پنجشنبه, ۰۹ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تحرکات مردمی در عراق، لبنان و ایران

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

می‌دانیم که تحرکات مردمی در عراق، لبنان و ایران خودجوش بوده، چنان‌چه در راهکارهای اصلی منتشرشده به تاریخ 5 نومبر2019م گفته شده بود: پرسش اینست که آیا این تحرکات هنوز خودجوش است؟ و این‌که آیا اروپا نیز در این سه سرزمین، که امریکا در آن صاحب نفوذ اصلی به شمار می‌رود، نقشی دارد؟ و این‌که اوضاع جاری در این سه سرزمین به حالت فعلی باقی خواهد ماند و یا امریکا در پی تغییر تمام این مزدوران و یا بعضی از آنان به صورت عادی و یا توسط اردو است؛ چنان‌چه در مصر و سودان این کار را انجام داد؟ جزاک الله خیراً!

پاسخ;

برای روشن شدن پاسخ پرسش‌های مطرح شده به بررسی نسبی امور زیر می‌پردازیم:

یکم) دلایل اعتراض‌ها و انگیزه‌های آن:

بلی، اعتراض‌ها در هرسه دولت به گونه خودجوش بالاگرفت و انگیزه‌های آن مختصراً موارد زیر بود:

1. اعتراض‌های عراق: اعتراض‌های مردمی در عراق در اوایل ماه اکتبر 2019م به گونه تظاهرات و اعتصاب‌ها آغاز گردید و رفته رفته تا بستن پل‌ها و سرک/جاده‌های اصلی در بغداد گسترش یافت. دلیل آن؛ اوضاع بد اقتصادی، فراگیر شدن فساد اداری و مالی در دستگاه‌های حکومتی و افزایش میزان بیکاری بود که به گونه خودجوش و پس از افزایش بی‌عدالتی و مختل شدن روند زنده‌گی مردم بالا گرفت. نظام حاکم در 16 سال نه مشکل برق را حل کرده توانست و نه برای فارغ التحصیلان/دانش‌آموخته‌ها زمینه‌های کاری فراهم کرده توانست و نه هم با وجود سرمایه هنگفت نفتی‌ که عراق دارد، نیازهای اولیه مردم را براورده نمود. اینجا بود که اعتراض‌ها بالاگرفت و نزدیک به 350 تن کشته و هزاران تن دیگر مجروح و بازداشت به جا گذاشت، دفاتر کاری احزاب سهیم در حکومت و وابسته به ایران آتش زده شد، سپس در ماحول قونسل ایران در کربلاء به تاریخ 4نومبر2019م آتش افروخته شد و این قونسلی توسط مردم سنگ‌باران شد و همه خواستار اخراج آن از این شهر شدند. هم‌چنین قونسلی ایران در نجف نیز به تاریخ 27نومبر 2019م آتش زده شد. بیش‌ترین چیزی‌که باعث سرگیجه و حیرت‌زده‌گی حکومت عراق شد، این بود که اعتراض‌ها در مناطقی بالاگرفت که نظام آن را مرکز ثقل مردمی خود بر می‌شمرد، مانند بغداد، ناصریه، کربلاء، نجف و سایر شهرهای جنوب. اعتراض‌ها در این مناطق به حدی شدید بود که عبدالمهدی نتوانست موقف حکومتی خویش را نگهدارد و به تاریخ 30 نومبر 2019م استعفاء داد و پارلمان به تاریخ 1 دسمبر 2019م استعفایش را پذیرفت.

2. اعتراض‌های لبنان: اوضاع اقتصادی لبنان در لبه پرتگاه کامل قرار گرفته و یا عنقریب قرار خواهد گرفت، چنان‌چه «قرضه‌های لبنان در اوال سال 2019م به 8532 ملیارد دالر رسید.» (منبع: العربی جدید 15 مارچ 2019م) این یک مبلغ هنگفت است در حدی که تقریباً نیمی از درامد دولت لبنان در بدل سود این قرضه‌ها پرداخته می‌شود. «میزان قرضه‌های کشور به 152% کل تولید داخلی آن می‌رسد و سودی‌که باید در بدل این قرضه‌ها پرداخته شود، تقریباً نیم درامد دولت را در بر می‌گیرد.» (منبع: بی بی سی 28 اکتوبر2019م) این جنایت‌های سرمایه‌داری منجر به «حجم عظیمی از بیکاری در لبنان گردیده که شامل 32 در صد افراد زیر 35 سال می شود.» (منبع: بی بی سی 26 نومبر 2019م) در اوج این ویرانی اقتصادی به ارث مانده از طبقه سیاسی حاکم برای مردم بود که مسأله "مالیات وتس اپ" به تاریخ 17 اکتوبر2019م مطرح گردید و افکار عامه مردم لبنان را به خروش آورد، مردم دفاتر برخی از نماینده‌گان پارلمان به خصوص در جنوب لبنان را آتش زدند و زبانه‌های این خروش بیروت، نبطیه و صور را در نوردید و تظاهرات سنگینی راه‌اندازی گردید. سپس خیلی زود مردم خواستار استعفای حکومت شدند، بلکه حتی خواهان تغییر تمام چهره‌های برجسته سیاسی در لبنان گردیدند. طرف‌داران حزب ایران در لبنان، "حزب الله" با همان مفکوره نظامی دولت و طرف‌داران آن با استفاده از آن خود را محافظت می‌کنند، شروع به ترساندن تظاهرکننده‌گان نمودند و به تاریخ‌های 24 و 25 اکتوبر2019م به مناطق تجمع مردم یورش بردند. سپس طرف‌داران حزب ایران و گروه آرمان توپ را در بیرون یک بار دیگر به میدان مردم برگرداندند!

3. اعتراض‌های ایران: دولت ایران وضعیت بهتری نسبت به دولت‌هایی‌که در محور آن می‌چرخند –عراق، لبنان و قبلاً سوریه– ندارد، چنان‌‌چه این دولت فاقد حمایت مردمی در حکومت‎داری خود می‌باشد، طوری‌که نیروهای بسیجی عرصه‌های وسیعی از اقتصاد ایران را زیر سیطره خود دارند. این دولت مناطقی غیر فارسی را به حاشیه رانده و این امر باعث تشکل کمربندی از شهرهایی در اطراف این سرزمین شده که هیچ امیدی به نظام حاکم ندارند، هم چنین وضعیت بد اقتصادیی را به وجود آورده که هرلحظه ممکن است در مرکز و یا اطراف آن به گونه یک‌سان منفجر گردد. این واقعاً جای ننگ و شرم است برای نظامی‌که با افتخار از برنامه هسته‌ای و صنعت تولید موشک سخن بزند و در عین حال اعتراض‌های مردمی در آن به دلیل کمبود نفت بالا گیرد؛ کمبودی‌که ناشی از کمبود پالایشگاه‎های نفتی است؛ صنعتی‌که فراهم‌آوری آن برای دولت‌هایی‌که غمخوار واقعی مردم باشند، کاری پیچیده و دشوار نیست. مشکل دیگر اینست؛ باوجود آن که میزان مصارف نفت در داخل ایران از سال 2017م در حدود 40% افزایش یافته، اما دولت در راه‌اندازی پالایشگاه نفتی ولایت/استان هرمزگان ناکام بوده و در عین حال مقدار زیادی نفت توسط باندهایی به دلیل تفاوت قیمت آن به خارج قاچاق می‌شود؛ باندهایی‌که شناسایی آن برای دولت به هیچ‌وجه کار دشواری نیست و این خود نشان دیگری از ناکامی دولت در اداره نمودن یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی این سرزمین، "نفت" است. اقدامی‌که دولت نمود این بود که قیمت نفت را 300% افزایش داد که منجر به بالاگرفتن اعتراض‌ها به تاریخ 15 نومبر 2019م در تهران و ده‌ها شهر دیگر ایران شد. اعتراض‌ها به اندازه‌ای شدت گرفت که بعضی از بانک‌ها آتش زده شد، شماری از حوزه‌ها و دفاتر امنیتی حکومت آتش زده شد. حکومت برای جلوگیری از ارتباط اعتراض‌کننده‌گان با یک دیگر، خدمات انترنتی را قطع نمود و در برخوردش با این تحرکات اعتراضی از بالاترین حد ممکن خشونت و قهر استفاده کرد و سعی نمود آن را با زور آتش و آهن فرو نشاند.

«در عین حالی‌که نیروهای امنیتی ایران به حملات سرکوب گرایانه خویش علیه تظاهرکننده گان ادامه می‌دهد،  مخالفان حکومت ایران به تاریخ 23 نومبر اعلان نمودند که شمار افراد کشته شده در این اعتراض‌ها از مرز 300 تن فراتر رفته که 99 تن آنان شناسایی شده اند و شمار مجروحین از  4000 و شمار بازداشت شده‌گان از 10هزار تن فراتر رفته. آنان هم‌چنین گفته اند که نیروهای بسیجی پیکر شماری از کشته شده‌گان را از شفاخانه/بیمارستان‌ها به جهتی نا معلوم برده اند». (منبع: اندپندنت عربی 24 نومبر 2019م)

دوم) آیا هنوز اعتراض‌ها خودجوش بوده و اروپائیان در آن دخیل نیستند؟

اروپا سعی نمود از این اعتراض‌ها استفاده نماید، اما در کارش برای مختل نمودن نفوذ امریکا در این سه سرزمین موفق بود، شرح مسأله قرار ذیل است:

1. تلاش‌های اروپا در عراق: چنان‎که قبلاً اشاره شد؛ اعتراض‌های عراق، به ویژه در مناطق جنوب، اعتراض‎های روزافزون بوده و بیشتر در مناطق شیعه‌نشین متمرکز بود. بعید به نظر نمی‎رسد اروپا، مخصوصاً انگلیس، تلاش کرده باشد از آن به نفع خود استفاده کند. هرچند دلایل موثقی در خصوص مداخله انگلیس در اعتراض‌های ایران وجود ندارد، اما ایران روی این مسأله حساب‌های زیادی باز نموده بود و حتی آن را یک تهدید می‌دانست؛ در حدی‌که خطیب نمازجمعه تهران، محمد علی موحدی در جریان خطبه‌اش تظاهرکننده‌گان عراق را "شیعه‌گان انگلیس" خوانده گفت: «بعضی گروه‌های منحرفی‌که ما آنان را شیعه‌گان انگلیس می‌نامیم، به صفوف مردم عراق نفوذ کرده اند.» (منبع: ایران انترنشنل 1 نومبر 2019م) این اظهارات وی بیانگر نگرانی مسوولین حکومت ایران از سوءاستفاده انگلیس از تحرکات مردمی است. به علاوه آن؛ حکومت ایران سعی نمود اعتراض‌کننده‌گان را هشدار دهد که شما را مزدوران انگلیس معرفی خواهیم نمود، به ویژه با توجه به این‌که موقف انگلیس در حمایت از اعتراض‌های ایران تقریباً صریح و واضح بود. سفارت انگلیس در صفحه رسمی "تویتر" خویش نوشت: «تظاهرات مسالمت‌آمیز یکی از حقوق مردم عراق است.» و افزود: «خشونت در برابر تظاهرکننده‎گان کاری غیر قابل قبول است. ما برای مجروحین و خانواده‌های کسانی‌که جان خود را در این تظاهرات از دست داده‌اند دعا می‌کنیم.» (منبع: آژانس اسپوتنیک روسیه 5 نومبر 2019م) دقیقاً همین موقف را اندرو موریسون وزیر دولت انگلیس گرفت که توسط سایت خبری العین به تاریخ 27 اکتوبر 2019م منتشر نمود.

2. تلاش‌های اروپا در لبنان: روشن است که در لبنان هم وابسته‌گان امریکا فعالیت دارند و هم وابسته‌گان اروپا. این نیز روشن است که وابسته‌گان امریکا، چه آنانی‌که مستقیماً وابسته به امریکاستند مانند میشل عون و بری و یا آنانی‌که غیر مستقیم وابسته استند، مانند حزب الله از طریق ایران از نظر مادی دست بالا را دارند. اما وابسته‌گان به اروپا "انگلیس و فرانسه"، موقف ضعیفی دارند مانند جعجع و جنبلاط و غیره. در مورد حریری باید گفت که او نسبت به همه ضعیف‌تر است، زیرا یک پای او در اروپاست و پای دیگرش در سعودی، وابسته به امریکا.

این طرف‌های وابسته توان اتخاذ تصامیم نهائی را ندارند، بلکه کاری را که انجام می‌دهند در حد مختل نمودن موقف طرف مقابل است و بس، مثلاً چهار وزیر نیروهای لبنان یکجا به تاریخ 19 اکتوبر2019م از حکومتی‌که مردم خواهان سقوط دادن آن بوند، استعفاء کردند؛ سپس سعدالحریری نخست‌وزیر به تاریخ 18 اکتوبر2019م خواستار مهلت 72 ساعته برای رسیده‌گی به بحران شد، اما برخلاف تمایل رئیس دولت و حزب ایران که از نظر امنیتی دست بالا را دارد، خود به تاریخ 29 اکتوبر 2019م استعفاء داد. سپس فرانسه نماینده‌اش کریستوف فارنو مدیر بخش خاورمیانه و شمال افریقا در وزارت خارجه فرانسه را به لبنان فرستاد؛ «وی در این سفر پیام ایمانویل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه را به عون رئیس جمهور لبنان انتقال داد و در آن تأکید شده بود که فرانسه به اوضاع جاری در لبنان توجه داشته و آماده است لبنان را در شرایط پیش آمده همکاری کند.» (منبع: العربیه 13 نومبر 2019م) این سفر نمایندۀ فرانسه توسط وابسته‌گان امریکا استقبال نشد، چنان‌چه آژانس ملی و رسمی لبنان به نقل از باسیل وزیر خارجۀ لبنان گفت که «وی خطاب به نمایندۀ فرانسه گفته است که هیچ جهت بیرونی نباید در بحران لبنان دخالت نموده و از آن سؤ استفاده کند.»

انگلیس نیز نماینده‌اش ریچارد مور را به لبنان فرستاد و وی با میشل عون دیدار کرده گفت: «حکومت شاهی بریتانیا مدت‌های زیادی است که شریک و پشتیبان مهم لبنان است، به طور نمونه می‌توان به 200 ملیون دالری اشاره نمود که انگلستان در سال گذشته برای تأمین امنیت، استقرار، شکوفایی و حفظ حاکمیت لبنان هزینه و سرمایه گذاری نمود.» وی افزود: «بسیار مهم است که به حق اعتراض مسالمت‌آمیز احترام گذاشته شود و هرگونه سرکوب کردن تحرکات اعتراضی توسط اعمال خشونت یا ایجاد رعب و وحشت توسط هر جهتی‌که باشد، کار قطعاً کاری غیرقابل قبول است.» (منبع: اندپندنت عربی 25 نومبر 2019م)

3. تلاش‌های اروپا در ایران: حکومت ایران مثل همیشه ادعا می‌نمود که در برابر دسیسه‌ها و تهدیدهای خارجی مقاومت می‌کند؛ «حسین سلامی فرمانده نیروهای بسیج ایران امروز مستقیماً امریکا، اسرائیل(دولت یهود)، انگلیس و سعودی را هشدار داد که در صورت عبور از "خطوط سرخ/قرمز" در تعامل با کشورش، آنان را نابود خواهند نمود. سلامی که در جمع تظاهرکننده‌گان طرف‌دار حکومت در تهران سخن می‌گفت و جریان سخنانش در تلویزیون ایران منتشر می‌شد، افزود: «خطاب به امریکا، اسرائیل(دولت یهود)، آل سعود انگلیس می‌گویم: شما در میادین زیادی ما را تجربه نمودید و نتوانستید پاسخ دهید و جهان شاهد این برخوردهای مان بود.» وی افزود: «به شما می‌گوییم که از خطوط سرخ نگذرید و اگر بگذرید بدانید که شما را نابود خواهیم کرد.» (منبع: آر تی 25 نومبر 2019م)

حکومت ایران سعی دارد وانمود کند که در پس اعتراض‌ها نیروهای خارجی قرار دارند و نه مردمی‌که طعم تلخ محرومیت‌ها را چشیده اند! در حالی‌که نشانه‌های زیادی وجود دارد که اعتراض‌های مردم برخاسته از دل و احساس خودشان است، اما به نظر می‌رسد شعار مداخلۀ بیرونی در نظام ایران نهادینه گردیده، در حدی‌که حتی، چنان‌که قبلاً اشاره شد، خطیب نمازجمعه تهران نیز شیعه‌گان تظاهرات عراق را متهم به شیعه‌گان انگلیس نمود! شکی نیست که اعتراض‌های اخیر در ایران اولین اعتراض‌ها نیست و قطعاً آخرین آن نیز نخواهد بود و به گمان اغلب این اعتراض‌ها خودجوش بوده و هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که بیانگر دخالت دست‌های بیرونی و بین‌المللی باشد. اعتراض‌های ایران شباهت زیادی به اعتراض‌های سوریه دارد؛ مردم در برابر حکام ظالمی سربلند می‌کنند که سیاست‌های شان هرگز نشانی از رسیده‌گی به امور امت را نداشته.

سوم) در مورد تصمیم امریکا برای تغییردادن مزدورانش در این سه نظام، موضوع از این قرار است:

1. نفوذ واقعی در این سه دولت از آن امریکاست، اما اروپا "انگلیس و فرانسه" نتوانسته در این نفوذ با امریکا سهیم شود.

2. حکام این سه دولت هم‏چنان در خدمت سیاست امریکا قرار خواهند داشت و امریکا بر اساس لزوم دید خود آنان را تغییر و یا نگه می‎دارد تا آن که امت اسلامی دست به قیام درست و مبتنی بر اسلام بزند که منجر به تغییر درست و صحیح شود.

3. شکی نیست که خواست اصلی کفار استعمارگر از حکام مزدورش این است که منافع آنان را تأمین کنند، پس در صورتی‌که در زمان حاکمیت این حکام شورش و اغتشاشی صورت گیرد، استعمارگران برای مدت حساب شده‎ای به آنان مهلت می‎دهند تا اوضاع را آرام کنند، اما اگر نتوانستند اوضاع را آرام کنند، به این معنی‌ست که دیگر توان خدمت‎گذاری را ندارند و اینجاست که کسان دیگری را جایگزین شان می‎کنند. این جایگزینی گاهی با ابزاری فریبنده به نام دموکراسی می‎باشد، طوری‌که مزدور جدیدی با چهرۀ کم‎تر سیاه و آلوده نسبت به مزدور قبلی آماده می‎کند و این اسلوب در صورتی به‌کارگرفته می‎شود که اوضاع بیش از حد بحرانی نباشد، اما در صورتی‌که اوضاع بیش از حد بحرانی باشد، از ابزار "نظامی" استفاده می‎شود، چنان‎چه در 2011م در مصر و در 2019م در سودان انجام شد.

چهارم) با بررسی نمودن تغییرات احتمالی در این سه دولت با توجه به وضعیت موجود در آن‌ها چنین به نظر می‎رسد:

1. در خصوص ایران: امریکا با صراحت کامل اعلان می‏کند که در پی تغییر نظام حاکم در ایران نیست، یعنی به هر اندازه که شمار کشته شده‎گان در اعتراض‎ها افزایش هم بیابد، بازهم امریکا به این باور است که نظام موجود در خدمت منافع آن قرار دارد. چنان‎چه در عین حالی‌که نظام ایران سرگرم کشتن مسلمانان ایران بود، مسوولین امریکائی از محافظت از نظام سخن می‎گفتند: «یکی از مسوولین بلندپایۀ امریکا روز یک شنبه در قصرسفید اعلان نمود که دولت‏اش در پی تغییر نظام ایران نیست.» (منبع: العربیه نت 17 نومبر 2019م) بنابر این انتظار نمی‎رود به دلیل اعتراض‎های نومبر 2019م در نظام ایران تغییری رونما شود، درست مانند آن که به دلیل اعتراض‎های سال گذشته هیچ تغییری در آن رخ نداد.

2. در خصوص لبنان: چنان‏که گفتیم؛ در لبنان هم وابسته‏گان امریکا حضور دارند و هم وابسته‎گان اروپا و این‏که گروه اول دست بالا را دارند که این خود بر اساس طریقۀ "حل وسط" زمینۀ کوتاه آمدن جانب ضعیف‏تر را فراهم می‌آورد. دو طرف در مورد حکومت تکنو سیاست و حکومت تکنوکرات اختلاف دارند! در هر حال؛ انتظار می‏رود امریکا توازن قدرت را در لبنان تغییر دهد، طوری‌که پلۀ وابسته‏گان به امریکا سنگین بوده و در عین حال وابسته‏گان اروپا نیز تا حدودی وزن خود را داشته باشند و در ادامه به افکار و آراء مردم برای آرام نمودن اوضاع سهمی خواهد داد.

3. در خصوص عراق: امریکا، عراق را تقریباً به گونۀ مستقیم، اما از پس پرده رهبری می‎کند؛ شمار کارمندان سفارت امریکا در بغداد به 16 هزار تن می‎رسد که این افراد فعالیت تمام وزارت‎خانه‎های عراق، به ویژه عرصه‎های نفت و امنیت را زیر نظر دارند و این بزرگ‎ترین سفارت امریکا در سراسر جهان به شمار می‎رود. امریکا در عین حال پایگاه‎های زیاد نظامی در عراق دارد که مشهورترین آن پایگاه "عین اسد" در أنبار است. امریکا در ماه‎های اخیر رفت و آمد دپلومات‎هایش را به عراق به شدت افزایش داد، مانند سفر غیرمترقبۀ پنس معاون رئیس جمهور به تاریخ 23 نومبر 2019م به پایگاه "عین اسد"، هنوز یک هفته از این سفر نگذشته بود که امریکا مارک میلی فرمانده هیأت ارکان مشترک اردو/لشکر امریکا را به تاریخ 27 نومبر 2019م به بغداد فرستاد و این خود دلیل پی‏گیری جدی اوضاع عراق توسط امریکاست، به ویژه با توجه به آن که عراق برای امریکا از حساسیت زیادی برخوردار است، زیرا امریکا این سرزمین را اشغال نمود و ادعا کرد که آن را به جانب شکوفایی سوق خواهد داد؛ در حالی‎که در عمل آن را به جانب بی‌ثباتی و پارچه‌پارچه شدن سوق داد.

در حال حاضر عراق درگیر بحران‎های پی‌درپی است و اگر اوضاع در آینده نزدیک آرام نشود، بعید نخواهد بود امریکا با استفاده از نظامیان اقدام به تغییر نکند و سپس افکار عامه را نیز در آن دخیل و سهیم کند، کاری‌که در مصر و سودان کرد! چنان‎چه دستگاه مبارزه با ترورزم در عراق مشاهده شد و این یک دستگاه و قدرت نظامی بزرگی است که امریکائیان آن را با بهترین امکانات نظامی مجهز کرده اند. این دستگاه در سیاست سرکوب اعتراض‏کننده‌گان دخیل نبود و به نظر می‎رسد اعتراض‎کننده‌گان در میدان "تحریر" این دستگاه را با چشم نجات بخش از شر سیاست‎مداران فاسد می‌نگرند، چنان‎چه تصویر بزرگی از ژنرال عبدالوهاب ساعدی، که یکی از فرماندهان این دستگاه بود و توسط عبدالمهدی برکنار شد، حمل می‌نمودند. انگار این دستگاه در نزد تظاهرکننده‎گاه برای حل و فصل قضایا قابل قبول است. این یک بعد مسأله بود، بعد دیگر این است که گردهمایی‎های نظامی را که امریکا در بغداد راه‌اندازی می‎کند و نماینده‎گان خود را برای مشارکت در آن می‏فرستد، به علاوۀ فعالیت‎های گستردۀ سفارت‎خانه‎اش در آنجا، همه و همه بیانگر آماده‎گی‌هایی است که امریکا برای استفاده از آن در صورت لزوم می‎گیرد.

استعفای عبدالمهدی و تعیین رئیس‎جمهور جدید تأثیری بر بهود اوضاع  و حل مشکلات نخواهد داشت و یک اقدام موقت است، به این معنی که سر زخم هم‎چنان باز است تا زمانی‌که مداوای درست و صحیح از راه برسد.

در هر حال؛ تحرکات مردمی در این سه سرزمین نقاط مثبتی دارد و نقاط منفی، نقاط مثبت آن این است که خودجوش است و هنوز در بیشتر موارد این ویژه‎گی را دارد و اما نقاط منفی آن این است که تا هنوز رهبری آن در دست افراد مخلصی به الله سبحانه وتعالی و صادق با رسول الله صلی الله علیه وسلم نیفتاده که راه آن را به جانب حاکمیت الهی باز کنند که همانا دولت حق خلافت راشده است. در صورتی‎که این تحرکات هم‎چنان عاری از رهبری مخلص به پیش رود و در نتیجه، عاری از هدایت لازم باقی بماند، در این صورت تمام تلاش‎ها و قربانی‎های آن هدر رفته و به تعبیر قرآن کریم؛ " مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم بافتن [يكى يكى] از هم مى‏گسست" خواهد شد. هدایت‎گر واقعی به جانب راه درست همانا ذات پاک الهی است.

ادامه مطلب...

آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم را مجتهد گفته می‌توانیم؟

  • نشر شده در فقهی

                                                                                                 (ترجمه)                                                                                                

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

 در کتاب شخصیه جزء اول چنین آمده است: «درست نیست که پیامبرصلی الله علیه وسلم را مجتهد پنداشت.» اما در بخش دوم مقدمه می‎گوید: «پیامبرصلی الله علیه وسلم مال "فیء"، مال جزیه و مالی‌که از سرزمین‎ها سرازیر می‎شد را به رأی و اجتهاد خودش انفاق می‌کرد و به مصرف می‌رساند. بدون شک نصوص شرعی در مورد واگذارکردن این امور برای پیامبرصلی الله علیه وسلم و این‎که آن‎ها را بگونۀ که خواست انفاق نماید، آمده است، قسمی‎که می‌بیند این عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم دلیل است برای خلیفه که این اموال را به رأی واجتهاد خودش به مصرف ‌برساند؛ چون انجام عمل پیامبرصلی الله علیه وسلم دلیل شرعی است. پس در نتیجه برای امام و خلیفه که به رأی و اجتهاد خودش این اموال را به مصرف برساند، درست می‎باشد.

از اینرو به نظر می‎رسد که تناقضی بین این دو امر وجود دارد، امیدوارم که این موضوع را توضیح دهید؟

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

هیچ تناقضی آنچه در کتاب شخصیه اول و در مقدمۀ دستور بخش دوم آمده وجود ندارد؛ اما آنچه در کتاب شخصیه اول آمده این‎که پیامبرصلی الله علیه وسلم مجتهد باشد، جواز ندارد. به‌دلیل‌که در کتاب شخصیه تحت همین باب دلیل بیان شده است که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ﴾

[انبیاء: ۴۵]

ترجمه: بگو من فقط شما را به وسیله وحی هشدار می‌دهم.

پس این آیه این مفهوم را می‌رساند که الله سبحانه وتعالی به پیامبرصلی الله علیه وسلم دستور ‌می‌دهد که به مردم برسان، بدون شک من شما را با وحی‌که برای من نازل شده است، بیم می‌دهم، یعنی هشدار رسول الله صلی الله علیه وسلم محصور به وحی است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی در سوره نجم می‎فرماید:

﴿وَمَايَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَإِلَّاوَحْيٌ يُوحَى

[نجم: ۳]

ترجمه: و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید، گفتار او چیزی جز وحی‌که به او نازل می‌شود، نیست.

یعنی ‎این‎که رسول الله صلی الله علیه وسلم در امور تشریعی سخنی نمی‌گوید و عملی را انجام نمی‌دهد؛ مگر به وحی. پس از پیش خودش اجتهاد نمی‌کرد؛ چون مجتهد هم به صواب می‌رسد و هم به خطاء و این در حق پیامبرصلی الله علیه وسلم درست نیست که بگویم که وی امور تشریعی را از نزد خود می‌گفت و یا انجام می‌داد.

اما آنچه در مقدمه دستور بخش دوم آمده متعلق به پیشبرد امور دولت و انفاق کردن بر مبنایی مصلحت مسلمین و یا تعین والی ویا هم تعین قاضی وغیره امور دولت‌داری می‌باشد. پس انفاق ملکیت دولت مانند جزیه، خراج، فیء و اموال مرتدین وغیره موکول به اجتهاد رئیس دولت و آنچه که مصلحت مسلمین تحقق و ایجاب می‎کند، می‌باشد و هم‎چنین تعین والی هم موکول به اجتهاد رئیس دولت به آنچه که مصالح مسلمین است مربوط می‌شود.

پس رسول الله صلی الله علیه وسلم نبی، رسول و حاکم مسلمانان بود و او صلی الله علیه وسلم در تشریع اجتهاد نمی‌کرد و بر آنچه که نازل شده ابلاغ می‌کرد؛ ولی آن حضرت صلی الله علیه وسلم من‌حیث حاکم مطابق با مصلحت مسلمین دارای دولت را مصرف می‌کرد؛ چون او صلی الله علیه وسلم این کار را می‌کرد که رأی و اجتهاد او برمبنایی رسیدن برمصلحت مسلمین بوده باشد. هم‌چنین در امور تشکیل جهاز دولت قسمی‎که اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم کسی را والی یا قاضی تعیین می‌کرد، نمی‌گفت که فلان والی را به‌وسلۀ وحی تعین کرده‎ام؛ بلکه این امر متعلق به تنظیم امور دولت‌داری در بخش تعین والیان وقاضی‌ها بر اساس مصلحت مسلمانان بوده که رسول الله صلی الله علیه وسلم با اجتهاد خود انجام می‌داد.

بناًء آنچه که درشخصیه اول آمده کدام تناقضی با آنچه در مقدمۀ دستور بخش دوم آمده است وجود ندارد.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: حبيب

ادامه مطلب...

نشست پیمان‌ناتو در لندن و پرونده‌های شک‌برانگیز

(ترجمه)

در نشست ام‌سال پیمان‌ناتو در سوم و چهارم ماه جاری میان فرانسه و امریکا در بسیاری قضایا اختلاف به طور روشن نمایان گردید و  به نظر می‌رسد که توافقی میان آلمان و فرانسه مبنی بر این وجود داشته باشد که هردو در ايفای نقش مخالف امريكا در نشست‌های پیمان، نوبت داشته باشند تا آبروی قاره اروپا را حفظ نمایند و به عنوان بازیکن مهم و رهبری نقش ایفا کنند؛ زیرا در سال گذشته آلمان چرخ مخالفت امریکا را در دست داشت و اکنون در دست فرانسه قرار دارد.

مهم‌ترین پرونده‌های شک‌برانگیز:

یکم) مایه نگرانی اروپا -بویژه فرانسه- برکناری‌شان از قضایای جهانی است. بنابر این، تمرکز فرانسه روی اظهار این نکته اما به گونه آزاردهنده از طریق پیمان‌ناتو بود:

1- بناءً نقطه محوری این بود که دلیل ایجاد پیمان ناتو دشمنی روسیه است و خطری‌که تا اکنون پابرجاست و ماکرون می‌پرسید که چه رخ داده است و چه چیزی تغییر یافته است؟ چرا روسیه را همانند گذشته دشمن نمی‌شماریم؟

2- چگونه ترکیه از روسیه سیستم موشکی خریداری می‌کند؛ در حالی‌که روسیه را جناح دشمن می‌شمارد؟! ترامپ توجیه کرد که اوباما در معامله موشک پاتریوت سهل‌انگاری کرده است. بنابه این دلیل ترکیه از روسیه موشک خریداری نمود. اما ماکرون فوراً پاسخ داد که ما سیستم موشکی را اروپایی به عنوان بدیل برایش تقدیم کردیم، اما ترکیه منافع اروپا و اهداف پیمان‌ناتو را زیر پا گذاشت.

3- امریکا چگونه از شمال سوریه بدون هماهنگی کشورهای عضو ناتو برگشت؟ چگونه ترکیه به شمال سوریه با اقدام خودش بدون هماهنگی با کشورهای عضو ناتو وارد گردید؟ با آن‌‌که فرانسه به گونه مؤثر در مبارزه علیه تروریزم و تنظیم الدوله(داعش) با امریکا و ترکیه اشتراک ورزید؛ اما چرا در سائر پرونده‌ها هماهنگی نمی‌کند؟ و این ماکرون را واداشت که بگوید: «پیمان در بستر مرگ مغزی قرار دارد.» تا این‌که آتش خشم مخالفین را به موضع‌گیری سهل انگارانه امریکا در قبال روسیه، شعله‌ور سازد.

دوم) امریکا خواست که چین را بزرگ جلوه داده و خطر اقتصادی و نظامی چین را طوری نمایان ساخت که کم‌تر از خطر روسیه نیست و پیمان‌ناتو باید جلو این خطر در حال رشد و بزرگ‌شدن را بگیرد و این یکی استراتیژی‌های امریکا در قبال چین است؛ یعنی منافع امریکا را تأمین می‌کند.

سوم) امریکا کسر بودجه تجاری با اروپا را به اروپا یادآوری نمود، که باید اندکی گمرکی و تعرفه‌های گمرکی برای به پایان رساندن این کسر بزرگ، وضع گردد. چنانچه اروپا لزوم پابندی به تعهدات هرکشور در قبال مصارف و صندوق پیمان را یادآوری نمود، یعنی هرکشور عضو باید 2% از عاید ملی خود را بپردازد؛ زیرا پیمان برای حمایت اروپاست نه حمایت امریکا.

این واضح می‌سازد؛ اختلافاتی‌که در داخل پیمان در نشست اخیرشان در لندن برانگیخته شده است، برای سیاست‌های امریکا که روسیه را به عنوان وسیله در سیاست‌هایش به مناطق جنگ در خاورمیانه و شمال افریقا شدیدا ًمورد استفاده قرار می‌دهد و در مقابل امریکا از برخوردهای نگران‌کننده‌اش برای اروپا، چشم‌پوشی کند، بی اعتبار است؛ چه رسد به نزدیکی ترکیه با روسیه. بناءً حل این اختلافات در آیندۀ دور توقع نمی‌رود؛ بلکه در سایه بحران مالی جهانی و نزدیکی امریکا با روسیه، این اختلافات افزایش خواهد یافت.

چهارم) اختلاف کشورهای عضو ناتو در تقسیمات سازمان‌ها و گروه‌ها و کشورها در جهان طبق عدم وجود یک تعریف مشخص از تروریزم و امریکا نمی‌خواهد که برای تروریزم یک تعریف مشخص تعیین کند. برای این‌که حرکات قضاوت‌مندانه‌ای یک جانبه‌اش مقید نگردد و هرکسی‌که در مقابل آن بایستد، تروریست است. بناءً تروریست شمردنِ قسد (نیروهای دموکراتیک سوریه) توسط ترکیه قهرِ فرانسه را بر انگیخته است. اما یگانه امری‌که همه‌ی آن‌ها بر آن متفق هستند، ادامه جنگ موسوم به "تروریزم اسلامی" و لزوم دوام هماهنگی برای مانع ظهور اسلام است و این چیزی است که آن‌ها را با وجود متفرق بودن‌شان و کینه‌ای‌که در میان‌شان است، جمع  می‌کند. سرزمین‌های اسلامی به بهانه جنگ علیه تروریزم همین طور مورد هجوم باقی خواهند ماند تا آن‌که الله سبحانه وتعالی به تولد و آغاز کیان و قدرت مستقلی‌که در سیاست خود بر الله سبحانه وتعالی سپس بر مؤمنین متکی باشند، اجازه دهد.

ادامه مطلب...

نهادینه کردن مساوات بین زن و مرد در عهدنامه سیاسی یا چیدن میوه‏ای‌كه توسط حکومت نجات ملی زرع و پرورش یافته است

  • نشر شده در سیاسی

تمامی رسانه‏های محلی و منطقوی از امضای دادگاه نظامی نیروی آزادی‌بخش و تغییر بر عهدنامه سیاسی با وساطت افریقا خبر داده‌اند. در خصوص توافق تقسیم قدرت باید گفت که هدف‌شان از این توافق به کرسی نشاندن دموکراسی در سودان است. در این مقاله در ارتباط به مهم‌ترین گزینه‌هایی‌که در این توافق‌نامه سیاسی راجع به زن آمده؛ خواهیم پرداخت. نکات ذیل مواردی‌اند که در این توافق‏نامه آمده است:

ماده 27- حقوق زن و طفل:

1. دولت ملزم به حفاظت از حقوق و آزادی زن سودانی بوده، بر نقش مثبت آن در نهضت ملی سودانی تأکید می‏ورزد و کشور سودان به تمام حقوق و وجایبی‌که در هر عهدنامه‌هاى ملی، منطقوی و بين المللى در این باب آمده اعتراف می‌کند. دولت حقوق مساوی را بر مرد و زن سودانی در تمام عرصه‏ها اعم از سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ و هم‌چنان حقوق مساوی را در برابر کار مساوی برای‌شان تضمین نموده است.

اگر طرف‌‌داران امضاء این اعلان، علت مشکلات زن سودانی را عدم مساوات با مردان فکر می‌کنند؛ ما برای‌شان یادآوری می‌کنیم که نظام قبلى در قوانین خود مساوات بین زن و مرد را جای داده است. می‌توانید به قانون مدون سال 2005 که حکومت نجات سودان به آن حکم می‌نمود، مراجعه کنید تاجایی‌که این قوانین و سیاست رایج برای توانمندسازی و کمک به زنان تلاش نمود تا که زن سودانی بتواند در تمام عرصه‏ها یک مشارکت فعال، مطابق به مساوات عادلانه در حقوق، درامد و فرصت‏های کاری داشته باشد، قوانین و حکومت که هیچ عهدنامه بین المللی را بدون اینکه تطبیقش نماید فرو نگذاشته است. و اگر موازنۀ قدرت در سودان برهم نمی‌خورد؛ گناه عهدنامه سیداو را نیز مرتکب می‌شد. اگر حکومت انتقالی خط السير حکومت البشیر را تعقیب کند؛ گویا اين‌که میوه‏ای تلخ نظام قبلی را چیده است.

قطعاً که نظام سرمایه‏داری کافر، نظامی‌که بر سیاست و اقتصاد سودان تسلط داشته و از هنگام استعمار غرب بر این سرزمین‌ها تا به امروز منبع مریضی‏ها و تهداب مصیبت‏ها در سودان می‌باشد و این حقیقت را هیچ کس انکار نمی‌کند؛ مگر نادانی‌که از جريانات اطراف‌اش بى‌خبر است. این نظام وضعی، نظامی‌ست که سبب تفاوت فاحش در قسمت سرمایه‏ها گردیده که غنی بر دارای‏اش افزوده شده ولی فقیر فقرش شدت گرفته است، زنها و دیگران را از ثروت‏مند شدن محروم ساخته، ثروت را در نزد 2% از انسانها انحصار نموده، با معاملات مضاربت و سودی که بر اموال مردم فایده سودی می‌رساند، بر اساس باطل بوده اقتصاد جهانی را فلج ساخته است و از نظام ملکیت که ثروت و دارایی‏ها را در بین مردم بر اساس تلاش آن‏ها و به گونه‌ای عادلانه توزیع می‌نمود، نظام مختص به افراد و دولت ساخته اند.  با اين كار شکم عده‏ای از افراد را پر نموده، ثروت‏ها و دارای‏ها را با جانب‌داری و اکرام به آن‏ها واگذار کرده؛ ولی در مقابل برای فقراء عرصه را برای به چنگ آوردن لقمه نان و احتیاجات اولیه تنگ ساخته اند.

همانا مصلحت مادی اساس نظام سرمایه‌داری را تشکيل می‌دهد که جهانی‌سازی این نظام با توافقات بین المللی رو به اکمال است. امروزه زن در امواج پر تلاطم نظام اقتصاد سرمایه‌داری به خاطر لقمه نانی دوشادوش مردان در بازارها جان می‌کند. در هر عرصۀ عمل رقابتِ که شایسته یک زن نیست با مردان در رقابت است. در امر خانواده سهل انگاری نموده به اطفال خویش بی توجه می‌کند و به دنبال ارزش‌های فریبنده زن غربی به راه افتاده تعقیب‌اش می‌کند. نظم خانواده در این جوامع زمانی از هم پاشید که مفاهیم اشتباه و غلط چون؛ تشخیص هویت و آزادی از بند همسر مطرح گردید. به علت امواج جهانی شدنِ نظام سرمایه‌داری خشک است که زن در سودان مورد هدف قرار گرفته است. وخامت اوضاع زندگی زن در سودان به دلیل عدم مساوات نه؛ بلکه به دلیل تعطیلی پروژه‌ها، کارخانه‏ها و شرکت‏های تولیدی نیرومند خصوصی نظام ملعون سرمایه‌داری است، که دستِ کارگران را بسته که هیچ راهی برای برطرف کردن احتیاجات‌شان ندارند؛ مگر با کار سخت و طاقت فرسا، درين ميان زن سودانی نیز به بازار بی‌رحم به دنبال دست مزد بیرون شده است.

علاه بر این همانا ارزش‌های لبرالیستی سکولارِ غربی که تلاش بخاطر امیال فردی را تقدیس می‌کند و زنی را که توسط ولی یا شوهرش حفاظت و حمایت می‌شود و توسط همین ولایت است که نفقه بر او لازم است؛ عیب گرفته و تلاش مى‌ورزد تا او را از این حالت برهاند و در جامعه وحشی‏ که پر از انسان‏های گرگ صفت و درنده است رهایش نموده‌اند؛ چرا که آن‏ها معنای دقیق ولایت و سرپرستی را که به معنی حفاظت و حمایت است درک نکرده‌اند، چیزی‌که باعث وخامت اوضاع زنان در این جوامع گردیده و زنان عموما در تمام نقاط جهان به آن مواجه اند، دقیقاً که این وضعیت نتیجه تنگ نظری بر مشکلات زن است که توسط عینك مساوات به آن می‌نگرند. مطمئناً که این دیدگاه در حصار کردن زن و مصادرۀ حیثیت اوست؛ چون ارزش‏های آزادی زن و مساوات خود مؤلد فساد و میدان آماده بر این امر است و این شعله پیش از این‌که دامنگیر مردان شود، دامن زنان را خواهد گرفت، در حالی‌که مرد همراه با جرمش طرفه می‌رود. همین سرمایه‏داری‏ست که در بین زن و مرد تبعیض قائل شده، بر خلاف ادعایش که بین زن و مرد مساوات به وجود می‌آورد، در بین این دو فاصله ایجاد کرده است.

مفاهیمى‌که در مهد آن به ناکامی انجامیده و روزانه اخبار شکست‌شان پیرامون زن در رسانه‌ها نقل مى‌شود؛ چگونه می‌تواند راه‌حلی باشد برای زن سودانی و مسلمانان در کل؟! طبق اظهارات خبرنامه "اسپوتنیک روسیه"؛ آماری مقایسوی که بین وضیعت زنان و مردان در 144 کشور جهان در چند مورد عمده از قبیل: دسترسی به خدمات صحی، سطح زند‏گی، تحصیلات، فرصت‏های سیاسی و اقتصادی به بررسی گرفته شده؛ نتایج بدست آمده از این مقایسه بدترین وضعیت را نشان می‌دهد. در جریان سال 2017 ميلادی، نابرابری بین زنان و مردان به حالت وخیم‌تری رسیده است، گفته‏های "مجمع اقتصادی جهانی" حاكی از آن است كه شکاف‌ها بین زن و مرد بيشتر گردیده است، اين اظهارات واضح ساخت که از 2006 به بعد این شگاف افزایش نموده، پیش از این‌که در سال 2017 به نسبت 68 درصدی برسد. واقعیت ناکامی مفکورۀ مساوات را نشان می‌دهد؛ پس ما چرا این مفکوره ناکام را وارد سرزمین‌های خویش گردانیم؟!

همانا اسلام حقوق و وجایب را برای مرد و زن تعین نموده و از ‏هردو خواسته تا به این حقوق و وجایب، به اعتبار این‌که این حقوق و وجایب از جانب کسی تعیین گردیده که دانا و آگاه بر احوال زن و مرد است، راضی باشند. چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً﴾ [النساء: 32]

ترجمه: آرزوی چیزی را نکنید که الله با (اعطای) آن برخی را بر برخی دیگر برتری داده است (مردان را در بعضی از چیزها بر زنان و زنان را در بعضی از چیزها بر مردان فضیلت داده و مرحمت روا دیده است) مردان نصیبی دارند از آن‏چه به چنگ می‌آورند و زنان (هم) نصیبی دارند از آن‏چه به دست مي‌آورند و از الله طلب فضل او کنید. بیگمان الله کاملاً بر همه چیز آگاه می‌باشد.

و این حقوق و وجایبی را که الله متعال لازم گردانيده، به توافق و یا مخالفت طرفین نیاز ندارد و بر ارزش‏های غرب و سرمایه‏داری که از زن جنس برای خرید و فروش ساخته بنا نیافته؛ بلکه یک دید کاملاً صحیح نسبت به زن دارد، چنانچه جامعه‌ای‌که این ارزش‏ها در آن دیده می‌شود، دلیل عمده‏ای منع آزار و اذیت، بی‌حرمتي، رفتار بد و خشونت علیه زن، ترس از الله سبحانه وتعالی و ناظر دانستن او در همه احوال است.

دقیقاً که اسلام تجاوز به حق زن را حرام قرار داده و کرامت‌اش را حفظ کرده است، چنانچه توهین به شخصیت زن و بهره‌برداری از زیبایی‏های او را به مثابه جنس منع نموده است. همین‌گونه خودنمایی، اختلاط و خلوت کردن با مردان بیگانه را نیز بر زن حرام قرار داده است. برای زن در جامعه مقام رفیع را در نظر گرفته است. چنانچه پیامبر صلی الله عليه وسلم فرمودند:

«فَاتَّقُوا اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ فِي النِّسَاءِ»

ترجمه: در امر زنان از خدا بترسیدو تقوا پیشه کنید.

«فَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْراً»

ترجمه: پس به زنان توصیه‏های نیک کنید.

باید راه‌حل برای مشکلات زن سودانی از جنس عقیدۀوی باشد، عقیده‌ای‌که به خالق هستی و انسان باورمند است، خالقی‌که تنها او مستحق تعین حقوق و وجایب است؛ چرا که او دانا به مصالح و ضرر همه گان است. در ذیل تعداد از این ارزش‏ها را که از قرآن و سنت با دلیل استخراج گردیده بیان می‌داریم:

2. اسلام حقی‌که بر مردان قائل است بر زنان نیز همان حقوق را قائل است. چیزی‌که بر مردان لازم گردانيده شده بر زنان نیز لازم می‌باشد؛ مگر اموری را که اسلام بر مردان تخصیص داده است، یا چیزی‌که شرعاً به مرد تعلق می‌گیرد. زن حق تجارت، زراعت و صناعت را داشته، می‌تواند در معاملات و پیمان‌ها نیز صاحب اختیار باشد و این‌که تمام انواع مالکیت بر او نیز جایز است و می‌تواند سرمایه‏اش را خود زن یا توسط دیگران به رشد و توسعه برساند و این‌که تمام شئون زنده‏گی‏اش را خودش به عهده گیرد.

3. زن اجازۀ عهده‌دار شدن حکومت را نداشته، نمی‌تواند خلیفه، معاون، والی و یا هم عامل باشد و نمی‌تواند وظیفه‏ای را در بخش حاکمیت عهده‏دار شود. هم‌چنان زن نمی‌تواند که قاضی القضات یا قاضی در محکمه مجرمین باشد و همین‏گونه نمی‌تواند که امیر جهاد تعیین شود.

4. زندگی مشترک یک زندگی راحت و مطمئن است و رفتار زناشوئی نیز رفتار دوستانه. قیمومیت شوهر بر همسر قیمومیت حفاظت و حمایت است؛ نه قیمومیت سلطه و قدرت، هم‌چنان بر همسر نیز فرمان‌برداری از شوهرش لازم گردیده است و بر شوهر نیز لازم گردیده تا نفقه و مصارف همسر را تهیه کند. این را بدانید که هرگز به این حالت درخشش نخواهیم رسید؛ مگر به تطبیق قانون الله در دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت، دولتی‌که ما را از این تجارب نامؤفق خلاصی می‌بخشد.

نویسنده: غاده عبد الجبار (أم أواب)

مترجم: عبدالقدیر مخلص

 

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: خطبه نماز جمعه "داروی امریکا ضرر و دوای آن ضرورت است؟!"

  • نشر شده در ویدیوها

گوشه ای از خطبه نماز جمعه شیخ بزرگوار یوسف مخارزه (ابو همام)

سرزمین مبارک (فلسطین)

جمعه ۹ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۶ دسامبر ۲۰۱۹م

برای معلومات بیشتر اینجا را کلیک کنید

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: خطبه جمعه "پیمان سیداو دریدن آبرو و فاسد ساختن دین!"

  • نشر شده در ویدیوها

گوشه ای از خطبه نماز جمعه شیخ بزرگوار یوسف مخارزه (ابو همام)

سرزمین مبارک (فلسطین)

جمعه ۹ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۶ دسامبر ۲۰۱۹م

برای معلومات بیشتر اینجا را کلیک کنید

ادامه مطلب...

برنامه امور امت

  • نشر شده در ویدیوها

"زن مسلمان؛ پناهگاه مستحکم خانواده!"

مهمان برنامه: شیخ حمد طبیب (ابو المعتصم)

از اعضای حزب التحریر در سرزمین مبارک (فلسطین)

مجری برنامه: استاد عدنان مزیان

شنبه ۱۰ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۷ دسامبر ۲۰۱۹م

برای معلومات بیشتر اینجا را کلیک کنید

ادامه مطلب...

امریکا شکست‌اش را در افغانستان در پس دروغ‌های بزرگ پنهان نموده است Featured

واشنگتن پُست ادعا نموده که به اسناد محرمانه‌ی ۲۰۰۰ صفحه‌ای دست یافته است که واقعیت ۱۸ سال جنگ افغانستان را برملا می‌سازد. موضوع محوری اسناد افشا شده اینست که رؤسای جمهور امریکا، وزرا، دیپلمات‌ها و جنرال‌های امریکایی حقایق جنگ افغانستان را پنهان نموده و به مردم امریکا دروغ گفته‌اند، تا جنگ ناکام خویش را مؤفق جلوه دهند.

هرچند اسناد افشا شده بخشی از رقابت داخلی نهادهای امریکایی در قضیه افغانستان را به نمایش می‌گذارد که هدف آن فشار بالای نظامیان امریکایی برای کمک در پروسه‌ی صلح میان امریکا و طالبان است. اما این گزارش یک مورد بسیار مهم را در مورد سیاست امریکا برملا می‌سازد و آن این‌که دروغ، فریب و پنهان نمودن حقایق جزء لاینفک سیاست سرمایه‌داری پنداشته می‌شود و امریکا منحیث بزرگ‌ترین علم‌بردار و حامل این ایدیولوژی به خوبی آن را تمثیل می‌کند. زیرا طبق نقل قول یکی از رهبران سرمایه‌داری؛ برای پنهان نګهداشتن یک دروغ، هزار دروغ دیګر را باید بافت.

دموکراسی ـ سرمایه‌داری میدان سیاست را به سان یک حوض آب بازی می‌داند که قبل از وارد شدن به آن باید لباس ارزش‌ها، اخلاق و صدق را باید از تن بیرون کشید و به‌شکل پراگماتیک در آن به شنا پرداخت. بلی، سیاست امریکا یک سیاست ماکیاولیستی می‌باشد که فریب، وحشت، جنایت و بازی با افکارعامه در آن مهارت و دستاورد پنداشته می‌شود.

امریکا از همان اوایلی که قصد اشغال افغانستان را نمود اولین قدم‌اش با دروغ‌های بزرگ گره خورده بود. مبارزه با تروریزم و مواد مخدر، محو فساد، ملت‌سازی و غیره از دروغ‌های بزرگی بود که اشغال افغانستان را با آن توجیه کرد. در حالی‌که هم گذشت زمان و هم زبان‌های خودشان هزار چهره‌گی و نفاق این موجود استعمارگر و جنایت‌پیشه را واضح ساخت. چنانچه در این گزارش مصاحبه درج‌شده‌ی «جیمز دابنز» -نماینده‌ی ویژه اسبق امریکا در افغانستان و پاکستان- نفاق امریکا را بخوبی واضح می‌سازد: "ما کشورهای فقیر را اشغال نمی‌کنیم که آنها را ثروتمند می‏سازیم، ما به دیکتاتوری‌ها حمله نمی‌کنیم که آنجا دموکراسی را حاکم نماییم؛ بلکه ما به کشورهای پرخاش‌گر و خشن حمله می‌نمایم تا آنجا صلح برقرار کنیم و آنچه آشکار است در انجام این ماموریت در افغانستان ناکام ماندیم."

در نتیجه، مردم مسلمان افغانستان باید درک کرده باشند کشوری که بنیاد تعامل و سیاست‌های خویش را با افغانستان بر دروغ و فریب و جنایت بنا نموده، باید بر جبین او تاپه‌ی نفاق و فریب زده شود؛ نه دوست استراتیژیک. درین ۱۸ سال، وعده‏های امریکا جز دروغ وفریب چیزی درپی نداشته است. دروغِ محو فساد و مواد مخدرِ دیروز با وعده‌های دروغین صلح و خاتمه‌ی جنگِ فردا هیچ تفاوتی ندارد.

پس مردم مسلمان افغانستان علیه اندیشه دروغ‌پرور دموکراسی و حاملین اشغال‌گر آن بیاستند و از اشتراک در پروسه‌های امریکایی مانند پروسه صلح بپرهیزند تا دروغ‌های بزرگ امریکا خودش را تباه کند وهمچو اتحاد شوروی، مردم افغانستان جشن شکست امریکا را نیز شامل تقویم خویش سازند. این مأمول زمانی اتفاق می‌افتد که مردم مسلمان و مجاهد افغانستان زمام امور را از دست اشغال‌گران بدست خویش گرفته و دولتی بر اساس ارزش‌های اسلام بناء نمایند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

خیانت بعدی، جلو‌گیری از فراخوانی مسلمین و لشکرهای‌شان به منظور آزاد‌سازی فلسطین و حمایت غزه است

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

شباب حزب‌التحریر-ولایه تونس و حامیان آن به روز‌های جمعه و شنبه، به تاریخ 29 و 30 نوامبر 2019م بعد از آگاهی مقامات ذیربط و پذیرش آن‌ها؛ مکانی را در شهر "حمامات" در المروج به خود اختصاص داده و موقف خود را تحت عنوان «انقلاب تونس؛ آغاز حمایت از غزه و آزاد‌سازی فلسطین است» را اعلان کردند. اگرچه سازمان‌دهنده‌گان این حرکات با موجودیت سیلی از نیرو‌های امنیتی که از فعالیت‌های هواداران و نوکران ابن علی خائن مانند قبل جلو‌گیری کردند، روبه‌رو شدند. در واقع؛ خیانت‌اصلی اینست که حاکمان ما حاکمیت یهود و کفار را می‌پذیرند و از انجام مراسم‌مذهبی و دینی یهود و کفار در جزیره "جربه" بعد از تبدیل این جزیره به پایگاه نظامی و امنیتی حمایت می‌کنند؛ در عوض مردم ما در انقلاب تونس از حمایت برادران و خواهران ما در غزه و فلسطین ممانعت می‌شوند. اما باید دید که نفع بیش‌تر جلو‌گیری از چنین فعالیت‌ها نصیب کی خواهد شد؟ آیا پیام شباب حزب‌التحریر به منظور بسیج‌سازی ارتش و حمایت از فلسطین و مسجدالاقصی تسخیر شده، مربوط حکام ما می‌شود یا حاکمیت یهود؟

عجیب است؛ در سرزمین زیتون و قیروان دفاع از هم جنس‌گرایی، حمایت از پیمان‌سیداو و دور‌ساختن مسلمانان از هویت‌اسلامی جایز، ولی دعوت مسلمین برای تطبیق اسلام و آزاد‌سازی مکان‌های مقدس اسلامی ممنوع شده است! بدون شک؛ مرتکبین چنین اعمال‌زشت، سزاوار  فضاحت درین دنیا و عذاب درد‌ناک در آخرت خواهند بود. در اصل جلو‌گیری از حرکت‌سیاسی بر اساس قوانین اسلامی، جرم سنگین پنداشته می‌شود؛ لذا اگر ممانعت از دعوت مسلمین و ارتش آن‌ها به منظور حمایت از غزه و مقابله با حملات وحشیانه یهود، آزاد‌سازی فلسطین و مسجدالاقصی از حاکمیت غاصبین باشد، پس بدون شک این کار، مادر تمام گناهان خواهد بود. اگر سازش و مصلحت با حاکمیت‌یهود، خیانت بزرگ است؛ پس وای به حال کسی‌که در تلاش کسب حمایت کفار، حاکمیت‌یهود و جلو‌گیری از حمایت غزه و آزادسازی الاقصی است. پس این را باید واضحاً بدانید که این ممانعت‌ها شباب حزب‌التحریر را از بیداری امت مسلمان و ارتش آن برای آزاد‌سازی فلسطین، هرگز دل‌سرد نخواهد ساخت. اما کاری را که هواداران این رژیم انجام دادند، در واقع لکه بد‌نامی بود که به ریکورد حکامی‌که فلسطین را فروختند، افزوده شد. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ

[آل عمران: 112]

ترجمه: هر جا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به الله (و تجدید نظر در روش ناپسند خود) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن) و به خشم الله گرفتار شده‌اند و مهر بیچارگی بر آن‌ها زده شده، چرا که آن‌ها به آیات الله کفر می‌‌ورزیدند و پیامبران را بناحق می‌کشتند. این‌ها بخاطر آن است که گناه کردند و (به حقوق دیگران) تجاوز می‌نمودند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه تونس

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

آیا پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم "دولت ملت" را تأسیس کرد؟!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

محمد‌الجنید پس از این که به تاریخ 5 نوامبر 2019م به‌حیث معاون نخست‌وزیر حکومت‌مردمی یمن، "دولت ملت" به تازه‌گی‌ها مقرر شد؛ برای اولین بار با توافق‌نظر ذکریا‌الشامی وزیر‌ترانسپورت، علی‌القیسی وزیر مدیریت‌محلی و ادریس‌الشراجبی وزیر خدمات‌ملکی طی جلسه‌ای به تاریخ 19 نوامبر 2019م بالای تشکیل حکومت‌مردمی تأکید نموده گفتند که رسیده‌گی سریع نهاد‌های ذیربط و عملی نمودن فرامین رئیس شورای‌عالی سیاسی؛ در واقع انعکاس‌دهنده مبارزه علیه فساد، تقویت شفافیت‌امور و گام‌مفید بسوی ساختار حکومت‌مردمی، عاری از فساد و اشخاص مفسد می‌باشد. گزارش نشر شده به تاریخ 19 نوامبر 2019م توسط دیلی‌نیوز پیپر در یمن.

نزدیک به یک سال می‌شود که حوثی‌ها با استفاده از اصطلاح دولت ملت، پیروان خود را امید می‌دهند که بر اساس روش‌قرآنی حکومتی را مبنی بر اسلام تاسیس کنند. متأسفانه آن‌ها از زمان صدور طرح‌اولیه حکومت‌داری تحت نام "دولت ملت" به تاریخ 29 ژوئن 2019م الی تصویب آن توسط شورای‌سیاسی به تاریخ 26 مارس 2019م خاموشی خود را حفظ کردند. ضمناً این نوع حکومت‌داری توسط رسانه‌های متعددی فضاگیر و اصطلاح "دولت ملت" را به آن ارحجیت بخشیدند. این اولین بار است که سخنگوی یکی از مقامات‌دولتی، قصد و نیت حوثی‌ها را برای تشکیل حکومت‌مردمی به شکل بسیار واضح و بدون ابهام افشا می‌سازد.

دولت ملت؛ نوع حکومت‌داری غربی‌ست که در آن دین هیچ دخالتی در قانون‌گزاری، قضا و اجرایی‌شدن قوانین ندارد. بر عکس؛ در این نوع حکومت‌داری پذیرش ‌دین برای هر شخص، آزاد گذاشته می‌شود که آیا دین را قبول کند یا خیر. این نوع حکومت‌داری همان طرحی‌ست که در سیاست و افکار شورای‌عالی سیاسی یمن به خوبی مشاهده می‌شود. چنین گفته می‌شود که این حق مردم یمن است تا بر اساس قوانین "دولت ملت" امور‌شان تنظیم گردد. اما سوال این جاست که آیا پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم که از میلاد وی اخیراً تجلیل گردید، بعد از پیمان دوم عقبه و ملقب نمودن آن‌ها به انصار، نوع حکومت‌داری "دولت ملت" را در مدینه تأسیس کرد و یا هم دولت‌اسلامی را؟!

آیا این موضوع اصلاً برای شما مهم است و یا هم درین موضوع گاهی احساس گناه نمی‌کنید که در ماه ربیع‌الاول و آن هم بعد از تجلیل میلاد پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم، پلان احیای حکومت‌مردمی را در یمن مطرح کردید؟ آیا فکر نمی‌کنید که در این مورد از پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم نافرمانی کردید؟ و یاهم فکر می‌کنید که پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم برای شما مشخص نموده است که در اخیر این ماه باید حکومت‌غربی "دولت ملت" را احیا کنید؟! در حقیقت شما و سلف شما نیز در پیروی از طاغوت و نافرمانی اوامر الله سبحانه‌و‌تعالی در حکومت‌داری یمن سبقت نموده اید! دساتیر الله سبحانه‌و‌تعالی در ارتباط با حکومت‌داری کاملاً واضح و آشکار در قرآن ذکر گردیده است. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ

[مایده: 49]

ترجمه: و در میان آن‌ها ( اهل کتاب) طبق آنچه الله نازل کرده است، داوری کن!

﴿فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ

[مایده: 48]

ترجمه: پس بر طبق احکامی‌که الله نازل کرده در میان آن‌ها حکم کن. از هوی و هوس‌های آنان پیروی نکن و از احکام الهی روی مگردان!

﴿فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

[نور: 63]

ترجمه: پس آنان که فرمان او را مخالفت می‌کنند باید بترسند از این که فتنه‌ی دامن‌شان را بگیرد یا عذابی دردناک به آن‌ها برسد.

پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم نیز ما را از متابعت و پیروی‌قوانین "دولت ملت" منع نموده است.

«لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ شِبْرًا بِشِبْرٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ» قالوا: اليهود والنصارى؟ قال: «فَمَنْ؟»

ترجمه: شما از راه و روش ملت‌های قبلی خویش، وجب‌به‌وجب تقلید می‌کنید؛ حتی به اندازۀ که اگر آن‌ها داخل یکی از سیاه‌چال شوند، به تعقیب شان خواهید رفت. از وی صلی الله علیه‌و‌سلم سوال شد که ای پیامبر الله (سبحانه‌و‌تعالی) آیا منظور شما یهود و نصارا‌ست؟ وی صلی الله علیه‌و‌سلم گفت: «دیگر کی می‌تواند باشد؟»

در اصل "دولت ملت" نوع حکومت‌داری سیکولری‌ست که حاکمیت و قانون‌گزاری بر اساس وحی‌الهی صورت نمی‌گیرد. در واقع "دولت ملت" نوع حکومت‌داری ظالمانه و مفسدانه‌ای‌ست که هیچ بخش آن در اسلام جای‌گاه ندارد. برای مسلمین حرام است تا این نوع حکومت‌داری را اتخاذ، عملی، حمایت و برای تطبیق آن دعوت نمایند. "خلافت" نظام حکومت‌داری اسلام است که در اواخر جنگ‌جهانی اول از صحنه تطبیق دور گردید. ما از مردم یمن می‌خواهیم تا با حزب‌التحریر در راستای تأسیس دولت خلافت‌راشدۀ ثانی کار‌کنند و "دولت ملت" را که توسط غرب شیطان‌صفت در سرمین مبارک ایمان "یمن" تحمیل‌کرده است را، ریشه‌کن سازیم.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه یمن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه