شنبه, ۲۴ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دفتر مرکزی : نگاهی به حریده " الرایة " ( شماره جدید ) جزء دوم

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مرکزی : نگاهی به جریده "الرایة "   دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده " الرایة " به هدف رسانیدن خیر ونیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید..  

جزء دوم "

ادامه مطلب...

ولایه سوریه : خطبه ای روز جمعه تحت عنوان " نادیده گرفتن نقش و اهمیت افسران جدا شده ( مخالف) یکی از بزرگترین اشتباه انقلاب شام است "

  • نشر شده در ویدیوها

ولایه سوریه : خطبه ای روز جمعه : تحت عنوان " نادیده گرفتن نقش و اهمیت افسران جدا شده ( مخالفین) یکی از بزرگترین اشتباه انقلاب شام " توسط شیخ معاویة عبد الوهاب عضو حزب التحریر-ولایه سوریه به روز جمعه 02/محرم الحرام / 1439.ه مطابق با 22سپتامبر 2017.م

ادامه مطلب...

مسجد الاقصی : درس های روز جمعه " درس و عبرت از هجرت سید البشر "

  • نشر شده در ویدیوها

مسجد الاقصی :درس روز جمعه تحت عنوان " درس و عبرت از هجرت سید البشر " ارایه شده توسط شیخ ابو تقی الدین الداری به روز جمعه 02/محرم الحرام /1439. هجری مطابق 22 سپتامبر 2017.میلادی

ادامه مطلب...

پادشاه آل‎سعود: سعودی حصار قوی برای هر خیرخواه باقی خواهد ماند!

(ترجمه)

خبر

ملک سلمان بن عبدالعزیز، هشتاد و هفتمین سال روز استقلال سعودی را، که مصادف به ۲۳ سپتمبر هر سال است، برای ملت سعودی تبریک گفت. او برای ملت سعودی بیان داشت: «کشورم مانند یک دیوار محکمی برای کسانی است که خواهان خیر اند.»

وی صحبت‎هایش را به این جملات ادامه داد: «کشورم عضو فعالی از جمله کشورهای گروه ۲۰ اقتصادی است که بیشترین اقتصاد را در جهان دارد. او هم‎چنان گفت: امیدوار هستم که سعودی نمونه خوبی در همه سطوح برای دیگران باشد.»

 محمد بن سلمان گفت: «کشورم پیوسته تلاش می‎کند تا به چشم انداز "۲۰۳۰" دست یابد، چشم اندازی که مرحله جدیدی از توسعه اقتصاد را نشان داده و کار سختی در پیش دارد. هم‎چنان حکومت سعودی در تلاش است تا به آن‎چه که به مصلحت این کشور بوده، دست یافته و هماهنگ با کشورهای پیشرفته، اقتصادی گردد. البته با رعایت نمودن اساسات و ارزش‎های عالی دینی‎اش.»

تبصره

حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه فرموده است:

«نحن قوم أعزنا الله بالإسلام ومهما ابتغينا العزة من غيره أذلنا الله

ترجمه: ما قومی هستیم که الله توسط اسلام برای ما عزت داده و هرگاه عزت را در غیر اسلام جستجوی نمائیم، الله ما را ذلیل خواهد کرد.

حالا ببینید که چه تفاوتی است بین این دو دیدگاه! فتوحات اردوهای اسلامی در زمان حضرت عمر فاروق رضی الله عنه به فارس و روم رسیده بود، وقتی پیروزی در یکی از جنگ‎ها به تعویق افتاد، حضرت عمر رضی الله عنه مسلمانان را مورد خطاب قرار داده گفت:

«ما تأخر النصر إلا لمعصية لله

ترجمه: حتماً به سبب نافرمانی الله، پیروزی به تعویق افتاده است.

اما حالا این خادم امریکا را ببینید علاوه بر این‎که خدمتی به حرمین شریفین نمی‎کند، مرزهای کشورش را به روی نیروهای امریکائی باز نموده و بنده‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎گان الله را مجبور به پرداخت پول زور برای امریکا می‎سازد و اردوی خود را به خاطر از بین بردن مسلمانان به یمن می‎فرستد، درحالی‎که سزاوار این است تا نخست سعودی را از پیروی کشور استعمارگر(امریکا) نجات داده و بعداً یمن را ازین کشمکش‎ها و تنش نجات دهد.

بناً برای اهل حرمین شریفین نصیحت خیرخواهانه نموده و برای شان تذکر می‎دهیم که تاریخ شان را بیاد آورند؛ به یاد آورند که اوس و خزرج کسانی بودند که به آن حضرت صلی الله علیه وسلم بیعت نموده و شهر بزرگ رسول الله صلی الله علیه وسلم(مدینه منوره) را مرکز دولت بزرگی ساختند که مرزهای آن به اروپا و سراسر اقیانوس اطلس رسیده بود، دولت بزرگی که فرمانده لشکرش دریا را مخاطب قرار داده گفت: «لو كنت أعلم أن خلفك أرضاً عليها بشر لخضتكترجمه: اگر میدانستم که آن طرف سرزمینی است که در آن بشر زندهگی مینماید، حتماً وارد آن میشدم و به خاطر رساندن پیام حق به آن طرف میرفتم.

ای اهل حرمین شریفین و ای اهل خیر و برکت! آگاه باشید که نیروهای شما در یمن به مقابل مسلمانان می‎جنگند. پس این نیروهای تان را سپر محکمی برای حفظ اسلام و مسلمانان قرار دهید؛ شما هم مانند اوس و خزرج با این نیروهای تان دین الله  و رسول اش را نصرت دهید همان‎طور که اوس و خزرج چنین کردند.

ای اهل حرمین شریفین! بیاد داشته باشید که اردوی شما قدس را فتح کرده بود، شما هم بار دیگر ازین اردو، فاتحین قدس بسازید. در عوض این‎که سعودی عضو فعال در بیست کشور اقتصادی باشد، دولتی از آن بسازید که این بیست کشور را به سوی خیر و اسلام رهبری نماید و بیست کشور اقتصادی در اسلام  پیرو و تابع آن باشند.

 ای اهل خیر! این قول الله سبحانه وتعالی را به یاد آورید:

﴿لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا

[فتح: ۱۸]

ترجمه: الله از مؤمنان راضی گرديد همان دم كه در زير درخت با تو بيعت كردند. الله می‎دانست آنچه را كه در درون دلهايشان(از صداقت و ايمان و اخلاص و وفاداری به اسلام) نهفته بود، لذا اطمينان خاطری به دلهايشان داد، و فتح نزديكی را(گذشته از نعمت سرمدی آخرت) پاداش شان كرد.

نویسنده: محمد سليم-فلسطين

ادامه مطلب...

کسی که قرآن بیاموزاند، از نظر حکومت ازبکستان مجرم شناخته می شود!

(ترجمه)

به تاریخ یازدهم سپتمبر ۲۰۱۷م، تلویزیون دولتی ازبکستان برنامه یی را در بارۀ زنی به نام فاطمه عبدالله جنوفاه که ۵۷ سال عمر دارد، به نشر رساند. این زن ناظرۀ قرآن و تفسیرش را برای سایر زنان می آموختاند که از این کارش ممانعت صورت گرفت. این کار به تاریخ ۱۹ ماه جولای ۲۰۱۷م میلادی بعد از تلاشی خانه اش که در محلی به نام شی-خانتاهور در ناحیۀ دفرآباد واقع است، صورت گرفته و با او شانزده تن از زنان دیگر نیز از آموزش قرآن منع شدند. این برنامۀ تلویزیونی آن ها را در حالتی نشان داد که نشسته اند و قرآن کریم در پیش روی شان قرار دارند و سران شان قسمی پایین نگهداشته شده که گویی جرم بزرگی را مرتکب شده اند.

بعد از نشر برنامۀ فوق قاری انور تورسنوف امام و واعظ مطرح در تاشکند، امور شرعی را در مورد آموزش قرآن کریم برای زنان تشریح داد و گفت: «جمع شدن در جاهای مختلف به منظور آموزش قرآن، بدون اجازۀ علماء گناه است. کسی که می خواهد چنین کاری را کند، اول باید با علماء مشوره کرده و بعداً می تواند پیش برود و حتی با وجود مشوره کردن با علماء، شاید بعضی ها این اجازه را ندهد، چرا که آموختن قرآن برای زنان بصورت گروهی مکروه است.» این امام، آموزگار قرآن(فاطمه عبدالله جنوفاه) را یک استاد "نادان، گپ گوی و بوالهوس" تعریف کرد. این امام او را به گرفتن فایدۀ مادی متهم کرده و گفت: «او از زنان پول می گیرد، ما این را به خوبی می شناسیم.»

در اخیر برنامه قضاوت محکمه چنین صادر شد: زنان به اساس اعتراف که خودشان کردند، مجرم شناخته شدند و هر کدام شان جریمۀ نقدی شدند. فاطمه عبدالله جنوفاه که توسط قاری انور مورد اهانت قرار گرفته، دختر قاری عالم سلیمان است که علوم اسلامی را در دوران سلطۀ کمونیست های بی دین تدریس می کرد. او یکی از علمای برجسته و بزرگی زمان اش بود، فاطمه دختر و شاگرد وی بود و تلاش می کرد تا دانایی اش را بالا برده و کتاب الله سبحانه وتعالی را درس بدهد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده اند.

«خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَعَلَّمَهُ»

(رواه ترمذی، نسایی و ابن ماجه)

ترجمه: بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگرن بیاموزاند.

اگرچه وی در سال ۲۰۱۵م بخاطر این کار محکوم شناخته شد؛ مگر آموختاندن قرآن را به خاطر رضای الله سبحانه وتعالی جاری نگهداشت. او به راستی یک زن عابد، با ایمان و مخلص است، چراکه او نه تنها در این برهۀ از بی عدالتی و ظلم تسلیم نشده، بلکه به رشد علوم اسلامی ادامه داده است. او واقعاً صحابیه عصر ما است نه آن چیزی که آن ها توصیف می کنند.

حکومت ازبکستان جنگ اش را علیه اسلام و مسلمانان ادامه می دهد؛ در حالی که مسلمانان ازبکستان می خواهند، علوم اسلامی را بیاموزند. حکومت تنها چند مکتب و دانشگاه را اجازه داده که به ضروریات مسلمانان ۳۱ میلیونی ازبکستان کافی نیست. در سراسر ازبکستان تنها ۹مکتب و ۲ دانشگاه اسلامی وجود دارد و تعداد داخلۀ شاگردان اش در هر سال از ۳۰۰ تن بالا نمی رود که در آن تعداد بسیار کمی از زنان و دختران شامل اند. در عین حال، این مکاتب و ۲ دانشگاه بیشتر در تاشکند و شهرهای بزرگ دیگر موقعیت داشته و در ولایات هیچ کدامی از این ها وجود ندارد.

با وجود موارد فوق، حکومت شرایط اش را شدیدتر ساخته و از جلساتی که در آن قرآن و علوم آن تدریس شود، جلوگیری می کند. تا چی وقت این ظلم و بیداد ادامه خواهد یافت؟ آیا شما چیزی را که با مادران مسلمان در رأستای خواندن و یادگیری قرآن صورت می گیرد، می پذیرید؟ آنان چی جرمی را انجام داده اند که بخاطر آن مجازات می شوند؟

بدون شک که این از جهالت این عصر است، درست همان طوری که مسلمانان قرآن کریم را در مکه از دست ترس در خانه های شان می خواندند، درحالی که مشرکان آن ها را تعقیب و شکنجه می کردند و در میان فامیل های خود شان بیگانه بودند، مسلمانان ازبکستان در حال حاضر در همان روزها زنده گی می کنند. خوش به حال چنین بیگانگان، به راستی هم خوش به حال شان باد.

نویسنده: مخلصه ازبکیه

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

گردهمایی جهانی خلافت در کوالالامپور در سال ۱۴۳۹هـ.ق که مصادف است با ۲۰۱۷م

(ترجمه)

حزب التحریر مالیزیا، گردهمایی جهانی خلافت را در کوالالامپور با فرا رسیدن سال ۱۴۳۹هـ.ق که مصادف با ۲۰۱۷م است، برگزار خواهد کرد که در آن واقعیت امت اسلامی، ضعف‎ها و ناکامی‎هایی که کفار استعمارگر با استفاده از آن‎ها توانستند سیستم حکومتی اسلام(خلافت) را در تاریخ سوم مارچ ۱۹۲۴م سقوط دهند، مورد توجه قرار خواهد گرفت. هم‎چنان، روی مسؤولیتی که امت اسلامی در رأستای تأسیس مجدد خلافت دارد، بحث خواهد شد و آن نیازمند کار شدید همگام با حزب التحریر بوده که شب و روز اش را با هم یکی کرده و قربانی‎های با ارزش و گران قیمت را برای از سرگیری زنده‎گی اسلامی توسط تأسیس دولت خلافت ثانی بر منهج نبوت که وعده ی الله سبحانه وتعالی و رسول صلی الله علیه وسلم است، پرداخته است.

دعوت نامه ی پروفیسور عبدالحکیم عثمان

سخنگوی حزب التحریر در مالیزیا

جهت اشتراک در گردهمایی جهانی خلافت

ادامه مطلب...

ولایه سوریه : راهپیمایی در حومه حمص شمالی در پیوند به رد نمودن کنفرانس آستانه و حمایت از مجاهدین راستین

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر-ولایه سوریه راهپیمایی را در پیوند به رد کنفرانس آستانه، حمایت از مجاهدین راستین و دعوت به پروژه سیاسی حزب( تأسیس خلافت ) به روز جمعه، 2 محرم الحرام 1439 هـ  مطابق با 22 سپتمبر 2017م براه انداخت.

ادامه مطلب...

ولایه سوریه : گوشه ای از فعالیت های روز جمعه 2017/22/9.م در پیوند به رد نمودن کنفرانس آستانه ، مداخله ترکیه و تقاضای پافشاری بر پروژه و طرح اسلام( تأسیس خلافت )

  • نشر شده در ویدیوها

گوشه از فعالیات ها ، تظاهرات ها و راهپیمایی های گسترده ای که حزب التحریر ولایه سوریه به هدف رد نمودن کنفرانس آستانه ، مداخله ترکیه ، ارتش وطنی ( ملی )  و تقاضای پافشاری فقط بر پروژه و طرح اسلامی ( تأسیس خلافت ) و باز نمودن جبهات .                                                                روز جمعه 02/محرم الحرام 1439.ه مطابق با 22سپتامبر 2017.م

ادامه مطلب...

ولایه تونس: سخنان استاذ محمد کشیده در مسجد جامع صفاقس در خصوص نصرت مسلمانان اراکان

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر ولایه تونس تظاهراتی را در مسجد "صفاقس" به هدف نصرت مسلمانان روهنگیا (اراکان برما) براه انداخت. تظاهرات مذکور با سخنان استاد محمد کشیده از مسجد آغاز یافت.

ادامه مطلب...

روزمره‌گی، یکنواختی، پوچی و نهایت خودکشی یک جوان هراتی؛ کجایِ کار می‌لنگد؟!

خبر:

این روزها در شبکه‌های اجتماعی افغانستان ویدیوی یک جوان هراتی دست به دست می‌شود که قبل از خودکشی‌اش ویدیویی در فیسبوک خود به جا گذاشته و علت خودکشی‌اش را ذکر کرده است. این جوان در توضیح علت خودکشی خود در این ویدیو می‌گوید که جهت رفع هرگونه سوء‌تفاهم و غلط‌‌فهمی، می‌خواهد واضح سازد که به دلایل عاطفی این تصمیم را نگرفته است، نه عاشق بوده، نه هم مشکل مالی داشته؛ بلکه یکنواخت بودن زندگی‌اش باعث این تصمیم وی گردیده است. او توضیح می‌دهد که راه‌های مختلفی را آزموده و چندین بار به سفر رفته تا زندگی برایش یکنواخت نباشد، اما تأثیری نداشته است.

تبصره:

جای تفکر و پرسش است که: چه چیزی یک جوان عاقل و بالغ را که همه چیز دارد، وادار می‌کند که به زندگی خود پایان ‌دهد؟ "مگر وی از زندگی چه می‌خواست!". پول، زیبایی، امکانات، ... همۀ این‌ها را داشت، پس چرا دست به خودکشی زد؟

خودکشی در افغانستان به دلیل ورود سیل آسای افکار غربی ـ سیکولریستی افزایش یافته، طوری‌که، تنها در ولایت هرات در شش ماه گذشته 300 مورد خودکشی به ثبت رسیده. ولایت هرات به دلیل نزدیکی با کشور ایران بیشتر مورد تهاجم مفکوره‌های غربی است. فرهنگ غرب این طرز دید را به انسان القاء می‌کند که زندگی را از دید خوشبختی و لذت بنگرد و برای رسیدن به این خوشی دست به کارها و تجارب مختلف بزند. تأثیرات این مفکورۀ پوچ و غیرانسانی که در این شانزده سال به تمام عرصه‌های زندگی ما سرک کشیده، کم کم می‌رود تا نتایج زیان‌بار اش را برملا سازد. خودکشی جوان هراتی به دلیل خستگی از زندگی، مشت نمونه‌ی خروار از تأثیرات هم‌چو مفکوره‌های شوم است.

طرز دید خوشبختی و لذت نسبت به زندگی باعث شده که تعدادی زیادی از جوانان را در دام خود گرفتار نماید و در نهایت زمانی که به این خوشی و سعادت خیالی نرسند و هیچ کدام از این اهداف بلند بالا و خیالی که در زندگی برای شان تعیین کرده‌اند در میدان واقعی زندگی اتفاق نیافتاد، پس در این صورت، برای آن جوانانی چه اتفاق خواهد افتاد؟ جواب آن ساده است آنان دلتنگ و ناامید شده، زندگی شان خسته‌کن می‌شود و به سادگی نقطه‌ی پایان به زندگی شان می‌گذارند.

در حالی‌که، در تاریخ معاصر افغانستان، مردم روزگار بسیار سخت و مشقت‌باری را تجربه کرده‌اند، پدر و مادر، دختر و پسر، خواهر و برادر شان را از دست دادند، ولی با آن‌هم امید به زندگی داشته‌اند. همه‌ای هست و بود شان به تاراج رفته، ولی دو باره از صفر شروع کرده اند، اما ناامید، افسرده و خسته نشده‌اند.

همین روزها، که انفجار، انتحار، بمباران هوایی همه روزه از مردم ما قربانی می‌گیرد و جگرگوشه‌های شان را به خاک و خون یکسان می‌کند، اما با آن‌هم مردم به زندگی شان ادامه می‌دهند، و سراغ نداریم که کسی بخاطر کشته شدن نزدیکانش، یا به دلیل از بین رفتن ثروت و سرمایه‌اش دست به خودکشی زده باشد.

کم‌رنگ شدن نقش ارزش های اسلامی در جامعه افغانی باعث گردیده که مردم هدف زندگی خود را که اسلام برای شان تعیین کرده از یاد برده و رسیدن به خوشبختی و لذت و خوش‌گذرانی را هدف قرار دهند؛ قرار گرفتن خوشبختی و خوشی به یک هدف اصلی زندگی در کوتاه مدت می‌تواند زندگی را تا اندازه‌ای جالب بسازد. اما این حالت مؤقتی و زودگذر بوده و در درازمدت انسان را به افسردگی و دلتنگی سوق می‌دهد.

چنانچه، تحقیقاتی که در مورد خودکشی صورت گرفته و عوامل مختلفی را محرک این کار دانسته اند، مانند: مسایل ناموسی، مشکلات خانوادگی، شکست در رقابت های اجتماعی و اقتصادی، ناامیدی، فقر، بیماری ها و فشارهای روانی، تنهایی، روزمره گی، هدف نداشتن در زندگی، شکست در عشق، اعتیاد به مواد مخدر و .... ولی علت اساسی را یک چیز گفته اند: بی ایمانی و عدم درک هدف زندگی.

سازمان صحت جهانی، آمار بسیار تکان‌دهنده در مورد میزان خودکشی در جهان منتشر کرده که نشان می‌دهد سالانه یک میلیون انسان دست به خودکشی می‌زنند و تخمین زده می‌شود که هر سال 10 تا 20 میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده صورت می‌گیرد. بر اساس گزارش این سازمان، در هشت کشور اروپایی، خودکشی افزایش یافته که یکی آن کشور سویس است. کشور سویس را در جهان الگو و نمونه‌ی خوشبختی می‌دانند که از لحاظ درجه بندی میزان خوشی در جهان در مکان چهارم ایستاده است.

در گزارش آمده که خودکشی، سومین عامل مرگ و میر است، یعنی بیش از سرطان تلفات می‌دهد و در میان طبقه تحصیل‌کرده بیش از طبقه بیسواد واقع می‌شود. گزارش می‌افزاید کشورهایی که در حال از دست دادن ایمان اند، خودکشی زیادتر است.

مفکورۀ خوشبختی و خوشگذرانی همه روزه از راه‌های مختلف به اذهان مردم افغانستان تلقین می‌گردد. از طریق نظام تعلیمی و تحصیلی که هدف تحصیل را کسب منفعت و رسیدن به یک مقام خوب تعریف کرده، از طریق رسانه‌ها با پخش افکار مزخرف که به انسان دید عیش و نوش و خوشگذرانی در زندگی را می‌دهد و از طریق حُکام و سیاستمداران که نظام سیکولریزم را در عرصه دولتداری تطبیق نموده و نقش خدا و ارزش‌های دینی را در زندگی جمعی مردم دور ساخته و دین را یک امر خصوصی ساخته‌اند.

این حالت باعث شده تا مردم دچار تکالیف بی‌شمار روانی و فکری گردیده و برای رسیدن به سرابِ خوشبختی زندگی شان را به جهنم مبدل سازند. طوری‌که همین اکنون 65 درصد مردم افغانستان را تکلیف روانی گرفته که یکی از دلایل آن دید لذت و خوشبختی نسبت به زندگی است. این دید باعث گردیده تا هزاران تن را که خوشبختی را در اقامت داشتن در بلندمنزل های اروپا می‌دانستند، غرق دریاها و ابحار کند. تعدادی دیگری را محکوم به زندگی حیوانی در کمپ‌های مهاجرین کرده، بعضی‌ها را برده معاصر و کارگر پیش پا افتاده در غرب ساخته است. در ضمن، تعدادی هنوز شب‌ها بیاد رفتن به اروپا و رسیدن به خوشبختی سر به بالین می‌گذارند.

اما سوال این‌جاست که آیا لذت، امکانات و رفتن به اروپا می‌تواند خوشبختی و آرامش را در دنیایِ پر از هرج و مرج به ارمغان آورد؟ در این مورد تحقیقات معاصر خود اروپایی‌ها نشان می‌دهد که در نيم قرن اخير، عاید و امکانات رفاهی مردم انگلستان، امريكا و جاپان به بيش از دو برابر افزايش يافته و زندگي شان وضعيت مطلوبي پيدا كرده است. حالا ديگر آن‌ها خانه‌هاي بزرگ‌تري دارند و لوازم برقي، زندگي راحت‌تري را برايشان فراهم كرده است. آن‌ها به مسافرت‌هاي خارجي مي‌روند و اجناس گران قیمت مي‌خرند. ولي نتايج حاصل از تحقيقات دانشمندان نشان مي‌دهد كه اين امكانات رفاهي باعث افزايش احساس خوشبختي در انسان‌ها نشده، بلکه به افسردگی، دلتنگی، پوچی مردم افزوده و زندگی یکنواخت را به غرب ارمغان آورده که در نتیجه آن آمار خودکشی بلند رفته است.

ناگفته نباید گذاشت که مشکل خودکشی مشکل اسلام نیست، بلکه زادۀ افکار و نظام سرمایه‌داری است و هم‌چو مشکلات در تاریخ اسلام بیگانه بوده است. چون اسلام به پیروانش وعدۀ بهشت در دنیا را نمی‌دهد و نه هم دنیا را سرای خوشبختی تعریف نموده؛ بلکه دنیا را گذرگاه آخرت می‌داند و خوشبختی واقعی یک مسلمان در جنت تمثیل می‌گردد. الله سبحانه و تعالی در مورد واقعیت دنیا می‌فرماید:

وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ [عنکبوت:64]

و این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و بی تردید سرای آخرت، همان زندگی [واقعی و ابدی] است؛ اگر اینان معرفت و دانش داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمی‌گزیدند.]

پس تعریفی را که اسلام از خوشبختی ارایه می‌کند همانا به دست آوردن رضای الله سبحانه و تعالی بوده و انسان خوشبخت کسی است که خالق اش از وی راضی گردد و به جنت برسد. پس داشتن ایمان و درک هدف اساسی زندگی یگانه گرۀ محکمی است که انسان را در پیچ و تاب حوادث زنده نگه می‌دارد و وی را از رفتن به سوی آینده؛ ناامید، دلتنگ و افسرده نمی‌کند و زندگی وی را از افتیدن به دام ابتذال، پستی، پوچی و یکنواختی وقایه می‌کند.

در کنار این، از زیبایی های اسلام این است که مسلمانان را به مثبت اندیشی، رحمت و مغفرت الله سبحانه و تعالی و بشارت‌های جنت تشویق و ترغیب کرده است و ناامیدی را حرام قرار داده است. پیامبر همواره در دعاهایش از غم و اندوه، و ناتوانی و سستی به الله پناه می‌خواست.

در ضمن، زمانی‌که مسلمانان در زندگی دامن‌گیر مشکلات و کمبودی‌ها گردند، آن‌ها این را به خوبی درک می‌کنند که چطور با احکامی که الله سبحانه وتعالی برای شان نازل کرده به این مشکلات فایق بیایند. اگر در زندگی مسلمان مشکل یا مصیبتی وارد می‌گردد، در مقابل برای وی اجر نصیب می‌گردد. چنانکه از پیامبر رحمت صلی الله علیه وسلم روایت است:

«مَا يُصِيبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلاَ وَصَبٍ وَلاَ هَمٍّ وَلاَ حَزَن وَلاَ أَذًى وَلاَ غمٍّ، حتَّى الشَّوْكَةُ يُشَاكُها إِلاَّ كفَّر اللَّه بهَا مِنْ خطَايَاه»

مسلمان دچار هیچ‌گونه خستگی، بیماری، نگرانی، ناراحتی، گرفتاری و غمی نمی‌شود، مگر این‌که الله به وسیله آن‌ها، گناهانش را می‌بخشد. حتی خاری که به پایش می‌خلد باعث کفاره گناهانش می‌شود.

پس با این بشارت و امیدی که اسلام به پیروانش می‌دهد و هدف وی را در زندگی بصورت درست و واقعی ترسیم نموده، چگونه امکان دارد تا کسی درگیر روزمره‌گی و یکنواختی در زندگی گردد و سرحدش به خودکشی برسد؟

دوری از ارزش های اسلامی در صحنه فردی و جمعی و تاثیر افکار خطرناک غربی باعث این حالت گردیده؛ پس برماست که با تطبیق و به صحنه در آوردن ارزش‌ها و مفاهیم اسلامی در عرصه زندگی فردی، فامیلی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه خویش را از تأثیرات مخرب مفکوره‌های بیگانه و غیرانسانی محافظت نماییم.

جوانان ما باید بدانند که تنها اسلام می‌تواند پاسخگوی همه‌ای مشکلات باشد؛ نه رفتن به اروپا، نه ارزش‌های پر زرق و برق غربی و سیکولریستی که ظاهراً فریبنده، ولی از باطن پوچ و مایه‌ی بدبختی‌هاست. پس بر ما لازم است تا اسلام را به عنوان راه حل برای تمام مشکلات خود قبول نموده و برای به صحنه در آوردن را بصورت دسته جمعی تلاش نماییم و به زندگی خویش معنای واقعی ببخشیم.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه