دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

امریکا؛ کوره یا پشقاب سالاد!

خبر

واکنش‌ها در مورد خفه نمودن جورج فلوید.  2 مارچ 2020

تبصره

حرف نوی نیست زمانی‌که می‌گوئیم امریکا و از پشت آن غرب سکولار سرمایه‌داری در علاج مشکلات نژادپرستی در جوامع‌شان خفه شدند، بلکه این مشکل از دست‌آوردهای طبیعی نظام سرمایه‌داری، فلسفه و افکار اساسی آن و دید آن نسبت به زندگی است. نکتۀ جدید در این نمایش نژادپرستی این است که جهان آثار ظلم و خفقان را در این فضا به صورت مستقیم لحظه‌به‌لحظه مشاهده می‌کند.

ساموئیل هانتینگتون نویسندۀ مشهور امریکائی، در کتاب خود به نام «ما کیستیم؟» طرح و برنامه‌های گوناگون فرهنگی را بر شمرده است و جایگاه‌شان را تشبیه کرده می‌گوید: «تشبیه دیگ جوشان و سوپ بادنجان رومی، به امریکای حقیقی شباهت ندارد، زیرا موزاییک امریکا، سالاد، یا حتی سالادی است که اجزای آن واژگون گردیده و با زور هم حرکت نمی‌کند.» و این واقعیت فعلی است که شواهد آن بسیار می‌باشد.

بشریت در بینوائی به سر می‌برد و لیکن به هر طرف می‌بیند راه نجاتی نمی‌یابد و نمونۀ عملی قابل توجهی یافت نمی‌شود که بدیلی را و طریقۀ زندگی را که به شأن انسان باشد و زندگی با کرامتی را برایش فراهم نماید، ارایه کند و امکان ندارد که این نمونه را بیابد مگر از طریق دولت اسلامی و تمدن آن.

در این جا نگاه کوتاهی داریم بر یکی از جوانب زندگی اسلامی است که مردم طی چندین قرن‌ در سایۀ خلافت با آن زندگی کردند: در تاریخ مسلمانان ثابت شده است که فتوحات اسلامی شهرها و مردمان گوناگونی را شامل شده است، عراق فتح گردید و در آن مخلوطی از نصاری، مزدک، زردشت از فارس و عرب سکونت داشتند. فارس فتح شد و در آن غیر عرب‌ها و اندکی از یهود و رومی‌ها در آن سکونت داشتند و دین‌شان آئین فارس بود. شام فتح شد و مذهب‌شان اقلیمی رومی بود و فرهنگ رومی داشتند و دین‌شان نصرانیت بود و در آن سوری‌ها، ارمن، یهود و بعضی از رومی‌ها و عرب‌ها سکونت داشتند. مصر فتح شد و در آن مصری‌ها، بعضی از یهود و بعضی از رومی‌ها سکونت داشتند. شمال افریقا فتح شد و بربرها در آن سکونت داشت و در دست رومی‌ها بود. سند، خوارزم، سمرقند و اندلس فتح شد و این سرزمین‌های گوناگون با قوم‌ها، زبان‌ها، دین، تقالید، عادات، قوانین و فرهنگ‌های متفاوت بودند. به همین دلیل پروسۀ یکجاسازی بعضی آن با بعضی دیگر و از آن ساختن امت واحده‌‌ای که دین، زبان، فرهنگ و قوانین آن یکی باشد کار بسیار سخت و عمل بسیار شاقه بوده است. کامیابی در این مورد امر غیر عادی شمرده می‌شود که جز برای اسلام حاصل نمی‌شود و جز برای دولت اسلامی  تحقق نمی‌یابد.

بدون شک تمام این مردم بعد از این‌که در زیر سایه پرچم اسلام قرار گرفتند و دولت اسلامی بر ایشان حاکم گردید و در اسلام داخل شدند؛ امت واحده گردیدند که همان امت اسلامی است و این به سبب تأثیر حاکمیت اسلام بر ایشان و گردن نهادن‌شان به عقیدۀ اسلامی بود، برای ذوب و یکجا شدن این مردم موارد زیادی وجود داشت، از آن جمله احکام اسلام که حکم می‌کرد تا به محکومین به دید انسانی دیده شود نه به دید نژادی و قومی یا مذهبی. به همین سبب احکام بالای همه به صورت یکسان بدون فرق بین مسلمان و غیر مسلمان تطبیق می‌گردید، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآَنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾

[ مائده: 8]

ترجمه: و دشمنانگي قومي شما را بر آن ندارد كه (با ايشان) دادگري نكنيد. دادگري كنيد كه دادگري (به ويژه با دشمنان) به پرهيزگاري نزديك‌تر (و كوتاه‌ترين راه به تقوا و بهترين وسيله براي دوري از خشم الله) است. از الله بترسيد كه الله آگاه از هر آن چيزي است كه انجام مي‌دهيد.‏

تمام مردم در حکم و قضاوت یکسان بودند، حاکم زمانی‌که امور مردم را رهبری می‌کرد و بر ایشان حاکمیت می‌کرد و قاضی زمانی که بین مردم قضاوت می‌کرد، کدام نگاه دیگری نداشت که برای چی کسی حکم می‌کند و یا در میان چی کسی قضاوت می‌کند؛ جز نگاه به سوی انسان تا امورش را سرپرستی کند و خصومت‌ها را دور سازد. نظام حکم در اسلام به وحدت بین اجزای دولت حکم می‌کند؛ چنانکه به برآورده ساختن نیازهای هر ولایت که در آن است با انفاق به آن از بیت المال دولت حکم می‌کند، صرف نظر از مالیاتی‌که کم یا بیش از آن می‌گیرد یا این‌که به این نیازها وفا می‌کند یا وفا نمی‌کند. چنان‌که به وحدت اقتصاد با جمع‌آوری مال‌ها به بیت المال از تمام ولایات حکم می‌کند، به این طریق تمام شهرهای فتح شده، ولایاتی در دولت واحد می‌گردد که آنان را در حاکمیت با سیر حتمی به سوی ذوب شدن روانه می‌گرداند.

آری! فقط با چنین نظامی بیرون کردن مردم از ستم نظام سرمایه‌داری به سوی عدالت اسلام و از تنگی دنیا به فراخی آخرت ممکن است.

پیام چنین حالاتی برای بشریت به صورت عام؛ این‌که تنها نظامی‌که زندگی بشر را اصلاح می‌کند، آن نظامی است که از جانب  خالق زندگی و بشر باشد و برای مسلمین به صورت خاص این‌که شما با خلافت بر منهج نبوت بدیل عملی برای این نظام تقدیم نمائید.

نویسنده: م. أسامة الثوینی – اداره مطبوعات-کویت

مترجم: احمد صادق "امین"

 

ادامه مطلب...

اهمیت جهاد و رباط

از ابوهريره رضی الله عنه روايت است که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«مِنْ خَيْرِ مَعَاشِ النَّاسِ لَهُمْ، رَجُلٌ مُمْسِكٌ عِنَانَ فَرَسِهِ في سَبِيلِ اللهِ، يَطِيرُ عَلَى مَتْنِهِ، كُلَّمَا سَمِعَ هَيْعَةً أَوْ فَزْعَةً طَارَ عَلَيْهِ يَبْتَغِي القَتْلَ وَالمَوْتَ مَظَانَّهُ أَوْ رَجُلٌ في غُنَيْمَةٍ في رَأسِ شَعَفَةٍ مِنْ هَذَا الشَّعَفِ، أَوْ بَطْنِ وَادٍ مِن الأَوْدِيَةِ، يُقِيمُ الصَّلاَةَ، وَيُؤتي الزَّكَاةَ، وَيَعْبُدُ رَبَّهُ حَتَّى يَأتِيَهُ اليَقِينُ، لَيْسَ مِنَ النَّاسِ إِلاَّ في خَيْرٍ»

(رواه‌المسلم فی کتاب الإماره)

ترجمه: از نمونه‌ی بهترين وسائل کسب برای مردم مردی‌ست که زمام اسب خود را در راه خدا گرفته و هر وقت که صدای جنگ را بشنود، خود را بر پشت اسبش انداخته، کشتن يا مرگ را در جاهایی‌که گمانش بخیر می‏رود، می‏طلبد. يا مردی‌ست با گوسفندانی چند، بر قله‌ی کوهی، يا در ميان دره‌ای ازدره‌ها، که نماز را برپا داشته و زکات را می‏دهد، و تا مادامی‌که مرگش در رسد خدايش را عبادت و پرستش می‏کند و به کاری از کارهای مردم کاری ندارد، جز در امور خير.

علماء رباط را چنین بیان کرده‌اند: رباط عبارت از مقاومت نمودن در مرزهای اسلام جهت مقابله با کفر، به خاطر اعزاز دین و دفع خطر دشمنان می‌باشد. مراد از ثغر: "مکانی‌ست که پشت سر آن اسلام نباشد."

و ابن حجر در فتح‌الباری فرموده است: «رباط عبارت از ملازمت مکانی‌ست میان مسلمین و کفار، به خاطر حراست مسلمین از شر کفار؛ لذا مرابطون به مثابه‌ی حراست‌کنندگان از حدود بلاد اسلامی از هجوم دشمنان می‏باشند؛ پس از این‌که ثغر یا حدود و مرض‏های مقابل دشمن بسیار پرخوف و خطر می‏باشد؛ بناءً مرابطت در چنین موقع از فضل و اجر عظیمی برخوردار است.»

برادران مسلمان!

وقتی‌که انسان حیات و نفس خود را در راه الله سبحانه‌وتعالی نذر می‌کند، هیچ مانع و بازدارنده‌ای وی را از حرکت باز نمی‏دارد که این همه دلالت به مبادرت و سرعت و همت عالی مجاهد دارد.

وی مانند پروازکننده در راه الله سبحانه‌وتعالی بوده که تکلیف را مفید و غنیمت می‏داند؛ نه تاوان و ضرر را. از تکلیف فرار نمی‏کند؛ بلکه آن را طلب می‏کند، همیشه منتظر یکی از دو حُسُن می‏باشد یا نصرت و یا شهادت؛ لذا وی این را درک کرده است که رباط آن است که هر لحظه دشمن بداند که آماده و مستعد هستی تا هیبت و ترس را در هر لحظه‌ای در دل دشمن بیندازی و دشمن بداند که تو غافل نیستی؛ لذا این استعداد تام و کامل تنها مربوط به آماده کردن اسپ نبوده؛ بلکه قوت مادی و فکری را نیز شامل می‏شود.

مسلمان عزت‌مند، عزت خود را در اسلام جستجو می‏کند، همیشه بر دفاع از سرزمین‏های اسلامی بیدار می‏باشد. هرگز به پستی تن نداده و ذلت را نمی‏پذیرد، آوردن امن و امان را در همه اقطار عالم می‏خواهد، روح، مال و وقت خود را بذل می‌کند، از مرگ در راه الله باکی ندارد و این را درک کرده است که دنیا دَنِی است و یقیناً که یک روز در رباط بهتر از کل حیات انسان است.

ابن قیم جوزی (رح) گفته است: «کسی‌که اجر آخرت برایش پراهمیت باشد، تکالیف دنیا برایش خفیف و آسان می‏باشد و کسی‌که کمال پاداش آخرت را می‏خواهد، جدائی و دوری زندگانی دنیا برایش آسان است. وقتی مردم به واسطه‌ی دنیا خود را غنی دانستند، تو به نصرت و حمایت الله خود را غنی بدان، هرگاه مردم خوشی خود را با دنیا می‏دیدند تو خوشی خود را با قرب الله بدان و هرگاه دیگران با مَلَاء (مطرفئین) انس‌شان بود تو با الله انس داشته باش.»

بعضی از مردم در مورد جهاد چنین فهم کرده‌اند که گویا مسلمانان به خاطر زیادت ثروت و تصرف شهرها یا هزینه کردن اموال، خون‌ریزی‏ها را دوست دارند و ملت‌ها را به قتل می‏رسانند. درحالی‌که اگر ما به تاریخ مؤرخین منصف و مسلمان مراجعه کنیم بدون شک مثال‏های روشنی مانند آفتاب خواهیم یافت. یکی از نمونه‏های آن می‏تواند کارنامه‌ای ابوعبیده قائد جیش (قوماندان لشکر) مسلمین باشد: «که قبل از جنگ یرموک جزیه اهل حُمص را که نتوانست در برابر لشکر روم از آن‌ها دفاع کند را دو باره به آنان اعاده نمود.»

هم‌چنان زمانی‌که سمرقند فتح شد لشکر مسلمین قبل از آن‌که اسلام را بر آن‌ها عرضه کنند با آن‌ها جنگیده بودند، دوباره از آن مناطق مفتوحه خارج شدند، خلاصه در نهایت امر، جهاد به هدف آن است که اقوام و امت‌ها را از ظلَام  وتاریک‌های کفر و جهل نجات و به سوی نور و هدایت رهیاب گرداند.

ای لشکریان محمدی صلى‌الله‌عليه‌وسلم و دوستان پیامبر! و ای انصار دین اسلام! ای جویوش امت اسلامی!

دشمنان اسلام در هر وقت و هر لحظه‌ای از فرصت‏ها، شکست و نابودی مسلمانان را انتظار می‏برند و لحظه شماری می‌کنند. هجوم بر اسلام را از بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم تا امروز معطل نکرده‌اند. اما باالمقابل مسلمانان همیشه این هجوم را با ملازمت و رباط خود جواب دندان شکن داده‌اند. لذا این همه ابتکار را لشکر قوی مسلمین به عهده داشته؛ پس رابطه بین رباط و صبر رابطه ناگسستنی‌ای‌ست از جهت حبس نفس در جهت حق و به خاطر رسیدن به رضایت الله سبحانه‌وتعالی؛ بناءً امور جهاد به اتمام نمی‏رسد؛ مگر با صبر و استقامت و در صورت مقاومت دشمن، حالت مرابطه در مقابل سنگر دشمن ایجاب می‏کند.

بدین لحاظ در کتاب مؤطاء چنین روایت شده است: «عبدالله بن عمر رضی الله تعالی عنهما فرمود: الله متعال جهاد را به خاطر ریختاندن خون مشرکین فرض گردانیده و رباط را به خاطر صیانت خون مسلمین» و فرمود: «صیانت خون‌های مسلمین نزد من محبوب‏تر از ریختاندن خون‌های مشرکین است.»

پس ای مجاهدین اسلام و ای محافظین عقیده اسلامی!

بدانید! کیست که به امر پروردگار و به خاطر نصرت دینش با خلیفه‌ای بیعت کند که تحقق پهره‌داری و رفتن به جهاد در راه الله نصیب‌اش گردد؟ چنان‌چه ابوهریره رضی الله تعالی عنه فرمود: «هرآئینه رباط یک شب در راه الله سبحانه‌وتعالی محبوب‌تر از سپری نمودن شب لیلةالقدر در جوار سنگ حجرالاسود است.»

عبدالله بن مبارک در منطقه‌ی طرسوس در حال رباط (پهره‌داری) بود به فُضیل بن عیاض فرمود:

«ای کسی‌که در حرم (مکه و مدینه) به عبادت ایستاده‌ای؛ اگر حال ما را ببینی خود می‌دانی‌که عبادت را به بازی گرفته‌ای.»

اگر کسی چهره‌اش به آب دیده‌اش تر شده باشد؛ پس گلوهای ما به خون ما رنگین است، هستند کسانی‌که اسپ‌های‌شان در راه باطل در تلاش است؛ لیکن اسپ‏های ما در سپیده دم صبح در راه خدا در تلاش‌اند.

بارالها! نصرت را نصیب ما گردان و دشمن را خوار و زبون گردان. بارالها! صبر را نصیب ما بگردان و قدم‏های ما را ثابت نگه‏دار و تسلط برکافران را نصیب ما فرما!

ادامه مطلب...

اجارۀ تجهیزات و حکم مزرعه

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

در صفحۀ 139 کتاب نظام اقتصادی آمده است که: «برای صاحب زمین جایز نیست تا زمین‌اش را اجاره دهد، برابر است که مالک زمین و سود آن باشد، یا تنها مالک منفعت آن باشد...» و در صفحۀ 140 همین کتاب آمده است که: «و اما اجارۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم در زمین خیبر به نصف، از این باب نمی‌باشد؛ زیرا سرزمین خیبر درخت بود؛ نه یک زمین خالص و هموار...»؛ پس حکم اجارۀ زمین برای کشت واضح می‌باشد و مناط حکم این است که (زمین باید خاص برای زراعت باشد) و اما مناط حکم در رابطه به زمین خیبر متفاوت می‌باشد؛ چون در آن زمین‌ها تنها درخت بود و درختان به صاحب آن تعلق می‌گیرد. هم‌چنان درخت متفاوت از زمین می‌باشد و حتی اگر زمینی در آن‌جا وجود داشته باشد، متعلق به درختان است.

اما نزد ما «سانیه» عبارت از زمینی است که دارای امکانات آبیاری؛ مانند: چاه یا ذخیرۀ آب یا کانال‌های آب‌رسانی به مزرعه (مانند کانال‌های آبیاری به صورت قطره) که ممکن است در آن خانه و اسطبل با تهویه هوا، دستگاه‌های دارویی وغیره تجهیزات کشاورزی که متعلق به زمین است و دهاقین بدان نیاز دارند، در آن وجود داشته باشد، دولت آن را برای دهاقین فراهم می‌سازد.

پرسش

1- آیا می‌توان گفت که مناط حکم در مورد زمینی‌که از طریق چاه آبیاری شده و دارای امکاناتی زراعتی بوده و زمین خشک نباشد، تغییر می‌یابد؟

2- اگر زمین برای کشت و غله‌جات نباشد؛ بلکه محصولات؛ مانند: گیاهان زینتی، نهالستان‌ها یا دام‌پروری تعیین شده باشد، آیا مناط حکم تغییر خواهد کرد؟

3- آیا در این موارد اجارۀ زمین جایز خواهد بود؟

پاسخ

1- معنای ملساء (بدون کشت) این است که زمینی برای کشت غله‌جات اختصاص یافته؛ اما کشت نگردد؛ پس اجارۀ این چنین زمین برای کشت حرام می‌باشد و دلایل آن قرار ذیل است:

از رافع بن خدیج روایت است که گفت:

«كُنَّا نُخَابِرُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم، فَذَكَرَ أَنَّ بَعْضَ عُمُومَتِهِ أَتَاهُ فَقَالَ:  نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَنْ أَمْرٍ كَانَ لَنَا نَافِعاً، وَطَوَاعِيَةُ رَسُولِ اللهِ  صلى الله عليه وسلم أَنْفَعُ لَنَا وَأَنْفَعُ. قَالَ: قُلْنَا: وَمَا ذَاكَ؟ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: مَنْ كَانَتْ لَهُ أَرْضٌ فَلْيَزْرَعْهَا أَوْ لِيُزْرِعْهَا أَخَاهُ، وَلا يُكَارِيهَا بِثُلُثٍ وَلا بِرُبُعٍ وَلا بِطَعَامٍ مُسَمًّى»

ترجمه: [ما در زمان رسول الله -صلی الله علیه وسلم- کشت می‌کردیم، (دیدیم که)به یاد آورد که بعضی از کاکاهایش نزد وی آمده گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم از چیزی‌که برای ما سودمند بود، منع کرده است و اما اطاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما سودمندتر است. گفت: گفتیم: و آن چه است؟ گفت: رسول الله -صلی الله علیه وسلم- فرمود: "کسی اگر زمینی دارد؛ پس آن را کشت نماید یا (اجازه دهد تا) برادرش آن را کشت کند؛ ولی  او  آن را نه به ثلث (یک سوم) و نه رُبع (یک چهارم) و نه هم به بخشی از غذا اجاره ندهد.] (این حدیث را ابو داود روایت کرده است)

2- ولی اگر زمین ملساء (بدون کشت) نبود؛ یعنی با درختانی‌که نیاز به مراقبت داشتند، کاشته شده بود، در این حالت اجاره آن به نام مساقاة (آبیاری کردن) یاد می‌شود؛ حتی اگر بین درختانی‌که کشت می‌شوند، مساحت کمی هم برای کشت وجود داشته باشد، جایز است. زیرا در این حالت آن مساحت اندک به درختان متعلق می‌باشد؛ پس مراقبت از درخت امر اساسی محسوب می‌گردد و از دلایل جواز مساقاة موارد زیر می‌باشد:

بخاری از نافع روایت می‌کند که عبد الله بن عمر –رضي الله عنهما برایش خبر چنین خبرداده است:

«أَنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم عَامَلَ خَيْبَرَ بِشَطْرِ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا مِنْ ثَمَرٍ أَوْ زَرْعٍ، فَكَانَ يُعْطِي أَزْوَاجَهُ مِائَةَ وَسْقٍ ثَمَانُونَ وَسْقَ تَمْرٍ وَعِشْرُونَ وَسْقَ شَعِيرٍ...»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم خیبر را در برابر نصف محصولات آن، به صورت مزارعه، در اختیار کشاورزان قرار داد. سپس، صد وَسق (شصت پیمانه) از محصولات را به همسرانش می‌داد، که هشتاد وسق خرما و بیست وسق جو بود.

زمین خیبر درخت زار بود و در میان درختان مساحات وجود داشت که کشت می‌شد و جواز این امر از حدیث فوق فهمیده می‌شود. بناء درختان غالب‌اند و رسول الله صلی الله علیه وسلم با هزینۀ مشخصی با آن‌ها معامله کرد؛ یعنی به آن‌ها اجازۀ اجاره را داد؛ زیرا در آن زمین‌ها درختان کاشته شده بود که مساقاة (آبیاری) یا مراقبت از درختان گفته می‌شود.

3- ولی اگر زمینی‌که مختص برای کشاورزی باشد و چیزی‌که نزد شما معنای «سانیة» را می‌دهد و ما آن را به‌گونۀ تفصیلی بیان داشتیم، موجود باشد؛ یعنی (زمینی‌که در آن تجهیزاتی آبیاری؛ مانند: چاه یا کانال‌های آب‌رسانی و بعضی از ساختمان‌های؛ چون: خانه و اصطبل باشد و باقی زمین غیرمزروع باشد)، اجاره دادن آن برای کشاورزی جایز نبوده و کانال‌ و ساختمان‌ در آن تاثیری ندارد؛ چون این زمین تا زمانی‌که غیر مزروع باشد ملساء (صاف) محسوب می‌گردد.

به نظرم آن‌چه شما را در اشتباه انداخته است، معنای کلمه «ملساء» است و شما فکر کرده‌اید که ملساء زمینی را می‌گویند که در آن تجهیزات و سهولت‌های کشت‌مندی وجود نداشته باشد... و در پهلوی آن برداشت کرده‌اید که زمین ملساء؛ به معنای زمین غیرقابل کشت باشد. باید واضح باشد، زمینی‌که کشت نشده باشد؛ باوجودی‌که در آن ساختمانی هم وجود داشته باشد و به هدف کشت و زراعت اجازه گردد، در واقعیت ملساء داخل می‌گردد.

4. اما اجاره کردن زمینی‌که برای محصولات غیرکشاورزی باشد، جایز بوده و اشکالی نداشته و آن‌چه در اجارۀ زمین حرام است مزارعه می‌باشد. اگر اجاره برای ساخت و ساز گروهی کار فن‌آوری باشد، یا زمین جهت ساختن ایستگاه موترها، یا نمایشگاه فروشات، یا تربیه و نگهداری چهارپایان باشد، باکی نداشته و جایز می‌باشد؛ چون این موارد مزارعه نمی‌باشد. ممکن است، اجازۀ زمین جهت فرآورده‌های نباتات زینتی یا گل‌خانه باشد، به شرطی‌که این گیاهان در زمین اجاره شده کشت نشده؛ بلکه در ظروف شیشه‌ای و به ویژه در حوض‌ها کشت ‌گردد. واضح است که برای گل‌خانه‌ها و کشت‌زار نباتات زینتی؛ مانند: گل سرخ، جایی را در قسمتی از زمین برای حوض‌های کشاورزی  قرار داده و نباتات را در آن حوض‌ها کشت می‌نمایند، نه در خود زمین، در این صورت اجاره کردن زمین حرام نمی‌باشد؛ چون این مزارعه نبوده و دلایل حرمت مزارعه با آن منطبق نمی‌باشد؛ بلکه شامل دلایل جواز اجاره می‌گردد.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: عمر موحد

ادامه مطلب...

اجارۀ تجهیزات و حکم مزرعه

  • نشر شده در فقهی

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

در صفحۀ 139 کتاب نظام اقتصادی آمده است که: «برای صاحب زمین جایز نیست تا زمین‌اش را اجاره دهد، برابر است که مالک زمین و سود آن باشد، یا تنها مالک منفعت آن باشد...» و در صفحۀ 140 همین کتاب آمده است که: «و اما اجارۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم در زمین خیبر به نصف، از این باب نمی‌باشد؛ زیرا سرزمین خیبر درخت بود؛ نه یک زمین خالص و هموار...»؛ پس حکم اجارۀ زمین برای کشت واضح می‌باشد و مناط حکم این است که (زمین باید خاص برای زراعت باشد) و اما مناط حکم در رابطه به زمین خیبر متفاوت می‌باشد؛ چون در آن زمین‌ها تنها درخت بود و درختان به صاحب آن تعلق می‌گیرد. هم‌چنان درخت متفاوت از زمین می‌باشد و حتی اگر زمینی در آن‌جا وجود داشته باشد، متعلق به درختان است.

اما نزد ما «سانیه» عبارت از زمینی است که دارای امکانات آبیاری؛ مانند: چاه یا ذخیرۀ آب یا کانال‌های آب‌رسانی به مزرعه (مانند کانال‌های آبیاری به صورت قطره) که ممکن است در آن خانه و اسطبل با تهویه هوا، دستگاه‌های دارویی وغیره تجهیزات کشاورزی که متعلق به زمین است و دهاقین بدان نیاز دارند، در آن وجود داشته باشد، دولت آن را برای دهاقین فراهم می‌سازد.

پرسش

1- آیا می‌توان گفت که مناط حکم در مورد زمینی‌که از طریق چاه آبیاری شده و دارای امکاناتی زراعتی بوده و زمین خشک نباشد، تغییر می‌یابد؟

2- اگر زمین برای کشت و غله‌جات نباشد؛ بلکه محصولات؛ مانند: گیاهان زینتی، نهالستان‌ها یا دام‌پروری تعیین شده باشد، آیا مناط حکم تغییر خواهد کرد؟

3- آیا در این موارد اجارۀ زمین جایز خواهد بود؟

پاسخ

1- معنای ملساء (بدون کشت) این است که زمینی برای کشت غله‌جات اختصاص یافته؛ اما کشت نگردد؛ پس اجارۀ این چنین زمین برای کشت حرام می‌باشد و دلایل آن قرار ذیل است:

از رافع بن خدیج روایت است که گفت:

«كُنَّا نُخَابِرُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم، فَذَكَرَ أَنَّ بَعْضَ عُمُومَتِهِ أَتَاهُ فَقَالَ:  نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَنْ أَمْرٍ كَانَ لَنَا نَافِعاً، وَطَوَاعِيَةُ رَسُولِ اللهِ  صلى الله عليه وسلم أَنْفَعُ لَنَا وَأَنْفَعُ. قَالَ: قُلْنَا: وَمَا ذَاكَ؟ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: مَنْ كَانَتْ لَهُ أَرْضٌ فَلْيَزْرَعْهَا أَوْ لِيُزْرِعْهَا أَخَاهُ، وَلا يُكَارِيهَا بِثُلُثٍ وَلا بِرُبُعٍ وَلا بِطَعَامٍ مُسَمًّى»

ترجمه: [ما در زمان رسول الله -صلی الله علیه وسلم- کشت می‌کردیم، (دیدیم که)به یاد آورد که بعضی از کاکاهایش نزد وی آمده گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم از چیزی‌که برای ما سودمند بود، منع کرده است و اما اطاعت رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما سودمندتر است. گفت: گفتیم: و آن چه است؟ گفت: رسول الله -صلی الله علیه وسلم- فرمود: "کسی اگر زمینی دارد؛ پس آن را کشت نماید یا (اجازه دهد تا) برادرش آن را کشت کند؛ ولی  او  آن را نه به ثلث (یک سوم) و نه رُبع (یک چهارم) و نه هم به بخشی از غذا اجاره ندهد.] (این حدیث را ابو داود روایت کرده است)

2- ولی اگر زمین ملساء (بدون کشت) نبود؛ یعنی با درختانی‌که نیاز به مراقبت داشتند، کاشته شده بود، در این حالت اجاره آن به نام مساقاة (آبیاری کردن) یاد می‌شود؛ حتی اگر بین درختانی‌که کشت می‌شوند، مساحت کمی هم برای کشت وجود داشته باشد، جایز است. زیرا در این حالت آن مساحت اندک به درختان متعلق می‌باشد؛ پس مراقبت از درخت امر اساسی محسوب می‌گردد و از دلایل جواز مساقاة موارد زیر می‌باشد:

بخاری از نافع روایت می‌کند که عبد الله بن عمر –رضي الله عنهما برایش خبر چنین خبرداده است:

«أَنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم عَامَلَ خَيْبَرَ بِشَطْرِ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا مِنْ ثَمَرٍ أَوْ زَرْعٍ، فَكَانَ يُعْطِي أَزْوَاجَهُ مِائَةَ وَسْقٍ ثَمَانُونَ وَسْقَ تَمْرٍ وَعِشْرُونَ وَسْقَ شَعِيرٍ...»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم خیبر را در برابر نصف محصولات آن، به صورت مزارعه، در اختیار کشاورزان قرار داد. سپس، صد وَسق (شصت پیمانه) از محصولات را به همسرانش می‌داد، که هشتاد وسق خرما و بیست وسق جو بود.

زمین خیبر درخت زار بود و در میان درختان مساحات وجود داشت که کشت می‌شد و جواز این امر از حدیث فوق فهمیده می‌شود. بناء درختان غالب‌اند و رسول الله صلی الله علیه وسلم با هزینۀ مشخصی با آن‌ها معامله کرد؛ یعنی به آن‌ها اجازۀ اجاره را داد؛ زیرا در آن زمین‌ها درختان کاشته شده بود که مساقاة (آبیاری) یا مراقبت از درختان گفته می‌شود.

3- ولی اگر زمینی‌که مختص برای کشاورزی باشد و چیزی‌که نزد شما معنای «سانیة» را می‌دهد و ما آن را به‌گونۀ تفصیلی بیان داشتیم، موجود باشد؛ یعنی (زمینی‌که در آن تجهیزاتی آبیاری؛ مانند: چاه یا کانال‌های آب‌رسانی و بعضی از ساختمان‌های؛ چون: خانه و اصطبل باشد و باقی زمین غیرمزروع باشد)، اجاره دادن آن برای کشاورزی جایز نبوده و کانال‌ و ساختمان‌ در آن تاثیری ندارد؛ چون این زمین تا زمانی‌که غیر مزروع باشد ملساء (صاف) محسوب می‌گردد.

به نظرم آن‌چه شما را در اشتباه انداخته است، معنای کلمه «ملساء» است و شما فکر کرده‌اید که ملساء زمینی را می‌گویند که در آن تجهیزات و سهولت‌های کشت‌مندی وجود نداشته باشد... و در پهلوی آن برداشت کرده‌اید که زمین ملساء؛ به معنای زمین غیرقابل کشت باشد. باید واضح باشد، زمینی‌که کشت نشده باشد؛ باوجودی‌که در آن ساختمانی هم وجود داشته باشد و به هدف کشت و زراعت اجازه گردد، در واقعیت ملساء داخل می‌گردد.

4. اما اجاره کردن زمینی‌که برای محصولات غیرکشاورزی باشد، جایز بوده و اشکالی نداشته و آن‌چه در اجارۀ زمین حرام است مزارعه می‌باشد. اگر اجاره برای ساخت و ساز گروهی کار فن‌آوری باشد، یا زمین جهت ساختن ایستگاه موترها، یا نمایشگاه فروشات، یا تربیه و نگهداری چهارپایان باشد، باکی نداشته و جایز می‌باشد؛ چون این موارد مزارعه نمی‌باشد. ممکن است، اجازۀ زمین جهت فرآورده‌های نباتات زینتی یا گل‌خانه باشد، به شرطی‌که این گیاهان در زمین اجاره شده کشت نشده؛ بلکه در ظروف شیشه‌ای و به ویژه در حوض‌ها کشت ‌گردد. واضح است که برای گل‌خانه‌ها و کشت‌زار نباتات زینتی؛ مانند: گل سرخ، جایی را در قسمتی از زمین برای حوض‌های کشاورزی  قرار داده و نباتات را در آن حوض‌ها کشت می‌نمایند، نه در خود زمین، در این صورت اجاره کردن زمین حرام نمی‌باشد؛ چون این مزارعه نبوده و دلایل حرمت مزارعه با آن منطبق نمی‌باشد؛ بلکه شامل دلایل جواز اجاره می‌گردد.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: عمر موحد

ادامه مطلب...

توازن اقتصاد؛ با بخشش و صدقات!

خبر

صدقه در اسلام...

تبصره

بعد از سورۀ فاتحه به صورت مستقیم، الله سبحانه وتعالی صفات کسانی را ذکر نموده است که دستورات وی را پیروی می‌کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: ‏

﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴾

[بقره: 3]

ترجمه: آن كسانی‌كه به غیب ایمان می‌آورند و نماز را به گونۀ شايسته میخوانند، و از آن‌چه بهرۀ آنان ساختهايم میبخشند.‏

بدون شک ذکر انفاق بعد از ایمان که اساس دین می‌باشد و بعد از فریضۀ نماز که ستون دین را تشکیل می‌دهد، بیانگر اهمیت والای بخش اقتصادی و مالی برای دین است؛ صرف نظر از این‌که این انفاق مانند زکات الزامی باشد یا مانند صدقه انفاق نفلی باشد، بدون شک که انفاق جزء جدائی‌ناپذیر اسلام است.

به همین خاطر این امت بسیار سخاوت‌مند اند و خصوصاً در ماه مبارک رمضان، که بخشش‌های زیادی صورت می‌گیرد و صدقه و زکات به شکل بزرگی آسان می‌گردد. نتایج تحقیقات گستردۀ پژوهشگرانICM  نشان می‌دهد که مسلمانان نسبت به پیروان ادیان دیگر، اموال بیشتری را به جماعت‌های خیریه تقدیم می‌کنند. بر اساس نظرسنجی مشهور مرکز تحقیقاتی "پیو" در سال 2012 آمده است که نسبت بلند و حیرت‌آوری از مسلمانان، در فقیرترین شهرها از سرزمین‌های اسلامی زکات می‌پردازند. با وجود این، نکتۀ منفی آن این‌ست که برعلاوه این‌که امت سخاوت‌مند بوده و ثروت‌هایش را انفاق می‌کند؛ اما هنوز هم در فقیرترین شهرهای جهان با پائین‌ترین سطح معیشت، با نبود چشم‌انداز اقتصادی و یا نبود اقتصاد به صورت مطلق و بدترین حالت بهداشت صحی و تعلیم، زندگی می‌کند. با وجودی‌که حقیقتاً بسیاری از سرزمین‌های اسلامی منابع معدنی فراوان، خاک حاصل خیز و کانال‌های جغرافیائی مفید و نسل جوانان قدرتمندی دارد.

این واضح می‌سازد که متاسفانه انفاق در بهترین سناریو سبب امداد موقت می‌گردد، مانند گذاشتن گچ کوچکی بر زخم بزرگ، هم‌چنین تناسب در این مورد صدق نمی‌کند و نیاز نیست که زیادت بخشش‌ها باعث حل مشکلات فقر گردد، مانند انداختن ژاکت نجات برای کسی‌که غرق می‌شود یا حتی ده جلیقه نجات، پس وقتی‌که او برای کشیدن خود به خشکه میل ندارد و هیچ امنیتی برای جلوگیری از سقوط او یافت نمی‌شود، پس جلیقه‌های نجات چیزی جز راحت موقت برای او نخواهد بود، پس شخص غرق شدنی به زودی بار دیگری در مشکلات غرق خواهد شد و در نهایت هلاک خواهد گردید. این حقیقت کنونی سرزمین‌های اسلامی است و تا زمانی‌که چنگال‌های سرمایه‌دار استعماری غرب و نظام آن و مزدوران خیانت‌پیشه‌اش بر سرزمین‌های ما سیطره دارند، هرگز به رفاهیت و شکوفائی دست نخواهیم یافت، صرف نظر از مقدار مالی که می‌پردازیم.

این در حالی‌ست که هدف نهائی انفاق، پایان بخشیدن به مشکل فقر و تحقق رفاهیت و شکوفائی است، این ممکن نیست؛ مگر توسط دولتی‌که عایدات گوناگون و توزیع صحیح و منظم ثروت‌ها را در میان مردم خود داشته باشد. تنها دولت اسلامی قدرت این را خواهد داشت آن هم از طریق تطبیق نظام منحصر به فرد اقتصادی‌اش. علاوه بر این، این گفته اشتباه نیست که اسلام فقر را دشمنی می‌شمارد که مبارزه با آن و شکست آن لازم است و نبی کریم صلی الله علیه وسلم از کفر و فقر به الله پناه بردند. (صحیح ابن حبان)

اسلام مسئولیت جمع‌آوری و توزیع زکات را برای دولتی سپرده است که قدرت تسهیل کار و ادارۀ آن را داشته باشد و نبی کریم صلی الله علیه وسلم جمع کننده‌گان زکات را برای جمع‌آوری و توزیع زکات می‌فرستادند و هم‌چنین خلفاء بعد از ایشان این کار را می‌نمودند.

از عبدالله بن سلام روایت است که گفت: زمانی که پیامبر صلی الله علیه و سلم به مدینه آمدند، مردم به استقبال‌شان رفتند و گفته می‌شد: رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد، رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد، رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد، سه مرتبه، من هم در میان مردم رفتم تا ببینم، وقتی صورت‌شان را دیدم، شناختم که چهرۀ او چهرۀ دروغ گویان نیست، اولین چیزی‌که از وی شنیدم این بود که گفت:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَفْشُوا السَّلاَمَ وَأَطْعِمُوا الطَّعَامَ وَصِلُوا الأَرْحَامَ وَصَلُّوا بِاللَّيْلِ وَالنَّاسُ نِيَامٌ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بِسَلاَمٍ»

(رواه ابن ماجه)

ترجمه: ای مردم سلام کردن را در میان تان ترویج کنید و طعام بدهید و صلۀ رحم را برقرار سازید و در شب نماز بخوانید؛ درحالی‌که مردم خواب استند و به بهشت با سلامتی داخل شوید.

پیامبر صلی الله علیه و سلم به مدینۀ منوره آمدند، نه فقط به عنوان یک نبی بلکه به عنوان رهبر دولت اسلامی، و با این صفت به امنیت و سلامت و طعام دادن فقراء امر نمودند. به عبارت دیگر برای حل مشکل فقر به شکل منظم در سطح دولت پرداختند.

 انفاق‌ها ضروری است و باید دوام یابد اما سازمان‌های خیریه دایمی، مانند شمشیر دولبۀ استند که امکان دارد بعضی راحتی‌ها را به وجود آورند؛ اما زمانی‌که به همین بسنده کنند، بدون تغییر وضعیتی‌که فقر و نابودی را سبب شده است، بدون شک این وضعیت ناگوار را ادامه می‌بخشند و امکان دارد که منبع شکست باشند.

تعادل صحیح باید حاصل شود؛ امت را تا آن‌جا که می‌توانیم به عنوان افراد آسایش ببخشیم و فعالیت جمعی کار اصلی و ریشه‌ای برای تغییر و وضعیت دردناک و حل تمام مشکلات امت است.

نویسنده: اوکی پالا

نمایندۀ مطبوعاتی حزب التحریر-هالند

مترجم: احمد صادق "امین"

ادامه مطلب...

شما کجایید تا امور مردم را به صورت درست مدیریت کنید؟

خبر

امجد عضایله وزیر مشاور اردن در امور اطلاعات رسانی، در ارتباط  به اردنی‌هایی‌که در خارج از کشور بسر می‌برند، اظهار داشت که: حکومت اردن تاکنون هیچ تلاشی را برای بازگشت آن‌ها انجام نداده است و به افزایش تعداد وارد شوندگان از خارج کشور پرداخته است که یا در هوتل‌ها و یا هم اماکن دیگری‌که تعیین خواهد شد، اقامت نمایند، به خصوص برای عودت‌کنندگان که از کشورهای خلیج با وسایل نقلیه تشریف می‌آورند و یا هم از طریق دریا از مصر.

هم‌چنین وی افزود: برای آن عدۀ از اردنی‌هایی‌که در خارج از اردن آواره هستند و هزینۀ بازگشت به آن  را ندارند تا کنون بودجۀ برای تمویل بازگشت‌شان وجود ندارد و شاید که در خصوص این مورد بررسی صورت گیرد و دوباره به کابینۀ وزراء و یا هم به کمیتۀ مبارزه با بحران عرضه شود. (منبع: دفتر خبرگزاری)

تبصره

کار این دولت عجیب است؛ با آن‌که با دولت‌های قبل از خود تفاوتی ندارد! تنها در این‌ مورد که نمی‌تواند امورات مردم را درست مدیریت کند! جای تعجب نیست؛ بلکه تعجب در آن است که به عروسکی می‌ماند که از پشت پرده به وسیلۀ یک یا چندین جهت اداره می‌شود، که این موضوع بر اکثریت مردمِ بادرایت و آگاه پوشیده نیست. دولت اردن به فشار آوردن بالای مردم و خالی کردن جیب‌های‌شان ادامه می‌دهد تا این‌که اعتبار خود را از دست دهد تا سر انجام دولت تغییر کند و یا هم عوض شود و دولت جدیدی روی کار آید که همان نقش دولت‌های قبلی را به پیش ببرد!

اما عدم توانایی آن در مدیریت درست امورات مردم می‌تواند که به دو علت باشد: اول حد و مرز مشخص شده‌ای که نمی‌تواند از آن تجاوز کند و دوم نظامی‌که این دولت‌ها آن را تطبیق می‌کنند، یعنی نظام سرمایه‌داری که بیشترین توجه‌اش را برای حمایت از منافع متنفذین و سرمایه‌داران به خرج می‌دهد. افزون برین، استوار بودن اقتصاد دولت بر پایۀ دیون، کمک‌ها، بخشش‌ها و بر آن‌چه که صندوق بین المللی پول در آن سرازیر می‌کند و آن را به دوران می‌اندازد و شروط خود را تحمیل می‌کند، کشور را غرق در دیون ربوی کرده است و بحران کرونا آمد تا بلائی روی بلائی دیگر باشد. این بلا در حالی آمد که گویا دولت اردن منتظرش بود تا که از آن سودجویی کند و به وسیلۀ آن نقشه‌ها و دسیسه‌های خود را به پیش ببرد و آن‌چه در جیب‌های مردم باقی مانده است را به غارت ببرد و در عوض این‌که برای‌شان کمک کند، بدون ضرورت به قرنطین تمام مناطق و ولایت پرداخته است. درحالی‌که می‌بایست مناطق مصاب به وباء را قرنطین می‌کرد، نه این‌که چرخۀ زندگی و اقتصاد کشور را تعطیل می‌کرد.

 شنونده اخبار گمان نموده بود که دولت اردن به وسیلۀ هزینۀ خود، اردنی‌ها را در خارج از کشور استقبال نموده است. جای تعجب این‌جاست که مسئولین مبالغ هنگفتی را برای عودت‌کنندگان تحمیل نموده‌اند، این در حالی است که خود وزیر مشاور اردن در امور اطلاع‌رسانی به صراحت بیان کرده است که بودجۀ تمویلی برای بازگشت اردنی‌هایی‌که قادر به بازگشت نیستند، وجود ندارد، و این بدان معناست که بودجۀ سالانه از هر نوع فقرۀ برای موارد اضطراری و مصیبت‌ها خالی می‌باشد؛ چون دولت برای تازه نمودن مصایب از آن به مصرف می‌رساند. اما عجیب نیست اگر بدانیم که مصارف حمایت نان طبق گزارش وزیر امور اجتماعی متوقف شده است و هم‌چنین شگفت‌انگیز نیست که نتواند اردنی‌هایی خارج از کشور را که قادر به بازگشت نیستند بازگرداند.

تنها اسلام و دولت‌اش (خلافت بر منهج نبوت) می‌تواند که امورات مردم را درست مدیریت کند؛ این بدان خاطر است که اسلام همۀ مشاکل را به اعتبار این‌که مشکل انسانی است، به طریقه واحد حل می‌نماید، نه به هیچ اعتبار دیگری. چنانچه مشکل حکمرانی را مثل انتخاب خلیفه حل می‌دارد و یا مشکل اقتصادی را مثل نفقه حل می‌نماید و یا مشکل اجتماعی را مثل مسئله ازدواج حل می‌کند. اسلام مشاکل یاد شده را به حیث مشکل حکمرانی، اقتصادی و یا اجتماعی حل ننموده؛ بلکه به این اعتبار به معالجه آن می‌پردازد که آن یک مشکل انسانی است و برایش راه‌حلی استنباط می‌نماید. نظام سرمایه‌داری ناکامی خود را در تمام کشورهای جهان در راه مبارزه با بحران کرونا و مشاکل برخواسته از آن اثبات نموده است. پس ای مردم! ما شما را بسوی تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت هم‌راه با حزب التحریر دعوت می‌نماییم.

نویسنده: خلیفه محمد- ولایه اردن

مترجم: محمد "مزمل"

 

ادامه مطلب...

نه دیموکراسی و نه هم سرمایه‌داری می‌تواند از سرزمین و عقیدۀ مان محافظت کند؛ این تنها اسلام و احکام شرعی آن است که قادر به انجام این کار است

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

در یک اقدام خطرناک و بی‌سابقه، ماموریت اتحادیه اروپا در  عراق پرچم "هم‌جنس‌گرایی(LGBTQ)" را در قرارگاه‌ خویش، پایتخت این کشور برافراشت. این امر یک اقدام ناخوشایند و زشت است که از آن نباید چشم‌پوشی و یا در مقابل آن خاموش نشست. این اقدام خطرناک، یک عمل قبیح و بی‌شرمانه‌ای است که مبنی‌بر یک چالش پر سروصدا در مقابل احساسات عراقی‌ها به شمار می‌رود، که بیشترین آن‌ها اسلام را که به پاکی و عفت، حفاظت عزت، اخلاق نیکو و حفظ پاکی سرشت و طبیعت انسان امر می‌کند در زنده‌گی خود عملی می‌کنند.

﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا، لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ﴾

[روم: 30]

ترجمه:  فطرت الهی است، که (الله سبحانه‌و‌تعالی) مردم را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش الله نیست.

مرکز اتحادیۀ اروپا از احساسات دولت‌های کافر خود در جهت برهنگی و تخریب اخلاق و نادیده گرفتن آموزه‌های پیامبران نیابت می‌کند که الله سبحانه وتعالی آن‌ها را جهت اصلاح بشریت فرستاده بود؛ لذا در خصوص بلند نمودن بیرق همجنس‌گرایی(LGBTQ) "  این خود یک نوع تلاشی است که امت اسلامی باید آن را احساس کند. بدین اساس، این واکنش‌ها مبنی‌بر آن‌ مسائل‌ است که آن‌ها انجام داد‌ه‌اند، به‌دلیل این‌که در عقب آن شر بزرگ و حیله‌گری‌های مانند در نظر گرفتن جرائم زنا، در ازدواج آوردن زن مسلمان با یک کافر و ارتداد از دین اسلام به عسیویت یا دیگر ادیان... به عنوان آزادی‌های شخصی که تحت حمایت و پشتیبانی قوانین عقیده کفری آن‌ها می‌باشد.

از این‌رو، دولت عراق و احزابی‌که خود را اسلامی معرفی می‌کنند و از آدرس اسلام سخن می‌گویند، باید اقدام راسخ و قاطعی را علیه این جنایت و نقض احساسات مسلمانان انجام دهند و با اخراج این نماینده‌ها از حریم عراق که اعمال ناپسند و کفرآمیز را ترویج می‌دهند، عبرتی برای دیگر ولگرد‌ها باشد. درعین حال، نخست ‌وزیر الکاظمی  باید بداند که چنین عملکرد و رویارویی نقض اساسی بر حاکمیت این کشور است که او جهت حفاظت از ارزش‌ها و خدمت به آن تعهد کرده بود. پس اگر او در این امر کوتاه بیاید، دیگران حتی بیشتر از کوتاه خواهند آمد و وضع از این بدتر خواهد شد. الله متعال در کتاب حکیم‌اش ما را در برابر دسیسه کفار و منافقان هشدار داده است:

﴿ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾

[نور: 19]

ترجمه: بی‌گمان کسانی‌که دوست می‌دارند، فاحشه و زنا در میان مؤمنان پخش گردد، ایشان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی دارند. اللَّه (سبحانهوتعالی) می‌داند و شما نمی‌دانید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌‌‌‌التحریر-ولایه عراق

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

پاکستان نیاز به یک سیاست صنعتی دارد که توسط حمل اسلام به جهان و تأمین الزامات اسلامی ساخته می‌شود!

(ترجمه)

درست مانند حکومت‌های قبلی، پس از تقریباً دو سال در اریکه قدرت، حکومت "پی‌تی‌آی" (PTI) از صورت‌حساب‌های واردات بزرگ برای الزامات ضروری صنعتی، درامد ضعیف دلار در صادرات، درامد ضعیف از صنعت و میزان بزرگ بیکاری نظارت می‌کند. بین جولای سال 2019م و مارچ سال 2020م، حکومت پی‌تی‌آی واردات 4.35 میلیارد دلار از ماشین آلات، 1.8 میلیارد دلار از آهن و فولاد و 1 میلیارد دلار از ماشین‌های حمل و نقل، که ارزش ترکیبی آن بیشتر از صورت‌حساب نفت 7 میلیارد دلار است، تحت نظارت قرار داد. با توجه به تولید مقیاس بزرگ فعلی، نمایه صادرات تصویر ترحم‌آمیز یک کشور را با پتانسیل بزرگ صنعتی برای زنده ماندن در هنگام صادرات مواد غذایی، پارچه، لباس ورزشی، ابزار جراحی، مواد چرمی و مواد شیمیایی آشکار می‌سازد.

حکومت پی‌تی‌ای هرگز نمی‌تواند از ظهور پاکستان در بحران صنعتی دهه‌های گذشته خود اطمینان حاصل کند، زیرا مانند(پی‌پی‌پی) PPP و(پی‌ام‌ال-ان) PML-N، به طور کورکورانه مدل غربی توسعه اقتصادی را تصویب می‌کند که مانع توسعه صنعتی بومی می‌شود. توسعه اقتصادی را به یک مدل پیوند می‌دهد که به باز کردن اقتصاد به سرمایه خارجی، فن آوری و کار به نام اصلاحات بازار آزاد کمک می‌کند.

چنین رویکردی از اصلاحات مبتنی بر بازار یک ستون از برنامه‌های اصلاحات ساختاری صندوق بین المللی پول در همه کشورها است که برنامه‌های پشتیبانی صندوق بین المللی پول را برای تعادل بحران پرداخت خود انتخاب می‌کنند. بنابراین، هر برنامه صندوق بین المللی پول از کنترل سیاست مالی و پولی کشور، از جمله نوع و مقیاس مالیات و هم‌چنین کنترل اصلاحات حکومتی مربوط به بخش‌های مهم تولید در اقتصاد، مانند صنعت و انرژی می‌پردازد. صندوق بین المللی پول نه تنها از پیش‌شرط برنامه فعلی خود كنترل بانك دولت را در دست گرفته است؛ بلكه انتصاب كارمند سابق خود، رضا باقر را به عنوان سرپرست خود تضمین كرده است و كاملاً از كنترل بر جریان بحران سرمایه در اقتصاد برخوردار است. در حالی‌که حاکمیت اقتصادی به صندوق بین المللی پول تسلیم می‌شود و این احمقانه‌ست که معتقد است که پاکستان درهر صورت می‌تواند پتانسیل صنعتی بزرگ خود را به دست آورد. حتی در کشورهای در حال توسعه که یک برنامه صندوق بین المللی پول را نمی‌پذیرند، استعمارگران غربی، مدل ناقص توسعه اقتصادی خود را بر آن اعمال می‌کنند.

طرح استعمار این است که ظرفیت توسعه اقتصاد رو به رشد را محدود به تولید کالاها و خدمات ارزش افزوده برای صادرات به غرب، در عوض به دست آوردن ارز خارجی محدود کند. این مدل علاوه بر ارزش، به دنبال ادغام تمام اقتصادهای محلی به اقتصاد جهانی است که تحت سلطه اقتصاد و شرکت‌های غربی است. با این کار استعمارگران بر تمام اقتصادهای در حال توسعه کنترل جدی دارند و از ظهور آن‌ها به عنوان رقیب، بهره‌برداری از آن‌ها برای محصولات و خدمات با ارزش افزوده، حفظ آن‌ها به عنوان بازار کالاهای غربی و استفاده از اقتصادهای خود برای تقویت ارزهای غربی دلار آمریکا استفاده می‌کنند. یورو و پوند، به‌عنوان ارزهای منتخب برای تجارت بین‌المللی هستند. در مورد کشورهای در حال توسعه، آن‌ها هرگز توسعه نمی‌یابند، در حالی که به شدت در معرض نیازهای فرار اقتصادی خارجی قرار می‌گیرند؛ چیزی‌که در طول بحران ویروس کرونا به شدت احساس درد می‌کند و با فروپاشی بسیاری از کشورهای صادر کننده، از جمله پاکستان، به شدت احساس می‌شود. درست است که استعمارگرایی جدید صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای مالی، ادامه مستقیم مستعمرات مستعمره‌ای است که غرب برای تامین مالی انقلاب صنعتی آن را تأمین می‌کند.

ای مسلمانان پاکستان! ما زمانی از چنگ توطئه‌ها و طرح استعمارگران آزاد خواهیم شد که با رد نمودن توسعه صنعتی واقعی امریکا به سمت اسلام و اجرای آن رو آوریم. اقتصاد اسلامی بر مبنای نیازهای جامعه شکل گرفته و مبتنی بر مبنای اسلام می‌باشد. اسلام دولت را در حالی به مسئولیت مراقبت از امور مربوط به موضوعات خود هدایت می‌دهد که پیام اسلام را از طریق جهاد به تمام جهان حمل می‌کند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ﴾ [انفال: 60]

ترجمه:  آنچه از نیرو در توان دارید؛ برای (مقابله با ) آنها آماده سازید و(همچنین) از اسپان ورزیده مهیا کنید تا به وسیلۀ آن دشمن الله و دشمن خود را بترسانید، (همچنین) دشمنان دیگری غیر از آنها را که شما نمی‌شناسید و الله آنها را می‌شناسد (بترسانید).

 اسلام، وابستگی استراتژیک خلافت را به هر کشور دیگری ممنوع قرار می‌دهد تا هر یک از تعهدات داخلی خود و اهداف سیاست خارجی خود را برآورده کند و دیدگاه قوی برای سیاست صنعتی سازی آن را تعیین می‌کند. بر این اساس، خلافت باید قادر به این باشد تا در داخل و به طور مستقل ماشین‌آلات و موتورهایی را برای کشاورزی، ساخت و ساز، صنعت و نیروهای مسلح تولید کند. بنابراین، خلافت باید از مجموعه نظامی و صنعتی برای تولید مهمات، موشک، ماهواره، هواپیما/جنگنده‌ها، تانک، خمپاره، کشتی های دریایی، وسایل نقلیه زره‌پوش، انواع سلاح‌های سنگین و سبک، هوش مصنوعی، فن‌آوری مخفی، تکنولوژی جدید، مکاترونیک، کوانتومی، محاسبات و هم‌چنین فناوری هسته‌ای برای ایجاد ظرفیت دولت برای تسلط بر دیگر کشورها، در تلاش برای گسترش اسلام در گوشه و کنار جهان بر خوردار باشد. بنابراین ، سیاست‌های صنعتی دولت خلافت به ناچار زیرساخت‌های آموزش و پرورش، به ویژه آموزش عالی با مجموعه صنعتی را پیوند می‌دهد و منابع عظیمی را برای تحقیق و توسعه در دانشگاه‌ها اختصاص می‌دهد.

همانطور که برای تـأمین مالی انقلاب صنعتی پاکستان، قوانین اسلام در مورد سرمایه، امور مالی و مالکیت دارایی به دولت خلافت اجازه می‌دهد تا بر صنعت شدید سرمایه تسلط یافته و از ثروت قابل توجهی بخش انرژی و مواد معدنی اطمینان حاصل کند که برای تأمین نیازهای عمومی محفوظ است. هردو مفهوم منحصر به فرد اسلام در مورد اموال، تقسیم آن به اموال عمومی، دارایی خصوصی و دولتی و تمرکز متمایز آن بر توزیع ثروت، محیط اقتصادی را ایجاد می‌کند که یک منبع سرشاری از درآمد خزانه دولتی به شمار می‌رود. ممنوعیت مطلقه منافع، از مصرف هزینه‌های فعلی پاکستان جلوگیری می‌کند. در واقع یک صنعت قوی هرگز نمی‌تواند در سرزمین‌های مسلمانان رخ‌دهد تا زمانی‌که به تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت تمسک جوییم.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

اعلان جنگ دولت ازبکستان علیه اسلام!

(ترجمه)

خبر

رژیم مستبد و طاغوتی ازبکستان در پشتِ پردۀ (جنگ علیه تروریزم) به طور عام جنگ را علیه اسلام و به شکل خاص با حزب‌التحریر شروع نموده و در تاریخ 28/5/2020م در سایت xabar.uz خبری تحت عنوان "دستگیری اعضای حزب‌التحریر در فرغانه" را نشر نمود.

بر اساس گزارش وزارت داخله، در ماه می 2020م حد تعیین شده فعالیت جرمی مجموعۀ از اعضای حزب‌التحریر ممنوعه در ازبکستان به پایان رسیده بود و این اشخاص در ولایت فرغانه زندگی می‌کردند. بر اساس معلومات این اشخاص پس از تحمل مجازات به دلیل عضویت در حزب‌التحریر از زندان آزاد شدند. علی الرغم تقدیم کمک‌های بشردوستانه اخلاقی و انسانی به آن‌ها و ایشان با شریک‌های خود به این عمل جرمی توافق کردند و تلاش نمودند که اهداف حزب‌التحریر و کتاب‌های آن را در بین مردم پخش و نشر کنند و سعی داشتند که با آوردن تحریری‌های که پس از سپری نمودن دوره مجازات از زندان آزاد شده‌اند را به این حزب جلب نمایند و در خانه‌های این اشخاص کتاب‌های از مطالب افراطی یافت شد و به طریقۀ مرافعة و حضور شاهدان مصادره گردید.

اکنون قضیۀ جرمی این اشخاص نظر به ماده‌های مناسب به قانون جرمی ازبکستان به پایان رسیده و کشف روابط جنایی آن‌ها هم‌راه با شرکای‌شان که در ولایت‌های اندیجان، فرغانه، نامنگان، تاشکند و سرخان دریا، زندگی دارند جریان دارد و تا باشد که از طریق تعقیب و پیگرد این‌ها، کسانی که به ایشان در ارتباط هستند را هم شناسایی کنند.

تبصره

چنانچه واضح است، همانا سفینه یا کشتی سرمایه‌داری در حال غرق شدن است و سفینه یا کشتی خلافت راشده به پشت درهای‌شان رسیده است.

بنا بر این، کفار به رهبریی امریکا، تلاش می‌کند که کشتی شکسته خود را از غرق شدن نجات دهند و از ظهور دوباره اسلام جلوگیری کنند و هم‌چنان دولت ازبکستان متوصل به جنگ علیه اسلام و مخصوصاً با حزب‌التحریر شده و این کار را به خاطر رضای باداران‌شان در مسکو و واشنگتن انجام می‌دهند. چون افکار اسلامی ای را که حزب‌التحریر حمل می‌کند، چشمان مردم را باز نموده و بیدارشان می‌سازد. زیرا حزب‌التحریر باعث افشای چهره‌ای عروسک مانند این حکام شده که این امر سبب اذیت و آزار و برآشفته شدن‌شان گردیده است.

این حاکمان ادعا می‌کنند که با ایده‌های مخالف با باورهای‌شان مبارزه می‌کنیم، اما حقیقت این است که آن‌ها هیچ فکری ندارند! زیرا آن‌ها عروسکانی بیش در دست اربابان خود نیستند! بنابر این، آن‌ها از خشونت و تروریسم دولتی علیه اسلام و مسلمانان استفاده می‌کنند. آن‌ها هرگز نمی‌توانند نور خدا را با سخنان خویش فرونشانند. و زود است که دولت خلافت راشده از این حکام ظالم و باداران‌شان انتقام بگیرد و دردِ دلِ قوم مؤمنین را شفا دهد و به تحقیق که در آینده نزدیک شاهد طلوع آن خورشید خواهیم بود.

﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾

[توبه: 32]

ترجمه: مى‌خواهند نور خدا را با سخنان خويش فرونشانند و خداوند نمى‌پذيرد مگر آن‌كه نورش را كامل كند و اگر چه كافران ناخوش دارند.

نویسنده: محمود ازبیکی

مترجم: پارسا "امیدی"

ادامه مطلب...

بازداشت دو تن از شباب حزب التحریر به دلیل یک آیت قرآن و پیام خردمندانه!

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

دولت تونس تنها به بستن مساجد و خارج کردن مردم از حالت قرنطینه، مخصوصاً در معاملات و فضاهای بزرگ تجارتی بسنده نکرده‌است؛ بلکه افرادی را که به این جنایت شنیع، که نمونۀ واضح دشمنی‌شان با مؤمنان است، تن نداده‌اند، نیز دستگیر می‌کند.

اخیراً حزب‌التحریر – ولایه تونس یک دسته اقدامات و فعالیت‌ها را در اکثر ایالت‌های تونس مبنی بر باز کردن مجدد خانه‌های الله سبحانه وتعالی، با حفظ موارد صحی/بهداشتی به‌منظور جلوگیری از سرایت به بیماری واگیر کرونا، راه‌اندازی کرده‌است. اما حکومت به روز یک‌شنبه، ۱۷ می/مه ۲۰۲۰ م پاسخ این حرکت سیاسی را با فرستادن نیروهای امنیتی داد و دو تن از شباب حزب، غازی الطونسی و انیس عابد را در ساقیة الزیت در سفاقس به جرم نصب یک تابلوی حزب‌التحریر که بر روی آن این آیات کلام الله سبحانه وتعالی نوشته بود، دستگیر کرد.

﴿وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآْخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ﴾

[بقره: ۱۱۴]

ترجمه: و کیست ستم‌کارتر از آن‌که مردم را از ذکر نام الله (سبحانه وتعالی) در مساجد منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش نماید؟ چنین گروه را نشاید که در مساجد مسلمین در آیند، جز آن‌که (بر خود) ترسان باشند. این گروه را در دنیا ذلت و خواری نصیب است و در آخرت عذابی بزرگ.

امروز، ۱۹ می/مه ۲۰۲۰ م این دو عضو حزب‌التحریر به دفتر پیگرد عمومی راجع شدند تا در خصوص‌شان تصمیم گرفته شود.

ای مردم سرزمین زیتونه و قراوین!

این حکومت در مخالفت و سرکشی از دین الله سبحانه وتعالی به اوج خود رسیده‌است؛ طوری‌که نه‌تنها خانه‌های الله سبحانه وتعالی را در ماه مبارک رمضان (ماه قرآن) بسته کرده، بلکه با دستگیر کردن کسانی‌که کلام قرآن و پیام هدایت را به آنان می‌رسانند و ایشان را به زشتی و قباحت اعمال‌شان متوجه می‌کنند، به گناه‌شان می‌افزایند. ما در حزب التحریر – ولایه تونس شما را در عدم پیروی از این حکومت عاصی همراهی می‌کنیم تا آن‌که نصرت الله سبحانه وتعالی نصیب حال‌مان شود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه تونس

مترجم: امیر حسام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه