- مطابق
مسلمانان در سه چیز شریک اند
(ترجمه)
«عَنْ رَجُلٍ، مِنَ الْمُهَاجِرِينَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: غَزَوْتُ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ثَلَاثًا أَسْمَعُهُ، يَقُولُ: "الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ: فِي الْكَلَإِ، وَالْمَاءِ، وَالنَّارِ» (سنن أبی داود، 3/ 278؛ کتاب البیوع، ابواب الإجاره، باب فی منع الماء حدیث 3477)
ترجمه: در سنن ابوداود از شخص صحابی انصاری [رضی الله عنه] روایت است که گفت: در سه غزوه با رسول الله صلی الله علیه وسلم شرکت داشتم، پس شنيدم که میفرمود: مسلمانان در سه چيز شريک اند: چراگاه، آب و آتش.
توضیح حدیث
صاحب عون المعبود گفته: «مراد از "فِي الْمَاء" آبهای طبیعی است که بدون تلاش و کوشش افراد به دست آمده باشد؛ مانند: آبهای کانالها، چاهها و... نه آن آبهاییکه از طرف افراد در ظروف یا حوضها وجویچههای کوچک جداشده و از نهرها نگهبانی میشوند.» و نیز "وَالْكَلَأ" به فتحه،کاف و لام بعد آن همزه مقصوره عبارت از گیاهی است که خود تازه شده میروید و در نهایت خشک میشود. امام خطابی میگوید: «مراد از "الْكَلَأ" آن گیاهی که در زمینهای موات میروید و مردم از آن منحیث چراگاه استفاده میکنند، مختص به هیچ یک نبوده که مانع غیرش شود.» و هدف از "وَالنَّار" اشتراک در آتش است؛ یعنی از روشنائی و استفاده از نور آن هیچکس منع نشود، لیکن مؤظف و افروزنده آن میتواند از گرفتن قوغ یا قسمتی از آن منع کند؛ چون این کار به محو شدن و خاموشی آن منجر میشود.
بعضی گفته اند: مراداز آتش، سنگهای است که آتش افروز اند و هرگاه درزمینهای موات قرار داشته باشند، هیچ احدی از استفاده آن منع نشود. علامه شوکانی در نیل الاوتار گفته است: «بدان که احادیث این باب درکل چنین آگاهی میدهد که دلالت براشتراک مطلق درامور سه گانه دارد؛ هیچ چیز از آن خارج نیست؛ مگر که دلیلیکه آن را از عمومیتش خاص بسازد؛ مثل احادیث فیصله کن که میفرماید:
«لَا يَحِلُّ مَالُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلَّا بِطِيبِ نَفْسٍ مِنْهُ» (رواه البیهقی فی شعب الإيمان، 7/ 346)
ترجمه: مال مسلمان برای ديگری حلال نيست؛ مگر به رضای خاطر و طيب نفس او.
زیرا اینها با آن که عام میباشند؛ ولی بعد از ثبوت مال و ثبوت آن در امور سه گانه صلاحیت استدلال برآنها محل نزاع میباشد. لذا موضوع ملکیت یک مسئله مهم در حیات بشری میباشد و آن از جمله ضرورتهای حیاتی است، پس انسان نمیتواند احتیاجات حیاتی و یا غرائز خود را بدون وسائل اشباع کننده اشباع و مرفوع بسازد. بناءً انسان سعی میکند تا هر آن چه را که احتیاج و اشتهاء دارد، تهیه کند. مال چیزی است که انسانها در نگهداری آن اشتیاق دارند؛ بلکه بخاطر بدست آوردن و در ملکیت خود شامل ساختن آن میکوشند... لذا شارع احکامی را روان نموده است تا تحصیل مال را برای انسان تنظیم کند، مشاکل و مخالفتهایی را که در موقع تلاش بدست آوردن ملکیت پیش میشود بردارد... لذا شریعت ملکیت را نظر به ضرورتهای فردی و جمعی انسان به سه دسته تقسیم نموده است: ملکیت فردی، ملکیت عامه و ملکیت دولت.
در این حدیث مبارک رسول کریم صلی الله علیه وسلم یک نوع از ملکیت را که ملکیت عامه میباشد، برای ما معرفی نموده است، و مفهوم ملکیت عامه در یک چیز آنست که تمام مردم در تصرف آن چیز مشترک باشند. بناءً هریک از این افراد حق دارند که از آن نفع بگیرند؛ زیرا مختص به یک فرد نمیباشد و فرد حق ندارد دیگران را از منفعت گرفتن آن منع کند و از جمله چیزهاییکه شرع آن را ملکیت عامه قرار داده است، چنان چه در حدیث فوق بیان نمود که عبارت از آب، چراگاه و آتش میباشد.
الله عزیز که این اشیاء را ملکیت عامه قرار داده و تصرف از جانب افراد را در آن منع کرده است، این بخاطری است که همه انسانها به آن حاجت دارند؛ لذا اینها از آن نیازمندیهای است که جماعتها ابداً از آن بینیاز بوده نمیتوانند و آن چیزی است که هرگاه از انسانها دور باشد، مردم بخاطر قحط و انعدام این آب و چراگاه، قریهها وشهرهای شان را ترک میکنند و به خاطر این ضرورت حیاتی به شهرهای دیگری متفرق میشوند.
بدین اساس الله متعال از مهمترین تصرفات دولت کنترول ملکیات عامه و اداره آن را دانسته است و دولت را مؤظف دانسته تا این ملکیت عامه را برای انتفاع همه مردم قرار داده و افراد را از سیطره و حاکمیت بر آن بخاطر حفظ حقوق عامه مردم و حفظ و استقرار حقوق مجتمع مسلمین و اطمینان افراد آن منع کند.نآن«آ
والسـلام علی من تبع الهدی