- نشر شده در ویدیوها
تلویزیون الواقیه
-پیام فوری-
"ای ارتش مسلمانان! امت به شما فریاد کمک خواهی بر میآورد!"
تقدیم کننده: شیخ نضال صیام (ابو ابراهیم)
حزب التحریر / سرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 03 شعبان المعظم 1440هـ.ق / 09 اپریل 2019م
تلویزیون الواقیه
-پیام فوری-
"ای ارتش مسلمانان! امت به شما فریاد کمک خواهی بر میآورد!"
تقدیم کننده: شیخ نضال صیام (ابو ابراهیم)
حزب التحریر / سرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 03 شعبان المعظم 1440هـ.ق / 09 اپریل 2019م
ارایه پیامی از مسجد توسط دکتور محمد عفیف شدیدسرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 03 شعبان 1440هـ.ق / 09 اپریل 2019م
(ترجمه)
زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ویژه امریکا برای صلح افغانستان، به تاریخ ۷ اپریل ۲۰۱۹م نهایت خورسندیاش را با نوشتن این مطلب در صفحۀ تویترش ابراز نمود: «اکنون یک جنبش و حرکت سریع میان ما و افغانها به وجود آمده، که باهم در میان طبقات مختلف جامعه و احزاب مختلف سیاسی فعالیت میکنیم. مردان، زنان، جوانان و نوجوان تماماً در گفتوگوی بینالافغانی مذاکرات احتمالی در دوحه اشتراک خواهند کرد.» این بیانیۀ اطمینانآمیز خلیلزاد پس از سفر دو روزۀ وی به اسلامآباد به میان آمد. واضح است که رژیم بجوا-عمران تسهیلات اساسی را برای تلاشهای شیطانی خلیلزاد فراهم نموده تا حکومت دستنشاندۀ مستعمره و نیمهجان کابل را از غرق شدن نجات دهد. باوجود ادعای حکومت پاکستان مبنی بر اینکه "منافع ملی" خود را حفظ میکند، تسهیلکاری رژیم پاکستان در واقع به سان تبر زدن بر ریشۀ خودش میباشد. تسهیلکاری از جانب رژیم پاکستان پیشقدمی زبردست طالبان افغان را خنثی و از سقوط رژیم مزدور امریکا به اصطلاح "حکومت وحدت ملی" جلوگیری میکند. چنین دعوت و فراخوانی از جانب امریکای کافر برای شامل شدن در نظام کفری(دموکراسی) رژیم کابل یک مکر شیطانی است تا از آمدن نصرت عظیم اسلام و مسلمانان جلوگیری کند.
یقیناً هرگاه کفار از نصرت مسلمانان خطری را احساس کنند، به واسطۀ دعوتنامهها رهبران سیاسی مسلمان را شامل رژیم کفری(دموکراسی) خود میکنند؛ حالآنکه در حقیقت فریبی بیش نیست. بناءً تاریخ گواه این مکر است؛ زیرا زمانیکه کفار مکه از گسترش اسلام در هراس شدند، به رسول الله صلی الله علیه وسلم پیشنهاد عضو مجلس و حتی رئیس دارالندوه را دادند؛ ولی رسول الله صلی الله علیه وسلم تمام دعوتنامههای کفار را رد کرد. آنان میخواستند پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را داخل نظام کفریشان شامل بسازند؛ مگر رسول الله صلی الله علیه وسلم با قاطعیت تمام از شامل شدن در نظام کفری آنان انکار نمود؛ زیرا آن یک نظام طاغوتی بود که بر غیر آنچه الله سبحانهوتعالی نازل کرده، حکم صادر میکرد؛ دقیق مثل نظام ظاغوتی این عصر به نام جمهوریت. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيدًا﴾
[نساء: ٦٠]
ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که گمان میکنند به آنچه(از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آوردهاند، ولی میخواهند برای داوری نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند؛ امّا شیطان میخواهد آنان را گمراه کند و به بیراهههای دوردستی بیفگند.
ای مسلمانان پاکستان و به خصوص علماء و استخبارات پاکستان! تلاشهای گفتوگوها در دوحه پیشگفتار وقوع مصیبتها برای مسلمانان پاکستان و افغانستان است. بدانید که اخطار و هشدار دادن شما به حکومت بجوا-عمران هیچ سودی ندارد؛ زیرا رژیم اختیار عام و تام خود را به دست ترامپ و خلیلزاد قرار داده تا هرگونهای که امریکا علاقهمند است، از آن استفاده کند. اکنون بر شما واجب است تا مستقیماً به سراغ طالبان افغان رفته و آنان را از قدم نهادن در مسیر خطرناک رژیم مستبد و ظالم هشدار دهید تا در این راه نادرست قدم رنجه نفرمایند. آنان را از شمولیت در نظام ظاغوت هشدار دهید؛ زیرا عذاب و عقاب الله سبحانهوتعالی را در پی خواهد داشت و با تمام نیرویشان باید در تلاش و خواهان بازگشت قدرت پرعظمتشان باشند. بالای شما واجب است تا از آنان بخواهید که در راه راست و حق با استقامت ایستاده شوند؛ بر الله سبحانهوتعالی توکل داشته باشند و با در اختیار گرفتن یک شهر پس از شهری دیگر و بعداً ولایات، تا زمانی برسند که کنترول و اختیار را از دست امریکا در سراسر کشور به سوی خود بچرخانند. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ﴾
[محمد: ۳۵]
ترجمه: سست مشويد و(كافران را) به صلح مخوانيد؛ چرا كه شما برتريد و الله با شما است و هرگز از(اجر و ثواب) اعمالتان نمیكاهد.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه پاکستان
(ترجمه)
حمد، ثنا و ستایش پروردگار عالمیان را سزاست. درود بر روان پاک و مطهر رسول معظم اسلام، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، اهل بیتش، که به حق حجت الله سبحانهوتعالی الگوهای عمل به قرآن و سنت بودند و بر اصحاب جان فدایش، که در رکاب او پیوسته در راه اسلام از هیچگونه سعی و تلاشی دریغ نورزیدند و چی حماسه آفرینیهای نمودند.
ای مسلمانان شرق و غرب! ای افسران و سپاهیان در ارتشهای اسلامی! ما از سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم بر شما نداء میزنیم؛ ما از مسجدالاقصای اسیر شما را خطاب قرار میدهیم! بر شما اظهار میداریم که خلافت یاری و پیروزی الله سبحانهوتعالی است که انشاءالله طلوع آفتاب درخشان آن نزدیک است... لذا برای برپایی آن به پاخیزید تا باشد که الله سبحانهوتعالی شما را یاری رسانده و گامهایتان را استوار نماید.
ما شما را از "چشمه ذلال ایمان" انگیزه داده و تشویق میکنیم تا به یاری اسلام بشتابید... ما بر شما از این سرزمین مقدس فریاد میزنیم که برای تأسیس دین الله سبحانهوتعالی در زمین مبادرت ورزید؛ پس آیا به ما پاسخ میدهید؟ آیا بر این درخواست ما لبیک میگویید؟
ای مسلمین! خلافت بر منهج نبوت راه عزت و رستگاری و تطبیق دین شماست. خلافت بر منهج نبوت راهیست که منتهی به آزادسازی مسجدالاقصی و سرزمین مبارک فلسطین از شر کثافت و پلیدی متجاوزین است؛ راهیست که مسلمانان مظلوم و درماندۀ برما و ترکستان شرقی را نصرت میدهد؛ راه مشروع و عملیی است که امریکای متجاوز و اشغالگر را از عراق، افغانستان، شبهجزیرۀ عرب و دیگر سرزمینهای اشغالشده ذلیلانه اخراج میکند... خلافت بر منهج نبوت مسیریست که منجر به وحدت کلی مسلمانان میگردد. خلافت نظامیست که ما را در زیر کلمۀ "لا اله الا الله محمد الرسول الله" یکجا نموده و وحدت میدهد. خلافت بر منهج نبوت نظامیست که ما را از زشتیها و کثافات تعصب، ناسیونالیزم و فرقهگرایی و دیگر پدیدههای خبیثیکه باعث پارچه شدن امت میگردد، پاک میسازد. خلافت بر منهج نبوت نظامیست که تمام مسلمانان را به عنوان یک امت، در تحت رهبری یک "خلیفه" چنانچه که الله سبحانهوتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم میخواهد، وحدت میبخشد. خلافت بر منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم نظامیست که برای نجات مردم از تاریکی جهالت و گمراهی به نور عدالت اسلام، ارتشها را منسجم نموده و بر آنها دستور میدهد که اسلام را به هر نقطۀ زمین برسانند. خلاصه، خلافت بر منهج نبوت نظامیست که جهان را از زیر بار استبداد سرمایهداری و فساد ناشی از آن و از زشتیها و خباثت امریکا و همپیمانانش رهایی میبخشد.
آری، این خلافت است که بشریت را از هرگونه ذلت و بدبختی نجات داده و خیر و خوبی را در زمین حاکم میسازد تا بشر را در آسایش و سعادت قرار دهد.
ای مسلمانان! ای ارتشهای مسلمانان! آیا وقت آن نیست که نفسهای تان را با یاد الله سبحانهوتعالی و آنچه که از حق نشأت میکند، سیراب کنید؟ آیا وقت آن نیست که به یاری الله سبحانهوتعالی و رسول معظمش مبادرت ورزید؟ آیا وقت آن نیست که به حاکمیت حکام جابر و دیکتاتور، نظامهای کفری و گروههای فاسدیکه باعث رنجش، ذلت و خواری و از همپاشیدگی امت گردیدهاند، نقطۀ پایان دهید و آنها را از بیخ و بن برکنید؟ آیا وقت آن نیست که اختلاف و از همپاشیدگی را کنار گذاشته و مزرهای دروغین و فتنهانگیزی را که توسط کفار به هدف ازبین بردن وحدت مسلمانان و شعلهور ساختن آتش فتنه و نفرت در میان آنان راهاندازی شده است، از میان بردارید؟ آیا برای ارتشهای امت زمان آن نیست که در صف اسلام کنار آمده و الله و رسولش را یاری دهند؟ در واقع، سوگند به الله که زمان آن فرارسیده است... سوگند به الله که بهترین فرصت آن فرا رسیده است...
ای برادران، ای خواهران و ای عزیزان! قضیه، قضیۀ اسلام است و نقش ما اینست که به تأسیس دین الله سبحانهوتعالی در زمین بشتابیم. الله سبحانهوتعالی ما را امت میانهای انتخاب کرده تا بر سایر مردم گواه باشیم و ما را با این دین حق از میان مردم بهترین امتی قرار داده است. بناءً لازم است تا در خصوص این فرمودۀ الله سبحانهوتعالی تعمق نماییم:
﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾
[حج: ٧٨]
ترجمه: و در راه الله(سبحانهوتعالی) جهاد کنید و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید و در دین(اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد. از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید. الله(سبحانهوتعالی) شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی "مسلمانان" نامید تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و به الله(سبحانهوتعالی) تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب و چه یاور شایستهای!
لذا به ریسمان محکم الله سبحانهوتعالی محکم چنگ بزنید و برای برپایی دین او تعالی بپاخاسته، باهم و در کنار هم آن را احیاء نموده و قضیۀ سرنوشتساز خویش قرار دهیم تا باشد که با احیای خلافت بر منهج نبوت به بشارت رسول معظم اسلام حضرت، محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم نایل آییم.
ای برادران و خواهران عزیز ما در تمام سرزمینهای اسلامی! تا زمانیکه الله سبحانهوتعالی نصرتش را شامل حالمان نگرداند و بر ما فتح و پیروزی نصیب نکند، پیوسته از مسجدالاقصی بالای تان نداء خواهیم زد. ما از کار خود دستبردار نخواهیم شد؛ مگر اینکه شما را در حالی مشاهده کنیم که تکبیر و تحلیلگویان؛ در حالیکه آیات پروردگارتان را زمزمه میکنید، وارد مسجدالاقصی شوید:
﴿فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾
[انعام: ٤٥]
ترجمه: و(به این ترتیب) دنباله(زندگی) جمعیّتیکه ستم کرده بودند، قطع شد و ستایش مخصوص الله، پروردگار جهانیان است.
ای اهل این سرزمین مقدس! ای اهل غزه-هاشم! حلقۀ شوم توطئه و خیانت از دور و نزدیک شما را احاطه کرده است و کسی جز الله مقتدر نمیتواند شما را از سختیهای آن نجات دهد. دشمنان الله سبحانهوتعالی در هرکجا علیه شما کمین گرفته و تارهای خباثتشان را در راستای در دام اندخاتن شما تنیده اند؛ اما مطمئن باشید که قهر و غضب الله سبحانهوتعالی نسبت به خشم آنها بزگتر و فراختر است. مطمئن باشید که این دشمنان فریب خیانت حاکمان خائن را خوردهاند، اینها با ظلم، تکبر و خودخواهی خود فریب غلامانشان را خورده اند. اما بدانید که این سرزمین مبارک خانۀ اسلام، قبلۀ نخست مسلمانان و معراج رسول معظم اسلام به آسمانهاست. ابی امامه رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي عَلَى الدِّينِ ظَاهِرِينَ لَعَدُوِّهِمْ قَاهِرِينَ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ إِلَّا مَا أَصَابَهُمْ مِنْ لَأْوَاءَ حَتَّى يَأْتِيَهُمْ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَذَلِكَ» قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَأَيْنَ هُمْ؟ قَالَ: «بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ وَأَكْنَافِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ»
(رواه احمد)
ترجمه: پیوسته گروهی از امت من دستور الله(سبحانه وتعالی) را برپا میدارند و ناامیدکنندگان و مخالفان، به ایشان زیانی(دینی و ایمانی) نمیرسانند و تا دستور الله صادر شود، بر همین طریقه استواراند و اینها همینگونه اند. گفتند اینها در کجا اند؟ رسول الله(صلی الله علیه وسلم) فرمودند: در بیت المقدس و پیرامون بیتالمقدس
ای مردم عزیز! غرب و حکام مسلمانان "سازمان آزادیبخش فلسطین(PLO)" را در لباس خیانت به نمایش گذاشتهاند و جز این نیست که همواره بر خط سیر امریکا گامهای کورکورانۀ خیانت با مسلمین را برمیدارند؛ امریکا و ملتهای کفری را نسبت به مؤمنان به دوستی و همپیمانی گرفته؛ قوانین کور بینالمللی را که جز منافع یهودیها و حاکمیتشان را در این سرزمین مقدس تأمین نمیکند، پذیرفته اند و همواره در برابر آن سر تعظیم فروبردهاند. دشمنان اسلام هنوزهم در توطئه و خباثتشان علیه اسلام پابرجا و ثابتقدماند. امریکا، اروپا، روسیه و دولت یهود چنانچه در کتاب الله سبحانهوتعالی آشکار است، همپیمانان و حامیان یکدیگر اند:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَۚ فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾
[نساء: ۵۲-۵۱]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولّی(و دوست و تکیهگاه خود) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند و کسانیکه از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند. الله(سبحانهوتعالی)، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند؛ (ولی) کسانی را که در دلهایشان بیماری است، میبینی که در(دوستی با آنان) بر یکدیگر پیشی میگیرند و میگویند: میترسیم حادثهای برای ما اتفاق بیفتد(و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!) شاید الله(سبحانهوتعالی)، پیروزی یا حادثۀ دیگری از سوی خود(به نفع مسلمانان) پیش بیاورد و این دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند!
ما از اینجا، از این مکان مقدس بر شما در خصوص تمایل و متوسل شدنتان با استبدادگران جابر، خائنین و حاکمان گمراه و ظالم هشدار میدهیم و بر احزاب و جنبشهاییکه میگویند: «وضعیت فلسطین تقصیر مسلمانان است؛ نه تقصیر امریکا یا گروههای بینالمللی و یاهم تقصیر حاکمان خائن مسلمانان، بالاخص خیانت سه جانبۀ حاکمان مصر، اردن و عربستان سعودیست» نصیحت میکنیم: دشمنان اسلام میخواهند تا تمام احزاب و گروهها را در فلسطین با لباس ننگین خیانت آراسته کنند؛ چنانچه آنها قبلاً این لباس را به سازمان آزادیبخش فلسطین پوشانده بودند. بناءً اگر شما از پوشیدن این لباس اباءورزیده و آن را کنار بگذارید، خواسته یا ناخواسته تمام تلاششان را به خرچ میدهند تا شما را مکلف به پوشیدن آن کنند. این است که ما بر شما نداءمیزنیم و از شما میخواهیم که از این رژیمهای مستبد و ائتلافها و گروهای بینالمللی تبرئه جسته، دوری نمایید و به اصل مسئلۀ فلسطین-اسلام باز گردید. همچنان، ما امت اسلامی و ارتشهای آن را خطاب قرار میدهیم تا برای تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت و آزادسازی بیتالمقدس دست به کار شوند.
ای مسلمانان! بدانید که خلافت نصرت الله سبحانهوتعالی بوده و پیروزییست که آمدن آن بسیار نزدیک است؛ لذا به دین الله سبحانهوتعالی نصرت دهید تا باشد که الله سبحانهوتعالی شما را نصرت دهد و گامهایتان را استوار بسازد. به الله سبحانهوتعالی اعتماد داشته باشید، چرا که نصرت و کامیابی تنها در دستان بلاکیف اوست:
﴿إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾
[آلعمران: ١٦٠]
ترجمه: اگر الله(سبحانهوتعالی) شما را یاری کند، هیچکس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان تنها بر الله(سبحانهوتعالی) باید توکل کنند!
یا الله قادر و توانا! تو خود این پیام را بر مسلمین برسان و قلبهایشان را بر این امر فراخی و گشادگی نصیب فرما! پروردگارا! قلبهای مان را با یکدیگر پیوند دِه و امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را به اطاعت، رضایت و پیروزی دینات متحد و یکپارچه بساز! پروردگارا! ما را نصرت ده، فضل و کرمت را شامل حال ما کن و گامهای ما را در این راستا ثابت و مستحکم نگهدار! والحمدلله والصلاة والسلام علی محمد و علی آله و اصحابه اجمعین.
حزبالتحریر-سرزمین مبارک فلسطین
(ترجمه)
در آستانهی نودوهشتمین سالگرد سقوط دولت خلافت، امت اسلامی و مردم فلسطین با مصائب زیادی دست و پنجه نرم میکنند. فجایع تشدید شده، دسایس افزایشیافته و توطئههای دشمنان زیادتر شده است. بناءً ما در این سالگرد، حقایق ذیل را بیان میداریم:
اول: اسلام دینیست که الله سبحانهوتعالی آن را برای انسانها برگزیده است؛ لذا جایز نیست که بهجایش کدام ایدیولوژی و نظام بشری را برگزینیم. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِيناً﴾
[مائده: 3]
ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.
و او سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾
[آلعمران: 85]
ترجمه: و هرکسیکه دینی جز اسلام اختیار کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیاندیدهگان خواهد بود.
دوم: اسلام دینیست که الله سبحانهوتعالی برای استقرار آن و تطبیق قوانیناش دستور داده است. بناءً برای مسلمانان جایز نیست تا در این مورد سازشکرده و یا از دستورات آن غفلت کنند و این جایز نیست که یکی از احکام آن را ترک شود. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُبِيناً﴾
[احزاب: 36]
ترجمه: هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد که چون الله(سبحانهوتعالی) و پیامبرش در کاری حکمی کردند، آنها را در آن کار شان اختیاری باشد. هرکه ازالله(سبحانهوتعالی) و پیامبرش نافرمانی کند، سخت در گمراهی افتاده است.
﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَۚ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾
[مائده: 49-50]
ترجمه: میانشان بر وفق آنچه الله(سبحانهوتعالی) نازل کردهاست، حکم کن و از خواهشاتشان پیروی مکن و از ایشان بپرهیز که مبادا تورا بفریبند تا از بعضی از چیزهاییکه الله بر تو نازل کردهاست، سر باز زنی و اگر رویگردان شدند، بدان که الله(سبحانهوتعالی) میخواهد آنان را به پاداش برخی گناهانشان عقوبت کند. هرآینه بسیاری از مردم نافرمان اند. آیا حکم جاهلیت را میجویند؟ برای آن مردمیکه اهل یقین هستند، چه حکمی از حکم الله(سبحانهوتعالی) بهتر است؟
سوم: اسلام توسط الله سبحانه وتعالی حفاظت میشود. او سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾
[حجر: 9]
ترجمه: ما قرآن را خود نازل کردهایم و خود نگهبان آن هستیم.
الله متعال وعده دادهاست که اسلام را بر تمام ادیان غالب خواهد ساخت،. او سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾
[توبه: 33]
ترجمه: او(تعالی) کسی است که پیامبر خود را برای هدایت مردم فرستاد؛ با دینی درست و برحق تا او را بر همه دینها پیروز گرداند،؛ هرچند مشرکان را خوش نیاید.
چهارم: امت اسلامی بهترین ملتیست که برای انسانها آورده شده است؛ الله(سبحانهوتعالی) این را برگزیده که دین خود را بر زمین استوار ساخته و بر تمام انسانها گواه باشد. او سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ﴾
[حج: 78]
ترجمه: در راه الله(سبحانهوتعالی) چنانکه باید جهاد کنید؛ او(تعالی) شما را برگزید و برایتان در دین هیچ تنگنایی پدید نیاورد. کیش پدرتان ابراهیم است. او(تعالی) پیش از این و در این شما را مسلمان نامید تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر دیگر مردم گواه باشید. پس نماز بگذارید و زکات بدهید و به الله(سبحانهوتعالی) توسل جویید. اوست مولای شما؛ چه مولایی نیکو و چه یاوری نیکو!
پنجم: آوردن وحدت امت مسلمه یکی از رسالتهای بزرگ مسلمانان است. تطبیق و حمل اسلام انجام نخواهد شد؛ مگر اینکه مسلمانان تحت یک رهبری واحد و تأسیس نظام اسلام گردهم بیایند. پیامبر صلیالله علیه وسلم فرموده اند:
«مَنْ أَتَاكُمْ وَأَمْرُكُمْ جَمِيعٌ عَلَى رَجُلٍ وَاحِدٍ، يُرِيدُ أَنْ يَشُقَّ عَصَاكُمْ، أَوْ يُفَرِّقَ جَمَاعَتَكُمْ، فَاقْتُلُوهُ»
(رواه مسلم)
ترجمه: زمانیکه امورتان بر یک مرد متحد شده است؛ هرکسیکه به هدف تقسیم قدرتتان و تضعیف اتحادتان بر شما میآید، او را بکشید.
ششم: جهاد در راه الله سبحانهوتعالی اوج تطبیق اسلام است و این طریقهی شرعی و عملی انتشار اسلام و حمل آن برای تمام انسانهاست؛ برای رهانیدنشان از ظلمت بیایمانی و گمراهی با نور اسلام و عدالت. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ﴾
[توبه: 29]
ترجمه: با کسانی از اهل کتاب که به الله(سبحانهوتعالی) و روز قیامت ایمان نمیآورند و چیزهایی را که الله(سبحانهوتعالی) و پیامبرش حرام کرده است، برخود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند، جنگ کنید تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.
هفتم: خلافت فریضهی بزرگیست که توسط آن سه فرض بزرگ ذیل بهدست میآید: استقرار دین، متحدکردن مسلمانان و انتشار اسلام به تمام جهان. توسط خلافت، سرزمینهای غصبشدهی مسلمانان آزاد شده و عزت مسلمانان باز میگردد؛ مشکلات مسلمانان و حتی مشکلات جهان حل خواهد شد. بلی، این دولت اسلامیست که توسط رسولالله صلیاللهوعلیهوسلم تأسیس شد و در نبود آن مردم زندهگیِ جاهلانهای خواهند داشت. رسولالله صلیاللهوعلیهوسلم میفرمایند:
«مَنْ خَلَعَ يَداً مِنْ طَاعَةٍ، لَقِيَ اللهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
(رواه مسلم)
ترجمه: کسیکه دست خود را از اطاعت الله(سبحانهوتعالی) میکشد، حجتی بر او نیست و حساباش با الله(سبحانهوتعالی) خواهد بود و کسیکه بیعت بر گردنش نیست و بمیرد، در مرگ جاهلیت مرده است.
ای مسلمانان! ای مردممان در سرزمین مبارک فلسطین! اینها هفت حقیقت اسلام بوده که شکوه مسلمانان توسط آن برگشته و با حقایق دیگری موازی اند که باید شناخته شوند؛ آنها عبارتاند از:
اول: کشورهای استعماری دشمن اسلام و مردماناش بوده و رابطه با آنها باید رابطهی حربی(جنگی) باشد؛ زیرا این کشورها از هیچ تلاشی جهت کشتن مسلمانان دریغ نکرده، اموال مسلمانان را چور و چپاول و بین آنها تقسیمبندیها و اختلافات زیادی به وجود میآورند. چنانچه کلام الله سبحانهوتعالی این گفته را تأیید میکند:
﴿ِمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ﴾
[بقره: 105]
ترجمه: کافران اهل کتاب و(همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی الله(سبحانهوتعالی) خیر و برکتی بر شما نازل گردد.
﴿ِوَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا﴾
[بقره: 217]
ترجمه: و آنها جنگ با شما را ادامه خواهند داد تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند.
دوم: حکام سرزمینهای عرب و دیگر سرزمینهای اسلامی نماینده و چاپلوسان کافران استعمارگر اند. آنها دشمنان امت و دینشان هستند. آنها پیشگامان کفار در کشورهای مسلمانان بوده، که از هیچ تلاشی در جنگ با اسلام دریغ نورزیده، فساد و فجور را نشر کرده و امت را در اسارت دشمنان اسلام نگهمیدارند.
سوم: نهادهای بینالمللی؛ مانند: سازمانملل، شورایامنیت و نهادهای منطقوی مانند: اتحادیهیعرب، شورای همکاری کشورهای خلیج(GCC) و سازمانکنفرانس اسلامی(OIC) آلات دست کشورهای استعمارگر غربی بوده که تسلطشان را نگهداشته و پلانهایشان را تطبیق نمایند تا در نتیجه به پیکار علیه اسلام پرداخته، امت مسلمه را پارچهپارچه نگهداشته و داراییهایشان را چپاول نمایند.
چهارم: رهایی امت از دست استعمار فقط توسط حرکت نیروهای واقعی امت به دست آمده میتواند تا اینکه حکام طاغوت و نظامهای طاغوتی را از بین برده و اثرات استعمار را در سرزمینهای اسلامی از ریشه برکنند. این میطلبد که ارتشهای امت با هم متحد شده و در یک صف با اسلام و امت مسلمه در سنگر واحد قرار گرفته، جداییشان را از این رژیمهای دست نشانده خائن اظهار کرده و نابودی آنها را تسریع بخشند تا اینکه امت را از شرشان رها سازند.
ای مردمان سرزمین مبارک! جنایات و خیانتهای بزرگی در مقابل فلسطین در حال چیده شدن بوده که کمتر از خیانت "توافق اسلو" نیستند. هیچ تفاوتی بین خیانت ظالمانهیشان در سال 1967 و 1948م وجود نداشته و حتی آنها میخواهند که آن را مجرمانهتر و خیانتآمیزتر به پیش برند. نشانهی خیانت کنونیشان جرم و خیانت سهگانهی آنها؛ یعنی حکام کشورهای مصر، اردن و عربستان سعودی و همچنین با اشتراک اشخاصی بدسیرت و مزدوران زشت چهرۀ کشورهای ذینفع در مقابل فلسطین میباشد. بناءً ما مردم و فرزندان مخلص فلسطین را هشدار میدهیم که در دام فریب آنها نیفتاده و به هیچ یک از این جوانب اعتماد نکنید. مقامات فلسطینی به خیانتشان ادامه داده تا اینکه به یکی از صفاتشان تبدیل شده و همچنین حکام مسلمانان پستتر از راه پایمال شده بوده و در رأس آنان امریکای بیایمان و دشمن اسلام میباشد. طوریکه دشمنان اسلام میگویند که حقارت، بیحرمتی به مقدسات، غارت اموال و تسلیم شدن به آنها را پذیرفته یا هم سرنوشتتان قتل، بیجا شدن، نابودی و ویرانی خواهد بود.
ای مردمان محبوب مان! دشمنان، دین اسلام، اطفال، افتخارات و مقدساتمان را مورد هجوم قرار داده و از هیچ کوششی جهت بیحرمتی به مقدساتمان دریغ نورزیدند. این جرایم توسط حمایت و کمک حکام خائن مسلمان به پیش برده شد. بناءً هیچ راهی جز چنگ زدن به ریسمان محکم الله سبحانهوتعالی و جدایی از مجرمان و خیانتکاران، برگرداندن فلسطین به آغوش اصلی آن یعنی امت مسلمه و تجهیز کردن امت و ارتشهایش وجود نداشته تا اینکه خلافت تأسیس شده و بیتالمقدس از شر کفار رها کرده شود.
پس بر الله قوی و غالب و امت مسلمه، که امت برگزیده از جانب الله سبحانهوتعالی است، توکل و اعتماد کنید. اگر امروز دچار لغزش شود، با رشادت مردمان مخلص از لغزش خود بلند شده و تاریخچهی خیرخواهی را اعاده خواهد کرد؛ زیرا ما بر وعدهای از جانب الله سبحانهوتعالی، مژدهای از جانب پیامبرﷺ و نزول خلافت در بیتالمقدس هستیم. ما پیرامون کلام او سبحانهوتعالی میاندیشیم که میفرماید:
﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾
[غافر: 51]
ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آوردهاند، در زندگی دنیا و(در آخرت)؛ روزیکه گواهان بپا میخیزند، یاری میدهیم.
یا الله! این خیر را به مسلمانان عطا کرده و سینههایشان را با اطمینان به آن انشراح ده و ما را جهت اعادهی دین خود نصرت فرما! ثناء و ستایش همه مختص توست، ای مالک جهانیان!
حزبالتحریر-سرزمین مبارک فلسطین
(ترجمه)
خبر:
نایجیریا، یکی از بزرگترین کشور اقتصادی و پر نفوسترین کشور افریقا، از کشور "هند" پیشی گرفته و بلندترین میزان فقر را در جهان داراست. کشور دیگر به نام کینیا، یکی دیگر از بزرگترین کشور اقتصادی افریقا، که در مناطق شرقی و مرکزی این قاره موقعیت دارد، تقریباً 17.6میلیون نفوس آن زیر خط فقر قرار داشته و تخمین 1.2میلیون مردم کینیا را قحطی همگام با مرگ تهدید میکند. به طور مجموعی 14.7 میلیون نفوس این کشور به خاطر قحطی سرتاسری بدون غذا به سر میبرند. به طور عموم وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افریقا کاملاً در حالت انقراض قرار دارد.
تبصره:
یادآوری وضعیت اسفبار دو کشور فوق صرف مثالی از مشت نمونۀ خروار از حالت بد جاری در سراسر افریقا است، که در نتیجۀ ادامۀ تطبیق پالیسیهای نظام سیکولریستی به این وضع دچار شده است. در حقیقت مزدوران افریقا این نظام را از بادارهای غربی خویش به ارث برده اند. در واقع استعمارگران اصلی آنهایی اند که بیشترین جرم و جنایت و ظلم را در حق بشریت انجام داده اند و آن بردهگی فکری مردم افریقا است؛ قسمیکه هندریک ایف فرورد "Hendrik F. Verwoerd" چنین بیان داشت: «هیچ فرصتی بالاتر از بعضی کارهای مشخص در سطح پایین برای افریقاییها در جامعۀ اروپا وجود ندارد. تا هنوز مردم افریقا مطیع نظام تحصیلی است که آنها را از فرهنگ اصلی خویش دور ساخته و با خوب جلوه دادن باغهای سرخ و سبز از جامعه اروپا، باعث فریب آنها گردیده است. اما اگر کتاب انجیل و مبلغین آن این همه مفاد زیاد را مشروعیت میبخشند و اگر در مدت کوتاه آنها نمیتوانند که ملت فقیر را ثروتمند سازند؛ درین صورت استفاده از باروت، جواب مؤثرتر از انجیل برای مدنیسازی ماست.»
بر علاوه، بترند روسل " Betrand Russe" فیلسوف انگلیس، در مورد بعضی از بیرحمیها و ظلمهای استعماری موجود درین سرزمین چنین نوشته است: «هر قریه توسط مقامات آن امر شده است تا یک مقدار معین "رابر" را جمعآوری و به آنها تحویل دهند؛ تا جاییکه میتوانند از تمام کارهای شخصی خویش صرف نظر کنند؛ ولی مجبور اند که به آنها "رابر" تهیه کنند. اگر آنها نتوانند مقدار معین "رابر" را تحویل دهند؛ زنان آنها را گروگان گرفته و در حرمهای کارمندان دولت استعماری مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. اگر این شیوه ناکام ماند؛ ارتش درین قریهها اعزام میشوند تا با کشتن افراد ایجاد وحشت کنند. برای این، ارتش امر شده است که در عوض هریک از گلوله استعمال شده، باید دست راست قطع شدۀ یک افریقایی را بیاورند.»
تمام این جنایات بیرحمانه و ظالمانه توسط استعمارگران اروپایی؛ مانند انگلیس، فرانسه و متحدین آنها در زمان اقتدار آنها صورت میگرفت. هنگامیکه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم منحیث ابرقدرت ظهور نمود؛ از آنها یک قدم جلوتر رفته و برای بدست آوردن سهم استعماری خویش با قدرتهای اروپایی رقابت نمود. فلهذا امریکا با تحریک نمودن رهبران وفاداراش در افریقا موج از خشم و تنفر را به بهانۀ اتخاذ استقلال نسبت به مستعمرین اروپایی در سرتاسر این قاره ایجاد کرد. نتیجه چنان شد که کشورهای اروپایی از این کار استفادۀ سیاسی نمودند و با برداشتن بیرقهای خویش استقلال دروغین را مشروعیت بخشیدند؛ ولی در مقابل، شیوۀ استعمار خویش را با چهرۀ جدید ادامه دادند و حاکمانی گماشته شد که به نفع و حفظ بقای آنها فعالیت میکرد. بنابر این، امریکا خواست تا یک قدم پیش رود و انتخابات دموکراتیک را پیشنهاد نمود تا مزدوران اروپایی را با حاکمان معتمد امریکایی عوض کند و در صورت نیاز به کودتا دست زند. این سیاست مختلط میان امریکا و اروپا در افریقا تا هنوز ادامه دارد. هدف آنها در افریقا یکی است و آن به یغما بردن منابع، مطیع و برده ساختن آنها به قیمت ارزان است.
تنها فرق عمده میان این دو گرگ این است که در حال حاضر امریکا با متحدینش در جهان پیشگام بوده و آزادانه بالای اسلام و مسلمانان در هر زمان و مکان به بهانۀ "جنگ علیه افراطگرایی و تروریزم" حملهور میشوند. هدف اصلی آنها بدنام ساختن مسلمانان و اسلام منحیث ایدیولوژی بدیل در مقابل ایدیولوژی کثیف و ناکارای سرمایهداری است که باعث ویرانی جهان شده است؛ تا حدیکه یک کور میتواند فساد و بوی بد دستآوردهای این نظام فاسد را در زندهگی حس کند. سرانجام، امریکا میخواهد دید بشر را نسبت به ایدیولوژی اسلام، خصوصاً مسلمانان ضعیف ساخته تا ثابت نماید که اسلام قادر به حل مشکلات فعلی در سطح دنیا نیست.
امروزه حالت فعلی افریقا مشابه کشورهای دیگر جهان است؛ خصوصاً کشورهای واقع شرقمیانه که شاهد تجزیه شدن بود. همان گونه که دولت خلافت اسلامی به 54 کشور کوچک توسط نوکران جاهل استعماری تجزیه گردید و حاکمان مسلمان در جستجوی سعادت در کثافتخانههای شهر واشنگتن، لندن و پاریس افتادند. این روند(تجزیهسازی) وقتیکه دولت خلافت به تاریخ 3 مارچ 1924م از هم پاشید، نهایی گردید. یگانه راهحل اساسی جابجایی مزدوران استعمارگر با نظام و ایدیولوژی فاسد آنها توسط اسلام و حاکمان واقعی اسلام است. این هدف تنها با لبیک گفتن به پیام تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت حاصل میگردد که توسط حزبالتحریر در سرتاسر دنیا رهبری شده و آهنگاش در تمام جهان طنین انداخته است.
تنها تحت حاکمیت دولت خلافت میتوان دست سیکولرهای سرمایهدار را و پالیسیهای مزخرف آنها را از استثمار افریقا، آسیایمیانه وغیره کشورهای دیگر قطع نمود. تنها خلافت میتواند که پیشرفت، آرامش و سعادت واقعی را توسط تطبیق همهجانبل شریعت به ارمغان آورد. توسط خلیفه عادل، که خود را مکلف و مسئول در برابر مردم میداند، این دولت رهبری شده و تنها هدفاش رضایت الله سبحانهوتعالی و کسب مقام والای جنت است؛ نه هوای نفس.
نویسنده: علی ناصری علی
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
بهروز چهارشنبه ۳ اپریل ۲۰۱۹م مطابق ۲۷ رجب ۱۴۴۰ﻫـ.ق، حزبالتحریر-کینیا بهخاطر نودوهشتمین سالگرد انحلال خلافت تجمع اعتراضیی را بعد از نماز ظهر در دو شهر بزرگ کینیا: "نایروبی" و "مومباسا" برگزار کرد. این تجمع توسط "شبانی موالیمو"، نمایندۀ مطبوعاتی حزبالتحریر-کینیا اجراء شد تا یکی از تاریکترین حوادث تاریخ امت بزرگ مسلمه را که همانا نابودی خلافت در ۲۸ رجب ۱۳۴۲ﻫـ.ق مطابق ۳ مارچ ۱۹۲۴ م میباشد، یادآوری کند.
در این تجمع از وضع رقتانگیزیکه امت مسلمه از زمان الغای خلافت به آن دچار شدهاست، تذکر بهعمل آمد. رژیمهای شیطانی سیکولر غربی امت مسلمه را از هر طرف محاصره کرده و مورد حمله قرار داده اند تا با قوانین و سیاستهای افراطیت و تروریزم ازبین برود.
امت مسلمه باوجود اینکه بیشاز یک میلیارد نفوس دارد؛ ولی بهدلیل نبود خلافت بهعنوان سپر و حافظاش همچون کف روی آب است. این سالگرد درحالی فرامیرسد که چند هفته از حملۀ نیوزیلند، که در آن نزدیک به ۵۰ مسلمان جانهایشان را ازدست دادند و در زمانیکه دولت جنایتکار چین با بهکارگیری هر وسیلهای به ظلم وحشیانهاش علیه مسلمانان اویغور ادامه میدهد، میگذرد. در نبود خلافت و خلیفه، امت مسلمه شأن، شوکت و حامیاش را ازدست داده است. امت مسلمه فلسطین و الاقصی، سرزمین مقدس اسراء و معراج پیامبر ﷺ و اولین قبلۀمان را ازدست داده است. اما تنها خلافت راشده از این سرزمین و باقی سرزمینهای مسلمانان حفاظت میکند.
ما یقین داریم که زمان بازگشت خلافت راشده به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم اکنون نزدیکتر از همیشه است. ازینرو، امت مسلمه دین، زندهگی و مقدساتاش را حفظ و نگهداری خواهد کرد و آن روز، با نصرت الله سبحانهوتعالی روز نصرت و پیروزی خواهد بود.
﴿لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ﴾
[روم: ۴]
ترجمه: همهای کارها از آن الله(سبحانه وتعالی) است، چه قبل و چه بعد(از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان(بهخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد.
شبانی موالیمو
نمایندۀ مطبوعاتی حزبالتحریر-کینیا
(ترجمه)
پرسش:
«واشنگتن: «ایالات متحده تسلیم نمودن جنگندههای اف 35 را به ترکیه به حالت تعلیق در آورد.» سخنگوی پنتاگون در اظهاراتی گفت: «ما منتظریم ترکیه در مورد تسلیم نشدن سیستم S 400 تصمیم روشنی اتخاذ نماید و تا آن زمان، روند تسلیمدهی و فعالیتهای مربوط به راهاندازی تواناییها و امکانات استفاده از جنگندههای اف 35 در ترکیه به حالت تعلیق خواهد بود.» وی افزود: «گفتگوهای ما در این مورد با ترکیه جریان دارد.» (منبع: i24news.tv 1 اپریل 2019)
گفتگوهای مربوط به توافق ترکیه و روسیه در مورد معاملۀ S 400 از ماه سپتمبر 2017م آغاز گردیده و امریکا از آن زمان تاکنون موقف تند و تیزی نگرفته؛ بلکه بیشتر موقف محافظهکارانه داشته. پرسش این است که چه چیزی باعث شده امریکا اینک پس از حدود یکونیم سال در این مورد چنین موقف تند و شبیه هشدار به ترکیه در صورت انجام دادن این معامله با روسیه اتخاذ نماید؟
پاسخ:
برای روشن شدن پاسخ به بررسی امور زیر میپردازیم:
1. روسیه پس از توافق با امریکا، به تاریخ 30 سپتمبر 2015م به سوریه تجاوز نمود؛ چنانچه «قبل از این تجاوز، اوباما و پوتین به تاریخ 29 سپتمبر 2015م با هم دیدار نمودند و این دیدار 90 دقیقه ادامه داشت. در بخش اول این دیدار، روی بحران اوکراین بحث شد و متباقی بحثها متمرکز روی اوضاع سوریه بود. نتیجۀ این دیدار فوراً ظاهر گردید؛ طوریکه شورای اتحاد روسیه به صورت دستهجمعی با درخواست پوتین مبنی بر استفاده از نیروی هوایی روسیه در سوریه موافقت نشان دادند.» (منبع: روسیه امروز 30 سپتمبر 2015م) امریکا میدانست؛ اگر جنگ به درازا کشد و شرایط در سوریه برای روسیه اختناق آور شود، ممکن است روسیه عجله نموده و دست به کارهایی بزند که امریکا آن را پیش از پیش محاسبه نکرده باشد. بناءً امریکا تصمیم گرفت ترکیه را به رهبری اردوغان به صفت جاسوس خود در قضیۀ سوریه قرار دهد تا تحرکات روسیه را بر اساس خطوط ترسیم شدۀ امریکا زیر نظر داشته باشد. بناءً به ترکیه اشاره نمود تا خود را به روسیه نزدیک نموده و در چیزی شبیه به یک ائتلاف با روسیه به توافق رسد تا بتواند تحرکات و حملات روسیه را زیر نظر گرفته و نگذارد از مرزهای مورد نظر امریکا فراتر رود؛ طوریکه نگذارد انقلابیون و مخالفان را، که در ادلب جمع میشوند، قبل از کامل شدن پروژۀ امریکا در حل نهائی بحران سوریه به صورت کامل نابود کند؛ زیرا امریکا میخواهد شماری از مخالفان باقی بمانند تا در هنگام حل و فصل نهائی این بحران، با حکومت مذاکره نمایند.
2. اما مشکل این بود: ترکیه طوری وانمود میکرد که در کنار مخالفان قرار دارد و روسیه در کنار حکومت بشار اسد؛ یعنی انگار ترکیه و روسیه در این قضیه در برابر یکدگر قرار دارند. سپس با سقوط دادن طیارۀ روسی توسط پیلوتهای ترک در 24 نومبر 2015م، اردوغان خودنمایی نموده و از معذرتخواهی سرباز زد. اما از آن جاییکه امریکا به جور آمدن ترکیه با روسیه اهمیت میداد، به این نظر بود که ترکیه باید از روسیه معذرتخواهی نموده و خود را به آن نزدیک کند و چنین هم شد؛ چنانچه ترکیه ابتداء ادعا میکرد که طیارۀ روسی حریم هوایی ما را نقض کرده و مستحق معذرتخواهی نمیشود؛ اما چندی بعد به تاریخ 27 جولای 2016م رسماً معذرتخواهی نمود: «دیمتری بیسکوف سخنگوی قصر کرملین در اظهاراتی گفت: "رئیس جمهور ترکیه با خانوادۀ پیلوت روسی کشته شده اظهار همدردی نموده و به آنان تسلیت گفته و در عین حال معذرتخواهی نموده است." وی به نقل از اردوغان گفت: "ا تمام توان تلاش خواهد نمود روابط دوستانه و دیرین میان ترکیه و روسیه را ترمیم نماید.» (منبع: العربیه 27 جون 2016م) اقدام دیگر چیزی شبیه جبران خسارت بود؛ چنانچه «رئیس مرکز تفریحی "کمر" ترکیه در جریان دیدارش با سرقونسل روسیه در شهر انطالیا، پیشنهاد هدیۀ یک باب منزل را برای خانوادۀ پیلوت کشته شده به وی داد.» (منبع: روسیۀ امروز 1 جولای 2016م)
«در ابتداء پوتین از نظر حکومت ترکیه دشمنی خوانده میشد که مردم آن، به ویژه منطقۀ ترکمان را بمباردمان میکند؛ اما خیلی زود گفتگوها با وی "در فضای مملو از دوستی" صورت گرفت؛ طوریکه اردوغان به تاریخ 29 جون 2016م با پوتین در یک تماس تلیفونی گفتگو نمود و به گفتۀ منابعی مربوط به ریاست جمهوری ترکیه، این گفتگوی تلیفونی "در فضای کاملاً دوستانه" صورت گرفت.» (منبع: عربی جدید 29 جون 2016م) پس از این گفتگوی تلیفونی بود که ترکیه و روسیه در قالب دو دوست با هم تعامل نمودند و اردوغان پوتین را دوست خطاب نمود؛ در حالیکه بمباردمان مسلمانان سوریه توسط روسها به شدت ادامه داشت.
3. به این ترتیب بود که دوستی صمیمانه شد و اردوغان با پوتین دیدارها نمود و توافقنامهها امضاء کرد. ما قبلاً در پاسخ به پرسشیکه به تاریخ 5 فبروری 2017م منتشر نموده بودیم، در این خصوص چنین گفته بودیم: «ترکیه این نقش را برای خدمت به امریکا و به عنوان پیرو مخلص انجام میداد؛ حتی بعد از اعلان پیروزی ترامپ به صفت رئیس جمهور منتخب به تاریخ 9 نومبر2016م. پس از آنکه ترامپ مسئولیت ریاست جمهوری را رسماً به تاریخ 20 جنوری2017م تسلیم شد، ترکیه حتی فکر هیچگونه تغییر احتمالی را نیز نمیکرد و از آن جاییکه ترامپ در تبلیغات انتخاباتیاش نسبت به روسیه اظهار مردانهگی نمود، روسیه گمان مینمود که مشخص نمودن موعد کنفرانس آستانه بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، امریکا را وادار خواهد نمود که با حضور هیئت بلند رتبۀ امریکائی در آن، در اهمیت این کنفرانس خواهد افزود. روسیه در هنگامیکه ترامپ قدرت را تسلیم میشد، کاسه داغتر از آش شده بود؛ به این امید که وزیر خارجۀ امریکا در آن کنفرانس شرکت خواهد نمود.
روسیه سعی داشت کنفرانس آستانه شروعی برای مذاکرات فراگیر صلح میان مخالفان حکومت سوریه و حکومت بشار به حمایت ترامپ باشد. البته انتظار اینکه ترامپ از روسیه پشتیبانی نماید، خود بیانگر حماقت سیاسی روسهاست. سپس روسیه از واشنگتن دعوت نمود که در آن کنفرانس شرکت نماید و انتظار داشت هیئتی بلندپایۀ امریکائی در آن شرکت نماید؛ اما واشنگتن –ترامپ، با فرستادن سفیر امریکا در آستانه به آن کنفرانس به صفت یک شاهد، در حقیقت سیلی محکمی به روی روسیه زد. به این ترتیب مذاکرات آستانه به تاریخ 23 جنوری 2017م آغاز و به تاریخ 24 جنوری 2017م پایان یافت؛ بدون اینکه به هیچگونه نتیجۀ قابل توجهی در مورد آتشبس دست یافته باشد؛ بلکه جنگ در وادی بردی شدت بیشتری نیز گرفت! و طبیعتاً هیچگونه راهحل سیاسی نیز نداشت. در نتیجه؛ مذاکرات آستانه از آن جایگاهیکه روسیه در نظر داشت، به شدت پایینتر آمد و با چانهزنی در مورد چهارچوب آتشبس به پایان رسید!» (منبع: نقل قول منشور قبلی مان)
4. وضعیت تا اواخر سال 2017م به همین شکل ادامه داشت، تا اینکه وضعیت روسیه بحرانی شد و تصمیم گرفت کار مخالفان حکومت سوریه را در ادلب یک سره کند. روسیه در این تصمیم تا حدی جدی شد که امریکا نگران شد مبادا روسیه بدون توجه به امریکا و تصامیم آن تلاش کند جنگ را با حملۀ نهائی به ادلب و پیش از به پختگی رسیدن برنامههای امریکا برای حل بحران سوریه به پایان رسانیده و اوضاع را خراب کند. در این مرحله بسیار ضرور بود که ترکیه خود را با نیرویی شبیه به یک ائتلاف به روسیه نزدیک نماید و از حملۀ فراگیر به ادلب، که بدون موافقت دوطرف باشد، جلوگیری کند. به این دلیل و به این ترتیب بود که مسئله معاملۀ خرید S 400 به مبلغ 2.5 میلیارد دالر مطرح گردید؛ معاملهایکه برای روسیه یک معاملۀ وسوسهانگیز است؛ به ویژه با توجه به بحران اقتصادیکه با آن دست و پنجه نرم میکند. اردوغان این معامله را این گونه توجیه نمود که بیشتر از نیمی از پیلوتهای ترک پس از کودتای نافرجامیکه در نیمۀ ماه جولای 2016م اتفاق افتاد، بازداشت شدهاند و اینک نیروهای هوایی ترکیه پیلوت کافیایکه توانایی استفاده از جنگنده های "اف – 16" را داشته باشند، در اختیار ندارد؛ بناءً به معاملۀ S 400 پیشرفتۀ روسی نیاز دارد تا توسط آن کمبود پیلوت طیارههای جنگی خویش را جبران نماید.
5. هدف اصلی روسیه از این معامله؛ کسب امتیازهای مادی است؛ زیرا معاملۀ S 400 با ترکیه در حدود 2.5 میلیارد دالر بوده و مسکو قصد دارد با این معامله، خسارتهایی را که در جریان تحریمهای اروپا و امریکا بالای نفت و گاز روسیه اعمال نموده بودند، جبران نماید. در عین حال، این معامله به مثابۀ پیوند جدیدی میان روسیه و ترکیه است. اما ترکیه برای کامل نمودن این معامله شرط گذاشت که تولید باید مشترک صورت گیرد. «نشریه "اکشام" به تاریخ 9 اکتوبر 2017م به نقل از مولود چاووش اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه چنین نگاشت که در صورت عدم موافقت روسیه برای تولید مشترک سیستم موشکی S 400، دولتاش ممکن است برای دستیابی به سیستم دفاع موشکی در جستجوی توافق با دولت دیگری خواهد شد.» (منبع: DW 9 اکتوبر2017م) سپس روسیه با تولید مشترک موافقت نکرد؛ اما ترکیه از موقف خود کوتاه آمده و با معامله موافقت نمود تا از حملۀ روسیه به ادلب جلوگیری نماید؛ حملهایکه روسیه عملاً آن را آغاز نموده بود. «أ ف ب: "حد اقل 28 تن غیرنظامی در شب جمعه در پی حملات هوایی بالای شهر ارمناز ولایت ادلب به قتل رسیدند؛ ولایتیکه یکی از مناطق کاهش تنش در شمال غرب سوریه به شمار میرود." این معلومات را مرکز حقوقبشر سوریه منتشر نموده است. بر اساس معلومات دیگریکه این مرکز قبلاً منتشر نموده بود، 12 تن دیگر نیز قربانی این نوع حملات شده بودند. ولایت ادلب بر اساس توافق نامۀ آستانه به عنوان منطقۀ کاهش تنش اعلان شده بود؛ اما با آن هم روسیه به آن حمله نمود. عبدالرحمن رئیس مرکز حقوقبشر سوریه گفت: "طیارههای نظامی برای دومین بار شهر ارمناز را در حومۀ شمالغربی ادلب هدف قرار دادند. حملۀ دوم در حالی صورت گرفت که عملیات نجات مجروحین و گیرماندهگان زیر آوارهای ناشی از حملۀ نخست هوایی در جریان بود." این مرکز از جانب دیگر اعلان نمود که 13 تن غیر نظامی دیگر در جریان عملیات موشکی در مناطق مختلف دیگر این ولایت به قتل رسیدهاند. دو هفته است که ادلب زیر بمباردمان شدید هوایی روسیه و سوریه قرار دارد.» (منبع: اخبار خلیج 30 سپتمبر 2017م)
به این ترتیب، معاملۀ فوقالذکر بدون توافق در تولید مشترک صورت گرفت. اردوغان در جریان برگشتاش از سفریکه به اوکراین و صربیا داشت، گفت: «در مرحلۀ نخست خریداری موشکهای S 400، که کشورش آن را خریداری خواهد نمود، تولید مشترکی نخواهد بود؛ اما در مرحلۀ دوم" به خواست الله گامهایی در خصوص تولید مشترک برخواهیم داشت.» موشکهای S 400، سیستم موشکی پیشرفتهای است که توان تخریب اهداف را از فاصلههای دور دارد و شمار اهدافی را که میتواند در یک زمان نشانه گیرد، به سه صد هدف میرسد و حجم تخریب این طیارههابه سه تا 240 کیلومتر میرسد و میتواند تمام انواع جنگندهها و موشکهای بالدار را تخریب نماید. سیستم S 400 فقط پنج دقیقه زمان نیاز دارد تا موشکهایش را آمادۀ پرتاب نماید و اردوی روسیه از سال 2007م به آن مجهز میباشد. (منبع: الجزیره 29 دسمبر2017م)
6. طبیعتاً موقف امریکا در برابر این توافقنامه، موقفی بیسروصدا و شبیه به محافظهکارانه بود و بس؛ درحالیکه ترکیه یکی از اعضای پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" است. هماهنگیهای تسلیحاتی در داخل این پیمان، هماهنگیهایی است که توسط غرب صورت میگیرد و با وجود سلاحهایی از روسیه در داخل این مجموعه، که با اصول آن در تضاد است، به ویژه سلاحی مانند S 400، که میتواند محدودۀ غربی این پیمان را هدف قرار دهد؛ اما امریکا و پیمان ناتو در برابر توافق ترکی–روسی، موقف نرم و بیسروصدا گرفتند که دو دلیل دارد: اول؛ امریکا نیاز دارد برای منع روسیه از حمله به ادلب، پیش از کامل و پخته شدن راهحل امریکا برای بحران سوریه، ترکیه و روسیه را مرتبط به یکدیگر نگهدارد. دوم؛ امریکا عملی شدن چنین معاملهای را به دلیل عضویت ترکیه در پیمان ناتو بعید میشمارد. پس امریکا به ترکیه اجازه نمیدهد در داخل منظومۀ غربی پیمان ناتو، منظومۀ روسی بسازد. به این دو دلیل بود که موقف امریکا و کشورهای ناتو، موقف آرام و بیسروصدا بوده و از حد محافظهکاری فراتر نرفت. «واشنگتن هنوز روی موقف محافظهکارانهاش در برابر خریداری این نوع موشک از روسیه پا فشاری دارد؛ در حالیکه سایر اعضای ناتو، خرید سلاحیکه ترکیه را در تأمین امنیت آن کم کند، حق ترکیه دانسته اند؛ البته پس از آنکه انقره اعلان نمود که این سلاحهابه هیچوجه با ساختار تسلیحاتی ناتو مدغم نخواهد شد.» (منبع: روزنامۀ شرق اوسط 28 دسمبر 2017)
روابط میان روسیه و ترکیه به دلیل این معامله به گونۀ قابل توجهی بهبود یافت و جبهۀ ادلب نسبتاً آرام شد. روسیه گمان میکرد این دوستی و گفتگوهای مشترک با ترکیه، دستیابی به راهحلیکه روسیه را از تنگنا بیرون خواهد کشید؛ اما این وضعیت تقریباً یک سال و تا اواخر سال 2018م ادامه پیدا نمود و هیچ تغییری در تنگناییکه روسیه در آن گیرمانده، به وجود نیاورد. امریکا هیچ اهمیتی به گفتگوهاییکه در آن زمان، به ویژه در آستانه جریان داشت، نمیداد؛ بلکه حضورش بیشتر به حضور پیگیرانه و مراقبت شباهت داشت؛ درست مانند حضور کشوری مانند اردن؛ طوریکه بعضاً سفیر امریکا در قزاقستان در آن گفتگوها حضور مییافت و بس. امریکا میداند که بدون حضور جدی امریکا هیچ راهحلی عملی نخواهد بود.
به نظر میرسد روسیه اینک به بازی امریکا پی برده؛ چنانچه تصمیم گرفت به ادلب حمله نماید و به دلیل سادهلوحییکه دارد، گمان میکرد ترکیه نیز در کنار آن قرار خواهد داشت؛ اما ناگهان با مخالفت ترکیه مواجه شد و نیروهایش را به قرارگاههای قبلی آن برگرداند. این مسئله را در پاسخ به پرسش قبلی مان، که به تاریخ 22 سپتمبر 2018م منتشر شد، توضیح بیشتری داده بودیم: «وقتی انقلاب مسلحانۀ سوریه در ادلب گِردآورده شد، روسیه خواهان ادامۀ عملیات نظامیاش بود؛ نیروهای خود را تهدیدکنان جمعآوری کرده و در دریای مدیترانه مانوری با ناوهای بزرگ جنگی و موشکهای استراتیژیک هوائی برگزار نمود و در شرق مدیترانه برای بار اول در تاریخاش، فضای هوائی را بَست. پس از آن روسیه خود را در مقابل تنگنای بزرگی یافته و شاهد اموری بود که در محاسباتاش وارد نشده بود و از آن جمله:
الف) مخالفت ترکیه برای عملیات وسیع در ادلب: ترکیه بر حملۀ فراگیر به ادلب موافقت نکرد و وزیر آن خواهان تثبیت تروریستان و جنگ با آنها شده و راهاندازی جنگ فراگیر بر ادلب و بمباردمان آن را درست ندانست. (منبع: عنب بلدی 14 اگست 2018م)
در اثنای اجلاس تهران، که بین رؤسای جمهور روسیه، ترکیه و ایران دایر گردید، ترکیه به شکلیکه برای روسیه غیرمنتظره بود، از حمله بر ادلب و و سرازیر شدن مهاجرین بهسوی کشورش اظهار نگرانی کرد و در اینکه مبادا جنگ راهحل سیاسی سوریه را از بین ببرد، روسیه را در تنگنا قرار داد. "رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه امروز جمعه گفت: "استمرار حملات بر شهر ادلب، که در تسلط مخالفین است، منجر به شکست روند راهحل سیاسی سوریه خواهد شد." (منبع: یوم سابع 7 سپتمبر 2018م)
ب) به این ترتیب، امریکا میخواهد تا روسیه در سوریه گیر مانده و نتواند از آن خارج شود؛ مگر اینکه راهحل سیاسی مطابق طرح امریکا را بپذیرد. حال روسیه این سیاست امریکا را میداند و شاید این را نیز بداند که امریکا آن را در سوریه گیر انداخته است و فعلاً در سوریه گیر مانده و نمیتواند از آن خارج شود؛ مگر به اجازۀ امریکا؛ زیرا امریکا تمام ابزارهای مؤثر را در سوریه در اختیار دارد. به همین دلیل روسیه حملاتی را که برای یکسره کردن بحران ادلب آمادگی گرفته بود، نتوانست به روش خود، کامل کند؛ چون ترکیه به حمایت امریکا بر آن اعتراض نموده و ایران هم خاموشی اختیار کرد. همچنان، اجلاس 7 سپتمبر 2018م در اعتراف به نقشۀ روسیه برای حمله بر ادلب و پایان دادن بحران آن به روش روسیه، منجر به ناکامی شده و با گذشت فقط چند روز، نشست اردوغان و پوتین برگزار شد و در عوض حمله بر ادلب تصمیم گرفته شد که منطقۀ حائل ساخته شود و این همه از برکت امریکا صورت گرفت. خبرگزاری "نووستی" بهتاریخ 18 سپتمبر 2018م به قول یک تن از مسئولان خارجۀ امریکا نوشت: "ما از اتخاذ تدابیر روسیه و ترکیه بهمنظور منع حملۀ نظامی از طرف دولت اسد و همپیماناناش بر شهر ادلب، استقبال کرده و تشویقشان میکنیم."
"ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه روز دوشنبه توافقنامه را با "رجب طیب اردوغان" همتای ترکی خویش اعلام نموده و از ایجاد منطقۀ حائل در شمال غرب ادلب خبر داد که با فرا رسیدن 15 اکتوبر زیر نظر هردو کشور عملی خواهد شد. ولادیمیر پوتین در پایان دیدار با همتای ترکیاش در سوچی روسیه گفت: "ما تصمیم گرفتیم در 15 اکتوبر سال جاری منطقۀ حائل به عرض بین 15 و 20 کیلومتر بر طول خط مرزی ایجاد کنیم." پوتین این توافقنامه را ممثل راهحل جدید دانسته که پیشرفت در حل این مشکل را متحقق میکند. از طرفی هم، "سرگئی شویگو" وزیر دفاع روسیه برای خبرگزاریهای روسیه اعلام نمود که این توافقنامه از حملۀ احتمالی بر آخرین پناهگاه گروههای مسلح سوری جلوگیری خواهد کرد و بر اساس خبرگزاریهای "انترفاکس" و "تاس" در پاسخ به پرسشی در مورد اینکه آیا این توافقنامه به معنی منتفی کردن حمله نظامی بر ادلب است؟ وی در پاسخ گفت: "بلی." در مقابل، اردوغان در کنفرانس مطبوعاتی پس از اجلاس سوچی گفت: «روسیه گامهای لازم را برای ضمانت عدم حمله بر منطقۀ حائل برخواهد داشت.» (منبع: فرانس 24/ ا ف ب 17 سپتمبر 2018م)
چنین شد که روسیه بمباردمان خویش را بر ادلب متوقف نموده و کشتیهائیکه در دریای مدیترانه مانور میرفتند، برگرداند و هنوز هم مستقیم یا غیرمستقیم توسط ترکیه از امریکا برای یکسره کردن موضوع ادلب از طریق نظامی و قبل از راهحل سیاسی درخواست کمک میکند؛ مگر امریکا قبل از پایان دادن به موضوع ادلب از طریق نظامی، خواهان راهحل سیاسی است؛ چون از آن بهحیث ابزار فشار برای تهدید روسیه در مورد پایگاههای آن کشور در سوریه استفاده نموده و سپس مخالفین نظام را انگیزه خواهد داد تا در راهحل سیاسی به موضوع پایگاههای روسیه اعتراض کنند. به عبارت دیگر، اهتمام ترکیه و از پَس آن امریکا به مانع شدن از حملۀ روسیه بر ادلب در قدم نخست برای مصلحت امریکاست و نه مانع شدن نظام از رسیدن به ادلب و یا هم حمایت از غیرنظامیان. وقتی روسیه به خواستههای امریکا تن داده و امریکا به راهحل سیاسیایکه میخواهد برسد، در آن هنگام مردم ادلب اعم از نظامیان و غیرنظامیان در منطقۀ حائل و غیرحائل، مباحالدم میگردند؛ چنانچه رفتارشان در گذشته در مناطق مختلف سوریه و جرائمیکه در هر طرف مرتکب شدند، گواه این مدعاست.»
7. به این ترتیب امریکا از موفقیت نقشهاش مطمئن شد و هم چنین اطمینان پیداکرد که ترکیه توان جلوگیری از هرگونه حملۀ روسیه را به ادلب به دست آورده و نخواهد گذاشت چنین حملهای پیش از به پختهگی رسیدن راهحل امریکا برای بحران سوریه و یافتن مزدور جدیدی برای امریکا که بتواند جایگزین مزدور فعلی شده و مورد قبول مخالفان فعلی باشد، صورت گیرد. طبیعتاً لازمۀ چنین نقشهای اینست که مخالفان در ادلب برای ادامۀ مذاکرات با نظام باقی بمانند و حاکمیت جدید را بر اساس نقشۀ امریکا تأیید کنند. بنابر این، امریکا دیگر نیازی به همکاری ترکیه با روسیه ندارد؛ زیرا روسیه دیگر توان لشکرکشی و حمله به ادلب را ندارد و به این ترتیب دلیلیکه امریکا به خاطر آن در برابر توافقنامه میان ترکیه و روسیه در معاملۀ S 400 سکوت نموده بود، برطرف گردید و به همین دلیل است که امریکا به موقفگیری تند و تیز و هشدارآمیز علیه ترکیه روی آورد که با عملی شدن معاملۀ خرید اسلحۀ روسیه در داخل منظومۀ پیمان اتلانتیک شمالی مخالفت دارد. موقفگیری امریکا در برابر این معامله در حالی شدید شد که قبلاً در زمان توافقات در مورد آن نرم بود؛ زیرا نیاز امریکا به نزدیکی ترکیه با روسیه در زمان "توافقات اولیه در سال 2017م و بی نیاز شدن آن در سال 2019م متفاوت بود.
8. از جمله موقفگیریهای شدیدیکه اعلان گردیده، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
الف) «بعضی از مسئولین ایالات متحده و پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" در هشدار به انقره گفته اند که نمیتوان منظومۀ دفاعی روسیه را با منظومۀ موشکی هوایی این پیمان مدغم نمود و خرید سلاح های S 400 توسط ترکیه، احتمال خرید جنگندههای اف 35 را از "لوکهیدمارتن" امریکایی ضعیف میکند و ممکن است منجر به تحریمهایی از جانب واشنگتن شود». (منبع: سکای نیوز عربی 26 فبروری 2019م)
ب) «شارلز سامرز سخنگوی وزارت دفاع امریکا به تاریخ 8 مارچ 2019م اعلان کرد که ممکن است ترکیه در صورت خریداری سلاحهای دفاعی روسیه با پیامدهای خطرناکی مواجه گردد.» وی سپس در کنفرانس مطبوعاتی در پنتاگون گفت: «در صورتیکه ترکیه سلاحهای S 400 را خریداری کند، روابط ما به صورت عام و روابط نظامی ما به صورت خاص با ترکیه با پیامدهای خطرناکی مواجه خواهد شد؛ اما آنها میتوانند جنگندههای اف 35 و موشکهای باتریوت را به دست آورند.» (منبع: DW 8مارچ 2019م)
ج) «این درحالی است که یکی از مسئولین وزارت خارجۀ امریکا روز سه شنبه در اظهاراتی گفت: ایالات متحده به ترکیه اذعان نموده که تداوم روند معاملۀ خرید سلاح های S 400، مشارکت ترکیه در برنامه "اف 35" را تهدید خواهد کرد؛ همچنین هرگونه معاملۀ دیگر سلاح را با واشنگتن در آینده نیز تهدید خواهد نمود. نخستین اقدام عملی امریکا در منع تسلیمدهی جنگندههای "اف35" به ترکیه، سخنگوی وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، گفت: "ایالات متحده اکمال تجهیزات مربوط به این نوع جنگندهها را به ترکیه متوقف نموده است." دو منبع آگاه به آژانس "رویترز" گفته اند که مسئولین امریکایی در چند روز گذشته به همتایان ترکشان خبرداده اند که آنان تجهیزات مربوط به جنگندههای اف 35 را که شرکت لوکهیدمارتن آن را تولید میکند، به دست نخواهند آورد. مایک اندروز سخنگوی پنتاگون نیز در بیانیهای در این خصوص گفت: "فروش تجهیزات و لوازمی را که ترکیه برای استفاده از جنگندههای اف 35 نیاز دارد و تا تصمیم روشن ترکیه مبنی بر دست کشیدن از خریداری تجهیزات S 400 متوقف خواهد بود». (منبع: العربیه نت 2 اپریل 2019م)
د) «روبرت بالادینو معاون وزارت خارجۀ امریکا گفته که واشنگتن به گونۀ جدی در قبال این معامله نگران است. وی تأکید نمود که ممکن است در مورد تولید مشترک جنگندههای اف 35 با ترکیه تجدید نظر صورت گیرد؛ همچنین در مورد هرگونه معاملۀ دیگر سلاح در آینده. وی افزود: "دولت، سازمانهای خاص و افرادیکه در خریداری S400 مشارکت داشته باشند، ممکن است بر اساس قانون با تحریمهای احتمالی مواجه گردند.». (منبع:CAATSA Kurdstreet 11 مارچ 2019م)
9. در خصوص عملی شدن این معامله، احتمالات زیر انتظار میرود:
الف) اینکه ترکیه به دلیل وابستهگیهای عمیق سیاسی و اقتصادی، که به امریکا دارد، تصمیم بگیرد این معامله را ادامه ندهد و در عوض معاملۀ خرید سلاحهای S 400، ممکن است اقدام به خرید سلاحهای تاکتیکی را مانند هلیکوپترها از روسیه کند؛ زیرا خرید چنین سلاحهای تاکتیکی با واکنش خصمانه از جانب پیمانناتو و یا امریکا مواجه نخواهد شد و در نتیجه ترکیه برای حفظ امنیت خود به تجهیزات دفاعی از جانب امریکا دست خواهد یافت. باتریک شاناهان دستیار وزیر دفاع امریکا روز سه شنبه در پنتاگون خطاب به خبرنگاران گفت: «امیدوارم بتوانیم مشکل را حل کنیم؛ طوریکه آنان بتوانند به تجهیزات دفاعی مناسب مربوط به موشکهای باتریوت و جنگندههای اف 35 دسترسی داشته باشند.» (منبع: العربیه نت 2 اپریل 2019م)
ب) و یا ممکن است امریکائیها "راهحل یونانی" را مطرح نمایند؛ یعنی موشکهای روسی را در انبارها قرار داده و آن را تا زنگ زدگی و فرسودگی به حال خود رها کنند و در عوض آن موشکهای باتریوت را از امریکا خریداری کند؛ موشکهاییکه هزینۀ آن به سهونیم میلیارد دالر میرسد. داستان موشکهای روسی در یونان به زمانی برمیگردد که مسکو آن را در اصل به قبرس فروخت و قبرس قیمت آن را پرداخت؛ اما اعتراضهای شدید انقره "اثینا" را وادار نمود تا برای جلوگیری از یک بحران خطرناک با ترکیه، بدون استفاده نزد خود نگهداری نماید. این بدان معنی خواهد بود که ترکها مبلغ یاد شده را به علاوۀ دوونیم میلیارد دالریکه برای خریداری موشکهای روسی میپردازند، خواهند پرداخت! این راهحل مطمئناً برای دونالد ترامپ راهحل مناسبی است؛ اما هزینۀ هنگفت آن، حکومت ترکیه را در برابر تهاجم و اعتراضهای مخالفان داخلی حکومت ترکیه قرار خواهد داد؛ مخالفانیکه حق دارند حکومت را به بیتوجهی و کوتاهی در مورد سرمایههای مردم ترکیه متهم نمایند که آن را خرچ اشتباهات سیاستهای خارجی خود میکند.
ج) و یا ممکن است این سلاحهارا به دولت سوم، مانند هند، بفرستند تا از خشم روسیه جلوگیری شود؛ دولتیکه در استراتیژیی محاصره نمودن چین با امریکا همکار است.
به نظر میرسد، احتمال بیشتر با مورد اول (الف) باشد؛ زیرا اظهاراتی را که طرفهای قضیه در حال حاضر مطرح میکنند، به این هدف زمینهسازی میکنند؛ مانند اظهارات شاناهان، که به تاریخ 2 اپریل 2019م مطرح نمود و در فوق ذکر گردید. همچنین اظهارات معاون نخستوزیر روسیه در امور صنعت نظامی: «ما از عقبنشینی ترکیه در معاملۀ S 400 ترسی نداریم.» (منبع: الجزیره 3 اپریل 2019م) همچنین معلوماتی دیگری را که الجزیره در همان تاریخ مذکور منتشر نمود: «ولادیمیر شامانوف رئیس کمیتۀ دفاع شورای دومای روسیه، امکان عقبنشینی ترکیه را در معاملۀ سلاحهای S 400 از روسیه بعید ندانست.» همچنین العربیه به تاریخ 4 اپریل 2019م در خبری گفت: «ترکیه خواستار تشکیل گروهی مشترک با واشنگتن شد که حجم خطر منظومۀ موشکی S 400 روسیه را ارزیابی نماید.» بناءً موارد فوق نشان میدهد که احتمال اول قویتر است؛ یعنی عدم اجرایی شدن معاملۀ موشکی با روسیه، یعنی لغو این معامله.
(ترجمه)
بیشتر از 600تن از عالمان دینی، شیوخ و پیشتازان امور اسلامی در اندونیزیا و همچنان دوستداران حزب و جمعی از استادان، در نشست علماء -که در مادورا، جاوای شرقی، همزمان با احیای یادبود واقعۀ اسراء و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم برگزار گردید- اشتراک ورزیدند. در این نشست، علمای مسلمانان یادآور شدند که اسلام دین کامل و یگانه دینی است که الله سبحانه وتعالی آن را مبارک خوانده است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾
[مائده: 3]
ترجمه: امروز دین شما را برایتان تکمیل نمودم و نعمت خود را بر شما تکمیل و اسلام را به عنوان آئین الله پسند برای شما برگزیدم.
خلافت آن جزء لاینفک آموزههای اسلامی است که تطبیق آن حتمی میباشد. بنابر آن، هرنوع ممانعت، تهدید، مجرم دانستن و زیر فشار قرار دادن مبارزه برای برپایی خلافت، جنایت و تعرض علنى بر اسلام و بر منهج اسلام برای زندگی، شمرده میشود.
در این نشست همچنان تأکید نمودند که مبارزین، گروهها، سازمانها و احزابیکه برای برپایی دولت خلافت مبارزه میکنند، آنها افراد، گروهها، احزاب و سازمانهایی هستند که متعهد و حامل دعوت اسلام هستند و جواز ندارد که در معرض ممانعت، تهدید، تحریم و مظلومیت قرار گیرند.
چنانچه تمامی علماییکه در این نشست اشتراک کرده بودند، یک بار دیگر بر متعهدبودنشان در یکجا بودن با حاملین دعوت و دفاع از آنان، از جمله دفاع از دعوتگران به برپایی خلافت، تأکید نمودند.
(ترجمه)
اکنون که دولتمردان انگلیس خودشان را کاملاً ابزار خندۀ جهان قرار دادهاند، انگلیس به عنوان مرد مریض تازۀ اروپا و مسخرهای جدید شناخته میشود؛ حالآنکه در گذشته آفتاب در امپراتوریاش غروب نمیکرد. اشتباه خواهد بود که این را فقط اشتباه یک حزب یا حزب دیگری بدانیم. این نمونهای از ضعف نظامهای دموکراتیک میباشد که قادر نیست بشریت را بهخاطر منافعشان متحد کند و در مقابل، آنان را به جز از یک عده اشخاص ممتاز، به سمت تجزیه و بدبختی ابدی سوق دهد.
این موضوع برای آنعده مردم انگلیس که کم امتیاز و محروم اند، شوخی نیست. نخبهگان ثروتمند انگلیس تمام این مدت نگران بودهاند که چی نصیبشان میشود؛ درحالیکه عام مردم باید نگران آنچه که از دست میدهند، باشند. درواقع، بهنظر نمیرسد که ثروتمندان بههیچوجه چیزی را ازدست داده باشند، حالآنکه بهنظر نمیرسد باقی مردم حتی از یک راه چیزی را کسب کنند.
قبل از همهپرسی ۲۰۱۶م در دوران کامرون، حزب محافظهکارش بین دوستداران اروپا و مخالفان درحال افزایش اروپا، که با افکار بیگانههراسی حزب استقلال تغذیه میشدند، دونیم شده بود. همان حرکت غیرمسئولیکه بهمنظور از میان برداشتن اختلافات بین احزاب داخلی آغاز به کار کرد، اکنون درزهای عمیقی را در جامعۀ انگلیس نمایان میکند؛ طوریکه هیچگونه توان و راهحلی برای متحد کردن مردم ندارد.
سرمایهداری مردم انگلیس را، همانند مردم فرانسه و امریکا، ناکام کردهاست؛ قسمیکه بهمنظور راضیکردن مردم برای تغییر، به حکام بیکفایت پوپولیست(عوامگرایانه) روی آوردهاند. اینان رهبران دولتهای سرمایهدار جهان استند؛ کسانیکه پرچم دموکراسی را از هرکس دیگری بلندتر کردهاند؛ ولی نمیتوانند خودشان را از گودالیکه نظامشان ایجاد کرده است، بیرون نمایند.
دموکراسی نظامیست که گروههایی همچو ثروتمندان و فقراء، ممتازان و محرومان و قدرتمندان و تشنهگان قدرت را ایجاد میکند. حماقت گزینۀ دموکراسی این است که انتظارات گروههای کمامتیاز تا جای مطالبۀ چیزهایی بالا خواهد رفت که سیاسیون نمیتوانند برآورده کنند؛ ولی بههرحال، بهعنوان پوپولیست به فراهمکردنشان وعده میدهند.
دموکراسی عملاً این انگلیس را تجزیه کردهاست و بریگزیت تنها زمان تجزیه را پیش انداخته است. اکثر مردم قبل و حتی بعد از این همهپرسی معلومات تحقیقی اندکی در مورد توافقنامههای تجارت جهانی و بازار مشترک اروپا داشتند؛ ولی بازهم از همۀ افراد در مورد موضوع مهم و تخصصی ادامۀ عضویت در اتحادیۀ اروپا نظرسنجی شد. گروههای ذینفع نخبهگان قدرتمند نمیتوانستند دست از دستکاری و سازماندهی اوضاع بردارند؛ طوریکه از ماشین رسانه برای سوق دادن این موضوع از یک واقعیت تخصصی به مناقشات احساسی پوپولیستی، که هیچ اساس فکری یا شایستهگی نداشت، استفاده کردند.
بناءً این نظام دموکراتیک تفرقهانداز تنها آنچه را که مناسباش میباشد، حمل میکند(تجزیۀ بیشتر). تلاشهای سخت و بینتیجهای که برای بهبود اوضاع صورت میگیرد، الگوی دموکراتیک را به منظور رسیدن به این نتیجه که این نظام دیگر کارایی ندارد و باید یک بدیل بهتر معرفی شود، از اساس بررسی میکند.
نظام سیاسی اسلام دربارۀ مراجع تقنینی جزئیات میدهد که از آنها برای ادارۀ امور زندهگی قوانین اخذ میشود. در ساحاتیکه تقنین الهی به کار نمیرود، مانند موضوعات تخصصی، که نیاز به پژوهش دارد یا مواردیکه نظریات مردم در نظر گرفته میشود، شارع مشوره بین حاکم و رعیت را جایز کردهاست. این نوع مشوره، شوری نامیده میشود و شریعت در مورد چگونگی این روند جزئیات دادهاست؛ اینکه قضایای قابل مشوره کدامها اند؟ به چه کسی مشاوره داده میشود؟ چه زمانی این قضاوت بر حکومت لازم است و چه زمانی نیست؟ شوری در مورد مسائل فنی و تخصصی به پژوهشگرانی در همان زمینه مربوط است و برای عام مردم لازم نیست که خود را دخیل کنند. مشورۀ اشخاص غیرمتخصص و اعضای پارلمان در موارد تخصصی برای اینکه به قضاوتشان محدود شوند، کاملاً غیرمسئولانه است و در جهت ادارۀ امور مردم به شکل عادلانه و باکفایت قرار ندارد و همانطوریکه بریگزیت نیز نشان دادهاست، دروازه را برای دستکاری باز میکند.
دولت خلافت اسلامی، که به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم برپا میشود، مردم را با وعدههای دروغین اتحاد فریب نمیدهد و نه آنان را ازطریق دستاندازی یک سلسله نخبهگان قدرتمند منفعتطلب تجزیه و تخریب میکند.
﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾
[طه: ۱۲۴]
ترجمه: و هرکس از یاد من رویگران شود، زندگی(سخت و) تنگی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
یحیی نسبت
نمایندۀ مطبوعاتی حزبالتحریر-بریتانیا