دوشنبه, ۲۳ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

راه‌حل امریکا راه‌حل اسلام نیست، ای سفیر!

(ترجمه)

خبر:

شاهزاده ریما بنت بندر آل سعود -سفیر عربستان سعودی در امریکا- گفت که کشورش از تلاش‌های چین برای آغاز گفتگوها بین فلسطینی‌ها و یهودیان حمایت می‌کند و موضع عربستان در قبال روند صلح و پایبندی این کشور به راه‌حل دو دولت، برای تشکیل کشور فلسطین در کنار کیان یهود تأکید دارد. (منبع: الشرق با تصرف)

تبصره:

ای کاش بنت بندر سکوت می‌کرد و حرفی نمی‌زد؛ زیرا گفته‌های او خطرناک است که هر عاقل و آگاه به مسائل سیاسی، آن را می‌داند؛ چون او به عادی‌سازی روابط با یهودیان مبارک‌باد می‌گوید؛ حتی دولتی برای فلسطینی‌ها و دولتی برای یهودیان می‌خواهد و این راه‌حل امریکا برای مسئله فلسطین است. این یک اقرار دیگر است؛ به این معنی که دولت یهودیان را به رسمیت می‌شناسیم و دولتی‌ می‌خواهیم که فلسطینی‌ها را ساکت کند و راه‌حل اسلامی این موضوع را فراموش می‌کند.

نکته در اینجاست که بنت بندر، سفیر عربستان مورد توجه همه مسلمانان است که باید به جای پذیرش یهودیان و راه‌حل دو دولت که به معنای اقرار به غصب فلسطین توسط یهودیان می‌باشد، ارتش‌ها را آماده و فلسطین را آزاد کند.

چرا در حسرت اعمال مردان واقعی نیستی؟! وقتی از جنگ‌هایی‌که مسلمانان با کفار می‌کردند، می‌گذری و چرا یاد از اعمال این مردان شجاع و قهرمان نمی‌کنی؟! یا این‌که بن سلمان جام ذلتی که از آن نوشیده به تو هم داده؟!

پس دولت‌هایی‌که دیروز داستان‌ها و حکایاتی داشتند و نقش‌های اصلی از آنِ آن‌ها بود، امروز نقش‌های اضافی را قبول کردند و از کوچکی‌شان صدای‌شان شنیده نمی‌شود یا نقش آن در حقیقت سکوت است.

نویسنده: سوزان المجرات

17 ذي الحجة 1444هـ.ق. 

چهارشنبه 05 جولای 2023م.

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

ای فرزند آدم به عبادت من بپرداز تا قلبت را از غنی‌مندی پر نمایم

(ترجمه)

از ابی هریرة روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إن الله تعالی یقول: یا إبن آدم تفرغ لعبادتی أملأ صدرک غنی وأسد فقرک وإلا تفعل ملأت یدیک شغلا ولم أسد فقرک» (ترمذی)

ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) می‌فرماید: ای فرزند آدم به عبادت من بپرداز، سینۀ تو را از بی‌نیازی پر میکنم و فقرت را بر طرف مینمایم، و اگر چنین عملی را انجام ندادی، تو را مشغول کار دنیا نموده و فقر را بر سرت می‌آورم.

این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم «إن الله یقول یا إبن آدم تفرغ لعبادتی» به این معنی است که خود را از امور دنیایی برای طاعت من فارغ بساز. منظور از «أملأ صدرک» این است که الله سبحانه وتعالی قلبت را سرشار می‎گرداند. «غنی» به معنای بی‌نیازی قلب می‎باشد. «وأسد فقرک» این مفهوم را افاده می‎کند که خود را از امور دنیایی برای عبادت من فارغ کن تا حاجاتت را برآورده کرده و تو را از مخلوقات بی‌نیاز کنم. «إلا تفعل ملأت یدیک شغلا ولم أسد فقرک» به این معنی است اگر خود را برای عبادت من فارغ نکردی و مشغول به دیگر کارها شدی، فقر را از تو بر طرف نمی‎کنم؛ چراکه مخلوقات در ذات خود فقیر هستند و بر فقرت می‎افزایند.

جای تعجت است برای کسی‌که بخاطر بدست آوردن و کثرت مال، خود را برای عبادت الله سبحانه وتعالی فارغ نمی‎کند. امروزه مردم عبادت را فقط به شکل عادت انجام می‎دهند، نه بخاطر ادا نمودن ارکان پنج‌گانۀ اسلام. این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی بر این دلیل کافی است:

﴿قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِين﴾ [انعام: 162]

ترجمه: بگو: نماز، عبادت، زیستن و مردن من از آن الله (سبحانه وتعالی) است که پروردگار جهانیان است.

آگاه باش! آنانی‌که ترجیح می‌دهند به جای عبادت پروردگار خودشان را به کسب مال دنیا مشغول کنند، با این کارشان- العیاذ بالله- به الله سبحانه وتعالی و امر وی دشمنی می‎کنند. آیا ثروت و فقر در اختیار الله دانا و قادر نیست؟ آیا رزق به عهده الله رازق و کریم نیست؟ پس چگونه می‌توانیم بپذیریم که خودمان را  به چیزی مشغول نماییم که الله متعال آن را به عهده گرفته و آنچه را که به ما دستور داده به انجام آن بپردازیم، رها می‌کنیم. همانا به ما دستور داده که به پرستش پروردگار بپردازیم و کار کردن برای اظهار و اقامه دین الله در رأس آن قرار دارد.  و من الله التوفیق!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

قضاوت

(ترجمه)

در این خصوص ابوداوود در سنن‌اش از علی رضی الله عنه چنین روایت می‌کند:

«عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَام قَالَ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى الْيَمَنِ قَاضِيًا فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ تُرْسِلُنِي وَأَنَا حَدِيثُ السِّنِّ وَلَا عِلْمَ لِي بِالْقَضَاءِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ سَيَهْدِي قَلْبَكَ وَيُثَبِّتُ لِسَانَكَ فَإِذَا جَلَسَ بَيْنَ يَدَيْكَ الْخَصْمَانِ فَلَا تَقْضِيَنَّ حَتَّى تَسْمَعَ مِنْ الْآخَرِ كَمَا سَمِعْتَ مِنْ الْأَوَّلِ فَإِنَّهُ أَحْرَى أَنْ يَتَبَيَّنَ لَكَ الْقَضَاءُ قَالَ فَمَا زِلْتُ قَاضِيًا أَوْ مَا شَكَكْتُ فِي قَضَاءٍ بَعْدُ»

ترجمه: از علی رضی الله عنه روایت است، که ایشان فرمودند، رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا به عنوان قاضی به یمن فرستاد، گفتم یا رسول الله، مرا می‌فرستید، در حالی‌‌که من نوجوان هستم و در خصوص قضاوت دانش (لازم را) ندارم، فرمودند الله به زودی قلب‌ات را راهنمایی کرده و زبان‌ات را ثابت خواهد داشت، هنگامی‌که در پیش رویت دو طرف مخاصم می‌نشیند، هرگز (درمیان شان) داوری نکن تا به (سخن) دومی گوش فرادهی همان‌طورکه به (سخن) اولی گوش دادی، این‌کار برای مشخص شدن قضاوت بهتر است. علی رضی الله عنه فرمود: از آن پس من همواره قاضی بودم و یا فرمود: از آن پس من در هیچ قضاوتی دچار شک و تردید نشدم.

صاحب "عون المعبود" در ارتباط به این حدیث چنین می‌گوید: این حدیث دلیل بر این است که پیش از شنیدن دلیل و برهان هر یک از دو طرف مخاصم و پیش از خواستن تفصیلات در مورد تمام جوانب قضیه‌ای که حاکم روی دست دارد، بر حاکم حرام است که حکم صادر نماید. قاضی شوکانی می‌گوید: اگر حاکم پیش از شندین دلیل و برهان هریک از دو طرف مخاصم حکم صادر کند، حکم آن باطل بوده و الزام آور نیست، بلکه واجب است که این حکم خویش را نقض نموده و آن را به وجه درست آن صادر نماید و یا این‌که دو باره توسط حاکم دیگری آن را صادر کند.

قضاوت: خبردادن از حکم یک قضیه به منظور الزامی ساختن آن می‌باشد.

دستگاه قضاء یا خصومت (دعوی)های میان مردم را حل و فصل می‌کند، یا از چیزی‌که برای اجتماع مضر است، جلوگیری می‌نماید و یا نزاع‌های به وقوع پیوسته میان مردم و کسانی‌که در دستگاه حکومت قرار دارند، حکام و موظفین دولت، خلیفه و زیردستان وی، را برطرف می‌سازد. تعریف قضاوت شامل این سه نوع از قضاوت می‌شود: حل و فصل خصومت‌(دعوی)ها، احتساب و قضاوت در قضایای مربوط به قاضی‌مظالم.

قضاوت مشروعیت‌اش را از کتاب و سنت گرفته است: الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ...﴾ [مائدة: 49]

ترجمه: براساس آن‌چه الله نازل نموده است داوری کن.

﴿وَإِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ...﴾ [نور: 48]

ترجمه: زمانی‌که برای داوری در میان شان به سوی الله و رسول اش فراخوانده می‌شوند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم خود قضاوت را شخصاً عهده‌دار بودند و در میان مردم قضاوت می‌نمود؛ همان‌طور که به غیر از خود، قاضی‌های دیگری را تعیین نمود؛ چنان‌چه به طور مثال معاذ بن جبل رضی الله عنه را قاضی لشکر نمودند، علی رضی الله عنه قاضی یمن.

کسی‌که منصب قضاء را عهده دار می‌شود، باید از این شرایط برخوردار باشد؛ وی باید مسلمان، آزاد، بالغ، عاقل، عادل، فقیه و کسی باشد که توانائی درک احکام نازل شده در مورد حوادث را داشته باشد؛ اما کسی‌که منصب قضایای مظالم را عهده‌دار می‌شود، علاوه بر این شرایط باید مرد و مجتهد نیز باشد.

قضاء از جمله مواردی می‌باشد که جواز ندارد قاضی در برابر آن از بیت المال مخارج زندگی خویش را دریافت کند؛ از جمله کارهای می‌باشد که دولت برای مصلحت مسلمانان کسانی‌ را استخدام می‌کند و هرکاری‌که در آن مصلحت مسلمانان بوده و دولت برای انجام آن کسی بر وجه شرعی آن استخدام می‌کند، انجام دهنده آن کار مستحق اجرت خویش می‌شود، خواه آن کار از جمله عبادات باشد خواه نباشد، چنانچه الله سبحانه وتعالی برای مأمورین جمع آوری زکات سهمی در آن قرار داده است. ابو بریدة رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان چنین فرمودند:

«أيما عامل استعملناه وفرضنا له رزقاً فما أصاب بعد فهو غلول...»

ترجمه: هرکارمندی که ما آن را به کاری (به جمع آوری اموال زکات و صدقات) گماشتیم و مخارج آن را پرداخت نمودیم، اگر چیزی  بعداً می‌رسد (اضافه برمقدار تعیین شده برایش از اموال صدقه استفاده می‌کند) آن (اضافه برداشت) زنجیر (آتشین برایش) است...

قضاوت از کارهایی می‌باشد که در آن مصلحت مسلمانان نهفته بوده و بر دولت لازم است تا کسی را استخدام کند که آن را عهده‌دار شود و برای آن شخص اجرتی تعیین و آن را از بیت المال پرداخت کند.

کسانی‌که عهده‌دار سمت قضاء اند عبارت اند از:

1-      قاضی: کسی‌که عهده‌دار حل و فصل خصومات(دعوی‌های) میان مردم می‌باشد، در امورات حقوقی و جزائی همان معاملات و عقوبات. دلیل آن عمل کرد رسول الله صلی الله علیه وسلم در تعیین معاذ بن جبل رضی الله عنه در یک ناحیه از یمن و حدیث مذکور در قسمت تعیین علی رضی الله عنه به عنوان قاضی یمن است.

2-      محتسب: کسی‌که عهده‌دار حل و فصل تخلفاتی است که حق اجتماع را متضرر می‌سازد، دلیل آن حدیثی است که امام مسلم در صحیح خود از ابی هریره رضی الله عنه چنین روایت می‌کند:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَرَّ عَلَى صُبْرَةِ طَعَامٍ فَأَدْخَلَ يَدَهُ فِيهَا فَنَالَتْ أَصَابِعُهُ بَلَلًا فَقَالَ مَا هَذَا يَا صَاحِبَ الطَّعَامِ قَالَ أَصَابَتْهُ السَّمَاءُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَفَلَا جَعَلْتَهُ فَوْقَ الطَّعَامِ كَيْ يَرَاهُ النَّاسُ مَنْ غَشَّ فَلَيْسَ مِنِّي»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم از یک انباشته‌ای از مواد خوراکی گذرنموده، دست خویش را در آن فروبردند، که انگشتان مبارک مرطوب شد و به صاحب آن مواد خوراکی گفتند، این رطوبت چیست، وی گفت یا رسول الله باران باعث این رطوبت شده است، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند، پس چرا آن را بر روی نیاوردی تا مردم آن را ببینند، کسی‌که در کارش غش باشد، از من نیست.

به این ترتیب رسول الله بر کسی غش نموده بود، اعتراض نموده و آن را منع کرد، همان‌طور تجار را در بازار به صداقت در تجارت دستور داده است؛ چنان‌چه  امام احمد از قیس بن ابی غرزة کنانی چنین روایت می‌کند:

«كنا نبتاع الأوساق بالمدينة، وكنا نسمّى السماسرة، قال: فأتانا رسول الله صلى الله عليه وسلم فسمانا باسم هو أحسن مما كنا نسمّي به أنفسنا فقال: يا معشر التجار، إن هذا البيع يحضره اللغو والحلف، فشوُبوه بالصدقة»

ترجمه: ما در مدینه کار خرید و فروش بارهای پیمانه شده را می‌نمودیم و خویش را دلال و سمسار می‌نامیدیم؛  رسول الله صلی الله علیه و سلم نزد ما آمدن و ما را به نامی بهتر از نامی‌که خودمان خود را به آن می‌نامیدیم، نام نهاده فرمود ای گروه تجار، این خرید و فروش در آن لغو و قسم وارد می‌شود، آن را با صدقه رفع (کفاره) نمایید.

3-      قاضی مظالم: کسی است که عهده‌دار بر طرف سازی نزاع‌های میان مردم و دولت می‌باشد، دلیل آن این فرموده الله سبحانه وتعالی می‌باشد:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾ [نساء: 59] 

 همان‌طور طبق روایت امام احمد از انس رضی الله عنه، عمل‌کرد رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز چنین است.

«عَنْ أَنَسٍ قَالَ: غَلَا السِّعْرُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ سَعِّرْ لَنَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُسَعِّرُ الْقَابِضُ الْبَاسِطُ الرَّزَّاقُ وَإِنِّي لَأَرْجُو أَنْ أَلْقَى رَبِّي وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنْكُمْ يَطْلُبُنِي بِمَظْلِمَةٍ فِي دَمٍ وَلَا مَالٍ»

ترجمه: انس رضی الله عنه می‌گوید: نرخ در عهد رسول الله صلی الله علیه وسلم افزایش یافت، گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم برای  مانرخ تعیین کن، رسول الله فرمودند: این الله (سبحانه وتعالی) است که نرخ تعیین می‌کند، روزی دهنده‌ای که فراخی رزق و تنگی آن در اختیار او است، امید وارم پروردگارم را طوری ملاقات کنم که هیچ یک از شما حقی را به سبب ظلم در خون (جان) و مال تان از من مطالبه نکنید.

در قانون اساسی که حزب التحریر آن را، برای دولت خلافت که بزودی به اذن الله خواهد آمد، ترتیب داده است، خلیفه دستگاه خاصی را برای قضاوت ایجاد می‌کند، در رأس آن والی قرا دارد که آن را قاضی القضات می‌نامند؛ کسی‌که صلاحیت تعیین قاضی، تأدیب و عزل آن‌ها را در چهارچوب نظام‌های اداری دارد؛ کسی‌که باید از تمام شرایط قاضی و حاکم بر خوردار باشد. یعنی باید مرد، مسلمان، بالغ، عاقل، آزاد، عادل و از اهل فقه باشد؛ اگر عمل آن محدود به عرصۀ قضاء بود، کفایت می‌کند که تنها از اهل فقه باشد؛ اما اگر خلیفه به وی صلاحیت تعیین و عزل قاضی مظالم را داده بود، در این صورت باید وی مجتهد نیز باشد و نیز وی صلاحیت قضاوت در قضایای مربوط به قاضی مظالم را هم دارد.

جواز دارد که برای قاضی، محتسب و قاضی مظالم، به شکل عام صلاحیت قضاوت در تمام قضایا و در تمام شهرها داده شود، همان‌طور جواز دارد که برای آن صلاحیت محدودی به قضاوت در قضایا و مکان‌های مخصوص داده شود؛ چیزی‌که از عمل‌کرد رسول الله صلی الله علیه وسلم برگرفته شده است؛ چنان‌چه ایشان علی رضی الله عنه را به صفت قاضی عام در یمن، معاذ بن جبل رضی الله عنه را به صفت قاضی مکان خاص در یک ناحیه یمن و عمرو بن عاص را به صفت قاضی خاص در یک قضیه تعیین نمودند.

این خلاصه‌ای بود در ارتباط به دستگاه قضاء در دولت خلافت؛ اما کسی‌که تفصیلات بیشتری را می‌خواهد، باید به کتاب "أجهزة دولة الخلافة في الحكم والإدارة؛ جهازهای دولت خلافت در حکومت و اداره" از منشورات حزب التحریر و به مبحث اول کتاب "مقدمة الدستور أو الأسباب الموجبة له؛ مقدمۀ دستور (قانون اساسی) و اسباب موجبه آن" مراجعه کند.

ادامه مطلب...

امت اسلامی برای جلوگیری از به آتش کشیدن قرآن‌کریم، چشم‌انتظارِ فرماندهان نظامی شان هستند!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، پس از واکنش شدید مردم در تاریخ 7 جولای 2023 خواستار تظاهرات سراسری برای حفظ حرمت قرآن‎کریم و علیه حادثۀ اخیر هتک حرمت آن در سویدن گردید. زمانی‌که مقامات سویدن اجازه سوزاندن قرآن‌کریم را در روز عید سعید قربان در 28 جون 2023 را صادر نمودند، بار دیگر از خط سرخ عبور نمودند. روزنامه آلمانی DW گزارش داد که روز چهارشنبه دو مرد بیرون از مسجد مرکزی استکهلم ایستاد شده و با داشتن مجوز صادر شده از سوی محکمۀ سویدن، یک مصحفی از قرآن را سوزاندند. این بار نخست نیست که قرآن‌کریم در سویدن سوزانده می‌شود. در اوایل سال جاری، راسموس پالودان، سیاست‌مدار راست‌گرای افراطی سویدنی و اسلام‌ستیز، قرآن‌کریم را در مقابل سفارت ترکیه در سویدن تحت حمایت دولت سویدن به آتش کشاند.

واکنش رسمی سویدن و غرب به طور کلی قابل پیش‌بینی بوده است: سوزاندن قرآن‌کریم آزادی بیان است و بنابراین در برابر خشم مسلمانان از این ارزش‌های غربی محافظت می‌گردد. ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو(رئیس ائتلاف صلیبی ناتو) در 29 جون 2023 گفت که او احساسات ناشی از سوزاندن یک نسخۀ از قرآن در سویدن را درک می‌کند، اما خواستار مصالحه در مورد پیوستن سویدن به ناتو گردید.

واکنش حکام بی‌هرزه و مزدور سرزمین‌های اسلامی قبلاً و فی‌الحال هیچ تأثیری بر صلیبی‌های اروپایی نداشته است. محکومیت‌های بی‌معنی و میان‌تهی حکام مسلمان، صرف یک امر عادی است. حتی امت اسلامی هم آن‌را جدی نمی‌گیرند. مسلمانان هیچ امیدی به این حکام و جامعۀ به اصطلاح بین‌المللی و نهادهای آن مانند سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشری ندارند. این‌ها در واقع از سوء استفاده و بی‌عزتی عقیدۀ اسلامی محافظت نموده و اشغال و استثمار وحشیانۀ غرب را در سرزمین‌های اسلامی پوشش قانونی می‌دهند.

مرکز امید امت در دست مردان جنگی است. اینان مردانی هستند که می‌توانند با بسیج شدن برای تأسیس سپر مسلمانان، "خلافت" در عرض چند ساعت، جریان را به نفع اسلام و امت برگردانند. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ» (مسلم)

ترجمه: یقیناً که امام (خلیفه) سپر است که در عقب آن جنگ صورت می‌گیرد و به آن پناه برده می‌شود.

امت اسلامی در میان فرماندهان نظامی خویش به دنبال همانند سعد بن معاذ رضی الله عنه است تا قیام نموده و سپر اسلام یعنی خلافت را برپا نماید و انتقام هتک حرمت عقیدۀ ما را بگیرد و به انقیاد سیاسی و اقتصادی ما در برابر غرب پایان دهد. صرف اعلام برپایی خلافت، این کفار بزدل را وادار خواهد کرد تا خودرا مخفی نمایند. ما می‌توانیم خشم برادران‌مان در نیروهای مسلح پاکستان را مانند دیگر ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی احساس نماییم. اکنون زمان آن فرا رسیده که با اعطای نصرت برای تأسیس خلافت، این خشم و انرژی را به اقدام عملی تبدیل نماییم.

ای افسران مخلص نیروهای مسلح پاکستان!

خود را از غُل و زنجیر این حکام مزدور رها نمایید و آن‌هارا در سر راه خویش لگدمال نموده و این دین بزرگ را به حاکمیت بازگردانید! امت منتظر است که اگر شما برای حفظ عقیدۀ اسلامی حرکت نمایید، از شما حمایت مادی و معنوی خودرا تماماً اعلام خواهند نمود. مهم‌تر از همه، نصرت الله سبحانه وتعالی در انتظار شماست و چه کسی می‌تواند در مقابل خالق ما بایستد؟

کفار از تمام خطوط سرخ گذشته‌اند و ماجرا به بی‌احترامی آشکار به مقدسات اسلامی مانند کاریکاتورهای پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و سلم و سوزاندن قرآن‌کریم در پناه دولت‌های غربی خلاصه گردیده است. چه چیز دیگری لازم است تا شما را از حرکت برای حفاظت از عقیدۀ و امت اسلامی برانگیزد؟

یقیناً، دفاع از مقدسات مستلزم جواب‌دهی از راه نظامی می‌باشد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ [توبه: 12]

ترجمه: و اګر تعهد و سوګندشان را پس از پیمان خویش شکستند و در دین تان طعنه زدند، با پیشوایان کفر بجنگید، زیرا آنان را (نسبت به پیمان های شان) هیچ تعهدی نیست، باشد که از رفتار خود دست بردارند.

طبری می‌گوید: «وقدَحوا في دينكم الإسلام؛ و آن‌ها از دین تان (اسلام) سوی استفاده نمودند.» ابن کثیر می‌گوید: «من طعن في دين الإسلام أو ذكره بتنقص؛ کسی‌که دین اسلام را بدنام کرده و یا با بی‌احترامی از آن یاد کرده است.» امام قرطبی می‌گوید: «بالاستنقاص والحرب وغير ذلك؛ با بی احترامی، جنگ و امثال آن.»

غرب کافر موقف ایدیولوژیک اتخاذ نموده که ناشی از نفرت تاریخی و عقدۀ حقارت آن‎ها نسبت به اسلام اس!. این برخورد تمدن‎ها می‌باشد، که با اظهارات بیهودۀ حکام مسلمان مزدور و اقدامات نمادین نمی‎توان در آن پیروز گردید. اسلام نیاز به دولتی دارد که از خود دفاع نموده و نور اسلام را در جهان گسترش دهد. بیرون آیید و نصرت خودرا در اختیار حزب‌التحریر قرار دهید تا خلافت بر منهج نبوت را دوباره تأسیس نماید و با هتک حرمت عقیده به خط‌مشی خلیفه عبدالحمید ثانی مقابله نماید. تهدید محض او به جهاد علیه فرانسه و انگلیس، دولت‎های آن‎هارا مجبور ساخت تا نمایش کفرآمیز تیاتر خویش‌را کنار بگذارند.

نویسنده: محمد سلجوق-ولایه پاکستان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر

18 ذوالحجة 1444هـ.ق.

پنج‌شنبه 6 جولای 2023م.

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

ارائه تسلیحات مدرن از سوی آمریکا به هند برای مقابله با چین، تهدید مستقیم به امنیت پاکستان است

  • نشر شده در پاکستان

 تا چه‌وقت رهبری سیاسی و نظامی پاکستان معاملات با آمریکا را به عنوان یک متحد ادامه خواهد داد؛ در حالی‌که این کشور دشمن آشکار اسلام و مسلمانان می‌باشد؟

(ترجمه)

پس از دیدار "جوبایدن" و "نارندرا مودی" در 22 جون 2023، بیانیۀ مشترکی از سوی آمریکا و هند صادر گردید که باعث نگرانی جامعۀ استراتژیک پاکستان گردیده است. این بیانیه بر همکاری همه‌جانبه در روابط آمریکا و هند تأکید می‌نماید. این امر از یک خطر آشکار و موجود برای امنیت پاکستان نمایندگی می‌نماید. اعلامیه ماده 58 خود اذعان می‌کند که «هیچ گوشه‌ای از فعالیت‌های انسانی با مشارکت بین دو کشور بزرگ ما که از دریاها تا ستاره‌ها را در بر می‌گیرد، دست نخورده نیست.»  علاوه بر همکاری در زنجیره‌های تأمین صنعتی و همکاری‌های دریایی و امنیتی در مورد اقیانوس هند-پاسیفیک، برما، پاکستان، طالبان و اوکراین، آمریکا هند را در ساخت طیاره‌های بدون سرنشین و انجن‌های جیت، از جملۀ سایر تکنالوژی‌های پیش‌رفتۀ نظامی کمک خواهد نمود.

گرچه هدف از این قراردادها افزایش توان اقتصادی و دفاعی هند است تا هند بتواند از لحاظ نظامی و اقتصادی با چین مقابله نماید، اما افزایش توان‌مندی‌های هند تهدید مستقیم برای پاکستان و مسلمانان منطقه نیز خواهد بود. هند توسط یک دولت هندو و ضد اسلامی اداره گردیده که متعهد به اعمال سیاست‌های ضد اسلامی می‌باشد. این امر جمعیت مسلمانان هند و کشمیر اشغالی را به سوی ویرانی می‌کشاند. دهلی نو به دلیل خصومت عمیقی که با پاکستان دارد، اصرار نمود تا واشنگتن سیاست‌های ضد پاکستانی را در بیانیۀ آمریکا و هند شامل نماید.

این‌جا باید در نظر گرفت که آمریکا فقط زمانی می‌تواند هند را در مقابل چین قرار دهد که هند توسط پاکستان به چالش کشیده نشود. هند باید مطمئن گردد که پاکستان تهدیدی برای امنیت و اهداف منطقه‌ای اش نیست. در واقع، دهلی نو در حال حاضر از سوی اسلام آباد مطمئن است که ارتش پاکستان اقدام نظامی بالای کشمیر انجام نخواهد داد. رهبری نظامی و سیاسی کنونی پاکستان تمایل خود را برای عادی‌سازی روابط با هند ابراز نموده است. این کشور با توافق‌نامۀ آتش‌بس در خط کنترول  رفاه را برای ارتش هند فراهم نموده است. هم‌چنان این کشور سیاست خویشتن‌داری را اتخاذ نموده و از اقدام نظامی بر سر کشمیر اشغالی خودداری نموده است. بنابراین، این رهبری پاکستان است که آمریکا را در تلاش برای قرار دادن هند در مقابل چین تسهیل نموده است.

ای نیروهای مسلح پاکستان! آیا بزرگان ما در شبه قارۀ هند کشوری را برای تأمین امنیت آن‌ها ایجاد نکرد که حاکمیت آن در اختیار مسلمانان بود؟ آیا آن‌ها تعهد نکردند که هرگز حاکمیت هندوی مشرک و حکومت کفری آنان را نپذیرند؟ پس چگونه حاضرید امروز راج استعمارگر هندو را در منطقه بپذیرید؟ آیا با چشمان خود شاهد خباثت راج هندو علیه اسلام نیستید؟

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ [آل عمران: 118]

ترجمه: یقیناً کینه و عداوت در زبانهای شان آشکار است، و آن‌چه که در دل دارند بزرگ‌تر از آن است.

اگر شما در برابر اعمال حکام خویش بی‌حرکت و بی‌احساس بمانید، هند کشمیر را کاملاً غصب خواهد کرد. این حاکمان پس از انتخابات هند در سال 2024، از فشارهای اقتصادی به عنوان دفاعیه استفاده نموده عادی‌سازی را با هند ترویج خواهند کرد. آن‌ها شما را برای انتقال انرژی، از آسیای مرکزی و ایران، به هند به عنوان نگهبان قرار خواهند داد. فرهنگ، تمدن و رسوم مشرک هندو که اجداد ما علیه آن قیام نمودند، در خاک ما بالای نسل جوان ما تحمیل خواهد شد.

ای نیروهای مسلح پاکستان! شما این توانایی را دارید که پلان‌های آمریکا برای منطقه‌را برهم بزنی!. شما باید از تبدیل شدن به یک کشور تابعۀ هند جلوگیری نمایید! شما نباید اجازه دهید که آمریکا دشمن شما را علیه شما تا دندان مسلح سازد! با هند مقابله نمایید، یک سیاست نظامی را برای آزادسازی کشمیر اعلام نموده و انتقال نفت و گاز از سرزمین‌های مسلمانان را به هند توقف دهید! شما می‌دانید که یک رهبری بزدل و طرف‌دار آمریکا حتی نمی‌تواند به انجام این امر فکر کند. پس زمین را از زیر پای این حاکمان بکشید. نصرت خودرا به حزب‌التحریر اعطا نمایید تا خلافت برمنهج نبوت را دوباره تأسیس نماید. خلیفۀ مسلمانان با قدرت نظامی شما سرزمین مسلمانان را وحدت خواهد بخشید. خلافت با گاز قطر و آذربایجان، نفت ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، قدرت نظامی پاکستان، ترکیه و افغانستان و ثروت زراعتی پاکستان و آسیای مرکزی تقویت خواهد شد. حضور شیطانی آمریکا را از سرزمین مسلمانان فوراً ریشه‌کن نموده و ارزش واقعی آن را به دولت هندو یادآوری خواهد کرد.

ای نیروهای مسلح پاکستان! مسلمانان وارثان واقعی شبه قارۀ هند هستند! مسلمانان با وجود تعداد کم، قرن‌ها بر این منطقه حکومت نمودند. قدرت شما در فراوانی منابع نیست. قدرت شما در ایمان به الله و روحیۀ جهاد در راه وی می‌باشد. بیرون آیید و با تأسیس دوبارۀ خلافت بر منهج نبوت، بر دشمنان خود چیره شوید.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [آل عمران: 139]

ترجمه: قلبهای تان نلرزد و غمګین مباشید؛ اګر مؤمن باشید شما غالب هستید!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

17 ذوالحجة 1444هـ.ق.

چهار‌شنبه 5 جولای 2023م.

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

 

ادامه مطلب...

غرب تجاوز به مقدسات‌ امت اسلامی را هرگز عادی ساخته نمی‌توانند؛ در عوض، خلافت دست‌ها و زبان‌های شیطانی آن‌ها را کوتاه خواهد نمود!

  • نشر شده در پاکستان

غرب با کشیدن کاریکاتور رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم و با سوزاندن قرآن‌کریم، سرسختانه به اسلام حمله می‌کند. این بخاطری‌ست که از مسلمانان حساسیت‌زدایی نموده و نقض مقدسات اسلام برای شان عادی گردد. این سلسلۀ حملات در دهۀ اخیر با "سلمان رشدی" و "تسلیمه نسرین" آغاز گردیده و با حمایت از اقدامات کینه‌توزانه‌ای دولت‌های فرانسه، دنمارک، ناروی، هند و آمریکا ادامه یافت. کفار امیدوار هستند که مسلمانان از ایستادگی برای حفظ مقدسات خود عقب‌نشینی نموده و به تدریج حرمت آزادی‌های غربی را بپذیرند؛ همان‌طور که قبلاً مسیحیان انجام دادند. به هرحال، این رویای آن‌ها متحقق نخواهد شد. امت اسلامی در دفاع از مقدسات خود از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد. به‌علاوه، خلافتی‌که به زودی تأسیس خواهد شد، هر دست و زبان شیطانی را مجبور و محکوم به سقوط خواهد نمود؛ همانندی‌که قرن‌ها در طول تاریخ بزرگ خود انجام داده است.

هر ایدیولوژی و تمدن مجموعه‌ای از ارزش‌های منحصر به فرد خود را دارد. گسترش و پذیرش این ارزش‌ها صرف نظر از برحق بودن و برحق نبودن آن نمایان‌گر تسلط و نفوذ آن ایدیولوژی می‌باشد. ارزش‌های تمدن لیبرال غربی مبتنی بر تحقیر اعمال و نمادهای دینی و محدودیت نقش دین است. به عقیدۀ آن‌ها، دست‌یابی به لذت‌های جسمانی، هیدونیزم "لذت‌گرایی"، معیار موفقیت است. غرب ویژگی‌های منحصر به فرد و ضروری زن بودن را کم ارزش ‌دانسته و اصرار دارد که مسئولیت‌های اضافی مردان را بر دوش زن بگذارند و زنان نیز مردان را معیاری برای برابری قرار دهند. اشکال بی‌شماری از انحرافات جنسی اکنون به هؤیت جدیدی برای تمدن غرب تبدیل گردیده است. قضیه به جایی رسیده که جنسیت از دید سیالی دیده می‌شود که بر اساس آن مردان خود را زن می‌دانند و زنان خودرا مرد و هر فرد بر حسب میل و خواهش خویش انتخاب می‌نماید. البته، همۀ این‌ها بر اساس آزادی‌های لیبرالیزم ساخته شده است که از آن به عنوان حقوق اساسی و جهانی دفاع می‌گردد.

بنابراین، مقامات غربی همه با یک‌صدا صحبت نموده و گفتند که هر قدر هم که یک عمل را مفجور و منفور بدانند، بازهم آزادی بیان را نفی نمی‌کنند. در واقع، تنفر از دین و محدود ساختن اعمال دینی یکی از ارزش‌های اساسی تمدن لیبرال سکولر می‌باشد. رهبران و دولت‌های غربی اکنون در تلاش هستند تا چهرۀ منزجر کنندۀ این تمدن پوسیدۀ لیبرال غربی را از مسلمانان پنهان نمایند. آن‌ها مخالفت خود را با هتک حرمت به قرآن‌کریم اعلام می‌کنند؛ در حالی‌که حق هتک حرمت را به آن‌ شخص می‌دهند. با این حال، اکنون امت نمای منفور غرب را به وضوح مشاهده می‌نمایند.

در میان تجاوزات مکرر به اسلام، حقیقت دیگری بر همگان آشکار گردید. در این برخورد ایدیولوژی‌ها و تمدن‌ها، حاکمان نامشروع سرزمین‌های مسلمانان مدافع ارزش‌های غربی از آب درآمدند. به جای مجازات کسانی‌که جرئت حمایت از بدنام کردن اسلام را نمودند و آن‌ها را عبرتی برای دیگران سازند، تنها دغدغۀ آن‌ها کنترل مسلمانان بوده و بس. از این‌رو، طبق روال همیشه‌گی آن‌ها، به دلیل فشارهای مردم، محکومیت‌های ریائی و شفاهی صادر گردید. با این حال، ما کاملاً فاقد یک گام موثر و عملی هستیم. این وضعیت ادامه خواهد داشت؛ زیرا هتک حرمت دین در حیطۀ هیچ یک از وظایف "منافع ملی" قرار نمی‌گیرد. به‌راستی که هرگز هیچ دولت-ملتی در سرزمین مسلمانان برای دفاع از مقدسات اسلام قیام نخواهد کرد.

شعائر و نمادهایی‌که مشخصۀ تمدن اسلامی است، تنها توسط دولت مبتنی بر اسلام، یعنی خلافت اسلامی راشده بر منهج نبوت، دفاع خواهد شد. عزت رحمة للعالمین "رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم" و احترام به قرآن کریم خط سرخ خلافت مقدس خواهد بود. این گونه تهاجمات به منزلۀ اعلان جنگ با خلافت خواهد بود. خلافت با کشورهایی‌که علیه اسلام جنگ می‎نمایند، هیچ رابطۀ دیپلوماتیک نخواهد داشت. از ملکیت آن‌ها حمایت نگردیده و دارایی‌های آن‌ها در آسمان، زمین و دریاهای ما اجازه عبور و مرور را نخواهند داشت. تمام تانکرهای نفت و کشتی‌های باربری با بیرق سویدن که از تنگه مالاکا، تنگه هرمز یا کانال سویس عبور نمایند، مصادره خواهند شد؛ همان‌طور که آمریکا نفت‌کش‌ها و کشتی‌های باربری ایران و کرۀ شمالی را مصادره نمود.

تا زمانی‌که این دولت-ملت‌ها در سرزمین‌های مسلمانان وجود دارند، این حملات دل‌خراش ادامه خواهند داشت. غرب از وفاداری حکام مسلمانان رضایت کامل دارد. این خلافت بر منهج نبوت است که ان‌شاءالله به زودی برپا خواهد شد و هر زبان و دست بدی را مجبور به سقوط خواهد کرد. پس ای نیروهای مسلح امت اسلامی! بیرون آیید، این غلامان غرب را از ریشه برکنید و به حزب‌التحریر نصرت اعطا نمایید تا خلافت به منهج نبوت را دوباره تأسیس نماید تا بالاخره در دفاع از پیامبر و کتاب الله سبحانه وتعالی بسیج شوید! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ [حجرات: 2]

ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده‌اید، صدای تان را بالای صدای پیامبر بلند نکنید و فریاد نزنید؛ مانندی‌که بعضی های‌تان بالای بعضی دیگر فریاد می‌زنید، که اعمال تان حبط می‌گردد و شما آگاه نمی‌باشید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

 

ادامه مطلب...

آینده حکومت یهود در میان فشارهای داخلی و خارجی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

بعد از تشکیل حکومت یهود و گذشت آن از اکثریت قانونی در "کنست(پارلمان یهود)" و بدست آوردن 63 کرسی از 120 کرسی، مطبوعات اعلام نمودند که این حکومت از ائتلاف دو حزب دینی متشدد و سه حزب راست‌گرایی افراطی که در انتخابات 14 منصب از مناصب کلیدی را باهم بدست آوردند، بوجود آمده است. بنابراین، رهبران احزاب یعنی "بتسلئیل سموتریش از حزب صهیونی دینی"، "ایتمار بن غفیر از حزب عوتسما یهودی نیروی یهودیت" و "عافی ماعوز از حزب نوعام در تشکیل ائتلاف حکومت" دخیل هستند.

حزب "لیکود" 15 منصب وزارتی را بدست آورده که از جمله­ی آن‌ها وزارت داخله، وزارت خارجه و وزارت تعلیم و تربیه است. در عین حال حرکت "شاس دینی حردی" پنج مقام و زارتی را از آن خود نموده است؛ چنانچه رهبرشان، حاخام آرئیه درعی دو وزارت داخله و صحت عامه را سرپرستی خواهد نمود. در مقابل حرکت متشدد (نیروی یهودیت) سه مقام وزارتی را که در رأس آن‌ها وزارت امن قرار دارد که رهبرشان "ایتمار بن غفیر" آن را اشغال خواهد نمود، بدست آورده است. سه مقام وزارتی نیز به حزب صهیونیت دینی تعلق گرفته است که از مهم‌ترین آن‌ها وزارت مالیه/دارایی است که رهبرشان بتسلئیل سموتریش آن را اشغال خواهد کرد.

هم‌چنین برخی از تعدیلات در برخی از قوانین و  برخی از صلاحیت­های جدید برای برخی از وزیران در کیان یهود جریان یافته که سروصدا­های بزرگی در خیابان‌های اسرائیل و ارتش آن راه انداخته است؛ از جمله این مسئله است که رادیو ارتش در 29/12/2023م بیان نمود: این‌که توافق ائتلافی میان حزب لیکود و حرکت نیروی یهودیت بیانگر اینست که نیروهای مرزبانی به گونه­ی کامل باید از وزیر امنیت وطنی "ابن غفیر" دستور بگیرند. این رادیو افزوده است: این امر برای ابن غفیر اجازه می­دهد تا نیروی امنیتی تشکیل دهد که کاملاً تابع او باشند و برای آموزه‌هایش سر فرود آورند.

از نقطه نظرهای دیگر باعث نگرانی برخی از احزاب مشارک مانند حزب نوعام راست‌گرایی متشدد شده است که مخالف هم‌جنس‌گرایی بوده و عرب‌ستیز هستند. انتظار می­رود رهبر حزب "عافی ما عوز" که یکی از کرسی­های "کنست" را بدست دارد، نائب وزیر در دفتر نخست‌وزیر و مسئول هیئت هویت قومی یهود باشد؛ نهادی‌که تازه تشکیل شده و بر محتوای خارج از برنامه­های عادی در مدارس دولت یهود(اسرائیل) نظارت دارد. این امر بر او اجازه می­دهد تا بر نهادهای غیر رسمی که وظیفه خویش را با تدریس در مکاتب اسرائیل انجام می­دهند، سیطره داشته باشد.

اظهاراتی از زبان تعدادی از وزراء و ارکان این حکومت بروز کرده است؛ از جمله اظهارات وزیر امنیت، إیتمار بن غفیر در 25/1/2023م، است که در آن گفت: وی در مقابل "بنیامین نتنیاهو" که برای پادشاه اردن محافظت از وضعیت جاری در مسجد الاقصی در قدس اشغالی را تعهد نموده است، به تهاجم در مسجد الاقصی ادامه خواهد داد.» این اتفاق زمانی رخ داد که سفیر اردن در 17/1/2023م، از زیارت مسجد الاقصی بازداشته شد. "ابن غفیر" در سخنانی در رادیوی یهود در 25/1/2023م گفت: با کمال احترامی‌که به پادشاه اردن دارد(اسرائیل) یک کشور مستقل است. به کوه "الهیکل" ( مسجد الاقصی) بلند شدم و این کار را ادامه می دهم. وی اظهار داشته که در رویارویی با تروریزم قاطع هست و گفته که می­خواهد محدودیت‌های شلیک را کمتر کند تا افسران پولیس بتوانند بر مظاهره کنندگان که سنگ پرتاب می­کنند، شلیک کنند.

سوال اینجاست که این حکومت زیر فشارهای داخلی و خارجی تا کجا می­تواند پیش برود؟ آیا این اختلاف سیاسی میان راستگرایان داخلی و سیاست بین‌المللی ادامه خواهد یافت؟ و قبل از پرداختن به جواب این سوال می‌گوییم:

اول: ناظر بر طبیعت تشکیل حکومت فعلی درمی­یابد که این حکومت مخلوطی از متناقضات بوده و نتیجه­ی حتمی برای قانون  دولت یهود است که تنافر و تناقض سیاسی میان احزاب یهودی یعنی احزاب نهایت راست و نهایت چپ قابل مشاهده می‌باشد. در قانون یهود نخست‌وزیر از میان لیستی انتخاب می­شود که نخست بطور قطعی بتواند از 3.25% گذشته باشد و آن حزب تعداد بزرگی از کرسی­های "کنست" (پارلمان اسرائیل) را که بیشتر از نصف 120 کرسی است، بدست آورده باشد. نخست‌وزیر بشکل مستقیم مانند بسیاری از کشورهایی‌که خودش را دموکراتیک می­خوانند، انتخاب نمی­شود. درنتیجه نخست‌وزیر در دولت یهود(اسرائیل) به عنوان بلندپایه‌ترین منصب سیاسی مرهون تشکیل حکومت و احزاب تشکیل دهنده­ی این حکومت می­شود. بنابراین، نزول این آمار به یک بارگی حداقل به معنی سقوط حکومت با رئیس آنست که تشکیل حکومت جدید با انتخابات جدید را به دنبال دارد.

دوم: این‌که کیان یهود در مجموع در سیاست اقتصادی و امنیتی خود یک تشکل ضعیف است و نمی­­تواند در سطح یک حکومت حقیقی ارتقایابد؛ پس در حقیقت در تمام ارزش­های خود وابسته به غرب، به ویژه امریکا است؛ اگر غرب و حراست بری و بحری نظام­های عملیاتی  آن نبود، اسرائیل یک روز هم توان باقی ماندن را نداشت.

با استفاده از مواردی‌که تذکر دادیم، به پرسش قبلی پاسخ می­دهیم. حقیقت اینست که این حکومت بر متناقضات سیاسی استوار است. بیشتر حکومت مصحلتی است که برای مواجهه با احکام قضایی علیه "حاخام درعی" رهبر حرکت "الشاس الدینی الحردیه" که بزودی وزارت داخله و صحت را بدست خواهد گرفت و نخست‌وزیر کنونی، بنیامین نتنیاهو به میان آمده است؛ کسانی‌که متهم به فساد مالی، رشوه، اختلاس، فرار مالیاتی بوده و حاخام درعی در سال 2022م به این امر اقرار نمود. به ویژه بنیامین نتنیاهو با شرکت بیزک و روز نامه­های عبری که کوشش کردند او را از اتهام رشوه مالی تبرئه کنند، متهم به فساد مالی است. این امر حکومت کنونی را مرهون احزاب دینی که در آن سهم دارند و مرهون نگاه سیاسی آن مخصوصاً در مورد سرزمین­های اشغالی در فلسطین و بطور اخص مسجدالاقصی  شریف ساخته است. این حکومت در میان دو مرز قرار دارد که از هیچ کدام آن‌ها گذشته نمی­تواند.

مرز اول همان مرز سیاسی است که مطابق وضعیت کنونی بین‌المللی، مخصوصاً وضعیت امریکا در نظر گرفته می­شود که مصروف به قضایای متعدد و حساس‌تری از قضیه­ی فلسطین است. در رأس آن‌ها مسئله­ی جنگ اوکراین قرار دارد. پس برای امریکا در شرایط کنونی فرصتی برای تأمل کردن، جنگ در منطقه، و راه‌حل دادن نیست. این بدلیل مصروفیت بین‌المللی امریکا به امور مهم‌تر در مسیر مصالح آن است؛ پس نگاه امریکا فعلاً نگاه به تأخیر انداختن است؛ نه از سرگرفتن مذاکره و پیشکش راه‌حل.

مرز دوم: نوع نگاه احزاب یهودی و برنامه­های سیاسی آن‌ها و آنچه که از فشارهای داخلی از سوی حامیان و رأی‌دهندگان تحمل می­کنند، هست. به عنوان مثال: ابن غفیر علی رغم مشوره­ و اصرار نتنیاهو مبنی بر به تأخیر انداختن زیارت مسجد الاقصی از تاریخ 5/1/2023م نتوانست زیارتش را به تأخیر اندازد. زمانی‌که می­خواست زیارتش را بتأخیر اندازد، گروه­های دینی حامی او سخت بر او هجوم آورده  و او را متهم به دروغ  و خیانت سیاسی کردند؛ آنچه که او را وادار کرد تا زیارت شکلی و سریعی را انجام دهد.

درین جا امر سیاسی دیگر داخلی نیز هست که متعلق به چپ‌گرایان و ارتش است. با این‌که ارتش در سیاست مداخله نمی‌کند؛ اما اظهارات ابن غفیر در مورد ارتش و دعوتش برای مسلط شدن بر امنیت داخلی، فرمان‌برداری نیروهای مرزبانی بگونه­ی کامل و مطلق از صلاحیت­های او، امکانات تشکیل یک نیروی امنیتی تابع خودش و تسلیم بودن در برابر آموزه‌های او... این امور و مداخلات دیگر ابن غفیر، فرمانده ارتش را واداشت تا مداخله نموده و تهدید کند که از اموامر وزیر امنیت داخلی اطاعت نمی­کند. تظاهرات متعددی در تل ابیب رخ داد که طیف‌های متعددی را از داخل تشکل یهود، احزاب، گروه‌های حقوقی و قانونی باخود داشت که خشم و مخالفت خویش را نسبت به حکومت کنونی، تشکیلات و سیاست­های تأثیرگذارش بردولت، چه از حیث داخلی و چه از حیث خارجی ابراز داشتند. این حرکت در حال افزایش و رشد است و جامعه­ی یهود را بگونه­ی عمومی تهدید به تفرق می­کند.

شب شنبه 27/1/2023م، بیش 120هزار نفر مظاهره نموده و قوانین جدید و احزابی‌ را که به دموکراسی بودن دولت احترام قایل نیستند نکوهش کردند؛ بویژه قانون هم‌جنس‌گرایان و قوانین آزادی زن. این حادثه واکنش­های زیاد خارجی و داخلی بدنبال داشته است که منجر به پراکندگی داخلی در جامعه­ی یهودی که در اصل تقسیم شده است، می­گردد؛ بعنوان مثال:

1. از حیث دیپلوماسی: بیش از 100 سفیر و دیپلومات متقاعد در وزارت خارجه نگرانی شان را نسبت به این‌که ممکن است سیاست حکومت به رهبری نتانیاهو روابط خارجی "تل ابیب" را متضرر کند، ابراز داشتند.

2. چند ساعت قبل از ادای سوگند توسط حکومت راست‌گرای جدید، بیش از 300 حاخام یهودی در امریکا نامه­ای امضاء کردند که هشدار می­داد: ممکن است این حکومت سبب زیانی شود که در روابط گروه با یهود خارج از اسرائیل جبران ناپذیر باشد. امضاء کنندگان برخی از سیاست‌های اداره­ی جدید را نفرین بر مبانی دیمکراسی توصیف کردند. حکومت را به نقشه‌کشی برای برهم زدن حقوق زنان، هم‌جنس‌گرایان زن و مرد و ازدواجات تمایلات جنسی و دیگر باشان جنسی از یهود و نقشه‌کشی برای کرانه­ی باختری اشغالی متهم نمودند که محکمه یهود را تابع پارلمان می­گرداند.

3.  روز نامه­ی "هارتس" عبری چپ‌گرا ائتلاف جدید حکومت را به ریاست نتنیاهو به زیاده‌روی در نژادپرستی، همچنس.بازی هراسی و بیشترین تئوکراسی در تاریخ یهود توصیف نمود. ممکن است تقسیمات داخلی از این هم بیشتر شود، حقوق اقلیات محدود ترشده و در گیری میان فلسطینی­ها و یهود را بشکل گسترده‌تر دامن زند.

4. آنتونی بلنکن، وزیر امور خارجه امریکا تصریح نمود که بعد از تشکیل حکومت جدید امریکا با هرنوع اعمالی که رابطه میان دو کشور را برهم زند، بدون درنگ مقابله خواهد کرد. به عنوان مثال؛ از گسترش شهرک‌سازی و تحرک بسوی انضمام کرانه باختری رود اردن نام برد.

5. شبکه عبری زبان بیان کرد که نماینده‌هایی از احزاب مختلف در کنست (پارلمان یهود) نامه به نتنیاهو فرستادند و از او خواستند تا بندهای قانونی که جایگاه زن را هدف قرار می­دهد، از معاهدات حکومتی لغو کند. بطور خاص به بندی اشاره نمود که میان حزب لیکود و حرکت "یهدوت هتواره" متشدد دینی توافق شد، مبنی بر این‌که باید میان زنان و مردان در فعالیت‌هایی‌که مؤسسات رسمی برگذار می­کنند، جدا شود. نامه­ی نمایندگان به بند توافق با حرکت "شاس" نیز اشاره داشت که برای محاکم توراتی فرصت دخالت در قضایای مدنی می‌داد که ربطی به قضایای احوال شخصی نیز نداشتند. این امر بخاطر ترس از این است که حاخام­های که قضات محاکم توراتی هستند، احکامی صادر کنند که جنبه ضد زن داشته باشد. در ادامه رئیس محکمه­ی عالی قاضی "دورون بینیش" حکومت جدید را مورد حمله قرار داد. با اشاره به این مطلب که دولت یهود با حالتی که در پیش گرفته است، به سوی مرحله تاریک روان است. "بینش" در رادیو ارتش به این اشاره نمود که حکومت جدید با زنان دشمنی می­کند و برای عدم مساوات تلاش می­کند.

6. رهبران احزاب مخالف در رأس آن‌ها رئیس حزب اردوگاه و طنی و و زیر امنیت سابق، بینی غاتس در 10/1/2023م رئیس حکومت، بنیامین نتنیاهو را متهم کردند که تشکل یهود را بسوی جنگ خودی خطرناک هدایت می­کند. زمانی‌که نقشه­ی وزیر قضاء، یاریف لیفین که حکومت آن را زیر بنا قرار داده و احزاب ائتلاف آن را کمک می­کند، جریان یابد که تغییرات اساسی در داخل دستگاه قضاء را به هدف برهم زدن صلاحیت‌های محکمه­ی علیا در ضمن داشته و کنست را آخرین منبر برای تصدیق تمام قوانین و قرار دادهایی‌که حکومت آن‌ها را پیشکش نموده و هدف تحقق آن‌ها را دارد قرار می­دهد، اوضاع خطرناک‌تر خواهد شد.

7. رهبر حزب یوجد مستقبل،  یائیرلبید از بلوای هشدار داد که براثر اجرای نقشه­ی تلاش علیه دموکراسی بوجود خواهد آمد و گفت: «دولتی‌که همه چیز در آن مجاز باشد و ناگهانی تمام توازنات و موانع از روی قدرت برداشته شود، دولت دموکراسی نیست؛ بلکه دولتی است که مقصد اساسی آن چنگ زدن بر حاکمیت بدون مخالف و منازعه و حتی بدون اجرائاتی که فعالیت ها علیه مصالح شهروندان را دشوار کند. این جنگی است که شروع کردیم و نمی‌دانیم چگونه پایان دهیم.»

8. نخست وزیر اسبق یهود، إیهود باراک" در 9/1/2023م بر وزیر امنیت داخلی، إیتمار بن غفیر و رئیس حکومت، نتنیاهو حمله نموده از مظاهرات وسیع‌تر در تشکیل یهود هشدار داد. آقای باراک، ابن غفیر و نتنیاهو را هشدار داده گفت: «مقابله برای مان واجب شده است. بزودی آن را بشکل گسترده­ی خواهند نوشید.» و گفت: «ابن غفیر وعده می­دهد که پولیس با تاظاهرات مقابله می­کند و نتنیاهو آن را تأیید می­کند و هردو بر ندامت آن خواهند نشست.» وی افزود: «این امر حقیقت این حکومت را نشان می­دهد که رشوه‌گیر، ضعیف و فریب‌کار است که از تعصب کار می­گیرد.»

9. ادامه یافتن اعتراضات در حال رشد در میان یهود که برای سقوط حکومت شعار می­دهند؛ مخالفین می­گویند: اصلاحات پیشنهاد شده می­تواند استقلال قضات را برهم زده و فساد را کمک کند. هم‌چنان باعث سرنگون شدن حقوق اقلیت‌ها می‌شود. علاوه بر این، دستگاه قضاء در کیان یهود را تهدید می­کند. تظاهر کنندگان پلاکارت‌هایی را بلند کردند که ائتلاف را حکومت ننگین توصیف می­کند.

واقعیت سیاسی که یهود فعلاً در آن بسر می‌برد، حکومت را پیش روی مشکلات دشوار داخلی و خارجی متعددی قرار می­دهد. بیم آن می­رود که مخالفت­ها در قبال آن افزایش یابد و شاید منجر به برهم خوردن آن شود؛ مخصوصاً در سایه­ی فشارهای احزاب راستگرایی که 14 کرسی کنست (پارلمان یهود) و 15 منصب وزارتی را در اختیار دارند. با این واقعیت پیچیده یا نتنیاهو  از بحران‌های محیطی متأثر شده، فشارهای داخلی و مخالفت را کاهش داده، در نهایت حکومت خویش را برای متحقق شدن اهداف و مصالح خود بتأخیر می­اندازد، یا این‌که در برابر راستگرایان افراطی سرخم نموده، شهرک‌ها را گسترش داده و مناطق زیادتری از کرانه­ی باختری و مناطق (جنوب) را اشغال می­کند و بر ویرانی­های الاقصی سکوت می­کند؛ آنچه که وضعیت امنیتی در قدس و تمام مناطق فلسطین را منفجر خواهد نمود و در نتیجه حکومت را در مقابل سیاست مبارزه با امریکا و دیدگاه کنونی‌اش در مورد فلسطین قرار می­دهد.

آسان‌ترین کار پیش روی حکومت نتنیاهو برای بیرون شدن از بحران سیاسی که به آن روبرو است، گریز بسمت خارج است؛ یعنی بسوی خارج از بحران‌های داخلی حرکت کردن، با آن‌ها روبرو نشدن و کار برای متحد کردن یهود در مقابل خطرهای خارجی، با فعال کردن بحران­های امنیتی و نظامی، با حملات متکرر در مناطق تحت سلطه  بشکل خونین و  ویرانگر؛ چنانچه قبلاً در شهر جنین رخ داد؛ یا متوجه نمودن حملات بر قطعات غزه... هم‌چنین ادامه­ی اشغال سیاسی و نظامی تا آرام شدن اوضاع داخلی.

در خاتمه می­گوییم: بدون شک طبیعت حوادث جاری در حکومت یهود و درگیری سیاسی آینده حقایقی را برای مان یاد آور می­شود که از جمله:

1. آنچه در درون حکومت کنونی یهود جریان دارد، ما را به یاد قول الله سبحانه وتعالی می اندازد:

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ[حشر: ١٤]

ترجمه:جز در قریه‌های دیوار کشیده و از پشت دیوار­ها جمعی باشما نمی‌جنگند. ترس در میان شان شدید است. آن‌ها را متحد می پنداری؛ در حالی‌که دل­های­شان پراکنده است؛ زیرا آن‌ها قومی بی­خرد هستند.

پس این احزاب را جز دشمن مشترک که اسلام است متحد نمی­سازد. آن‌ها متناقض جداجدا تقسیم شده به شرقی و غربی، به فقیر و سرمایه‌دار، بادار و برده -از حیث طبقات سیاسی و رسیدن به سیاست- به متدیینین افراطی و چپ‌گرایان افراطی که عبارت از یافت­شدگان، مخلوط‌هایی می‌باشند ‌که فاقد رنگ، اسم و دین مشترک هستند.

2. رئیس حکومت یهود تلاش می­کند جنگ را بسوی خارج از دایره­ی حکومت اختلافی هدایت کند. تلاش می­کند تا امور را از دایره­ی پیگرد قضایی بر فساد سابق او و برخی از وزرایش دور نگهدارد. این امر او را مجبور می­کند تا به بیرون کشاندن بحران به خارج، از طریق آفرینش بحران برای فلسطینی­ها پناه ببرد و این طوری‌که نام گذاشتند، همان زیان کمتر در درگیری است یا این‌که به حملات محدود، حساب شده و سریع به غزه انتقالش دهد. وضعیت مصر المحطه را در برنامه­ی دیدار وزیر خارجه­ی امریکا از منطقه نیز همین موضوع تفسیر می­کند؛ به گونه­ای که جانبین را تحت فشار قرار داد تا برای آرامش اوضاع بدون تأمل اقدام کنند.

3. طبیعت حوادث، سرعت آن‌ها و فساد یهود، حکام فلسطین را در موقعیت دشواری در قبال مردم فلسطین و حکومت یهود قرار می­دهد. زمانی‌که ارتش برای بدست آوردن تمام مناطق تحت سلطه و فعالیت‌های مشخص علیه برخی از افراد نظامی و سیاسی اقدام کند، کار از این هم دشوارتر می­شود.

4. حوادث جاری در الاقصی و اطراف آن حس انتقام‌جویی امت اسلامی را از حاکمان شان بر می‌انگیزد و وادارشان می­کند تا موانع میان شان و میان نصرت مردم فلسطین را بردارند؛ مخصوصاً برای این امر با عامل محبت به اسلام، محبت الاقصی و نفرت از یهود تشویق می­شوند.

پس از الله متعال می‌خواهیم این حوادث شروع خیری برای امت اسلامی باشد و فساد یهود سبب شود تا امت به دینش زیر رهبری واحد دولت خلافت واحد بگونه­ی کامل باز گردند؛ چنانچه در زمان فساد صلیبی‌ها و قیام اولاد زنگی و ایوبی‌ها اتفاق افتاد! با آزادی تمام مناطق و بندگان! آمین یا رب العالمین!

برگرفته از شماره: 441-442 مجله الوعی

نویسنده: حمد طیب-بیت المقدس

مترجم: حبیب اسلامی

 

ادامه مطلب...

وضعیت ارتش مسلمانان؛ آموزش‌دیده اما بیهوده!

 چرا برای محافظت و نجات فلسطین از جامعۀ جهانی دعوت می‌شود؛ در حالی‌که ارتش مسلمانان برای انجام این وجیبۀ خویش، مجهز و آموزش دیده‌اند؟

(ترجمه)

خبر:

در حملۀ شهرک‌نشینان اسرائیلی به روستای کرانه باختری چندین فلسطینی کشته شد. ساکنان "ترمس ایا" می‌گویند که 400 شهرک‌نشین در سرک عمومی قریه راه‌پیمایی می‌کنند و موترها، خانه‌ها و درختان را آتش می‌زنند. (منبع: روزنامه گاردین)

شاروال ترمس ایا "لافی شلبی" میزان خسارات مادی اولیه در نتیجۀ حملات شهرک‌نشینان به این شهررا در روزهای گذشته اعلام نمود. وی در گفت‌گو با صدای فلسطین که توسط "اکو نیوز(صدا نیوز)" دنبال می‌گردد، گفت: خسارات مادی اولیه در نتیجۀ حملات شهرک‌نشینان در آتش زدن تعدادی از موترها، خانه‌ها و محصولات زراعتی حدود 10 میلیون دالر تخمین شده است. (منبع: رام الله میکس، 25 جون 2023)

تبصره:

دیدارهای میان‌تهی توسط مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین به دلیل پخش ویدیوهایی از شکایات اهالی "ترمس ایا" در فضای مجازی، بیشتر بالای زخم نمک می‌پاشد. مقامات تشکیلات خودگردان به خانه‌ها و قصرهای مجلل خود بازمی‌گردند؛ در حالی‌که ساکنان برای بازسازی خانه‌های سوختۀ خود و کاشت دوباره زمین‌های‌شان تلاش می‌کنند؛ البته اگر گله‌های شهرک‌نشین برای تخریب دوباره آن‌ها برنگردند.

فلسطین به طور کامل (زمین، خانه، وسایل نقلیه، و با ارزش تر از همه مردم آن) دوباره مورد حمله قرار خواهد گرفت، و دوباره همان کلمات تکرار می‌گردد... تا چی‌زمانی از بدیل چیزی‌که عدالت واقعی‌را به ارمغان می‌آورد، استفاده گردد؟

 مردم فلسطین با انواع گلوله‌ها، توسط تک‌تیراندازان آموزش دیدۀ نهاد یهودی مورد اصابت قرار می‌گیرند؛ زیرا چندین شاهد عینی دیده‌اند که آن‌ها جوانان و زنان فلسطینی را هدف قرار می‌دهند؛ جنایت‌کاران بی‌رحمی که برای کشتن لیسنس/مجوز بین‌المللی دارند. بلی، آن‌ها برای کشتن و زخمی کردن از معافیت کامل برخوردار هستند. هیچ کشوری آن‌ها را برای پیگرد قانونی به محاکم بین‌المللی نخواهد کشاند. چنین چیزی هرگز اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. چه زمانی به اصطلاح، کارشناسان مسئله فلسطین چشمان خود را باز می‌کنند و دیگر برای دفاع از فلسطین و مردم و سرزمین‌ها و اموال آن‌ها از شورای امنیت دعوت نمی‌کنند؟

فلسطین توسط سرزمین‌های اسلامی احاطه گردیده که ارتش آن‌ها کاملاً آموزش دیده‌اند و قادر به آزادسازی و اجرای عدالت بالای نهاد تروریست و غاصب یهود هستند؛ موجودی‌که به طور غیرقانونی توسط انگلیس در قلب امت ساخته شده و اکنون کاملاً توسط بادار جنایت‌کار خویش، "آمریکا" حمایت می‌گردد.

ارتش‌های مسلمان ظرفیت و آموزش - تخصص کدری در زمینۀ نظامی را دارند؛ اما ما آن‌ها را در مورد کابوس‌هایی‌که فلسطین به همه روزه از زمان تأسیس اجباری تشکیلات یهودی با آن روبرو می‌شود، بیهوده تلقی می‌نماییم. وقتی ما شیوه‌ی استثمارگرانه و حرام قدرت نظامیان مسلمانان را می‌بینیم که در مرزهای ساخته شده به طرز وحشتناکی در برابر برادران مسلمان خود استفاده می‌گردند و بهترین‌ افراد نظامی، استراتیژی‌ها و قدرت خودرا در برابر امت خود به کار می‌برند.

﴿مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِى ٱلْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْيَا ٱلنَّاسَ جَمِيعًا [مائده: 32]

ترجمه: کسیکه انسانی را به ناحق و یا از روی فساد در روی زمین بکشد، مانند این است که تمام انسانها را کشته است، و کسی‌که انسانی را نجات دهد، گویا تمام انسان ها را نجات داده است.

یحیی برای من از مالک روایت نمود که یحیی ابن سید از عمر خطاب روایت نموده است که فرمود: «شرف مؤمن  تقوی اوست، دین او نسب وی است، مردانگی او شخصیت خوب اوست و جرئت و بزدلی جزء غرایز است که الله در هر کجا که بخواهد قرار می‌دهد. بزدل حتی از دفاع از پدر و مادرش خودداری می‌کند و جسور به خاطر جنگ می‌جنگد؛ نه برای غنیمت. کشته شدن یکی از راه‌های ملاقات با مرگ است و شهید کسی است که خود را نسبت به الله محاسبه نماید.»

رتبه‌بندی نیروی نظامی GFP یک رتبه بندی سالانه کشورها بر اساس قدرت نظامی آن‌هاست. در این رتبه‌بندی عوامل مختلفی از جمله تمام نفوس، پرسونل نظامی فعال، نیروی انسانی موجود، سیستم‌های زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، بخش مالی، تدارکاتی و منابع طبیعی در نظر گرفته شده است. این رتبه‌بندی برای ارائه یک نمای کلی از قابلیت‌های نظامی یک کشور در نظر گرفته شده است. (منبع: میدیا لاین)

با در نظر گرفتن موارد ذکر شدۀ فوق، نگاهی اجمالی به ظرفیت، چند واقعیت می‌اندازیم که عبارتند از:

ارتش پاکستان به عنوان قدرت‌مندترین ارتش در منطقۀ خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) است و در سطح جهان از رتبۀ نهم دو پله به هفتم صعود نموده است. این کشور دارای امتیاز PwrIndx* 0.1694 می‌باشد (این در حالی است که امتیاز 0.0000 "عالی" می‌باشد، Global Firepower). پس از پاکستان، بالاترین رتبه در منطقه MENA ترکیه می‌باشد، که در رتبه یازدهم جهانی قرار دارد و پس از آن مصر که در رتبه (14) قرار دارد.

ایران که روحانیونش بالای شیطان بزرگ، رژیم یهود(اسرائیل) غرش می‌کنند، چطور؟ ایران در بین کشورهای در نظر گرفته شده برای بررسی سالانه Global Firepower در رتبه 17 میان 145 کشور قرار دارد. این کشور دارای امتیاز شاخص قدرت 0.2712 با امتیاز 0.0000 که در ارزیابی GFP که توسط Global Firepower ذکر شده‌است، استثنایی در نظر گرفته شده است. (بررسی 9 جنوری 2023)

 چقدر این حقیقت تأثیرگذار است! اما از سوی دیگر، این آمار چقدر خشم‌آور است، قدرت در دستان آن‌هاست اما در مقابل یک موجود کوچک بیهوده و نابکار!

مردم فلسطین به خوبی می‌دانند که چطور ارتش این امت همین‌‌طور رها می‌گردد؛ زمانی‌که عزیزان‌شان را دفن می‌نمایند، و زمانی‌که خانه‌های آن‌ها توسط نیروهای یهودی انفجار داده می‌شود و آوراه‌ها بیرون رانده می‌شوند. سؤال دقیقاً این‌جاست که چه زمانی ارتش مسلمانان به وجیبۀ خود برای آزادی فلسطین قیام می‌کنند؟

نویسنده: منال بدر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

13 ذوالحجة 1444 هـ.ق.

شنبه 1 جولای 2023م.

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

 

ادامه مطلب...

آلمان و استراتیژی امنیت ملی آن

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

حکومت آلمان به تاریخ 14 جون 2023م، برای نخستین بار از زمان پایان جنگ جهانی دوم، یک استراتیژی ملی را برای امنیت ملی آلمان تصویب نمود. این استراتیژی پس از گذشت بیشتر از یک سال گفتگو میان جریان‌های مختلف آلمان تصویب می‌شود.

پرسش این است که آیا این استراتیژی بیان‌گر پایان محدودیت‌هایی است که بعد از شکست آلمان در سال 1945م در جنگ دوم جهانی علیه آن اعمال گردید؟ و این‌که اینک پس از تصویب این استراتیژی انتظار می‌رود آلمان در سیاست اروپا و جهان چه نقشی بازی نماید؟

پاسخ:

آلمان به عنوان دولت شکست‌خورده در جنگ جهانی دوم به چهار قسمت تقسیم گردید و هریک از این قسمت‌ها زیر تسلط یکی از دولت‌های بزرگ و پیروز در جنگ مذکور قرار گرفت(امریکا، اتحادجماهیر شوروی، بریتانیا و فرانسه). سپس دولت‌های سه‌گانه غربی اقدام به تأسیس آلمان غربی نمودند و روسیه، آلمان شرقی را تأسیس نمود. برای معلومات بیش‌تر باید گفت که آلمان غربی به عنوان دولت وابسته به امریکا و آلمان شرقی به عنوان دولت وابسته به اتحاد جماهیر شوروی(روسیه) در حرکت بود و به این ترتیب، آلمان شرقی نقش پایگاه نظامی پیش‌رفتۀ اتحاد جماهیر شوروی را در برابر غرب بازی می‌کرد و آلمان غربی نقش پایگاه نظامی غربی را در برابر شرق. این واقعیت پس از جنگ جهانی دوم بود؛ اما رفته رفته و به تدریج تغییر نمود؛ طوری که:

1. به استثنای برخی امور ظاهری، هیچ یک از دو دولت آلمان سیاست مستقلی از نظم عام "رهبر پایگاه" نداشت. این واقعیت هم‌چنان ادامه داشت تا آن‌که اتحاد جماهیر شوروی ضعیف شد و در سال 1990م با وحدت آلمان موافقت نمود؛ به این معنا که مسکو آلمان شرقی را به نفع غرب واگذار شد. امضای معاهدۀ ماستریخت در سال 1992م برای وحدت اروپا بر خلاف میل امریکا و تمرکز روسیه بالای مشکلات داخلی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991م به آلمان فرصت داد تا به عنوان قدرت مهم اقتصادی در اروپا عرض وجود نماید. آلمان‌ها متوجه شدند که شرایط جهانی تغییر نموده و فرصت خوبی برای استحکام بخش اقتصادی به عنوان یک پایۀ اصلی برای استقلال آلمان فراهم گردیده است. بناءً آلمان به عنوان یک قدرت اقتصادی ظاهر گردید که باسایر قدرت‌های اروپایی به رقابت پرداخت؛ البته بدون این‌که قدرت‌های اروپایی دیگر اعم از؛ انگلیس و فرانسه و قدرت‌های جهانی مانند روسیه و امریکا را تحریک نماید؛ به ویژه این‌که آلمان در سیاست دفاعی، به کم‌ترین حد نظامی‌‌سازی پایبند ماند.

2. آلمان با موفقیت‌هایی که در عرصۀ اقتصادی و صنعتی به دست آورد و نیز با گسترش روابط تجارتی‌اش با روسیه، توانست رهبری اقتصادی دولت‌های اروپائی را در دست گیرد، این رهبری آلمان به عنوان یک واقعیت موجود اعمال می‌شد که به عنوان نمونه می‌توان از بحران اقتصادی یونان در سال 2010م یاد نمود. خلاصه این‌که هیچ مسألۀ بزرگ اقتصادی را در داخل اروپا و یا در روابط خارجی نمی‌توان بدون آلمان فیصله نمود.

هرچند این واقعیت آلمان برای سایر دولت‌های اروپایی مخصوصاً فرانسه چندان خوش آیند نبود، اما ضعف نظامی آلمان همواره به فرانسه امید می‌داد که رقابت میان این دو دولت هنوز در چهارچوب ریاضیکی خوبی قرار دارد و باید ادامه داد. آلمان در آن دوره‌ها، موقف‌اش را در برابر چالش‌های امنیتی با صدور کتاب‌های سفید از وزارت دفاع خود انعکاس می‌داد؛ کتاب‌هایی‌‌که نخستین آن در سال 1969م و آخرین آن در سال 2016م منتشر گردید. اما آلمان در این کتاب‌ها از امنیت، تروریزم و تمایل به مشارکت از طریق سازمان ملل سخن می‌گفت. زمانی‌که روسیه در سال 2014م اقدام به جداکردن جزیرۀ کریمیه از اوکراین و ملحق کردن آن به خود نمود، آلمان به شدت با این کار مخالفت ورزید و در تحریم‌های غرب علیه روسیه مشارکت نمود؛ اما منافع تجارتی عظیمی که با روسیه داشت، به آن اجازه نمی‌داد رهبری هیچ اقدامی را علیه روسیه در دست گیرد. هرچند گفته می‌شد که روسیه معادلۀ امنیت اروپا را از طریق ملحق نمودن جزیرۀ کریمیه به خود مختل خواهد کرد؛ اما دخیل بودن آلمان در توافق‌نامه‌های مینسک به آلمان‌ها این امیدواری را می‌داد که بتوانند خطرهای روسیه فراتر از مرزهای کریمیه و منطقۀ دونباس را متوقف نمایند؛ مناطقی‌که روسیه آتش جنگ را در آن بر افروخت و جدایی‌طلبان روس را علیه حکومت اوکراین حمایت نمود.

3. اما با آغاز جنگ اوکراین در سال 2022م توسط روسیه و مطمئن شدن امریکا به این‌که روسیه قصد دارد زیربناهای امنیت جهانی را که امریکا ساخته است، ویران نماید، شرایط اروپا و جهان طوری رقم خورد که به آلمان فرصت طلایی داده شود تا به علاوۀ پایه‌های مستحکم اقتصادی که دارد، پایه‌های نظامی خود را نیز استحکام بخشد. دلیل این کار آن است که امریکا از اروپا می‌خواهد به نیابت از امریکا در برابر روسیه قرار گیرند تا خودش فرصت داشته باشد، از رشد روز افزون چین جلوگیری نماید.

این‌جا بود که آلمان متوجه شد میدان جهانی برای ظهور آلمان به صفت یک دولت بزرگ نظامی باز شده و با قطع کردن اساسات تجارتی خود با روسیه، از ساخت صندوق مالی بزرگی به ارزش 100 ملیارد یورو به هدف تقویت و تجهیز اردوی خود خبر داد تا بتواند امنیت خود را حفظ کند. آلمان اعلام نمود که جنگ اوکراین، نمایانگر نقطۀ تحول است؛ در حدی‌که حتی طیاره‌ها/هواپیماهای نظامی خود را فرستاد تا در ماحول بحر آرام به گشت‌زنی بپردازند. این اقدام آلمان اشارۀ قوی بر این است که قدرت نظامی آلمان کم‌کم خود را از محدودیت‌های مابعد جنگ جهانی دوم رها می‌کند.

به این ترتیب، احساس بزرگی در میان مردم آلمان بالا گرفت و آلمان از اقدامات ویژه در قبال اوکراین و حتی در قبال اروپای شرقی سخن گفت و آلمان‌ها از نیاز آماده‌گی در رویارویی با آزمندی‌های امپریالیزم روسیه حرف می‌زنند؛ آزمندی‌هایی‌که به باور آن‌ها به مرزهای اوکراین خلاصه نخواهد شد.

4. حکومت شولتز، نخست‌وزیر آلمان در جریان طرح استراتیژی امنیت ملی به تاریخ 14 جون 2023م، تأکید نمود که آلمان‌ها با این استراتیژی موافقت دارند و نماینده‌گان احزاب آلمان در ائتلاف حکومت در جریان طرح مذکور در کنار نخست‌وزیر حضور داشتند؛ به شمول وزیران منتخب از حزب سبز، حزب دموکراتیک آزاد و به علاوۀ حزب خود شولتز، نخست‌وزیر آلمان(حزب سوسیال دموکرات). این واقعیت بیان‌گر جدیت این تحولات در داخل آلمان و پیامدهای آن در انتقال جرمنی از یک موقعیت نظامی و امنیتی که چندین دهه پس از جنگ جهانی دوم ادامه داشت، به یک موقعیت جدید می‌باشد؛ هرچند احزاب مخالف اتهامات فراوانی را مبنی بر شفاف نبودن این استراتیژی، متوجه حکومت نمودند.

5. شاید اظهارات شولتز، نخست‌وزیر آلمان، روند تحول نوین و بزرگ سیاسی آلمان را به خوبی توضیح دهد:

«نخست‌وزیر آلمان تأکید نمود که استراتیژی امنیت ملی که حکومت آلمان امروز تصویب نمود، در اوضاع متغیر کنونی نقش مهمی در تضمین امنیت مردم در آلمان خواهد داشت. این سیاست‌مدار سوسیال دموکرات گفت که شورای وزیران آلمان با تصویب این استراتیژی تصمیم مهم و غیر معمولی را اتخاذ نمود. شولتز اظهار داشت که محیط سیاست و امنیت آلمان در سایۀ تهاجم روسیه به اوکراین و بروز خصومت روز افزون با حکومت چین با قوت تمام تغییر نموده است. شولتز هم‌چنین گفت که مسئولیت اساسی دولت این است که بدون هیچ‌گونه کوتاهی در راستای تأمین امنیت شهروندان کار کند. وی به این اشاره نمود که این مسئولیت از طریق استراتیژی امنیت که از اصل ویژه امنیت خالص پیروی می‌کند، صورت می‌گیرد. او در ادامه گفت: کوتاهی‌هایی که تا کنون در ترسیم سیاست دفاعی توسط حکومت آلمان صورت گرفته، اینک با دنبال نمودن منهج کلی و فراگیر پیگیری خواهد شد.» (منبع: دویچه‌ویله آلمان، 14 جون 2023م)

6. پیمان‌نامۀ استراتیژی امنیت ملی آلمان ممثل اساساتی است که حکومت آلمان را به جانب تأمین امنیت مردم آن رهنمایی می‌کند. یکی از مهم‌ترین اساسات پذیرفته شده از زمان جنگ جهانی دوم، که در این پیمان‌نامه جای داده شده این است که اردوی آلمان برای قرار گرفتن در برابر تهدیدهای امنیتی دست به عملیات دفاعی می‌زند و به سوی انجام اقدامات فراگیر می‌رود؛ یعنی شامل حمله نیز می‌شود و باید دانست که این یک پیشرفت بزرگ و خطرناکی در اروپا به شمار می‌رود. پیمان‌نامۀ مذکور از رشد فراگیر و سریع اردوی آلمان بحث می‌کند.

بناءً به علاوۀ تأکید روی پایبندی به تصامیم پیمان ناتو در سال 2014م مبنی بر هزینه کردن حد اقل 2% از درآمد ملی برای اردو و امنیت، آلمان سعی دارد سایر وزارت‌خانه‌ها را طوری تجهیز نماید که بودجۀ خود را به نفع اردو کاهش دهند و این نیز در کاستن از مفکورۀ آسایش آلمان یک تغییر بزرگ محسوب می‌شود؛ چنان‌چه کریستیان لیندنر، وزیر مالیۀ آلمان در اظهاراتی گفت: «آلمان برای چندین دهه "با درامد صلح" به سر برده است. این بدان معناست که آلمان همواره این مفکوره را ترویج می‌کرد که نیازی به توجه زیاد به مسألۀ دفاع نیست. وزیر مالیه در جریان ارائۀ استراتیژی فوق‌الذکر در برلین گفت: این بدان معناست که سهمیه‌ها در بودجه به گونۀ دوام‌دار تغییر خواهد نمود.» (منبع: دویچه‌ویله آلمان، 16 جون 2023م)

7. پیمان‌نامۀ مذکور هم‌چنین نظریۀ حکومت آلمان را در تحلیل و تجزیۀ خطرها تمثیل می‌کند و اردوی روسیه چنان‌که آنان تعبیر می‌کنند؛ تهاجم روسیه به اوکراین، در رأس خطرهای خارجی قرار دارد. سپس در درجۀ پایین‌تر، قرار گرفتن در برابر رشد چین و نظام حاکم در آن، نظامی‌که در غرب آن را نظام خودکامه و مستبد می‌خوانند، چنان‌که در اظهارات شولتز از آن یاد شد: «ظهور خصمانۀ روزافزون حکومت چین».

پیمان‌نامۀ یاشده از خطرهای داخلی مانند امنیت سایبری، خطر تهدید زیربناهای آلمان و تغییر آب و هوا نیز غافل نشده، هرچند این مسائل، مستقیماً با تهدیدهای خارجی ربط دارد؛ چنان‌که روسیه را متهم می‌کنند که دست به حملات سایبری در دولت‌های غربی می‌زند و هم‌‎چنین هماهنگی‌های جهانی به هدف کاستن از خطرهای تغییر آب و هوا، به این معنا که استراتیژی امنیت ملی آلمان بیان‌گر انتقال آلمان از یک وضعیت به وضعیت دیگری در سیاست خارجی آن می‌باشد؛ هرچند برخی شک و گمان‌ها بالای مفکورۀ سیاسی آلمان هنوز تسلط دارد.

8. آلمان با تقویت اردویش و نیز با مجهز نمودن آن از طریق افزایش سرسام‌آور بودجۀ نظامی و هم‌چنین با گشودن راه به سوی اقدامات نظامی در بیرون به شمول اقدامات تهاجمی، خود را از قید و بندهای تحمیل‌ شدۀ نظامی که به محدودیت‌های بعد از جنگ جهانی دوم مشهور می‌باشد، رها نموده، یعنی محدودیت‌های مذکور دیگر به گذشته پیوسته است. این واقعیت جدید، اختلافات بزرگ و جوهری را میان آلمان و فرانسه بر می‌انگیزد؛ اختلافاتی‌که امروزه از چشم کسی پوشیده نیست؛ هرچند آلمان هم‌چنان به معاهدۀ عدم گسترش سلاح هسته‌ای پایبند بوده و حالت غیر هسته‌ای بودن خود را حفظ کرده و این وضع خود را در سال 1990م در "معاهدۀ حل و فصل نهائی مربوط به آلمان"، مجدداً تأیید نمود؛ معاهده‌ای که در هنگام توحید آلمان در همان سال توسط چهار دولت بزرگ به امضا رسید.

برای درک بهتر تغییرات اخیر در آلمان باید گفت که تقویت اردوی آلمان، مستلزم افزایش تعداد سربازان آن می‌باشد و این مخالف تعهد آلمان در "معاهدۀ حل و فصل نهائی مربوط به آلمان" می‌باشد که در سال 1990م برای متحد کردن آلمان توسط چهار دولت بزرگ امضا گردید. در معاهدۀ مذکور تعداد سربازان اردوی آلمان مشخص گردید که نباید از 370 هزار سرباز فراتر رود. اما تحریک نمودن آلمان توسط امریکا و انگلیس برای بازی نمودن نقش جدیدی در رویارویی با روسیه، به آلمان فرصت خواهد داد پای خود را از حدود معاهدۀ مذکور فراتر بگذارد و این به معنای خروج آلمان از قید و بندهای روسیه علیه قدرت نظامی آن می‌باشد. اما موقف فرانسه در برابر روی‌کردهای امریکا و انگلیس در تقویت آلمان، ضعیف به نظر می‌رسد؛ در حدی‌که حتی ممکن است اختلافات روزافزون میان آلمان و فرانسه باعث شود تمام اروپا از هم بپاشد؛ چیزی‌که امریکا و انگلیس از آن استقبال می‌کنند.

9. برای کاستن از نگرانی‌های فرانسه، مخصوصاً از رشد نظامی آلمان، استراتیژی آلمان، این دولت را بخشی از اتحادیۀ اروپا خوانده می‌گوید: «حکومت در این استراتیژی، چند هدف را مشخص نموده، مانند نیاز به استحکام دفاع تکنولوژیکی در سطح اروپا، تقویت مبارزه با تجسس، تخریب و حملات سایبری. به علاوۀ نیاز به هماهنگی اصول صدور سلاح در سطح اتحادیۀ اروپا.» (منبع: دویچه‌ویله، 16 جون 2023م) اما این مسأله از یک زاویۀ دیگر، نوع دیگری از نگرانی‌ها را برای پاریس به بار می‌آورد، به ویژه با توجه به این‌که استراتیژی‌های اروپا معمولاً از برلین صادر می‌گردد؛ زیرا آلمان، برنامۀ دفاع هوایی اروپا را رهبری می‌کند: «استراتیژی جدید آلمان را منحیث بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نفوس اروپا معرفی می‌نماید و بر این اساس انتظار می‌رود در تقویت منظومۀ دفاعی اروپا و پیمان ناتو سهم فعال داشته باشد. در استراتیژی به تمایل آلمان در بازی کردن نقش رهبری کننده‌ در اتحادیه اشاره شده، مخصوصاً که آلمان در تلاش ساختن سپر موشکی اروپا موسوم به "اسکای شیلد" است و ببیستوریوس وزیر دفاع آن اعلان نمود که تا کنون 18 دولت موافقت ابتدائی خود را در مشارکت کردن در این پیشگامی ابراز نموده اند.» (منبع: الشرق، 17 جون 2023م)

10. در خصوص دیدگاه آلمان نسبت به چین و روسیه به عنوان نظام‌های خودکامه، بیربوک، وزیر خارجۀ آلمان در جریان تشریح استراتیژی امنیت ملی آلمان گفت: «این استراتیژی در سیاست امنیتی به "سه بُعد مرکزی" متکی می‌باشد که عبارت اند از: دفاع، پایداری و تداوم. دفاع، شامل تقویت اردو، پولیس و حمایت از شهروندان می‌شود. پایداری یا توانایی مقاومت، مربوط به دفاع از "نظام اساسی دموکراتیک و آزاد مان در برابر نفوذ غیر رسمی بیرونی" به علاوۀ این‌که باید از "پیامدهای یک‌جانبه در عرصۀ مواد خام و منابع انرژی" کاسته شود و منابع تامین آن متغیر باشد.» (منبع: دویچه‌ویله، 16 جون 2023م)

روشن است که در این خصوص، آلمان تا حدود خیلی زیادی از سیاست امریکا در کاستن وابسته‌گی به واردات از چین پیروی می‌کند؛ چنان‌چه امریکا، آلمان و تمام اروپا را وادار نموده بسیاری از رشته‌های واردات انرژی خویش را از روسیه قطع کنند. این مسأله با صراحت و بدون هیچ نوع پوشیدگی در اظهارات آلمان‌ها مشاهده می‌شود؛ چنان‌که به گفتۀ منبع فوق؛ شولتز، نخست‌وزیر آلمان گفته: «ارتباط با اتحادیۀ اروپا و ائتلاف با آتلانتیک برای ما یک مسألۀ اساسی است.»

11. به این ترتیب، ابعاد این استراتیژی امنیت ملی آلمان را می‌توان به گونۀ ذیل خلاصه نمود:

الف) این استراتیژی، محدودیت نظامی اعمال شده علیه آلمان از زمان پایان جنگ جهانی دوم را به گونه چشم‌گیری کاهش داد؛ چنان‌که آلمان با گام‌های استوار به جانب تقویت اردوی خود و تبدیل نمودن آن به ضامن امنیت خویش در حرکت است؛ اما آلمان این محدودیت‌ها را با فراهم شدن شرایط جهانی درهم می‌شکند و به عنوان دولتی‌که پیمان عدم انتشار سلاح هسته‌ای را امضا نموده، باقی می‌ماند.

ب) آلمان در هماهنگی با شرایط بین‌المللی غرب، دشمن‌های خود را تعریف می‌نماید و بر اساس این شرایط؛ اردوی روسیه دشمن درجه اول و از چین در درجۀ دوم دشمن آلمان خوانده شده است. استراتیژی آلمان، چین را یک شریک تجاری و در عین حال دولتی می‌داند که به جانب اطراف آلمان دیدگاه خصمانۀ روزافزون دارد؛ اما نمی‌خواهد همکاری‌هایش را با چین در حل مشکلات بین‌المللی لغو نماید. موقف آلمان در این خصوص دقیقاً همان موقف اعلام شدۀ گروه هفت دولت بزرگ است.

ج) آلمان به عنوان یک دولت عضو در اتحادیۀ اروپا و نیز عضو ناتو، چالش‌های امنیتی و نظامی ماحول خود را تعریف می‌کند؛ چنان‌که استراتیژی جدید آلمان تأکید دارد که آلمان به همکاری با نمایندگان اروپایی و جهانی پایبند است.

د) هرچند این استراتیژی جدید تأکید دارد که آلمان بخشی از اروپا و دولت‌های ناتو می‌باشد، امنیت خود را بخشی از امنیت جمعی منظومۀ اروپا و منظومۀ آتلانتیک می‌داند و تأکید دارد که از نظام جهانی به رهبری امریکا حمایت می‌کند. اما هیچ یک از این ادعاها از حجم خطر این استراتیژی آلمان کم نمی‌کند و نیز این حقیقت را نادیده نمی‌گیرد که این استراتیژی در حقیقت یکی از خسارت‌های بزرگ جهانی است که به مسکو وارد گردیده، درست مانند پیوستن سویدن و فنلند به پیمان ناتو.

ه) آلمان در جریان سه دهۀ گذشته از موقعیت خود در داخل اتحادیۀ اروپا برای برجسته کردن نقش رهبری کنندۀ خویش در مسائل اقتصادی استفاده نمود و این نخستین گام آلمان به سوی تبدیل شدن به قدرت بزرگ بود. اینک نیز دارد از جنگ اوکراین و شرایط جهانی که به وجود آمده استفاده می‌کند تا اردوی نیرومند و پایگاه نظامی صنعتی تشکیل دهد تا دومین گامش به سوی تبدیل شدن به قدرت بزرگ باشد. پس از گذاشتن این دو گام، آلمان قادر خواهد بود خود را از سایر قید و بندها رها نموده و استراتیژی مستقل از دولت‌های اروپا و نیز امریکا بسازد. هرچند انتظار نمی‌رود آلمان در کوتاه‌مدت به این اهداف دست یابد؛ اما حوادث نشان می‌دهد که آلمان در همین مسیر در حرکت است.

12. در پایان باید گفت که دولت‌های بزرگ جهان امروز در ریختن خون بی‌گناهان، ظلم و تجاوز، گسترش فساد در زمین، نابود کردن انسان‌ها و نباتات با یکدیگر رقابت می‌کنند. این وضعیت نابسامان بشر هرگز سامان نخواهد یافت، مگر زمانی‌که نور خلافت یک‌بار دیگر بر زمین بتابد تا امنیت و آرامش را نه تنها برای مسلمانان؛ بلکه تمام کسانی‌که زیر سایۀ آن قرار می‌گیرند، به بار آورد. آنگاست که فریاد حق، سراسر جهان را فرا خواهد گرفت:

﴿وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً﴾ [اسراء: 81]

ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد؛ بدون شک باطل نابود شدنی است.

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً﴾ [اسراء: 51]

ترجمه: و می‌گویند کی خواهد بود؟ بگو: چه بسا نزدیک باشد.

5 ذی الحجة 1444هـ.ق.

23 جون 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

و خسران ادامه دارد...

خبر:

در تلاش برای جلب رضایت صندوق بین‌المللی پول(IMF)؛ دولت پاکستان لغو فوری محدودیت‌های واردات را اعلام کرده است. با این حال، هم جامعۀ تجاری و هم تحلیل‌گران بر این باور‌اند که این حرکت به تنهایی تغییرات قابل توجهی در فعالیت‌های تجاری عملی ایجاد نمی‌کند؛ مگر این‌که ذخایر ارزی به میزان قابل توجهی تقویت گردد.

تبصره:

پاکستان از زمان ایجاد خود در وضعیت بحران اقتصادی قرار داشته و بیشتر در دام فقر فرو رفته است. در واقع، این فقر توسط رهبران ناکارآمد و فریبندۀ حاکم  پاکستان و سایر کشورهای جهان سوم ایجاد می‌گردد. این کشورها پس از استعمار و غارت توسط طراحان کنونی با قرضه‌ها و دام‌های فقر مبتنی بر قرضه، در ویرانه رها شدند و وضعیت دولت-ملت بالای آن‌ها تحمیل گردید. نظام اقتصادی که در پاکستان اعمال می‌شود، خود یک چرخۀ تقویت کنندۀ فقر را به میان می‌ورد. پاکستان در سال 1950 در بحبوحۀ مشکلات مالی به صندوق بین‌المللی پول پیوست. در سال 1958، پاکستان اولین کشوری بود که از صندوق بین‌المللی پول درخواست کمک نمود. خواه دموکراسی باشد یا حکومت نظامی، سکولار یا محافظه کار، همه در برابر صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی سر تعظیم فرود آوردند. این روی‌کرد غیرقابل توقفی بود که پس از ایوب هر حاکم دیگر آن‌را در پیش گرفت  و این فقط برای مردم خسارت وارد نمود و بس. اسحاق دار، وزیر مالیه، از افزایش 215 میلیارد روپیه مالیات جدید خبر داده است. بار این مالیات بیشتر به گردن افراد کم امتیاز افتاده، در حالی‌که ثروت‌مندان و افراد صاحب نفوذ از آن فرار نموده یا مبلغ کمی را می‌پردازند. تورم در کشور از مرزها عبور کرده و قیمت موادغذایی افزایش دیوانه‌واری دارد.

رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمود:«لا ضرر و لا ضرار؛ نه ضرر کن و نه ضرر برسان!» پیش از این، شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، در ابتدای سال 2023 گفته بود: «شرایطی که ما باید با صندوق بین‌المللی پول موافقت کنیم فراتر از تصور است. اما ما مجبور خواهیم شد تا با شرایط موافقت کنیم.» سال 2023 هفتادوششمین سال‌گرد تشکیل پاکستان خواهد بود؛ اما ما شاهد قهقرای دائمی اجتماعی، اخلاقی، فکری و اقتصادی هستیم. دلیل این انحطاط دائمی، پیروی نکردن از مفکورۀ ایجاد این سرزمین است؛ یعنی داشتن دولتی مبتنی بر ایدیولوژی اسلام که بیشتر چتر همه نقاط پراگندۀ امت اسلامی باشد. مسلمانان شبه‌قاره ممکن است به استقلال فزیکی دست یافته باشند و باهم به منطقه‌ای اکثریت، مسلمان‌نشین نقل مکان نموده باشند، اما اوضاع از آن‌جا فراتر نرفت. بنابراین، این دولت-ملت به زندانی برای مسلمانان تبدیل شد که در آن قیمت کالاها برای تأمین تسهیلات توسط کسانی‌که به ما وضعیت چنین آزادی را داده‌اند، دیکته می‌شود.

بنابراین، پاکستان در حال حاضر ممکن است قدرت‌های سرمایه‌داری را تسهیل کند، اما ایدیولوژیی ندارد که از آن پیروی نماید. نظام اقتصادی سرمایه‌داری تنها یک هدف دارد و آن افزایش ثروت کل کشور و دست‌یابی به بالاترین سطح ممکن تولید و نهایت تجمل برای افراد است. تحت نظم جهانی سرمایه‌داری کنونی، نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول با بردگی کشورهای جهان سوم از طریق قرضه‌هایی که هرگز قادر به پرداخت آن نخواهند بود، کسب درآمد می‌کنند. صندوق بین‌المللی پول خود یک نهاد سیاسی است که توسط افراد منصوب سیاسی کشورهای عضو اداره می‌شود و تصمیمات آن متأثر از منافع سیاسی اعضای آن می‌باشد. به همین دلیل است که می‌بینیم صندوق بین‌المللی پول به عنوان ابزار سیاست خارجی آمریکا عمل می‌کند.

سیاست اقتصادی اسلام برگرفته از شریعت اسلام (قرآن و سنت) بوده و موفقیت یا شکست آن با سود و زیان سنجیده نمی‌شود؛ بلکه با معیارهای حلال و حرام سنجیده می‌شود و بر توزیع ثروت متمرکز بوده و احتکار را منع می‌کند. گردش ثروت باعث رفاه و ایجاد فرصت‌ها برای مردم می‌شود.

سرزمین‌های اسلامی باید یک سیاست اقتصادی برگرفته از عقیدۀ اسلامی را ترسیم نمایند. هر سیاست اقتصادی دیگری ناقص می‌باشد، نه فقط برای ثبات اقتصادی؛ حتی اگر کسی از ایدیولوژی اقتصادی دیگری که مخالف اسلام است، نفع برد، بازهم آن نافرمانی الله سبحانه وتعالی می‌باشد؛ نه این‌که ترسیم و تلاش برای تطبیق آن منتج به چیزی جز افزایش مشکلات اقتصادی، فقیر کردن مردم، تداوم زوال و مشکلات ‌گردد.

بنابراین، سیاست اقتصادی سرزمین‌های اسلامی باید مانند همیشه یک سیاست اقتصادی اسلامی باشد! اقامۀ خلافت بر منهج نبوت به مسلمانان کمک می‌کند تا عزت و شکوه از دست رفته خود را باز یابند. ما مسلمانان باید به خاطر داشته باشیم که موفقیت ما در گرو اطاعت از الله متعال است، نه حرکتی که به ما کمک کند در لحظه‌ای زندگی کنیم؛ اما ما را به سوی خشم الله سوق ده!. ما مسلمانان پاکستان از دست‌کاری بیشتر خودداری نموده و قربانی شدن برای هرگونه معاملۀ صندوق بین‌المللی پول را رد می‌نماییم.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ [نور: 55]

ترجمه: الله کسانیرا که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند، وعده داده است که خلافت (حاکمیت) روی زمین را به آن‌ها می‌دهد؛ همان‌طوری‌که به مردمان قبل از آن‌ها داد.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

11 ذوالحجة 1444هـ.ق.

پنجشنبه 29 جون 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه