جمعه, ۲۰ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
نهاد دولت‌های حاشیۀ بحر سرخ؛ پروژۀ امریکایی ‌برای ایجاد یک تشکل مزدور
بسم الله الرحمن الرحيم

نهاد دولت‌های حاشیۀ بحر سرخ؛ پروژۀ امریکایی ‌برای ایجاد یک تشکل مزدور

(ترجمه)

عربستان سعودی ‌به تاریخ 12دسمبر 2018م طرحی را ارائه داشت که به ایجاد آنچه را نهاد دولت‌های ‌بحر سرخ و خلیج عدن می‌نامند،  فراخوان می‌داد. این نهاد از هفت کشور ساحلی ‌بحر سرخ و یا نزدیک به آن تشکیل شده است؛ از جمله: عربستان سعودی، مصر، اردن، سودان، یمن، جیبوتی و سومالیا. اهداف این پروژه-با توجه به بیانیۀ پایانی نشست وزرای این هفت کشور، که در ریاض، پایتخت عربستان برگزار شده بود- این موارد عنوان شده است: ایجاد همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، محیط زیستی و امنیتی حوزۀ بحر سرخ و خلیج عدن و هم‌چنان جلوگیری از هرنوع قوت خارجیی‌که خواسته باشند کدام نقش منفی را در این منطقۀ استراتیژیک بازی نمایند، برای تحقق ثبات منطقه‌ای و بین المللی.

مقدمات راه‌اندازی این پروژه سال گذشته در مصر، در 11 و 12 دسمبر 2017م در نظرگرفته شده بود؛ هنگامی‌که هیئت‌های از این هفت کشور به قاهره آمدند و جلسۀ مقدماتی را تشکیل داده و در آن سر احتمال راه‌اندازی این پروژه با هم گفتگو نمودند.

از طریق بحر سرخ و خلیج عدن 13 درصد از کل تجارت جهان، نزدیک به 2.4 تریلیون دالر عبور می‌کند. این بحر آبراه‌های مدیترانه و اقیانوس هند را متصل می‌کند و همان‌طور از طریق کانال سویز و تنگۀ عدن-کوتاه‌ترین، کم‌هزینه‌ترین و سریع‌ترین مسیر دریایی- این  بحر، اروپا، آسیا و افریقا را باهم متصل می‌سازد. این منطقه علاوه بر موقعیت استراتیژیک آن، در زمینۀ تسلط نظامی‌بالای مهم‌ترین سواحل قاره‌ای، بدون شک نیز یکی از جمله مهم‌ترین بندرهای تسلط بالای تجارت جهانی و کشتی‌رانی جهانی به شمار می‌‌رود.

از جمله دولت‌های حاشیۀ بحر سرخ و یا نزدیک به آن، "اریتره" که دارای جزیره‌ای در بحر سرخ بوده و خطی به مساحت 1150 کیلومتری از سواحل افریقایی بحر سرخ را دارا می‌باشد، "اتیوپی" که دارای  کدام گذرگاه در یایی نبوده، بلکه از نظر تعداد جمعیت و نفوذ در شاخ افریقا بزرگ‌ترین دولت محسوب می‌شود و همان‌طور "دولت یهودی" در این تشکل شرکت ننموده اند.

روشن است که این تشکل هفت‌بعدی یک پروژۀ امریکایی می‌باشد، مهم‌ترین دولت‌های مؤسس و تأمین کننده‌ای‌ بودجۀ این پروژه، دولت‌های وابسته به امریکا می‌باشند؛ مانند عربستان سعودی، مصر، سودان و سومالیا که تحت تسلط بیشتر امریکا قرار دارد و هم‌چنین یمن؛ اگرچه حکومت آن وابسته به انگلیس است، از طرف دیگر مخلص و فرمانبردار عربستان سعودی می‌باشد. همان گونه اردن هرچند که وابسته به انگلیس است و جیبوتی هرچند که وابسته به فرانسه است، هردو از ورود به این تشکل امریکایی سود می‌برند. این از لحاظ وابستگی دولت‌های فعال در این تشکل به امریکا می‌باشد؛ اما از نظر این‌که این یک ایدۀ امریکایی است، دو مورد ذیل را به عنوان دلیل یاد آور می‌شویم:

اول) ادارۀ حکومت ترامپ چندین‌بار به ایجاد تشکلات نظامی و امنیتی مانند تشکیل ناتوی عربی در برابر آنچه را که از روی فریب‌خوردگی دشمن منطقه تصور می‌کنند؛ مانند ایران، از دولت‌های منطقه دعوت به عمل آورده است.

دوم) دولت امریکا چندین‌بار از عربستان سعودی و دولت‌های توانمند منطقه خواستار پرداخت کمک‌های مالی و حمایت از ایجاد این تشکل شده است تا پس از آن عربستان سعودی و دولت‌های منطقه برای تأمین منافع امریکا و به هدایت آن، به تمویل این پروژه پرداخته و سلاح‌های ‌بیشتری را از امریکا خریداری نمایند.

اهداف دیگری‌‌که امریکا از ایجاد این تشکل دارد:

1. این‌که ایران به عنوان دشمن اصلی دولت‌های عربی در نظر گرفته شود، نه دولت یهودی تا پس از آن این رژیم را پذیرفته و وجودش را در قلب منطقه‌ای عربی و اسلامی هضم نمایند.

2. فراهم شدن مقدمات راه‌اندازی سیلی از اقدامات عادی‌سازی روابط جدید با دولت یهود، مقدماتی‌ برای ‌به رسمیت شناختن آن، به بهانه‌ای اشتراک با دولت‌های عضو این تشکل در حاشیۀ بحر سرخ و به بهانه‌ای نزدیکی آن به پروژه‌های‌ بزرگ گردشگری عربستان سعودی؛ چون شهرک "نیوم"، که راه‌اندازی آن با هزینه‌های افسانه‌ای در سال گذشته اعلام گردید.

3. جمع کردن پایگاه‌های نظامی فرانسوی و چینی از جیبوتی و تبدیل بحر سرخ به دریاچه‌ای کاملاً امریکایی، از طریق به حداقل رساندن فعالیت‎های این پایگاه‌ها، به دلیل عضویت داوطلبانۀ جیبوتی و یا عضویت با اکراه آن در این تشکل امریکایی.

اما در خصوص ایتیوپیا و اریتریا نباید این را ناگفته گذاشت که این دو دولت در حالی‌که وابسته به امریکا می‌باشند، امریکا مانند انگلیس این دو دولت را غیرعربی و غیرمسلمان می‌شمارد، بنابر این عضویت آن‌ها را در تشکلی‌‌که اعضای آن آمیخته با ملیت‌های عربی و مسلمان است، سازگار نمی‌داند. امریکا دوری و فاصله‌ای این دو دولت را به طور کلی از اعراب و مسلمانان‌ها ترجیح می‌دهد.

علاوه بر این، اریتریا دارای ‌برخی از جزایر کوچکی می‌باشد که در بحر سرخ با ترکیه، قطر، دولت یهود و امارات‌عربی همسایگی دارد، لذا با طبیعت این تشکل سازگار نمی‌باشد. همان‌طور اتیوپیا، که در حمایت از حوثی‌‌های یمن برای خدمت به پروژه‌های امریکایی، با ایران همکاری داشته و عربستان سعودی آن را به بودن مرکزی‌ برای ایران در منطقه متهم می‌نماید، واقعیت آن با واقعیت این تشکل نیز همخوانی ندارد؛ واقعیتی‌که بیشتر تحت خطاب عربستان سعودی‌ که ضد ایران است، قرار دارد تا دیگر اعضای تشکل.

نتیجه گیری: این تشکل مزدور یک پروژۀ امریکایی می‌باشد که هدف آن متمرکزساختن نفوذ امریکا در بحر سرخ از طریق پرکردن این خلاء جیوپولیتیک منطقۀ بحر سرخ به وسیلۀ دولت‌های وابسته به امریکا است. بدین وسیله دولت‌های منطقه در میان خود برای ‌بیرون راندن و یاضعیف ساختن هرگونه نفوذ غیرامریکایی در منطقه آرایشی را ایجاد می‌کنند. این دولت‌ها با تمام توان خود به نمایندگی از امریکا در گسترش تسلط آن در منطقه تلاش نموده و به هزینۀ مسلمان‌ها قدرت امریکا را افزایش می‌دهند. مسلمان‌ها را از دشمن واقعی آن‌ها منحرف ساخته ملیت‌های اسلامی را به دشمنان قسم‌خورده تقسیم می‌کند؛ تفرقه میان امت را بیشتر دامن زده، شوکت امت را درهم کوبیده توان و انرژی امت را از آن می‌گیرد و سرمایه‌های امت را به باد داده آن‌ها را به چیزی‌که برای‌شان هیچ سودی ندارد، مصروف می‌سازد.

تنها راه نجات امت آمیخته شدن این دولت‌ها در دولت واحد اسلام می‌باشد و بس؛ دولتی‌که تسلط اسلامی را برحوزۀ بحر سرخ به عنوان یک حوضۀ کاملاً اسلامی و دریاچۀ کاملاً اسلامی فراهم خواهد کرد؛ دریاچه‌ای‌که هیچ جایی ‌برای امریکا و دیگر کشورهای خائن در آن نبوده و تمام سواحل، بنادر، جزایر و آبراه‌های آن ملکیت امت اسلامی خواهد بود.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: أبوحمزة الخطوانی

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه