شنبه, ۱۲ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۱۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

پیمان لوزان پیروزی یا شکست!

خبر:

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به تاریخ 29 اکتوبر سال روان به مناسبت از تجلیل روز استقلال در مقر ریاست جمهوری میزبانی محفل را نمود و تأکید برین نموده،گفت:«نظام جمهوری که 93 سال قبل از امروز تأسیس گردید، در نتیجه تلاش و خیزش های ملت بود که میخواستند از صحنه ی تاریخی بیرون کشیده شوند. ما نباید این نظام را بگونه ی مجزا، کاملاً مخالف نشان دهیم؛ بل این نظام را به مصابه ی ادامه برای یک آغاز قوی و مستحکم عنوان نمائیم.»

تبصره:

تقریباً یک ماه قبل، رئیس جمهور اردوغان دقیقاًعین الفاظ را برای مختارها(رؤسای قبیله ها) مبنی بر پیمان لوزان بیان نموده و گفت:«چیزیکه در گذشته به ما انجام داده بودند، پیمان سوریس که در سال 1920م بسته شده بود، به ما نشان دادند. بعداًدر سال 1923م با پیمان لوزان متقاعد مان ساختند و بعضی ها تلاش کردند تا ما را با پیشکش نمودن پیمان لوزان فریب دهند؛ ولی همه چیز واضح شده است، ما بخاطر یک صدای دور تمام جزایر را رها کردیم.» آیا این پیروزی است؟ در حالی که تمام آن خاک از ما بود.

ادوغان به این بیانیه زمانی پرداخت که کودتاچیان در 15 جولای تلاشکودتا را نمودند و درجریان کودتا، سیکولرها حمله ی سنگین را بالای پیمان حزب ای کی پی(AKP) و گروه گولنوارد نمودند. درین جا اردوغان به سخنانی پرداخت که به حمایت از سیکولرها بود.عین سخن را نه روزبعد(در 24 جولای)، بلکه بعد از تلاش کودتا چیان که در 15 جولای راه اندازی شده بود، بیان نمود که خود پیام آن را میرساند که همراه سیکولرها است. سخنش مبنی بر یادبود از پیمان لوزان چنین بود: «ملت آبرومند و با شرف پیروزی را با باور، اشتیاق و خودمختاری بواسطه ی پیمان لوزان بگونه ی دیپلوماتیک بدست آورده و آنرا به یک قانون بین المللی مبدل ساختند که این توافق نامه منحیث یک سند رسمی برای ایجاد دولت جدید مان میباشد.»

حال قبل از اینکه پرسش ها را در تناقض به این موضوع مطرح کنیم، اجازه دهید تا بیانیه اردوغان به تاریخ 29 اکتوبر به مناسبت تجلیل از روز جمهوری و در میزبانی به این روز را بار دیگر نقل نماییم که این وضعیت را در بخش خبری توضیح دادیم: «جمهوری ختم نه، بلکه ادامه و آغاز جدید است.»

حال ما چه قسم میتوانیم از این حالت بیرون آییم،پرسش اینست که آیا پیمان لوزان یک پیروزی است یا خیر؟ با نگاهی به بیانیهی اردوغان که در یاد بود از پیمان لوزان در 24 جولای 2016م به نشر رسیده بود، اردوغان این پیمان را منحیث یک سند رسمی و قانونی در جهت تأسیس دولت جدید در ترکیه عنوان نمود. او افزود:«پیروزی مردم انتولیا همراه با باور، اشتیاق و خود مختاری در موفقیت و پیروزی دیپلوماتیک مصطفی کمال و انینیو در لوزان نائل گردیده و تثبیت شد.» او همچنان برای گذشته گان که بخاطر این پیروزی سعی و تلاش بخرچ دادند، دعا نمود!

پیمان لوزان چگونه روی کار آمد و چه قسم نظام جمهوری ایجاد گردید؟ کنفرانس لوزان به تاریخ 20 نومبر سال 1920م برگزار گردید. دولت انقره روف اوربه را به صفت نماینده از طرف دولت،جهت اشتراک در این کنفرانس تعیین نمود؛ اما مصطفی کمال شخص دیگری را بنام عصمت انینیو به این کنفرانس فرستاد. لورد کورزون نماینده ی ارشد انگلیس ها که در این کنفرانس سطح رهبریت را بدوش داشت، چهار شرط را در جلسات محرم برای استقلال ترک ها پیشکش نمود که این شروط قرار ذیل اند:

  1. از بین بردن خلافت به گونه ی کامل و همه جانبه؛
  2. خلیفه باید تبعید شود؛
  3. تمام اموال و دارایی های خلیفه باید غصب گردد؛
  4. بگونه عام باید ابلاغ به این شود که دولت یک دولت سیکولر و براساس سیکولریزم اساس گذاری شده است.

مصطفی کمال برای اینکه تقاضا و خواست های انگلیس را براورده سازد،نخستین پلان را طرح نمود کهسلب تمام صلاحیت ها و قدرت پارلمان بود؛ چون: او میدانست که اکثریت نماینده گان پارلمان این پیش شرط ها را قبول نخواهند کرد. به تاریخ 29 اکتوبر سال 1923م هنگامیکه پارلمان خواست بحران های ساختگی و مصنوعی دولت را حل نماید، مصطفی کمال که قبلاً پارلمان را سلب صلاحیت نموده بود، عقب میز خطابه رفت و گفت: «ما باید نظام را تغییر دهیم و من تصیم گرفتم تا نظام یک نظام جمهوری باشد که آن از طریق یک رئیس جمهور منتخب رهبری میگردد.»  با وجودیکه 40 درصد نماینده گان در تضاد با این تصمیم ایستاده گی نمودو اعتراضات خود مبنی بر آن را اعلان کردند، و از رأی دادن به آن خودداری نمودند؛ اما دولت انقره با حمایت جنرال انگلیسی، هرینگتون معاون رئیس عمومی اعلای امپراتور  قوای بحری در بحر سیاه و ترکیه و وفادار به لور کورزون، دست به تأسیس و ایجاد نظام جمهوری زد.

باز گردیم و از رئیس جمهور اردوغان پرسش کنیم،کدام خیزش مردمی بود که در نتیجه آن نظام جمهوری به تاریخ 29 اکتوبر سال 1923م تأسیس گردید؟ آیا همان خیزش مردمی که در خیابان ها بخاطر مخالفت با انقلابات به دار آویخته شدند؟ آیا همان خیزش مردمی که در مخالفت با دولت انقره بخاطر آوردن نظام جمهوری شورش نمودند؟ آیا خیزش مردمی که مصطفی کمال و دوستانش را بخاطر از بین بردن خلافت و تأسیس نظام جمهوری خائین خواندند یا همان خیزش مردمی که  بر دین و قرآن در محافل رقص و میزهای شراب خوری شان نفرین فرستاده و توهین میکنند؟

محموت کار

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...

انفجار بمب در زیارت شاه نورانی Featured

  • نشر شده در پاکستان

مسلمانان پاکستان از بهر حضور هندوستان و امریکا در افغانستان، به قیمت خون خود قربانی می دهند!

به تاریخ 12 نومبر 2016م، از اثر یک انفجار در زیارتگاه شاه نورانی واقع در خضدار بلوچستان که در 250 کیلومتری شهر کراچی قرار دارد، 52 نفر کشته شد. حزب التحرير-ولایه پاکستان این عمل و انفجار وحشیانه را به شدیدترین الفاظ تقبیح می کند و از الله سبحانه وتعالى برای افراد که جان خود را درین حادثه از دست داده اند، استدعاء رستگاری نموده و برای اقارب شان صبر جميل خواهان است.

از شروع اگست 2016م، این سومین انفجاری مرگبار است که ده ها تن از مسلمانان بی گناه بطور بی رحمانه کشته می شوند. همان طور دفعات قبلی، رژیم راحیل-نواز تقصیر را در گردن کسانی انداخت که مخالف پیمان، راه اقتصادی میان چین و پاکستان (CPEC)هستند، یعنی هدف شان هندوستان بود.

به هر صورت! بنابر این عمل، رژیم راحیل-نواز از دستگیری مجرمان که درین حادثه دست داشته اند، ابا ورزیده و به مردم عام طوری پیام خود را رساندند که گفت: «ای مردم! شما در مقابل این فاجعه صبر پیشه کنید و ازین مسئله بگذرید.»

به هرحال، حزب التحرير از حکام سرزمین های اسلامی می پرسد؛ پس زمانی که هندوستان مقصر این همه جنایات وحشیانه است، چرا شما همرایش قطع رابطه نمی کنید و یا این که بطور خشونت آمیز در برابرش همان طوری که اسلام دستور داده مقابله نمی کنید؟ و اگر هندوستان از خاک افغانستان برای این جنایات دهشت افگنی استفاده می کند، پس چرا پاکستان  بلافاصه روابط خود را با امریکا متوقف نمی سازد؟! چون همین ایالات متحده بود که دروازه افغانستان را بروی هند باز کرد و برایش حضور بی سابقه ی را مهیا کرد که از همین خاک استفاده و بالای پاکستان حمله کند.

حال مسلمانان از جنایات که در مکتب عامه نظامی پشاور الی حمله که در آکادمی پولیس کویته رخ داد، کاملاً ازین بابت آگاه شدند که تا به حال هرگز در مورد این حملات تحقیقات صورت نگرفته است. اصلاً بخاطری سهل انگاری مقامات سیاسی، نظامی و غیر نظامی، این حملات رخ نداده بل هم چو حوادث خونبار همیشه به عوض یک جنگ فتنه انگیز علیه اسلام صورت گرفته که همه ی مبارزات برای حفظ منافع امریکا در منطقه می باشد.

در حالی که مسلمانان ازین که رژیم راحیل-نواز بطور مستقیم و امریکا به شکل غیر مستقیم، هند را مقصر این حوادث می دانند، کاملاً آگاه شدند و هنوز هم برای تأمین حضور سیاسی و نظامی امریکا در افغانستان، شب و روز فعالیت های جریان دارد که خاک افغانستان را برای هند آماده ی هر نوع حملات بر علیه پاکستان مبدل سازد.

این جنایات وحشیانه هرگز به پایان نخواهد رسید تا زمانی که دشمنان اسلام و مسلمانان، یعنی امریکا و هند از افغانستان بیرون رانده شوند. به هر حال، این اعمال توسط رژیم راحيل-نواز بطور تنهائی صورت گرفته نمی تواند؛ ولی خود شان را بر مقابل مسلمانان شیر جلوه می دهند، اما در مقابل دشمنان اسلام حیثیت یک موش را هم ندارد. 

بنابرین، همه بدبختی ازین جاست که رژیم، مسلمانان پاکستان را مجبور به قبول کردن تسلط امریکا در خاک شان نماید، اما در مقابل دشمنان الله سبحانه وتعالی و رسول صلی الله علیه وسلم، رژیم راحیل-نواز بسیار ضعیف است؛ با مقایسه این که این حکومت در برابر مردم پاکستان از خشونت کار می گیرد.

به همین منظور، به مسلمانان پاکستان واجب است که قدرت و حمایت گر برای حزب التحرير شوند تا این که خلافت راشده ثانی را در پاکستان احیاء کنند. این کار تنها و تنها به سر پرستی یک خلیفه واحد امکان پذیر است که دست امریکا و هند را کوتاه و قوای نظامی ارتش مسلمانان را برای بیرون راندن امریکا و هند تجهیز و آماده جهاد کند که رفاه و صلح پایدار را در منطقه تأمین نماید.

الله سبحانه وتعالى می فرماید:

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ للَّهِ

[بقره: 193]

و با آنان پيكار كنيد تا فتن های باقی نماند(و نيروئی نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دينتان برگردانند) و دين(خالصانه) از آن الله گردد(و مؤمنان جز از الله نترسند و آزادانه با دستور آئين خويش زيست كنند).

دفتر مطبوعاتی حزب التحرير-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

امریکایی های بومی اهمیتی نمی دهند که برنده انتخابات ایالات متحده چی کسی است!

خبر:

واشنگتن تایمز، شنبه مورخ 12 نوامبر 2016م اعلام کرد که: «نیروهای امنیتی روز جمعه 33 تن از سرخ پوستان منطقه(Dakota)، معترضانی را که به خط آهن دست رسی پیدا کرده بودند، بعد از بریده بریده کردن خط آهن، تخریب ساختمان ساحه، مسدود کردن راه شاهراه و حمله بالای یک افسر نظامی در نزدیک ماندان، شمال داکوته دستگیر نمودند. در‌ آخرین گزارش از نیروهای نظامی می رساند که تعداد دستگیر شده گان به بیش از 500 نفر در 2000 حمله بر تسخیر زمین فدرالی، بخاطر توقف کار اعمار ساختمان خط آهن، رسیده است.»

تبصره:

در حالی که رسانه های جهان بر تظاهرات خشونت آمیز در برابر پیروزی انتخاباتی تکان دهنده دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در هفته گذشته متمرکز شده بود، هم چنان ایالت های زیادی از این کشور موج از اعتراض ها دیده می شد. این معترضان همان بومیان امریکایی بودند که از جانب حکومت فراموش شده اند. این بومیان امریکائی بازمانده گان جنگ های استعماری است که آنان از سرزمین های اصلی خود محروم و بسیاری به زور در این مناطق کوچک مجبور به زیست شدند.

ایالات متحده، خانه 1 میلیون امریکایی بومی و چندین هزار از قبیله راک سیوکز(Roc Sioux) می باشد که در مقابل 3.8 بیلیون دالر پایپ لاین روغنیات اعتراض نموده اند که این ادعای آن ها سبب مزاحمت در بخش های مختلف گردیده و تهدید جدی به دریای میسوری می باشد، که منبع اصلی آب است. در 28 اکتوبر 2016م، 141 تن از معترضان قبیله راک سیوکز(Roc Sioux) در عین حمله بر پایپ لاین جدید داکوته، دستگیر شدند و در 11 نوامبر 2016م، 33 تن دیگر نیز دستگیر گردید. 

مطابق به گزارش روزنامه گاردین(Guardian Newspaper) مورخ 8 نوامبر 2016م: «دونالد ترامپ یکی از سرمایه گذاران و شرکای انتقال انرژی می باشد که کمپنی عقب خط آهن داکوته و شرکای انتقال انرژی کلجی وارن(CEO KelcyWarren) ابراز نمود که در کمپاین های نام برده $103,000 کمک نموده است.»

برای امریکاییان بومی فرقی ندارد، همان طور که گاردین(Guardian Newspaper) با چند تن از اعتراض کننده گان مصاحبه نمود، هیچ اعتنایی به مغلوب شدن ترامپ و یا کلینتون ندارند. گای دولکنیف، یکی از بزرگان اوگلالا از کایل و داکوتای جنوبی، در پایان جلسه رایج هند گفت: «ترامپ حقیقتاً هندی ها را دوست ندارد، مگر اگر[کلینتون] پیروز می شد، هم همین گونه می شد.» هو وست واکیا، یک عضو رسمی گروه ساحلی(Chumash) گفت: «هدف هر دوی آن ها پول است. من از هر دوی آن  ها خجالت می کشم.»

فرانک آرچمبالت رئیس قبیله راک سیوکز، در انتخابات اشتراک نکرد. وی در میانه های جولای با فامیلش از لیتل ایگل، جنوب داکوتا، به کانون بال، شمال داکوتا سفر کرد تا در مقابل حکومت فدرال و کمپنی روغنیات مقابله نماید؛ وی گفت: «من نمی خواهم چیزی در مورد حکومت بگویم. من حدس می زنم شما می توانید منحیث یک تکان این را بپذیرید. من به حکومت باور ندارم، از همین خاطر نمی خواهم چیزی بگویم.»

امریکایی های بومی هیچ نقش موثری در مقابل به صدای مردم کپیتالیست ندارند. پایپ لاین جدید است، مگر عمق نارضایتی های قبیله راک سیوکز(Roc Sioux) علیه استثمار و استعماری ایالات متحده در منطقه تپه های سیاه اطراف داکوتای شمالی که در آن خط جدید پایپ لاین قرار دارد، عمیق و دردناک است. سیوکز قبل از اعلام استقلال ایالات متحده یک ملت عظیم بود که در تپه های سیاه زنده گی می کردند، در مساحت 201 کیلومتری ارتفاع و 105 کیلومتر مساحت، با این حال، این منطقه به عنوان یک منبع غنی از چوب و حیوانات توسط مهاجران اروپایی که پس از کسب استقلال ایالات متحده از بریتانیا، در این جا مستقر شدند.

با وجود حرص و طمع و دست رسی به منابع تپه سیاه، مهاجران از سرخپوستان و قبیله راک سیوکز می هراسیدند. ایالات متحده در سال 1852م ازای جبران مالیاتی را از 50 سال به 10 سال کاهش داد. در سال 1866م آن جا جنگ بود و سیوکز آن جنگ را پیروز شد که با معاهده دیگری حل و فصل شد، اما در سال 1876م جنگ دوباره پس از تهاجم بیشتر در این سرزمین، سیوکز عقب رانده شد که توسط اخبار موجودیت رسوبات غنی طلا در قلمرو این ملت، آغاز گردید. ایالات متحده این جنگ را نیز از دست داد، اما سال بعد با استفاده از یک سیاست بی رحمانه از گرسنه گی، سرخ پوستان سیوکز را مجبور به شکست ساخت و آن ها را مجبور نمود تا حقوق زمین های خود را به منظور جلوگیری از نسل کشی اخذ ننمایند.

پس از 100 سال از تصرف تپه سیاه در نهایت توسط دادگاه های ایالات متحده و تحقیقات(U.N)، در سال 2012م غیر قانونی اعلام شد. جبران خسارت قابل توجهی ارائه شده بود، اما زمین واپس نگردید. هر چند، مردمان باقی مانده قبیله که در مناطق کوچک در سرزمین های سابق خود زنده گی می کردند که تا کنون تمام پیشنهادات جبران مالی را با وجود این که فقیرترین جوامع در کل ایالات متحده می باشند را رد کردند. آن ها هم چنان برای زمین و حقوق با عزت خود در برابر سرمایه داری درنده خو و انتخابات دروغین مبارزه می نمایند و به کسی اجازه نمی دهند که داد و بیداد مردم را نادیده گرفته و با چند شرکت مشابه بخاطر ثروت به نفع چند ثروت مند فیصله نماید.

اکثریت کسانی که به ترامپ رأی دادند، بخاطر این که می خواستند یک شخص تجارت پیشه، امریکا را رهبری نماید، نسبت به سیاست های دروغین، ترامپ بیش از حد در افشای حقایق صادق بود، حتی در مورد دروغ های خودش! در جریان 1990م، دونالد ترامپ با قبایل بومی امریکا که تهدیدی برای امپراتوری قمار خود در سواحل شرق ایالات متحده، دورتر از راک سیوکز قرار داشت، مبارزه می نمود. واشنگتن پوست گزارشی را به نشر رساند که: «زمانی که ترامپ به جنگ علیه قبایل امریکایی های بومی آغاز کرد، تهدید برای وی زیاد بود. وی متأثر از شهر اتلانتیک نزدیک مونوپول در شرق کاست محل قمار وی تا به زمان تغییر قوانین فدرال در سال 1988م، در مقابل قبایل کاسیونوس استفاده می نمود. در ادامه، ترامپ مسئولیت متقبل برای پیش برد بازی با هندیان را به عهده گرفت... او مخفیانه بیش از 1 میلیون دالر را در تبلیغاتی که اعضای یک قبیله در شمال ایالت نیویورک به مصرف رساند تا اعضای آن را  قاچاقبران کوکائین و جنایتکاران حرفه ای به تصویر کشیده باشد.»

حالا که ترامپ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را برنده شده است، حامیان کاندیدان بازنده در جاده ها به رسم اعتراض ریخته اند، مگر آن ها کور اند که حقیقت را ببینند که بین کلینتون و ترامپ در حقیقت هیچ تفاوتی وجود ندارد، هر دو دو رخ یک سکه اند که سیستم کپیتالیستی را در تجارت و سیاست بازی خواهند نمود و در نتایج انتخابات برای 4 سال باقی خواهند ماند. ترامپ ملیاردر و کلینتون سیاست مدار بدون یک دیگر به جایی نمی رسند.

در حقیقت، آن ها با هم دوست بودند، همان گونه که تصاویر خوشی آن ها با یکدیگر شان نشان می دهد! تنها تفاوتی که وجود دارد این است که سیاست مداران کپیتالیست بهتر از دروغ گویان اند. قضیه حقیقی اعتراضات در امریکا، اعتراضات علیه ترامپ نیست، مگر آن ها امریکایی های بومی را در ایجاد کشمکش ها در شمال داکوتا فراموش کرده اند! کسانی که برای شان تفاوت نمی کند چه کسی رئیس جمهور باشد، چون آن ها می داند که بین آن ها تفاوتی وجود ندارد.

داکتر عبدالله روبین

نوشته شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

انتخاب ترامپ به حیث رئیس جمهور امریکا Featured

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی می فرماید:

وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

[انعام: 123]

همان گونه در هر شهری سردمداران آن جا را از بزهکاران فراهم می سازیم تا در آن جا به نیرنگ پردازند؛ مگر نیرنگ نمی زنند جز با خویشتن؛ اما خود شان نمی دانند.

انتخاب دونالد ترامپ به حیث رئیس جمهور امریکا سروصداهای زیادی را در سراسر جهان به دنبال داشت و این کار بازارهای تجارتی را در اروپا، آسیا و امریکا تکان داد. علاوه بر این، انگلا مرکل صدراعظم آلمان طی انتخاب وی، همکاری با او را مبتنی بر احترام به اساسات و ارزش های  دموکراسی دانست. هم چنان، رئیس جمهور فرانسه نظر خود را در مورد صحبت های ترامپ که در تضاد با ارزش های مشترک است، بیان داشت. این در حالی است که وزرای خارجه اروپا درخواست برگزاری نشستی را کرده اند تا در آن بالای ابعاد انتخاب وی، بحث کنند.

انتخاب ترامپ برای جوامع اسلامی به چی معنی است؟ هیچ تغییری در گرمی عداوت این کافر بزرگ-امریکا- علیه اسلام و مسلمانان نخواهد آمد. آیا اوباما از حزب "دموکرات" دوست مسلمانان بود؟ یا هم جمهوری خواه پیشین، جورج بوش؟ آیا سیاست های امریکا و حکام متغایر آن در قصر سفید، چیزی را برای مسلمانان، جز دشمنی عمیق و طرح نقشه های مستمر برای اداره و سلطه بالای سرزمین های شان، دزدی ثروت، غارت منابع، حمایت حکام خاین و کوشش برای جلوگیری از برگشت وحدت مسلمانان در زیر سایه خلافت بر منهج نبوت، ببار آورده است؟

جورج بوش قبلاً جنگ صلیبی را علیه مسلمانان، در هنگام حمله ی متجاوزانه اش علیه مردم ما در افغانستان اعلام کرده بود؛ در حالی که جنگیدن امریکا در عراق، این تصمیم اش را فاش ساخت که تنها هدف ویرانی عراق را داشت. بعداً اوباما کوشش کرد تا مسلمانان را با سخنان زیبایش در سال 2009م در انقره و قاهره و در سال 2010م در جاکارتا فریب دهد. این سخنان قبل از آشکار ساختن موقف اش در برابر قتل عام ها در شام بود تا انقلاب شام را تحت فشار قرار دهد. هرچند وی از جورج بوش بخاطر استفاده از حملات طیاره های بدون سرنشین، هنگامی که جناح مقابل وی بود انتقاد می کرد؛ اما بعد از بدست آوردن قدرت تا جایی حملات طیاره های بدون سرنشین را محدود ساخت؛ مگر ترور، قتل و ویرانی را در گوشه های سرزمین های اسلامی از افغانستان تا پاکستان، عراق، یمن، سومالیا و سوریه گسترش داد.

 بلی! ما این را از اساس عقیده ی اسلامی خود بیان می داریم که در نتیجه، ما از حکام امریکا جز کینه توزی عمیق و دشمنی علیه اسلام و مسلمانان چیزی دیگری نخواهیم دید. این مربوط به تغییرات سطحی در چهره های اشغالگران قصر سفید نیست، چراکه واقعیت دیرینه و ثابت امریکا طوری است که تجاوزش را طبق پلانش به منظور جنگ علیه اسلام و مسلمانان ادامه می دهد.

هرگاه مسلمانان با توکل به الله سبحانه وتعالی بر خیزند، رضایت الله سبحانه وتعالی را بر زنده گی موقتی شان ترجیح دهند و خواست الله سبحانه وتعالی را از طریق کار برای تطبیق شریعت اش حمایت کنند، علی الرغم قدرت ظاهری، امریکا از این بیشتر ادامه داده نمی تواند؛ زیرا با دمیدن شفق تاریکی شب نابود می شود. این بخاطری است که آن ها توانایی این را دارند تا انسانیت را از رنج و مصائب امریکا حفظ نموده و مردم را از ظلم تمدن سرمایه داری به عدالت اسلام و از تنگنای این زنده گی به وسعت آخرت بکشانند. این وعده ی الله سبحانه وتعالی است و بزودی واقع خواهد شد.

وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا

[نور: 55]

الله سبحانه وتعالی به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده می دهد که آنان را قطعاً جایگزین در زمین خواهند کرد؛ همان گونه که پیشینیان را جایگزین کرده است تا دین شان را پا برجا خواهد ساخت و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدل می سازد؛ چنان که مرا می پرستند و چیزی را شریک قرار نمی دهند و بعد از آن هر کسی که کافر شود کاملاً بیرون شده اند.

عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ولاية سوريا: ما حقيقة التصارع والتآمر على ثورة الشام؟ -

"ما حقيقة التصارع والتآمر على ثورة الشام؟" جانب من لقاء أجري مع الأستاذ منير ناصر عضو المكتب الإعلامي لحزب التحرير ولاية سوريا.


عقر دار الإسلام، 19 صفر الخير 1438هـ الموافق 19 تشرين الثاني/نوفمبر 2016م

ادامه مطلب...

ولاية سوريا: متى تقوم الدولة بتعويم عملتها وما هي إيجابيات هذا التعويم؟

  • نشر شده در ویدیوها

"متى تقوم الدولة بتعويم عملتها وما هي إيجابيات هذا التعويم؟" جانب من لقاء أجري مع الأستاذ مصطفى سليمان.


عقر دار الإسلام، 16 صفر الخير 1438هـ الموافق 16 تشرين الثاني/نوفمبر 2016م

-
ادامه مطلب...

اختطاف الحاج ابومالک در شرق غوطه، نشان دهنده رسوائی اختطاف گران!

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

در 11 اکتوبر 2016م غوطه دمشق شاهد جنایت خیلی نامردانه و نفرت انگیز در مقابل حاملان دعوت و کسانی بود که خواهان تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی و استقامت در راه حق بودند. آنان این جنایت شان را در اختطاف الحاج ابومالک که یکی از مفکرین و سیاسیون حزب التحریر در ولایه سوریه بود، به نمایش گذاشت. جناب ابومالک که در گذشته نیز توسط ظالمان شام قبل از انقلاب بخاطر دعوت بسوی زنده گی اسلامی  گرفتار شده بود، هیج وقت از موقفش دست نکشیده است. پایداری و دعوت او بالای سخن حق تا حدی بود که خواب اختطاف چیان و سفاکان را ربوده بود؛ تا این که آن ها را مجبور به این کار کرد. آنان می خواهند با این کار خود نور الله سبحانه وتعالی و صدای حق را خفه سازند تا وفاداری خویش را به باداران خویش نشان دهند.

مسئولیت جنایت شنیع به سران گروه های مسلح بر می گردد که ادعای حفظ این شهر را دارند. بخاطری که از آن ها خواسته شده که این آدم ربایان را تعقیب کنند و از تکرار این جنایات جلوگیری کنند، در غیر آن، آن ها لیاقت بودن در مقام را که وظیفه اش تأمین امنیت و حفظ مردم است، ندارند و باید این مقام و مسئولیت را برای دیگر مردمان آبرومند شام بگذارند؛ کسانی که از ملامتی هیچ کس در راه الله سبحانه وتعالی باکی ندارند.

تمام امید ما مردم شرق غوطه است که در مقابل نظام فاسد که باعث فتنه در زمین می شد و مشکلات را روز به روز به این مردم می فزود، برخاستند. اکنون هم وقتش رسیده که دوباره برخیزند و به ظلم ظالمان پایان داده تا انقلاب را از وجود شان پاک سازند. این خیزش باید هدف مشخصی را دنبال کند که به مشوره همگانی بدست آمده باشد و منظور اش همانا قرار دادن سرزمین شام نقطه حمایت از خلافت بر منهج نبوت و تمام امت باشد. این تظاهرات باید در حدی باشد که مردم غوطه را به این بیداری فکری برساند که هیچ راه حل مبهم و منحرف کننده یی دیگری را نپذیرند.

از عباده بن صامت رضی الله عنه روایت است که رسول اکرم صل الله علیه وسلم فرمود:

بَايَعْنَا رَسُولَ اللَّهِ عَلَى السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ فِي الْمَنْشَطِ وَالْمَكْرَهِ، وَأَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ، وَأَنْ نَقُومَ أَوْ نَقُولَ بِالْحَقِّ حَيْثُمَا كُنَّا، لَا نَخَافُ فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ

ما به رسول الله بیعت کردیم که از ایشان بشنویم و اطاعت کنیم حتی در چیزی که راضی نباشیم، و در امور مردمش مشاجره نخواهیم کرد و این که سخن حق را بگوییم در هر جایی که باشیم و در راه الله سبحانه وتعالی از ملامتی هیچ ملامت گری نترسیم.

دفترمطبوعاتی حزب التحریر-ولایة سوریه

ادامه مطلب...

معرفی حزب التحریر

حزب التحریر یک حزب سیاسی است که اساس و مبدء آن اسلام می ‏باشد، لذا کارش سیاست و مبدء اش اسلام بوده؛ در میان امت و با امت کار و فعالیت می ‏کند تا اسلام را قضیه مهم امت گردانیده و مسلمانان را به‏ سوی برپایی خلافت به صفحۀ هستی و حکم به آن چه الله سبحانه وتعالی نازل کرده است، سوق داده رهبری کند.

حزب التحریر یک ساختار سیاسی بوده، تشکیل روحی، علمی، تعلیمی و یا هم یک تشکیل خیریه نیست؛ مفکوره اسلامی روح جسمش بوده همین مفکوره هستۀ و راز زندگیش می ‏باشد.

 

ادامه مطلب...

کذب و اتحاد آنها بلاخره باعث زوال شان میگردد!

خبر:

به تاریخ 6 نوامبر 2016م، حزب التحریر کشور اسکندنویا، کنفرانس دوازدهم اش را تحت نام "ممنوعیت و جبر-بازی های سیاسی علیه اسلام در اروپا" برگزار کرد.

زمانیکه کنفرانس آغاز گردید، در سالون بیشتر از هزارمرد و زن مسلمان و غیر مسلمانحضور داشتند. در خارج از کنفرانس مظاهره های جداگانهعلیه حزب التحریر آغاز گردید.یکی از مظاهره ها از سوی ایرانیان تبعید شده یحزب سیاسی چپی دردنمارک،رهبری میشد.در حالیکه مظاهرهدیگری،توسط 20-30 تن از شاخه ی پگیدای دنمارکی راه اندازی شده بود.

بطور معمول رسانه های دنمارکی سعی کرده اند که موضوع کنفرانس را کتمان کنند و در عوض، تمرکز رسانه ها را به مظاهره های ناچیز معطوف بدارند.

تبصره:

دو سایت آنلاین انترنتی،خبری را منتشر کردند که:«مظاهره کننده گان با حامیان سازمان افراطی برخورد کردند.»اگر کسی شاهد باشد،این از حقیقت دور است که رسانه های دنمارکی حقایق را انعکاس دهند.

هر آنچه واقع گردید به چند دلیل جالب است:

  1. 1.      در حالیکه هیچ کس به 20 تن ایرانی های که در جناح چپ اعتراض کننده گان موجود بودندتوجه نمیکنند؛ حتی بعضی هایشان توسط اعتراض کننده گان ضد اسلام جناح راست(پگیدا)مورد آزار و اذیت قرار گرفتند؛درحالیکه هردو طرف نه حامیانحزب التحریر بودند و نه مسلمانان.

اعتراض کننده گانِ"پگیدا" بلاخره با سنگ و تخم از فاصله های دور ازسوی چپی ها بعد از اینکهمطلبی را در فیسبوک گذاشتند و دفاع از همسایه های مسلمان شان را اعلام کردند، مورد حمله قرار گرفتند.

  1. 2.      این صحنه باعث شد که دو مناظره کننده های چپی-از دو حزب مخالف راست و چپ- فردای آنروز به یکی از عضو حزب چپی در پارلمان دنمارک نامه یسرگشادهارسال بدارد.درین نامه یکی دیگری شان را  تشویق به آن نموده بودند که در داخل کشور دشمن حقیقی، حزب التحریر و اسلام سیاسی است نه حزب راست افراطی و نه هم چپی. چنانکه آنها در نامه یشان تحریر نموده بودند:«اسلام یک حرکت بسیار خطرناک در دنمارک است؛ زیرا آنها میتوانند جوانان را به تحرک بیاورند که دنمارک را به سوی نژادپرستی فاسدسوق دهند؛ولی این خواب است.»

این فقط دو موردی بود که در کنفرانس به اثبات رسید؛ هیچ فرقی میان سیاست چپ و راست دنمارکعلیه اسلام نیست؛ تنها فرق در اسلوب و الفاظ شان است. پس آنها دو روی یک سکه سیکولری-غربی هستند و هر یک آنها در مبارزه علیه اسلام باهم متحد اند. ثانیاً اینکه ما مسلمانان باید منحیث امت واحد در مقابل تمامی آنها ایستاده گی نمائیم و اسلام را بدیل به تمامی بشر معرفی کنیم.

وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ

[انفال: 73]

و كسانى كه كفر ورزيدند ياران يكديگرند. اگر اين[دستور] را به كار نبنديد، در زمين فتنه و فسادى بزرگ پديد خواهد آمد.

نویسنده: جینز کاک

نوشته شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

عملیات ترکیه بالای حزب دموکرات خلق!

خبر:

پس از آنکه مصونیت قضایی اعضای حزب دموکرات خلق ترکیه توسط پارلمان آن کشور کنار زده شد، اعضای این حزب،بخاطر ادعاها و اتهامات ی که علیه شان وجود داشت به تحقیقات احضار گردیدند؛ اما آنها حاضر بهپاسخ دهی نشدند. به همین منوال، در 4 اکتوبر 2016م یک عملیات نظامی بالای این حزب از جانب دولت ترکیه صورت گرفت. "صلاح الدین دمرتاش" رئیس حزب دموکرات خلق، فیگن یوکسیداگ معاون این حزب و سه تن از اعضای این حزب در مجلس که تحت پیگیرد قرار داشتند، بازداشت گردیدند ودو تن از نماینده گان آن، در خارج از کشور و یک تن دیگر آن تا اکنون مفقود میباشد.(منبع: حریت)

تبصره:

به تاریخ 20 می 2016م، برداشتن مصونیت قضایی و تغییر قانون اساسی توسط مجمع عمومی نماینده گان با 376 رأی اعتماد، تصویب گردید. رئیس جمهور اردوغان تغییر قانون اساسی را در قانون نمبر 6718، مصونیت نماینده گان مجلس رادر 7 جون 2016م تصویب کرد.

مجموعاً 667 قضیه علیه 138 نماینده وجود دارد که405 اتهام از مجموع این قضایا مربوط به اعضای حزب دموکرات خلق ترکیه میباشد. بعضی از نماینده گان حزب دموکرات خلق و حزب جمهوری خلق به محکمه ی قضایی مراجعه نموده و خواهان لغو این قانون گردیدند،؛ اما درخواست شان توسط محکمه پذیرفته نشد. زمانیکه نماینده ی حزب دموکرات خلق به پاسخدهی حاضر نشدند، رهبران این حزب همراه با 7 نماینده ی دیگر آن دستگیر شدند که 3 تن آنها با ضمانت قضایی آزاد گردیدند، 2 تن از نماینده گان این حزب به خارج از کشور به سر می برند و 1 تن دیگر آن تا اکنون ناپدید است.

ترکیه به مشکلات کُرد با توجه به اتفاقات، مانند یک گام به جلو و یک گام به عقب رسیده گی نمود. حزب عدالت و توسعه  امروز هر کار متناقضی که از سال 2005-2013مانجام داده بود، بیان نمود. همچنان آنها امروز با کسانی دشمنی دارند که در آن سالها دوستی داشتند.

در سه سال گذشته؛حادثه ی گیزی، عملیات های 17-25 دسمبر،5-7 اکتوبر در رابطه به اعتراضات کوبانی، تلاش کودتا 1 جولای و ده ها "حملات تروریستی خونبار" دیگر در ترکیه اتفاق افتاد. این وضعیت تعادل سیاسی را درهم شکست و به طور کامل معاهدات را در ترکیه تغییر داد.

جنگ های شهرییحزب عدالت و توسعه یا PKK در جولای 2015م آغاز گردید؛ توضیحات استقلال، جنگ های گودال با انتخابات اول نومبر، بیشتر از پیش حزب عدالت و توسعه خشونت آمیز گردید. وظیفه ی که برای حزب عدالت و توسعه در سوریه داده شد و حمایت قدرت های بین الملل از آن سبب گردید تا جنوب شرق ترکیه را به یک منطقه ی جنگی مبدل نمایند. دولت این موضوع را به صورت کامل درک می نماید و در پاسخ به این معضله، اقدامات احتیاطی امنیتی را روی دست گرفته است.

از سوی دیگر، برطرف نمودن مصونیت قضایی، اعمال مصونیت، پاسخ های دولت و قضاء به توضیحات اکادیمیسن ها، صدور احکام پس از تلاش کودتای 15 جون، مسدود شدن روزنامه ها و مجلات و توقف، پیگیری و تحقیقات از متنفذینی که از آنها حمایت نموده اند، نشان میدهد که دولت به سیاست امنیتی با "مشکل کُردها" برگشته است.

بنابر دلایل این تحولات، "فرایند راه حل" دولت به طور کامل به پایان رسیده است و جای آن رااقدامات احتیاطی و امنیتی پر ساخته است. حزب دموکرات خلق در تلاش مبدل ساختن تحولات رخ داده در شمال سوریه، به سیاست های داخلی میباشد.

نگرانی ها از پیشرفت رشد حزب اتحاد دموکرات نیز وجود دارد، ترس از جدایی و حساسیت های ملی و تاریخی، سرحدات ترکیه را تحت فشار قرار داده است و به همین خاطر دولت ترکیه اقدامات احتیاطی را افزایش داده است.

در پایان، این دستگیری ها فرصت را مهیا نمود و کار را برای دولت آسان کرد تا پس از فرمان15 جولای، با ایناحزاب جنگیده و مانع گسترش آنان گردد،و بیشتر و از بیش آشکار میشود که امریکا از حزب اتحاد دموکرات در عملیات "راکا" استفاده خواهد کرد.

با توجه به این وضعیت، دولت فضا را بخاطر فعالیت و گسترش حزب عدالت و توسعه در ترکیه نیز مقید نموده است.ما خواهیم دید که چگونه این وضعیت چه تأثیری بر حزب دموکرات خلق گذاشت و نقش آن در منطقه چه خواهد بود که بدون شک دولت از این وضعیت برای سیستم ریاست جمهوری خود بهره برداری می نماید.

در گذشته هرگاه حزبی مسدود میشد، حزب دیگری افتتاح میگردید ودولت از این وضعیت برای نظامریاست جمهوری خود استفاده مینمود. در گذشته زمانیکه یک حزب توقف مینمود، حزب دیگری آغاز میشد؛ اما اکنون در این حوادث، افرادبدون مسدود شدن احزاب مورد پیگرد قانونی قرار میگیرند.

کادر بنیانگذار جمهوری با پیوند دادن اسلام در کنار نظام ملیت پرستی و سیکولار میخواهد بین همه مسلمانان این نظام را جاگزین خلافت نماید. به این منظور آنها در تلاش ساختن یک ملت از امت می باشندو زمانیکه جمهوری را تأسیس نمودند برای آن دو دشمن تعین گردید. نخستین دشمن آن اسلام و دومی، مسلمانان کُرد میباشند.

حزب عدالت و توسعه  پروژه ی حل معظله کرد را همانند فرایند حل مشکل اسلام با مدرنیزه سازی، روی دست گرفت. از همین خاطر، منطقه کاملاً به سازمان تروریستی تسلیم داده شد؛اما وضعیت کنونی در سوریه سد راه تمام برنامه ها قرار گرفته استو مردم میان دولت و سازمان قرار گرفته اند. با معضله سوریه توافقنامه میان حزب دموکرات خلق و حزب عدالت و توسعه و همچنان "فرایند حل معضله" در هم شکست. حالا هر دو جناح با هم دشمن گردیده اند. این دشمنان با هر چیزی که لازم است بالای یکدیگر حمله می نمایند و حمله ور میشوند. قربانی این حملات؛ مانند همیشه: کودکان و مردم بی گناه کُرد میباشند.

نویسنده: عثمان یلدز

نوشته شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه