- نشر شده در ویدیوها
[برنامههای شئون امت]
" سرطان خبیث الحاد!"
مهمان برنامه: استاذ ثائر سلامة (ابومالک)
اجراکننده: شیخ عدنان مزیان
شنبه، 26 شوال 1440 هـ.ق/ 29 جون 2019م
برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید
[برنامههای شئون امت]
" سرطان خبیث الحاد!"
مهمان برنامه: استاذ ثائر سلامة (ابومالک)
اجراکننده: شیخ عدنان مزیان
شنبه، 26 شوال 1440 هـ.ق/ 29 جون 2019م
برای بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید
(ترجمه)
پرسش:
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
از الله متعال میخواهم که شیخ بزرگ ما را حفظ نماید!
پرسش من در مورد «اهل کتاب است»؛ اهل کتاب به چه کسانی گفته میشوند؟ در قرآنکریم گفتهشده که ما میتوانیم با زنانشان ازدواج کنیم و گوشت ذبحشده توسط آنها را بخوریم، آیا چنین کسانی امروزه وجود دارند؟ فرق میان مسیحیان و یهودیان چیست؟ بسیار خرسند خواهم شد؛ اگر پرسشام اقبال پاسخ پیدا کند! برادر شما کاسوزی رمضان از اوگاندا
پاسخ:
وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!
احتمالاً اشاره به این آیت است که میفرماید:
﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ﴾ [مائده: 5]
ترجمه: «امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتاباند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانیكه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده».
این دقیقاً همان آیتی است که گوشت ذبحشده توسط اهل کتاب و ازدواج با زنانشان را حلال میکند.
اهل کتاب یا به تعبیر قرآنکریم، آنانیکه برایشان کتاب داده شده؛ همانا یهودیان و نصرانیاناند و جمهور فقهاء نیز چنان که در «موسوعه فقهی کویتی» آمده، به همین نظر میباشند. چنانکه در نصوص شرعی گفتهشده؛ گوشت حیوان ذبحشده توسط اهل کتاب و ازدواج با زنانشان برای مسلمانان حلال است و وجود کفر و یا شرک در دینشان به این حکم خللی ایجاد نمیکند؛ زیرا یهودیان و مسیحیان در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم در کفر، شرک و گمراهی قرار داشتند؛ اما با وجود آن هم از جملهی اهل کتاب شمرده میشدند و رسول الله صلی الله علیه وسلم به این مسأله اقرار نموده است؛ بناءً واقعیت آنان در زمان وی صلی الله علیه وسلم مانند واقعیت امروز شان بوده است. چنانکه آن روزها مسیحیان، عیسی علیه السلام را با الله سبحانه وتعالی شریک میآورند، یهودیان عزیر علیه السلام را و امروز نیز چنین میکنند.
﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّه﴾ [توبه: 30]
ترجمه: «و یهود گفتند: عُزَیر پسر الله ست و نصاری گفتند: مسیح پسر الله ست! این سخنی است که تنها بر زبان میرانند و با گفتار و کیش کافران مشرک پیشین نزدیکی و مشابهت دارند، خدا آنها را هلاک و نابود کند! آنان را (از حق) به کجا میگردانند؟!»
اما با وجود آن بازهم رسول الله صلی الله علیه وسلم با آنان به عنوان اهل کتاب تعامل مینمود، به شمول جواز خوردن گوشت حیوانات ذبحشده توسط آنان و جواز ازدواج با زنهای شان.
اما رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در این خصوص با سایر کفار (غیر از مسیحیان و یهودیان)؛ مانند مجوسیان، اجازه چنین تعاملی را نداده است: «ابن ابی شبیة در کتاباش به نقل از حسن بن محمد گفته که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) به مجوسیان اهل هجر، نامهای نوشت و در آن، آنان را به اسلام فراخواند؛ کسانیکه اسلام آوردند از آنان پذیرفته شد و کسانیکه رد نمودند؛ از آنان جزیه گرفته شد؛ بدون اینکه با زنانشان نکاح شود و یا گوشت حیوان ذبحشده توسط آنان خورده شود.»
بنابر این؛ منظور از اهل کتاب که در آیت شریفه از آنان یاد شده؛ همانا مسیحیان و یهودیان است و آنها امروزه نیز موجوداند؛ اما آیت شامل سایر کفار نمیشود؛ بلکه تنها مسحیان و یهودیان را شامل میشود و خوردن گوشت حیوان ذبحشده توسط آنان و ازدواج با زنانشان جائز میباشد.
اما دو نکته در مورد حلال بودن گوشت حیوان ذبحشده توسط آنان و ازدواج با زنانشان وجود دارد که باید به آن اشاره نمود:
1. تنها گوشت آن عده حیوانات ذبحشده توسط اهل کتاب حلال است که در شریعت گوشت آن مباح بوده و به طریقهی شرعی ذبح شود.
حیوانی که گوشت آن در اسلام حرام قرار داده شده؛ مانند: خوک، چه ذبحکننده مسلمان باشد و یا اهل کتاب، حلال نیست؛ بناءً جواز خوردن گوشت حیوان ذبحشده توسط اهل کتاب تنها در حیوانات و پرندههایی صدق میکند که توسط شریعت حلال معرفی شده اند.
2. حیوانیکه به طریقه شرعی ذبح نشده باشد نیز گوشتاش حلال نیست؛ یعنی اگر کسی از اهل کتاب، حیوانی را به طریقه غیر شرعی؛ مانند: خفه نمودن حیوان یا پرنده و یا ضربه زدن به سر آن و یا قرار دادن آن در معرض جریان برق، به قتل رساند، گوشت آن حیوان حلال نیست؛ چنانچه در غرب این روزها با استفاده از این روشهای یاد شده به کشتن حیوانات اقدام میشود. خوردن چنین گوشتهایی جائز نیست؛ زیرا از نظر اسلام چنین حیواناتی خودمرده به حساب میآیند؛ بناءً همانطوری که خوردن گوشت چنین حیوانی، که توسط یک فرد مسلمان و بهگونهای غیر شرعی به قتل رسیده، جائز نیست؛ خوردن گوشت چنین حیوانیکه توسط فردی از اهل کتاب نیز کشته شده باشد، جائز نیست.
در آیت شریفه در مورد ازدواج با زنان اهل کتاب مسأله "محصن بودن" شرط گذاشته شده است؛ چنانچه میفرماید:
﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُم﴾ [مائده: 5]
ترجمه: «امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانىكه اهل كتاباند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانىكه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده».
زن محصنه، همان زن پاکدامنی است که حالت وی پوشیده باشد و هیچ شواهدی مبنی بر زناکار بودناش وجود نداشته باشد، این در مورد زنان مسلمان صدق میکند. اما در مورد یهودیان و مسیحیان عصر ما در سرزمینهای غرب، باید گفت که فعل زنا در نزد آنان امری معمول و رائج است، درست مانند خوردن و نوشیدن؛ یعنی یک مسأله کاملاً عادی است و زن و مردشان بدون اینکه آن را بد بشمارند، انجام میدهند و به ندرت میتوان زنی را پیدا نمود که به سن بلوغ برسد و از فعل زنا به دور باشد. بناءً پیش از اقدام به ازدواج با زنی از اهل کتاب، لازم است خود را مطمئن نمود که حالاش پوشیده بوده و به زناکار بودن شناخته نشده باشد.
بنابر این، ازدواج نمودن با زنان اهل کتاب تنها در صورتی جائز است که زن پاکدامن و پوشیدهحال بوده و به زناکاری معروف نباشد. ازدواج با چنین زنی جائز است. هرچند ازدواج با چنین زنی از اهل کتاب جائز است؛ اما بهتر آن است که با یک مسلمان ازدواج شود تا زنی از اهل کتاب؛ زیرا از حضرت عمر (رضی الله عنه) روایت است که اصحاب را نصیحت مینمود که با زنان اهل کتاب ازدواج نکنند و به جای آن با زنان مسلمان ازدواج کنند، تا زنان مسلمان بدون همسر باقی نمانند. امیدوارم، پاسخ ما موضوع را برایت روشن نموده باشد!
برادرتان عطاء بن خلیل ابو رشته
مترجم: عبدالله دانشجو
(ترجمه)
مسابقۀ کرکت میان افغانستان و پاکستان که به تاریخ 29 ژوئن 2019م برگزار گردید، جرقههای رقابت و آتش دشمنی میان مسلمانان دو سوی مرز را طوری شعلهور ساخته است که مسلمانان پاکستان خواهان اخراج مهاجرین پشتو زبان- افغانی از سرزمینشان شدهاند. این در حالیست که حاکمان دو سوی مرز با کنار آمدن و دوستیشان با دشمنان مسلمانان بذر شوم و پلید این نفرت و دشمنی را کاشتند. از سوی دیگر، در سال 2001م حاکمان پاکستان بیدرنگ خود را در حلقۀ دوستی با صلیبیهای آمریکایی قرارداده و در جهت تبدیل کردن آسمان صاف و آبی افغانستان به آسمان وحشت و مرگ حتی در ماه مبارک رمضان و حمایت گستردهشان از امریکا نقش پر رنگی را بازی کردند.
افزون برین، این حلقۀ دوستییِ بود که امریکا را قادر ساخت تا دولت طرفدار هند را در کابل شکل دهد. علیرغم این، حاکمان افغانستان سریعاً با دولت هندو کنار آمده و سرزمینهای خراسان در خدمت سرویس اطلاعات برونمرزی هندو قرار دادند که باعث حملات آن به ارتش پاکستان در بلوچستان و مناطق قبیلهای گردید. در حالیکه در گذشتۀ نه چندان دور، این همان برادری اسلامی میان ISIپاکستان و جنگجویان قبیلوی پشتون در دو طرف خط مرزی استعماری دیورند میان پاکستان و افغانستان بود که پوز کثیف اتحاد جماهیر شوروی را طوری به خاک مالید که دیگر هرگز جرئت برگشت دوباره را به این سرزمین نکرد. با این حال، اکنون که مهاجمین امریکایی از طالبان افغانی خواستار معاملۀ ماندن در افغانستان را دارند؛ از اینرو، آنها آتش ملیگرایی رقابتی را شعلهور ساخته و دشمنیها را در میان مسلمانان افغانستان و پاکستان از طریق تقسیمبندیهای ملیگرایی تقویت میبخشند.
ای مسلمانان پاکستان! تا زمانیکه حاکمان مسلمانان روابط گرم و ناگسستنی با دولت هندو را داشته باشند، به ادامۀ دشمنیها و درگیریهای آتش جنگ و دشمنی در میان مسلمانان پاکستان و افغانستان ادامه خواهند داد. پس بر ماست تا بیدرنگ به ملیگرایی خانمان سوز و تفرقهانداز نه بگوییم که باعث گردیده تا قبل از رویارویی با دشمن ما را از پا در آورد. رسول الله ﷺ میفرماید:
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاتَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ» (ابوداود)
ترجمه: از ما نیست کسیکه به عصبیت(قبیلهگرایی) فراخوانَد، در راه آن بجنگد و در آن راه بمیرد.
فلهذا، بر ماست تا در راستای احیای خلافت اسلامی بر منهج نبوت مجدانه تلاش نماییم؛ دولتیکه وحدت امت اسلامی را حفظ نموده، در مقابل دشمنان ما همچو دژِ تسخیرناپذیر قرار گرفته و در نهایت به آتش فتنهایکه امروزه دارد ما را میسوزاند پایان خواهد داد. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا﴾ [آلعمران: 103]
ترجمه: و همگی به ریسمان الله [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) الله را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت افگند و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبهگاه حفرهای از آتش بودید، (اما) الله (سبحانهوتعالی) شما را از آن نجات داد.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه پاکستان
مترجم: حذیفه مستمر
(ترجمه)
حزب التحریر-ولایه بنگلادیش از طریق صفحات انترنتی کنفرانس اقتصادی را تحت عنوان "نظریه اقتصادی خلافت اسلامی" به روز جمعه (5 جولای 2019م) ساعت 3:30 به وقت بنگلادیش/ 9:30 GMT برگزار مینماید. در این کنفرانس روی موضوعات ذیل بحث خواهد گردید:
اول: در سخنرانی اول پیرامون سیاستهای ویرانگر نطام حسینه در بنگلادیش صحبت میگردد؛ نکات عمدهای که در این بحث بیان خواهد شد قرار ذیل است:
- بیان سیاست شیخ حسینه و پروژههای بزرگیکه به هدف –ترویج- فساد به راهانداخته است، به عوض ایجاد زیربناهای اساسییکه این سرزمین به آن نیاز دارد.
- بیان این که بنگلادیش غرق در وامهای منطقهای و جهانی است؛ در حالیکه سیاستگذاران و سرمایهداران دارایی امت را به غارت برده و در بانکها میانبارند و نیز اموال و دارایی را به خارج از بنگلادیش فرار میدهند.
- واقعیت مالیات بر درآمد، مالیات بر ارزش افزوده، افزایش قیمت برق و گاز و افزایش چشمگیر قیمت اسعار.
- بیان تحکیم تسلط امپریالیستهای امریکایی، انگلیسی و هندی بر صنایع، تجارت، منابع طبیعی و استراتیژیک بنگلادیش.
دوم: در سخنرانی دوم خطوط اساسی و برجستهی نظریه اقتصادی دولت خلافت توضیح داده میشود؛ خلافتیکه در آیندۀ نزدیک به اذن الله متعال برپا خواهد گردید و نیز بعضی از سیاستها و طرزالعملهای اساسییکه توسط دولت خلافت تطبیق خواهد گردید، تحت پوشش قرار میگیرد:
- تضمین نیازهای اساسی تمامی شهروندان، بدون درنظرداشت نژاد، آیین و جنسیت.
- لغو نمودن مالیات بر عاید و مالیات افزوده بر ارزش.
- توقف نفوذ شرکتهای منطقهای و خارجی بر منابع طبیعی، استفادۀ سالم از منابع به خاطر رفاه مردم و ایجاد زیربناهای ضروری برای دولت.
- تشکیل صنایع سنگین متکی بر تسلیحات و مهیا نمودن فرصتهای بزرگ کاری.
- یک پارچه ساختن امت اسلامی و بهرهبرداری از دارایی امت تا آن که امت اسلامی به قوت پیشگام اقتصادی در جهان مبدل گردد.
سوم: در سخنرانی سوم طریقهی شرعی و عملی برای از میان برداشتن نظام کنونی و برپایی خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت توضیح داده میشود.
02 ذول القعده 1440هـ.ق
05 جولای 2019م
(ترجمه)
علیرغم شدت فاجعۀ انسانی در یمن، که از اثر جنگ به میان آمده و در نتیجۀ آن مردم دچار فقر، قحطی، امراض گوناگون مانند کولرا و کمبود خدمات صحی شدهاند، بناً تمام نسل یمن را به تباهی مرگبار کشانید است. تصمیم گیرندهگان؛ یعنی سازمان دهندهگان در مدیریت این جنگ کامیاب شدند، حتی تا اندازهایکه مردم را فریب بدهند. این همه مشکلات از اثر جنگهای داخلی در این منطقه است که بحران کنونی آن را پیچیدهتر میسازد؛ بناً احزاب را در آن دخیل ساخته و یک پوشش یا استدلال خوبی برایش پیشکش میکند. جملات فوق، میزان غفلت و حاشیهراندن مسئلۀ جنگ یمن را به خوبی واضح میسازد؛ حالآنکه یمن به چهارمین سال جنگی خود وارد شده؛ جنگیکه بر سر منافع بوده و بخاطر همین جنگ خون و جان مردم قربانی شده و نیز میلیونها انسان را آواره و بیمار ساخته تا اینکه بر لبۀ پرتگاه(حافة الهاوية) برسند.
ای مسلمانان! یمن سرزمینیست که در هر ۲ ساعت یک مادر در جریان حمل و 6 نوزاد در جریان تولدش به علت عدم خدمات صحی اولیه و بهداشت از بین میروند و جایست که امراض اپیدمیک/عالمگیر و کشنده انتشار یافته و همچنین گسترش خشکسالی و فقر در منطقه تشدید یافته؛ طوریکه یمن از جمله فقیرترین کشور خاورمیانه شناخته شدهاست.
ای مسلمانان! یمن سرزمینیست که هممرز با دولتهای خلیج است؛ ولی آنان اراضی یمن را جزء "شورای همکاری خلیج(GCC)" نمیشمارند. علیرغم این حقیقت؛ اما مرزهای یمن همواره در حالت جنگ قرار داشته و از سوی دیگر اراضی یمن در همسایهگی با دولتهای ثروتمندی همچو اردن و عربستان سعودی قرار دارد! در عوض، فرمانبرداری از غرب کافر ساختار پادشاهی سعودی را تحت قیمومیت امریکا قرار داده است؛ بناً اتحادی را بر ضد یمن توسط مداخلۀ نظامی همراه امارات متحدۀ عرب، عمان و قطر قبل از اینکه از اتحاد خارج شود، رهبری کرد و حکام کشورهای فوقالذکر، ایران و حکام یمن در جرایم خونینیکه بالای مردم مان در یمن رخ داده شریک هستند.
ای مسلمانان! یمن جزء امت مسلمه است که از لحاظ عقیده، خون، حرمت و مقدسات با بقیه امت شریک اند؛ این سرزمینی نیست که فراموش و یا جزء غفلت شده باشد؛ ولی چنین حکام از یمن چشمپوشی نموده و بحرانش را فراموش میکنند، و نیز اهل یمن و خون اهل یمن مانند اطفال، زنان و بزرگسالان از چشم جهانیان ترک و نادیده گرفته شده است. در عین حال، در جهان غرب پناهگاهای مخصوص برای سگ و پشک ساخته میشوند، ولی در این سوی کرۀ خاکی در هر دو ساعت یک مادر و شش نوزاد از اثر گرسنگی و امراض گوناگون در یمن میمیرند. آیا دانستن همین بحران وحشتناک یمن برای مردم و حکام کافی نیست که مردم را تجهیز نموده تا اینکه رنج امت را رنج خود دانسته و مشکلاتشان را جمعآوری و برای راهحلاش تلاش بورزند؟
راهحل برای بحران یمن، کمکهای مالی جهانی و سرمایهگذاری کشورها، مووسسات خیریه و کمکهای سازمان ملل نیست که همواره توسط "یونیسف(UNICEF)" تبلیغ میشود. حکام یمن، نقش منافقتشان را در اجرای آجندای غرب کافر به اثبات رساندند. آنها بهطور شرمآور، بدبینانه و ننگین به سوی اروپا و کاخسفید توکل مینمایند تا در سرزمین ما مداخله و بحران را کاهش دهند و یا بخاطر توقف مصیبت "مداخله نظامی تدریجی" خود را اعلان بدارند.
این واقعاً جای شرم است که این سقف تقاضاهای خجالتآور ماست حالآنکه امت از نیروی جوان کافی برخوردار است تا مسئله بحران یمن، فلسطین، سوریه، عراق، ترکستان شرقی، میانمار و مسئله تمام امت را در سراسر جهان حل کند!!
ما امت بدون نیرو و بدون ثروت یا ذخایر طبیعی نیستیم تا در مرز خط کشیدۀ غرب و برای کمکهای مالی و ثروت آن دست به گدایی دراز کنیم. اگر احتکار ثروت بدون ضرورت به مسلمان در اسلام حرام است، پس در مورد احتکار، پنهان کردن یا بهکار نگرفتن مهمات و نیروی نظامی حکماش در اسلام چه خواهد بود؛ در حالیکه ما هردو را داریم؟! نیروهای جوان مسلمان، در پایداری، شجاعت و در مهارتهای سخت نظامی جهان در درجه بالایی قرار دارند که شجاعانه و زیرکانه در میدان جنگ مبارزه میکنند، ولی این جای شرم است، آنها در جرایمیکه در یمن رخ میدهند، شریک میشوند.
فاجعۀ مرگ مادران، اطفال نوزادان و دیگر فجایعی مانند جنگ، فقر، قحطی، بیماری کولرا، بیخانمانی، مهاجرت و مصیبتیکه مردم یمن را شدیداً متضرر میسازد، تنها و تنها توسط نیروی جوان امت و محافظت(دولت) از بین رفته و حل میشود؛ زیرا آنها را از شیطان یعنی کفار محافظت میکنند. این امر اتفاق نمیافتد؛ مگر توسط نیروییکه از خون، عزت و مقدسات مردم حفاظت کرده و صلح، امنیت و رفا را در میان دولت واحد و عزیز به ارمغان بیاورد! این دولت، خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت است که حزب التحریر برای تأسیس آن دعوت میکند.
ای مسلمانان! یمن یکی از بزرگترین مسئلۀ امت به شمار میرود و ما نباید از آن چشمپوشی و فراموشش کنیم. بناً بسیاری از فاجعههایی که ما را احاطه کرده است، برای مسلمانان واجب است تا منحیث یک امت واحد بوده و احوال یکدیگر را در هر غم و خوشی داشته باشند. رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«إِذَا مَرَّ بِكُمْ أَهْلُ الْيَمَنِ يَسُوقُونَ نِسَاءَهُمْ، وَيَحْمِلُونَ أَبْنَاءَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ، فَإِنَّهُمْ مِنِّي، وَأَنَا مِنْهُمْ»
ترجمه: هرگاه اهل یمن از نزد(منطقه) شما عبور کردند، در حالیکه زنان [بیمار] خود را حمل میکنند و اطفالشان در بغل [مادرانشان] گریه میکنند، سپس بدانکه آنها از اهل من و من از اهل آنها هستم.
بخش زنان
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
مترجم: زکریا وهاج
(بخش نخست)
(ترجمه)
حضرت سعد ابن ابی وقاص رضی الله عنه از حضرت جابر ابن سمره رضی الله عنه روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ، أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ عُصَيْبَةٌ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الْأَبْيَضَ بَيْتَ كِسْرَى أَوْ آلِ كِسْرَى وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ بَيْنَ يَدَيْ السَّاعَةِ كَذَّابِينَ فَاحْذَرُوهُمْ وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ إِذَا أَعْطَى اللَّهُ أَحَدَكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ أَنَا الْفَرَطُ عَلَى الْحَوْضِ» (رواه مسلم)
ترجمه: دین همیشه قائم خواهد ماند تا آن که قیامت بیاید یا این که بالای شما دوازده خلیفه که همه آنها از قریش باشند، حکومت کنند، و شنیدم که میگفت: گروهی از مسلمین قصر سفید کسری یا آل کسری را فتح میکنند، و شنیدم که میگفت: پیشاپیش قیامت دروغ گویانی میآیند از آنها دوری کنید، و شنیدم که میگفت: وقتی الله [سبحانه وتعالی] خیری را نصیب تان کرد، استفاده از آن را اول از خود و اهل بیت خود شروع کنید و شنیدم که میگفت: من پیشتر از شما بر حوض کوثر وارد میشوم.
شرح حدیث
لفظِ «گروهی از مسلمین قصر سفید کسری یا آل کسری را فتح میکنند» این از معجزات واضح پیامبر صلی الله علیه وسلم بود که یقیناً در زمانه حضرت عمر رَضِيَ اللَّه عَنْهُ فتح شد.
و لفظِ «وقتی الله [سبحانه وتعالی] خیری را نصیب تان کرد استفاده از آن را اول از خود و اهل بیت خود شروع کنید» این مثل همان حدیثی است که گفته:
«اِبْدَأْ بِنَفْسِك ثُمَّ بِمَنْ تَعُول»
ترجمه: هزينه و بخشش را از نفس خود تان آغاز كنید و بعد به اهل و عیال تان.
همچنان در شرح این حدیث اقوال متعددی از علماء نقل شده است:
1- بعضی گفته اند: مراد از آن، خلفاء عادل میباشد که تعدادی از آنها در امت گذشته اند و زود است که متباقی آنها تا روز قیامت تکمیل شود.
2- امام نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض گفته است: احتمال دارد آنها کسانی باشند که مردم در بیعتشان جمع شده باشند، چنانچه در سنن ابوداود آمده است: «كلهم تجتمع عليه الأمة» و همه امت آنها را پذيرفته و با آنها بيعت نمايند.
3- امام سیوطی رحمه الله گفته: مراد از آن وجود دوازده خلیفه میباشد تا وقوع قیامت که به حق عمل میکنند، در فتح الباری آمده است: از آن جمله خلفای راشدین میباشند که گذشته اند و تکمیل شدن تمام آنها حتمی است قبل از قیام قیامت.
4- ابن کثیر گفته: معنی این حدیث بشارتیست به وجود دوازده خلیفه صالحیکه بالای امت اقامه حق و عدالت میکنند. لذا ازاین لازم نمیآید پیهم بودن ایشان وتتابع زمان ایشان، بلکه چهار تن از ایشان آمدند بعد از گذشت ماقبل خود، که ایشان خلفای راشدین اند: حضرات أبو بكر، عمر، عثمان و علی رضی الله عنهم) و حضرت عمر بن عبد العزيز میباشد. بدون شک نزد أئمه: بعضی از بنی عباس نیز از آن جمله به شمار میرود. قیامت برپا نمیشود تا این که حاکمیت این خلفاء به وجود نیاید. اما سوء تفاهم نشود که این خلفاء غیر از امام مهدی است؛ زیرا در احادیثیکه مربوط به امام مهدی است نام مهدی ذکر شده است و ممکن است یکی از این خلفاء یا آخرین ایشان نیز امام مهدی باشد.
برادران مجاهد و فرزندان خلافت! در این جا موضوع قابل بحث و ملاحظه اینست که عدد اعتبار ندارد، برای توضیح مطلب چنین باید گفت: حدیثی را مسلم از عمار رضی الله عنه روایت میکند:
«فِي أُمَّتِي اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
ترجمه: در امتم دوازده منافق است که در جنت داخل نمیشوند.
پرسش اینجا خلق میشود که آیا منافقین در این امت فقط دوازده کس است یا این که زیادتر از آن؟ واضح است که منافقین زیاد اند: در این جا گفته میتوانیم که خلفاء هم از 12 زیاد اند و لکن بخاطر اظهار عزت و شأن عهد ایشان، دوازده تن را خاص ذکر کردند و إلا ممکن است که بیشتر از 12 خلیفه را مسمی نموده که اسلام در عهد ایشان عزیز و غالب بوده است و از لحاظ فضل وبرتری خلفای گذشته مسلمین رحمهم الله تعالى تنها خلفای بنی عثمان که اروپا را فتح کردند، کفایت میکند که نام ببریم.
در آن زمان حکام وعلماء همه در یک خط فکری و همکاری قرار داشتند و از عقیدۀ اسلامی دفاع میکردند. اُمراءشان صلحاء بودند، اسلام را تطبیق و آن را به واسطه دعوت و جهاد بسوی جهان حمل میکردند. فقههای شان اسلام را به مردم تعلیم نموده، در میان خود محاوره و گفت و شنود مینمودند، حکام خود را نصیحت و محاسبه میکردند و در راه الله سبحانه وتعالی از ملامتی هیچ ملامت کننده نمیترسیدند؛ مسلمانان به نعمت حکم اسلام زندگی نموده، امت اسلامی امت متوسط و میانه بودند، در میان امتها صاحب صدارت و اقتدار، ناظر بر اوضاع و احوال عالم بودند، چنانچه الله سبحانه وتعالی از آن واقعیت توصیف نموده میفرماید:
﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً﴾ [بقره: 143]
ترجمه: و اين گونه شما را امتی ميانه و معتدل گردانيديم تا گواهان بر مردم باشيد و پيامبر (نيز) بر شما گواه باشد.
لذا بر فرزندان مسلمانان و خاصتاً علمای ایشان لازم است، این را درک کنند که تنها دعوت فردی کفایت نمیکند و لازم است تا در ضمن جماعت و کتلهای عمل کنند که عمل ایشان شامل تغییر بخاطر بیداری امت اسلامی و بازگشت بسوی تطبیق احکام اسلام از طریق دولت خلافت باشد، تا این که الله سبحانه وتعالی نصرت، عزت وافتخار سلف مان را دوباره نصیب ما گرداند.
خطبه جمعه توسط شیخ عصام عمیرة (ابوعبدالله)
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 25 شوال 1440 هـ.ق/28 جون 2019م
تبصره سیاسی هفتهوار از مسجد مبارک الاقصی
ارایه کننده: مفکر سیاسی احمد خطوانی (ابوحمزه)
بیتالمقدس- سرزمین مبارک (فلسطین)
چهارشنبه، 23 شوال 1440 هـ.ق 26 جون 2019م
برای معلومات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید
ارایه کننده: استاذ علی ابو احمد
بیتالمقدس- سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 25 شوال 1440 هـ.ق/28 جون 2019م
حزب التحریر ولایه سوریه تظاهراتی را در شهر "ارتاب" در حومه حلب غربی در پاسخ به دستگیری برادر احمد قاصر از سوی نیروهای امنیتی تحریر الشام، براه انداخت.
جمعه، 25 شوال 1440 هـ.ق/28 جون 2019م