نقش زنان در تأسیس دوباره خلافت اسلامی
- نشر شده در بخش ها متفرقه
هر صاحب بصیرتی که امروز به ماحول حیات خویش نگاهی گذرا اندازد، به وضوح خواهد دید که بشر به سوی حالت نگران کننده ی بی سابقه سَیر دارد. طوری که از هر ناحیه به ناچاری و تنگدستی مواجه بوده و با گذشت هر ساعت و هر روز، این بدبختی و گمراهی عمیق تر شده و همه انسان ها را با خود درین ورطه انتقال می دهد. این حالت در تمام کشورهای جهان قابل مشاهده بوده و ملموس ترین مورد برای اثبات این ادعا همانا خیزش های مردمی سراسر جهان بوده که با درنظرداشت عوامل مختلف؛ هیچ کشوری حین نوشتن این مقاله آرام و راحت نبوده، بلکه با نوعی انقلاب مردمی روبروست. از بحران اقتصادی گرفته تا بهار عربی، تصرف وال ستریت و بالاخره شامل سایر بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها می شود.
امت اسلامی نیز به عنوان بخشی از بشریت امروزی ازین نوع مشکلات به دور نمانده حتی در حالت خراب تر و نامساعدتری نسبت به سایر انسان ها زندگی دارد. زیرا گرچه مشکلات و نابسامانی ها در عصر کنونی به یک پدیده طبیعی مبدل گشته است ولی مسلمانان از آن جائی که خود صاحب نظام نبوده و نظام های خلاف عقیده و ارزش های اساسی آنان بالای شان تطبیق می شود، بیش تر از همه آسیب پذیر گشته اند. همین امر سبب شده تا امت در انحطاطی فرو رود که در تمام ابعاد زندگی چه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و یا اجتماعی مستقل نبوده و به غرب نیازمند گردد و موقفی را که شایسته ی این امت است و از طرف خالق عطا گردیده، نداشته باشد.
بنأً برای مسلمانان فرض است تا خود را از انحطاط رهانیده و دوباره به اصل خود برگردند تا بدین ترتیب نه تنها سعادت دارین را به دست آرند بلکه همه ی انسانیت را از گودال بدبختی ها نجات دهند. و این ممکن نیست مگر توسط راه و طریقی که اسلام به عنوان ایدیولوژی و عقیده طرح کرده است که آن کار برای تأسیس دوباره دولت اسلامی است که اسلام را در تمام عرصه های زندگی بشریت به شیوه انقلابی تطبیق و به جهان حمل می کند. و حکم آن بدون اختلاف و اندک ترین تردید و شک از اهم ترین فرایض و واجبات محسوب می شود. و چون طبیعتاً جامعه اسلامی متشکل از مردان و زنان است و زنان نقش برازنده ی خویش را در طول تاریخ اسلام ادأ کرده اند، فرضیت این حکم متوجه زنان نیز بوده وهست. همان طوری که زنان در گذشته از خانه و پرورش فرزندان گرفته تا میدان اجتماع، سیاست، اقتصاد و حتی جنگ با درنظرداشت احکام اسلام به درستی و برجستگی درخشیدند؛ بازهم نقش خود را ادأ و در احیای خلافت و تطبیق نظام الهی کوشا باشند. و در اثر غافل ماندن و یا بی پروائی درمقابل فرایض آن هم مهم ترین فرض که ترک آن از جملۀ گناهان کبیره بوده و در آخرت وعید الهی متوجه ما خواهد شد. پس در مقاله هذا توجه ما برین است که زنان مسلمان افغانستان را از مسوولیت اسلامی و تاریخی شان آگاه سازیم تا به إذن الله سبحانه و تعالی برای نجات خود و امت برای تأسیس دوباره سپر ما یعنی دولت اسلامی فعالیت شان را آغاز و تشدید کنند.
خطاب شارع تنها متوجه مرد نیست:
درحقیقت هر انسان درین کره ی زمین مکلف بوده و از هر انسان پرسیده خواهد شد، درین راستا هیچ بهانۀ قابل قبول نبوده و هر فرد چه مرد و چه زن مسئولیت خود را خودش به دوش می کشد. تطبیق اسلام تنها مسئولیت مردان نبوده بلکه زنان نیز درین رأستا مسئول اند و به خاطر تأسیس خلافت که اسلام را تطبیق می کند طریقه خاص تعیین شده که هدف نهايی آن موفقیت در امتحان زندگی و رضامندی الله سبحانه و تعالی می باشد، که در نتیجه آن درين دنيا اسلام توسط دولت اسلامی (خلافت) تطبیق می گردد و در آخرت سبب نجات از جهنم و ورود به جنت می شود. برای تحقق این هدف، یگانه راه، حمل دعوت بوده که درمورد آن الله سبحانه و تعالی در قرآن چنين فرموده است:
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
[نحل، 125]
"ای پیامبر! مردم را به راه خالقت دعوت کن و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن; زیرا پروردگارت به حال کسانی که از او منحرف و گمراه اند آگاه است و به همین ترتیب به حال راه یافتگان نیز دانا است."
و حمل دعوت چه از سوی افراد، گروه ها و یا دولت باشد، یگانه راه انتشار و پخش اسلام بوده که آن حضرت صلی الله علیه وسلم خود در قدم نخست این طریقه را درپیش گرفتند. و یک بخش اساسی حمل دعوت و مبارزه فکری – سیاسی امر بالمعروف و نهی عن المنکر بوده که قرآن آن را بر همه امت اسلامی بدون تفکیک جنسیت شان فرض قرار داده است. گرچه درین مورد آیات و احادیث بی شمار وجود دارد ولی ما درینجا فقط به یک آیت اکتفا می کنیم. آنجا که الله سبحانه و تعالی در کتابش می فرماید:-
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
[توبه: 71]
"مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند. همدیگر را به كار نیك میخوانند و از كار بد نهی می کنند، و نماز را چنان كه باید میگزارند، و زكات را میپردازند، و از خدا و پیامبرش فرمانبرداری میكنند. ایشان كسانی اند كه خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود میگرداند. (این وعده خداست و خداوند به دروغ وعده نمیدهد و از وفا به آن هم ناتوان نیست. چرا كه) خداوند توانا و حكیم است."
قرآن در هر جائی که از فرضیت تطبیق اسلام، فرضیت دعوت و فرضیت امر بالمعروف و نهی عن المنکر یاد می کند، میان مرد و زن اصلاً فرقی قایل نشده و این نصوص به شکل عام برای هر دو جنس وارد گردیده است. بدین معنی که اگر زنان از رعایت این احکام سر زنند یا تساهل نمایند، همان گونه که در ترک نماز گناه عاید شان می شود، درینجا نیز به عین ترتیب گنهکار خواهند شد.
و یک زن مسلمان درجریان حمل دعوت به سایر زنان می تواند از شیوه ها و اسالیب مختلف استفاده کند. به عنوان مثال، سخنرانی ها، بیانیه های اسلامی و اظهار نظر از طریق نوشتار وغیره تمام این ها مشروط برین که به مفکوره تغیر کامل جامعه ارتباط داشته باشد، کارهای سیاسی اند. هم چنین یک زن می تواند دعوت را به خویشاوندان، دوستان، همسایگان، همکاران و بالاخره تمام امت برساند. زیرا الله سبحانه و تعالی همه ی مسلمانان را مکلف نموده تا فقط از آن چه وی فرستاده پیروی کنند نه از خواهشات شان، آن جا که می فرماید:
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً
[احزاب: 36]
"هیچ مرد و زن مؤمنی را در كاری كه خدا و پیامبرش فیصله كرده باشند (و آن را مقرّر نموده باشند) اختیاری از خود ندارند (و ایشان باید تابع خدا و رسول باشد). هر كس هم از دستور خدا و پیامبرش سرپیچی كند، گرفتار گمراهی كاملاً آشكاری میگردد."
نمونه های از موقف اجتماعی و سیاسی زنان مسلمان-از دیدگاه تاریخ:
تمام زنان مؤمنی که در قرآن وسیرت پیامبر صلی الله علیه وسلم ذکر شده اند بدون هیچ نوع شک وتردید باوجود مشکلات فراوان و تحمل سختی های زیاد در راه حق باز هم ثابت قدم واستوار باقی ماندند. بر همین مبناست که الله سبحانه و تعالی در قرآن آن ها را ستایش کرده است. مثلاً اولین کسی که اسلام را قبول کرد خدیجه الکبری رضی الله عنها یک زن بود و اولین شهید در راه اسلام هم بی بی سمیه رضی الله عنها نیز یک زن بود. به همین شکل زنان در طول تاریخ نقش مهم و فعالی را ایفا نموده اند و آن ها مثال عالی از قوت ایمان یک زن مسلمان برای ما هستند. هم چنان، الله سبحانه و تعالی در قرآن مثال آسیه همسر فرعون را می دهد كه او چنین به خالق خود دعاء می كرد.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
[تحریم: 11]
" و خدا از میان مؤمنان، زن فرعون را مثال داده است که گفت: پروردگارا! برای من در بهشت، نزد خودت خانهای بنا كن، و مرا از فرعون و كارهایش رهائیبخش، و از این مردمان ستمكار نجات بده."
همچنان الله سبحانه و تعالی به مریم مادر عیسی چنین اشاره می کند.
وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ
[تحریم: 12]
" و مریم دختر عمران كه دامن به گناه نیالود و خود را پاك نگاه داشت، و ما از روح متعلّق به خود در آن دمیدیم، و او سخنان پروردگارش و كتاب هایش را تصدیق كرد، و از زمره مطیعان و فرمانبرداران خدا بود."
علاوه برآن، فاطمه دختر خطاب و خواهر عمر رضی الله عنه درحالی که عمر رضی الله عنه هنوز غیر مسلمان بود، اسلام را پذیرفت. از ابن عباس روایت است كه از عمر رضی الله عنه درباره این که چگونه اسلام را پذیرفت پرسیدم؛ وی رضی الله عنه فرمود: سه روز بعد از این كه حمزه اسلام را پذیرفت من نیز به اسلام رو آوردم. بدین ترتیب: زمانی که از خانه خود بیرون رفتم در راه با یك مردی از قبیله مخزوم روبرو شدم، از او پرسیدم كه آیا تو دین محمد را به دین پدرانت ترجیح می دهی؟ در جوابم گفت: كسی که به تو نسبت به من نزدیک تر است قبل از من این كار را انجام داده؛ پرسیدم كه او كیست؟ گفت: خواهرت و شوهر او. با شنیدن این حرف با شتاب به طرف خانه خواهرم رفتم دیدم كه دروازه از داخل قفل بود و از داخل صدا می آمد. وقتی در را باز كرد، داخل رفتم و پرسیدم كه آن چه شنیدم صدای چه بود؟ خواهرم گفت كه صحبت می کردیم. زمانی که به فرقش کوبیدم به خشم آمده گفت كه ما این كار را انجام می دهیم خواه تو خوش باشی یا نه... وقتی که دیدم از سرش خون جاری شد بسیار احساس پشیمانی كردم و برایش گفتم.. آن كتاب مقدس را برایم نشان بده؟ (این واقعه را ابن حجر عسقلانی روایت کرده است). به این ترتیب حضرت فاطمه که در ایمانش ثابت بود باوجود حمله ای برادرش تكانی نخورد.
مثال دیگر از ام حبییبه دختر ابوسفیان است که البته پدرش هنوز به اسلام مشرف نشده بود و از سرسخت ترین دشمن اسلام به شمار می رفت اسلام را پذیرفت و همراه با شوهرش عبدالله ابن جهش به منظور فرار از زجر و شکنجه ای که به خاطر عقیده شان متوجه آن ها بود به حبشه مهاجر شدند. شوهرش در حبشه اسلام را ترک وعیسویت را قبول کرد و کوشش کرد تا ام حبییبه را نیز به قبول دین عیسویت وادار کند اما ام حبییبه باوجود زجرهای که به حیث یک مهاجر تحمل می کرد اسلام را ترک نکرد و همچنان ثابت قدم و استوار باقی ماند.
مثال دیگر؛ حریثه بنت الموامیل خواهر ام عبیس می باشد كه مردم او را به نام ظنیره الرومیه می شناختند. او یك كنیز بود و از جمله كسانی بود كه اسلام را در اوایل پذیرفته بود. وی زجر و عذاب زیادی را به خاطر عقیده ی خود تحمل کرده بود. ابوجهل و حضرت عمر قبل از مسلمان شدن، او را به شدت شكنجه می کردند. او بعد از آن كه اسلام را قبول كرد؛ آن قدر مورد عذاب و شكنجه قرار گرفت كه حتی بینایی خود را از دست داد. همچنان ام کلثوم بنت عقبه بن ابی میت با این وجود که فامیلش به پرستش چندین خدا معتقد بود، اسلام را پذیرفت. او به مدینه هجرت كرد تا طبق قانون اسلام زندگی کند.
در عین راستا، تعداد زیادی زنان به دلیل پذیرفتن اسلام شكنجه و عذاب فراوانی را متقبل شدند که یكی از مشهورترین آن ها (الله سبحانه و تعالی شهادتش را بپذیرد)؛ سمیه– طوری که قبلاً ذکر شد – اولین زن شهید در تاریخ اسلام بود. او مادر عمار بن یاسر و هفتمین كسی بود كه اسلام را قبول نموده بود. قبیله المغیره او را مورد عذاب شدید قرار دادند. مردم به چشم خود دیده اند كه او را در حضور پسر و شوهرش بالای ریگ های سوزان مكه تعذیب می کردند. پیامبر صلی الله علیه وسلم او را که پیر و ضعیف بود با گفتن این کلمات كه «این عذاب را با حوصله مندی تحمل كن زیرا الله سبحانه و تعالی برای تو وعده بهشت داده است» تسلیت می داد. ابوجهل هم از جمله كسانی بود كه او را شكنجه می كرد؛ او خود را به عذاب بیش از حد تسلیم نمود و از بین رفت و اولین شهید در راه اسلام گشت.
مسوولیت ما!؟
شهامت و توانایی که از زنان مذکور یادآوری شد و ستم های که زنان در جهان امروز تحمل می کنند همه وهمه به خاطر دین و عقیدۀ آن ها بوده و اطاعت از الله سبحانه و تعالی مطابق اوامر وی ونفرت از نظام های باطل می باشد. زیرا برای مسلمانان هرگز جائز نیست که باوجود داشتن نظام اسلامی (خلافت) که از جانب الله سبحانه و تعالی نازل شده است تحت نظام های ساخته شده دست بشر زندگی کنند. که آن نظام های باطل بر اساس طغیان و سرکشی درمقابل الله سبحانه و تعالی ایجاد شده و از حل مشاکل انسان عاجز مانده اند. و بزرگ ترین بدبختی زمانی ظهور کرد که بعد از سقوط سوسیالیزم؛ نظام سکولر و استنباط شده از ایدیولوژی کپیتالیزم (مبتنی بر مفکوره جدایی دین از زندگی)، به نام دیموکراسی بالای تمام دنیا حاکم شد. این نظام باطل در کشورهای اسلامی هم تطبیق می شود که درنتیجه آن تمام جامعه در عرصه های گوناگون زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به مشکلات طاقت فرسا مبتلا شده اند. امت اسلامی که در گذشته ابرقدرت جهان بود باوجود ایمان به دین صحیح در انحطاط فرو رفته و در مشاکل و بحران های بی حد و مرز غرق شده اند. این حالت طبیعی است زیرا مسلمانان از تطبیق نظامی که الله سبحانه و تعالی نازل کرده (خلافت) دست کشیدند. الله سبحانه و تعالی در قرآن عظیم الشان می فرماید:
قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى
[طه: 123]
"از بهشت پائین شوید که برخی از شما دشمن بٍرخی دیگری خواهند شد; پس هرگاه هدایت من برای شما آمد هر که از آن پیروی کند گمراه و بدبخت نخواهند شد."
خلافت نوع نظام حکومت داری در اسلام است و یگانه نظامی است که سبب دفاع از دین، خون و مال امت می شود. الله سبحانه و تعالی وحدت سیاسی، عقیدوی، اتفاق و یک بازو بودن مسلمانان را واجب نموده و آن ها را از هر نوع تعصب و تبعیض نژادی، قومی و مذهبی به قاطعیت نهی کرده است. خلافت نظامی است که الله سبحانه و تعالی آن را برای آسایش تمام بشریت نازل نموده است تا تحت سایه آن مسلمانان تمام عرصه های زندگی خویش را به اساس اسلام تنظیم و به تطبیق همه جانبه اسلام بپردازند. طوری که در رأس دولت خلافت اسلامی خلیفه قرار داشته تا امور حکومت را به پیش برده و جانشین آن حضرت صلی الله علیه وسلم در حکومت و سیاست باشد. خلیفه حاکم مشروع امت اسلامی است که تنها دین وی سبحانه و تعالی را تطبیق می نماید؛ چنان چه ابوهریره روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:
إنما الإمام جنه یقاتل من ورائه و یتقی به صحیح مسلم
"هر آئینه امام (خلیفه، رئیس دولت) سپری است که از عقب وی جنگ شده و (در مشاکل و هجوم) به وی پناه برده می شود."
خلافت راه روشنی است که بدون آن مسلمانان راه خود را گم می کنند. خلافت برای مسلمانان رهبری در امور دینی و دنیویست. سقوط خلافت منجر به آغاز بدبختی مسلمانان و پامال شدن ارزش های آنان و پارچه شدن سرزمین های آنان به شصت کشور و تقسیم نمودن ایشان به مرزهای جداگانه، ایجاد نفاق مذهبی، ضیاع صنایع و سرمایۀ شان شده است. امروز کفار اکثریت کشورهای اسلامی را تحت استعمار درآورده وتمام امت را از نعمات و حقوق شان محروم نموده اند. صدها برادر و خواهر مسلمان ما به اشکال مختلف و بی رحمانه به قتل می رسند وبرادران و خواهران مسلمان ما که شب و روز در راه الله سبحانه و تعالی برای تأسیس دوباره خلافت اسلامی زحمت می کشند و یا به جهاد فی سبیل الله پرداخته اند، در زندان های وحشتناک مانند گوانتانامو، بگرام، فالوجه، ابوغریب و... شکنجه می شوند.
پس ای خواهران مسلمان! این دعوت مخلصانه از طرف خواهران حزب التحریر شماست: ما زنان در حزب التحریر شما را متوجه حالتی می سازیم که دولت خلافت در مدینه توسط پیامبر محبوب ما حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم تأسیس شده بود و صدها سال قدرت اول جهان بود، اکنون از میان برداشته شده و در اثر سقوط خلافت؛ امت در انحطاط شدیدی فرو رفته است. با گذشت زمان، مشکلات تشدید یافته و وحدت امت از بین رفته، امور آن ها به دست کفار افتاده است. حاکمان سرزمین های اسلامی بالای امت فشار وارد نموده و هیچ شرمی از بردگی خویش نسبت به غرب ندارند. این حاکمان با همکاری کفار به قصد از بین بردن مسلمانان و اسلام مبارزه می کنند.
درحقیقت یک مسلمان واقعی درمقابل این همه حوادث بی طرف بوده نمی تواند. گذشته از آن، برای یک مسلمان مناسب نیست که مأیوس باشد و یا خود را پنهان نماید، درحالی که او دینی دارد که دارای سیستم خلافت بوده و می تواند تمام مشاکل بشر را حل نماید. بنابرین برای هر مسلمان اعم از مرد وزن لازم است تا به فعالیت جهت تاسیس خلافت قیام کنند. زنان در حزب التحریر میان شما برای تاسیس خلافت به شکل آگاهانه فعال هستند. آن ها این دعوت را برای شما رساندند و شما را دعوت می کنند و از شما می خواهند که این دعوت را کاملاً درک نموده و با خواهران تان در راستای تاسیس خلافت بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم تلاش نمایید تا آیندۀ شما نسبت به امروز بهتر شود و در آخرت نزد الله سبحانه و تعالی کامیاب و موفق گردیده و در جمع صحابیات رضی الله عنهن حشر شوید.
منبع:
برگرفته شده از کتاب «نقش زنان در تأسیس خلافت» تألیف بخش زنان حزب التحریر-ولایه پاکستان، با تلخیص و اضافات لازم
مرتب: عایشه و زینب