- نشر شده در ویدیوها
جمادى الاولى 1439هـ/ فبرورى 2018م
جمادى الاولى 1439هـ/ فبرورى 2018م
بیانیه جمعی از اهالی و بزرگان شهرک کللی تحت عنوان: به اصول و مبانی انقلاب شام جنگ بزنید، که اهل شام را برای تمسک به اصول مذکور و تبنی نمودن آن فرا خواندند.
یک شنبه، 30 جمادی الثانی 1439هـ مطابق با 18 مارچ 2018م
شنبه، 29 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 17 مارچ 2018م
ولايه سوریه در یاد بود از هفتمین سال آغاز انقلاب شام برای تاکید بر اصول و مبانی انقلاب شام و برکناری رهبران که اصول مذکور را ترک نموده اند در شهر الدانا واقع در حومه ادلب تظاهرات به راه انداخت.
جمعه، 28 جمادى الثانی 1439هـ مطابق با 16 مارچ 2018م
(ترجمه)
ایدیولوژی کفری سرمایهداری بر مبنای دموکراسی، در مقابل ایدیولوژی اسلام شکست محضی را تجربه کرده است. بارک اوباما در سخنرانیاش در کنگرۀ امریکا در سال ۲۰۱۰م استراتیژی جدید امریکا را اعلام کرده ګفت: «بعد از این ایالات متحدۀ امریکا زندهگی عساکرش را در کشورهای اسلامی به خطر مواجه نخواهد کرد.» او همچنان اشاره کرد که حالا کشورهای اسلامی همراه با عساکر خودشان با تروریزم و افراطگرایی مبارزه خواهند کرد.
پروژۀ اسلام میانهرو در سرزمینهای ما توسط پلان و استراتیژی انتخابشدۀ اوباما به پیش برده میشود. این پروژه به یارگیریهایش در بین اقشار مختلف مسلمانان؛ از قبیل: متنفذین، نیروهای ارتش، ریاستهای امنیت ملی، انجمنهای مذهبی، انجمنهای مفتیها، امامان، چهرههای مشهور دینی و مذهبی و افراد فعال در جامعۀ اسلامی مصروف بوده و هدف آن همانا مبارزه با راه و طریقۀ زندهگی اسلامی بوده و در اولویت کاری آنها در بین افشار مختلف جوامع اسلامی، مبارزه با حس خلافتخواهی است. فعالیتهای اصلی مدافعین این نظریه تحت تأثیر درآوردن جوامع اسلامی است. آنها با این فعالیتهای بیشرمانۀ شان افراد عام جامعه را میفریبند و آنها را از اسلام واقعی، که هیچگونه افراط و تفریطی در آن نیست، به دور ساخته و به سوی لیبرالیزم و متابعت کفر فرا میخوانند که با این کارشان در نتیجه، باعث سرکوب کسانی میشوند که به اسلام واقعی پابند بوده و برای تطبیق آن مبارزه مینمایند.
پروژۀ اسلام میانهرو از سوی سازمانهای همسانِ "سازمان یمان" تمویل میشود که نهادهای امنیتی از آن نظارت مینمایند و آنها را از هر عملکردیکه خلاف این پروژه باشد، بر حذر داشته و میترسانند. اینها با این اقداماتشان راه را برای دسیسههای کفری باز مینمایند تا پلان شوم اسلام میانهرو را تطبیق نمایند. زیر نام اسلام میانهرو، حامیان این پروژه میخواهند تا نظام سرمایهداری را بر بنیاد دکتورین سیکولر رنگ اسلامی بخشند، که در نهایت باعث جدایی دین از سیاست خواهد شد. کامیابی پروژۀ اسلام میانهرو باعث خواهد شد که نظامهای کفریی تحمیل شده بالای امت بقاء یافته و در جوامع اسلامی جاودانه شوند و امت بیشتر از پیش به قهقرای انحطاط فرو رفته و حاکمیتیکه باید از آنِ اسلام باشد، از آن کفر شود. بناءً این نظام کفری با یک تیر به دو شکار خواهد رسید: فریب مسلمانان و مطیع و مزدور ساختن آنها به نظام کفری.
بر علاوه، مسلمانانیکه افکارشان به مفکورۀ اسلام میانهرو زهرآگین شده است، بیباکانه از آن دفاع خواهند کرد، دیگران را به آن دعوت داده و با هر مانع فرا راه این مفکوره خواهند جنگید. این در حالیست که در گرو این مفکوره رفتن، آنها را ضعیف و تنها ساخته و مجبور به مصلحتها و معاملات استعماری با استعمارگران، اشغالگران و نیروهای مسلح کشورهایشان خواهد ساخت. هنگامیکه این مفکوره در اذهان امت تزریق شود، دیگر راهی بیرون رفت از آن نیست، پس باید از اول سد راه آن شد. بناءً ما به عنوان اعضای حزب التحریر، که مسئولیت بزرگ دعوت ایدیولوژی اسلام را بر شانههای خود حمل مینماییم، باید از خطرهای این پروژۀ کفری واقف باشیم. همچنان ما باید آگاه باشیم که کفار با تطبیق این پروژه میخواهند دعوت به سوی اسلام واقعی را که عاری از هرگونه افراط و تفریط است، ریشهکن سازند. فلهذا با در نظر داشت این عوامل، در مییابیم که مبارزه با پروژۀ اسلام میانهرو برای اعضای حزب التحریر-قرعزستان مسئلۀ مرگ و زندهگی است.
هواخواهان مفکورۀ اسلام میانهرو، به قضاوت خودشان از اسلام پرداخته و مسلمانان را به سوی لیبرالیزم فرا میخوانند، بیخبر از اینکه با این عملکردشان به دینشان خیانت کردهاند. بناءً ما با این دسیسۀ آنها باید از طریقۀ ذیل استفاده نماییم:
ما باید جامعۀ اسلامی را از واجبات آنها باخبر ساخته و برای جوامع اسلامی گوشزد نماییم که مفکورههای کفری اسلام میانهرو را برچسپهای اسلامی زدن، از دسیسههای کفر بوده و خیانتِ بس بزرگی به مسلمانان است. برعلاوه، ما باید به مبازرۀ فکری خود ادامه داده و آن را شدت بخشیم؛ اما هیچگاهی نباید در مقابل برادرانی از امت جبههگیری نماییم که از این مفکوره متأثر شده اند. ما باید در مقابل افراد، جوامع، امامان وغیره برادران مسلمان ما، که از این مفکورۀ زهرآگین متأثر میشوند، از خود عکسالعمل و موقف شرعی نشان داده و آنها را منحیث برادر مسلمان خود امر به معروف و نهی از منکر نماییم. با این مفکوره که هوخواهانش را از تفکر سیاسی و ایدیولوژیک باز میدارد، میشود از راه سیاسی مبارزه کرد و این مبارزه باید در مقابل صاحبان و بانیان این پروژه راه اندازی شود؛ نه در سطوح پایین، تا بشود از این طریق با آن برخورد مستحکم کرد.
تا جاییکه امکان دارد، ما باید برادران خود را را از این مفکورۀ خطرناک برای امت بر حذر داریم و آنهایی را که از آن متأثر میشوند، امر به معروف کرده و به اسلام ایدیولوژیک فرا خوانیم. ما به جای دشنام و ملامتی افراد متأثر از این مفکوره، ثبات خود را در راه دعوت حفظ نماییم. اگر ما موقف خود را در جامعه از دست داده و فضای اسلامیی را که توسط ما و سابقون ما ساخته شده است، اجازۀ تخریب دهیم-مهم نیست که از لحاظ افراد به چه تعداد باشیم- تاثیرگذاری خود را بر جامعه از دست خواهیم داد.
امروزه جهان کفر از ما هراسی ندارد، بل از فضای اسلامیی هراس دارد که بر اساس ایدیولوژی اسلامی استوار بوده و دارای قوانین کافی اسلامی باشد. دنیای کفر از مزج ما با اسلام هراس دارد و ترسش این است که ما بعد از مزج و یکجایی با اسلام، مبدل به شخصیتهای اسلامی شویم. آنها خوب میدانند؛ اگر ما رابطۀ مان را با دین خود از دست دهیم، به آسانی میتوانند ما را از لحاظ فزیکی نیز حذف نمایند. بناءً ما باید با درک عمیق از حالات و با استحکام شخصیت اسلامی خود، شدیداً به مبارزۀ ایدیولوژیک خویش ادامه دهیم. قبل از اینکه این مفکورۀ پلید، امت را فراگیرد و قبل از اینکه پروپاگندهایش مردم عام را بفریبد، ما باید از هیچنوع مبارزه علیه آن دریغ نورزیم و امت را از عواقب ناگوار آن برای اسلام و مسلمانان آگاه ساخته و برای مسلمانان در مقابل این مفکوره، مصونیت ایدیولوژیک فراهم سازیم.
بر علاوه، ما باید تلاشها و مبارزۀ سیاسی خود را علیه حکومتها نیز تشدید بخشیم، اما مبارزه با حکومتها از مبارزه با جوامع اسلامی به کلی فرق دارد. مبارزۀ سیاسی علیه حکومتها از طروق مختلف؛ از قبیل: افشاسازی خیانتهای حلقههای رهبری در حکومتها، افشاسازی خشونتهای آنها علیه شخصیتهای واقعی اسلامی، که به این مفکوره دعوت نمینمایند، زورگوییهای آنها برای مطیع ساختن دعوتگران واقعی اسلامی به مصلحت با کفر و وغیره طریقهها صورت میگیرد. راهکارهای دیگری از قبیل افشاسازی شکنجهها و ظلمهای آنها بالای مرم عام نیز شامل این مبارزه میشود. در نتیحه، ما با اجرای مسئولیتهای دینی و شرعی خود، میتوانیم هرگونه توطئه علیه اسلام و مسلمانان را خنثی سازیم.
این مسئولیتها هنگامی به سر میرسند که ما از افکار ادیولوژیک و سیاسی حزب پیروی نماییم. اگر ما از این طریقهها سر باز زده و یا هم در آنها سستی نشان دهیم، دیری نخواهد بود که کفار جاهای خالیی را که از اثر کاهلی ما به جا ماندهاند، با فعالیتهای شان پر مینمایند. آنها امامان ما را پیش چشمان ما به نمایندهگان شان مبدل خواهند ساخت. استعمار به بهانۀ صلح و امنیت، دست به خائن ساختن مردم عام خواهند زد و از طریق آنها افرادی را که به اسلام واقعی دعوت دارند، به چنگ دولتهای خودشان و حتی دولتهای استعماری خواهند آورد. این دولتها از قبل طرحی را ریخته اند که نظر به آن حتی شهادت(گواهی) یک شهروند نیز میتواند کسی را پشت میلههای زندان بفرستد.
نظامهای کفری برای تطبیق پروژۀ اسلام میانهرو، میکانیزمهای عملیی را نیز طرح کردهاند و حالا میخواهند تا با تبانی با مزدورانشان در پروژۀ اسلام میانهرو، آن میکانیزمها را علیه امت به کار گیرند. آنها فعالانه از شهرها، قریهجات و مساجد دیدار خواهند کرد که در جلسههای منطقویشان نیز آشکارا است. آنها از هر خلاییکه ما به جا گذاشته باشیم، استفاده خواهند کرد. نیروهای امنیتی با شعار "دنیا برای همهای ما جای بهتر است" مردم را به سوی گمراهی دعوت داده و از آنها میخواهند که با دولت همکاری نمایند، اما بیخبر از آن اند که با این کارشان بنیاد پروژۀ کفری اسلام میانهرو را میگذارند. آنها با این عملکردشان مردم را برای این پروژه آماده میسازند. این میتود در ازبکستان نیز پیاده شد و دولت به مجرد مساعد شدن فضاء، کاری را همانند حادثات ۱۶ فبروری انجام خواهد داد.
ای برادران مسلمان! غفلت را کنار بگذارید، ما منحیث یک مسلمان باید علیه هر دسیسه و نقشۀ کفار راهحلهای عمیقی از ایدویولوژی خود دریافته و به آن عمل نماییم. امروزه میتوانیم با این کار، پلانهای آنها را نقش به آب ساخته و اوضاع را به نفع خود تغییر دهیم. اما اگر این موقع را از دست داده و کارهای لازمه را انجام ندهیم، بعد از فراگیر شدن این مفکوره در ذهن مسلمانان، با ده برابر این کوشش نیز نخواهیم توانست که حالت فعلی را برگردانیم. از الله سبحانه وتعالی استدعاء داریم که در این راه ما را ثابت قدم قرار دهد و این تلاش و مبارزه را سبب نصرت خود به ما گرداند. آمین یا رب العالمین!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-قرغزستان
(ترجمه)
خبر:
محمد بن سلمان در یک سفر گردوبادیی خود به انگلیس، به حکومت محاصره شدهای "ترزامری می" وعدۀ کمکهای بزرگ مالی را داده است. محافظهکاران و مخالفان، هردو مکرراً وعدههای بزرگ اقتصادی "ترزامری می" را به همکاری بریگزیت زیر سؤال بردهاند. اما اعلام کمکهای بیشمار به انگلیس از طرف شاه خائن سعودی، بدون شک موقف می را در بریگزیت بالا خواهد برد و پالیسی سعودی را در منطقه زیر سؤال قرار خواهد داد.
تبصره:
در مدت سه روز بازدید سلمان شاه عربستان سعودی از انگلیس، وعدۀ همکاریهای اقتصادی بیشماری را با این کشور نمود. انگلیس و عربستان سعودی به ارزش ۹۰ میلیارد دالر معاملۀ تجارتی و سرمایهگذاری کردند. سخنگوی دفتر ترزامری می گفت: «این یک پیروزی قابل توجهی برای شکوفایی اقتصادی انگلستان میباشد و نشاندهندۀ اعتماد قویی بینالمللی در اقتصاد ما میباشد؛ طوریکه ما را آماده میسازد تا اتحادیۀ اروپا را ترک نماییم.» عربستان سعودی وعدۀ همکاری ۱۳.۸ میلیارد دالری را برای خریداری ۴۸ فروند جیت جنگی کرده است. همچنان عربستان سعودی کمکهای صد میلیارد دالری دیگر را با در نظرداشت فهرست شرکت رامکو به ارزش صد ملیارد دالر در انگلیس و نیویارک وعده داده است.
با در نظرداشت معاملات خائنانۀ فوق، محمد بن سلمان پس از بازدیدش از انگلیس قراردادی را به مبلغ ۱۳۰ میلیارد دالر بخاطر تأمین بودجۀ خزانۀ کمکهای انگلیس در سراسر جهان به امضاء رساند. سرازیر شدن مقدار بسیار زیادی پول، که برای خریداری جیتهای جنگی در نظر گرفته شده است، سؤالات مهمی را در مورد شاه خائن سعودی خلق میکند؛ در حالیکه شاه میتوانست، این پول را برای متوقف کردن جنگ در یمن و بازسازی شهرهای آن به مصرف برساند. اما برعکس، این پول را در راستای ایجاد کمپاین جدیدی برای توقف دادن ظلم بشار اسد یا جلوگیری از قتل عام مسلمانان روهینگیا به مصرف میرساند. شاه سعودی میتوانست با استفاده از ین پولها به تمام این مشکلات پایان دهد؛ اما او متأسفانه میلیاردها دالر را که از مردم عربستان به تاراج برده است، در خدمت دولت مریض ترزامری می قرار داده است تا با آن دولتاش را از رکود اقتصادی بیرون آورد.
شکی نیست که بعد از بازدید ترامپ از عربستان سعودی، انگلیس مسیر جدیدی را آغاز کرده است. شاه سعودی پس از دیدار و گفتگو با ترامپ(فرعون زمان) یک سلسله معیارهایی جدیدی را بکار گرفته است که آن عبارت از سیکولر ساختن و غربی ساختن مردم عربستان سعودی با معیارات بیسابقه میباشد. شاه برای حفاظت از رژیم خود و در بدل آن، میلیاردها دالر را به امریکا داد، هرچند که تشنگی امریکا به پول سعودی در آن بازدید توقف نکرد. از این معلوم میگردد که امریکا از سرمایۀ عربستان سعودی برای حفاظت منافع منطقویاش و تضعیف کردن اروپا استفاده میکند. از یکسو ادارۀ ترامپ تلاش دارد تا اتحادیۀ اروپا را تضعیف نماید و از سوی دیگر، اخراج انگلیس را از این اتحادیه ضروری میپندارد.
باوجود اینکه "می" ممکن است فرصتی مناسبی برای قناعت دادن شکاکان انگلیس در مورد مزایای اقتصادی بریگزیت داشته باشد؛ اما کمکهای بیشمارِ شاه سعودی، بریگزیت را تقویت خواهد بخشید و این خود جنگ تجارتی با اتحادیۀ اروپا به سرکردهگی ترامپ است. در مقابل، ترامپ انتظار دارد تا انگلیس تلاشهای کودتا علیه شاه سعودی را متوقف نماید و از همه طرفداران انگلیس در این کشور حمایت کند. شاید هم برطرف کردن رئیس ستاد ارتش عربستان سعودی یک نمایش ضمنی و معاملهای بین انگلیس و امریکا قبل از بازدید با شاه سعودی باشد.
مداخلۀ آشکار و بیپیشینۀ غرب در سعودی، که زمانی مهد و سنگر اسلام بود، به پایگاه و بستر گرم طرحهای زشت کفار مبدل شده است. فلهذا تا زمانیکه امت اسلامی به احیای خلافت راشدۀ واقعی برمنهج نبوت مبادرت نورزند، طرحها و برنامههای شوم استعمارگران و غلامانشان پایان نخواهد یافت.
نویسنده: عبدالمجید بهاتی
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
هیئتی از کمیتۀ ارتباطات مرکزی حزب التحریر-ولایه لبنان با حضور انجنیر صلاح الدین اِدهدها، داکتر محمد البقایی، انجنیر سلام و انجنیر بلال زیدان نامهای را در خصوص ستیزهجویی این کشور در مقابل مسلمانان در داخل و خارج از روسیه، به آدرس فدراسیون روسیه از طریق الکساندر زاسیپکین سفیر این کشور در لبنان سپردند. محتوای نامۀ مذکور قرار ذیل میباشد:
از طرف حزب التحریر-ولایه لبنان برای الکساندر زاسیپکین سفیر فدراسیون روسیه در لبنان!
سلامتی باد بر کسانیکه از هدایت پیروی میکنند.
علیالرغم شرارتهای زیادیکه کشور شما در داخل و خارج مرزهایش مرتکب شده است و هیچگاهی متوقف نگردیده است، و همچنان عملیات خصمانهای را که در داخل این کشور دستور داده است و به بازداشتهای ظالمانه و خودسرانه دست زده که به ویژه مسلمانان را متأثر ساخته است، تا حدیکه صدها مسلمان در زندانهای روسیه به دلیل مشارکت در فعالیتهای حزب التحریر زندانی هستند. این کشور به اساس حکم دادگاه عالی سال ۲۰۰۳م که حزب التحریر را منحیث سازمان تروریستی طبقهبندی کرده است و اعضای آن بصورت دروغین متهم به تروریست شدهاند. مطابق به این حکم دادگاه، حزب سیاسی اسلامی التحریر یک حزب تروریستی تلقی گردیده است و اتهامات به اساس قوانین "بنیادگرایی" قانون اساسی نه، بلکه به اساس قوانین تروریزم مطرح میشود، که حکم دادگاه میتواند الی به بیست سال زندان برسد. تحت این عنوان، دهها تن از حاملین دعوت در جریان چند سال گذشته بازداشت شدهاند.
در ۲۴ نومبر 2017م ارگانهای امنیتی روسیه خانم یکی از زندانیانی را که به ۱۲ سال زندان محکوم میباشد، بازداشت کردند، که او عیسی رحیموف یکی از اعضای حزب التحریر میباشد. خانم عیسی رحیموف روسیالاصل میباشد، او مسلمان شده و نامش را از آلا به جنات پیسپالوفا تبدیل کرده است. جنات پیسپالوفا بخاطر فعالیتهایش در حزب التحریر بازداشت شده و به زندانی انداخته شده که در آن مجرمین نگهداری میشوند. بعداً در جنوری ۲۰۱۸م تصمیم بر این شد که حبس این خواهر به دو ماه دیگر هم اضافه گردد، یعنی او در زندان روسیه الی ۱۶ مارچ ۲۰۱۸م تا تاریخ محکمۀ بعدیاش در زندان باقی بماند.
رابطۀ رژیم شما با مسلمانان به حد خصمانهای آن رسیده است. آنچه دولت شما در سوریه انجام میدهد و آنچه رژیمهایی آسیای مرکزی که به حمایت دولتتان انجام میدهند، از ابتدای این قرن؛ از قبیل خشونت، کشتن و بازداشتها و آنچه رژیم تان امروزه انجام میدهد؛ از قبیل دستگیریها، که زنان را متأثر ساخته است، بهترین شواهدی است که نحوه برخوردتان را با مسلمانان نشان میدهد؛ برخوردهاییکه آینده را اصلاً در نظر ندارد.
بنابر این، ما پیامی به کشور شما میفرستیم تا شرارت و بیعدالتی خود را علیه مسلمانان در خارج و داخل روسیه متوقف سازد و چشمهایش را برای روزهای آینده به خوبی باز کند؛ زیرا روسیه در همجواری با کشورهای اسلامی قرار دارد و اضافهتر از ۲۳ میلیون مسلمان دارد. همطرازی روسیه با امریکا در مقابل مسلمانان سودی نخواهد داشت؛ بلکه این یک پیام عداوت برای مسلمانان روسیه و بیرون از روسیه میباشد. این را شما خوب میدانید که آینده از آن مسلمانان و دولت آنها خواهد بود.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه لبنان
(ترجمه)
﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ﴾
[نحل: ۱۱۶[
ترجمه: (الله سبحانه وتعالی حلال و حرام را برای تان مشخص كرده است) و به خاطر چیزیكه تنها(از مغز شما تراوش كرده و) بر زبان تان میرود، به دروغ مگوئید: اين حلال است و آن حرام، و در نتیجه بر الله)سبحانه وتعالی( دروغ بندید. كسانیكه بر الله)سبحانه وتعالی( دروغ میبندند، رستگار نمیگردند.
هر سال در تاریخ معینی از "روز زن" تجلیل به عمل میآید، و در عین حال تیغ بعضی رسانههای لبنانی در برابر دین اسلام تیز میشود که آزادانه مخالفت خود را علیه قوانین شرعی بازگو نموده و بر قوانین و دین اسلام حملهور میشوند، به خصوص در رابطه به موضوع زن و مرد و حالت شخصی افراد(احکام فردی). کانال تلوزیونی LDS صبح روز جمعه به تاریخ ۹ مارچ ۲۰۱۸م در برنامۀ "نهارکم سعید" چند تن از بوقزنان فتنهانگیز را از انجمن حقوقی زن و برخی از ژورنالیستها را دعوت نمود، که روی محکوم کردن حکم شلاقزنی زانی و قطع دست دزد و همچنین در مسئلۀ بازداشت مجرم، حکم طلاق، میراث و حکم دو یا چهار شاهد بحث نمودند.
این واکنشگرانی که در ظاهر ادعای پشتیبانی از زنان و حقوق آنها را دارند، اما در باطن بر ضد اسلام و احکاماش هستند و استدلال میکنند که اسلام از زنان و حقوقشان محافظت کرده نمیتواند. هرچند امروزه اسلام در صحنۀ عمل به سطح یک دولت تطبیق نمیشود، اما تنها احکام فردی آن در بعضی کشورها به شمول لبنان پابرجا است. لذا دولت لبنان همواره کوشش دارد تا این احکام را تحریف و منسوخ کند، و بدتر اینکه میخواهد با قوانین دستساختۀ فاسد غربی تعویض نماید. این دولتها، به جای اینکه خواستار تطبیق تمام اسلام شوند، که فساد و دزدی را از بین برده و مردم را از بندهگی بنده، شهوت و هوای نفس میرهاند و به بندهگی و عبادت الله سبحانه وتعالی سوق میدهد-چون الله سبحانه وتعالی ذاتی است که تمام بشر را خلق و برای آنان احکامی را نازل نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم برای اجراء و تطبیق آن به ما دستور داده است تا سعادت و کامیابی دارین را نصیب شویم- به تطبیق قوانین غربی مبادرت میورزند. یقیناً خالق ما در مورد انسان و چیزیکه برای انسان بهتر است، دانا و توانا است.
﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾
[ملک: ۱۴]
ترجمه: مگر كسیكه(مردمان را) میآفریند(حال و وضع ايشان را) نمیداند و حال اینكه او دقیق و باریک بین و بس آگاهی است؟!
اگر این احمقها وضعیت زنان مسلمان را با وضعیت زنان در کشورهای غربی مقایسه مینمودند، که مطابق قوانین دستساخت بشری به ازدواج مدنی-ازدواجیکه بر اساس یک قرار داد صورت میگیرد- مبادرت میورزند و یا هم وضعیت زنان را حتی در سرزمینهای شرقی-که در تحت حاکمیت اسلام چگونه بود- به مقایسه میگرفتند، سوالات ذیل مطرح میگردید:
آیا خانوادهها در غرب سالم و دستنخورده اند؟ آیا در غرب جسم زنان برای تقویت تجارت محصولات شرکتها به نمایش گذاشته نمیشود؟ آیا در غرب زنان به مقصد خوشگذرانی و عیشونوش مردان استفاده نمیشوند؟ آیا میدانید که هرروز چند واقعۀ "تجاوز جنسی" در اروپا، امریکا و دیگر کشورهای غربی اتفاق میافتد؟ چقدر اطفال بخاطر "سوء استفادۀ جنسی" در غرب استفاده میشوند؟ چقدر از زنان قربانی خشونتهای این رژیمهای غربی میشوند؟ آیا این قضایای کشورهای غربی با میزان تکان دهندهاش، در سرزمینهای ما وجود دارند؟!
ای مسلمانان لبنان! به دین و شریعت تان فخر بورزید، برای تطبیق آن فعالیت نموده و زندگی اسلامی را دوباره اعاده نمایید، که در احیای آن پیشرفت، ترقی، کرامت، افتخار، عفت، آبرو و عزت را به دست میآورید. آواز رسانههای مخرب و شیطانی را خاموش بسازید و در برابر کسانیکه علیه اسلام تهمت میزنند، ایستاده شوید و برنامههای فاسد اخلاقی آنان را متوقف سازید، که توسط این بوقزنان فتنهانگیز پروپاگند ایجاد مینمایند، و در میان ما تخم کینه، تقلید کورکورانه و دنبالهروی را توسط کانالهای مفسد شیطانی و غیراخلاقی خود ترویج میدهند.
کجا شد حاکمیت و نقش مفتیها و متنفذین قدرتمند مسلمان که این جرایم علیه اسلام را متوقف سازند؟! خاموشی آنان حتی تا چند ماه آینده تطبیق احکام فردی را نیز به خطر میاندازد.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه لبنان
(ترجمه)
خبر:
به روز سه شنبه ششم مارچ سال جاری، دولت سریلانکا بدنبال یک سلسله حملات گروهی بودائیان افراطی بالای اقلیت مسلمان در ناحیۀ مرکزی کندی، حالت اضطراریی را در تمام کشور اعلام کرد. صدها بودایی، اکثراً از قوم سینهالس، همراه با چوب، سنگ و بمبهای نفتی، به خانهها، مساجد و مکانهای تجارتی مسلمانان حمله کرده و بسیاری از آنها را به آتش کشیدند. بر اساس گزارشات رسانهها، یک جوان مسلمان در نتیجۀ یک آتشسوزی در خانهاش کشته شد. یک فعال مدنی مسلمان گفت: «بودائیان در جادهها و حتی در بسهاییکه از قریههای سینهالا عبور میکنند، در جستجوی مسلمانان اند.» همچنان اظهاراتی مکرری نیز وجود دارد، نشان میدهد که پولیس و نیروهای امنیتی بیطرفانه به تماشای تخریب خانهها و دوکانهای مسلمانان مینشینند و از اقدامات لازم علیه گروههای دهشتافگن و دستگیری تجاوزگران امتناع میورزند.
تبصره:
در سالهای اخیر خشونت و تعصبات ضداسلامی در سریلانکا، به دلیل افزایش گروههای ملیتپرست بودایی و کمکهای ملیتپرستان بودایی، در میان اقشار بخصوصی از جامعه به اوج خود رسیده است. در جون ۲۰۱۴م در شهرهای الوثگاما و برووالا، شورشهای مرگباری علیه مسلمانان ایجاد گردید. عدهای از بوداییهای سرسخت و جاهل، مخصوصاً از گروه بودوبالاسِنا(نیروی قدرت بودایی)، کسانیکه خطمش یا طریقۀ شان را از عقیدههای مردمشان در میانمار گرفته اند، اینچنین خشونتهای گروهی را تحریک میکنند و آنان را همراه با متحدان سیاسی خود کمک میکنند. بنابر این، مسلمانان سریلانکا با این ترس زندگیشان را به پیش میبرند که چه زمانی نوبت بعدی خشونتها بالایشان شروع خواهد شد و یاهم حقوق دینیشان از آنان گرفته خواهند شد.
اقلیتهای مسلمان چه در سریلانکا، چه در غرب و یا در دیگر کشورها، اغلباً فکر میکنند که یگانه راه تأمین امنیت و رسیدن به خواستها و حقوقشان پیوستن به جریان دموکراسی در کشورشان با حمایت از حزب یا سیاستمداری است که احساس میکنند بیشتر طرفدار اسلام بوده و یا هم در حزبشان از سیاستهای چپی حمایت میکنند.
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۵م سریلانکا، بسیاری از مسلمانان به این امید از مایتریپالا سریسینا رئیسجمهوری برحال این کشور حمایت نموده و به او رأی دادند تا خشونت اجتماعیِ را که توسط حکومت قبلی به رهبریی ماهیندا راجاپاکسه به وجود آمده بود، از میان بردارد. راجاپاکسه با بیبیایس(سازمان بودائیان ملیگرایی افراطی) ارتباط داشت و از حامیان ملیگراییِ بودایی بود. سریسینا از رأی مسلمانان استقبال کرد و وعدۀ بررسی جنایات ضداسلامی و حملات را بعد از به عهده گرفتن قدرت را داد. نهتنها سریسینا و حکومتاش در انجام کاری مهمی دراین زمینه برای مسلمانان ناکام شدند، بلکه همچنان در سرکوب تعصبات مذهبی توسط بودائیان افراطی و محاسبۀ آنان در خشونتهای جاری هم ناکام مانده و با اینکار به محبوبیت بودائیان ملیگرا و حزب بیبیایس(BBS) افزودند. در واقع، ماهیندا راجاپاکسه رهبپاپیولیست ملیگرا در انتخابات حکومتهای محلی امسال یک پیروزی چشمگیری را کسب کرد.
منحیث مسلمان باید بدانیم که با تلاش خود برای تأمین حقوق و خواستههای مان با کوشش به انجام بازیهای سیاسی توسط نظام دموکراتیک سیکولرِ معیوب، همیشه با شکست مواجه خواهیم شد. در نخست تحت حاکمیت این نظام، سیاستمداران و احزاب برای تأمین قدرت، یک دنیا وعده را به بخشهای مختلف رأیدهندهگان خود میدهند؛ ولی در راستای وفا به وعدههای شان به مردم ناکام میمانند و بعداً به منظور باقیماندن در قدرت، موافق با احساسات جمعی عمل میکنند؛ صرف نظر از اینکه آن احساسات و خواستههای جمعی برای اقلیتها چقدر نفرتانگیز و مضر خواهد بود. با توجه به مجموع حملات بالای مساجد و تجارت شخصی مسلمانان در سریلانکا در سال گذشته، حلمی احمد نایب رئیس شورای مسلمانان سریلانکا، اظهار نمود: «ما به خاطر حملات بالای مساجد، دوبار با رئیسجمهور دیدار کردیم؛ او وعده داد که در این خصوص کاری انجام دهد، اما هیچکاری نکرد. وقتی ما با نخست وزیر دیدار کردیم، او گفت که حکومت نمیخواهد در نظر عام طوری معلوم شود که علیه راهبان بودایی به درخواست مسلمانان عمل کند.»
ثانیاً: امر بسیار مهمتر اینکه الله سبحانه وتعالی مسلمانان را از اشتراک در نظام سیاسی، جاییکه سیادت و قانونگذاری به بشر داده میشود، منع کرده است. بنابر این، تلاش برای انجام بازی سیاسی فاسد سیکولر تنها به ناکامی این دنیا مواجه نخواهد شد؛ بل در نتیجه ناتوانی ذاتی سیاستمداران و مجلسها در راستای ایجاد قانون برای همه، به طور قطعی به ناکامی در آخرت نیز مواجه خواهد شد. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿ثُمَّ جَعَلنَـٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٍ مِّنَ ٱلأَمرِ فَٱتَّبِعهَا وَلَا تَتَّبِع أَهوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعلَمُونَ﴾
]جاثیه: ۱۸[
ترجمه: پس تو را به راه دین انداختیم؛ از آن راه برو و از پی خواهش نادانان مرو!
بناءً یگانه راه بیرونرفت از دولتیکه مسلمانان سریلانکا با ترس در آن زندهگی میکنند و همچنان از اقلیتهای امروزی مسلمانان، که در اطراف و اکناف جهان موجود اند، تأسیس دولتی در سرزمین های اسلامی میباشد که صادقانه و بدرستی تمام، نمایندهگی خواستههای اسلام و مسلمانان را کرده و به حیث یک نگهبان و سپر در هر جاییکه هستند، عمل نماید. این دولت همانا خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت میباشد؛ زیرا اینهمه بخاطر عدم موجودیت این دولت راشده است که مسلمانان پناهگاهی برای حفاظت و گریز ندارند.
اکنون افراطیون احساس میکنند، از کسانیکه ضد و دشمن مسلمانان اند، حمایت شده و میتوانند بدون کدام ترس و واکنشی، بالای مسلمانان تجاوز نمایند. آنها از برده بودن و بیتوجهی رژیمها و حکام سرزمینهای اسلامی امروزی نسبت به مسمانان، احساس راحتی نموده و میدانند که اینها توجهی برای مسلمانان نداشته و حتی یک گام هم به خاطر حفاظت از مسلمانان بر نمیدارند، همانگونه که امروزه در سوریه، میانمار، کشمیر، افریقایمرکزی و دیگر جاها شاهد آن هستیم. علیالرغم اینکه با تأسیس دولت اسلامی اوضاع چنین نخواهد بود، بلکه اسلام به شکل انقلابی عمل نموده و تحمل آسیب رسیدن به یک مسلمان را هم نخواهد داشت. دولت خلافتیکه فقط در حد شعار نیست؛ بلکه ترس را بر دلهای کسانی ایجاد میکند که قصد هراسافگنی بین مسلمانان را دارند.
ما نمونههای ویران شدن امپراطوری اورنگ زیب عالمگیر سلطان بزرگ مغلان در هند، امپراطوری قوی و چپاولگر راخین و بدنام شدن نیاکان رژیم بوداییهای میانمار را به خاطر تجاوز بر مسلمانان در داخل قلمرو و توسعۀ سرزمین شان در زمان حکمروایی اسلام دیدیم. بناءً ما به مسلمانان سریلانکا میگوییم که سیاسیون بدردناخور، غلام و سیکولر را رد کرده و تمرکزشان فقط روی تأسیس فوری خلافت راشده باشد، آن وقت است که مسلمانان از ترس این دولتها ایمن شده و زندهگی با امن و عزت را سپری خواهند کرد.
داکتر نسرین نواز
رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
با گذشت پانزدهسال از زندانی شدن خواهر شریف مان، عافیه صدیقی، حال خبر شرمآورتری دیگری به ما رسیده که یک خواهر دیگرمان بیگناه پشت میلههای زندان انداخته شدهاست. اینبار جنات پیسپالوفا، یکی از اعضای گروه سیاسی اسلامی حزب التحریر، کسی است که در یک گوشۀ متفاوت جهان نسبت به عافیه صدیقی، یعنی در روسیه زندانی است. هرچند نامها و مشخصات آنها متفاوت است، ولی جرمشان که مسلمان بودن است، یکسان میباشد، و تنها چیزیکه این دو خواهر را با هم پیوند داده است، داشتن عقیدۀ اسلامیشان میباشد.
دولتهای مختلف سالهاست که تحت نام مبارزه علیه تروریزم، برای حفظ منابع و اقتدارشان در جهان، دست به سرکوب و خنثی سازیی ندای اسلام میزنند. ما این موضوع را چند سال پیش با دستگیری خواهر مان عافیه صدیقی، کسیکه قربانی ادعاهای غلط تروریزم شد، آنهم در زمانیکه امریکا به اهداف استراتیژیک و جیوپولیتیکاش در جهان اسلام رسید، شاهد بودیم، و حالا همان وضعیت را با خواهر مان جنات پیسپالوفا در روسیه شاهد هستیم.
به همینگونه، تحت نام مبارزه علیه تروریزم، راه برای پوتین رئیس جمهور روسیه، طوری هموار شد که در سال ۲۰۱۶م یک دسته اصلاحات بحثبرانگیزی را در قوانین فعلی مبارزه علیه تروریزم در روسیه به امضاء رساند. این قوانین جدید مجازاتی را برای جرایمیکه تحت نام تروریزم انجام میشوند، تعیین کرده است؛ هرچند که تا هنوز معیار تعیین تروریزم مبهم است. همچنان جنگ علیه تروریزم راه را برای محکمۀ عالی روسیه باز کرد تا حزب سیاسی اسلامی التحریر را در سال ۲۰۰۳م به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرده و در نتیجه، نوشتهها و گرفتن عضویت از این حزب را منع کرد. باز شدن راه برای سرویس امنیتی روسیه(FSB) سبب شد تا عدهای را که به دلیل مرتبط بودن به این سازمان(حزب التحریر) الی حبس ابد محکوم شدهاند، مورد پیگیری قرار دهد.
هرچند حزب التحریر با هیچ جریان یا هیچ فعالیت تروریستی وابسته نیست و به وسیلۀ مبارزۀ فکری-سیاسیاش برای تغییر وضعیت مسلمانان جهان، شناخته میشود، اما این سبب نشده تا روسیه دستگیری اعضای آن را متوقف سازد، طوریکه همین حالا نیز افراد زیادی به دلیل حمل دعوتشان مدت طولانی است که در حبس به سر میبرند.
این تنها امتحان دشوار جنات پیسپالوفا نیست که به دست حکومت روسیه صورت میگیرد. در دوم اپریل ۲۰۱۵م، شوهرش عیسی رحیموف نیز دستگیر و به جرم اینکه او یک عضو حزب التحریر است، به ۱۲ سال حبس محکوم شد. الحمدلله برادران و خواهران مان در روسیه، باوجودیکه کاملاً از نتایج کارشان در این کشور آگاه اند، در حمل دعوت اسلامی ثابت قدم میباشند. آنان مؤمنین واقعی اند که به پیمانشان با الله سبحانه وتعالی ثابت قدم اند. آنان نه تنها مغلوب ظلم و ستمهاییکه حکومت روسیه برای خاموش ساختن دعوتشان انجام میدهد، نشدند؛ بلکه آنان همچنان پایبندتر شدهاند، همانطور که الله سبحانه وتعالی در آیه ذیل میفرماید:
﴿الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾
[آل عمران: ۱۷۳-۱۷۵]
ترجمه: اینها کسانی بودند که مردم به آنان گفتند: مردم(لشکر دشمن) برای(جنگ با) شما گرد آمده اند، پس از آنها بترسید(این سخن)، بر ایمانشان افزود و گفتند: الله(سبحانه وتعالی) مارا بس است، و او بهترین حامی ماست. پس به نعمت و فضل پروردگارشان(از میدان جنگ) بازگشتند، در حالیکه هیچ آسیبی به آنان نرسید و از رضای الله(سبحانه وتعالی) پیروی کردند، و الله(سبحانه وتعالی) دارای فضل و بخشش بزرگی است. (در حقیقت) این شیطان است که(با سخنان و شایعات بیاساس) دوستانش را میترساند، پس اگر ایمان دارید از آنان نترسید و از من بترسید!
بیایید، در اظهار و بیان جرایمیکه این دولتها بالای خواهران و برادران ما در سراسر جهان مرتکب میشوند، یکدست و متحد باشیم. اشتباه نکنید؛ هر زمانیکه بحث مخالفت روسیه و امریکا با اسلام و مبارزۀ شان با نداء و دعوت اسلام پیش میشود، آنان دوست یکدیگر اند. آنان نه تنها حقوق مسلمانانی را که در کشورشان هستند، نقض میکنند، بلکه به جنگ صلیبیشان در سراسر جهان نیز ادامه میدهند. ترور و دهشتافگنی واقعی توسط ارتش روسیه در سوریه و توسط ارتش امریکا در یمن صورت میگیرد. بنابر این، دقیقاً یک جنگ در جریان است و آن هم جنگ علیه اسلام میباشد.
﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾
[توبه: ۳۲]
ترجمه: مىخواهند نور الله(سبحانه وتعالی) را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه الله(سبحانه وتعالی) نور خود را كامل میگرداند، گرچه كافران را ناخوش آید.
نویسنده: یاسمین ملک
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر