- نشر شده در ویدیوها
خطبۀ جمعه استاد ناصر رضا رئیس کمیته روابط عمومی حزب التحریر – ولایه سودان.
خرطوم، 17 جمادی الثانی 14440هـ.ق / 22 فبروری 2019م
خطبۀ جمعه استاد ناصر رضا رئیس کمیته روابط عمومی حزب التحریر – ولایه سودان.
خرطوم، 17 جمادی الثانی 14440هـ.ق / 22 فبروری 2019م
سخنرانی استاد احمد عثمان عضو حزب التحریر در مسجد الحسین واقع در شهر ادلب با مضمون درخواست از گروهها مبنی بر لغو نمودن نظام به عوض تحمیل مالیات و گمرکها.
جمعه، 24 چمادی الثانی 1440هـ.ق / 01 مارچ 2019م
مهمان برنامه: شیخ محترم یوسف مخازره (ابو الهمام)مجری برنامه: شیخ عدنان مزیانشنبه، 18 جمادی الثانی 1440هـ.ق /23 فبروری 2019م
ارایه پیامی از مسجد توسط دکتور محمد عفیف شدیدسرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 21 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 26 فبروری 2019م
تقدیم: شیخ احمد الصوفی (ابو نزار الشامی)طرابلس شام – ولایه لبنانمسجد ابو القاسم، 21 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 28 دسامبر 2018م
(ترجمه)
به تاریخ ۱۹ فبروری ۲۰۱۹م، عمران خان سخنان محتاطانهای را از طریق یک پیام ویدیویی ازپیش ضبطشدهای نشر کرد، آنهم در زمان افزایش تنشها بین هند و پاکستان که از حملۀ ۱۴ فبروری "پولواما" آغاز شدهاست؛ حملهایکه یک جوان شجاع از کشمیر اشغالی ۴۰ تن از نیروهای اشغالگر هند را به جهنم فرستاد. این حملۀ شجاعانه، شکنندهگی وقیحانۀ استعمار هند را بر سر مردم ملکی با تجهیزات کم، ولی با انگیزۀ بسیار نمایان کرد. همچنان، از زمان شهادت فرماندۀ جوان برهان وانی در جولای ۲۰۱۶م، این تازهترین اقدام مبارزهطلبی یک جوان از کشمیر اشغالی در مقابل تروریزم هندی است. این اقدام مبارزهطلبانۀ جوانان کشمیر است؛ جوانانیکه هنوز مردههایشان را زیر پرچم پاکستان دفن میکنند و جسورانه فریاد میزنند که "کشمیر متعلق به پاکستان خواهد بود". ولی عمران خان بهجای اینکه از فرصت به زانو درآمدن ارتش هند استفاده کند و ابتکار عمل را بهدست گیرد، سخنان بزدلانه و پوزشطلبانهای را گفتهاست که جایگاه مودی را در انتخابات پیشرو در هند قویتر خواهد کرد.
عمران بهجای محکوم کردن هفت دهه تروریزم هند، با اعلام اینکه "ما خواهان پایان تروریزم در منطقه هستیم" از این مقاومت مشروع انتقاد میکند. عمران خان بهجای اعلام آشکار تجهیز مسلمانان کشمیر اشغالی، با اظهار اینکه "این مسئله فقط با گفتگو حل خواهد شد" آنان را از طریق مذاکرات سازشگرانه، به بهانۀ استقلال خیالی، در مقابل یک دولت تروریست محکوم کرد. عمران خان بهجای آماده کردن ارتش پاکستان برای حمایت همهجانبه از مسلمانان رنجدیدۀ کشمیر، راه مزدوران امریکایی خائن پیش از خود را، یعنی خودداری از افزایش حالت منطقوی جنگ با هند، طی میکند.
ای شیران ارتش پاکستان! حملۀ پولواما چیزی جز ندایی بهمنظور جنگ دوباره از طرف جوانان شجاع کشمیر اشغالی به شما برای آزادیشان نبود. شما شیرانی هستید که از مواجهه با بزدلان جنگل مانع شدهاید. شما مانع شدهاید، درحالیکه هر ضربۀتان قدرت برتر امت مسلمه را برای تمام ملل جهان ثابت خواهد کرد. عمران خان، همانند پیشینیانش مشرف، زرداری و نواز، یک خط سرخ برای خود ترسیم کردهاست که نمیگذارد حتی یک قدم جلوتر برود. بس اند حکام بیجرئتیکه احساسات مسلمانان را، برای بالا بردن جاهطلبی حیلهگرانۀ دشمنانشان، به بازی میگیرند. خیانت را از ریشه برکنید و برای تأسیس فوری خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم نصرت بدهید؛ اینگونه شما برای آزادسازی سرزمینهای مسلمانان رها خواهید شد و دعای مؤمنان و رضایت الله سبحانه وتعالی را بدست خواهید آورد. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾
[توبه: ۱۲۳]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! با کافرانیکه به شما نزدیکتر اند پیکار کنید(و دشمن دورتر، شما را از نزدیک غافل نکند)، آنها باید در شما شدت و خشونت(و قدرت) احساس کنند و بدانید الله(سبحانه وتعالی) با پرهیزگاران است.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایه پاکستان
(ترجمه)
به تاریخ 14 فبروری 2019م در شهر سوچی نشستی برگزار گردید که اردوغان را با پوتین رییس جمهور روسیه و روحانی رییس جمهور ایران در گرد یک میز جمع کرد. این نشست آیندۀ سیاسی کردها را در سوریه از طریق حزب اتحادیه دموکراتیک و فرایند سیاسی، که این کشورها بعداً در ادلب و سوریه به آن متعهد خواهند شد، تحت پوشش قرار میدهد. بیانیۀ مشترک و بیانات مشایعت این حکام در واقع خطوط سرخ امریکا را محافظت میکند. علاوه بر پشتیبانی و تأکید بر تصمیم "استقرار حکومت اسد در سوریه" طوریکه در قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل تصریح شد، امریکا، روسیه و ایران از حزب اتحاد دموکراتیک به منظور اینکه در آینده در مورد سوریه حرف بزند، حمایت کردند. در حالیکه بیانیۀ این نشست از ارائۀ چراغ سبز به تقاضای ترکیه برای یک منطقۀ امن، خودداری کرد. اما در مورد ادلب همه به یک نظر به توافق رسیدند که این شهر از وجود آنچه که آن را تروریزم مینامند، پاکسازی شود. از اردوغان خواسته شد تا صبر بیشتری داشته باشد؛ زیرا امریکا تا اینکه یک راهحل سیاسی را به دست نیاورد، برای عملیات در ادلب علاقهمند نیست. علاوه بر این، ترکیه نقش قوی را در حفاظت از پایگاه روسیه در حمیمیم علیه هيئت تحرير الشام به عهده گرفت.
اردوغان از تصمیمیکه ماهها عملیات نظامی را در شرق فرات مجاز دانست، بدون اینکه قادر به انجام یک قدم صحیح در این مسیر شود، میگذرد. در عوض، عملیات سپر فرات و شاخۀ زیتون به راحتی برای کسب منافع امریکا به راه انداخته شد تا در میان جناحها درز ایجاد نموده و بر انقلاب سوریه تحت حفاظت هوایی امریکا و روسیه و تضمین عساکر زمینی ایرانی، ضربه وارد کنند. اردوغان به محض نزدیک شدن به منبج "به عملیات نظامیاش" توقف داده و در نقش فرستادن نظامیان زمینی بسنده کرد. در نهایت ترکیه به نسیم بادهای ملایم واشنگتن اندوهگین سرخم نمود و بر خطوط سرخ امریکا نسبت به خطوط سرخ خودش متعهد باقی ماند. در سال ۲۰۱۱م اردوغان در مورد اسد که به مردم وعدۀ اصلاحات داده بود، صحبت نموده گفت: «مردم سوریه بالای اسد اعتماد نمیکنند و من همچنین بالای اسد اعتماد نخواهم کرد.» در تاریخ ۲۷ دسمبر ۲۰۱۷م اردوغان چنین گفت: «دولت تروریستی، نسیم بادهای تروریستی را میوزاند.» اما در ۲۴ جنوری ۲۰۱۹م، با یادآوری از روسیه، اردوغان توافق به ادامۀ ملاقات با اسد نموده گفت: « توافقنامه آدانا باید روی میز گذاشته شود.» در نشست اخیر سوچی، واضحاً نشان داد که او هیچ سیاست متفاوتی را با سیاستیکه در آشپزخانه امریکا مبنی بر مرز با سوریه حدود ۹۰۰ کیلومتری تهیه شده، ندارد. وی با آنکه هیچ گونه پالیسی خاصی در زمینه ندارد، چنین گفت: «ما تحت توافقنامۀ آدانا برای آیندۀ کشورمان طرح میسازیم.»
اردوغانیکه یک زمان حکومت سوریه را یک رژیم ظالم جنایتکار خطاب کرده بود، اکنون زیر یک چتر برای ایجاد روابط سیاسی با سوریه کار میکند. او از اسد حرف میزند، کسی را که دیروز تروریست خطاب میکرد؛ طوریکه بخاطر "انتقال رهبری او تلاش میکرد؛ دیروز از موضع مردم سوریه صحبت نمود و نسبت به آن خوشبین بود؛ اما امروز آنان را از استاده شدن در مقابل ظلم اسد منع میکند. اردوغان دیروز در مورد مهاجرین سوریه به عنوان طرح "پذیرش و حمایت مهاجرین" صحبت میکرد؛ اما اکنون سخنانش به برگشت مهاجرین تبدیل شده است. او دیروز در مورد عملیات نظامی در طی چند روز صحبت میکرد؛ ولی اکنون تلاش میکند که از روسیه و امریکا و حتی از رژیم سوریه بخاطر عملیات نظامی اجازه بگیرد. پس فرق میان دیروز و امروز او در چیست، آیا دیروز صدق بود و امروز کذب و یا برعکس؟!
قدرتهای استعماری کفری و نیروهای متحد محلی باهم بخاطر سرنگونی انقلاب سوریه متحد شدند، که سوریه در طول این هشت سال در حال سوختن است و ثانیاً هدفشان از بین بردن مقاومت مردم، فریب رهبران جناحها به بهانۀ مذاکره در گرد یک میز و احیای مجدد رژیم جنایتکار و تسلیم شدن تمام سوریه به این رژیم، تحت شعار حفاظت از "اتحاد سرزمین سوریه" میباشد. شبکههای عنکبوتی سیاسی، که برای ضربۀ مرگبار به انقلاب سوریه بافته شده بود، اکنون تقریباً در حال از بین رفتن است و نیز میز به میز در حال فرار هستند. این گروها هیچ گونه اعتنائی بر تخریب شهرها و نه هم بر میلیونها انسانیکه کشته، زخمی، مفقود و بیپناه میشوند، ندارند. در واقع، آنها بخاطر رضایت امریکا و روسیه تلاش میکنند و بدانید که تمام ظالمان از غضب الله سبحانهوتعالی و قهر امت اسلامی در امان نخواهند ماند.
﴿وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ﴾
[ابراهیم: ۴۲]
ترجمه: (ای پيامبر!) گمان مبر كه الله(سبحانهوتعالی) از كارهائیكه ستمگران میكنند، بیخبر است(نه، بلكه مجازات) آنان را به روزی حوالت میكند كه چشمها در آن(از خوف و هراس چيزهائیكه میبيند) باز میماند.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه
(ترجمه)
پرسش:
چرا خلیفه حفتر، که مزدور امریکا در لیبیا است، نیروهایش را در جنوب وسیع لیبیا متفرق نموده و تمام تلاش خویش را بالای غرب لیبیا، که وابسته به اروپاست متمرکز نمیکند تا به اینترتیب تمام خاک این سرزمین را به نفع خود یک طرفه کند؛ زیرا نفوذ واقعی و وزنۀ اصلی در شمال، به شمول شمال غرب و شمال شرق است و نه در جنوب؟ یا اینکه حفتر از حمله به جنوب، اهداف دیگری را دنبال میکند؟
پاسخ:
برای روشن شدن موضوع به بررسی امور زیر میپردازیم:
اول) حفتر، مزدور امریکا، با تسلطاش بالای شهر بنغازی در حقیقت بالای سراسر شرق لیبیا تسلط پیدا نمود و با یک طرفه نمودن کشمکش در شهر درنه در نیمۀ سال 2018م به نفع خودش، تسلط خویش را بالای شرق لیبیا کاملاً استحکام بخشید. پس از آنکه جنگها به منطقۀ کمربند نفتی کشانیده شد، کشمکشها در لیبیا میان مزدوران امریکا به رهبری حفتر و مزدوران اروپا به رهبری سراج در طرابلس شدت بیشتری گرفت. حفتر با گسترانیدن تسلط خویش بالای کمربند نفتی، پلۀ نظامیاش را نسبت به حکومت سراج سنگینتر نمود. اما امکانات نظامی را که حفتر از سیسی، مزدور دیگر امریکا در مصر به دست میآورد، در حدی نیست که به او امکان دهد تا غرب لیبیا را به صورت کامل به تصرف خود در آورد؛ زیرا در غرب به علاوۀ نزدیکی آن با الجزائر، که وابسته به اروپائیان است، مستقیماً با دولتهای ارپائی طرف است. ترس حفتر از الجزائر و مداخلۀ آن پوشیده نیست، بلکه به صراحت از آن یاد نمود: «طاهر سیاله وزیر خارجۀ لیبیا روز دوشنبه در سخنانی از اظهارات خلیفه حفتر اظهار بیاطلاعی نموده و آن را غیرمسئولانه خواند. حفتر هشدار داده بود که دامنۀ جنگ لیبیا را در ظرف چند لحظه به داخل خاک الجزائر میکشاند. حفتر قبلاً اعلان نموده بود که الجزائر از اوضاع امنیتی لیبیا سوءاستفاده میکند و اینکه شماری از سربازان الجزائری با عبور از مرز، وارد خاک لیبیا شده اند». (منبع: فرانس 24، 10 سپتمبر 2018م)
دوم) اینکه مصر به رهبری سیسی و به دستور امریکا از حفتر حمایت نموده و این حمایت به او قدرت داده تا شرق لیبیا و منطقۀ کمر بند نفتی را زیر تسلط خود در آورد؛ یک طرف واقعیت موجود در لیبیا است و واقعیت دیگر اینست که حکومت سراج به دلیل نزدیکی جغرافیائی با آن، از حکومت وی حمایت میکنند و همچنین اروپا در پس این حکومت قرار دارد. این دو واقعیت به مثابۀ ترازویی است که هر دو پلۀ آن تقریباً با هم مساوی است؛ هرچند پلۀ نظامی حفتر به دلیل حمایت بزرگ امریکا از وی سنگینتر است؛ زیرا امریکا در پی آنست تا موقف حفتر را با اقدامات نظامی استحکام بخشیده و وی را غالب کند؛ سپس دروازۀ مذاکرات را بگشاید. اما پلۀ سیاسی، هنوز هم به نفع حکومت سراج سنگینی میکند؛ زیرا نفوذ اروپا، تسلط وی بالای طرابلس پایتخت و سنگینی کدرهای سیاسی وابسته به اروپا را ضمانت نموده. به همین دلیل است که حفتر نمیتواند به جانب پایتخت پیشروی نماید و نه هم میتواند وارد مذاکرات جدی با حکومت سراج شود. در نتیجه هردو طرف با سنگینیِ که دارند، سر جای خود باقی مانده اند و دو جانب مساوی به نظر میرسند. این دو تنگناه باعث شده هردو طرفِ کشمکش در لیبیا در وضعیت جمود به سر ببرند و هیچ طرفی نتواند اوضاع را به نفع خود یک طرفه نماید.
بنابر این، کشانیدن دامنۀ جنگها به جنوب لیبیا برای حفتر نوعی خروج از این تنگناهها تلقی میگردد تا بتواند از طریق آن دامنۀ تسلط نظامیخویش را گسترش داده و به اینترتیب راهحل با تأثیرگذاری قویتر امریکا نسبت به اروپا مطرح گردد که چنین هم شد؛ چنانچه «سخنگوی اردوی ملی لیبیا اعلان نمود که نیروهای خلیفه حفتر روز چهار شنبه عملیات گسترۀ نظامی را در جنوب این کشور به هدف "پاکسازی آن" از گروههای مسلح، به شمول افراد گروه افراطی داعش و جریانهای جنایتکار راهاندازی نمودند.» (منبع: فرانس 24. 17 جنوری 2019م) پس امریکا سعی دارد، به بهانۀ جنگ با "تروریستان و گروههای جنایتکار"، مزدورش حفتر را به جانب جنوب لیبیا جهت داده و به اهداف زیاد داخلی و منطقهای دست یابد که منجر به استحکام نفوذ امریکا و از همپاشی نفوذ دولتهای اروپائی خواهد شد.
سوم) با دقت بیشتر در خواهیم یافت که حملۀ حفتر به جنوب لیبیا، دو هدف را در قضیۀ بحران داخلی لیبیا برای وی و نفوذ امریکا به ارمغان آورد و در عین حال، دو هدف دیگر را برای امریکا علیه اروپا و نفوذ آن در افریقا محقق نمود. جزئیات این ادعا قرار ذیل است:
1. دو هدف مربوط به کشمکشها در داخل لیبیا از این قرار است:
الف) تسلط بالای مناطق بیشتر؛ زیرا اگر حفتر بتواند تسلط نظامیاش را بالای مناطق وسیع جنوب لیبیا پهن کند، این مسئله باعث خواهد شد که او در مذاکرات نیز پلۀ سنگینتری داشته باشد؛ زیرا به علاوۀ اهمیت نظامیداخلی، که با تسلط بالای شهرهایی مانند شهر "سبها" و سایر شهرهای جنوب به دست میآورد، این امر به او، به صفت کسیکه بیشترین بخشهای خاک لیبیا را در اختیار دارد، "رنگ قانونی" بیشتری نیز میدهد. این واقعیت بالای راهحلهای سیاسی نیز تأثیرگذار خواهد بود؛ هر چند نزدیک شدن وی به مرزهای الجزائر برای وی خطرناک است؛ اما ممکن است وی سعی کند، اینک که الجزائر سرگرم انتخابات ریاست جمهوری است، نفوذش را در جنوب استحکام بخشد.
ب) تسلط یافتن بر اقتصاد لیبیا؛ طوریکه حفتر پس از چند بار تعقیب و گریزگ، سرانجام توانست تسلطاش را در نیمۀ سال 2018م بالای کمربند نفتی مستحکم نماید و عائدات آن را به جای طرابلس به بخش سازمان ملی نفت در بنغازی منتقل کند. به اینترتیب، حکومت سراج از یک طرف از نفت منطقۀ کمربند نفتی محروم گردید و از طرف دیگر حفتر خود را برای صدور آن به نفع خود آماده میشود تا رفته رفته جنگ به بنادر نفت کشانیده شد؛ یعنی به هدف منع نمودن حفتر از صدور نفت. چنانچه افراد مسلح حضران بالای دو بندر سدره و رأس لانوف تسلط یافتند و حکومت سراج در طرابلس "حضران" را آمر قانونی حراست از پایگاههای نفتی میشمرد؛ اما این وضعیت برای حکومت سراج پایدار نماند. «سپس زدوخوردهای شدیدی با نیروهای اردوی لیبیا صورت گرفت و بعد از آن و مشخصاً به تاریخ 21 جون سال جاری بود که رهبری سراسری نیروهای مسلح لیبیا اعلان نمود که منطقۀ رأس لانوف و سدره را به صورت کامل به تصرف خود در آورده.» (منبع: اسپوتنیک روسیه 7 جولای 2018م)
پس حفتر کمربند نفتی را، به شمول بنادر صادراتی به تصرف خود در آورد و از همان تاریخ تا کنون حکومت وفاق ملی به ریاست سراج پیوسته تا کنون تلاش دارد دولتهای وارد کنندۀ نفت را از وارد نمودن نفت منطقۀ کمربند نفتی، که در تصرف نیروهای حفتر قرار دارد، منع نماید. به همین دلیل است که میزان انرژی صادراتی لیبیا به گونۀ چشمگیری کاهش یافته و حکومت سراج شروع به صادر نمودن نفت استخراج شده از صحرای مرزوق نموده، مخصوصاً نفتیکه ازچاه "شراره" به مقدار 300 هزار بشکه در روز استخراج میگردد و چاه "فیل" به مقدار 125 هزار بشکه در روز. با انتقال یافتن جنگهاییکه زیاد داغ نیست به جنوب و با تسلط یافتن نیروهای حفتر بالای پایگاه نفتی "شراره"، که در نزدیکی شهر سبها موقعیت دارد، «سخنگوی نیروهای شرق لیبیا در تویترش چنین گفت: نیروهای مسلح توانسته پایگاه شراره را به صورت کامل و بدون هیچگونه درگیری به تصرف خود در آورد و درحال حاضر همراه با ادارۀ این پایگاه سرگرم تأمین امنیت آن میباشد.» (منبع: روز هفتم 11 فبروری 2019م) این به معنی تقویت یافتن نفوذ اقتصادی حفتر است.
این پایگاه بزرگ نفتی، که میتواند تا 400 هزار بشکه در روز تولید داشته باشد و مال یکی از شرکتهای هسپانیایی است، محل کشمکش بزرگی میان حفتر، مزدور امریکا و مزدوران اروپا در طرابلس است. اینک با این تغییریکه پیش آمده، یعنی با تسلط حفتر بالای این پایگاه، که به او فرصت میدهد به سادهگی بالای سایر پایگاههای نفتی پس از آن تا آخرین نقطۀ جنوب، مخصوصاً پایگاه "فیل" تسلط پیدا کند، با این تغییر، حکومت سراج شریان اقتصادی خود را از دست داده و تنها به چتر بینالمللی متکی است که اروپا از آن برای منع صدور نفت توسط حفتر و وادار نمودن وی به صدور نفت از طریق سازمانهای نفتی طرابلس استفاده میکند. اما با وجود همه، واقعیت این است که حفتر بالای منابع نفتی تسلط دارد و مسئلۀ صدور نفت از طریق بنادر و خطوط نفتی را که بالای آن تسلط ندارد، به مذاکرات واگذار میشود تا بتواند اهداف مالی خویش را از آن طریق براورده کند و پولهای فراوانی را وارد شریان نیروهای نظامیخود نماید.
2. اما دو هدفیکه علیه اروپا و نفوذ آن در افریقا دارد، از این قرار است:
الف) سیل مهاجرت از افریقا را به اروپا به عنوان یک دردسر برای اروپا نگهمیدارد. این هدفی است که امریکا از آن علیه اروپا استفاده میکند و نمیگذارد اروپا به بهانۀ متوقف نمودن سیل مهاجرت از افریقا به اروپا، اقدام به ساختن پایگاههای نظامینماید. تسلط حفتر مزدور امریکا بالای زیرساختهای نظامی در عمق خاک لیبیا، که اکثر آن میدانهای هوایی نظامی است، دولتهای اروپائی را از استفاده از آن؛ چه به هدف گسترش نفوذ خویش و چه به اهداف منطقهای در افریقا، منع میکند؛ زیرا دولتهای اروپائی قصد دارند به بهانۀ ممانعت از مهاجرت افریقائیان به اروپا، برای خود جای پایی در این زیرساختهای نظامیپیدا کنند؛ چیزیکه امریکا و مزدور آن حفتر با آن مخالفت دارد.
«خلیفه حفتر، جنرال باز نشستۀ لیبیا هشدار داد که طرفهای بینالمللی سعی دارند در برخی مناطق جنوب لیبیا برای خود زیرساختهای نظامیبسازند. حفتر گفت: در عین حالیکه رهبری کل اصرار دارد روابط گرم و مشارکتهای استراتیژیک و متوازن با تمام طرفهای بینالمللی داشته باشد، معلوماتی به ما میرسد که نشان میدهد شماری از طرفهای بینالمللی تمایل دارند در جنوب خاک لیبیا برای خود زیرساختهای حضور نظامیبسازند. برخی منابع اطلاعاتی لیبیا گفته اند که دیروز پنج شنبه یک هیئت امنیتی و نظامی ایتالیایی از شهر "غات" در آخرین نقطۀ جنوب غربی لیبیا دیدار نموده و قصد دارند با تمویل اروپا نقطۀ ارتکاز نظامی و مدنی ایتالیائی در آن بسازند تا با استفاده از آن تحرکات برای مهاجرتهای غیرقانونی را محدود نمایند.» (منبع: الجزیره نت 29 جون 2018م)
اینک با تسلط حفتر به مناطق مهمی در جنوب، اروپائیها از تمرکز در جنوب و ساخت پایگاههای نظامی در آن محروم میشوند. «اتاق عملیات نیروهای هوایی وابسته به رهبری کل اردوی لیبیا با انتشار اعلامیهای هشدار داد که هیچ طیارهای اجازه ندارد بدون موافقت آن از میدانهای هوایی جنوب پرواز و یا در آن نشست نماید و تأکید نمود، در صورتیکه هرگونه پروازی بدون موافقت رهبری اردوی لیبیا در منطقۀ جنوب مشاهده شود، وادار به نشست خواهد شد.» (منبع: روز هفتم 8 فبروری 2019م) به اینترتیب، امریکا و با تحریک نمودن حفتر به سمت جنوب، تحرکات اروپائیان را در جنوب مقید و محدود نمود و بحران مهاجرت افریقائیان را به مثابۀ دردسری آزار دهنده برای اروپا نگهداشت.
ب) زمینهسازی علیه نفوذ اروپا در منطقه صحرا؛ طوریکه اهداف حملۀ حفتر در جنوب لیبیا به اهداف فوق الذکر خلاصه نمیشود؛ بلکه امریکا در حال طراحی یا حتی فعالیت مستقیم برای براوردن هدف منطقهای است و آن هدف؛ مختل نمودن نفوذ فرانسه در منطقۀ صحرا میباشد. ضعف حکومت مرکزی در طرابلس باعث شده در جنوب لیبیا نوعی خلاع قدرت به میان آید و این خلاع قدرت باعث شده جنوب تبدیل به محیط مناسبی برای فعالیت مسلحانۀ گروههای مخالف افریقائی شود. گروههای مخالف چاد، نایجر و سودان در این منطقه رشد کرده و بزرگ شدند؛ بلکه حتی تبدیل به عنصر مهم و تأثیرگذاری در معادلات داخلی لیبیا شده اند که نمیشود آن را دست کم گرفت؛ چنانچه «روزنامۀ "وحدت" چاد که به زبان فرانسوی منتشر میشود، نوشت که در حال حاضر حدود 11 هزار تن از افراد مخالف حکومت چاد در جنوب لیبیا منتشر میباشند.» (منبع: بوابه الوسط 4 اپرل 2018م)
امریکا مداخلههایش را به بهانۀ "تروریزم" توجیه نموده و به مزدورانش اشاره میکند که برای مهار نمودن آنان وارد عمل شده و به اینترتیب امریکا علناً در لیبیا مداخله میکند. «یکی از مسئولین لیبیا در اظهاراتی گفت: نیروهای امریکا و لیبیا حملات هوایی مشترکی را در اطراف شهر اوباری بالای موقعیتی انجام دادند که در آن شماری از طرفداران گروه القاعده متمرکز میباشند.» (منبع: یورو نیوز عربی 14 جنوری 2019م) حفتر نیز عیناً از همین بهانۀ "تروریزمی" استفاده میکند که امریکا "برای پاکسازی منطقه از وجود گروههای مسلحتروریستی" سر میدهد.
گروههای نظامیِ، که در جنوب لیبیا دارای وزن میباشند، جریانهای چادی استند. «اردوی ملی لیبیا به رهبری خلیفه حفتر در ماه جنوری گذشته عملیات نظامیی را در جنوب غربی این کشور بالای گروههایی مسلحی راهاندازی نمود که بیشتر آنان وابسته به مخالفان چاد میباشند.» (منبع: آر تی 12 فبوری 2019م) "اردوی ملی لیبیا" که حفتر از آن را نامگذاری نموده، در بیانیۀ خشمناکی چنین اعلان نمود: «جنگندههای سلاح هوایی عربی لیبیا سه تجمع ملیشههای چاد و همپیمانان آن را در جنوب کشور عزیز مان در هم کوبیدند.» (منبع: عربیه نت 8 فبروری 2019م)
ج) بنابر این، کاملاً روشن است که هدف از حملۀ حفتر به جنوب لیبیا این است که گروههای مذکور را به گونۀ منسجم از جنوب لیبیا فراری دهد، یعنی آنان را به بیرون از لیبیا سوق دهد تا مسئولیت دیگری را در چاد به پیش ببرند و آن اینکه نفوذ فرانسه را در آنجا به چالش بکشند و این چیزی است که فوراً و بدون تأخیر اتفاق افتاد؛ چنانچه: «جان ایف لودریان وزیر خارجۀ فرانسه روز سه شنبه در اظهاراتی گفت که نیروهای فرانسه یک قافله از افراد متمرد و جنگجو را برای جلوگیری از انقلاب علیه ادریس دیبی رئیس جمهور هدف قرار داده است. چند فروند طیارۀ جنگی فرانسه به درخواست دیبی یک قافلۀ تا دندان مسلح از متمردین را که هدفۀ گذشته از لیبیا وارد خاک چاد میشدند، هدف قرار داد. لودریان خطاب به اعضای پارلمان چنین گفت: یک گروه از متمردین که از جنوب لیبیا آمده بودند، قصد داشتند با زور وارد نجامینا شده و بالای آن تسلط پیدا کنند. رئیس جمهور کتباً از ما خواست تا برای جلوگیری از وقوع انقلاب و حمایت از کشورش مداخله نماییم.» (منبع: رویترز 12 فبروری 2019م) از آن جاییکه خطری را که حفتر، مزدور امریکا به جانب چاد سوق میدهد، واقعی و محسوس است، فرانسه نیروهای زیادی را برای دفاع از ادریس دیبی، مزدور خویش در پایتخت چاد منتشر نموده: «فرانسه 4500 سرباز را در چهارچوب عملیاتی موسوم به "نیروی برخان برای مبارزه باترورزم" در شهر نجامینا پایتخت چاد منتشر نموده.» (منبع: رویترز 12 فبروری 2019م)
د) از موارد فوق چنین بر میآید که اگرچه امریکا در بحران لیبیا دست بالا ندارد و مزدورش، حفتر توان یک طرفه نمودن اوضاع در غرب لیبیا را به نفع خود ندارد؛ زیرا اروپا از حکومت سراج پشتیبانی میکند. اما اینک امریکا تصمیم گرفته نفوذ فرانسه را در چاد مختل نماید. ممکن است پیشرویهای مخالفین ادریس دیبی در داخل خاک چاد، که از جنوب لیبیا آمده اند، مقدمهای به حوادث بزرگتر از آن باشد؛ یعنی ممکن است جنگهای سختی در چاد بالاگیرد و شاید دامنۀ آن تا نایجر نیز کشانیده شود و در آنجا نفوذ فرانسه و تسلط شرکتهای فرانسوی را بالای معادن، مخصوص معادن یورانیوم آن منطقه، مختل نماید.
چهارم) خلاصه اینکه ممکن است حفتر با کمکهای زیاد نظامی، که امریکا و به ویژه از طریق مصر برایش فراهم میکند، ممکن است بتواند لیبیا را به دو بخش تقسیم کند. بخش شرقی را به صورت کامل در اختیار گرفته و کمربند نفتی را، که شاهرگ اقتصاد لیبیا به شمار میرود نیز به تصرف خود در آورده و در بخش غربی نیز تا حدودی رخنه نموده و اینک به جانب جنوب روی آورده تا تسلط نظامی و اقتصادیاش را در آن گسترش دهد.
از آن جاییکه امریکا به دلیل ترسیکه از الجزائر و پشتیبانی بزرگ اروپا از حکومت سراج در غرب دارد، حفتر را برای براوردن اهداف دیگری به جانب غرب لیبیا سوق میدهد و آن عبارت از اذیت نمودن دولتهای اروپائی در مسئلۀ مهاجرت و هجوم به نفوذ فرانسه در دولتهای همجوار لیبیا از یک زاویۀ دیگریکه در آغاز از چاد شروع نموده، میباشد.
این است ابعاد حملۀ حفتر به جنوب لیبیا و از آن چنین بر میآید که دولتهای کفر سعی دارند برای تحقق منافع و نفوذ خویش در این سرزمین فساد را منتشر نمایند. تأسفآور این است که برای تحقق این اهداف خبیثانه، کسانی از مسلمانان به جان یک دیگر افتاده اند و هیچ توجهی به حرمت خون برادران خویش و هدر دادن سرمایههای نفتی سرزمینهای خویش نمیکنند.
باید دانست که هیچ راهی برای جلوگیری از این مزدوران خودفروخته و دولتهای کفرییکه در پس آنان قرار دارند، وجود نداد و هرگز نمیتوان شری را که آنان در سرزمینهای اسلام منتشر مینمایند، متوقف نمود؛ مگر اینکه مسلمانان با جدیت کامل و بدون هیچگونه سستی به پا خیزند و شریعت الله سبحانه وتعالی را با اعلان برپایی خلافت خویش برپا دارند؛ خلافتیکه اوضاع جهان را به حالت اصلی و واقعی آن بر خواهد گرداند و آرمانهای دولتهای کفر را در سرزمینهای اسلامی به کابوسهای وحشتناک تبدیل خواهد نمود.
﴿إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغاً لِقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾
[انبیاء: 106]
ترجمه: در این، ابلاغ روشنی است برای جمعیّت عبادتکنندگان!
15 جمادی الآخر 1440هـ.ق
20 فبروری 2019م
(ترجمه)
از حمید بن عبد الرحمن روایت است گفت: از معاویه در حالیکه سخنرانی میکرد، شنیدم که میگفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود:
«مَنْ يُرِدِ اللَّهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ»
(رواه بخاری، باب من یرد الله به خیراً یفقهه فی الدین)
ترجمه: برای کسیکه الله متعال ارادۀ خیر نماید، او را در دین فقاهت و دانایی نصیب میگرداند.
توضیح حدیث
فقاهت در دین از امور بزرگیست که اسلام عزیز به تحصیل و آموزش آن دعوت و تشویق نموده است؛ زیرا در تحصیل خیر بزرگ نهفته است. بدون شک، این دین نظامی برای زندگی است و در تمام جوانبش مثل نظام اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی و تعلیمی؛ بلکه تمام جوانب زندگی انسان را معالجه مینماید؟ همچنان این دین را راهحل تمام مشاکل-در هر زمان و مکان با احکام صادر شده و افکار تبنی شده از آن- قرار داده است.
ای مسلمانان! زمانیکه امت به دین خود پابند بود و احکام و قوانینش را درست میدانست، مقام و تقوایش بیشتر میگردید؛ همچنان علو و سیادتشان بیشتر میشد. این چیزیست که در تاریخ طولانی مسلمانان مشاهده گردیده است؛ این همان تاریخی بود که اسلام به صورت کاملش در آن تمثیل میشد و حتی کسانیکه از رعیتش هم نبودند(ذمیها) در زندگی با سعادت و آرامش بسر میبردند. زمانیکه زندگی امت از این دین فاصله گرفت و غرب کافر برایش احکام وضع نمود و افکارش را برای شان تعریف نمود، دستورات و اعلامیههای خود را برایشان ترسیم و آراسته گردانید و حکام مسلمانان را تعیین نمود؛ پس در چنین حالتی، امت مثل مردهای به حال زنده(نیم جان) بسر میبرد؛ زندگی را تنها خوردن و نوشیدن میدانند و چنان زندگی میکنند که زندگیشان بدون روح و روحانیت(بدون ارتباط با شریعت) میباشد. مصداق این قول الله سبحانه وتعالی:
﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا﴾
[طه: 124]
ترجمه: کسیکه از ذکر من(قران) رو گرداند، برای او زندگی مشقتباری خواهد بود.
ای مسلمانان! وقت آن رسیده که برای اعادۀ حکم بما انزل الله و عزت این امت سعی و تلاش نمائیم تا خلافت راشده بر منهاج نبوت را بار دوم تأسیس و اقامه نمائیم؛ خلافتیکه مرزهای مصنوعی ترسیم شده از سوی کفار را بشکند، در سرزمینهای اسلامی احکام اسلام را تطبیق کند، جوانان مسلمان تحت رهبری آن در مقابل کفار جهاد نمایند...
یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت، که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید بگردان و از امت مصایب و بلاها را دور نما! یا الله زمین را به نور و جه کریمت منور گردان. اللهم آمین آمین.
نشست "219"
سخنرانی عمر البشیر رئیس جمهور سودان
مهمان برنامه: استاد اسماعیل عمیر (ابو البراء)
مجری برنامه: استاد هیثم الناصر (ابو عمر)
حزب التحریر – ولایه اردنجمعه، 24 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 01 مارچ 2019م