یکشنبه, ۱۳ ربیع الثانی ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۱۰/۰۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

درس شیخ احمد الصوفی (ابو نزار الشامی) برگزار شده در مسجد الشهداء واقع در شهرک مریاطه
حزب التحریر – ولایه لبنان
شنبه، 15 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 22 دسامبر 2019م

ادامه مطلب...

امضای سند باطل نماینده‌گی از اسلام و مسلمانان نمی‌کند شیخ ازهر تنها از نفس خویش و آنانی‌که در عقب‌اش اغفال شدند، نماینده‌گی می‌کند!

  • نشر شده در مصر

(ترجمه)

روزنامۀ الیوم‌السابع به روز دوشنبه تاریخ ۴ فبروری ۲۰۱۹م، در خصوص امضای سند یا وثیقه‌ای تحت عنوان "برادری انسانی" میان شیخ ازهر و پاپ واتیکان" گزاراشی را منتشر نمود که این وثیقه حسب ادعای آنان یکی از مهم‌ترین سند را در طول تاریخ روابط میان ازهر و واتیکان تشکیل می‌دهد و یکی از مهم‌ترین سند دوستی میان اسلام و عیسویت در طول تاریخ به شمار می‌رود‌. سند مذکور دیدگاه مانند چگونه باید روابط میان پیروان ادیان و اصول مشترک میان‌شان برقرار باشد و ادیان در جهان امروزی چه نقشی را بازی کنند، دربر دارد. هم‌چنین، متن کامل این سند، که هر بند آن در مخالفت، مغایرت و هجوم بر احکام شرعی قرار دارد، در حقیقت سندی‌ست که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد. یک سندی‌که حداقل به عنوان اصول سیکولری معرفی می‌شود و با خود آزادانه مفاهیم تفسیری را حمل می‌کند؛ بناءً به راحتی می‌تواند با هر قطرۀ زهری‌که حمل می‌کند، افراد عام جامعه را گمراه و آلۀ دست خود قرار دهد. ‏سندی‌که بدون شک نخست از دهلیز استخبارات بین‌المللی عبور نمود و هدف آن ایجاد یک دین جدید غیر از اسلام است؛ در حالی‌که ما اسلام را می‌شناسیم که از سوی الله سبحانه‌و‌تعالی بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل گردیده و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم پیام آن را برای ما رسانده و ما با دل و جان به آن ایمان آورده‌ایم.
درست است که دین اسلام ایمان به خالق را بالای مان ملزم قرار داده؛ مگر نه بر اساس قوانین بین‌الملی که غرب آن را تعیین و بر مردم تحمیل می‌دارد؛ بلکه بر اساس احکام اسلام و در روشنی عدالت اسلام. چنان‌چه ربعی بن عامر با فهمی‌که از اسلام داشت، در مقابل پادشاه خراسان، رستم، قرار داشت و به سوالات او پاسخ می‌داد. هنگامی‌که رستم از او پرسید چرا این‌جا آمدی؟ این عرب ساده با عقیدۀ راسخش، چنین پاسخ ارائه نمود:
«إنما ابتعثنا الله لنخرج من شاء من عباده من عبادة العباد إلى عبادة رب العباد ومن ضيق الدنيا إلى سعة الدنيا والآخرة ومن جور الأديان إلى عدل الإسلام»
ترجمه: الله (سبحانه‌و‌تعالی) ما را فرستاده تا بنده‌گان را از قید عبادت بنده به عبادت الله رب العالمین، از تنگی دنیا به فراخنای این دنیا و آخرت و از ظلم و جور ادیان به عدالت اسلام، آزاد کنیم.
ای شیخ ازهر! هیچ عدالتی به‌‌جز از اسلام و تحت قوانین‌اش در جهان وجود ندارد؛ بلکه بی‌عدالتی مطلق برای تمام بشریت در اصل تطبیق نظام کپیتلزم غرب کافر است، که در حقیقت توسط پاپ واتیکان حمایت می‌شود.
سپس هنگامی‌که امضای سند از سوی احزاب طرفین به امضاء رسید؛ چنین اظهار نمودند: «ما، مسلمان و عیسویان، مؤمنان بر الله سبحانه‌و‌تعالی هستیم.» ای شیخ ازهر! این چگونه خدایی است که ایمان تو با ایمان پاپ واتیکان مساوی است؟! این سند همراه با امضاء کننده‌گانش، نویسنده و شاهدانش همه و همه فاسد هستند، ایمان ما هرگز با ایمان کسی‌که بر الله سبحانه‌و‌تعالی نسبت پسر و زن را داده، یکی نیست و نخواهد بود!
ای شیخ ازهر! علت اصلی تمام بحران و جنگ‌ها در دنیا نظام کپیتلزم است، که تو در آخرین نفس‌های زنده‌گیت از آن دفاع می‌کنی و حال تو بخشی از این نظام شدی و مهرۀ سودمند جنگ این نظام علیه اسلام، مردمانش و دعوتگرانی‌که آن را حمل می‌کنند، شدی. همین کپیتلزم، ثروت مردم مصر را به دهه‌ها به غارت برده و هر آن‌کسی‌که تلاش برای رهایی از شر یوغ امریکا کرده یا زندانی شده و یا مورد سوءقصد و قتل قرار گرفته است. همین کپیتلزم، مردم شام را به قتل رساند؛ زیرا آنان تمام راه‌حل‌هایی‌که هژمونی غرب را تأمین و باعث غارت ثروت سرزمین‌شان می‌شوند، رد کردند. همین کپیتلزم بخاطر نفت، میلیون‌ها انسان را در عراق به شهادت رساند. وحشی‌گری در خون این‌ کپیتلزم وجود دارد که عامل بدبختی بشریت و حتی پرنده‌گان و درختان شده است...
این همان شعارهایی بشر دوستانه‌ای است که فرانسه به مردم الجزایر می‌فرستاد؛ حقیقت شعار‌ها اینست که نفرت بی‌سابقه‌ای آنان از اسلام و مردم مسلمان بود. سران مجاهدین مسلمان الجزایر تااکنون در موزیم فرانسه مومیایی شده نگهداری می‌شوند و قبلاً ‏کفار همین کار را در الأزهر انجام دادند و خون علمای الأزهر شاهد آن‌ ماجرای زشت است؛ آیا این بشریت است؟!
طوری‌که در خصوص چهار آزادیی‌که این سند در موردش نقل کرده و صراحتاً نوشته که آزادی حق مسلم هر انسان باورمند است و به آن تفکر کند، آن را آشکار کند و بر آن عمل کند. این‌ آزادی‌ها در قلب عقیدۀ سیکولریزم و ایدیولوژی کپیتلیزم قرار دارد که چهار آزادی را به رسمیت می‌شناسند: آزادی عقیده، آزادی شخصی، آزادی بیان و آزادی مالکیت. تمام آن‌ها آزادی‌های اند که اسلام آن را تأیید نمی‌کند و هرگز در کل آن‌ها را قبول ندارد. این حقیقتی‌ست که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾
[بقره: ۲۵۶]
ترجمه: اجبار و اکراهی در(قبول) دین نیست!

پذیرش اسلام به وسیلۀ زور شناخته نشده است؛ با این‌حال برای کسانی‌که به اسلام مشرف می‌شوند تا دوباره ترک اسلام کنند، اجازه نیست. ما در اسلام آزادی شخصی نداریم؛ اما همه اعمال بنده‌گان در درجۀ نخست از طریق حکومت و سیاست اسلامی، توسط احکام اسلام محدود می‌شوند. هیچ آزادیی بیان وجود ندارد؛ زیرا نظرات ما در چارچوب شریعت سیر می‌کند و از آن بیرون نمی‌آیند:

﴿مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾
[ق: ۱۸]
‏ترجمه: ‏‏انسان هيچ سخنی را بر زبان نمی‌راند؛ مگر اين‌كه فرشته‌ای، مراقب و آماده(برای دريافت و نگارش) آن سخن است.‏

ما مالک جایداد نمی‌شویم؛ به‌جز بر اساس شریعت و هر فرد بخاطر پولش در محاسبۀ الله سبحانه‌و‌تعالی قرار می‌گیرد، که آن را از کجا بدست آورده و چگونه به مصرف رسانده است. آزادی‌های غرب هیچ مربوط ما نمی‌شود؛ نه سندشان و نه اسناد متعددی‌که باعث شد، غلامان‌شان آن را امضاء کنند. آنچه که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرامش تعیین کرده، هرگز توسط آن‌ کسانی‌که دنیا و آخرت‌شان را به بهای اندک برای این دنیا فروختند، تغییر نخواهد کرد.
ای اهل کنعان! این سند کاملاً بر خلاف شعایر صحیح دین شما است؛ بناءً آن را رد کنید و بدانید که دین شما یک دین روحانی کشیشی نیست و دینی نیست که امضاء کننده‌ای آن از جانب الله سبحانه وتعالی آمده باشد؛ مگر ما علماء، فقهاء و محدثینی داریم که تمام‌شان از نسل بشر اند؛ حقوق فردی دارند و همواره در خطا و عصیان قرار دارند؛ آنان معصوم نیستند و شعایر و حقایق احکام اسلام توسط آنان تعیین نمی‌شود؛ بلکه احکام اسلام از شواهد آن در قران‌کریم و سنت شناخته می‌شود ‏و الله سبحانه‌و‌تعالی بر ادای مکلفیت، تطبیق شریعت و تبلیغ در راه اسلام بر ما خطاب نموده و این خطاب بر کل امت مسلمه واجب گردانیده شده و هیچ تمایزی میان عرب و غیرغرب و نه هم سفید و سیاه وجود دارد. به هرحال، نمایندۀ شما بخاطر اجرای اسلام بالای شما کسی‌ست که شما با آن عهد و بیعت می‌کنید تا خلیفه مقرر شود، که در حاکمیت‌اش اسلام را بالای شما در چهارچوب دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت جاری کند و زود است که ان‌شاءالله وعدۀ الله سبحانه‌و‌تعالی تحقق یابد:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[انفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله(سبحانه‌و‌تعالی) و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد و بدانید الله(سبحانه‌و‌تعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همۀ شما(در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه مصر

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

تقدیم: انجنیر اسامه ثوینی دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه کویتپنج شنبه، 15 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 20 فبروری 2019م

ادامه مطلب...

تحلیل سیاسی هفته‌وار دکتور عثمان بخاش (ابو عبیده) رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریرشنبه، 18 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 23 فبروری 2019م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

آيت (92) سوره مبارکۀ آل عمران "لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ"تقدیم: شیخ محترم یوسف مخازره (ابو الهمام)
بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)سه شنبه، 18 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 25 دسامبر 2019م

ادامه مطلب...

سخنان دکتور مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – سرزمین مبارک (فلسطین)جمعه، 17 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 22 فبروری 2019م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل سیاسی هفته وار مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه)بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)چهارشنبه، 15 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 20 فبروری 2019م

ادامه مطلب...

ولایه پاکستان: راه‌اندازی کمپاین خلافت برای پاکستان به مناسبت یادبود سالروز سقوط خلافت

(ترجمه)

حزب التحریر-ولایه پاکستان به منظور ایجاد فهم نیاز تغییر نظام؛ نه چهره‌های آن، در سایت‌های رسانه‌های روابط جمعی خود کمپاین رسانه‌ای را تحت عنوان "خلافت برای پاکستان"، که شش هفته جریان خواهد داشت، به راه انداخته است. این کمپاین فعالیت‌های خود را به روز یک‌شنبه سوم مارچ 2019م با راه‌اندازی طوفان تویتری‌، که از ساعت 7 شب الی 8 شب برگزار خواهد شد، به پایان می‌رساند.
قابل ذکر است که سوم مارچ 1924م، سالگرد سقوط دولت خلافت است و با سقوط آن، امت اسلامی سپر و حامی خود را از دست دادند. از الله سبحانه وتعالی استدعا داریم که با اعطای نصرت و قدرت‌مندی بر ما منت گذارد و ما را در راه‌اندازی کمپاین توفیق دهد و نیز این‌که برای ما امکان ببخشد که دینش را به زودی-به اذن الله سبجانه وتعالی- تحت سایۀ دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، برپا داریم.

03 جمادی الثانی 1440هـ.ق
08 فبروری 2019م

ادامه مطلب...

به چین یادآوری می‌کنم که روزگاری به دولت خلافت دست کمک دراز کرده و به آن پناه برده بودید

(ترجمه)

خبر:
به نقل از خبرگزاری رویترز، آگاهی‌نامه‌ای حساب رسمی شهر در صفحه انترنتی وی‌تشات، که از صفحات مشهور نامه‌نگاری چین محسوب می‌گردد، اعلان کرد که رهبران حزب کمونیستی در ارومچی کدرهای خود را در تصمیمی مبنی بر جنگ شدید و قاطع در برابر غذاهای حلال سوق داده است. ارومچی، که پایتخت اقلیم شینگیانگ چین محسوب گردیده و مسلمانان اویغور در آن زندگی می‌کنند، میزبانی کمپاینی را در برابر تولیدات حلال-با این توجیه که این کمپاین جلوگیری از دین اسلام، نجات دادن زندگی سیکولری و جلوگیری از تغذیۀ افراط‌گرایی را به اساس تعریف رهبران حزب حاکم است- به عهده دارد.
تبصره:
دولت چین این وحشی‌گری و شنکجه‌ها را ترک نمی‌کند؛ مگر آن‌که آن را در برابر مسلمانان انجام ‌دهد و این آخرین کمپاین در برابر غذاهای حلال نبوده که طی آن تلاش می‌گردد تا هرآن‌چه که با اسلام ارتباط دارد، از بین برده شود؛ چنانچه در گذشته نیز مسلمانان از احوال‌پرسی اسلامی(السلام علیکم و رحمت الله وبرکاته) منع گردیده بودند. این واضح است که در فکر رهبران حزب کمونیستی چین، مسئلۀ شینکیانگ، که اطلاق ترکستان شرقی بالای آن می‌گردد، بیشتر از تبت، از اولویت سیاسی برخوردار است.
قضیۀ گوشت حلال علاوه بر اهمیت آن، به عنوان قضیۀ درجه دوم به شمار می‌رود؛ درحالی‌که چیزهای بی‌شماری‌ست که دولت چین بطور مرتب برای تحقیر مسلمانان اویغور و دور ساختن آنان از هرآنچه که مربوط دین‌شان می‌گردد، از آن استفاده می‌کند؛ حتی این دولت به مجرد دانستن این‌که این مسلمانان به زبان رسمی صحبت نمی‌کنند و زبان آنان چینایی رکیک است، دستگیرشان می‌کند. روی همین ملحوظ، قبلاً مقامات دولت چین کمپاینی را زیر نام "نزدیکی ادیان" به راه انداخته بودند که در آن مسلمانان ترکستان شرقی به زندگی بی‌خدایی و ملحدگری چینائی‌ها با روش مهمانی و میزبانی در خانه‌های‌ خودشان مجبور می‌شدند.
گزارش‌ها به کرات می‌رساند که حکومت چین در این اقلیم به تعداد صدها تن را گرفتار نموده و آمار افرادی‌که شکنجه شده اند، از مرز میلیون می‌گذرد. چین زندانیان را بخاطر ترس و وحشت و نیز از بین بردن هویت‌شان، امر به انجام کارهای ناپسند می‌کنند که بر اساس آن دوستی‌شان را به حزب کمونیستی چین و دولت اظهار نمایند. هدف از این نظامی‌گری‌ها "اعادۀ سیاسی" است که علیه این مسلمانان شدیدترین انواع عذاب جسمی و روانی را روا داشته و آنان را مورد بازپرسی‌های روزمره قرار می‌دهند. هم‌چنان، اکثریت مسلمانان را به شکل تنهایی در سلول انفرادی نگهداشته و به حفظ و تکرار شعارهای وطنی چینایی و شعارات حزب کمونیستی مجبور می‌سازند. این یک بخش کوچک از انواع عذاب و وحشی‌گری‌ست که علیه مسلمانان در چین صورت می‌گیرد و هیچ‌‌کسی به نصرت‌شان نشتافته و هیچ یک از نظام‌ها در سرزمین‌های اسلامی پروای آنان را نداشته و نه هم پروای عذابی‌ را که آنان می‌کشند، دارند؛ بلکه با نظام چین روابط دیپلوماسی و تجارتی بر قرار کرده‌اند و می‌کنند.
فکر نکنم، دولت چین و حزب کمونیست آن، تاریخ مسلمانانی را فراموش کرده باشند که آنان را مورد ستم قرارداده‌اند. چنانچه فکر نمی‌کنم آن‌ها ابو جعفر منصور را-که در سال 756هـ.ق، چینائی‌ها بخاطر خاموش ساختن شورش‌هایی‌که از سوی"آن لوشان"، انقلاب کنندۀ چینائی که علیه حکومت دست به انقلاب و شورش زد و رد پای دو شهر چین را که عبارت اند از "لیو یانگ و تشانگان" را گرفته و امپراتور "هسوان تسانگ" را به فرار مجبور ساخت، خواستار مداخلۀ سپاه خلافت بخاطر مساعدت به آن‌ها شده بودند، فراموش کرده باشد؛ خلیفه‌ای که آنان را کمک نمود و آرامش را به سرزمین‌شان برگرداند.
چنانچه فکر نکنم دولت چین عباسی‌هایی را فراموش کرده باشد که چینایی‌ها آنان را در کتب تاریخ خود صاحبان شمشیرهای سیاه در جنگ "طلاس" نامیده اند؛ جنگی‌که رهبر ارتش‌شان "کاوسن تش" بود و مسلمانان در آن جنگ پیروز شد و هزاران تن از آنان را به قتل رساندند.
چیزی‌که بر آن متعهد هستیم، اینست که نه به چین و نه به کدام دولتی دیگری از جهان که این‌گونه مسلمانان را شکنجه نموده، ذلیل ساخته و به قتل می‌رسانند، مهلت خواهیم داد. اگر مسلمانان دارای دولت و یا رهبری می‌بودند که از آنان حمایت می‌نمود، دشمنان‌شان وسوسه‌های شیاطین خود را فراموش می‌نمودند؛ در غیر آن، این روزها دست به دست می‌شوند و وعدۀ الله متعال بدون هیچ تردیدی آمدنی‌است. در آن روز مسلمانان دوباره به حالت اول‌شان برخواهند گشت و دولت خلافت عزت و کرامت‌شان را برگردانده، از خون‌های‌شان دفاع نموده و امت اسلامی را چنانچه در گذشته بود، بر سایر ملت‌ها برتری خواهد داد و این کار بر الله مقتدر و توانا دشوار نیست.

نویسنده: رولا ابراهیم-سرزمین شام
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

(ترجمه)

در سفر طولانیِ‌که "پامپیو" وزیر خارجۀ امریکا در روزهای گذشته در خاورمیانه داشت و دولت‌های زیادی را در این سفر دیدار کرد، تلاش کرد تا پایه‌های فتنه را در بین سرزمین‌های اسلامی ذرع نماید. پامپیو به بهانۀ دشمن مشترک ایران و افراط‌گرائی اسلامی خواهان ایجاد ائتلاف عربی مشترک برضد دشمن مشترک گردید؛ دشمنی‌که به گمان خودش کشورهای همسایه، مخصوصاً سعودی و خلیج را تهدید می‌نماید. چنانچه پامپیو بر مبنای همین سیاست خواستار حل و فصل مسایل منطقوی از جمله حل و فصل قضیۀ یمن، لبنان، سوریه و فلسطین گردید. پس امریکا به فتنه‌هایی‌که قبلاً در سرزمین‌های اسلامی ایجاد کرده بود، اکتفا نکرده و اکنون در پی ایجاد تفرقه و فتنه‌انگیزی بیشتر است و این چیزی است که از بیانات پامپیو وزیرخارجۀ امریکا در قاهره و دیدارش از حکام دولت‌های منطقه ظاهر گردید.
"پامپیو" در سخنرانی‌ که به تاریخ 10جنوری 2019م در پوهنتون قاهره داشت، گفت: «ما تا حد زیادی خطر اسلام افراط‌گرا و و حشی را کاهش دادیم؛ اسلامی‌که انحراف فاسد را از ایمان در بر داشته و تلاش دارد تا دیگر ادیان و حکومت‌ها را از بین ببرد.» پامپیو گفت: «بگذارید واضح‌تر صحبت کنم؛ امریکا تا وقتی‌که "تروریزم" را از بین نبرد، هرگز از جنگ عقب‌نشینی نمی‌کند. ما به شکل خستگی ناپذیر برای شکست داعش، القاعده و دیگر جهادی‌هایی‌که امنیت من و شما را تهدید می‌کند، کار و تلاش می‌کنیم و هم‌پیمانان و شرکای منطقوی ما نیز با ما در امر مبارزه بر ضد تروریزم همکار هستند؛ چنانچه فرانسه، انگلیس در عملیات سوریه با ما همکار بوده و تلاش‌های ما را بر ضد تروریزم در تمام جهان حمایت نمودند. ما از تفاهم‌نامۀ مشترک بین هم‌پیمانان و شرکای خود در مورد جلوگیری برنامه‌های نظام ایران حمایت می‌کنیم.»
پامپیو افزود: «شکی نیست که مصر، عمان، کویت و اردن نقش اساسی را برای خنثی نمودن تلاش‌های ایران به هدف فرار از تحریم‌های جهانی بازی نمودند و اکنون کار تنها برای جلوگیری اعمال و اقدامات ایران در خاورمیانه خلاصه نشده؛ بلکه تمام دوستان امریکا و شرکای این کشور از کوریای جنوبی تا لهستان به کنار ما استاده و تلاش می‌کنند تا از ویران‌‌گری‌های ایران و افراط‌گرائی اسلامی در جهان جلوگیری نمائیم.» او هم‌چنان افزود: «ادارۀ ترامپ تلاش می‌کند تا یک ائتلاف استراتیژی در خاورمیانه ایجاد نماید تا این ائتلاف در برابر تهدیدات خطرناک در این منطقه کار کرده و همکاری‌های اقتصادی و انرژی را تقویت بیشتری بخشد. ایالات متحدۀ امریکا حق اسرائیل را برای دفاع از خودش برضد ماجراجوهای دشمنانۀ نظام ایران حمایت نموده و ما به زودی خواهیم دید که اسرائیل به قدرت نظامی برای انجام این کار دست خواهد یافت. ایالات متحدۀ امریکا برای حفظ روابط دوجانبۀ قوی در جریان روزهای آینده کار می‌کند. من گفتگوهای عمیقی را با رهبری بحرین، امارات، قطر، سعودی، پادشاهی عمان و کویت خواهیم داشت. به زودی از اهداف مشترک مان صحبت خواهیم نمود؛ چنانچه در اردن و عراق در همین هفته صحبت‌هایی را انجام دادم و امروزه با سیسی و شکری رئیس جمهور و وزیرخارجۀ مصر انجام صحبت می‌نمایم.»
این موارد، عمده‌ترین مسائلی بود که پامپیو اظهار نظر کرد؛ اما حقیقت اینست که این سخنرانی پامپیو تخم فتنه و تفرقه را در سرزمین‌های اسلامی می‌کارد و فتنه‌های جدیدی را به هدف رام کردن بیشتر اجیرانش(حکام سرزمین‌های اسلامی) ایجاد می کند تا این اجیران برنامه‌های استعماری‌اش را بیشتر انجام داده و خدمت یهود را بیشتر کنند.
ما می‌خواهیم بعضی واقعیت‌های سیاسی و دروغ‌بافی‌هایی را که امریکا در قبال سرزمین‌های اسلامی به بهانۀ ایران و افراط‌گرائی اسلامی در غرب و جهان اسلام انجام می‌دهد، درنگی داشته باشیم تا از دریافت نتیجۀ این واقعیت‌ها بدانیم که همۀ این دروغ‌بافی‌های سیاسی امریکا بهانۀ سیاسی و پوشۀ فریبکارانه‌ای است که در پشت آن ضربه زدن به حرکات سیاسی اسلامی و ایجاد سیاست مورد نظر و خواست امریکا را پنهان می‌سازد.
1. شکی نیست که مسئلۀ ایران دورغی‌ست که امریکا آن را خلق کرده و هرگاه خواسته باشد، برای رسیدن به اهداف‌اش از آن استفاده می‌کند. ایران دشمن غرب و یهود نیست. ایران از زمان انقلاب‌اش تاکنون در خدمت امریکا و اجرای برنامه‌های استعماری امریکا قرار داشته و کلان‌ترین شاهد آن نقش اساسی است که ایران در اشغال امریکا، افغانستان و عراق بازی کرد و در سال 1990م عراق را محاصره نمود. این چیزی بود که محمد علی ابطحی معاون اسبق ایران به تاریخ 15جنوری2004م به صراحت گفت: «اگر حمایت و پشتیبانی ایران نمی‌بود، هرگز امریکا قادر نبود که افغانستان و عراق را به این آسانی اشغال نماید.»
همکاری ایران تنها در اشغال افغانستان با امریکا نبوده؛ بلکه نقش ایران هنوز با کمک با امریکا در افغانستان ادامه دارد؛ چنانچه ایران به تاریخ 18 اکتوبر2010م در کنفرانس گروه روابط بین‌المللی در مورد افغانستان و هم‌چنان در کنفرانس تاشکن در سال 2018م با امریکا شرکت نمود تا راه‌حلی برای مشکلات افغانستان مطابق به خواست امریکا پیدا کنند.
در روزنامۀ زندگی به تاریخ 1جنوری 2019م از قول بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجۀ ایران در کنفرانس مطبوعاتی که تلویزیون ایران آن را نشر نمود، نقل شده است: «هیئتی از گروه طالبان در تهران گفتگوی‌هایی را با عباس عراقچی معاون وزیرخارجۀ ایران انجام داد.» قاسمی گفت: «هدف عمده از گفتگوی‌ها ایجاد زمینه و فرصت‌های مناسبی برای مذاکرات بین گروه‌ها و حکومت افغانستان به خاطر رسیدن به صلح است.» این موضوع را بهرام قاسمی بعد از پلان‌ ترامپ مبنی بر اخراج نیروهای امریکائی از سوریه و افغانستان مطرح نمود.
2. شکی نیست که ایران غرب را در جنگ علیه اسلام کمک می‌کند. این چیزی‌ست که رئیس جمهور ایران در کنفرانسی‌که به تاریخ 8 دسمبر 2018م تحت نام مبارزه علیه تروریزم در تهران برگزار گردیده بود، به صراحت ابراز نمود. وی گفت: «یکی از ضرورت‌های اساسی، خشکانیدن ریشۀ تندروانۀ تروریزم در منطقه است.» وی هم‌چنان افزود: «ما تصمیم داریم تا دست به دست‌ هم داده و در برابر دشمن مشترک بجنگیم و بر آن فائق آئیم.» این مسئله‌ای‌ست که "میخائیل بوگدائوف" وزیر خارجۀ روسیه به تاریخ 30جون 2018م ذکر کرده و گفته است: «شکی نیست که تعدادی از نمایندگان ایران در سوریه تلاش‌شان بر این است که در برابر تروریزم بجنگد.» هم‌چنان ایران نقش خود را با حمایت نیروهای عراقی در برابر داعش ابراز نموده است؛ چنانچه معاون محمد هوری دریساوی به تاریخ 27دسمبر 2016م در عکس‌العمل به اظهارات عادل الجبیر وزیرخارجۀ سعودی گفت: «حمایتی‌که ایران از از نیروهای مردمی شیعۀ عراق نموده، منحصر به سلاح و ابزار جنگی و مشاورینی‌ست که در پیشرفت جنگ مشوره می‌دهند. بناءً ایران عراق را در جنگ بر ضد تروریزم مساعدت نموده؛ اما رهبری نیروی جنگی صد در صد به دست خود عراقی‌هاست.»
3. مسئلۀ ایجاد ائتلاف در منطقه، موضوعی است که امریکا در زمان حکومت اوباما در ابتداء و آغاز انقلاب بهار عربی مخصوصاً در انقلاب سوریه با در نظر گرفتن نقش ترکیه خواسته بود. هدف از ایجاد این ائتلاف ایجاد و نظارت بر راه‌حل سیاسی و نظامی در مسئلۀ سوریه و لیبیا می‌باشد که امروزه امریکا برای آن هدف تلاش بیشتری می‌نماید، مخصوصاً از زمانی‌که ترامپ در پی اخراج نیروهای امریکائی از سوریه، افغانستان و عراق شده است؛ زیرا امریکا با اخراج این نیروها از منطقه نیاز به بدیلی دارد که کار را مطابق خواست خودش پیش ببرد. این مسئله‌ای است که "مایکل فلین" مشاور امنیت ملی امریکا در زمان ترامپ در کتابش تحت عنوان "میدان جنگ و چگونگی فایق آمدن ما در جنگ جهانی بر ضد اسلام رادیکال و هم‌پیمانانش" در سال 2016م گفته بود.
"مایکل فلین" در این کتاب نوشته است: «امریکا به تنهائی خود بدون هم‌پیمانانش در خاورمیانه هرگز نمی‌تواند ایران را جلوگیری نماید. بناءً لازم است تا ناتویی ایجاد گردد که دولت‌های خلیج، مصر و اردن به آن بپیوندد و امریکا در این ائتلاف سهم داشته باشد؛ زیرا امریکا در کارهای استخباراتی و جمع‌آوری معلومات و برنامه‌های مهم پیشرفته، عملیات ویژه و حملات موشکی و به کاربردن نیروی هوائی دست بالایی دارد.
4. مسئلۀ گروه داعش را که پامپیو ذکر کرده است، جز یک پرده‌ای‌که امریکا جنگ بر ضد اسلام سیاسی‌ را که عامل برپائی دولت واقعی اسلامی است، در پشت آن پنهان نگهدارد، چیزی دیگری نیست؛ لذا امریکا همیشه تلاش کرده و می‌کند تا هر گروه و دولتی‌که از سیاست غرب و نفوذ آن در سرزمین‌های اسلامی بیرون می‌شود، در برابر آن بجنگد و این یکی از اهداف خبیثی‌ست که امریکا در آینده نیز به آن متسمک شده و ایران را بهانه و وسیلۀ این جنگ می‌داند. این چیزی‌ست که "مایکل فلین" جنرال امریکائی در ارتش امریکا و مشاور امنیت ملی سابق این کشور در سال 2014م نیز گفته بود: «اسلام‌گراها تنها مردمان ساده‌لوح و بربرها نیستند؛ بلکه آن‌ها کسانی اند که با ایدیولوژی و دید خودشان می‌خواهند که بر جهان حاکمیت پیداکنند. این مسلمانان کاپی از کتاب "کفاحی" است که "ادولیف هیتلر" آن را نوشته بود و از جمله اساسات تعلیمات نازی به حساب می آید.» این جنرال امریکائی مسلمانان امریکائی را متهم به ایجاد یک دولت اسلامی در امریکا نموده و گفته است: «این یک تصادف به حساب نمی‌آید که اسلام‌گراهای امریکا به صورت ایدیولوژیک سخت در تلاش اند تا برای شریعت َشان جایگاه قانونی در امریکا پیدا کرده و هرنوع انتقاد را بر اسلام ممنوع سازند. بناءً این مسایل عمل‌کردهایی است که به خاطر ایجاد یک دولت اسلامی صورت می‌گیرد.»
این جنرال امریکائی در کتابش تحت عنوان "میدان جنگ در سال 2016م" که خواستار تشکیل ناتوی عربی گردیده گفته است: «شکی نیست که سه تهدید وجود دارد و لازم است که ناتوی عربی در برابر آن بجنگد: اولین تهدید اسلام رادیکال مسلح است و دومین تهدید حرکات و نیروهای منطقوی دارای برنامۀ جهان شمول مخصوصاً ایران است؛ ایرانی‌که گروه‌های نظامی را در سوریه، لبنان، عراق و یمن حمایت می‌کند و تهدید سوم نگهداری سلاح هسته‌ای می‌باشد(اشارۀ آن به توافق‌نامۀ ایران در سازمان ملل بوده است). این جنرال امریکائی گفته است که برنامۀ هسته‌ای تهران امنیت ملی امریکا را تهدید می‌کند.
5. مسئلۀ دولت یهود از نظر امریکا مسئلۀ مهمی است که باید دولت‌های منطقه را آماده سازد تا از این رژیم حمایت کنند؛ اما ذکر مسئلۀ تروریزم و مسئلۀ ایران مقدماتی برای ایجاد ناتوی عربی در برابر دشمن مشترک دولت‌های عربی و دولت یهود است که همانا اسلام سیاسی می‌باشد تا دولت یهود بتواند عملیات منظم و هدف‌مندی را برای جنگ اسلام سیاسی در حال و آینده انجام دهد.
این سیاست گمراه کننده‌ای‌ است که امریکا به نماینده‌گی غرب در سرزمین‌های اسلامی آن را به پیش می‌برد و اگر خیانت‌های حکام بی‌غیرت مسلمانان نباشد، امریکا هرگز نمی‌تواند این سیاست‌های خبیث را بازی کند.
در اخیر قابل یادآوری است: استعمار از طریق مزدورانش تلاش کرده تا ریشۀ خود را قوی‌تر سازد که در این تصمیم‌اش ناکام شده و خوشبختانه امت مسلمه امروزه با تلاش‌های خستگی ناپذیرش در پی ایجاد خلافت اسلامی برای بار دوم است و شکی نیست که زوال استعمار سیاسی به صورت کلی از گردن مسلمانان و سرزمین‌های اسلامی ان‌شاءالله نزدیک است:

﴿قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ﴾
[النحل: 26]
ترجمه: كسانی پيش از ايشان بوده اند كه از اين نوع توطئه‌ها را داشته اند و نيرنگ‌ها كرده اند؛ ولی الله به سراغ شالوده(زندگی) آنان رفته است و آن را از اساس ويران كرده است و سقف(خانه‌ها) از بالای سرشان بر سرشان فرو ريخته است و عذاب(دنيا) از جائی بر سرشان تاخته است كه انتظارش را نداشته اند.
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: حمد طبیب

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه