- مطابق
در سوریه روسیه گیر مانده یا امریکا؟
(ترجمه)
بهتاریخ 22 اگست 2018م بولتون مشاور امنیت ملی امریکا گفت: «من با همتای روسی خود، پاتروشف، در ژنیو دیدار خواهم کرد.» وی همچنان افزود: «منافع روسیه با منافع ایران یکسان نیست. بنابر این، روشن است که ما با وی در مورد نقشیکه روسیه میتواند در آینده بازی کند، صحبت خواهیم کرد و دیده خواهد شد که ما و دیگران در ارتباط بهراهحل درگیریهای سوریه بر چه توافق خواهیم رسید؛ اما تنها پیششرط این توافق خروج تمام نیروهای ایرانی از سوریه می باشد. ...واشنگتن در مذاکرات خود با مسکو میتواند روسیهرا هرگونه که بخواهد، تحت فشار قراردهد؛ چون روسیه در حالحاضر در سوریه گیرمانده است.»
امریکا از وضعیت روسها در سوریه پرده برداشته و میخواهد بر روسها نقش دیگری بدهد. روسیه زمانی در این باطلاقیکه اکنون در آن گیرمانده، قدم خواهد گذاشت که پوتین رئيسجمهور این کشور بهتاریخ 29 سپتمبر 2015م با اوباما، همتای امریکایی خود، ملاقات کرد و حاضر شد که برای نجات مزدور امریکا-بشار اسد- و جلوگیری از سقوط نظام آن وارد میدان شود. روسیه بهتاریخ 17 مارچ 20118م اعلام کرد که چند ماهی بیش در سوریه باقی نخواهند ماند، چنانچه پوتین گفت: «روسیه اهداف اساسی را بر آورده نموده و بهزودی بخش عمدهای از نیروهای خودرا در طول دو یا سه روز از سوریه بیرون میکند. عملیات نظامی در سوریه که بهتاریخ 30 سپتمبر 2018م آغاز گردید، 33 میلیارد روبل(425 میلیون یورو) هزینه برداشته است.»
اما امریکا به وعدهی هماهنگیهای نظامی، اطلاعدهی ازمواردیکه بهروسها صدمه وارد میکند و به وعدهی جلوگیری از رسیدن سلاحهای سنگین برای مخالفان روسها را تشویق به ماندن نمود؛ چون روسها در آن زمان تشویش گیرماندن و خسارات زیاد را داشتند تا اینکه در جنگ حلب در تنگنا قرار گرفت و امریکا مزدورش-اردوغان- را بهکمک آنها فرستاد و خواست که به وسیلهی عملیات سپر فرات، دسیسهی امریکا را تطبیق نماید. اردوغان بهتاریخ 8 سپتمبر 2016م با پوتین ملاقات کرده و در مورد خروج انقلابیون از حلب و تحویل آنها بهروسیه توافق نموده و چنین خیانت بزرگی را مرتکب شد.
بدینوسیله امریکا خود برتری و تکبرش را برای روسها آشکار نمود و روسیه با همان حجمیکه دارد، بازهم تحتفشار است؛ در مقابل چشمانشان مواضع نظام را مورد حملات خود قرار داد و واضح ساخت که برگهی فشار در دست او بوده و روسها بدون کمک و همکاریهای امریکا هیچ چیزی را تحت کنترول ندارند. در حال حاضر روسها از این شکایت دارند که امریکا نسبت به دستیابی بهراهحل نهایی در سوریه بیتفاوت است. امریکا میگوید که روسها در سوریه گیرماندهاست و اگر ما در مورد موضوع ادلب توافقی را قبول نکنیم، روسها قادر نخواهند بود که به سمت سوریه یک قدم هم بر دارند و این چیزی میباشد که نقش جدید روسها را بهآنها مشخص میسازد. روسها بهخوبی میدانند؛ اگر دسیسههای امریکا و مزدورانش در ترکیه، عربستان سعودی و رهبران جناحهاییکه تحت تأثیر حامیان خود قرار دارند، نمی بود، روسیه هرگز در حلب، جنوب ادلب و غوطه بهپیروزی نمیرسید. به همین دلیل است که بولتون گفت: «هیچ تفاهم امریکایی و روسی در خصوص عملیات نظامی ادلب وجود ندارد.»
روسها برای سرعت بخشیدن به حل و فصل قضیهی سوریه عجله دارند تا بهموضوع ادلب پایان داده و آن را در سیطرهی نظام در آورند؛ اما برعکس امریکا چنین قصدی ندارد، چراکه آنها به فکر راهحل نهایی میباشند؛ چون اگر در حالحاضر ادلب تحت کنترول نظام در آید، دیگر امریکا نمیتواند بهعنوان حرم فشار برای تأسیس نظام جدیدیکه قادر بهخاموش کردن تمام شعلهی انقلاب باشد و از مخالفان استفاده کند؛ بلکه درین صورت در مقابل چشمان همه، پردهای عورت امریکا و غلامانش(اردوغان و آلسعود) را دریده است. اگر در حالحاضر نظام بر ادلب تسلط یابد، تأسیس نظام جدید بسیار مشکلساز بوده، خشم مردم سوریه بر انگیخته شده و این بار با شدت بیشتر شعلههای انقلاب فوران میکند و امریکا با درسهاییکه از این انقلاب گرفته، در مورد چنین موضوعی بیتوجه نخواهد بود.
پس از نشست این دو مشاور، بولتون گفت: «مذاکراتاش با پاتروشف مسائل مختلف منطقهای را در بر میگرفت که بسیاری از آنها از جمله که او باهمتای روسی خود در مورد مسئلهی حضور نیروهای ایران در سوریه بحث و گفتگو داشته است، لازم به ذکر نیست؛ چون واشنگتن قصد خروج آنها را از سوریه دارد.» وی افزود: «من بهاین باورم که رئیسجمهور روسیه با ما در این زمینه بپیوندد.»
از حضور و یا عدمحضور نیرویهای ایرانی در سوریه که نیروهای امریکایی اجازه داد هفت سال در سوریه فعالیت داشته و در آنجا چیزی بیشتر از سهمیهی لاشخورها برخوردار نبود، از آنها و شیعههای متعصب آنجا استفاده نمود و هیچگاه خواستار بیرونرفت آنها نشد؛ مسئلهای که امریکا بهمطرحکردن و قرار دادن آن بهعنوان موضوع مذاکرات همرای روسها میخواهد آن را اساسیترین موضوع بحث قضایای سوریه گردانیده و آن را بهحیث تقاضای اصلی مردم سوریه تبدیل نماید. امریکا میخواهد مردم سوریه را فریب داده تا از سقوط نظام دست برداشته و خواستار آزادی خود از اشغال شوند و از آنان کسانی بسازد که در عوض سرنگون ساختن، نظام را در آغوش گرفته و بهنقطهی صفر بر گردانند. بنابر این، بههمین سادگی امریکا در حال فریبدادن مردم سوریه است.
یک مقام رسمی امریکایی اعلام میکند که روسها با خروج ایران از سوریه مخالفت نمیکنند. سپس درخواستهای خروج روسها از سوریه از راه میرسد و نیز مطرح کردن موضوع گیرماندن روسها در سوریه، خود بهنوعی برگهی فشار برای روسها میباشد؛ چون ان به این معنی است که آنها میخواهند از سوریه خارج شوند، اما بدلیل مخمصهای که دارند، نمیتوانند. بناءً این باعث عکسالعمل روسها شده و در آینده از سوریه خارج میشوند؛ آنوقت است که سوریه از اشغال روسیه نیز آزاد شده و نظام ادعاء میکند که او از روسها خواسته بود که مداخله کنند و همانگونه اکنون او آنها را نیز بیرون نموده است.
بیسکوف سخنگوی ریاستجمهوری روسیه در رد اظهارات بولتون گفت: «اعلام اینکه روسیه در سوریه گیرمانده است، درست نیست. شنیدن چنین اظهارات از مسئولین امریکایی بسیار عجیب و غریب است؛ چون سربازان امریکایی نیز در سوریه میباشند.» یعنی این سخنگو بهنوعی میگوید که امریکاییها نیز مانند آنها در سوریه گیرمانده اند. رئيسجمهور امريكا بارها خواستهاش را بهخروج از سوريه مطرح نموده است، اما غلامانش-آلسعود- از او خواستند که خارج نشود و امریکا نیز در عوض از آنها هزینهی خودرا در خواست نمود و اینها نیز درین اواخر تحت نام بازسازی سوریه اعلام کردند که 100 میلیارد دالر برای ارتش امریکا پرداخت خواهند کرد. اگر امریکاییها در آینده از سوریه خارج شوند، این کار فقط در صورت خروج نیروهای روس خواهد بود. همهی اینها در صورتی ممکن خواهد بود که بر نظام اعتماد شده و دیگر امکان کدام اقدام جدیدی علیه آن وجود نداشته باشد.
امریکاییها نشان میدهند که آنها جنگ ادلب را نیز مانند جنگهای گذشته تحت کنترول دارند و آنهاست که پیشرفت یا توقف روسها و نظام را در دست دارند. بولتون گفت: «نگاه کردن به گزینهی نظامی برای ما بسیار نگران کننده است. میخواهیم برای اسد روشن سازیم که ما بدون هیچ شکی خواستار عدم استفاده از هرنوع سلاح شیمیایی و بیولوژیکی میباشیم، در حالیکه هیچ اقدام نظامی اضافی در ادلب وجود ندارد. اگر اندک استفادهی از هرنوع سلاح شیمیایی و بیولوژیکی در ادلب صورت گیرد، امریکا به شدت پاسخاش را خواهد داد.» وزیر امور خارجهی ترکیه بهتاریخ 24 اگست 2018م در مسکو گفته است: «راهحل نظامی فاجعهای را بهبار خواهد آورد که تنها در ادلب خلاصه نخواهد شد، بلکه برای آیندهی سوریه نیز خطرناک خواهد بود.» وی به این اظهاراتش زمانی پرداخت که او همراه با وزیر دفاع و رئیس سازمان اطلاعات ترکیه در حال آماده شدن برای دیدار با پوتین بود، چیزیکه نشانگر اهمیت بیشتر این موضوع میباشد، زیرا ترکیه کفیل امریکا برای ارتباط و تعامل با روسها میباشد.
روسها برای ایجاد یک راهحل و نجات یافتن از این باطلاق بسیار عجله دارند، اما امریکا و غلامانش صبر میکنند تا ببینند که اوضاع چهگونه پیش میرود تا راه پیدا کنند و برای اینکه مردم را متقاعد کنند که آنهارا فریب نداده، به نظام ایشان را نفروخته اند و بهدروغ میخواهند طوری وانمود کنند که گویا به صلاح آنها میاندیشند، در حالیکه مدتها است مردم سوریه واقعیت توطئههای امریکا و غلامانش: حاکمان سعودی، اردوغان و وابستگانشان را درک نمودهاند.
هوشیاریکامل مردم مهمترین چیز آنها میباشد تا اینکه در زمان سقوط نظام سیکولر، با بصیرت کامل بتوانند توطئههای امریکا و کشورهای منطقه را علیهشان ببینند. اگر به کمک امریکا و غلامانش نظام سقوط کند، مردم سوریه به اتباعی مانند اهل کوسوفا تبدیل شده و پس از آن فاجعهی بزرگتری دامنگیر آنها خواهد شد. یک نظام سیکولر تحتنام اسلام و مسلمانان بر آنها مسلط خواهد شد، چنانچه گروههایی را میبینیم که در حالحاضر تحت تأثیر قرار گرفته و میخواهند این طرح خبیثانهای را که ریشههای تسلط کفر برمردم سوریه محکم میسازد، بپذیرند؛ لیکن الله سبحانه وتعالی پرده از چهرهی آنها برداشته و آنها را بر همگان افشاء نمود. الله سبحانه وتعالی مکر خائنان را در هر سطحیکه باشد، خنثی کرده و بندگان مخلصاش را نصرت میدهد تا دین خویش را در چوکات خلافت اسلامی برمنهج نبوت در روی زمین حاکم گردانند؛ چیزیکه بهزودی به اذن و ارادهی الله سبحانه وتعالی شاهد آن خواهیم بود.
برگرفته از جریدهی الرایه
نویسنده: أسعد منصور