دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مژده به علاقمندان مجله الوعی؛ اینک شماره 363 این مجله در ماه ربیع الثانی 1438هـجری قمری مصادف به فبروری 2017 میلادی از نشر برآمد که موضوعات ذیل را احتوا می کند:

سرمقاله: نقش ایران در طرح امریکا برای خاور میانه جدید؛

قسمت سوم، حرکات صلح یهودی روی دیگر استعمار!!

خیر بودن امت اسلامی و شاهد بودن آنان بر دیگر امت ها، از لحاظ شرافت و تکلیف؛

اخبار مسلمانان در جهان؛

با قرآن کریم (الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَات)؛

ریاض الجنة؛

سخت ترین ابتلا در مورد انبیاء و سپس در مورد صالحین است؛

حدائق ذات بهجة؛ یعنی باغ های خرم و زیبا؛

حدیث: الله سبحانه وتعالی بنده ای خود را در ابتلا قرار می دهد تا گناهان وی پاک گردد؛

قصیده: الامن ناصر ینصرنا؛

سخن آخر:

  • استخبارات امریکا: جهان آینده ای نه چندان خوبی در پیش رو دارد و به طرف سختی ها و مشکلات روان است؛
  • موضوع آخر: ده خطر مهم احتمالی که سال جاری 2017 را متضرر خواهد ساخت.
ادامه مطلب...

فرانسه هنوز هم تلاش به اسارت گرفتن افریقا را دارد

به تاریخ ۱۴ الی ۱۵ جنوری ۲۰۱۷ اجلاس عمومی بین مقامات فرانسوی-افریقایی در شهر باماکو پایتخت کشور مالی با حضور داشت ۳۵ مقام بلند پایۀ افریقا و فرانسوا هولاند رئیس جمهور استعماری فرانسه، برگزار گردید.

این از جمله بیست و هفتمین نشستی است که تا به حال برگزار گردیده است. در این زمینه ما باید چهره زشت رویکردهای فرانسه علیه افریقا و تمام آن غارت گری که در این قاره صورت گرفته را به یاد بیاوریم. چون هدف فرانسه از برگزاری این چنین کنفرانس ها؛ غارت، ظلم و به کنترول در آوردن قاره غنی افریقا بوده که حدوداً این گونه نشست ها شبیه به برده گرفتن این قاره می باشد.

اکثریت افراد، حتی آگاهان سیاسی این واقعیت را هنوز هم درک نکرده اند. چون همین دولت فرانسه بود که بعد از امضای توافقنامۀ "آزادی" در سال ۱۹۶۱میلادی کشورهای افریقایی را مانند: بنین، بورکینافاسو، گینه بیسائو، ایوری کاست، مالی، نیجر، سنگال، توگو، کامرون، جمهوری افریقای مرکزی، چاد، جمهوری کنگو، گینه استوایی و گابن مجبور به سرخمی به استعمارش کرده و باید آن ها سالانه بهای هنگفتی را پرداخت کنند. از طرف دیگر، این توافقنامه قوانینی را بر مردم تحمیل می کند که باید ۸۵ درصد سرمایه خارجی شان که به اساس بانک نوت فرانسه است، در بانک مرکزی فرانسه تحت نظارت مالی وزیر فرانسوی بگذارند. مطابق گزارش منتشر شده در تلویزیون امریکایی بلومبرگ، عاید بدست آمده فرانسه از این راه سال به سال افزایش یافته و هر سال به بیش از ۵۰۰ بلیون فرانک فرانسوی تخمین زده شده است.

این کدام مسئله پنهانی هم نیست، چون به زمانی برمی گردد که فرانسه کشورهای را که تحت استعمارش در آورده بود، مفکوره "آزادی" را میان شان رایج ساخت. این کار نفوذ یک پلان یا شبکه را تقویت بخشیده که منجر به کنترول در آوردن مناطق استعمار شده ای قدیمی اش گردید.

طراح این پلان، شخصی بنام "جاکویس فوسکات" مشاور شخصی "شارل دو گل" رئیس جمهور اسبق فرانسه بود که مردم افریقا آن را به نام مستعار "آقا" می شناسند. وی که بنام ارایه کنندۀ کمک ها به مردم شهرت داشت، از کاخ الیزه برای تطبیق شبکه و پلانش و برای جلب نظر کامل فرانسه، هم چنان حاصل کردن قدرت، به ترور و قتل کسانی پرداخت که در برابر قدرت و این پلان شوم وی ایستاده گی می کردند.

این برای ما کافیست که بدانیم در طول ۵۰ سال گذشته، ۶۷ کودتای نظامی در ۲۶ کشور افریقایی صورت گرفته و ۶۱ درصد این کودتاها نیز در مناطق فرانسوی زبان افریقایی انجام شده است. در این مورد، اطلاعات موثق و غیر موثق به ما این را بازگو می کند که پشت سر این همه کودتاها دولت فرانسه می باشد. از طرف دیگر، شاید از جمله معروف ترین کودتا احتمالاً همین کودتای شهر ایوری کاست بوده باشد. چون زمانی که رئیس جمهورش آقای لوران باگبو خواست که از بند غلامی فرانسه رهایی یابد. بلافاصله فرانسه با نیروی هوای و زمینی بر او حمله ور شد و هنگامی که رئیس جمهور توگو، آقای الیمپیو خواست بانک نوت های فرانسه؛ یعنی فرانک را منع و بانک نوت های خاصی را جایگزین آن سازد، می بینیم که نیروهای قطعه خاص نظامی فرانسه وارد کشور شده او را به قتل می رسانند.

دقیقاً رئیس جمهور منتخب مالی به سرنوشت مشابهی رسید. هنگامی که او تصمیم گرفت از واحد پولی فرانسه دیگر استفاده نکند، قربانی کودتای به رهبری موسی تراوره، یک افسر خارجی فرانسوی با رتبه لژیون(مدال افتخاری که از زمان ناپلیون بناپارت تا حال به یک افسر فرانسوی داده می شود)، شد.  

با توجه به دست رسی آن ها به استخراج غنایم، این کار شان کاملاً چهرۀ زشت و فاحش استعمار را به روشن می سازد که یکی از نمونه های آن به اسارت گرفتن افریقا توسط فرانسه است. بطور مثال: در افریقای مرکزی چه اتفاقی به وقوع پیوست؟ زمانی که پاریس اعلام کرد؛ تا سال ۲۰۳۲ میلادی در افریقای مرکزی ذخایر معدن یورانیم را منجمد خواهد کرد. پس از آن فرانسوا بوزیزی رئیس جمهور اسبق فرانسه، اعلام کرد که او به دنبال دریافت کمک شرکت های خارجی برای استخراج فلزات از افریقا است، که نهایتاً تصمیم وی منجر به کودتا و سرنگونی او گردید.

این است چهرۀ واقعی استعمارگران قاتل! زنده گی در رفاه و خوشی آنها از نتیجۀ غارت منابع کشورهای افریقایی، ترور رهبران این قاره و جاگزین کردن حکام مزدور توسط کودتاها و شعله ‌ور ساختن جنگ های داخلی میان آن ها می باشد.

از سوی هم این واقعیت توسط خود فرانسوا میتراند رئیس جمهور وقت فرانسه، تصدیق شده است. او خود در سال ۱۹۵۷ میلادی اظهار داشت که: «اگر قاره افریقا نمی بود، هیچ تاریخی از دولت فرانسه در قرن ۲۱ وجود نمی داشت.»

هم چنان ژاک شیراک دیگر رئیس جمهور سابق این کشور این سخن را نیم قرن بعد؛ یعنی در سال 2008 میلادی تائید نمود و در بیانیه خود گفت: «بدون موجودیت قاره افریقا، حال فرانسه در ردیف کشورهای جهان سوم بشمار می بود و ما باید مدیون این قاره باشیم و به حرف مان صادق بوده و اعتراف کنیم. چون تمام پول های که در بانک های ما در حال آمدن است از استثمار کشورهای قاره افریقا می باشد.»

این هم چهره زشت دیگری استعمارگران همراه با نظام دمکراتیک نژاد پرست شان بوده و این خود در مقابل جرم و جنایات شان روز به روز برای ما تاریخ استعماری شان را آشکار می سازد. چون دلایل کافی برای ما همین است که فرانسوا هولاند در محفل چاپ کتاب جدیدش به صراحت به مطبوعات و رسانه ها چنبن اظهار کرد: «به من اجازه داده شده بود که برای منافع فرانسه هر کاری انجام دهم و به همین منظور چهار ترور برزگ را انجام دادم.»

تمام مردم جهان هنوزهم در انتظار اند که مردم افریقا با این همه تاراج، ظلم و غارت، چهرۀ خوش آزادی را خواهد دید. به رغم این که قاره افریقا از جمله قاره های است که الله سبحانه وتعالی آن را با غنایم فراوان و بی شماری خلق کرده که دارای جغرافیایی خیره کنند و با شکوه است.

آزاد سازی این قاره تنها توسط متحد شدن ارتش واحد امت اسلامی(همان ارتش اسلام) امکان پذیر است که مخالف با ایدیولوژی این استعمارگران بوده و این قاره را از ایدیولوژی نابود کننده دمکراتیک سرمایه داری آزاد کند. بدانید این همان قدرت دولتی است که در آینده های نزدیک ظهور خواهد کرد که آن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت می باشد. و ان شاء الله تماماً حقایق دزدی و برده گی و اسارت کفار را نخستین بار در طول تاریخ به همه گان آشکار نموده و استعمار شان را یک به یک درهم خواهد شکست... و در افریقا نظامی سیاسی روشنی متولد خواهد شد.   

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

روسیه اعضای حزب التحریر را حتی در سویدن تحت تعقیب قرار می دهد

(ترجمه)

گزارش که به تاریخ 25 جنوری 2017  در رسانه های روسی منتشر گردید، "آرتن هاهورین" رئیس امنیت وازرت داخله روسیه در جمهوری تاتارستان نتایج گزارش کاری سال 2016 خویش را در نشستی چنین بیان داشت: کار روی دوسیه های مجرمین که مربوط به اعضای حزب التحریر می گردد و فعلاً در سویدن زندگی می نمایند آغاز گردیده است. هم چنان منازل خویشاوندان آنان تلاشی گردیده و دیگر اقدامات ضروری نیز صورت پذیرفته است." هاهورین گفت که این اعضای حزب التحریر باشنده گان اصلی تاتارستان بوده و فعلاً در سویدن بسر می برند که از آن جا تبلیغات گسترده ی افراط گرایی را برای روسی زبانان از طریق انترنت انجام می دهند."  

مقامات روسی دوسیه های جرمی را علیه رستم اخمیدوف، النور امینوف، لینار گالینوف و خانم او لیسان به راه انداخته است. ظاهراً ادعای اذیت اعضای این حزب فعالیت های علنی آنان می باشد. اما واقعیت این است که آنان پس از این که روسیه را ترک نمودند، ظلم و جنایات روسیه را با انتشار ویدیوها، اشتراک در مصاحبه ها و فعالیت های گسترده در شبکه های اجتماعی به نمایش گذاشته اند.

 مقامات روسی حتی بعد از مهاجرت اعضای حزب التحریر به کشور دیگر از آزار و اذیت آنان دست نکشیده است. این درحالیست که مقامات روسی، نه تنها به آزار و اذیت اعضای حزب التحریر که کشور شان را ترک نموده اکتفا نکرده است؛ بلکه کمپاین های وسیع را بخاطر اذیت خویشاوندان شان نیز ادامه داده و آن را دست آورد مبارزه علیه تروریزم گزارش می دهند. این یگانه اسلوبی است که پالیسی های ورشکسته خویش را توسط آن مشروعیت می دهد؛ در حالی که همه دروغ بوده و اندکترین ثبوت بخاطر اثبات ادعای خویش در دست ندارند.

تمام تلاش های آنان ناکام گردیده است؛ چون دروغ آنان حقایق آشکار را پنهان کرده نمی تواند. به تمام جهانیان آشکار است که فعالیت های حزب التحریر به منهاج نبوت به پیش رفته و هرگز دست به خشونت نزده است. مبارزه آن فکری و سیاسی بوده که برای اعاده زندگی اسلامی و احیایی خلافت راشده به منهج نبوت در سرزمین های اسلامی کار و فعالیت می نماید.

از الله سبحانه وتعالی استدعا داریم تا ما را هرچه زودتر شاهد روزی قرار دهد که روسیه از پالیسی های ضد اسلامی خویش برگشته و تمام مسلمانانی که توسط مقامات روسی به شکل ظالمانه زندانی گردیده اند، آزاد و دیگر مجبور نباشند تا سرزمین خویش را ترک نموده و منازل عزیزان شان تلاشی گردد. الله سبحانه وتعالی درین مورد چنین می فرماید:

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ 

[ابراهیم: 42]

و الله سبحانه و تعالی را از آنچه ستمكاران مى كنند غافل مپندار جز اين نيست كه [كيفر] آنان را براى روزى به تاخير مى‏ اندازد كه چشم ها در آن خيره مى ‏شوند. 

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

علی عبدالله صالح: رئیس جمهور یمن "عبد ربه منصور هادی" جزء سازمان اطلاعات انگلیس است

رئیس جمهور سابق یمن علی عبدالله صالح، برعبد ربه منصور هادی رئیس جمهور یمن لفظاً تاخت و وی را متهم نمود که سعی دارد تا مناطق "ارخبیل" و "سقطری" را به کشورهای خلیج به اجاره دهد. وی که از شیوخ و بزرگان قوم سقطری استقبال می نمود گفت:«سعودی بر رئیس جمهور هادی و همکارانش فشار آورده تا تهدیدی برای ائتلاف باشند و من فکر می کنم که وی از ریاض به عدن و مأرب بیرون رانده شده است. صالح اضافه نمود که : ائتلاف به هادی و سایر رهبران قانونی گوشزد نموده است که بیرون روید، چون پول ما را اختلاس نمودید، باقیمانده مال، ذخایر، ثروت و کشتی های جنگی مان را از بین بردید. یمن را با طیاره های خویش ویران نمودید و چیزی دستگیر تان نشد.» صالح گفت: بر دولت مداران، سعودی و ائتلاف است که زورگویی نکنند؛ زیرا کسانی که آنها را حمایت می کنند، چه در داخل  قرار دارند و یا در خارج برآنهاست که دست صلح را به طرف تمام یمنی ها دراز کنند.»

وی هم چنان حملات لفظی خویش را علیه منصور ادامه داده گفت:«این شخصی است که تربیه شده ی انگلیس و جزء استخبارات آن کشور است.»

ادامه مطلب...

روسیه بریتانیا را به افشای دوسیه کثیف ترامپ متهم می کند

روزنامه "دیلی تلگرام" گزارشی در مورد "دوسیه ای کثیف" که یکی از کارمندان سابق استخبارات نظامی خارجی بریتانیا (MI6) جمع آوری نموده بود منتشر کرد. در این گزارش گفته شده که برخی منابع در امریکا به این روزنامه گفته اند که کریستوفرستیل کارمند سابق استخبارات، پیش از آن که اسناد جمع آوری شده را به دفتر تحقیقات فدرالی تسلیم دهد، با برخی از مسئولین حکومتی در لندن در زمینه هماهنگی کرده است. بر اساس معلوماتی که در این اسناد گفته شده، رئیس جمهور امریکا بر علاوه روابط مالی که می تواند وی را تابع تهدید های روسیه کند، درهوتل های روسیه دست به رفتارهای جنسی پر سر و صدا زده است.

در این گزارش گفته شده که روسیه استخبارات بریتانیا (MI6) را به افشای گری این گزارش ها متهم نموده و آن را مسئول این کار دانسته.است. به گفته این نشریه، ترامپ معلومات درج شده در این دوسیه را با عصبانیت رد نموده و آن را دروغ خوانده است. ترامپ گفته بود که دست داشتن یکی از کارمندان سابق سازمان استخباراتی بریتانیا در این قضیه می تواند روابط استخباراتی بریتانیا و امریکا را پس از به قدرت رسیدن او مخدوش خواهد کرد.

بناءً به گفته ای دوستان ستیل؛ وی می ترسد جانش را در پیوند به این قضیه از دست دهد و به همین دلیل است که در خفا به سر می برد. اما در حال حاضر مناقشات در خصوص صحت و سقم معلوماتی که وی در این دوسیه گنجانیده، به شدت در جریان است. گزارش یاد شده علاوه نموده که این کارمند سابق استخبارات مسئولیت الکساندر لیتفینیک یکی از کارمندان استخبارات روسیه را به دوش داشته، کسی که قبلاً توسط مواد رادیو اکتیف در لندن ترور گردید. لازم به ذکر است که ستیل یکی از فارغان دانشگاه مشهور کمبریج بوده و یکی از بارز ترین افراد متخصص دستگاه استخباراتی بریتانیا در امور روسیه می باشد. پس به گفته روزنامه گاردین؛ ستیل پس از آن که با استخبارات بریتانیا یک جا شد، بیشتر روی امور مربوط به اتحاد جماهیر شوروی تمرکز نموده و در اوایل دهۀ نود، دو سال کامل را در روسیه به سر برده است.

ادامه مطلب...

اسلام یا سلاح... عون در مصاحبه خویش با "عربیه" جنجال آفرید

کاربران شبکه های اجتماعی ویدیویی از رئیس جمهور جدید لبنان "میشل عون" که مصاحبه ای با "ترکی دخیل" خبرنگار در شبکه عربیه داشت را، به نشر سپردند که جنجال های زیادی آفرید.

عون در این ویدیو می گوید: این سلاح ها همانند مریض سرطان اند که وارد بدن انسان می شود، بدون این که انسان بداند چه زمانی و چگونه وارد بدن اش گردیده و بدون این که هیچ گونه ضربه و جراحتی هم به بدنش وارد نماید. کاربران در شبکه های اجتماعی بدین باور اند که هدف از سخنان رئیس جمهور جدید لبنان اسلام بوده، نه سلاح. چنانچه عبدالرحمن بن مقبل یکی از کاربران گفته: «چرا ترکی دخیل وقتی میشل عون اسلام را به سرطان تشبیه کرد، آن را رد نکرده؛ بلکه تائید کرد.» حمود ربیعان درین باره گفته: «خبر نگاری که با وی مصاحبه می نمود گویی خود یکتا پرست نبوده و در پایتختی اسلامی که ساکنان آن یکتا پرست اند، زندگی نمی کند. انا لله و انا الیه راجعون!!! وی در ادامه می گوید: اگر فرض کنیم که وی از این اظهارات قصد بدی نداشته آیا سلاح همانند سرطان پخش می شود؟»

نظر مجله الوعی: اگر فرض کنیم که "عون" راستگو بوده و منظورش سلاح است، نه اسلام. چه کسی توسط سلاح باعث هرج و مرج و گسترش جنگ در منطقه شده است. آیا باعث این همه غرب و نظام های پیروش نیست؟ یا این که سلاح ها همانند سلول های سرطانی خود به خود تولد و تکثر می شوند؟ مگر همین کشورهای غربی نیستند که سرزمین های مسلمانان را اشغال کرده و دارایی شان را به تاراج بردند و آنها را همواره از آزادی باز داشته و به حالت وابستگی و برده گی نگه می دارند؟!

ادامه مطلب...

مشکل از نظام متمرکز و غیر متمرکز نیست، بل از نبود نظام اسلامی است!

(ترجمه)

خبر:

سفیر اتحادیه اروپا فرانس مایکل میلبین در افغانستان در یک گفتگوی تلویزیونی گفته بود: «تمرکز بیش از حد قدرت باعث زیان مردم سالاری در محلات شده است». هم چنان وی افزود: "بسیاری از مردم براین باور اند، تا در افغانستان یک نظام غیر متمرکز بوجود آید و دموکراسی محلی قوت گیرد.» به همین ترتیب عضو کانگرس امریکا دانا روراباكر یک بار دیگر در نشریه "د نشنل انترست" با پخش مقاله ای نوشت: امریکا به جای نظام متمرکز باید زمینه را برای نظام فدرالی مساعد سازد. هم چنان رٖئیس اجرائيه دولت "وحدت ملی" جان کیری، داکتر عبدالله عبدالله با استفاده از نصب تصاویرش در جاده ها و چهار راهی ها بر "نیاز تغییر در نظام" تاکید و پیام های که حاوی چنین در خواست ها است منتشر نموده است.

تبصره:

در کل از اظهارات فرانس مایکل میلبین، دانا روراباکر و رئیس اجرائيه حکومت دو سره جان کیری، چنان به نظر می رسد که در کوتاه مدت به مردم امیدهای کاذبانه داده و در آینده ای دور از آغاز یک سناریوی خونین تجزیه منطقه و افغانستان هشدار می دهد، که قدرت های استعماری با در نظر داشت منافع شان برای آن افکار عامه و احساسات اجتماعی را مهیا می سازند. زیرا تقریباً سه سال می شود که نسخه جان کیری تحت نام حکومت "وحدت ملی" تا هنوز هم عملی نشده است، بلکه همه روزه باعث ایجاد تعصبات قومی، نژادی و لسانی میان مردم شده و نیز باعث ازدیاد فاصله بین اقوام گردیده است.

مردم باید در حال حاضر از تجربه عملی شان این را بپذیرند که جان کیری بالای مردم مسلمان افغانستان یک نسخه غیرعملی حکومتداری را که برای منافع طویل المدت استعماری امریکا یک طرح عملی و استراتیژیک بود تطبیق نمود، تا یک حکومت ضعیف، منقسم، محتاج و دچار بحران های داخلی را به میان آورد و هم چنان در آینده بتواند توسط آن مسلمانان افغانستان را بیشتر از امروز از هم دور نمایند. به همین دلیل، گذشت هر لحظه ای از حاکمیت حکومت "وحدت ملی" برای مردم افغانستان آغاز یک بحران جدید است.

رسوایی انتخابات دموکراتیک اخیر ریاست جمهوری، اختلافات ناجائز اشرف غنی و عبدالله و میانجیگری کافری به نام جان کیری اشغالگر این حقیقت را برای مردم این سرزمین ثابت ساخت که هر دوی آنها برای حفاظت منافع باداران امریکایی و اروپایی شان تحت نام منافع قوم، لسان و نژاد خود با یکدیگر شاخ به شاخ شده بودند. پس وقتی باداران شان در معامله با هم کنار آمدند، سازش آنها هم به بسیار ساده گی صورت گرفت.

آنها برای اختلاف بر سر منافع باداران شان - اشغالگر کافر و منبع اصلی ادامه اختلاف- جان کیری را حَکَم و میانجی قرار دادند. در حالی که همواره حَکَميت و میانجیگری کفار اشغالگر و استعمارگر برای امت اسلامی خالی از نفاق و خیانت نمی باشد و هرگز برای مسلمانان سعادت و خوشبختی به بار آورده نمی تواند.

بناءً برای مردم مسلمان و مجاهد افغانستان حتمی است تا از همه اولتر هویت این حکام غلام و خائن را بشناسند که برای تامین منافع باداران شان میان مسلمانان اختلافات و تفرقه های قومی، لسانی و نژادی ایجاد می نمایند و سپس ضعف و انحطاط فکری و سیاسی آنها را تشخیص دهند که برای حل مشکلات و اختلافات شان به جای کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول صلی الله علیه وسلم و سایر منابع اسلامی برای حل به کفار اشغالگر و استعمارگر تقدیم می کنند. در حالی که به مسلمانان جائز نیست تا مشکلات شان را به حَکميت و میانجیگری کفار حل و فصل نمایند.

دیگر این که مسلمانان افغانستان باید زاویه دیدگاه سیاسی شان را بر اساس و مقتضی عقیده اسلامی وسعت دهند، تا مشکلات تمام امت اسلامی و حتی بشریت را از همان دیدگاه ارزیابی کرده بتوانند. زیرا تنها در آن صورت می توانند تجربه های نظام های سیکولر را به طور عمیق و جداگانه در بین امت اسلامی اعم از متمرکز "ریاستی"، غیر متمرکز "پارلمانی و فدرالی"، پادشاهی و دیکتاتوری را احساس و مطالعه نموده و دریابند که همه ای این نظام ها تا به حال به امت اسلامی چه خوبی ها را به ارمغان آورده است؟!

آیا تطبیق این نظام ها در سرزمین های اسلامی برای مسلمانان صلح، ثبات و آرامش را بار آورده است، یا این که جز جنگ، بحران، ذلت و نا امنی، چیزی دیگری را به ارمغان نیاورده است؟! درین مورد جمهوری "اسلامی" ایران، نظام پادشاهی سعودی، نظام دیکتاتوری سوریه و نظام فدرالی امارات متحده عربی نمونه های خوبی اند که چگونه امور مردم خود را تنظیم نموده و چگونه حقوق همسایه های مسلمان شان را ادا می نمایند؟!

پس اگر دموکراسی از طریق نظام متمرکز و یا غیر متمرکز تطبیق شود، باز هم برای مشکلات مسلمانان راه حل شده نمی تواند؛ زیرا به چیزی که مسلمانان عقیده دارند آن با کپیتالیزم و دموکراسی در تناقض است. بناءً مسلمانان در هیچ سرزمین اسلامی بالای نظام حاکم باور ندارند و نه هم نظام های حاکم بر آنان امور آنان را سرپرستی می کنند؛ مگر با بهای خون، نوامیس و دارایی های آنها تنها منافع خود و باداران کافر، اشغالگر و استعمارگر شان را حفاظت می کنند.

فلهذا برخیزید و بر اساس دین مبین اسلام به مثل کمونیزم به دموکراسی کفری هم "نه!" بگویید و برای تاسیس خلافت راشده بر منهج نبوت از حزب التحریر دست گیری نمایید. چون در تناقض با دین مبین اسلام دموکراسی کفری را بیشتر از پانزده سال به حیث یک نظام سیاسی تجربه نمودید؛ آیا کدام خیر، خوشبختی، صلح، ثبات و آرامش را در زنده گی تان احساس کردید؟! بلکه برعکس زنده گی تان بیشتر از پیش توسط ترور، وحشت، فحشا، فساد، انقسام، فتنه و قتل با تهدید جدی روبه رو شده است. پس اگر به دین مبین الله سبحانه وتعالی و راه حل های آن بر نگردید، این سناریو روز به روز خطرناک و خونین می گردد.

﴿... وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ... 

[آل‌عمران: ١١٨]

آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما كوتاهی نمیكنند. آنان آرزوی رنج و زحمت شما را (در دل) دارند (و پيوسته در انتظار آنند. نشانههای) دشمنانگی از دهان آنان آشكار است، و آنچه در دل دارند بزرگتر است (از بدسگالی هایی كه ظاهر میسازند).

سيف الله مستنير

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

ناپدیدی اجباری؛ نتیجه ی تطبیق دموکراسی و حکام ظالم است!

خبر:

به تاریخ ۱۶ جنوری ۲۰۱۷م، بلیغ الرحمن وزیر داخله پاکستان به مجلس سنا احضار گردید تا جریان تحقیق در مورد پنج تن را که در اسلام آباد اجباراً ناپدید گردیدند واضح نماید. پارلمان گفت: «وزیر داخله خبرهای خوبی در این مورد ندارد تا آن را شریک نماید.» وزیرداخله گفت: «جستجو در مورد چهار تن به شمول سلمان حیدر ادامه دارد. و نیز علاوه نمود: ثبت تماس های تلفونی شان واضح شد؛ اما تا اکنون هیچ پیشرفت دست یاب در این مورد مشاهده نشده است.» اگر واقعاً هیچ گونه پیشرفت در این مورد مشاهده نشده؛ پس این نشان دهنده ی شرایط وحشتناک یک دولت است. رضا ربانی رئیس مجلس سنا گفت: «اگر کدام اتهام علیه آن ها وجود دارد، بگذارید تا نظر به قوانین علیه شان برخورد صورت گیرد.»

چودری نثارعلی خان، وزیر داخله دولت به تاریخ ۱۰ جنوری گفت: «زمانی که برای نخستین بار این بحران سرزد، من با نماینده های اطلاعاتی در ارتباط بودم  و امیدوار بودم تا داکتر سلمان حیدر یک تن از فعالان حقوق بشر، خوب و سالم دوباره بر گردد.»

تبصره:

به تاریخ ۶ جنوری موضوع ناپدیدی اجباری یک تن از فعالان حقوق بشر و پروفیسور استاد پوهنتون زنان، به شدت در دایره ی نظام مورد بحث قرار گرفت. اختطاف وی سرعنوان مقاله خبرنگاران گردیده و نیز پا به روند رسانه های اجتماعی گذاشت. بعداً واضح گردید که او نه تنها یک تن از فعالان اختطاف شده بوده؛ بلکه در دو هفته ی گذشته بیشتر از چهار تن ناپدید گردیده اند. رسانه های غربی این موضوع را داستان نموده و داد و فریاد را در مورد نقض حقوق بشر بلند نمودند. دولت و پارلمان در مورد جستجوی ناپدیدی این فعالان، قبل از حکم دادگاه عکس العمل نشان دادند، چراکه پروسه قانونی می تواند راه خود را دریابد.

رژیم فعلی در مورد اختطاف فعالان سیاسی هیچ نگران نیستند، مگر این که اشک دروغین بریزند. در حقیقت این رژیم متوجه حقوق این فعالان نیست و این می تواند در خصوص اختطاف فعالان اسلامی و دست آوردهای آنان نیز قابل مشاهده باشد. پرویز مشرف، قبل از واشنگتن در جنگ صلیبی اش در برابر اسلام و امت مسلمه بر زمین خورده و این رژیم هیچ چیزی برای نیروهای بی شماری که شعارهای جهاد را در مقابل اشغالگران امریکایی در افغانستان بلند نموده و هدف شان تطبیق نظام اسلام بود، انجام نداده است.

اختطاف نوید بت سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان، پدر چهار فرزند و انجینیر برق که در روز روشن به تاریخ ۱۱ می ۲۰۱۲م، در پیش چشمان فرزندانش اختطاف گردید، خاموش هستند. رژیم خاموشی را در این مورد اختیار نمود، بخاطری که اختطاف کسانی که از اسلام حمایت می کنند، مایه نگرانی برای باداران غربی شان نیست. آن ها تلاش می ورزند تا پلان های استعماری غرب در معرض خطر و نابودی قرار نگیرد، زیرا در قوانین کفری حاکم(دموکراسی)، امت مسلمه از هیچ نوع حقوق انسانی برخوردار نیستند. حالا اختطاف یک امر عادی رژیم در سرزمین های اسلامی گردیده است؛ حتی آن هایی که به اسلام دعوت هم نمی کنند، امکان می رود که در معرض خطر و یا چالش گوناگون روبرو گردند. 

اسلام، برخلاف دموکراسی برای حکام ظالم در عرصه های سیاست و دولت داری اجازه نمی دهد، حساب دهی حکام در حرکات نه تنها حقی است؛ بلکه یک وظیفه ی اسلامی است. نادیده گرفتن از اختطاف، آزار و اذیت آن هایی که مطابق اسلام از حکام حسابی می گیرند و آن هایی که شعارهایی را تهیه می کنند و تشویق می کنند تا توسط دولت انجام شود. در هر حال دعوت گران در مقابل محکمه ی دولت اسلامی پاسخگو خواهد بود. این که چگونه خلافت به طریقه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و نظام سیاسی قوی آن برپا گردد تا مطمین شویم که احکام اسلام را بطور کلی تطبیق می نماید. آن هم توسط دعوت گران پاکستان که پروسه تأسیس خلافت را در آغوش گرفته و به این راه ادامه می دهند تا این که عدالت با تأسیس دوباره ی خلافت به طریقه رسول الله صلی الله علیه وسلم برقرار گردد و در آن زمان ظلم حکام ظالم و خاطره ی بد آنان نیز از بین خواهد رفت.

پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

لَا يَلْبَثُ الْجَوْرُ بَعْدِي إِلَّا قَلِيلًا حَتَّى يَطْلُعَ فَكُلَّمَا طَلَعَ مِنْ الْجَوْرِ شَيْءٌ ذَهَبَ مِنْ الْعَدْلِ مِثْلُهُ حَتَّى يُولَدَ فِي الْجَوْرِ مَنْ لَا يَعْرِفُ غَيْرَهُ ثُمَّ يَأْتِي اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى بِالْعَدْلِ فَكُلَّمَا جَاءَ مِنْ الْعَدْلِ شَيْءٌ ذَهَبَ مِنْ الْجَوْرِ مِثْلُهُ حَتَّى يُولَدَ فِي الْعَدْلِ مَنْ لَا يَعْرِفُ غَيْرَهُثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ

(رواه احمد)

سپس هنگامی که الله سبحانه وتعالی خواست، آن را برداشته و بر شما نظام های جبریه را حاکم می گرداند، و تا زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن نیز دوام می یابد و بعد از آن، زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را دور کرده بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت در میان شما قایم می گردد، پس ازین پیامبر صلی الله علیه وسلم خاموش شد.

 شهزاد شیخ

معاون سخنگوی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

از کشتار بی گناه مردم یمن توسط امریکا تا کمک و نظاره گری گروه ها!

  • نشر شده در یمن

وزارت دفاع امریکا از کشته شدن یک تن و زخمی شدن سه تن دیگر از سربازان این کشور در نبرد با القاعده خبر داد. سازمان خبرگزاری فرانسه(AFP) به نقل از پنتاگون چنین گزارش می دهد: «در نبرد با القاعده در شهر مرکزی البیدای یمن یک تن از سربازان ما کشته و سه تن دیگر شان زخمی شدند.» آن ها از ارایه ی جزئیات بیشتر درین مورد خود داری کردند.

این حمله در ساحه ی قفاح الردا در ولایت البیدا صورت گرفت و در نتیجه آن یک هواپیمای امریکایی نیز سرنگون شد. رسانه های محلی در یمن این حمله را از طرف نظامیان قبیلوی که با القاعده ارتباط دارند، دانسته و آن را عکس العملی از سوی آن ها به عملیات و تمرینات هوایی امریکایی ها در مناطق نزدیک به این شهر می دانند. این رسانه ها هم چنان گزارش می دهند که درین حملات و تمرینات نظامی ده ها غیر نظامی کشته و زخمی شده اند که در بین آن ها زنان و کودکان نیز شامل اند. بر علاوه، این رسانه ها از کشته و زخمی شدن سران قبیلوی؛ از قبیل: عبدالروف الدهاب، سلطان الدهاب و سیف الجوفی که از طرف واشنگتن به همکاری با القاعده محکوم اند نیز خبر داده اند.

نیویارک تایمز، این حمله بالای قرارگاه های القاعده در البیدا را نخستین حمله ی زمینی بالای این گروه، توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید امریکا دانست. رسانه های اجتماعی نزدیک به القاعده، بیانیه ای را رسانه ای ساختند که در آن القاعده جزئیات این حمله را در ساحه یکلای شهر البیدا در قسمت های مرکزی یمن واضح ساخته است.

گروه القاعده این حمله را چنین گزارش می دهد: «در حمله ای که روز شنبه توسط هواپیماهای امریکایی بالای یک قریه صورت گرفت، در آن ده ها غیز نظامی به شمول زنان و اطفال کشته شدند.» قرار گزارش رسانه های اجتماعی که این خبر را گزارش داده اند، هواپیماهای امریکایی از ساعت ۹ شب در فضای این شهر بودند که ساعت ۲ شب شنبه توسط هواپیماهای اپاچی به حملات آغاز کرده و با ۱۶ راکت خانه ها را در یک قریه هدف قرار دادند که بعداً این هواپیماها عساکری را پیاده ساختند و این عساکر به نبرد زمینی پرداختند که دو ساعت دوام کرد و در نتیجه عده ی ازین عساکر کشته و زخمی شدند. این گزارش هم چنان می افزاید که عساکر امریکایی به بی رحمانه ترین شکل اطفال و زنان را آتش زدند و تعداد زیادی از آن ها را قتل عام کردند که در نتیجه این حمله به طور عموم ۳۰ مرد، زن و طفل کشته شدند.

این جرم وحشیانه ی امریکا، نیز زیر نام مبارزه با تروریزم انجام شد. این درحالیست که در یمن احزاب گوناگون باهم در مبارزه اند که آن تنش ها نیز در نتیجه کارکردهای خبیثانه ی انگلیس و امریکا دامن گیر شده، مردم را تباه ساخته و این کشور را به مخروبه تبدیل کرده است. شرم آورتر از همه اینست که تمام این احزاب نعره های آزادی یمن را سر می دهند؛ درحالی که امریکا با این کارش این شعارهای نمادین را به خاک مالید. هر دو سمت درگیر درمعرکه ی یمن، ازین پلان امریکا قبل از انجامش باخبر بودند؛ اما امریکا با آن ها هماهنگی می کند و آن ها نیز این کشور را کمک می کنند.

دو سوی نبرد در یمن، اگر حوثی هایی هستند که با همپیمان شان علی عبدالله صالح، شعارهای مرگ به امریکا را سر می دهند و یا طرف منصور هادی که از حمایت دولت های ایتلافی برخوردار است و فضای یمن را در کنترول دارد، همه فقط برای بدست آوردن قدرت در کوشش اند، در مقابل مردم یمن دست به توطیه زده و می جنگند، یمن و آزادی این کشور اهمیتی برای شان ندارد. اگر اندکی خوبی درین گروه ها وجود می داشت، هردو بازوی یکدیگر شده و قوت این بازو را در مقابل دشمن اصلی به کار می بردند که آن ها را در سرزمین خود شان استعمار کرده است.

ای اهل ایمان و خرد! حالا وقتش است که به واقعیت گروه های درحال معرکه در کشورتان پی برده و حقیقت رهبران مزدوری را بدانید که به شما دروغ های حل مشکلات تان را داده و خود به ایتلاف با کفار استعمارگر به رهبری امریکا تن داده اند. حالا وقتش است که به حقیقت شعارهای نمادین، فریب کارانه و پوچ ضد امریکایی پی ببرید.

حزب التحریر از شما دعوت می کند تا با کار با این گروه برای جلال و آزادی، وحدت رهبران و از بین بردن خیانت ها با این گروه، برای اعاده ی خلافت بر روش رسول اکرم صلی الله علیه وسلم کار کنید. خلافتی که از شما پاسبانی کرده و دست استعمارگران را از سرزمین تان قطع می کند و آن روزیست که مؤمنین از پیروزیِ که الله سبحانه وتعالی برای شان می دهد، خوشنود می شوند.  

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

ادامه مطلب...

مزدوران امریکا می خواهند اسلام را فاسد بسازند

  • نشر شده در پاکستان

مطابق به فرمان ترامپ، حکام پاکستان می خواهند جنگ علیه الله سبحانه وتعالی و پیامبر صلی الله علیه وسلم را تشدید بخشند. بعد از آن که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا،‌ بر ادامۀ جنگ علیه اسلام و مسلمانان تاکید کرد، حکام پاکستان حضور خود را در جنگ علیه الله سبحانه وتعالی و پیامبر صلی الله علیه وسلم نیزاعلام نمودند. در حالی که در کنوانسیون حزب کارگران در سیالکوت به تاریخ ۲۸ جنوری ۲۰۱۷م، خواجه آصف وزیر دفاع کشور، اظهار نمود که:  جنگ علیه تروریزم  تنها در ساحه سیاسی متمرکز گردیده است، مگر  تروریزم  از بین نمی رود تا زمانی که ایدیولوژی تغییر نکند.

در حال حاضر، مسلمانان پاکستان و مسلمانان سراسر دنیا می خواهند زنده گی شان را زیر سایۀ اسلام بسر برند. بمنظور رسیدن به این هدف، آن ها تقاضای تطبیق اسلام را دارند. این پایبندی قوی مسلمانان به اسلام برای امریکا قابل قبول نیست. پس مهم تر از همه، وجیبه مسلمان جهاد علیه کفر اشغالگر و دعوت برای تطبیق اسلام در سرزمین های اشغال شدۀ شان می باشد.

امریکا و جاسوس های اش در سرزمین های اسلامی می دانند که؛ آن ها جنگ را بصورت آشکار علیه اسلام اعلام کرده نمی توانند، به همین سبب با لقب جنگ علیه تروریزم ، اسلام و مفکوره های مسلمانان را هدف قرار می دهند. اگر مسلمانان در یک زمان جنگ علیه قشون سرخ روسیه به منظور ختم تسخیر افغانستان را جهاد می نامیدند، و حالا چه شده اشغال افغانستان مسلمانان اجازه داشتند که خواست تطبیق اسلام را داشته باشند، امروز چه تغییر خورده کسانی که این خواست را دارند  افراطی توسط نیروهای ایالات متحدۀ امریکا را جنگ علیه  تروریزم در این خاک می نامند؟ اگر در دوران جنگ سرد،   نامیده می شوند؟ یا چه دلیلی وجود دارد که نیاز وزارت امور خارجه امریکا حالا تغییر کرده باشد؟

مسلمانان در پاکستان و در سراسر جهان، در حال حاضر می دانند که جنگ امریکا، جنگ صلیبی علیه اسلام است و به همین خاطر از جهاد مسلمانان علیه خود و اشغالگران کافر در افغانستان، عراق، فلسطین، کشمیر و دیگر سرزمین های اسلامی حمایت می نمایند. آن ها هم چنین از مبارزه سیاسی و فکری علیه نظام سرمایه داری و جاسوس های شان به دفاع از این پدیده، در جهان اسلام حمایت می کنند. روی این دلیل، امریکا و جاسوس های اش در جهان اسلام آرام ننشسته و بخاطر منحرف ساختن مسلمانان از نیرنگ ها و پروپاگند ها استفاده نموده و مسلمانان را در دام فریب خود قرار می دهند.

بعضی اوقات آن ها از نام تروریزم استفاده می نمایند، و بعضاً هم از نام  افراطیت بعضی اوقات آن ها می گویند ایدیولوژی ما به ریفورم  ضرورت دارد و گاهی هم می گویند به تغییر نیازمند هستیم.

مسلمانان پاکستان و سراسر جهان حالا به خوبی می دانند که سرمایه داری و اشتراکیت، و هر ایدیولوژی ساخته بشر ناکام است. همه به صورت کامل می دانند که تنها راه حل مسلمانان از راه تطبیق اسلام می باشد. امریکا و جواسیس آن در سرزمین های اسلامی نه تنها ثبات فکری و سیاسی نداشته و در دفاع از ایدیولوژی خود ناکام اند، بلکه برای متقاعد کردن مسلمانان از ترک دین شان نیز کوشش می کنند. اما نمی دانند که حتی خود مردم امریکا انگشت انتقاد را به طرف سیستم کفری خود دراز کرده اند. از همین سبب امریکا و جاسوس های شان هیچ گزینه ی جز؛ توسل به ظلم و ستم بر مسلمانان را نداشته و نیروی بی رحم شان به منظور وادار ساختن مسلمانان به ترک اسلام هنوز هم کوشش دارند. هر چند ما معتقد هستیم که هیچ نیروی نمی تواند چنین کاری را کند؛ چون الله سبحانه وتعالی می فرماید:

يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَىٰ ٱللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ ٱلْكَافِرُونَ

[توبه: ۳۲]

آن ها می خواهند نور الله را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی الله جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!

بنابر این آیا حکام پاکستان از سخنان الله سبحانه وتعالی پیشی می گیرند؟ آن ها باید حماقت خود را رها نموده و به راه حل اساسی دست بیاندازند. راه حلی که مسلمانان به آن نیاز دارند؛ یعنی برپایی دوباره خلافت راشده به منهج نبوت می باشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه