- مطابق
تنها با تأسیس خلافت میتوان اطفال یمن را حفاظت کرد!
(ترجمه)
خبر:
به روز شنبه سوم نومبر، گیرت کپیلر رئیس UNICEF برای آسیای میانه و شمال افریقا، با بیان اینکه هر سال ۳۰هزار طفل در یمن از اثر سوء تغذیه به دلیل جنگ وحشیانۀ جاری بین ائتلاف به رهبری سعودی و شورشیان حوثی میمیرند، یمن را "جهنم جاری" اطفال خواند. بر اساس آمار سازمان ملل، نیمی از اطفال زیر ۵ سال در یمن(یعنی ۱.۸ میلیون طفل) به شدت سوء تغذیه اند، در حالیکه ۴۰۰ هزار طفل بدون مداخلۀ عوامل دیگر از اثر سوء تغذیه خواهند مرد. علاوه بر این، بیشتر از یک میلیون زن حامله یا شیرده کم خون اند که این مستقیماً بر تغذیۀ اطفالشان تأثیرگذار است و هر ۱۰ دقیقه یک طفل به سبب امراض قابل پیشگیری و گرسنهگی محصول جنگ میمیرند. ماه گذشته مارک لوکوک، معاون دبیر کل سازمان ملل برای امور بشردوستانه گفت که اگر جنگ ادامه یابد، قحطی این کشور را در ظرف سه ماه، با ۱۲ تا ۱۳ میلیون تن(تقریباً نیمی از نفوس کشور) در خطر مرگ، غرق خواهد کرد. همچنان، به روز پنجشنبه ششم نومبر، UNICEF بیانیۀ هشداری را منتشر کرد که اکنون جنگ سختی "به شدت خطرناک نزدیک شفاخانۀ الثورا" در شهر حدیده جریان دارد که دهها طفل را با خطر قریبالوقوع مرگ به این شفاخانه فرستاده است و از دستیابی به اطفالِ شدیداً سوء تغذی و آسیب دیده ممانعت صورت میگیرد.
تبصره:
نظم کنونی سرمایهداری در جهان دستانش را شسته، چشمانش را بسته و این جنایت را علیه بشریت همراهی کردهاست. این آمار وحشتناک و مرگهای پیدرپی اطفال بسنده نبودهاست تا وجدانشان را تکان دهد. در حقیقت، قدرتهای استعماری غربی امریکا و انگلیس بدون داشتن وجدان و با حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی از دستنشاندههای منطقهایشان در این جنگ وحشتناک به خاطر منافع سیاسی و اقتصادیشان، با جان اطفال یمن بازی میکنند. ضمناً رژیم مزدور عربستان سعودی و دیگر همپیماناناش در این ائتلاف نیز برای برآورده کردن دساتیر باداران غربیشان به کشتار اطفال امت در این جنگ پرداختهاند. دستان تمام احزاب درگیر در این کشمکش به خون اطفال یمن رنگین است.
واقعاً سخت است: اینکه باور کنیم در قرن بیست و یکم، کل نفوس یک دولت و اطفالشان تا حد مرگ به گرسنگی دچار و از چشم جهان به فراموشی سپرده شوند و حتی یک حکومت هم به دفاع از آنان حرکت نکند. این نشانۀ عدم وجود ارزشهای اخلاقی در نظم کنونی جهان است که حتی صحبت آتشبس نیز جنگهای وحشیانۀ دو طرف درگیر این نبرد باطل را به همراه دارد، با توجه به اینکه امروزه هیچ قدرتی وجود ندارد که آنان را به سبب جنایاتشان بالای مسلمانان مظلوم یمن محاسبه کند.
هم جامعۀ بینالمللی و هم حکام برحال و جنایتکار جهان اسلام، اطفال مسلمان یمن را ترک کردهاند؛ ولی ما امت آنان را رها کرده نمیتوانیم، چون رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:
«الْمُسْلِمُ أَخُوْ الْمُسْلِمِ، لا يَظْلِمُهُ، وَلا يَخْذُلُهُ»
ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است؛ نه به او ظلم میکند، و نه او را ترک میکند.
این از ما مسلمانان میطلبد که موضوع کشتار برادران و خواهران مان را در یمن در دست خود بگیریم و امیدهای کاذبی را که سازمانهایی چون ملل متحد و قدرتهای غربی برای حل مشکلاتمان میدهند، رد کنیم، چون آنها همان کسانی اند که این جنایت مهیب را سبب شده، شعلهور کرده و از آن چشمپوشی کردهاند. ما به عنوان مسلمانان بایستی بخاطر حفظ اطفال یمن برای یک راهحل مأخوذ از دینمان(اسلام) کار کنیم، که همانا بر جهنم جاری که امت اسلامی در یمن، سوریه، کشمیر، میانمار، فلسطین و هرجای دیگر با آن روبرو اند، نقطۀ پایان میگذارد. انجام هرآنچه غیر از این، اهمال و کوتاهی در ادای سهممان به برادران و خواهران مان را نشان میدهد که تنها رنجشان را طولانیتر و بدتر میکند.
ای مسلمانان! آیا شکی در این است که تنها دولتی میتواند اطفال یمن را از این کابوس جاری حفظ و برایشان امنیت و زندگی خوب فراهم کند، که از منافع حقیقی اسلام و این امت نمایندهگی کند؟ این رهبری کاملاً بر اساس اسلام بنا شدهاست طوریکه برای قضایایش میجنگد، از اهدافاش حمایت میکند و مکلفیتاش را که همانا خلافت بر منهج نبوت است، به انجام میرساند. تنها این دولت است که بر تمام شهرونداناش-اعم از شیعه و سنی، مسلمان و غیرمسلمان- به منظور تهیۀ نیازهای اولیهشان، تأمین معیار بالای معیشتی و تضمین حفاظت از خون، عقیده، آبرو و ملکیتشان بدون تبعیض، از سوی الله سبحانهوتعالی مسئول و مکلف میباشد؛ چون این یک نظام سیاسی برای تمام بشر فارغ از هرنوع کیش، قوم یا ملیت میباشد که در تحت آن تمام مردم از حقوق شهروندی یکسان مستفید میباشند.
ما آن تاریخ با شکوه را به خاطر داریم که یمن در زیر چتر این دولت از آن لذت میبرد، چنان دولتیکه وقتی حضرت عمر بن خطاب، خلیفۀ دوم اسلام، والی خود معاذ بن جبل را به یمن فرستاد، او نتوانست کسی را پیدا کند که زکات جمع شده را بگیرد! همچنان، این یک دولت کاملاً مستقل است که رهبر آن بجای اینکه توسط قدرتهای خارجی تعیین شود، خود مستقلانه از امور مردم مراقبت و خالصانه بهترین راه را برایشان جستجو میکند و همین دولت هر آنچه را که در توان دارد، برای ترمیم شکست بین قلبهای مؤمنان و گردآوردنشان همچون برادران تحت حاکمیت اسلام انجام میدهد. بطور مثال: ما دیدیم که چگونه مسلمانان سنی و شیعه در یمن، عراق و هرجای دیگر قرنها در کنار یکدیگر در آرامش زندگی میکردند؛ در یک مسجد نماز میخواندند و با همدیگر زیر رهبری خلافت اسلامی در برابر دشمنان میجنگیدند.
بنابرین، اگر واقعاً میخواهیم اطفال یمن را حفظ کنیم، باید تمام تلاشمان را برای تأسیس فوری رهبری اسلام تحت خلافت اسلامی به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم بکار بریم.
داکتر نسرین نواز
رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر