر، بودند. الله سبحانه وتعالی چنین میفرماید:
﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾ [صف: ۸]
ترجمه: آنان میخواهند نور الله را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی الله نور خود را کامل میکند هرچند کافران خوش نداشته باشند!
بدون شک میتوان گفت؛ پروژهای که رسول الله صلی الله علیه وسلم بنیانش را نهاد، هرگز نابودشدنی نیست! آیا خبر حزبالتحریر را شنیدهاید؟ حزبی که طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم را برای برپایی دولت موعود خلافت در این زمان دنبال کرده و پروژه آن را آماده ساخته است؟ آیا خبر این حزب مُجدِّد به شما رسیده است؟ حزبی که نخستین بار در سال 1953م در بیتالمقدس، سرزمین مبارک فلسطین، پایهگذاری شد. حزبی که همواره در دعوت خود شفاف، در ایده و افکارش آگاه، در طریقۀ خود بینا و نسبت به قضیهاش کاملاً مطلع بوده و از زمان تأسیس خود با ثباتی بینظیر، بدون آنکه در برابر طوفانها خم شود، به مسیرش ادامه داده است.
حزبالتحریر، حزب مبدأی و اصولمحور است؛ اسلام، اساس آن است و سیاست، کار آن. این حزب غایت خود را احیای دوباره زندگی اسلامی از طریق برپایی دولت خلافت اسلامی قرار داده و تمامی ایدهها، افکا، دیدگاهها، احکام و مواضع خود را از اسلام استخراج کرده است.
برای تحقق این هدف، حزبالتحریر تصویری جامع و دقیق از جنبههای مختلف زندگی اسلامی و دولت خلافت اسلامی ارائه داده است. این موارد در ثقافت و نشرات حزب مشهود است تا جایی که نظام اقتصادی اسلام، نظام اجتماعی اسلام، نظام حکمرانی، سیاست آموزشی، ساختار دولت و نهادهای داخلی و خارجی آن و بسیاری موضوعات دیگر که برای ایجاد یک زندگی کاملاً اسلامی ضروری است، طرح نمودهاست.
با این تصور بسیار شفاف و واقعیتی که حزبالتحریر درصدد تحقق آن است، این حزب تصویری از بزرگترین پروژه اسلامی ارائه داده است. این همان چیزی است که بسیاری از جماعتها و حرکتهای اسلامی فعال در عرصه از آن بیبهره بودهاند؛ چراکه این گروهها تنها به طرح شعارهایی مبهم و طریقههای خود اختراعی بسنده کردهاند، و تصورات آنها اغلب تحت تأثیر واقعیتهای معاصر بوده است. این امر تناقضات آشکاری را در بخشهای مختلف آنها به وجود آورده که بهوضوح نمایان است.
اما حزبالتحریر بر خلاف این جریانها، تصویری جامع و کامل از زندگی اسلامی و دولت اسلامی ارائه کرده است و تمامی این تصورات برگرفته از قرآن، سنت و آنچه از اجماع صحابه و قیاس شرعی استنباط شده، میباشد.
بهراستی میتوان گفت که مسیر امروز امت، همان مسیری است که حزبالتحریر آن را با پروژه ربانی دست داشتهاش و بر اساس همان پایههای دعوتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم بنای آن را نهاده است، هدایت میکند. این پایهها عبارتاند از عقیده بهعنوان اساس فکری برای تمامی ایدهها و افکار، دولت اسلامی بهعنوان تنها طریقۀ ممکن برای تطبیق مبدأ اسلام و اجرای اصول اسلام، و جهاد بهعنوان تنها طریقۀ شرعی برای حمل اسلام به سوی جهانیان.
این سه رکن: عقیده، خلافت و جهاد، ثمره فرایند ذوب افکار و عقاید (همهجوشی) است که عبارت از پروژه حزب در میان امت میباشد.
حزبالتحریر مسیری طولانی را پیموده است که امت اسلامی در طی آن، بازگشتی نیکو و شایسته را تجربه کرده است. پس از تکانهای شدیدی که امت را تحت تأثیر قرار داد و رخدادهایی که احساس فکری امت را نسبت به واقعیت حکام خائن برانگیخت، همچون حادثه طوفان مسجدالاقصی که مسلمانان را به اهمیت شکستن مرزهای ملی و سرنگونی حکومتهایی که مانع از ایفای نقش ارتشهای امت در نصرت و یاری رساندن به اهل ما در غزه هاشم بهطور خاص و فلسطین بهطور عام شدهاند، آگاه ساخت.
در این مقطع، امت اسلامی آغاز به همراهی با حزبالتحریر در طلب نصرت از مخلصین در ارتشهای اسلامی کرد تا اسلام را با اقامه دولت خلافت راشده، که وعده استقرار آن در بیتالمقدس داده شده است، تمکین دهند. آمادگی مسلمانان، عزت آنها و انسجامشان با فعالان در راه اقامه خلافت اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری است؛ زیرا دیگر خطابههای فریبکارانه و آکنده از دروغ حکام بر آنها تأثیری ندارد.
همچنین، دیگر دیدگاههای احزابی که بار سنگینی بر دوش امت اسلامی در مسیر تغییر و پیشرفت بودند، اعتباری نزد امت ندارند؛ چراکه این دیدگاهها دیگر با واقعیت حال حاضر امت سازگار نیستند. طبیعی بود که این احزاب به دلیل ورشکستگی فکری و پروژههای ترکیبی و بیریشه خود تأثیرشان را بر امت از دست بدهند؛ زیرا در واقع هیچ پروژه اسلامی واقعی را در اختیار نداشتند!
ما بر این باوریم که حزبالتحریر بهترین رهبر و راهنمایی است که میتوانیم پشت سر آن حرکت کنیم، چراکه به درستی، استواری و اصالت آنچه ارائه میکند ایمان داریم. از این رو، همه فرزندان امت اسلامی را دعوت میکنیم که این حزب را در آغوش بگیرند و با آن همکاری کنند تا ارتشها را برای تکمیل نبرد سرنوشتساز، که قهرمانان غزه هاشم در سرزمین مبارک فلسطین آغاز کردهاند، به حرکت درآورند و دولت خلافت راشده دوم بر منهج نبوت را، که وعده استقرار آن در بیتالمقدس داده شده است، برپا سازند. چنانکه آمده است: « فَثَمَّ عُقْرُ دَارِهَا، وَلَا يَخْرُجُ مِنْ قَوْمٍ فَيَعُودُ إِلَيْهِمْ ...؛ آنجا مقر نهایی آن خواهد بود و از هیچ قومی خارج نمیشود تا دوباره به آنها بازگردد.» این پاداش رحمان در آخرالزمان است. پس ای شریفترین فرزندان امت اسلامی، شایسته این فضل و شرف باشید!
برگرفته از شماره 458-459 مجله الوعي - سال سیونهم، ربیعالاول – ربیعالثانی 1446 ه.ق، مصادف با اکتبر – نوامبر 2024 میلادی
نویسنده: رمزی راجح - ولایه یمن