پنجشنبه, ۲۲ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۱۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

۲۸ رجب؛ روز سقوط بزرگ‌ترین ابرقدرت جهان(خلافت اسلامی)! Featured

  • نشر شده در پاکستان

بیائید تا به احیای سپر خود(خلافت برمنهج نبوت) بپردازیم

(ترجمه)

ای مسلمانان پاکستان! آگاه باشید که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾

[اسراء : ١]

ترجمه: پاک و منزّه است آن ذاتی‌که بنده‌اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجدالاقصی-که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ بی‌گمان (الله سبحانه‌و‌تعالی) شنوای بیناست.

 پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد مصطفی ﷺ، ناجی بشریت، کسی‌که شبانگاه در این ماه رجب به معراج عروج کرد، از امام(خلیفه) کسی‌که به اساس اسلام حاکمیت می‌کند، به عنوان سپر یاد می‌کند. چنان‌چه در حدیثی می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

(بخاری و مسلم)

ترجمه: بی‌گمان امام(خلیفه) سپری است که از عقب آن جنگیده می‌شود و به او پناه برده می‌شود.

حقیقتاً که خلافت یگانه سپر و حامی ماست. بی‌گمان این عصر طلایی خلافت بود که امیرالمؤمنین حضرت عمر فاروق رضی الله تعالی عنه، دومین خلیفه اسلامی، ارتش اسلام را بخاطر فتح مسجدالاقصی بسیج نمود و آن را فتح کرد. دقیقاً این دوران پرشکوه خلافت بود که سلطان صلاح الدین ایوبی رحمت الله علیه مسجدالاقصی را از چنگ اشغالگران صلیبی آزاد نمود، و بی‌گمان این دوران پر شکوه خلافت بود که سلطان عبدالحمید ثانی، هنگامی‌که یهودی‌ها می‌خواستند در اطراف مسجدالاقصی مسکن‌گزین شوند، علناً اظهار نمود: «تا زمانی‌که من زنده‌ام و اگر قطعه‌قطعه هم شوم، یک توتۀ آن را به کسی واگذار نخواهم کرد.»

ای مسلمانا پاکستان! چقدر فاجعۀ بزرگی ما را احاطه کرد و در چی حالتی اسف‌باری قرار گرفتیم، آنگاه که سپر ما یعنی خلافت اسلامی در ۲۸ رجب ۱۳۴۲هـ.ق مطابق ۳ مارچ ۱۹۲۴م توسط استعمارګران انګلیسی به همکاری خائنان و مزدوران عرب و ترک منهدم گردید. این بود که استعمارگران غربی در نبود خلافت، بر سرزمین‌های مان حمله‌ور شد، ثروت مان را به تاراج برد و  سرزمین مان را به بیش از پنجاه دولت خورد و کوچک تقسیم بندی نمودند. در نبود سپر مان(خلافت) حکام خائن و مزدور به حمایت از یهودی‌های نجس پرداخته و به آن‌ها زمینۀ ایجاد دولتی یهودی را در سرزمین اسراء و معراج پیامبر ﷺ فراهم نمودند. هم‌چنان، این در نبود سپر مان(خلافت) است که ما امروزه در فلسطین، کشمیر اشغالی، برما(میانمار) افغانستان، عراق، ترکستان شرقی، سوریه و دیگر سرزمین‌های اسلامی قتل عام و سلاخی می‌شویم. سخنان حضرت حنظله، صحابی جلیل القدر چقدر واقعیت است، آنگاه که فرمود:

«عجبت لما يخوض الناس فيه، يرومون الخلافة أن تزولا - ولو زالت لزال الخير عنهم، ولاقوا بعدها ذلا ذليلا»

ترجمه: متعجبم به آنانیکه در دنیا فرو می‌روند و آرزوی زوال خلافت را می‌کنند، هرگاه خلافت از بین رود، دیگر خیری در میان آن‌ها نیست و بی‌گمان آن‌ها ذلیل می‌شوند.

ای مسلمانان پاکستان! دیگر به حکامی‌که حفظ قدرت تنها دغدغۀ‌شان شده‌اند و پیوسته تلاش می‌کنند تا فرصتی برای تاراج ثروت ما دریابند و سپس ما را در گرداب ذلت و تحقیر قرار می‌دهند، نه بگوییم و نگذاریم تا با حاکمیت استبدادی‌شان، بالای ما حاکمیت کنند. دیگر بس است! دیگر بس است، حکامی ‌که هم‌چو سپر از ما حفاظت نمی‌کند؛ بلکه هم‌چو خنجری بر حلقوم ما تیز شده‌اند. فلهذا این بهترین فرصتی است که ما باید بخاطر ازسرگیری زنده‌گی اسلامی از طریق احیای دوبارۀ سپر واقعی مان، خلافت برمنهج نبوت، به مبارزه بپردازیم. بیائید تا با استفاده از این فرصت، بشارتی‌که پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد مصطفی ﷺ در خصوص پایان یافتن حکومت‌های استبدادی و بازگشت خلافت برمنهج نبوت ارشاد فرموده است، نفس‌های خویش را وقایه نموده و نسبت به آن متوجه باشیم. رسول الله ﷺ می‌فرماید:

﴿...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ﴾

(رواه احمد) 

ترجمه: ...سپس حکومت‌ استبدادی مطلقه خواهد آمد و تا زمانی‌که الله(سبحانه‌و‌تعالی) بخواهد، باقی خواهد ماند، و باز آن را بر می‌دارد و سپس خلافت برمنهج نبوت قائم خواهد شد و سپس سکوت اختیار کردند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر–ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

روسیه با "جیش الاسلام" مذاکره نموده و از "فیلق الرحمن" می‌خواهد که از "النصره" دوری نماید

نظامیان روسیه در مرکز صلح در سوریه با گروه‌های مخالف سوری، که در غوطۀ شرقی موجودیت دارند، به هدف هماهنگی اخراج نیروهای مسلح گروه‌ها از منطقه، وارد مذاکرۀ دشواری شدند. جنرال ولادیمیر زولوختین سخنگوی مرکز صلح، به خبرنگاران چنین گزارش داد: «نمایندگان مرکز صلح با رهبران گروه "فیلق الرحمن" نشستِ جدیدی را برگزار نمود، که در این نشست اعضای گروه مذکور را به دور شدن از نیروهای مسلح تروریستی "جبهة النصرة" فرا خواندند.» مسئول نظامی روسیه نیز گفت: «هردو جناح در جریان این نشست در مورد برنامه‌ریزی عملیات برگردانیدن نیروهای مسلح "النصره" به شکل عاجل از غوطه و آیندۀ گروه "فیلق الرحمن" بحث و گفت‌وگو نمودند.»

مذاکره و حتی نشستن گرد یک میز با روسیه-دشمن اسلام و مسلمین، قاتل فرزندان، زنان و پیره مردان امت- شرعاً جائز نیست، و در این شکی نیست، که بعد از این جنایاتی‌که روسیه و حکومت جنایتکار اسد در حق انسان‌ها وحتی درختان و سنگ‌ها مرتکب شده‌اند، مذاکره با روسیه و حکومت سوریه، خیانت به الله سبحانه وتعالی و رسول وی صلی الله علیه وسلم و مؤمنین است و هم‌چنان، هدف این مذاکرات، تحمیل راه‌حل سیاسی است که آن عبارت از: بقای حکومت سیکولریستی حاکم در سوریه، از بین بردن انقلاب و فروختن مسلمانان در غوطه می‌باشد و این کار نیز جائز نیست.

با این‌که گروه فیلق الرحمن مذاکره نموده است، با صراحت از جمله گروه‌هایی است که به الله سبحانه وتعالی و رسول وی صلی الله علیه وسلم و خون شهدای اهل شام و قربانی‌های‌شان خیانت نموده است. این گروه راضی شده است که در ردیف جیره‌خواران و مزدوران قرار داشته باشد و نیز قرار گرفتن در آغوش حمایت کنندگان را با توجیه "مصلحت" ترجیح داده است، که با این‌کار، گروه مذکور تمامی قربانی‌ها را به زمین زده، به باد فراموشی رفته و همانند برگ‌های خزان به زمین افتیده است.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

آزادی زنان عربستان سعودی نیازمند خلافت راشده می‌باشد

(ترجمه)

خبر:

محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، اخیراَ مصاحبه‌ای را با شبکه‌ی تلویزیونی امریکایی "CBS" داشته است؛ او در اولین مصاحبه‌ی خود در این شبکه، موضوعات زیادی را از اقتصاد گرفته الی اصلاحات گستردۀ اجتماعی به بحث گرفت. او هم‌چنان در مورد پلان خود برای آزادی زنان عربستان سعودی با دادن حقوق مساوی به آن‌ها، مانند: حق تجارت، پیوستن به ارتش، اشتراک در کنسرت‌ها و ورزش، حق راننده‌گی وغیره صحبت کرد. او هم‌چنان گفت: «زنان همانند مردان می‌توانند لباس‌های آراسته و آبرومند بپوشند و تصمیم کاملاً به زنان واگذار شده است تا هرنوع لباسی‌که خواسته باشند، بپوشند.» علاوه بر آن، بن سلمان نگرانی‌اش را در مورد این‌که فقط ۲۲درصد زنان سعودی بیرون از خانه‌های‌شان کار می‌کنند، ابراز کرد و دیگر زنان را نیز تشویق کرد تا به نیروی کاری بپیوندند. او هم‌چنین گفت: «امروزه زنان سعودی به حقوق مکمل‌شان دست نمی‌یابند، با وجودی‌که حقوق آن‌ها در اسلام تصریح گردیده است؛ اما طوری‌که آن‌ها راه زیادی را پیموده اند، فقط راه کوتاه باقی مانده است تا به حقوق مکمل‌شان برسند.» (منبع: rights. http://google.com/newsstand/s/CBIw4tGO-jc)

تبصره:

این به همه جهانیان به‌شمول مسلمانان به‌خوبی واضح است که تحت نام مبارزه با فساد، اصلاحات اجتماعی و آزادی زنان در عربستان سعودی، در واقع چه چیزی جریان دارد. هم‌چنان این‌که از دهه‌ها بدین‌سو، عربستان سعودی بطور مداوم با دولت امریکا رابطه‌ی غلام و ارباب را داشته است، نیز بر جهانیان پوشیده نیست. حال رژیم فعلی عربستان سعودی به رهبری شاه سلمان ۸۲ ساله و پسر قدرت‌مندش محمد بن سلمان، بیشترین تلاش‌شان را می‌کنند تا وفاداری بیشتر‌شان را به ارباب‌شان ثابت کنند. در حالی‌که یک تعداد زیاد از زنان سعودی از مفکوره‌ی "آزادی" محمد بن‌سلمان در قبال زنان سعودی استقبال کردند و رویای کشوری را که از هر نوع سوء استفاده بدور و به حقوق اساسی و آزادی‌شان برسند، می‌بینند؛ اما واقعیت از رویای آن‌ها تفاوت بسیار دارد که بعضی از دلایل آن قرار ذیل می‌باشد:

۱- تعریف واقعی آزادی زنان هیچ ارتباطی با گرفتن حق راننده‌گی، شروع کردن یک تجارت ‌مثل مردان، رفتن به سالون کنسرت و یا تماشای ورزش ندارد. اگر چنین باشد، پس زنان غربی خوشحال‌ترین زنان جهان و بدور از هرنوع سوء استفاده و استثمار می‌بودند. بر اساس یک گزارش جدید شرکت مشاورتی(Gallup)، در امریکا از هر ۳ زن بیشتر از ۱ زن بطور معمول از تجاوز جنسی هراس دارند و از ۷۷ کشور که به سازمان ملل گزارش داده‌اند، سویدن، انگلیس، بوتسوانا و آسترالیا بیشترین آمار خشونت‌های جنسی را گزارش داشته‌اند؛ بخصوص امریکا بلند‌ترین آمار تجاوز جنسی را دارا می‌باشد. بنابر این، واضح است که مفهوم غربی آزادی چگونه فاجعه را در زنده‌گی زنان در غرب آورده است و آن‌ها را صرفاً وسیله‌ی جنسی برای برآورده ساختن خواسته‌های بی‌شرمانه‌ای مردان قرار داده است.

۲- محمد‌ بن سلمان تحت نام اسلام معتدل، در واقع کشورش را مطابق به میل اربابش(امریکا) سیکولر می‌سازد. در گذشته حُکام این کشور بصورت پی‌در‌پی وهابیت، شکل تحریف شده‌ی از اسلام را که توسط انگلیس ایجاد گردیده است، تطبیق می‌کردند و زنان را تحت نام اسلام مورد سوء استفاده قرار می‌دادند، و حال محمد بن سلمان این سرزمین را با ریشه‌کن ساختن تمام ریشه‌های اسلام به طرف سیکولر شدن می‌برد. پس تحت عنوان آزادی، زنان سعودی حالا نوع دیگری از سوء استفاده و انقیاد را مقابل می‌شوند و هیچ شکی و جود ندارد که در آینده‌ی نزدیک این آزادی دروغین حیثیت و وقار‌شان را منحیث یک زن مسلمان از بین برده و آن‌ها را به وسیله‌ی جنسی شرکت‌های چندین ملیتی مبدل سازد.

۳- اگرچه محمد بن سلمان اعتراف کرد که اسلام حقوق زنان را تضمین می‌کند، اما زنان سعودی باید بدانند که عربستان سعودی سیکولر و طبقه‌ی حاکم دست نشانده‌ی آن، که اسلام را از اول ترک کرده‌اند، هیچ‌گاهی قوانین شریعت را برای حفاظت از حقوق زنان سعودی-که اسلام برای‌شان داده است- تطبیق نخواهند کرد.

هر زن مسلمانی‌که از تاریخ با شکوه اسلامی آگاه است و می‌داند که تحت حاکمیت اسلام، زنان مسلمان در امور اشتراک سیاسی، مدیریت امور اقتصادی، فعالیت‌های اجتماعی و تحصیلات عالی از ستاره‌شناسی تا طبابت،‌ بیشتر از همه در وقار و امنیت نسبت به زنان به اصطلاح آزادی غربی، به سطح بلند رسیده بودند. در طول تاریخ اسلام، قوانین شریعت از حقوق زنان مسلمان به عنوان دختر، خانم و مادر حفاظت کرده است و دولت خلافت آن‌ها را منحیث افتخار دولت توصیف کرده که عزت و وقار آن‌ها به هیچ قیمت آسیب پذیر نبود.

بنابر این، برای دست یافتن به آزادی واقعی، زنان سعودی باید راه زنان صحابۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم را در مبارزه برای تأسیس دوباره‌ی دولت واقعی اسلامی تحت پرچم خلافت راشده، پیروی کنند و تمام مفاهیم دروغین آزادی را دور بیندازند.

نویسنده: فهمیده بنت ودود

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: انتخاب "اخف الضررین (آن‌چه که میان دو چیز زیان کم‌تری داشته باشد)؟"

چکیده مصاحبۀ استاد احمد الصوفی(ابو نزار الشامی) از ولایه لبنان با تلویزیون الواقیه تحت عنوان "شبهات توجیهی برای توجیه انتخابات مجلس نمایندگان و ارتباط دادن آن با اسلام".
یک شنبه، 14 رجب 1439هـ/ 01 اپریل 2018م

ادامه مطلب...

(ترجمه)

اگرچه عربستان سعودی پس از به قدرت رسیدن شاه سلمان، به شدت در حال سقوط در دامن امریکاست و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، پیوسته در حال پاک سازی اردو، دفاع ملی و کاخ سلطنت این کشور از وجود عناصر وابسته به انگلیس است، اما روابط دیرین، عمیق و ریشه‌دار سعودی با انگلیس در تمام عرصه‌های زنده‌گی، به حاشیه زدن نقش انگلیس در عربستان سعودی را بسیار دشوار نموده، چه رسد به پایان دادن به این نقش؛ به ویژه با توجه به این‌که عربستان سعودی توسط مجموعه دولت‌های کوچک خلیج احاطه شده-که با انگلیس روابط و وابسته‌گی‌های سیاسی قوی و دیرین دارند و این دولت‌های کوچک به دلیل اشتراک در شورای همکاری‌های خلیج، بالای سیاست‌های سعودی تأثیر مستقیم دارند؛ شورایی‌که انگلیس آن را به وجود آورد تا توسط آن نفوذ خویش را در منطقه حفظ نماید.

اگر به بُعد دیگری از فشارهای سیاسی انگلیس بالای عربستان سعودی اشاره کنیم، که همانا ناکامی سعودی و امریکا در حل بحران یمن و نیاز شدید این دو به نقش انگلیس در کمک به بیرون‌رفت از این بحران می‌باشد، می‌توان گفت که یکی از اهداف مهم و اساسی سفر محمد بن سلمان به انگلیس، درخواست کمک از این کشور برای تلاش در جهت پایان دادن به بن‌بستی است که سعودی در یمن گیر و با آن مواجه شده، یعنی بن سلمان از انگلیس می‌خواهد با سعودی و امریکا معامله نموده و کمک کند تا بحران یمن پایان یابد. به همین دلیل بود که سفر سه روزۀ بن سلمان به انگلیس، در تمام سطوح و عرصه‌ها بسیار برجسته و دارای اهمیت فراوانی تلقی گردید، چنان‌چه توافقنامه‌های هنگفتی در عرصه‌های گوناگون و به ارزش 100 میلیارد دالر امریکایی، میان طرفین به امضاء رسید.

ترزامی نخست وزیر انگلیس به اهمیت این سفر تأکید نموده گفت: «این سفر نقطه‌ای عطفی در تقویت روابط دو جانبۀ ما خواهد بود.» بن سلمان نیز روابط خاص میان سعودی و انگلیس را که بیشتر از 100 سال سابقه دارد، این‌گونه توصیف نمود: «بدون شک رابطۀ عربستان و بریتانیا یک رابطۀ تاریخی بوده و به زمان تأسیس حکومت شاهی سعودی برمی‌گردد. هم‌چنین ما منافع مشترکی داریم که به روزهای نخست روابط میان دو کشور برمی‌گردد و در حال حاضر روابط ما با بریتانیا بسیار گسترده و عظیم است.» وی تأکید نمود: «در روند چشم‌اندازی‌که تا سال 2030م برای عربستان سعودی در نظر گرفته‌ایم، لندن فرصت‌های بزرگی خواهد داشت.»

ترزامی نخست وزیر انگلیس نیز از جانب خود از روابط اقتصادی موجود میان دو کشور به نیکوئی یاد نموده گفت: «روابط مشترک میان ریاض و لندن، هزاران فرصت کاری را در بریتانیا فراهم آورده و فرصت‌های بزرگی را برای شرکت‌های بریتانیا در سعودی باز می‌کند، که باعث خواهد شد کشورهای مان شکوفاتر گردد.» بوریس جان سون وزیر خارجۀ انگلیس نیز در اظهاراتی در همین زمینه گفت: «این سفر فرصتی برای استحکام بیشتر روابط ما با عربستان سعودی خواهد بود. ده‌هاهزار فرصت کاری در بریتانیا وابسته به صادراتی است که ما به سعودی داریم؛ صادراتی‌که در سال 2016م به 6.2 میلیارد پوند رسید که این رقم از سال 2010م تا کنون 41 درصد افزایش را نشان می‌دهد.

تبادل کالا میان انگلیس و عربستان سعودی در پنج سال گذشته به 2.3 ملیارد پوند استرلین رسید و در سال 2016م حجم تجارت کالا و خدمات به 9 میلیارد پوند رسید. هم‌چنین لازم به ذکر است که عربستان سعودی از سال 2010م تا کنون سومین بازار بزرگ برای صادرات انگلیس تلقی می‌گردد و انگلیس پس از امریکا، دومین سرمایه‌گذار بزرگ بیرونی در سعودی تلقی می‌گردد. در حدود 300 پروژۀ مشترک انگلیس-سعودی عملاً فعالیت داشته و نرخ مجموعی سرمایه‌گذاری‌های دو جانبه به 17.5 میلیارد دالر امریکایی می‌رسد. اقتصاد مهم‌ترین محرک روابط سعودی و انگلیس به شمار می‌رود، چنان‌چه میزان تبادل تجاری میان دو دولت به بیش از 17 میلیارد ریال سعودی می‌رسد و شمار جوازهای سرمایه‌گذاری انگلیس در سعودی به 374 جواز و به مبلغ 3.4 میلیارد دالر امریکایی می‌رسد.

در پایان این سفر، از راه‌اندازی "مشارکت استراتیژیک" میان دو طرف خبر داده شد که به عنوان ابزاری اساسی در گفتگوی منسجم به منظور استحکام تمام عرصه‌های روابط دوجانبه، به شمول عرصه‌های اقتصادی، دفاع، امنیت، کمک‌های انسانی و موارد اقلیمی و بین‌المللی، از آن نام برده می‌شود. دو طرف توافق نمودند که به منظور تحقق این مشارکت استراتیژیک و پیگیری آن، نقشۀ عملی را در دیدارهای دیگری در جریان سال 2018م طرح و تعقیب نمایند. سعودی و انگلیس در این سفر اعلان نمودند که به منظور تحقق آن‌چه‌که "چشم‌انداز 2030" نامیده شده، مشارکت درازمدتی را در عرصه‌های گوناگون، به شمول: ارزیابی فرصت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دوجانبه با انگلیس از طرف صندق سرمایه‌گذاری‌های عامه، تجارت بینابین دو کشور و موارد خاص انگلیس در خصوص اولویت بخشیدن به چشم‌انداز 2030م از جمله: تعلیم و تدریب، مهارت‌ها، خدمات مالی و سرمایه‌گذاری، فرهنگ و سرگرمی، خدمات بهداشتی و علوم زنده‌گی، تکنالوژی و انرژی بازیافتی و صنعت دفاع دنبال خواهند نمود.

در عین حال، یادداشت تفاهمی در خصوص فعالیت مشترک دو دولت در مورد گسترش مناهج تعلیمی و تقویت توانایی‌های دفاعی نیز به امضاء رسید و انگلیس به هدف کمک به چشم‌انداز 2030 سعودی، انتونی سیلدون را در بخش تعلیم و مایک ریتشارد را در بخش صحت به عنوان نماینده‌های خاص خود در این چشم‌انداز تعیین نمود. هم‌چنین، دو طرف در خصوص فروش 48 فروند طیارۀ جنگی تایفون از طرف انگلیس برای سعودی، توافق نمودند.

خطرناک‌ترین موردی‌که دو طرف در زمینۀ امنیتی بالای آن توافق نمودند، این بود که قرار شد سعودی معلومات جاسوسی را به گونۀ "خام" و در مورد هرچیزی و هرکسی و هرحادثه‌ای که حکومت سعودی به دست می‌آورد، قبل از آن‌که آن را تحلیل، دسته بندی و یا فیلتر نماید ،در اختیار انگلیس بگذارد.

بدون شک، تنها مطرح نمودن و صحبت کردن در مورد چنین روابط خاص و مهمی و مرور کردن میزان سهم و دخالت انگلیس در تمام عرصه‌های زنده‌گی سعودی، که در این سفر صورت گرفت، خود به وضوح دلالتی بر این دارد که به حاشیه‌زدن نفوذ انگلیس در عربستان سعودی به صورت نهائی، کاری است بسی دشوار. دلالت دیگر این واقعیت این است: دولت سعودی که به صورت کامل به غرب وابسته است و از زمان تأسیس آن توسط انگلیس همواره مزدور انگلیس و امریکا بوده، این دولت هنوز تابع و وابسته به نفوذ امریکا و انگلیس می‌باشد و این وابسته‌گی تا زمانی‌که این دولت برپا باشد، هم‌چنان ادامه خواهد داشت و رقابت میان انگلیس و امریکا بر سر این "گاو شیرده" بدون یک‌طرفه شدن آن به نفع یک جهت، هم‌چنان جریان پیدا خواهد نمود.

مطمئناً نفوذ امریکا و انگلیس در عربستان سعودی به صورت کامل پایان نخواهد یافت، مگر با زوال و نابودی حاکمیت آل سعود و این حاکمیت باطل نیز پایان نخواهد یافت، مگر با برپائی دولت واقعی اسلامی؛ دولت خلافت راشده برمنهج نبوت، که پایه‌های آن بر ویرانه‌های این دولت دروغین، سست بنیاد و ساخته و پرداختۀ دست استعمارگران، بناء خواهد یافت.

نویسنده: ابو حمزه خطوانی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه