پنجشنبه, ۲۶ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فراخوان برای آزادی نوید بت؛ کسی‌که از تاریخ 11 می 2012 بدین‌سو تنها به دلیل مبارزه برای آزادی پاکستان از استعمار امریکایی در بند بسر می‌برد! Featured

(ترجمه)

تاریخ 11 می 2022 میلادی، درست ده سال از اختطاف نوید بت توسط ارگان‌های امنیتی پاکستان سپری شد؛ کسی‌که جلو چشمان فرزندان و همسایه‌گانش از منزل مسکونی‌اش واقع شهر لاهور اختطاف شد. خیلی دردآور است که چهار فرزند معصومش به مدت ده سال از شفقت و آغوش مهربان پدر دور مانده اند. نوید بت؛ انجنیر برق و سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان می‌باشد. بیشتر از یک دهه نوید جسورانه صدای خود را برای آزادی پاکستان از استعمار امریکایی از طریق یگانه راه مطمن و عملی آن، یعنی تأسیس دوباره خلافت به منهج نبوت بلند کرد. حکام پاکستان نوید را زندانی ساخته اند؛ در حالی‌که تمام سهولت‌های ممکن را به جاسوس هندی کلبوشان جادو فراهم ساخته است. آیا وقت آزادی نوید فرا نرسیده است؛ درحالی‌که کمیسیون استیناف پاکستان ماده شماره860-P را مبنی بر نا پدید شدن اجباری به تاریخ 4 جنوری 2018 میلادی صادر کرد؟

ای مسلمانان پاکستان، ژورنالستان، انجمن‌های حقوقی، سازمان‌های حقوق بشر و کمیسیون‌های دیپلوماتیک!

فراخوان برای آزادی نوید بت؛ کسی‌که برای وحدت جهان اسلام منحیث یگانه دولت خلافت قدرتمند صدای خود را بلند نمود!

بتاریخ 14 دسمبر 2003 میلادی نوید بت اظهار داشت: «به عوض تأسیس خلافت و متحد ساختن کشورهای آسیای مرکزی، حکام پاکستان در حال اعمار دیوارها در مرز دیورند هستند، اما مرزهای خویش را با هند، کشوری‌که اتباع مسلمان خویش را به قتل می‌رساند، باز نگهداشته است.

فراخوان آزادی نوید بت؛ کسی‌که برای حکم به ما انزل الله دعوت می‌کرد!

بتاریخ 21 فبروری 2008 میلادی نوید بت اظهار داشت: «خاتمه دادن به نمایش دموکراسی قضیه سرنوشت‌ساز می‌باشد تا با تأسیس خلافت هیچ راهی برای ایجاد قوانین نماند که منافع استعماری را تأمین کند، زیرا در آن صورت قانون الله سبحانه و تعالی بطور قطعی یگانه قانون روی زمین خواهد بود.»

فراخوان برای آزادی نوید بت؛ کسی‌که برای آزادی سرزمین های اشغال شده صدایش را بلند کرد!

بتاریخ 17 فبروری 2005 میلادی نوید بت بیان داشت: «کشمیر تنها توسط  جهاد با ارتش قدرتمند و مجهز از اشغال هندوها آزاد شده می‌تواند.»

فراخوان برای آزادی نوید بت؛ کسی‌که برای دعوت و جهاد جهت اظهار دین الله سبحانه و تعالی صدایش را بلند کرد!

بتاریخ 9 اکتوبر 2009 میلادی نوید بت مستقیماً ارتش مسلح پاکستان را خطاب قرارداد: «شما بزرگترین قدرت نظامی مسلمان از آسیای میانه الی بحر هند هستید. این مسئولیت شماست تا از مسلمانان این منطقه حفاظت نمایید! برخیزید و به حزب التحریر برای تأسیس دوباره خلافت نصرت دهید و لقب انصار ثانی را در تاریخ از آن خود نمایید! بدون شک این سعادت دنیا و آخرت می‌باشد.»

فراخوان برای رهایی نوید بت؛ توسط هر اسلوب موجود نزد شما!

چنانچه رسول صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

﴿مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ اَلدُّنْيَا، نَفَّسَ اَللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ

(رواه مسلم)

ترجمه: اگر کسی سختی از سختی‌های دنیا را از مؤمنی برطرف کند، الله یکی از سختی‌های روز قیامت را از او برمی‌دارد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: خالد "سیف الله"

ادامه مطلب...

تشکیل شورای رهبری، فصل جدید درگیری بین‌المللی بر سر یمن است که به رنج و مشقت اهل یمن می‌افزاید

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

به روز چهارشنبه مورخ 6/ اپریل/ 2022م، عبد ربه هادی اعلام کرد که معاون وی علی محسن الاحمر از سمت‌اش برکنار شده است و به دنبال آن اعلامیه‌ای مبنی بر تشکیل شورای ریاست جمهوری، متشکل از هشت نفر رییس تحت مشاوره وی، منجمله رشاد العليمي وریز داخله اسبق در رژیم علی صالح، منتشر شد. این اعلامیه هم‌چنین از زیر نظر و با تاییدی مجلس نمایندگان و مجلس شورا و دولت معین عبدالملک خارج شد که هر سه مرجع بدون هیچ‌گونه پیشنهاد اصلاحی در لایحه، طی بیانیه‌ای از اعلام تشکیل شورای رهبری ریاست جمهوری که به دولت وی اجازه ادامه وظایف خود را داده بود، استقبال کردند. ‏بدین ترتیب؛ بیانیه عبد ربه، کنفرانس شورای همکاری خلیج(CCC) را که از سوی نايف الحجرف فراخوانده شده بود پوشش داد که مذاکره و رایزنی‌های کنفرانس را در روز پنجشنبه مورخ 7 /اپریل/ 2022م، به پایان رساند. ‏آنچه هادی به شورای ریاست جمهوری محول و واگذار کرد، نشستن بر سر میز مذاکره و مذاکره با حوثی‌ها برای پایان بخشیدن به جنگ یمن که از سال 2014م تااکنون ادامه دارد و دستیابی به یک راه‌حل سیاسی نهایی و جامع بود که شامل مرحله انتقالی می‌شود که سرزمین یمن را از حالت جنگ به حالت صلح سوق خواهد داد‌. ‏هادی هم‌چنین ضمناً خواستار پایان دادن به وضعیت جنگ با شورای انتقالی و پایان بخشیدن به تقسیم پایتخت به دو سمت، عدن و استان‌های جنوبی شد.

ما در حزب التحریر-ولایه یمن باید موارد ذیل را واضح بسازیم:

1- جنگی‌که در یمن جریان دارد، یک جنگ عبث و بی‌هوده‌ای است که به دست غرب کافر اداره می‌شود، ادامه یا توقف جنگ مبتنی بر مصالح غرب است و واجب است این جنگ متوقف شود، زیرا جنگ/قتال میان مسلمانان حرام است. این امر هم‌چنین قطعی شده که حاکمان دست نشانده به مردم یمن و به رنج‌ آن‌ها هیچ اهمیتی نمی‌دهند، همانطور که مردم زیری چای شدند و هنوز هم به دلیل این جنگ پوچ و عبث در زیری چای می‌شوند.

2- مذاکراه و رایزنی‌های ریاض که توسط "کنفرانس همکاری خلیج(CCC)" درخواست شد، اساساً یک دعوت غربی است. آمریکا در تلاش است تا احزاب یمنی وابسته به انگلیس‌ها را در یک سبد جمع کند تا آنان در مقابل حوثی‌ها بر سر میز مذاکره بعدی بنشانند، زیرا امریکا در کنفرانس ریاض در سال 2019 با شکست مواجه شد. اروپا، به ویژه انگلیس، به دلیل مشغول بودن و حواس‌پرتی شان در جنگ میان روسیه و اوکراین، خواهان پایان دادن به این جنگ یمن هستند و هم‌چنین به دنبال ادامه جریان نفت از عربستان سعودی و گاز از یمن به دلیل نیاز به گرمایش در زمستان آینده هستند.

3- معین عبدالملک در بیانیه پایانی‌اش اشاره کرد که "جنگ شکست خورد"، این امر نشان می‌دهد که بیانیه نهایی توسط کشورهای استعمارگر تهیه شده است که به شکست جنگ پی برده اند. این موضوع ‏هم‌چنین شکست رهبران محلی را ثابت می‌کند و آن‌ها باید در نیمه راه تنها گذاشته شوند، زیرا باعث نابودی مردم خود‌شان شده اند و مردم یمن باید از حاکمان، سازمان‌ملل، سفیران و فرستادگان کشورهای استعمارگر دست‌بردارند و آنان را انکار کنند و در اطراف کسانی‌که آن‌ها را با تقوا و اخلاص رهبری می‌کنند، جمع شوند.

4- راه‌حل رادیکالی این‌ست تا دوباره به کتاب الله سبحانه‌وتعالی  و سنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم چنگ بزنیم تا به جنگ توقف دهیم با مردی بیعت کنیم که به آنچه الله سبحانه‌وتعالی نازل کرده حکم کند. بناً آنگاه یمن هسته دولت اسلامی خواهد که سایر سرزمین‌های اسلامی را شامل خواهد بود، در نهایت اهل یمن، مسلمانان و بشریت از عدالت اسلام برخوردار خواهد شدند. از نخستین روز جنگ، حزب التحریر بیانه‌‌‌ای تحت عنوان: «بالآخره جنگنده‌/طیاره‌های جیت حاکمان غلام‌، بسیج می‌شوند... مگر فقط برای قتل مسلمانان، نه برای جنگ با دشمنان!» در 27 مارچ 2015م، که در آن تصریح کرد: «این‌ها حاکمان ما هستند. فلسطین، سرزمین اسراء و معراج و قبله اول، برای کمک و یاری فریاد می‌زند، اما حکام چشم‌پوشی می‌کنند. ‏مردم از حکام طلب نصرت و حمایت می‌کنند، اما آن‌ها هیچ پاسخی نمی‌دهند، گویی در گوش‌ها و چشم‌های‌شان پرده افگنده شده. ‏با این‌حال، حکام سرزمین‌های اسلامی برای تنفیذ و حفظ منافع استعمارگران کافر، به فرمان‌برداری شتابان سبقت می‌جویند. ‏آیا شما جت‌ها، تانک‌ها و کشتی‌های جنگی سرزمین‌های اسلامی را نمی‌بینید که علیه دشنمان اسلام و مسلمانان بسیج می‌شوند؟! ‏نخیر، آن‌ها در پادگان نظامی پارک شده اند و در حال استراحت اند. ‏با این‌حال؛ آن‌ها(کفار) بیدار شدند و تنها با اشاره به آن عده رهبران سیاسی که نه توجهی به مؤمن بودن دارن و نه نسبت و عهدی با اسلام ندارند، غرش‌‌کنان فرمان می‌دهد. این حکام خودشان را بزرگ و قدرتمند به مردم خود نشان می‌دهند، اما در مقابل دشمنان کوچکتر از کودکان هستند. الله سبحانه‌و‌تعالی آن‌ها را هلاک کند که چقدر منحرف شده اند!» هم‌چنین در بیان دیگری تحت عنوان: «اولین فرستاده سازمان‌ملل به ما انتخاب میان "پذیرش حوثی‌ها یا جنگ" را گذاشت، پس دومی‌اش به ما چه داد؟» به نشر رسید. مورخ 14 می 2015م، که در آن متن اظهار شده است: «هیچ  استقبالی از فرستاده سازمان‌ملل صورت نگیرد، زیرا خون مردم با این فرستادگان جاری و قطع می‌شود و هر زمانی‌که حضور داشته باشند، کشتار و جنگ بیشتر می‌شود تا آن‌که منافع شان حاصل شود‌. فلهذا، این وظیفه مسلمانان است که به سازمان‌ملل‌ و نمایندگان‌شان تکیه نزنند، زیرا آن‌ها منافع کشورهای بزرگ به ویژه آمریکا را حاصل می‌کنند و خون پاک مسلمانان در ترازوی آن‌ها هیچ وزنی ندارد.»

6- حزب التحریر دارای تصویر واضحی از دولت خلافت است که از شریعت اسلامی نشأت و سرچشمه گرفته است. بنابراین؛ ما به اهل قدرت(حکام) و محافظت(ارتش) یمن صدا می‌زنیم تا به حزب التحریر نصرت بدهند. ای اهل ایمان و حکمت، راه‌حل برای آنچه که شما در داخل سرزمین‌تان از باعث آن در رنج و مشقت قرار دارید، اینست تا ازین دایره درگیری‌های بین‌الملی که بالای شما تحمیل شده خود را رها سازید و در نهایت نظام اسلام را توسط تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت تحکیم نماید. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾

[مائده: 50]

ترجمه: آیا آن‌ها حکم جاهلیت را(از تو) می‌خواهند؟ و چه کسی بهتر از الله(سبحانه‌وتعالی) برای قومی‌که اهل یقین اند، حکم می‌کند؟

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه یمن

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

وفا به عهد با الله

(ترجمه)

﴿یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِیای فَارْهَبُونِ﴾ ‏[بقره: 40]

‏ترجمه: ‏‏ای بنیاسرائیل! به یاد آورید نعمتی را كه بر شما ارزانی داشتهام (با اندیشیدن درباره آن و ادای شكر لازم)، و به پیمان من (كه ایمان و كردار نیك و باور به پیامبرانی است كه بعد از موسی آمدهاند) وفا كنید تا به پیمان شما (كه پاداش نیكو و بهشت برین است) وفا كنم، و تنها از من بترسید (نه از كس دیگری).‏

ماه رمضان؛ زمان تجدید عهد ما با الله سبحانه و تعالی است. عهد یعنی وعدۀ قاطع همراه با سوگند (یمین)، سوگند یا یمین ارتباط مستقیم با ایمان دارد (ایمان – یمین) و دلالت بر فطرت و سرشت مسلمان می‌کند. ایمان نیز نوعی از عقدهاست و به معنی وعدۀ با التزام به توحید بین بنده و خالق سبحانه و تعالی و دور افگندن وسوسه‌های شیطان و مبارزه علیه آن است. عهد با الله سبحانه و تعالی مانند هر عهد دیگری جز با اختیار و ارادۀ آزاد صورت نمی‌گیرد و هر وعده و عهدی - فرق نمی‌کند با الله سبحانه و تعالی باشد یا با انسان‌ها - تقاضای وفا، التزام و پایبندی و صدق ظاهر و باطن را دارد. یعنی این‌که ما در عهد و پیمان خود باید مخلص، ملتزم و با وفا باشیم، چنانکه قرآن کریم التزام به عهد را از جمله مهم‌ترین ارزش‌ها در شریعت اسلام شمرده است؛ زیرا التزام حقیقی عبارت از کلید نجات از ذلت و سبب رسیدن به کرامت و آزادی از ظلم و حتی وسیلۀ پیشرفت و ترقی است.

وفا به عهد یا وفا به وعده همان رکن اساسی برای هر عقد است، هم‌چنان وفا به عهد یکی از قدیمی‌ترین عناصر در قانون بین الملل است که به زبان لاتینی به آن Pact Sunt Servanda   یا "وجوب حفاظت بر تعهدات" می‌گویند و معاهدات بدون این اصل قابل التزام، اجرا و تنفیذ نیست و این عنصر Pact Sunt Servanda  متکی بر یک واقعیت است و آن این‌که دولت‌ها پذیرفته‌اند تا از معاهداتی‌که امضا کرده‌اند، اطاعت کنند و این مورد در رأس سلسلۀ هرمی معیارها قرار دارد یا به عبارتی دیگر، تمام دولت‌ها در قانون کلی خود به این اتفاق دارند که معاهدات بین‌المللی به عنوان بلندترین نیرو شمرده می‌شود و بر اساس این اصل طرف‌های یک عقد ملزم به اجرای مواد عقد می‌باشند، همانطور که به اجرای احکام قانون کلی ملزم هستند.

اصطلاح "عقد" در شریعت اسلامی، بر اساس آنچه در قرآن کریم و سنت نبوی صلی الله علیه و سلم آمده است شامل: عهد بین الله سبحانه و تعالی و بندگانش، در میان خودِ بندگان، بین دولت اسلامی و رعیت آن و هم‌چنین بین دولت اسلامی و دیگر ملت‌ها و دولت‌ها می‌شود. به عنوان مثال: اصطلاح "اهل عهد" غالبا در عوض اصطلاح "اهل ذمه" به کار برده می‌شود، جهت اشاره به غیر مسلمانانی‌که تحت حاکمیت دولت اسلامی و حمایت قانونی آن زندگی می‌کنند.

الله سبحانه و تعالی در این آیت دستور داده می‌فرماید:

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ[مائده: 1]

ترجمه: ای مؤمنان! به پیمان‌ها و قراردادها وفا كنید (اعمّ از عقدها و عهدهای مشروع انسان با انسان، یا انسان با الله).

این دستور بر تمام مؤمنان واجب می‌سازد تا نهایت تلاش کنند به این جهت که برای پروردگارشان و فرستادۀ او محمد صلی الله علیه و سلم مخلص باشند، زیرا ولاء و دوستی با پروردگارمان بدون دوستی و ولاء با رسول الله صلی الله علیه وسلم تحقق نمی‌یابد. بدان جهت که هدف رسالت رسول الله صلی الله علیه و سلم، اظهار رسالت الله سبحانه و تعالی در جهان است:

«یا عم! والله لو وضعوا الشمس فی یمینی، و القمر فی یساری، على أن أترك هذا الأمر حتى یظهره الله أو أهلك فیه ما تركته»

ترجمه: ای عمو جان! سوگند به الله سبحانه و تعالی که اگر آفتاب را به دست راست و مهتاب را به دست چپ من بگذارند تا من این مسیر دعوت را ترک کنم _ این مسیر را ترک نخواهم کرد – تا این‌که الله (سبحانه و تعالی) آن را ظاهر و غالب گرداند و یا من در این مسیر هلاک گردم.

بنابراین ولاء و دوستی با رسول الله صلی الله علیه و سلم با ولاء و دوستی با الله سبحانه و تعالی مرتبط است و الله سبحانه و تعالی عدم ولاء را به عنوان یک خیانت توصیف نموده در حالی‌که او سبحانه و تعالی به ما احسان نموده است. در این صورت هرگز به آنچه الله سبحانه و تعالی به ما وعده نموده است نایل نخواهیم شد، الله سبحانه و تعالی وعده نموده است که ما را به عنوان خلفاء در زمین قرار می‌دهد و ترس ما را به امن مبدل می‌نماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِكُونَ بِی شَیئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ  [نور: 55]‏

ترجمه: ‏الله به كسانی از شما كه ایمان آورده‌اند و كارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حكومت ایشان) در زمین خواهد كرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه كه پیشینیان (دادگر و مؤمن ملّتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) كرده است (و حكومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را كه برای آنان می‌پسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدّل می‌سازد،  (آن چنان كه بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا می‌پرستند و چیزی را انبازم نمی‌گردانند. بعد از این (وعده راستین) كسانی كه كافر شوند، آنان كاملاً بیرون شوندگان (از دائره ایمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقیقی می‌باشند).‏

از جمله موارد مؤکد این که الله سبحانه و تعالی یهود و نصاری را لعنت نموده است، زیرا آنان در عهدهای شان با الله سبحانه وتعالی مخلص نبودند و به وعده‌های شان با الله سبحانه و تعالی وفا نکرده و آن را شکستند و یا بعضی از وعده‌های‌شان را به فراموشی سپردند و همان طور ادامه دادند.

از این رو تعداد افراد مخلص در جامعه هرچند زیاد باشد، باز هم آرامش را در جامعه فراگیر نساخته و هرگز امنیت، اعتماد و عزتی که الله سبحانه و تعالی وعده نموده را به ارمغان نمی‌آورد تا زمانی‌که مسئولین امور آن جامعه مخلص نباشند. پس زمانی‌که این مسئولین از وفا به عهد با الله سبحانه و تعالی دوری گزیدند و معاهدات و پیمان‌ها با کفار و نظام‌های کفری‌شان را برتر از قوانین اسلام و ارزش‌های آن شمردند و روش زندگی غرب را بر شیوۀ زندگی مسلمانان مقدم ساختند، در این صورت عجیب نیست که الله سبحانه و تعالی دعاهای ما را اجابت نکند. شتاب کردن به سوی معاهدات بین الملی با کفار و نظام‌های سیاسی تحمیل شده بر ما، مرزهای ملی، افکار و عقایدشان دلالت بر نادیده گرفتن فضل پروردگارمان بر ما می‌کند و پرده از عدم خشیت ما از الله سبحانه وتعالی بر می‌دارد. این قطعا همان معنای سکولاریزم و دموکراسی می‌باشد و هدف نهایی‌اش تحقق آن است.

از این رو، حکامی‌که پیمان‌شان را با الله سبحانه و تعالی نادیده گرفته و پیمان‌ها و توافقنامه‌ها با غیر الله سبحانه وتعالی را ترجیح دادند، ابزار و اسباب ضد اسلام شدند که بر امت تساهل و رحم ندارند. از سعودی‌های مکه و بدترین حکومت در فلسطین گرفته تا حکام در پاکستان، اردن، مصر و ترکیه که تمام این حکام در سرزمین‌های اسلامی ما عدم ولاء با الله سبحانه و تعالی را به عنوان مبدأ اساسی برای خود و سیاست‌های شان انتخاب کردند. به تقسیم امت اکتفا نکردند؛ بلکه تمام ارزش‌ها و مفاهیمی‌که هویت امت را تشکیل می‌دهد نابود و بدنام ساختند، ارزش‌های غربی و مفاهیم کفری را جایگزین آن نمودند و حرام را به حلال و حلال را به حرام تبدیل نمودند. سرمایه‌های مادی و منابع درآمدی مان را از طریق مؤسساتی مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی هدر دادند و با سیاست‌های فقر دوامداری که استعمارگران به جا گذاشته‌اند بر امت حکومت کردند. در خفا با جنگ‌های استثمار طلبانۀ انگلیسی-آمریکایی پیمان بستند و مسلمانان را با دستان خود به قتل رساندند و به عوض پایان جنگ و اشغال به سیاست‌های پیوستند که جنگ طلبان را اکرام نموده و ملت مسلمان را محکوم به خواری نمود. در عوض آن‌که از مسلمانانی‌که به آنان پناه جسته حمایت نمایند، آنان را بر سر سفره‌های نژادپرستان و دشمنان اسلام خوار ساختند و آنان را طبق پیمان‌های ظالمانۀ بین المللی که امضا نموده‌اند به اتباع شان تسلیم نمودند و برای بقای مستعمیرین؛ فرهنگ اسلامی مورد ضرورت نسل‌های آینده را فروختند و در اخیر ایمان و اخلاق خود را از طریق این پیمان‌های ظالمانه به هراج گذاشتند.

در کنار این، احزاب، گروه‌ها و جنبش‌های وجود دارد که به از بین بردن ظلم وعده دادند، از شعارهای قهرمانانه استفاده می‌کنند که احساسات اسلامی مسلمانان، اتکا به مبادی غیر اسلامی و پناه جستن به شیوه‌های نادرست را برانگیخته می‌سازند، بناءً این جنبش‌ها تنها وحدت امت را نابود نمی‌سازند؛ بلکه اعتماد امت به اسلام و اعتماد برخی را به برخی دیگر نیز از بین می‌برند. این جنبش‌ها تخم نا امیدی نسبت به وعده‌های الهی، ترس از مرگ و محبت دنیا را در قلب‌های مسلمانان کاشته‌اند، که منجر به تقویت نظام‌های غیر اسلامی شده تفرق، گدودی و ناتوانی در مقابل کفار را افزایش داده است.

این همان دلیل پایان نیافتن مشکلات ما است علاوه بر اینکه ما اخلاق را ارزش می‌دهیم و صداقت را بلند می‌شماریم! از این رو ما رمضان می‌آید و می‌رود و ما درد می‌کشیم و ناله سر می‌دهیم، با وجود اینکه ماه رمضان در طول قرن‌ها ماه پیروزی‌های بزرگ برای مسلمانان بوده است!

بلی؛ بدون شک رمضان ماه قرآن است، همان قرآنی‌که قانون مکتوب و پیمان ما با پروردگارمان می‌باشد. تلاوت قرآن به معنای یادآوری و تجدید عهد ما با الله سبحانه و تعالی است نه این‌که حروف و آیات آن را پیوسته و سریع بخوانیم. تلاوت قرآن یعنی راهکار هدایت به سوی نور و دور افگندن طاغوت و تاریکی‌ها. یعنی عمل و قربانی با نفس‌های ما، هرگاه که بلند نمودن قرآن و سنت جهت حاکمیت بر جهان لازم داشته باشد.

هم‌چنین یاد آور می‌شویم که فروگذاشتن امر به معروف و نهی از منکر در مقابل این حکام به نوبۀ خود یک عهد شکنی دیگر است. وفا به عهد برای آن ذاتی است که ما را آفریده نه به پیمان‌های کفار فساد پیشه.

نویسنده: زهره مالک

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

اعلان ماه جدید شوال ۱۴۴۳ هجری قمری به مناسبت عید سعید فطر مبارک باد Featured

(ترجمه)

الله أكبر الله أكبر الله أكبر، لا إله إلا الله، الله أكبر، الله أكبر ولله الحمد

بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام على سیدنا محمد رسول الله، وعلى آله و اصحابه اجمعین...

بخاری در صحیح‌اش به نقل از محمد بن زیاد روایت کرده‌است که از ابوهریره رضی الله تعالی عنه شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند، یا گفت ابو القاسم صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ، وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ، فَإِنْ غُبِيَ عَلَيْكُمْ فَعُدُّوا ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با رویت – هلال ماه رمضان – روزه بگیرید و با رویت – هلال ماه شوال – افطار کنید، و اگر هلال بر شما خیره شد و شما نتوانستید آن را ببینید، سی روز شعبان را تمام کنید.

پس از بررسی ماه جدید شوال در این شب یک‌شنبه، رویت هلال ماه جدید مطابق شرایط شرعی در برخی سرزمین‌های اسلامی تأیید شده‌است و ازین‌رو فردا یک‌شنبه اولین روز ماه شوال و اولین روز عید سعید فطر می‌باشد.

حزب‌التحریر صمیمانه‌ترین تمنیات‌اش را در این مناسبت خجستۀ عید سعید فطر به امت اسلامی تقدیم می‌کند و از بارگاه الله سبحانه و تعالی می‌خواهد که سال آینده این روز را درحالی بازگرداند که دولت‌اش تأسیس شده‌باشد، و او سبحانه و تعالی دین‌اش را توان‌مند ساخته و پرچم‌اش را برافراشته باشد. همچنین از طرف خودم و رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر و همۀ برادران و خواهرانی که در ادارات‌اش فعالیت دارند به امیر حزب‌التحریر، عالم برجسته شیخ عطا بن خلیل ابوالرشته تبریک می‌گویم، و از الله سبحانه و تعالی می‌طلبم که او را در رهبری این دعوت با تأسیس خلافت راشده ثانی به طریقۀ نبوت به مژدۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم نایل کند.

عید سعید فطر فرا می‌رسد تا آیین شادی را برای مسلمانان زنده کند، به این امید که بخشی از رنج‌های‌شان را در ماه رمضان امسال کاهش دهد. از گرسنگی افسارگسیختۀ مردم افغانستان و یمن، هتک حرمت مسجد الاقصی توسط یهودیان و کارزار قرآن‌سوزی در سوئد گرفته، تا مرگ همۀ خانواده‌هایی که در دریای مدیترانه غرق شدند. مسلمانان این ماه رمضان را درحالی بین روزه و قیام سپری کردند که از خشم و دل‌شکستگی حاصل از اندوه رنج می‌بردند.

بدون شک فجایعی‌که امروزه مسلمانان در تمام اشکال‌اش متحمل می‌شوند نتیجۀ مستقیم استعمار یا شرایط استعماری است. دولت یهود توسط غرب کافر استعمارگر ایجاد و مسلح شد، مردم افغانستان گرسنه هستند و سرزمین‌های‌شان به دستور غربی‌ها بمباران می‌شود، دولت هند با مجوز امریکا از مسلمانان هند و کشمیر سوء استفاده می‌کند و خانواده‌های مسلمانان جان خود را در دریاها به خطر می‌اندازند زیرا غرب به زندانی کردن اکثر مسلمانان در کشورهای‌شان موافقت کرده‌است. به‌علاوه، کشورهای رده‌اول غرب تبلیغاتی را درخصوص توهین به اسلام و مقدسات‌اش، و سرزنش مسلمانان به‌خاطر پایبندی به شریعت اسلامی به بقیه جهان تحمیل کردند.

اما شدت و شتاب حوادثی‌که دامن‌گیر امت اسلامی شد، ابتلای نیرنگ‌های فراوان غرب و غلامان‌اش را تسریع کرد تا جایی‌که دیگر نمی‌توانند حاکمانی را به مزدوری بگیرند که امت را دورشان جمع کند، همان کاری که در قرن گذشته انجام داد. این تنها یک معنی دارد، این‌که سیطرۀ غرب بر قدرت در سرزمین‌مان شکننده شده‌است، و یگانه چیزی که آن را نگه می‌دارد تلاش غرب در منحرف‌سازی تلاش مسلمانان و مشغول ساختن آن‌ها به یکدیگر و مشکلاتی است که در شرایط زندگی با آن روبرو هستند.

همچنین توانایی غرب در جذب امت اسلامی در تمدن‌اش و یا حتی غرق کردن آن‌ها در اندیشه‌هایش کاهش یافته و به صفر رسیده است، و تنها نیروی قانون از آن باقی مانده است که سعی دارد آن را به اجبار بر مسلمانان تحمیل کند. این همان شکست تمدنی قبل از اسلام است. در مورد خود کشورهای غرب نیز پدیدۀ رد نتایج انتخابات و همه‌پرسی‌ها، که چند سالی می‌شود پایتخت‌های امریکا، فرانسه و بریطانیا را در برگرفته است، جز به معنی نفی انتقال قدرت نیست، امری‌که مفهوم حاکمیت همه‌شمول را تهدید می‌کند، و این به معنای بی‌اعتقادی به دکترین سیاسی دموکراتیک است. بدین ترتیب، غرب شرایطی را فراهم کرده‌است که نخستین پیش‌نویس آگهی مرگ تمدن غرب را در سرزمین خودش قرار می‌دهد.

ای مسلمانان! آن‌چه میان شما و بازگرداندن اقتدار غصب‌شدۀتان قرار دارد منصرف کردن اهل نصرت از اصرار و یا پذیرش حمایت حکام مزدور است. اهل نصرت کسانی اند که می‌توانند دست غرب را در سرزمین‌مان بشکنند، قدرت را از چنگال‌اش بردارند و به امت اسلامی بازگردانند. اگر این کار را انجام دهند و اقتدار را به امت اسلامی بازگردانند و خلافت را در یکی از سرزمین‌های اسلامی که توانایی‌اش را دارد تأسیس کنند، تاریخ را ورق می‌زنند و نام‌شان در صفحات زرین تاریخ امت اسلامی ثبت خواهد شد. و اما بزرگ‌ترین پاداش‌شان کسب افتخاری همانند افتخار انصار از صحابه رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌باشد، زیرا آنان کسانی هستند که منهج نبوت را به جهانیان بازمی‌گردانند. رسول الله صلی الله علیه و سلم در پایان حدیث معروف‌اش در مورد تغییر شرایط حکومت در اسلام فرمودند:

«… ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: ... سپس خلافت به منهج نبوت خواهد آمد.

ای اهل رسانه و قلم و خطابه و منبر! هدایت امت مسلمه برای سوق دادن اهل قدرت و حفاظت به سوی حق بر دوش شماست که شب و روز مراقب امت هستید. همچنین شما از دو حقیقت اساسی امروز امت آگاهید. حقیقت اول، تشنگی امت – همچون تشنگان بیابان – برای وحدت سیاسی، و اما حقیقت دوم، مسئلۀ عظمت اسلام است که ریشه در اعماق جان مسلمانان دارد. وحدت اسلامی و عظمت اسلامی بدون ایجاد حکومت اسلامی یا خلافت به روش نبوت محقق نخواهد شد. سخنی را از یکی از مهم‌ترین حکمای امت اسلام، خلیفه عمر بن خطاب رضی الله عنه برای‌تان یادآور می‌شویم که فرمودند: ما ذلیل‌ترین مردم بودیم، پس الله سبحانه و تعالی ما را با اسلام عزت داد، اگر عزت را در غیر آن‌چه الله سبحانه و تعالی ما را بدان عزیز کرد بجوییم، او سبحانه و تعالی ما را ذلیل خواهد کرد.» از شما دعوت می‌کنیم تا این سخن را به شعار مبدل کنید و آن را در کردار و گفتارتان بگنجانید.

ای اهل قدرت و حفاظت! می‌دانید که غرب سال‌هاست نمی‌تواند حاکمان جدیدی بسازد که بتوانند امت را به دورش جمع کنند، تا جایی‌که امروزه کرسی حکومت‌داری به زباله‌دانی سیاست‌مداران سکولار تبدیل شده‌است. به محض این‌که شخصی قدرت را به دست می‌گیرد، حوادث فزاینده‌ای او را رسوا می‌کند و در دام ریاکاری و بدخواهی می‌افگند. این امر حاکمان را در موقعیتی ضعیف‌تر از همیشه قرار داد. مردم شب و روزشان را نفرین می‌کنند و چاره‌ای جز ضربه زدن به افکار عامه با آهن و آتش ندارند. در مورد غرب نیز، خودش مشغول خودش است. همه‌گیری کرونا، بحران‌های اقتصادی، ظهور پوپولیزم انزواطلب، جنگ اوکراین، محاصرۀ چین، بحران جهانی انرژی و آشفتگی بازار ارز، همۀ این مسائل باعث شد که ایالات متحده خودش را از سرزمین‌های‌مان عقب بکشاند و پرونده‌هایش را تحویل حاکمان ضعیفی دهد که صبح و شام توسط افکار عمومی نفرین می‌شوند. منتظر چه فرصتی بهتر از این هستید؟! چه زمانی از امت اسلامی حمایت می‌کنید و حاکمانی را که در دل‌های‌شان ظلم می‌نوشیدند و مانند شترمرغ پشت سر اربابان خود در کنفرانس‌های بین‌المللی راه می‌رفتند برکنار می‌کنید، حتی اگر به سرزمین‌های‌مان برگردند بر درد مردم می‌افزایند و با آتش و آهن بر آنان حکومت می‌کنند؟

عید سعید فطر فرا رسید، پس در هر خانه و هر محله و هر شهری آیین شادی عید را احیا کنید تا عید تجدید عزم شما و مژدۀ روزهای آینده و غم دل دشمن‌تان باشد. سپس با انرژی جدیدی دست به دست هم می‌دهیم تا خلافت ثانی را بر منهج نبوت برپا کنیم. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾

(الاعراف: ۱۵۷)

ترجمه: پس کسانی‌که به او ایمان آوردند و حمایت و یاریش کردند و از نوری که با او نازل شده‌است پیروی کردند، آنان رستگاران اند.

الله اكبر الله اكبر الله اكبر، لا إله إلا الله، الله اكبر، الله اكبر ولله الحمد

عید مبارک، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

شب یک‌شنبه اولین روز ماه شوال سال ۱۴۴۳ هجری مطابق ۱ می/مه ۲۰۲۲ میلادی است

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

تبریک و تهنیۀ عالم بزرگوار، عطاء بن خلیل ابوالرشته امیر حزب‌التحریر برای مراجعین صفحات‌ انترنتی‌اش به مناسبت حلول عید سعید فطر سال 1443هـ.ق موافق با 2022م

(ترجمه)

الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله، و علی آله و صحبه و من والاه، و بعد:

خطاب به امت اسلامی؛ بهترین امتی‌که برای هدایت مردم فرستاده شده است:

﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ...﴾

[آل عمران: 110]

ترجمه: شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شده‌اند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید.

خطاب به حاملین پاک‌تینت دعوت، بدون این‌که کسی را در برابر الله متعال پاک و بی‌گناه بخوانیم!

خطاب به مراجعین معزز صفحۀ مان!

عید سعید فطر را برای همه تبریک و تهنت گفته از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم روزه و نماز و سایر اعمال نیک تان را به درگاه خویش بپذیرد و در این ماه با فضیلت، ما و شما را از جملۀ آزاد شده‌گان قرار دهد. ترمذی در سنن خویش از ابوهریره در خصوص شب‌های رمضان روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«و لله عتقاء من النار و ذلک کل لیلة» (اخرجه الحاکم فی مستدرکه)

ترجمه: الله آزاد‌شده‌گانی از آتش دارد و این در هر شب است.

هم‌چنین از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم این عید را سر آغاز خیر و برکت برای مسلمانان قرار دهد؛ خیر و برکتی‌که پس حکومت‌های جبری فرا می‌رسد که صدسال است در آن به سر می‌بریم. امیدواریم عید آینده در حالی فرا رسد که ما زیر سایۀ پرچم خلافت راشده قرار داشته باشیم! پرچم لاإله إلا الله محمد رسول الله! قطعاً این کار برای الله متعال دشوار نیست. احمد در مسند خویش به نقل از حذیفه بن الیمان روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«... ثمّ تکون ملکاً جبریة فتکون ما شاء الله أن تکون ثمّ یرفعها إذا شاء أن یرفعها ثمّ تکون خلافة علی منهاج النبوة» ثمّ سکت» (و کذلک أخرجه أیضاً الطیالسی فی مسنده)

ترجمه: سپس حکومت جبری فرا می‌رسد و تا زمانی‌که الله بخواهد ادامه خواهد داشت و هرگاه الله خواست آن را برطرف نموده سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

در پایان به همه سلام نموده و برای تان آرزوی خیر دارم و الله متعال طاعات شما را مورد قبول درگاه خویش قرار دهد.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

برادر تان عطاء بن خلیل ابورشته

ادامه مطلب...

نمازی‌که در اقتدا به امام تنها از طریق وسایل شنیدنی وصل شود

  • نشر شده در فقهی

به جواب قتیبه جیتاوی

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

آیا نماز مقتدی در خانه، بالای خانه و ساحه خانه و یا جاهای دیگر‌ با امامی‌که به تمام معنی از مسجد منفصل و جدا باشد، جائز است، به گونه‌ای‌که دیدن امام و کسانی‌که با امام است و یا شنیدن صدای شان برای شان ممکن نباشد؛ مگر این‌که از طریق وسایل صوتی و یا صفحات تلویزیونی که صدا و یا عکس را از طریق وسایل الکترونیکی جدید مانند وسایل برقی و یا انترنت انتقال نماید، دیگر ممکن شود، آیا چنین نماز صحیح است؟

موضوع را برای ما رهنمایی نمائید، زیرا این موضوع در حال گسترش و شایع شدن است. الله سبحانه و تعالی جزای خیر نصیب کند!

پاسخ

وعلیکم و السلام و رحمت الله وبرکاته!

برادرم مسئله نماز جمعه را فقهاء مورد نظر قرار دادند که در این خصوص نظریات دارند و من شنیدم که بعضی صفحات تصویری استفاده می‌شود. من نمی‌گویم که همه نظریات این فقهاء باطل است، اما چیزی‌که من ترجیح می‌دهم به گونه ذیل است:

بعض نصوص مرتبط به این موضوع:

1-  بخاری از عرج از ابوهریره روایت نموده است که گفت رسول الله صلی الله علیه  و سلم فرموده است:

«إِنَّمَا جُعِلَ الْإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ؛ فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا، وَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا قَالَ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ فَقُولُوا رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ، وَإِذَا سَجَدَ فَاسْجُدُوا، وَإِذَا صَلَّى جَالِساً فَصَلُّوا جُلُوساً أَجْمَعُونَ»

ترجمه: امام تعیین شده تا به وی اقتداء صورت گیرد، پس وقتی امام تکبیر گفت، شما نیز تکبیر بگوئید و وقتی رکوع کرد، شما نیز رکوع کنید و وقتی سمع الله لمن حمده گفت، شما ربنا و لک الحمد بگوئید و وقتی سجده کرد، شما نیز سجده کنید و وقت امام نشست، شما نیز همه تان بنشینید.

2-  مسلم از اعوج از ابوهریره روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«اِنَّمَا الْإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ فَلَا تَخْتَلِفُوا عَلَيْهِ، فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا، وَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا قَالَ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ فَقُولُوا اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ، وَإِذَا سَجَدَ فَاسْجُدُوا، وَإِذَا صَلَّى جَالِساً فَصَلُّوا جُلُوساً أَجْمَعُونَ»

ترجمه: امام تعیین شده تا به وی اقتداء صورت گیرد، پس شما در مورد آن اختلاف نکنید. وقتی امام تکبیر گفت، شما نیز تکبیر بگوئید و وقتی رکوع کرد، شما نیز رکوع کنید و وقتی سمع الله لمن حمده گفت، شما بگوئید الله ربنا و لک الحمد و وقتی سجده کرد، شما نیز سجده کنید و وقت امام نشست، شما نیز همه تان بنشینید.

3-  ابوداود تخریج نموده که احمد بن ابراهیم برای ما گفت، حجاج از بن جریح حدیث گفت که ابوخالد از عدی بن ثابت الانصاری برایم خبر داد که مردی با عمار بن یاسر به مدائن بود و نماز اقامه شد که عمار پیش نماز شد و بر دوکانی استاده شد، در حالی‌که مردم پائین بودند، پس حذیفه پیش شد و دست آن‌را گرفت و عمار آن‌را متابعت کرد تا این‌که حذیفه آن‌را پائین آورد وقتی عمار از نماز اش فارغ شد حذیفه برایش گفت آیا نشنیدی که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«إِذَا أَمَّ الرَّجُلُ الْقَوْمَ فَلَا يَقُمْ فِي مَكَانٍ أَرْفَعَ مِنْ مَقَامِهِمْ أَوْ نَحْوَ ذَلِكَ»؟

ترجمه: وقتی مردی برای قوم امامت می‌داد، نباید به مکان بلندتر از مقام مردم استاده شود و یا هم‌مانند آن؟

عمار گفت، به همین دلیل وقتی تو دست مرا گرفتی، من از تو پیروی کردم. در بنایه شرح هدایه نوشته ابو محمد غیتابی حنفی بدرالدین عینی در شرح این حدیث گفته است:

احمد ابن ابراهیم ابن کثیر بن ذیل بن افلح بن منصور بن مزاحم عبدی ابوعبدالله مشهور به دورقی گفته است که وی شنیده که برادرش یعقوب و ابن مهدی و حجاج و اباداود طیالسی و غیر از ایشان شنیده اند که از وی مسلم، ابوداود، ترمذی، ابن ماجه و غیرشان روایت کرده که گفته ابوحاتم گفته است که او یک شخص راستگوی بوده که در بین لشکر در روز شنبه هفت روز باقی مانده به شعبان سال دوصد و شصت وچهار و فات یافته است و حجاج ابن محمد اعور و عبالملک، ابن جریح، ابو خالد از عدی بن ثابت روایت نموده و از وی ابن جریح روایت کرده است و از ابن جریح ابوداود روایت کرده است و کلمه اسفل بنا بر ظرفیت منصوب است.

گفتۀ آن لذالک یعنی به خاطر این گفته رسول الله صلی الله علیه و سلم است، و در اسناد این حدیث مرد مجهول است با آن‌هم در کتاب بنایه شرح هدایه به این حدیث استدلال شده است؛ چنانچه در فوق آن‌را ذکر نمودیم که ابو محمد محمود بن احمد بن موسی بن احمد بن حسین غیتابی حنفی بدرالدین عینی متوفی ۸۵۵ هـ در کتاب‌اش آمده است: «گفتم ابوداود در سنن خود روایت نموده است از حدیث همام که حذیفه در مدائین در حالی‌که بالای دوکانی بود، به مردم امامت می‌داد؛ سپس ابومسعود پیراهن آن‌را گرفت و کش کرد، وقتی از نماز‌ش فارغ شد، گفت آیا نمی‌دانی‌که ایشان از این کار منع شدند؟ گفت چرا وقتی تو مرا کش کردی به یادم آمد، هم‌چنان روایت نموده است، از حدیث عدی بن ثابت انصاری که مردی برایم حدیث گفت که او با عمار بن یاسر رضی الله عنهما در مدائن بود و نماز بر پا شد، سپس عمار بن یاسر پیش شد و بردوکانی استاده شد و مردم از آن پائین‌تر بود، حذیفه برایش گفت: آیا نشنیدی که رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌گفت: "إذا أم الرجل القوم فلا يقم في مكان أرفع من مقامهم" یعنی: وقتی مردی به قوم امامت می‌داد، نباید در مکان بلندتری از جای شان استاده شود.» پایان.

با وصف این‌که اکثر فقهاء بلند بودن امام بر مقتدی را مکروه می‌پندارند؛ مگر بلند بودن اندک را استثناء کردند... در کتاب البیان در مذهب امام شافعی جلد ۲ صحفه ۴۲۷ آمده است: «مکروه است که امام در جای بلندتر از مقتدی قرار گیرد، شیخ ابو حامد گفته است، وقتی بلندی زیاد باشد مکروه است؛ اما وقتی بلندی کم باشد مکروه نیست.»

4-  بیهقی در سنن کبری تخریج نموده است:

«باب مقتدی‌که خارج از مسجد با امام نماز می‌خواند؛ در حالی‌که بین شان حائل است، ابوسعید از ابن ابوعمرو برای ما خبر داد که ابوالعباس محمدبن یعقوب برای ما سخن گفت که ربیع خبر داد که گفت شافعی گفته است، تعدادی از زن‌ها با عائشه همسر رسول الله صلی الله علیه و سلم در حجره شان نماز خواندند، پس عائشه گفت، شما با نماز امام نماز نخوانید، زیرا شما با حجاب تان پائین‌تر از امام هستید، شافعی رحم الله گفته است و چنانچه عائشه رضی الله عنها گفته است، ما هم‌می‌گوئیم.

هم‌چنان ابو احمد مهرجانی برای ما خبر داد که ابوبکر بن جعفر برای ما سخن گفت که محمد ابن ابراهیم برای ما سخن گفت که ابن ابوبکر از مالک از شخصی‌که درنزدش ثقه بود، گفت که مردم بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه و سلم در داخل حجره‌های داخل می‌شدند و جمعه در داخل آن می‌خواندند، گفت مسجد بر اهل آن تنگ می‌آمد و توسط حجره‌های ازواج رسول الله صلی الله علیه و سلم جاه را فراخ می‌کردند، در حالی‌که حجره‌های ازواج رسول الله صلی الله علیه و سلم از جمله مسجد نبود؛ اما دروازه‌های شان از داخل مسجد باز می‌شد، مالک گفته است، پس کسی‌که در گوشه‌ای از بناء مساجد که به مسجد وصل بود، نماز خواند و یا در کنار آن که نزدیک آن باشد، در این صورت جایز است و هیچ کسی از فقهاء بر این امر عیب نگرفته است. مالک گفته است، حویلی‌که دروازۀ آن بسته باشد که بدون اجازه کسی داخل شده نتواند، مناسب نیست که کسی در آن نماز جمعه را با امام با وی بخواند، هرچند که نزدیک باشد؛ زیرا او از جمله مسجد نیست.

5-  بیهقی در معرفت السنن و آثار تخریج نموده است که ربیع برای ما خبر داده است که گفت، شافعی گفته است کسی‌که در حویلی نزیک مسجد و یا دور از آن باشد، جایز نیست که در آن نماز بخواند؛ مگر این‌که صف‌ها با هم وصل باشد، او در پائین حویلی باشد و هیچ حایلی بین شخص و صف‌ها نباشد؛ سپس سخن به آن طرف رفت که گفت اگر گفته شود در این خصوص چیزی روایت شده است؟ گفته شود که زنانی با عائشه رضی الله عنها در حجرۀ آن نماز خواند، پس گفت:

«لا تصلين بصلاة الإمام؛ فإنكن دونه في حجاب»

ترجمه: شما با نماز امام نماز نخوانید؛ زیرا شما در حجاب هستید. گفته است و چنان‌چه عائشه رضی الله عنها گفته است، ما هم می‌گوئیم اسناد این روایت از قدیم ذکر شده، ولی جدیدا ذکر نشده است.

در روایت دیگری بیهقی از محمد بن اسحاق و مومل تخریج نموده که گفتند: زعفرانی از شافعی برای ما حدیث گفته که گفته است ابراهیم بن محمد از لیث از عطاء از عائشه خبر داده است:

«أن نسوة صلين في حجرتها، فقالت: لا تصلين بصلاة الإمام؛ فإنكن في حجاب»

ترجمه: زنانی در حجرۀ عائشه رضی الله عنه نماز می‌خواندند، پس عائشه رضی الله عنه گفته است شما با امام نماز نخوانید، زیرا شما در حجاب هستید.

 منظور از حجاب پرده مانع و چیزی است که بین امام و مقتدی پوشیده‌گی به وجود می‌آورد.

دوم: معنی قدوه، اقتداء در لغت از لسان العرب چنین است:

گفته می‌شود قدوة و قدوة به آنچه اقتداء می‌شود، قدوة و قدوة آنچیزی است که به آن سنت کرده باشد. قدة مانند قدوة است، گفته می‌شود من را بر تو قدوه است و مانند آن حظی فلان حظوة و حظوة و حظة، و بر آن اقتداء کرده است، قدوة و قدوة به معنی الگو است، گفته می‌شود فلانی الگو است که بر آن اقتداء می‌شود.

فقهاء این لغت را به همین معنی لغوی استعمال کردند و در باب نماز اقتداء را چنین تعریف کردند: «اقتداء پیروی مقتدی از امام در افعال نماز می‌باشد.»

سوم: بنا به آنچه گذشت، آنچه من در این معانی ترجیح می‌دهم، این است که مقتدی به مسائل ذیل پایبند باشد:

1-  مکانی‌که مقتدی در آن‌جا نماز می‌خواند، شامل مکانی باشد که امام در آن مکان نماز می‌خواند یعنی باید مکان مقتدی مربوط به بنای مسجد و یا ساحه‌ای مسجد باشد... و هیچ نوع فاصل طبعی بین آن ساحه و مسجد نباشد مثلاً کانال آب جاری و یا شاهراه موترها نباشد، یعنی فاصل باالفعل بین مسجد و ساحه‌ای آن وجود نداشته باشد.

2-  مقتدی در جای نماز بخواند که امام خود را ببیند و یا در مکان باز نماز خواند که سایر مقتدیان را ببیند... پس نباید در اطاق نماز خواند که دروازۀ‌ آن غلف و شخص داخل آن بیرون را نبیند؛ البته قابل ذکر است که رویت تصویر امام به منزله رویت خود امام نیست؛ زیرا احکام تصویر از احکام جسم واقعی فرق می‌کند؛ مثلاً اگر تو عکس را توسط کارد زخمی بسازی، به معنی این نیست که خود امام را زخمی ساخته‌ای؛ بلکه رویت عکس ارتباط به اقتداء ندارد؛ مثلاً تو عکس را در صفحه تلویزیون از مکان دور از مسجد جامع و ساحه‌ای آن و حتی از شهر و سرزمین دیگری می‌بینی، این رویت به امام و اقتداء آن ارتباط ندارد. بناءً این رویت به منزل رویت در اقتداء نیست.

3-  این‌که مقتدی تکبیرات امام را بشنود، خواه این شنیدن مستقیم باشد و یا توسط مکبرین صوت باشد، جایز است؛ زیرا تسمیع صوت امام جواز دارد، خواه توسط شخص مکبر باشد و یا به بزرگ‌سازی صوت توسط آله‌ای باشد؛ به همین دلیل مقتدی تکبیرات امام را می‌شنود و به آن اقتداء می‌کند.

در حاشیه دسوقی مالکی برشرح کبیر نوشته شیخ دردیر آمده است:

بزرگ‌سازی صوت جواز دارد، یعنی گرفتن و نصب آله‌ای که توسط آن تسمیع صورت گیرد جواز دارد تا با بلند کردن صوت، تکبیر را برای مقتدیان شنواند؛ پس مقتدیان با شنیدن صدا عمل امام را می‌دانند و اقتداء مقتدی به سبب شنیدن صدای امام جواز دارد، ولی افضل این است که امام صدای خود را بلند کند که نیاز به آلۀ تسمیع نباشد.

4-  امام در مکان بلندتر از مقتدیان نباشد، مثل این‌که امام در طبقۀ بلند مسجد باشد و همۀ مقتدیان در طبقۀ پائین.

وقتی این امور تحقق پیدا کرد، در این صورت است که اقتداء امام به وجود آمده و با این امور شروط جماعت در پشت سر امام در نماز جمعه تحقق پیدا می‌کند؛ اما طوری‌که در ابتداء تذکر دادم، من نمی‌گویم که همۀ اقوالی‌که خلاف این نظر باشد، باطل است؛ بلکه این چیزی است که من آن‌را در این مسأله ترجیح می‌دهم و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

آزمندی استعمارگران در تانزانیا

  • نشر شده در سیاسی

پرسش

تانزانیا از نظر سیاسی از جملۀ با ثبات‌ترین کشورهای افریقایی به شمار می‌رود و در سازمان "سادک" نقش دارد. با انگلیس مستعمر پیشین‌اش روابط گرم دارد، اما تحرکاتی از طرف چین و امریکا در آن مشاهده می‌شود. پرسش این است که میزان تأثیرگذاری امریکا و چین در این کشور در چه حد است؟ و آیا در این کشور کشمکش بین‌المللی وجود دارد؟ و دلیل تأسیس سازمان "سادک" چیست؟

پاسخ

برای روشن شدن پاسخ پرسش‌های فوق، امور زیر را به بررسی می‌گیریم:

اول: تانزانیا بخشی از سرزمین‌های اسلامی به شمار می‌رود، چنان‌چه شمار ساکنان مسلمان آن بیش‌تر از 60% بوده و اسلام در اواخر قرن نخست هجری وارد این سرزمین شد. اما در طول تاریخ‌اش بارها مورد تهاجم استعمارگران و دشمنان اسلام قرار گرفت که با استعمار پرتقال شروع سپس آلمان، انگلیس و اینک امریکا سعی دارد در آن دخالت کند. موقعیت استراتژیکی که این سرزمین دارد برای دولت‌های استعمارگر دارای اهمیت فراوان می‌باشد؛ چنان‌که از جانب شرق خویش در سواحل بحر هند موقعیت داشته و بخشی از منطقۀ بحیره‌های بزرگ افریقا به شمار می‌رود. بناءً همواره یکی از دروازه‌های ورود استعمارگران به عمق افریقا و استعمار آن بوده است. تانزانیا استقلال نمادین خود را در آخر سال 1961م به دست آورد؛ اما نفوذ انگلیس پیوسته بالای آن سایه می‌افگند.

دوم: انگلیس جولیوس نیریری را به صفت رئیس تنجانیقا تعیین نمود، کسی‌که طوری وانمود می‌کرد که انگار روند آزادی‌خواهی بر ضد استعمار را رهبری می‌کند. او قبلاً در حکومت انگلیس به صفت وزیر تعیین شده بود، حکومتی‌که منطقه را پیش از استقلال مدیریت می‌نمود. او زنجبار را در سال 1964 به تنجانیقا ملحق نمود تا به این ترتیب تانزانیا را بر اساس نقشه‌ای که انگلیس برای قرار گرفتن در برابر امریکا ترسیم نموده بود متحد نماید؛ زیرا امریکا فعالیت‌هایش برای حذف استعمار کهن افریقا و استعمار جدید آن توسط خوداش را عملاً آغاز نموده بود. نیریری با استفاده از قهر و خشونت تا سال 1985 در تانزانیا حکومت نمود و تلاش کرد نفوذ انگلیس را در این سرزمین استحکام بخشد و با اسلام بجنگد. او واقعیت خود را زیر شعارهای انقلابی و اشتراکی پنهان نموده بود؛ در حالی‌که این نظام سرمایه‌داری بود که توسط وی در آن سرزمین تطبیق می‌گردد درست مانند بسیاری دیگر از حکام مزدور غرب در سرزمین‌های اسلامی.

سوم: از آن‌جایی‌که مسلمانان اکثریت نفوس تانزانیا را تشکیل می‌دهد، "بیش‌تر از 60%" برای این که در صورت برگزاری انتخابات رئیس‌جمهور از مسلمانان انتخاب نشود، قانون اساسیی را طراحی نمودند که در فقرۀ سوم مادۀ 47 آن چنین گفته شده بود: «لازم است کاندیدای ریاست جمهوری از بخش معینی از اتحاد باشد "تنجانیقا یا زنجبار" و در عین حال معاون وی باید از جانب مقابل باشد". بدون این‌که در قانون اساسی تذکر داده شده باشد، در میان خود به تفاهم رسیده بودند که رؤسای جمهور به گونۀ نوبتی از میان مسیحیان و مسلمانان انتخاب گردد. چنان‌چه پس از مرگ جولیوس نیریری رئیس‌جمهور مسیحی که برای مدت طولانی از اواخر سال 1961م تا 1985م حکومت نمود، حسن موینی که اصالت اسلامی داشت، در میان سال‌های "1985 – 1995" حکومت را در دست گرفت. پس از وی بنجامین ولیام مسیحی در میان سال‌های "1995 – 2005" حاکمیت نمود؛ سپس مریشو کیکویتی با اصالت اسلامی در میان سال‌های "2005 – 2015" قدرت را در دست داشت و پس از او یک مسیحی دیگر به نام جون ماغوفولی قدرت را در اختیار گرفت تا آن که سال گذشته وفات نمود که پس از وی سامیه حسن که معاون وی بود با اصالت اسلامی ریاست جمهوری را از تاریخ 19 مارچ 2021م در اختیار گرفت و وی در حکومت زنجبار در قالب اتحادیۀ فوق الذکر به صفت وزیر فعالیت داشت. در سال 2014م به صفت وزیر امور اتحادیه تعیین گردید و در سال 2015م جون ماغوفولی او را به صفت معاون رئیس‌جمهور برگزید. وی با این انتخاب خویش بسیاری از اعضای حزب "سی سی ام" را نادیده گرفت، حزب نیریری که بر این کشور حاکم بوده و قدرت را به گونۀ انفرادی در اختیار دارد و همواره با فیصدی زیادی پیروز می‌گردد. حزب نیریری در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر که در سال 2020م راه اندازی گردید، 84.39% آراء را به دست آورد و در نتیجه، کاندیدای آن ماغوفولی و معاون وی سامیه حسن برای بار دوم قدرت را در اختیار گرفتند. این بدان معناست که حکام تانزانیا هنوز از انگلیس پیروی می‌کنند، زیرا حزبی‌که به آن مربوط است، یک حزب نیریری بوده و هنوز بالای دولت تسلط دارد. برای این‌که روند معمول سیاسی که در خصوص نوبتی بودن قدرت رعایت شده باشد، سامیه حسن، فیلیب مبانغو معاون امور اقتصادی رئیس‌جمهور قبلی را که یک مسیحی است، به صفت معاون خویش برگزیده است. برای معلومات باید گفت که سامیه حسن رئیس‌جمهور فعلی در ماه جنوری سال 1960م در زنجبار که حاکمیت شبه مستقل دارد، متولد گردید و شمار مسلمانان در آن به 99% می‌رسد. او بعدها دروس‌اش در ادارۀ عامه را اول در تانزانیا و سپس در پوهنتون/دانشگاه مانچستر انگلیس ادامه داد. او در حالی‌که حجاب بر سر و قرآن در دست داشت، مراسم تحلیف را به جا آورد و به این ترتیب، شهرت نیکی را در میان مسلمانان کشوراش به دست آورد، به ویژه با توجه به این‌که وی با اپوزوسیون تعامل ساده داشت.

چهارم: انگلیس از نظر سیاسی و اقتصادی به تانزانیا اهمیت زیاد می‌دهد:

از نظر سیاسی؛ موقعیت جغرافیایی تانزانیا اهمیت فراوان دارد، زیرا برای استعمارگران دروازۀ ورود به عمق افریقا و استعمار آن به شمار می‌رود. انگلیس در برابر گسترش اسلام در این سرزمین قرار گرفته و با مردم استعمار ستیز آن جنگیده است. اگر انگلیس تانزانیا را از دست بدهد، برخی از دولت‌های هموار آن را نیز در پیوند به آن از دست خواهد داد؛ دولت‌هایی‌که انگلیس هنوز در آن نفوذ دارد، مانند کینیا، ملاوی، زامبی و سایر دولت‌های منطقه.

اما از نظر اقتصادی؛ انگلیس بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار بیرونی و مستقیم در تانزانیا می‌باشد که در عرصه‌هایی مانند معادن، صنعت و تولیدات زراعتی سرمایه‌گذاری نموده و بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در چای تانزانیا می‌باشد و صادرات انگلیس بازار تانزانیا را در اختیار دارد، به ویژه موتر و قطعات الکترونیکی.

پنجم: امریکا نیز به تانزانیا اهمیت فراوان می‌دهد و سعی دارد با استفاده از هر وسیلۀ ممکن در آن نفوذ نموده و خود را جایگزین استعمار قدیم نماید، چنان‌چه تانزانیا از جمله دولت‌های اندک افریقایی است که رؤسای جمهور امریکا به آن سفر نموده اند که هدف از این سفرها اظهار توجه و تلاش برای جلب و جذب آن به جانب امریکا بوده است. بوش پسر به تاریخ 17 فبروری 2008م از تانزانیا دیدار نمود و اوباما به تاریخ 1 جولای 2013م به آن سفر نمود و سنگ تهداب بنای یادگاری را در مقابل سفارت کشورش در آنجا گذاشت تا اکرامی باشد به یازده تن از اتباع امریکایی که در انفجار سفارت امریکا در سال 1998م در دارالسلام به قتل رسیدند.

ششم: به این ترتیب می‌توان گفت که کشمکش سیاسی در تانزانیا میان انگلیس به صفت استعمارگر قدیم و امریکایی که سعی دارد خود را جایگزین انگلیس نماید، جریان دارد و هردو طرف برای براوردن اهداف خود از هرگونه وسیله و ابزار خبیثانۀ استعمارگرانه استفاده می‌کنند، چنان‌چه:

  1. امریکا به نتیجۀ انتخابات سال 2020م اعتراض نمود؛ مورگان اورتاگوس سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا به تاریخ 30 اوکتوبر 2020م پس از اعلان پیروزی ماغوفولی به صفت رئیس‌جمهور در صفحۀ تویتر خویش نوشت: «ما در مورد گزارش‌هایی موثقی که بیان‌گر تخلفات انتخاباتی و استفاده از زور علیه شهروندان بی‌پناه می‌باشد، سخت نگرانیم. کسانی را که در این تخلفات دخیل بوده اند، محاسبه خواهیم نمود.» هم‌چنین امریکا از خواسته‌های جریان‌های مخالف دولت به ویژه حزب تشادیما حمایت نمود تا زمینۀ مختل شدن اوضاع سیاسی فراهم گردد و به این ترتیب تسلط حزب حاکم که توسط انگلیس حمایت می‌شود، در هم شکند. باید گفت که جریان‌های مخالف هنوز ضعیف اند، چنان‌چه حتی کاندیدای حزب دموکراسی و پیش‌رفت "تشادیما" که بزرگ‌ترین جریان مخالف می‌باشد، نتوانست فیصدی بالایی را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2020م به دست آورد. توندو لیسو که کاندید این حزب بود تنها 13.03% آراء را به دست آورد که پس از اعلان نتایج انتخابات اعتراض نموده گفت: «در این انتخابات تخلفاتی صورت گرفت که تاریخ ما هرگز شبیه آن را شاهد نبوده». امریکا هم‌چنین شعارهای جدائی‌طلبانه را نیز به عنوان یک فرصت به کار می‌گیرد، مخصوصاً فراخوان‌ها برای جدایی اقلیم زنجبار از تنجانیقا. از جانب دیگر؛ امریکا از صندوق بین‌المللی پول نیز برای تأثیرگذاری روی حاکمیت تانیانیا استفاده می‌کند.
  2. اما انگلیس با استفاده از طریقۀ خبیثانۀ سیاسی‌اش می‌کوشد دروازه‌هایی را که امریکا سعی دارد با استفاده از آن وارد تانزانیا شود ببندد، طوری‌که از یک طرف طوری وانمود می‌کند که انگار با امریکا موافق است و از جانب دیگر سیاست مخالف و متفاوتی را به کار می‌گیرد:

أ‌.         در خصوص انتخابات انگلیس اظهاراتی را مطرح نمود که می‌تواند تعبیرهای گوناگون شود، چنان‌چه جیمس دودریدج وزیر انگلیس در امور افریقا به تاریخ 30 اوکتوبر 2020م در صفحۀ تویتر خویش چنین نوشت: «انگلستان در خصوص معلوماتی‌که از تخلفات انتخاباتی منتشر گردیده نگران است.» و خواستار تحقیقات شفاف در زمینه شد. وی طرف‌های سیاسی را به ایجاد راه حل مسالمت‌آمیز تشویق نمود.» با این اظهارات، انگلیس امریکا را راضی نگهداشت بدون این‌که به نتایج انتخابات اعتراض نموده باشد، چنان‌چه اظهاراتی مانند امریکا مطرح ننمود مبنی بر این که «گزارشهای موثقی از تخلفات انتخاباتی وجود دارد» یا این که خواستار «محاسبۀ مسؤولین» شده باشد.

ب‌.     در خصوص جریان‌های مخالف دولت، رهبران یکی از گروه‌های اسلامی که خواستار استقلال منطقۀ زنجبار شبه مستقل شده بودند از اتهام به صفت تروریست تبرئه شدند، «دو تن از سران برجستۀ گروه جامعۀ مدنی که همانا جمعیت دعوت اسلامی یا UAMSHO می‌باشند پس از هشت سال بازداشت سرانجام آزاد شدند، فرید هادی و مسلّم علی مسلّم سه شنبه شب آزاد شدند. سیلفستر مواکیتالو مسؤول نیابت عام به خبرنگاران گفت که تمام اتهاماتی که متوجه این دو تن بوده از آنان ساقط شده است» (منبع: https://apnews.com  16 جون 2021م). هم‌چنین، در هفته‌های اخیر به برخی از روزنامه‌هایی‌که فعالیت‌شان متوقف شده بود، مجدداً اجازۀ فعالیت داده شد. سامیه صلوح حسن رئیس‌جمهور تانزانیا بسیاری از زندانیان سیاسی به شمول برخی از اعضای گروه تشادیما را عفو نمود.

ت‌.     موضوع صندوق بین‌المللی پول طوری است که هرچند قبلاً این صندوق قبلاً در زمان حکومت حسن موینی از تانزانیا بیرون رانده شده بود، زیرا قصد داشت شروطی مانند کاهش ارزش واحدپولی و افزایش قیمت‌ها و متوقف شدن حقوق را اعمال نماید که این کار باعث افزایش مشکلات و رنج مردم می‌شود و صندوق مذکور آن را در هر کشوری‌که خواستار قرضه از آن می‌شود به بار می‌آورد، اما صندوق یاد شده از پیامدهای ویروس کرونا استفاده نموده و قرضه‌ای به ارزش 567 ملیون دالر را به پیشنهاد نمود و ادعا کرد که «گسترش کرونا سکتور توریسم را از هم پاشیده و نیاز به تمویل بزرگ به اوج خود رسیده» (منبع: بلومبرگ 8 سپتمبر 2021م). حکومت تانزانیا با گرفتن این قرضه موافقت نمود. لازم به ذکر است که تانزانیا انتشار ویروس کرونا را نپذیرفت و هیچ‌گونه اقدامات وقایه‌وی را اعمال نکرد، اما با بهبود روابط با صندوق بین‌المللی پول و عدم در افتادن با امریکا موافق نشان‌داد و این راه‌کار معمول انگلیس است.

ث‌.     مهم‌ترین مسئله، ساختن گروه رشد افریقای جنوبی یا "سادک" است، که به تاریخ 17 آگست 1992م به عوض کنفرانس هماهنگی رشد افریقای جنوبی ساخته شد. کنفرانس هماهنگی رشد افریقای جنوبی به تاریخ 1 اپریل 1980م در بوتسوانا با عضویت نه کشور ساخته شده بود که عبارت اند از «انگولا، بوتسوانا، لیسوتو، مالاویف موزمبیق، اسواتینی، تانزانیا، زامبیا و زیمبابوی»، اینک پس از پیوستن «جنوب افریقا، نامبیا، موریشیوس، الکونگو دیموکراسی، مدغشقر و سیشل» شمار اعضای آن به 15 رسیده. انگلیس آن کنفرانس را به هدف حفظ نفوذ خود در منطقه طراحی نموده بود تا مانع نفوذ امریکا به دولت‌های این مجموعه قرار گیرد. به گونۀ مثال؛ شرکت نفت امریکایی Anadarko در سال 2010م ذخایر بزرگ گازی را در منطقۀ روفوما در سواحل کابودیلجادو در شمال موزمبیق، که مسلمانان در آن سکونت دارند، کشف نمود، سپس وجود این ذخایر در سال 2017م با انتشار مقاله‌ای در فایننشل تایمز تأیید گردید؛ «این ذخایر گازی در دو منطقۀ همجوار کشف گردیده و در هر کدام آن ذخایر تأیید شده‌ای وجود دارد که به حدود 75 تریلیون مترک مکعب می‌رسد و بنا به گفتۀ دانشمندان ذخایر مذکور می‌تواند گاز مورد نیاز کشورهای انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا را برای 20 سال فراهم نماید». وقتی این ذخایر کشف شد و در سال 2017م مورد تأیید قرار گرفت، انگلیس به توجه امریکا به مداخله در موزمبیق پی برد، به ویژه آن که کشف یاد شده همزمان بود با تحرکات "تمردآمیز" در این کشور که پیوسته در حال افزایش بود و توسط یک گروه داخلی موسوم به انصار اهل سنت و جماعت رهبری می‌گردید. سپس رواندا که وابسته به امریکاست پیشنهاد نمود که برای سرکوب این تحرکات با موزمبیق کمک می‌کند و سعی نمود آن به این هدف تحریک نماید و در نتیجه موزمبیق با آن پیشنهاد موافقت نمود. به تاریخ 9 جولای 2021م، رواندا بنا به درخواست کمک از جانب موزمبیق برای سرکوب تحرکات مستمر اسلامی که مدت‌ها پیش در منطقۀ شمالی کابو دیلجادو شروع شده، 1000 سرباز به موزمبیق فرستاد. هرچند رواندا وابسته به امریکاست، بازهم موزمبیق ترجیح داد از آن درخواست کمک نماید.

هفتم: زمانی که انگلیس به این مسأله پی برد، گروه "سادک" را تحریک نمود تا اوضاع موزمبیق که یکی از اعضای آن می‌باشد را سر و سامان دهد:

  1. «رهبران گروه توسعۀ جنوب افریقا در جریان این نشست دولت‌های عضو را به خاطر التزام شان به اعزام نیروهای احتیاطی و تقدیم کمک‌های مالی در کابو دیلغادو شمال موزمبیق برای انتشارآن در این کشور». (منبع: https://africa.sis.gov.eg 21 آگست 2021م).
  2. زمانی‌که رواندای وابسته به امریکا یک هزار سرباز به شمال موزمبیق فرستاد، در حالی‌که عضو سادک هم نیست، شماری از اعضای گروه سادک اعتراض نمودند: «اعزام نیروهای رواندایی خشم شماری از اعضای سادک را بر انگیخت، زیرا مشارکت رواندا زیر فرمان سادک صورت نگرفته. آنان گفته اند که توجیه کمک رواندا به موزمبیق، در حالی‌که عضو سادک نیست، در حقیقت توجیه یک نوع فاجعه است». (منبع: https://www.defense-network.com 22 جولای 2021). به ترتیب زمانی‌که انگلیس به تلاش‌های امریکا برای مداخله از طریق کمک رواندا به موزمبیق پی برد، فوراً دست به کار شده و کمک‌های نظامی را از طریق سازمان سادک به موزمبیق فرستاد تا رواندا در آنجا تنها نماند.
  3. به گزارش سایت بلومبرگ «وزیر خارجۀ جنوب افریقا در گردهمایی گروه هفت دولت‌ بزرگ صنعتی گفت: «من فرصت یافتم با فرانسه، اتحادیۀ اروپا و وزیر خارجۀ ایالات متحده ملاقات نمایم و برای شان توضیح دادم که دیدگاه ما این است که گروه توسعۀ جنوب افریقا موظف است این حالت را رهبری نماید». (منبع: https://www.bloomberg.com/news/newsletters 13 آگست 2021م).
  4. گروه مذکور پس از آن کنفرانسی را به تاریخ 18 جنوری 2022م در ملاوی به هدف کمک به بازسازی اقتصادی و اجتماعی کابو دلغادوی برگزار نمود. این در حالی است که کابو دلغادو سرمایۀ هنگفتی از گازطبیعی در موزمبیق دارد، جایی‌که شمار ساکنان آن به 30 ملیون تن می‌رسد و مسلمانان حدود 20% نفوس آن را تشکیل می‌دهند. کمیت گاز موجود در این منطقه به 75 تریلیون متر مکعب پیش‌بینی شده. کنفرانس مذکور متعهد شد به موزمبیق کمک نموده و اقداماتی را جهت استحکام صلح، امنیت و توسعۀ اجتماعی و اقتصادی را در آن روی دست گیرد، جایی‌که جریان‌های مسلح در آن فعال می‌باشند. هم‌چنین اعضا متعهد شدند جنگ علیه تروریزم و تندروان را در موزمبیق ادامه دهند. مالاوی لازاروس که ریاست گروه سادک را برعهده دارد در اظهارت‌اش گفت: «اعضای گروه متعهد شده اند اقلیم کابودیلجادو در موزمبیق باید در صلح و ثبات به سر برد و در این نشست به نیروهای اعزامی سادک به موزمبیق جهت مبارزه با ترورزم فرصت مجدد داده شد.» (منبع: واس 18 جنوری 2022م).

هشتم: اما تلاش‌های چین طوری است که تا اکنون بیش‌تر جنبۀ اقتصادی دارد تا جنبۀ سیاسی و نزدیک شدن اقتصادی چین به هدف مزاحمت به امریکاست. با بررسی این موضوع واضح خواهد شد که تانزانیا دارد روابط اقتصادی‌اش را با چین استحکام می‌بخشد تا از شدت مشکلات اقتصادی خود کاسته و در عین حال از تسلط صندوق بین‌المللی پول بالای خود بکاهد، یعنی تسلط امریکا و تمام این اقدامات به رهنمایی انگلیس انجام می‌یابد. به همین دلیل است که تانزانیا توافق‌نامه‌های همکاری اقتصادی و فنی را جهت تمویل پروژه‌های چین در تانزانیا با چین امضاء نمود و گفته می‌شود قرار است پروژه‌هایی به ارزش ده‌ها ملیارد دالر راه‌اندازی گردد که به هدف ساخت بندرآبی به ارزش 10 ملیارد دالر و یا ساخت ایستگاه گاز مایع طبیعی به ارزش 30 ملیارد دالر و پروژۀ معدن آهن و ذغال سنگ به ارزش 3 ملیاد دالر به مصرف خواهد رسید. در تماس تلفونی که میان شی جینگ و سامیه حسن به تاریخ 22 جون 2021م صورت گرفت، شی گفت: «چین آماده است نشست پکن برای همکاری‌های دوجانبۀ چین و افریقا را در هماهنگی با استراتژی‌های توسعۀ تانزانیا و گسترش همکاری‌ها در عرصه‌هایی مانند زراعت، حمل و نقل، مخابرات، جهان‌گردی و انرژی راه اندازی نماید» از آن طرف، سامیه حسن گفت: «تانزانیا آماده است برای ساخت مشترک راه و کمربند آن به گونۀ فعال همکاری نماید و نتایج برامده از نشست پکن برای همکاری دوجانبۀ چین و افریقا  با جدیت عملی خواهد شد و توسعۀ جدید روابط چین و افریقا استحکام بخشیده خواهد شد». (منبع: صفحۀ انترنتی سی جی تی چین 22 جون 2021م).

نهم: از آن‌چه گفته شد فهمیده می‌شود که انگلیس هنوز بالای گروه سادک "SADC" تسلط دارد، چنان‌چه تصامیمی که توسط سازمان‌های وابستۀ آن اتخاذ می‌شود، نفوذ انگلیس را تقویت می‌کند. در نتیجه می‌توان گفت که این انگلیس است که بالای تانزانیا مسلط است و هم‌چنین بالای گروه "سادک" و این که تلاش‌های امریکا برای نفوذ به موزمبیق میان پیروزی و شکست در نوسان است و در حال حاضر استقرار ندارد.

با توجه به عوامل فوق باید گفت که تانزانیا و موزمبیق در معرض بروز کشمکش بین‌المللی قرار دارند، یعنی میان انگلیس، که بالای گروه "سادک" و اعضای آن تسلط دارد و امریکا، که هدف گسترش نفوذ خویش به جای نفوذ انگلیس را در سر می‌پروراند، به ویژه در موزمبیق. باید گفت که هیچ‌چیزی این سرزمین‌های افریقایی را از شر بحران‌های موجود در آن و چنگ و دندان استعمارگران نجات نخواهد داد؛ مگر حاکمیت اسلام که رحمتی است برای جهانیان.

﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إلا رحمة للعالمین﴾ [انبیاء: 107]

ترجمه: ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم.

اول رمضان 1443هـ.ق

2 اپریل 2022م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

اوکراین و کشمکش‌های نوین بالای موقف بین‌المللی

  • نشر شده در سیاسی

در قسمت گذشته به‌طور خلاصه برخی از اقداماتی را بیان داشتیم که امریکا برای به کرسی نشاندن سیطرۀ بین‌المللی خویش به انجام آن پرداخته بود. در این قسمت نیز شرح آن‌را به درازا نخواهیم کشاند؛ چون هر نقطه از آن نیازمند بحث مستقل خود می‌باشد، لیکن درین قسمت بالای موضوع بنای پیمان‌های سیاسی و اقتصادی تبصرۀ خواهیم داشت، در عین زمان مبارزۀ دیگری را به بحث خواهیم گرفت که با امریکا با رقابت برخورد نخواهد کرد، البته در ضمن سیاست تداوم استیلای بین‌المللی و در اختیار داشتن آن، همان‌طور از وضعیت کنونی اوکراین مثال زنده‌ای خواهیم داشت، برای موضوع پیمان‌های بین‌المللی که به دلیل استیلای سیاست غربی منعقد شده اند. در این شکی نیست که دولت‌های مؤثر در جهان، دولت‌هایی‌که مشتاق اند به کنار امریکا، در موقف بین‌المللی، کدام جای پای، سهم و شراکتی داشته باشند، دولت‌های اروپایی، روسیه و چین می‌باشند؛ چنان‌چه این دولت‌ها بالفعل دارند به این سمت حرکت می‌کنند؛ البته به اسالیب متعدد و جدیدی، از جمله این اسالیب کشمکش‌های جاری در اکراین می‌باشد؛ اگرچه در ظاهر طوری به نظر می‌رسد که این کشمکش‌ها کشمکش‌هایی است که در حدود منطقۀ مشخصی بوده و ناشی از واقعیت تاریخ، نژادی و اقتصادی یک منطقه است.

 در ارتباط به اتحادیۀ اروپا قضیه این گونۀ می‌باشد: متعاقباً پس از فروپاشی جماهر شوروی در سال 1991م اروپا برای تقویت نمودن آن‌چه در گذشته آغاز کرده بود، شروع به تفکر در خصوص وحدت اقتصادی و سیاسی دولت‌های اروپایی نمود، طوری‌که بعد از جنگ جهانی دوم این انگیزه نزد اروپای غربی تقویت بیشتری یافت، مخصوصاً پس از پدید آمدن پیمان‌های جدید و قرار گرفتن کامل اروپا در تحت حمایت و وصایت امریکا، از لحاظ نظامی در زیر چتر سازمان ناتو، که به هدف جلوگیری از پیشروی روسی به سمت اروپا شکل گرفته بود، از لحاظ اقتصادی نیز اروپا تحت مرحمت امریکا قرار گرفت، مخصوصاً زیر چتر پروژۀ سال1947م مارشال کبیر وزیر خارجۀ آن زمان امریکا در خصوص توسعۀ اقتصادی اروپا.

اروپا از سال 1951م گام‌های سیاسی و اقتصادی زیادی به سمت وحدت برداشت، تا این‌که مجموعۀ اقتصادی اروپایی شکل گرفت. گاهی این گام‌ها بی‌نتیجه و گاهی نتیجه بخش بود، تا این‌که اقداما و توجهات آن، البته پس از فروپاشی نظام کمونیستی و از بین رفتن خطر پیمان ورشو، نتیجه‌بخش شده و ساختمان این اتحادیه در سال 1992م در معاهدۀ ماستریخت شکل گرفته و دولت‌های بسیاری از اروپای شرقی و غربی به این اتحادیه پیوست، تا این‌که بعد از خروج رسمی انگلیس از این اتحادیه در سال 2020م تعداد دولت‌های عضو این اتحادیه به 27 دولت رسید.

اتحادیۀ روسی میراث بزرگ خویش، "جماهر شوروی و پیمان ورشو" را به برخی از توافقات استراتیژیک و دفاعی مشترک عوض نمود، از جمله سازمان معاهدۀ امنیت جمعی سال 2002م بعد از تجاوز امریکا بر افغانستان، معاهده‌ای که با برخی از دولت‌های سابق جماهرشوروی چون بیلاروس، ارمنستا، قزاقستان، قرغیزستان و تاجیکستان صورت گرفت. از جمله توافقاتی‌که همرای همسایۀ جدیدش، اکراین داشت، با دولتی‌که دومین دولت استراتیژیک پس از اتحادیۀ روسی در منظومۀ قدیم به شمار می‌رفت، روسیه با این دولت توافق نامۀ رابطۀ دولت‌های مستقل(روسیه، اکراین و بیلاروس) را به امضاء رساند، بعد از آن توافق‌نامه دوم را در نتیجۀ مداخلات برخی از دولت‌های غربی در اکراین، به امضاء رساند؛ توافق‌نامه‌ای که به نام معادۀ بوداپست1994م خوانده شده و اکراین به موجب آن معاده از میراث نظامی هسته‌ای گذشتۀ خویش دست برداشت و در سال1997م همراه روسیه توافق‌نامۀ همکاری و دوستی، در سال 2003م توافق‌نامۀ توسعۀ منطقۀ اقتصادی مشترک با روسیه، بیلاروس و قزاقستان، به امضاء رساند. از سال‌های 2004م تا 2010م رئیس جمهورها و رهبرهای متعددی وابسته به روسیه وغرب بر اکراین حاکم گشتند، در سال 2010م رئیس جمهور ویکتوریانوکوویتش، به سر قدرت رسیده و در سال 2013م به توافق‌نامه‌های غرب پشت و با روسیه توافق‌نامۀ اقتصادی به امضاء رساند. در پی این اقدام ویکتور یانوکوویتش اعتراضات قوی در اکراین آغاز شد؛ اعتراضاتی‌که به کوچ نمودن وی به روسیه در سال 2014م انجامید؛ در عکس العمل به آن روسیه جزیرۀ کریمه را که جزء اکراین (دونباس- منطقۀ صنعتی شرق اکراین) بود ضمیمۀ خود قرار داد؛ پس از آن روسیه و اکراین برای رفع اختلافات بین اکراین و این منطقه معاهدۀ مینسک را به امضاء رساند. این معاهده ازین‌که روی ورق بود و از آن تاریخ تاکنون اجراء نشده بود، در نتیجه منجر به بحران کنونی شد.

در حقیقت هدف از مداخلات غرب در رأس آن امریکا خدمت به اکراین و مردم آن نبود؛ بلکه هدف در قدم اول ایجاد مشکل برای روسیه بود؛ کاملاً مانند مشکلاتی‌که برای اتحادیۀ اروپا ساخته بود. در قدم دوم: امریکا خواست که لولۀ گازی را در گرو و حاکمیت خویش قرار دهد؛ لولۀ گازی‌که از اکراین می‌گذرد. سوم: هدف این‌بود که روسیه نتواند مشارکت‌های اقتصادی و سیاسی برای تقویت نفوذ خویش علیه غرب ایجاد کند، چون چنین مشارکت‌های روسیه را تقویت کرده و آن‌را از زیر فشارها و قیودات غرب دور می‌سازد. به همین دلایل و دلایل دیگری روسیه این قضیه را یک قضیۀ امنیت ملی برای خود تلقی نمود و به تمام انرژی خواست که نگذارد غرب اکراین را ضمیمۀ پیمان ناتو نموده، در کنار آن ایستاده و از آن دشمنی برای روسیه بسازد. بناءً روسیه طبق تفهمات سیاسی خویش اقدام به حل این بحران نموده و چنین تضمین نمود که "در آینده از مداخلات غربی در اکراین جلوگیری می‌کند، یعنی نمی‌گذارد که غرب از طریق ضمیمه سازی اکراین به ناتو و  به اتحادیه اروپا، از طریق ایجاد کودتاهای سیاسی، از طریق تهدید لوله گاز و غیره از نقشه‌هایش، به اکرایین مداخله نماید، که در نتیجه، سیاست‌های امریکا یک سرتناب را محکم داشت و روسیه و چین سر دیگر آن‌را محکم گرفته بود، این قضیه از قضایای آسان سیاسی نیست، مخصوصاً این‌که روسیه در تلاش است شرایط خویش را از طریق قدرت نظامی تحمیل کند؛ البته پس از این‌که از طریق دیپلوماسی و گفتمانی ناکام ماند، اکنون در حال هموار سازی بساط نفوذ نظامی خویش در اکراین است، تا این‌که از خود محافظت کرده و از دست‌درازی ناتو بر دیوار حیاط خانه‌اش جلوگیری کند. بناءً روسیه از این امر دست‌بردار نیست؛ مگر در ضمن تفاهمات سیاسی جدیدی‌که از به تهدید مواجه نشدن آن در آینده ضمانت کند.

چین نیز برخی از پروژه‌های و اقدامات سیاسی و اقتصادی را روی دست گرفت تا از جایگاه خویش در برابر وحشی‌گری‌های امریکایی حمایت کند، بارزترین آن اقدامات رشد اقتصادی می‌باشد که با امریکا رقابت می‌نماید؛ طوری‌که بارها اقتصاد خویش را مضاعف ساخته است. علاوه بر درنوردیدن میدان‌های حیاتی اقتصادی مربوط به دنیای الکترونیک‌ها، انترنت و غیره، همان‌طور چین برای تقویت کردن خود در برابر تهاجمات دیوانه‌وار امریکا، اقدام به ایجاد روابط با دولت‌های همسایه خویش نمود، برخی از از آن روابط استراتیژیک، برخی اقتصادی بودند، بارزترین این روابط تجدید معاهدۀ مشارکت استراتیژیک بیست سال آینده در سال 2001م همراه روسیه بود، که از جمله بارزترین امور در این معاهده جدید وقدیم، مخالفت به نقشه‌های امریکا به توسعۀ نظامی بود؛ چیزی‌که برای امریکا این اجازه را نمی‌داد که به منافع امنیت جهانی صدمه وارد کند، از جمله حمایت از همکاری‌های دو طرف نظامی در عرصۀ دفاع مشترک در حالت کدام تهدید و یا دشمنی، هم‌چنین در آن‌چه مربوط به حاکمیت ملی می‌شود، مثلاً: چین از حاکمیت ملی روسیه در تمام اراضی آن حمایت و همان‌طور روسیه نیز از حاکمیت ملی چین در تمام اراضی آن حمایت می‌کند، از جمله تایوان، همان‌طور تجدید این مشارکت‌های میان رئیس جمهور پوتین و و رئیس جمهورشی جین پینگ، در سال جاری 2022م در دورۀ بازی‌های المپییک امسال، همزمان با بحران کنونی اکراین.

شاید بارزترین این امور- چیزی‌که موضوع بحث ما می‌باشد- در سیاست‌های ضد تهاجمات امریکا و استیلاء آن، نزدیکی روسیه و چین باشد و این‌که تا چه حد ممکن است این توافق و تعاون در برابر استیلای امریکا ایستادگی نماید؟ و این‌که مظاهر این همکاری چیست؟ و این‌که جنگ در حال جریان کنونی در اطراف روسیه، به تعاون و پیمان استراتیژیک موسوم به نشست پوتین و شی جین پینگ اخیر در بازی‌های المپیک در چین، چه ارتباط دارد؟ آیا موفقیت آن در حد انتظار است یا خیر؟ آیا چین بسیاری از روابط اقتصادی خویش با اتحادیۀ اروپا و امریکا را برای کمک به هم‌پیمان استراتیژیک خویش قربانی خواهد کرد؟!

ادامه دارد...

برگرفته از شمارۀ 383 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد حمد طیب –بیت المقدس-

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

تنها خلافت می‌تواند ما را از نظم استعمار جهانی برهاند

شمشیر نظم بین‌المللی بر شاه‌رگ پاکستان قرار گرفته‌است تا این سرزمین اسلامی را از مالکیت ذخایر عظیم طلا و مس در ریکو دیک محروم کند، و حقوق مالکیت کامل آن‌را به یک شرکت پیشرفته به نام هند شرقی بسپارد. شرکت باریک گولد مناقشۀ طولانی‌مدتی را با پاکستان پایان داده‌است و اکنون انکشاف یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های جهانی معدن مس و طلا را تحت توافق‌نامه‌ای که به تاریخ بیست مارچ/مارس ۲۰۲۲ م به امضاء رسید، شروع خواهد کرد. دولت پاکستان برای اغوای افکار عام مردم به برخی مسایل دیگر اشاره می‌کند، از جمله: انصراف جریمۀ ۱۱ میلیارد دالری که بانک جهانی طی محکمه‌ای ملزم به پرداخت آن شده‌بود، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی ۱۰ میلیارد دالری در بلوچستان، و این‌که اکنون ۵۰ درصد از سهم این معادن نصیب شرکت باریک گولد خواهد می‌شود، بدین معنی که این مقدار کمتر از ۷۵ درصدی است که در توافق‌نامۀ قبلی به همکاری انتوفگاستا‌ای چیلی توافق شده‌بود.

ای مسلمانان پاکستان!

سوال این جاست که چرا باید میلیاردها دالر ذخایر ریکو دیک را به کمپنی هند شرقی بسپاریم، درحالی‌که خودمان می‌توانیم استخراج و غنی‌سازی‌اش را انجام دهیم؟ ارزش این توافق‌نامه در چیست که با شمشیر نظم استعمار بر شاه‌رگ‌مان منعقد می‌گردد؟ چرا ۵۰ درصد از ثروت‌مان را به اختیار منافع این کافر استعمار بسپاریم؟ چه چیز مانع توسعۀ این نعمت الهی می‌شود، تا ما استفادۀ کامل و صددرصد را از آن ببریم؟ روی هم رفته، چرا خود پاکستان نتواند سرمایه‌گذاری پروژه‌های سالانه را مدیریت کند؟ آیا تمویل‌اش از سه تریلیون روپیه سود که از اقساط سالانه بدست می‌آورد بیشتر خواهد شد؟ آیا این تکنالوژی پیشرفته‌تر از غنی‌سازی یورانیم است که ما برای ساخت تسلیحات هسته‌ای در آن تخصص حاصل کرده‌ایم؟

مهم‌تر از همه،‌ چطور می‌توانیم از این حکم اسلام که منابع معدنی و انرژی را مالکیت عامه می‌خواند سرپیچی کنیم، منابعی‌که نفع‌اش به تمام مردم می‌رسد و مالکیت‌اش به هیچ فرد یا شرکت خاصی تعلق ندارد؟

تمام تصامیم درخصوص ثروت‌های عامۀمان توسط مقامات و محاکم کفری اتخاذ می‌شود، خواه آن بانک جهانی یا هر نهاد دیگر بریتانیای و امریکایی باشد؛ حال‌آن‌که از لحاظ شرعی مسلمانان از واگذاری قضاوت امورشان به حُکام کافر و طاغوت صریحاً نهی شده‌اند، بی‌تفاوت از این‌که پیمان آب اندوس باشد یا قضیۀ‌ ریکو دیک، تمام‌ تصامیم این سازمان‌ها دایماً علیه مسلمانان گرفته شده‌است. این نهادها فقط جلوداران و دلالان قدرت‌های استعماری و شرکت‌های چندین ملیتی‌شان هستند. شکوفایی اقتصادی هم مکر وقیح سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی برای تغییر این بازی است. قبل از ریکو دیک، رویاهای مشابهی در مورد گروپ شبکه‌های متالورژیکی (استخراج و ذوب آهن) چین از پروژۀ معدن مس – طلا ساینداک در چاغی بافته شده‌بود. با این وجود، چینی‌ها ثروت فراوانی را در وقت کم کسب کردند، درحالی‌که مسلمانان بلوچستان در گردابی از فقر فرو رفته‌اند. این قضیه در مورد ذخایر نفت نایجریا هم صادق است؛ زیرا یکی از ده بزرگ‌ترین تولیدکننده‌گان نفت در جهان می‌باشد. به سبب تاراج شرکت‌های چندین ملیتی‌ غرب، ۴۰ درصد از نفوس نایجریا در فقر مطرود به سر می‌برند. تسلیمی ریکو دیک این را نشان می‌دهد که حکام پاکستان بردۀ نظم جهانی امریکا شده‌اند، درحالی‌که از ما توقع دارند این بردگی را جشن بگیریم. یگانه مسیر فرا راه‌مان همانا تأسیس مجدد خلافت بر منهج نبوت است، که استفاده از ثروت ارزش‌مند امت را برای خیر مسلمانان و اسلام تأمین می‌کند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

ما از سنجش‌های نجومی برای تعیین اوقات نماز می‌گیریم، ولی برای شناخت آغاز روزه و عید نمی‌گیریم

  • نشر شده در فقهی

به جواب ابوالعاصم الشامی

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

امیرگران‌قدر ما سلام و رحمت از جانب الله بر شما باد! از مدت زمانی است که در ذهنم این سوال دور میزند به امید توضیح شما و از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم که صحت و سلامتی را بر شما ارزانی فرموده و فتح بزرگ را نصیب شما گرداند.

چرا برای شناخت نمازهای پنج‌گانه به اساس سنجش‌های نجومی در طول سال می‌گیریم؛ اما برای شروع روزه و عید از معیارهای نجومی نمی‌گیریم؟

پاسخ

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

قبلا به تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۰۳ م جواب را در خصوص سوالی مشابه این سوال داده بودیم که در آن جواب چنین آمده بود:

«... الله سبحانه و تعالی از ما خواسته است که با دیدن هلال یعنی ماه روزه بگیریم و افطار کنیم و الله سبحانه و تعالی همین دیدن هلال را سبب روزه و فطر قرار داده است:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ»

ترجمه: به دیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید.

 بناءً اگر ما هلال رمضان را ببینیم روزه می‌گیریم و اگر هلال شوال را ببینیم افطار می‌کنیم.

شخصی‌که نصوص وارده در خصوص رمضان را تعمق کند، می‌بیند که نصوص وارده در این خصوص از نصوص وارده در خصوص نماز متفاوت است و معلوم می‌شود که روزه و فطر با دیدن هلال ارتباط دارد :

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ»

ترجمه: با دیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید.

﴿فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ﴾ (البقره:185)

ترجمه: کسی‌که این ماه را دریافت پس باید روزه بگیرد.

 پس دیدن هلال حکم است اما نصوص در خصوص نماز به وقت ارتباط دارد:

﴿أَقِمِ الصَّلاَةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ﴾(الاسراء:78)

ترجمه: و نماز را از هنگام زوال خورشید بپادار.

«إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَصَلَّوْا»

ترجمه:  وقتی آفتاب زوال کرد نماز بخوانید.

 پس نماز متوقف بر وقت است به هر شکلی‌که وقت تحقق پیدا کرد نماز خوانده شود، مثلاً: وقتی به سوی آفتاب نگاه کردی تا وقت زوال را ببینی و یا این‌که به سایه‌ای نگاه کردی تا سایه‌ای هرچیز را ببینی که به اندازۀ آن و یا دو چند شده است و یا خیر؟ چنان‌چه در احادیث وارده در خصوص اوقات نماز آمده است، اگر این کار را انجام دادی و وقت ثابت شد نماز صحت دارد و اگر این کار را انجام ندادی؛ بلکه سنجش نجومی کردی و دانستی که وقت زوال در همین ساعت است و ساعت خود را نگاه کردی بدون این‌که بیرون شوی تا آفتاب و سایه را ببینی باز هم نماز صحت دارد؛ یعنی اگر وقت به وسیلۀ چیزی ثابت شد نماز صحت دارد چرا؟ زیرا الله سبحانه و تعالی نماز را با داخل شدن وقت طلب نموده و کیفیت ثابت شدن دخول وقت را برای خود شخص متروک گذاشته است؛ اما در خصوص روزه با دیدن هلال روزه طلب شده و سبب را معیین نموده است و حتی بالاتر از آن این است که گفته وقتی دیدن هلال در زیر ابر پنهان شد و وهلال را ندیدی پس در این صورت روزه نگیرید، اگرچه هلال در پشت ابر موجود باشد و شخص به اساس معیارهای نجومی بر این مسأله متیقن باشد.

«حَدَّثَنَا آدَمُ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ: قَالَ النَّبِيُّ ﷺ أَوْ قَالَ قَالَ أَبُو الْقَاسِمِ ﷺ صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: آدم برای ما حدیث گفت که شعبه حدیث گفت که محمد ابن زیاد حدیث گفت که گفته است شنیدم که ابوهریره رضی الله عنه می‌گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است و یا این‌که گفت ابوالقاسم فرموده است با دیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید اگر بر شما پوشیده ماند پس بر شما لازم است که تعداد روزهای شعبان را به سی روز تکمیل کنید. (این حدیث را بخاری روایت کرده است.)

بدون شک که الله سبحانه و تعالی خالق همۀ اشیاء است و او سبحانه و تعالی انسان را چیزهای آموخته که نمی‌دانسته؛ پس علم به اساس حرکات نجومی و ظرافت‌های آن از فضل پرورگار بر مردم است؛ اما الله سبحانه و تعالی از ما طلب نکرده که برای روزه بر حساب نجومی اتکاء کنیم؛ بلکه از ما طلب کرده تا با دیدن هلال آن‌را عبادت کنیم چنان‌چه از ما طلب کرده است که به آن‌چه او طلب کرده آن‌را عبادت نکنیم.

به این ترتیب دیدن هلال یگانه حکم در روزه و فطر است نه حساب نجومی بنا بر این می‌گوییم که حساب نجومی در روزه و فطر جواز ندارد، بلکه تنها دیدن هلال است و بس؛ چون همین دیدن هلال در نصوص وارده شده است.»

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه