- مطابق
نرخ گذاری
(ترجمه)
در سنن ترمذی از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که مردم به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفتند قيمتها بالا رفته است؛ برای ما قيمت و نرخ تعيين کن. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموند:
«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُسَعِّرُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ الرَّازِقُ، وَإِنِّي لَأَرْجُو أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنْكُمْ يُطَالِبُنِي بِمَظْلَمَةٍ فِي دَمٍ وَلَا مَالٍ». قَالَ أَبُو عِيسَى هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ.
ترجمه: همانا الله تعيين کننده نرخ و قيمت است، کاهش دهنده و افزایش دهندۀ رزق و روزی افراد و روزی دهنده آنهاست، اما من اميدوارم که الله را درحالی ملاقات کنم که کسی از شما در پی دادخواهی در مورد خون يا مالی از من نباشد.
ابوعیسی گفته است: این حدیث حسن صحیح است.
در تحفة الأحوذی آمده است: عبارت "غلا السِّعْرُ" با کسر سین در فارسی به معنای نرخ و "غلا السِّعْرُ" به معنای اینکه نرخها بالا رفته است. عبارت "سَعِّرْ لَنَا" اشاره به درخواست تسعیر(تعیین نرخ) دارد که به معنی این است که سلطان یا نمایندگانش یا هر کسی که مسئول امور مسلمانان است، به اهل بازار دستور دهد که کالاهای خود را فقط به قیمت معین بفروشند و از افزایش یا کاهش قیمت جلوگیری کند.
عبارت "إن الله هو المسعر" با تشدید "عین" شکسته، در کتاب النهایة گفته شده که الله سبحانه وتعالی است که قیمتها را پایین و بالا میبرد. بنابراین، هیچکس حق ندارد در این موضوع اعتراضی داشته باشد. به همین دلیل تسعیر مجاز نیست.
عبارت "القابض الباسط" به معنی کسی است که روزی را بر حسب اراده خود بر هر کس که بخواهد تنگ و یا فراخ میکند. عبارت "ولیس أحد منکم یطلبنی بمظلمة" "در کتاب المجمع گفته شده است که مصدر کلمه "ظَلَمَ" و نام چیزی که به ناحق از شما گرفته شده است، "مظلمه" است. این کلمه میتواند به دو شکل با کسره و با فتحه بر روی "لام" تلفظ شود. فتحه آن گاهی مورد انکار قرار میگیرد (یعنی استفاده آن کمتر رایج است).
از این حدیث شریف و احادیث مشابه آن برای تحریم و ظلم دانستن تسعیر (نرخگزاری) استدلال میشود؛ زیرا مردم بر اموال خود اختیار کامل دارند و نرخ گذاری، نوعی محدودیت بر آنها اعمال میکند. همچنین امام (حاکم مسلمانان) مؤظف است که مصلحت مسلمانان را رعایت کند و نگاه او به مصلحت خریدار در جهت کاهش قیمت کالا، اولویت بیشتری از توجه او به مصلحت فروشنده در بدستآوردن قیمت بالاتر ندارد. اگر این دو مصلحت با هم تقابل کنند، باید به هر دو طرف اجازه داده شود که در نرخگذاری کالاهایشان از آزادی عمل برخوردار باشند. مجبور کردن صاحب کالا به فروش به قیمتی که به آن رضایت ندارد، مخالف با آیه کریمه است ﴿إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ؛ مگر آنکه تجارتی با رضایت دو طرف باشد﴾
چنانچه نظر جمهور علما همین است. از امام مالک نقل شده که تعیین نرخ بر حاکم مسلمانان جایز است. اما احادیث این باب به وضوح این نظر را رد میکنند. از ظاهر حدیث شریف برداشت میشود که این موضوع ربطی به حالت گرانی یا ارزانی ندارد و در بین کالاهای وارداتی و داخلی تفاوتی وجود ندارد. جمهور علما نیز بر این نظر هستند. همچنین نظر دیگری از شافعیها وجود دارد که نرخگذاری در حالت گرانی جایز میدانند. اما ظاهر احادیث هیچ تفاوتی بین اقلام خوراکی انسان و حیوانات یا سایر کالاها در شرایط مختلف قائل نمیشود.
قَوْلُهُ: (هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ): این حدیث حسن صحیح است. همچنین این حدیث را ابو داود، ابن ماجه، دارمی، ابو یعلی و بزار نیز نقل کردهاند. حافظ گفته است: «اسناد این حدیث مطابق با شرایط مسلم از جمله احادیث صحیح است». همچنین ابن حبان نیز این حدیث را صحیح دانسته است.
در این باب، حدیثی از ابو هریره نزد احمد و ابو داود روایت شده که گفته است: «مردی آمد و گفت: ای رسول الله صلیالله علیه وسلم، نرخگذاری کن (برای کالاها قیمت تعیین کن). رسول الله صلیالله علیه وسلم فرمودند: "بَلْ اُدْعُوا اللَّهَ؛ این را از الله سبحانه وتعالی بخواه." سپس مرد دیگری آمد و گفت: «ای رسول الله صلیالله علیه وسلم، نرخ گذاری کن. رسول الله صلیالله علیه وسلم فرمودند: "بَلْ اللَّهُ يَخْفِضُ وَيَرْفَعُ؛ بلکه الله(سبحانه وتعالی)است که پایین میآورد و بالا میبرد."
حافظ فرموده: اسناد آن حسن است و ابن ماجه، بزار و طبرانی از ابوسعید (حدیثی) نقل کردهاند و راویان آن از راویان صحیح هستند و حافظ آن را حسن دانسته است. (حدیث مشابهی) از حضرت علی رضیالله عنه نزد بزار و از ابن عباس در معجم الصغیر طبرانی و از ابوجحیفه در معجم الکبیر نقل شده است، همانطور که در نیل الأوطار آمده است.
رسول الله صلیالله علیه وسلم که بهترین انسانهاست و الله سبحانه وتعالی او را بشارت داده که گناهان گذشته و آیندهاش را بخشیده است، از تعیین قیمتها برای تجار خودداری میکند، نه به نفع فروشنده و نه به نفع خریدار تا کسی نتواند او را به ارتکاب ظلم متهم کند. زیرا قرارداد فروش باید بر اساس رضایت طرفین باشد، همانطور که در قرآنکریم آمده است:
﴿...إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُم...﴾ [نساء: 29]
ترجمه: ...مگر اینکه داد و ستدی با رضایت شما در کار باشد...
همچنین در روایتی که ابن ماجه از ابوسعید رضیالله عنه نقل کرده، رسول الله صلیالله علیه وسلم فرمودهاند:
«إِنَّمَا البَيْعُ عَنْ تَرَاضٍ»
ترجمه: معاملهها باید با رضایت باشد.
این بدان معناست که خرید و فروش فقط با رضایت دوطرف صحیح است. اگر قیمتها بهطور یکطرفه بر یکی از طرفین تحمیل شود، این کار نوعی اکراه و ظلم است که ارتکاب شوندۀ آن مستحق مجازات از سوی الله سبحانه وتعالی خواهد بود.
وقتی رسول الله صلی الله علیه وسم در زمانی که مسلمانان در بدترین شرایط قرار دارند از تعیین نرخ خودداری در دوری جستن از ظلم بر رعیت برای ما مثال واضحی میزند. زیرا ضرورتها مجوزی برای انجام امور ممنوعه نیستند، بر خلاف ادعایی که برخی افراد به ظاهر فقهی(کسانیکه فهم عمیق و صحیحی از دین ندارند) میکنند. بلکه باید به حدود الله سبحانه وتعالی پایبند بود و از آن تجاوز نکرد، حتی از سوی رئیس دولت. در اسلام هیچکس بالاتر از شریعت و قانون نیست و همه باید در برابر احکام الله سبحانه وتعالی تسلیم و متعهد باشند.
چرا برخی از دولتهای حاکم در جهان اسلام به بهانۀ این که به دنبال تأمین منافع مردم هستند برای مردم نرخگذاری میکنند و برخلاف شرع الله سبحانه وتعالی و سنت رسول اکرم صلیالله علیه وسلم عمل میکنند؟! آیا آنها بهتر از پروردگار عالم از منافع بندگان آگاهند؟! یا اینکه این نتیجه تبعیت از غرب و پیروی از نظام سرمایهداری است که پایهگذار ظلم و فساد است؟!
سپس دولت مجبور میشود قوانینی را تحت عناوین مختلف مانند عدالت اجتماعی، ملیسازی، نرخگذاری و سایر قوانین موقتی وضع کند تا از شدت آن ظلم و فساد بکاهد، اما این اقدامات نه بهخاطر دلسوزی برای مردم، بلکه برای حفظ همان نظام فاسد و کهنه است. در غیر این صورت، هیچ گروهی از مردم نسبت به دیگران مستحقتر نیست که منافع آن محافظت شود، و هیچ یک از این قوانین قادر نیست ملت را از ظلم و فساد نجات دهد.
در واقع، همین قوانین موقتی خود نمونهای از ظلم و فساد هستند، زیرا به نفع یک گروه و به زیان گروه دیگری عمل میکنند و به شهادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم نرخگذاری (تسعیر) ظلم محسوب میشود و هر فردی از مردم حق دارد آن را به دادگاههای مظالم ارائه دهد تا برطرف شود در صورتی که مسلمانان دولتی میداشتند که از آنان حمایت کند و حقوقشان را رعایت نماید. اما مسلمانان امروزی یتیمهایی بر سفرههای افراد پست و بی رحم هستند که در حق آنان هیچ عهد و پیمانی را رعایت نمیکنند آنان گام به گام از غرب پیروی کردند و آنچه پست تر بود را با آنچه بهتر بود جایگزین کردند.
ای مسلمانان، اکنون زمان آن رسیده که این افراد (حاکمان ظالم و بیرحم) را از قدرت برکنار کنید و حتی آنها را ریشهکن کنید و امور را به حالت صحیح خود برگردانید یعنی خلافتی بر منهج نبوت برپا کنید که در چنین خلافتی، خلیفه از سؤال و بازخواست الله سبحانه وتعالی میترسد؛ لذا هیچگاه اقدام به ظلم نمیکند و حرمتها را زیر پا نمیگذارد!
مترجم: عبدالرحمن مستنصر