(ترجمه)
پرسش:
هنوز دو هفته از شروع جنگ اخیر در حلب-که از تاریخ 26.11.2016م آغاز گردید- نگذشته بود که سخن ها در مورد خروج غیر نظامیان و افراد مسلح از شهر بر سر زبان ها افتاد و درست یک هفته پس از آن بود که بخش شرقی حلب تقریباً از وجود غیر نظامیان، افراد مسلح و خانواده های شان تخلیه گردید. آژانس خبری رویترز به تاریخ 18.12.2016م با نشر خبری گفت: «هزارها تن در یک میدان در شرق حلب تجمع نموده و در انتظار اتوبوس هائی به سر می برند که قرار است آنان را بیرون از منطقۀ تسلط مخالفان انتقال دهد. انتقال این افراد بخشی از برنامۀ دوامدار بوده و کمیتۀ صلیب سرخ سازمان ملل امیدوار است روز یک شنبه مجدداً از سر گرفته شود. شماری از ساکنین این منطقه می گویند که در حدود 15هزار تن در این میدان اصلی که در ناحیۀ موسوم به السکری حلب تجمع نموده و بیشتر آنان غیرنظامیانی می باشند که در آخرین ساحۀ زیر تسلط مخالفان به سر می برند و اکثر آنان بسته گان و خانواده های افراد مسلح و سایر شهروندان می باشند. هم چنین تعداد کمی از افراد مسلح نیز در کنار آنان حضور دارند. تنظیم کننده گان این جا به جائی برای هر خانواده شمارۀ مسلسلی را داده اند تا بتوانند در هنگام رسیدن اتوبوس ها به گونۀ منظم سوار آن گردند.»
پرسش این است که چه چیزی باعث شده شرق حلب را به این سرعت تسلیم حکومت سوریه کنند، باوجودی که در گزارش های قبلی گفته می شد که حلب می تواند حد اقل یک سال دیگر در برابر حکومت دوام بیاورد؟ آیا دلیل آن، ضعف مخالفان مسلح بوده و یا دسیسه هائی است که دسیسه گران به راه انداختند؟ با ابراز سپاس!
پاسخ:
حلب در معرض حملات شدید و وحشیانه ای قرار گرفت که توسط امریکا طراحی گردیده و به وسیلۀ روسیه، ایران، پیروان و یاران آن عملی گردید. گرچه این حملات وحشیانه در حدی گسترده بود که کوه های سر به فلک کشیده هم از تحمل آن عاجز می ماند، اما حلب توانست مدت ها در برابر آن استوار مانده و مقاومت نماید و شمار زیادی از دشمن چند ملیتی اش را به خاک و خون کشاند. این مقاومت و پایداری می توانست مدت های زیادی ادامه پیدا کند، اما امریکا به ترکیه دستور داد تا در جبهه های حلب دخالت نموده و بالای گروه های وابسته به خود اش فشار وارد نماید تا این جبهه ها را ترک نموده و پشت سایر گروه های موجود در حلب را خالی نمایند.
همین فشارها، برگشت و خروج متکرر از جبهه های جنگ بود که یک نوع تشویش را به وجود آورد و سرانجام منجر به چیزی شبیه تسلیم نمودن حلب به دشمن گردید. پس ترکیه موظف بود نقشۀ طراحی شده توسط امریکا را در هماهنگی با روس ها عملی نموده و زمینۀ ورود حکومت را به شرق حلب فراهم نماید. بنابر این، آن چه که باعث شد حلب در دست حکومت افتد، توانائی و قدرت خود حکومت نه، بلکه دسیسه ای بود که توسط روسیه و ترکیه و زیر نظر امریکا طرح و عملی گردید.
چنان چه پوتین پرده از این دسیسه برداشته و شریک اش اردوغان را در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر تمام جهان رسوا نمود. پوتین در این کنفرانس مطبوعاتی گفت که آن چه در حلب اتفاق افتاد، نتیجۀ توافقاتی است که وی با اردغان، در جریان سفر اش به سنپرسبورگ، به دست آورده بود. پایگاه های خبری "ایلاف" و "سبوتنیک" به تاریخ 16.12.2016م هر یک با انتشار خبری گفتند: «ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از این که روند تخلیۀ شرق حلب از وجود افراد مسلح، قبلاً در ماه آگست و در جریان سفر رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه به شهر سنپترسبورگ روسیه، میان وی و اردوغان هماهنگ گردیده بود، پرده برداشته و با این کارش یک بمب بزرگ سیاسی را منفجر نمود. پوتین که دیروز جمعه در یک کنفرانس مشترک مطبوعاتی با نخست وزیر جاپان در توکیو صحبت می نمود گفت که مسکو و انقره قبلاً توافق نموده بودند که ترکیه در اخراج آن عده افراد مسلحی که تمایل دارند قبل از هر چیزی سلاح های شان را برای حمایت از غیر نظامیان بر زمین گذارند، سهم گرفته و همکاری نماید. وی افزود: اگر از نقطه نظر من به این قضیه دیده شود، واقعیت این است که هر آن چه در حال حاضر اتفاق می افتد، دقیقاً همان چیزی است که با رجب طیب اردغان در جریان سفر اش به پترسبورگ توافق نموده بودیم.»
گرچه می توان پاسخ به پرسش حاضر را با این اظهارات پوتین خاتمه بخشید؛(زیرا توسط آن به خوبی می توان پی برد که دلیل اصلی سقوط حلب چه بوده و چه کسی نقش اساسی این نمایش را بازی نموده). (مترجم) اما می خواهم توضیح دهم که چگونه شد که حلب قهرمان و سربلند، حلبی که به "شهر سفید" شهرت یافته، توسط ترکیه به کشتارگاه کشانده شد؟! ترکیه ای که حلب را در برابر حکومت سوریه خط سرخ خوانده بود، اما در عمل از آن خط سرخی ساخت که با خون ساکنین اش رنگین گردید! هم چنین توضیح خواهم داد که ترکیه چگونه آن عده از گروه هائی که در بدل مشتی پول کثیف به انقلاب خیانت نمودند، خنجر زده و آنان را با پول آن عده دولت هائی که در حق الله سبحانه وتعالی و رسول اش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین خیانت می کنند، تغذیه نموده و سرانجام آنان را از میدان مبارزه بیرون کشید. اینک می خواهم جزئیات این امور را با ارائۀ معلومات بیشتر توضیح دهم:
نخست: انقلابیون در حلب هرگز به این اندازه ضعیف و ناتوان نبودند که در چنین مدت کوتاهی مورد تهاجم قرار گیرند. چنان چه نیروهای حکومت و همپیمانان آن توانستند از تاریخ 26.11.2016م شروع و تا تقریباً دو هفته پس از این تاریخ وارد منطقۀ هنانو، که بزرگ ترین منطقۀ شهر حلب به شمار می رود، شوند و سپس پیشروی های شان را ادامه داده وارد مناطق صاخور و پس از آن منطقۀ الشعار و ما حول منطقۀ حلب کهنه شوند. این نیروها به گونۀ غیر قابل تصوری بسیار به آسانی پیشروی می نمودند، در حدی که با هیچ گونه مقاومتی مواجه نمی گردیدند، مقاومتی که اگر مداخلۀ اردغان نمی بود قطعاً از این پیشروی ها جلوگیری می نمود! نیروهای نظام دو روز استراحت نموده، سپس به سمت جنوب شهر پیشروی را آغاز کردند تا این که منطقۀ شیخ سعید را به تصرف خود در آوردند. این پیشروی ها همراه بود با حملات وحشیانۀ هوائی و زمینی، حملاتی که هیچ گونه حرمتی برای جان و مال شهروندان قائل نبوده و منازل مسکونی را بی رحمانه به ویرانه هائی مبدل می نمود، بلکه حتی بسیاری را به آتش می کشاند. دست به کشتارهای دسته جمعی زده و همه جا را پر از وحشت می نمودند. هدف از این کارها انداختن رعب و وحشت در دل مبارزینی بود که با ترک حلب مخالفت نموده بودند، تا به این ترتیب وادار شوند هرچه زودتر از شهر بیرون روند.
ترکیه از زمان آغاز این حملات نظامی بالای شهر حلب، به گونۀ مستمر با روسیه در مورد بحران سوریه بحث و گفتگو می نمود، چنان چه تلویزیون بی بی سی به تاریخ 02.12.2016م در خبری گفت: «مولود چاووش اغلو گفته که ترکیه با روسیه و ایران که دو همپیمان اصلی بشار اسد به شمار می روند و هم چنین با حکومت سوریه و لبنان، به منظور دست یابی به راه حلی برای بحران سوریه، پیوسته بحث و گفتگو می نماید. در عین حال رجب طیب اردغان قضیۀ سوریه را در جریان هفتۀ گذشته حد اقل سه بار از طریق تماس تلفونی با ولادمیر پوتین همتای روس اش به بحث و مناقشه گرفته. هم چنین چاووش اغلو روز پنج شنبه جهت ارزیابی و بحث در مورد موضوع یاد شده، با وزیر خارجۀ روسیه، دیدار و گفتگو نمود.»
این تحرکات به منظور عملی نمودن گام به گام کشتار خونین حلب صورت می گرفت که جزئیات آن قبلاً توسط واشنگتن طرح و برنامه ریزی شده بود و سپس ترکیه همراه با روسیه و ملحقات اش آن را جامۀ عمل پوشاندند.
دوم: مسئولین ترک قبل از اجرای نقشۀ امریکا در حلب، در مورد بیرون راندن "تروریستان" از حلب اظهارات عجیب و غریب و بی سابقه ای را مطرح می نمودند، چنان چه تلویزیون الجزیره به تاریخ 27.10.2016م با انتشار خبری گفته بود: «مولود چاووش اغلو وزیر خارجۀ ترکیه خواستار توقف جنگ در شمال حلب گردیده و از جبهۀ فتح شام-که قبلاً جبهة النصرة نام داشت- خواست تا هرچه عاجل تر از حلب بیرون رود.» اغلو این سخنان را پس از نشست لوزان-که به رهبری امریکا در خصوص سوریه- دایر گردیده بود، به زبان آورد. امریکا در آن زمان همراه با ترکیه، که بازیگر اصلی و حساس اش به شمار می رود، سرگرم آماده سازی این میدان بودند. درست یک روز پس از آن نشست بود که لحن اظهارات ترکیه به گونۀ قابل ملاحظه ای تندتر گردید، چنان چه اتحاد پرس به تاریخ 17.10.2016م به نقل از مولود چاووش اغلو وزیر خارجه ترکیه، گفت: «حلب باید فوراً از وجود تروریستان جبهۀ النصره پاک سازی گردد و مخالفان سوریه باید از آن فاصله بگیرند.» اغلو این اظهارات را درست یک روز پس از آن مطرح نمود که وزیران خارجه روسیه، امریکا، ایران، عراق، مصر، ترکیه، سعودی، قطر و اردن، به علاوۀ استیفن دی مستورا نمایندۀ ویژۀ سازمان ملل در سوریه در شهر لوزان سویس جمع شده و نشستی را برگزار نمودند. این در نوع خود نخستین موقف گیری ترکیه در برابر جبهة النصره به شمار می رود، جبهه ای که سازمان ملل آن را یک گروه تروریستی می خواند.
اما در خصوص توافقاتی که میان روسیه و ترکیه صورت گرفته می توان به خبری که خبرگزاری ترک پرس قبلاً به تاریخ 31.10.2016م و به نقل از نشریه ای ترکی موسوم به ینی شفق، منتشر نمود، اشاره کرد. نشریۀ مذکور به نقل از منابعی که نخواست نامش را فاش کند، گفته بود: «ترکیه و روسیه به توافقات جدیدی دست یافته اند که قرار است براساس آن اوضاع در هر یک از حلب، ریف لاذقیه، ادلب، حسکه، دیرالزور، و الرقه به حالت قبل از آغاز جنگ سوریه برگردد، البته با رعایت ساختار جمعیتی این مناطق.» پس از این توافقات بود که ترکیۀ اردغان گام های بسیار تندتری را در این راستا برداشته و توافقاتی را که قبلاً به منظور تسلیم نمودن حلب به حکومت سوریه صورت گرفته بود، به گونۀ دقیق با روس ها هماهنگ نمود!
سوم: امریکا خود اش را در صحنۀ سوریه اندکی پشت پرده پنهان نموده و در عوض، اردغان و صحنه سازی های ماحول اش را برجسته نمود. ترکیه همزمان با آغاز حملات بالای حلب و به گونۀ غیر مترقبه، اعلام نمود که گفتگوهائی میان روس های جنایت کار و هیئتی متشکل ازمخالفان سوریه(احرار شام، جیش المجاهدین، فیلق شام و گروه های جبهة الشامیه) جریان دارد. (منبع: ترک پرس 08.12.2016) هیئت مذکور که در واشنگتن آماده گردیده بود، به ترتیب در دام اردغان افتاده و این گفتگوها به مثابۀ پنجره ای بود که روس ها از طریق آن با همکاری اردغان به حلب ضربه وارد می نمودند. هرچند راه اندازی چنین گفتگوهائی چیزی است که روس ها از مدت ها قبل خواستار آن بودند، اما این که در انقره با حضور مسئولین ترک و حمایت آنان راه اندازی گردد، خود پیام روشنی بود برای مخالفان مسلح که ترکیه قصد دارد آنان را از "تروریستان" جدا کند!
این گفتگوها همزمان با کشتارهای وحشیانه و عملیات دهشت افگنی در حلب، ادامه داشت و سپس روسیه یک روز بعد خواستار خروج تمام افراد مسلح از حلب گردید. زمانی که هیئت گفتگو کننده مخالفان مسلح مطمئن شدند که این درخواست روس ها، درخواست ترک ها نیز هست، آنگاه روی مخالفان موجود در حلب فشار وارد نمودند تا از آن جا عقب نشینی نموده و از شهر خارج شوند، به این معنی که شهر را برای حکومت و همپیمانان اش تسلیم نمایند. به این ترتیب کاملاً روشن شد که این هیئت گفتگو کننده در انقره و نماینده گان مخالفان مسلح بودند که همزمان با عملیات وحشیانۀ زمینی و هوائی روسیه، ایران و حکومت سوریه، آهنگ تفرقه را سر داده و تشویق به عدم مقاومت می نمودند. زمانی که این مسئله روشن گردید، انقلابیون از داخل حلب به هیئت مذاکره کننده پیام دادند که هرگز از شهر عقب نشینی نکرده و از آن دفاع خواهند نمود و سپس از تأسیس اردوی حلب خبر داده شد.
چهارم: روسیه به نشر خبرهائی پرداخته و در آن ادعا می نمود که بخشی از انقلابیون از فشارهای ترکیه متأثر گردیده اند، به ویژه کسانی که رهبران نظامی و سیاسی شان در انقره با روسیه و ترکیه سرگرم گفتگو می باشند. چنان چه تلویزیون روسیه امروز به تاریخ 16.12.2016م در گزارشی خبر داد: «نزدیک به 3500 تن از افراد مسلح مخالفان میانه رو سلاح های شان را به زمین گذاشته و تسلیم شده اند و سه هزار تن آنان مورد عفو قرار گرفته اند.» روسیه نیز خبرهای مشابهی را در جریان جنگ ها منتشر می نمود، این به معنی خروج زود هنگام عناصر وابسته به ترکیه از شهر و تسلیم نمودن مناطق زیر تسلط شان به اردوی نظام و همپیمانان آن و هم چنین گروه های کرد همپیمان با حکومت بود.
گروه های یاد شده به این ترتیب به درخواست ترکیه لبیک گفته و پشت انقلابیون را ناجوانمردانه خالی نمودند. آنان به طور مستقیم و یا از طریق هیئت گفتگو کننده و یا رهبران نظامی و سیاسی خوابیده شان در ترکیه، که مبالغ هنگفت پول های کثیف و مسموم ترکیه، سعودی، قطر و غیره آنان را کر و لال نموده بود، تحت تأثیر قرار گرفتند. بنابر این عملیات تسلیم نمودن حلب به دشمن زمانی عملی گردید که گروه های یاد شده در حلب دست از جنگ برداشتند، چه با تسلیم شدن برای اردوی حکومت به ضمانت ترکیه و چه با تظاهر به شکست و عقب نشینی و تنها گذاشتن گروه های خاصی که در جنوب حلب باقی مانده بودند. اگر این صحنه سازی ها نمی بود، اردوی جنایت کار حکومت هرگز قادر نبود به این سرعت بالای حلب تسلط پیدا نماید، حلبی که قلعۀ مستحکم انقلاب در شمال سوریه و خار بزرگی در حلقوم امریکا به شمار می رفت!
چنان چه ارزیابی های نظامیان نشان می داد که جبهات حلب می توانند یک سال کامل دیگر مقاومت نمایند. هم چنین آسیا نیوز نیز به تاریخ 07.12.2016م در خبری گفت: «صفحات انترنتی مربوط به مخالفان معلومات سری را به نقل از رهبران شان منتشر نموده و آن را "خیانت در حق انقلاب" خواندند. این معلومات نشان می دهد که برخی از رهبران گروه های مسلح در حلب با واشنگتن در خصوص تسلیم نمودن حلب و تخلیۀ کامل شهر تا صبح روز چهار شنبه، گفتگو نموده اند. آنان این گفتگوها را در صفحات شان؛ توافقات روسیه با امریکا خواندند که رهبران را وادار نموده حلب را به حکومت سوریه و ایران تسلیم نمایند.»
پنجم: ترکیه همزمان با حملات وحشیانۀ نظامی که در حلب جریان داشت، حمله ای دیگری را بالای شهر الباب، برعلیه گروه داعش، راه اندازی نمود. این حمله در اصل زهر دیگری بود که اردغان به منظور عملی شدن طرح تسلیم حلب به حکومت از خود پرتاب نمود، زیرا هدف او از راه اندازی چنین حمله ای، توجیه و ایجاد انگیزه برای سرعت بخشیدن خروج تفنگ داران وابسته به خودش از حلب بود تا طوری وانمود کند که گویا وی در این حمله به آنان نیاز دارد.
انگار حمایت از مسلمانان محاصره شده در حلب و دفاع از آنان از نظر اردغان رئیس جمهور ترکیه، هیچ ارزشی نداشته و تمام هم و غم اش این بود که پروژه های امریکا را عملی نماید، بدون این که هیچ گونه توجهی به عواقب دنیوی و اخروی این کارش داشته باشد!
به این ترتیب؛ ترکیبه بالای گروه های وابسته به خود فشارهای زیادی را اعمال نموده و آنان را وادار کرد تا در جنگ الباب و عملیات موسوم به سپر فرات با آنان یکجا شوند و این کار باعث شد جبهۀ حلب تضعیف شود. تلاش های اردغان برای تنها گذاشتن انقلابیون حلب به تاریخ 08.12.2016م به اوج خود رسید، زیرا منطقۀ شیخ سعید در جنوب شهر حلب دو هفتۀ کامل در برابر اردوی بشار اسد و همپیمانان اش به شدت مقاومت نموده بود، اما خروج برخی از گروه های وابسته به ترکیه به دلیل جنگیدن در الباب، این جبهه را متزلزل و تضعیف نمود و سرانجام مناطقی که در اختیار انقلابیون قرار داشت تنگ و تنگ تر گردید تا این که در مناطق جنوب غربی شهر مانند بخش هایی از صلاح الدین و منطقۀ السکری خلاصه گردیده و شمار زیادی از غیر نظامیانی که از مناطق شان فرار نموده بودند در این مساحت تنگ جمع گردیدند. این جا بود که ترکیه با اقدام ناگهانی، که کمتر از ایجاد رعب و وحشت نبود، اعلام نمود که در خصوص تخلیۀ حلب از وجود افراد مسلح و غیر نظامیان، با روسیه به توافق رسیده است.
تلویزیون الآن به تاریخ 13.12.2016م با نشر خبری گفت: «برخی از منابع وابسته به مخالفان سوری تأکید دارند که در خصوص آتش بس و تخلیۀ مناطق محاصره شده در شرق حلب از غیر نظامیان و افراد مسلح، با حکومت بشار اسد به توافق رسیده اند و این توافق صبح روز چهار شنبه عملی خواهد شد. آژانس خبری فرانسه به نقل از یکی از مسئولین گروه نورالدین زنکی گفته که این توافق با حمایت روسیه و ترکیه صورت گرفته و در جریان چند ساعت آینده عملی خواهد شد. از جانب دیگر مولود چاووش اغلو وزیر خارجۀ ترکیه امروز اعلام نمود که کشورش تماس ها جهت دست یابی به آتش بس در حلب را با روسیه افزایش خواهد داد، هدف از این تلاش ها بیشتر این است تا غیر نظامیان بتوانند شهر را بدون خطر ترک نمایند.»
زننده ترین بخش این اقدام این بود که ابتداء اعلان نمودند که برنامۀ تخلیۀ شهر از غیر نظامیان بسیار سریع و در مدت زمانی مابین ساعت پنج الی هفت صبح عملی خواهد شد، زیرا هدف آنان ایجاد احساس وحشت و شکست بود تا کسی فرصت اندیشیدن به هیچ گزینه ای دیگری را نداشته باشد و ترکیه تمام این اقدام های ناجوانمردانه را با ادعای نجات جان غیر نظامیان سرپوش گذاشته و نقش دایۀ مهربان تر از مادر را بازی می نمود.
ششم: گروه های مسلح وابسته به ترکیه، ناجوانمردانه و به گونۀ غیر قابل قبول برای یک مسلمان، از حلب عقب نشینی کردند و روسیه این گونه از آن یاد نمود: «ادارۀ کل روسیه روز جمعه 16 دسمبر اعلام نمود که روند جداسازی مخالفان میانه رو از تروریستان در شرق حلب به پایان رسید.» هم چنین در اوایل روز جمعه بود که مرکز هماهنگی مصالحه روسیه در سوریه که در میدان هوائی حمیمیم موقعیت دارد، این چنین خبر دارد: «عملیات جداسازی افراد مسلح و خانواده های شان در شرق حلب به پایان رسید. وزارت دفاع روسیه نیز اعلام نمود که اردوی سوریه موفق شده مرکز اصلی افراط گرایان شرق حلب را به طور کامل تخریب نماید.» (منبع: روسیۀ امروز 16.12.2016م)
این جاست که میزان دسیسه ای که ترکیه برعلیه انقلاب سوریه به راه انداخت روشن می گردد، چنان چه روند اخراج گروه های وابسته به خود را کامل نموده و مردم بی دفاع حلب را با تعداد نه چندان زیاد رزمنده گان مخلص، تنها گذاشت.
هدف ترکیه از این اقدام، تضعیف آنان بود تا روسیه، ایران و حکومت خونخوار سوریه بتوانند آنان را ریشه کن کنند، زیرا بنا به اظهارات قبلی وزیر خارجۀ ترکیه و مرکز نیروهای نظامی روسیه(حمیمیم)، آنان "تروریستانی" استند که باید نابود گردند. روسیه به صراحت اعلام نمود که گروهی از جنگجویان را به یک زاویۀ خاص رانده تا زمینۀ دستگیری و یا قتل عام شان را فراهم کند، بدون این که هیچ گونه اعتنائی به شمار زیاد غیر نظامیانی که در آن زاویه با آنان گیر مانده اند داشته باشد.
اما ترکیه در این وضعیت از تداوم عملیات تخلیۀ شهر، باوجود پایان یافتن زمان رسمی آن، خبر می دهد. دلیل این کار ترکیه این است که از طرف گروه های مسلحی که وابسته به آن بوده و با عجله از حلب اخراج گردیدند، به شدت زیر فشار قرار گرفته، زیرا این گروه ها عقب نشینی از حلب را به این شرط پذیرفته بودند که همه گی از شهر خارج شوند. اما همین گروه ها حالا متوجه شده اند که ترکیۀ اردغان آنان را به خاطر عملی نمودن اهداف امریکا و روسیه، که به گفتۀ آنان جداسازی مخالفان میانه رو از تروریستان می باشد، فریب داده و آنان را به دام انداخته است.
به این ترتیب واقعیت جدیدی را برای حلب ساختند تا بتوانند انقلابیون مخلص را براساس آن هدف قرار دهند و سرانجام هر یک از امریکا و روسیه و هم چنین اردغان به نوبۀ خود از تطبیق موفقانۀ نقشۀ امریکا خبر دادند تا زمینۀ انتقال نمایش شان را به جای دوری، که آستانه پایتخت قزاقستان باشد، فراهم نمایند.
هفتم: اگرچه امریکا به دلیل مدت کمی که از ادارۀ حکومت اوباما باقی مانده و هم چنین به دلیل اطمینان زیادی که به اخلاص مندی بیش از حد ترکیه و مصمم بودن آن برای نقش بازی در این بحران، خود را پشت پرده پنهان نگهداشت، اما با وجود آن، هرگز از صحنه غافل نبوده و شادمانی اش در خصوص این تحولات را با برخی گردن درازی ها، برملا نمود. چنان چه:
- رویترز به تاریخ 15.12.2016م در خبری به نقل از رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه گفت که وی اوضاع سوریه و عراق را روز پنج شنبه طی یک تماس تلفونی با باراک اوباما رئیس جمهور امریکا به بحث و گفتگو گرفت. اردغان هم چنین گفت که ترکیه نظارت بر خروج غیر نظامیان از حلب را هم چنان ادامه خواهد داد.
- صفحۀ تویتر وزارت خارجه امریکا به تاریخ 16.12.2016م با نشر یک پیامی گفت: « اوباما رئیس جمهور امریکا از اردغان رئیس جمهور ترکیه به خاطر تلاش های کشورش جهت برپائی آتش بس در حلب و زمینه سازی برای خروج بی خطر مخالفان و غیر نظامیان از شهر، ابراز سپاس و قدر دانی نمود.»
- وزیر خارجۀ امریکا به تاریخ 15.12.2016م در مقابل رسانه ها ظاهر شده و از روند تخلیۀ شهر حلب خبر داد. این کار خود اش بیانگر رضایت کامل امریکا از این تحولات می باشد، تحولاتی که امریکا در جریان دورۀ موسوم به "استراحت آتش بس ها" که با تمام وجود برای تحقق آن تلاش می نمود و هم چنین در جریان سال های گذشته بی صبرانه در انتظار آن به سر می برد. جان کری وزیر خارجه امریکا در بخشی از اظهاراتش گفت: «آن چه ما فعلاً و قبل از هر کار دیگری در حلب می خواهیم این است که هرچه زودتر و به صورت دائمی به اقدامات خصمانه پایان داده شود.» (منبع: تویتر وزارت خارجه امریکا 16.12.2016)
- صفحۀ انترنتی نشریۀ القبس به تاریخ 13.12.2016م در خبری نوشت: «روز شنبه گذشته نشستی در سطح وزیران خارجه به منظور بررسی اوضاح حلب و سراسر سوریه در پاریس برگزار گردید. نشریۀ القبس از زبان برخی مسئولین بلند پایه ای که در بخش هایی از این نشست شرکت داشتند معلوماتی را به دست آورده که نشان می دهد اظهارات جان کری وزیر خارجۀ امریکا در این نشست به خوبی بیانگر این بود که از مخالفان سیاسی و نظامی سوریه خواسته شود تا خود شان را به صورت کامل تسلیم روسیه، ایران و بشار اسد نمایند. منبع فوق الذکر در اظهارات خاص به نشریۀ القبس گفت که کری در جریان این نشست خواستار اخراج تمام جنگجویان از حلب گردید و گفت که مخالفان سوریه باید وادار شوند تا بدون هیچ گونه قید و شرطی به ژینو رفته و پشت میز گفتگو بنشینند. این منبع هم چنین گفته که حاضرین این نشست پرسشی در مورد گزینه های ممکن برای اعمال فشار بالای بشار اسد و همپیمانان اش را مطرح نمودند، اما پاسخی که جان کری به آنان داد، به نوعی آنان را حیرت زده و به تعجب انداخت؛ کری در پاسخ گفت: رئیس من، یعنی اوباما تصمیم گرفته که ما تنها به جنگ داعش می رویم وبس.»
هشتم: این بود واقعیت نمایش خونینی که در حلب به راه انداختند و آن هم ابزار و لوازمی که در آن به کار گرفته شد. هم چنین دیدیم که ترکیه به رهبری اردغان، چگونه خون مسلمانان سوریه را برای کسب رضایت امریکا، بی ارزش و سبک شمرده و از کنار جوی های خون ریخته شده در حلب و کشتارها و جنایت های بی شمار در آن، بی پروا و آسوده خاطر گذشت! دلیل اصلی تمام این زهرهائی که روی جسد شهر حلب ریختانده شد، همانا پول های کثیف و آلوده ای بود که رهبران برخی گروه ها، از ترکیه، سعودی و سایر کشورها به دست آوردند، پول هائی که ارادۀ آنان را سست نموده و ذلیلانه در برابر آن سر خم نمودند، درحالی که قبلاً ادعا می کردند که هرگز مردم و خون های ریخته شده را در بدل مال دنیا نخواهند فروخت! اما امروز می بینیم که آنان سر از بازارهای برده گی و مزدوری ترکیه و سعودی به در آورده و سرگردان دنبال منافع بیشتر مادی می گردند و این در حالی است که بخش نخست این معاملۀ کثیف شان به پایان رسیده و نتائج ویرانگر آن در برابر چشم جهانیان نمایان شد، پس آیا کسی هست که از این وضعیت عبرت بگیرد؟! آیا هنوز کسی هست که قناعت نکرده باشد که پذیرفتن پول های سیاسی، عیناً خود انتحار سیاسی است؟!
در مورد صحنه های باقی مانده از نمایش حلب پس از تمام شدن "استراحت آتش بس ها" که توسط امریکا راه اندازی گردید، باید گفت که این صحنه ها نیز مملو از ذلت و ننگ بوده و دست کمی از صحنه های قبلی ندارد، پس هر آن که هنوز ذره ای از حیاء در وجود اش باقی مانده باشد، باید در این صحنه ها که این بار در آستانه پایتخت قزاقستان راه اندازی گردیده و نمایش داده می شود، شرکت نکند.
تلویزیون روسیۀ امروز به تاریخ 16.12.2016م به نقل از نمایندۀ روسیه در سازمان ملل متحد گفت: «مسئولیتی که اینک پس از آزادی حلب در اولویت قرار دارد این است که به طور کامل به خصومت ها پایان داده شده و گفتگوها میان طرف های سوریه از سرگرفته شود.» قبل از آن، پوتین نیز در گزارشی که تلویزیون روسیۀ امرزو به تاریخ 15.12.2016م منتشر نمود، گفته بود که وی با اردغان به توافق رسیده که مشترکاً پیشنهاد گفتگو میان حکومت سوریه و نماینده گان گروه های مسلح را برای دو طرف مطرح نمایند.
در عین حال، خبرگزاری ترک پرس نیز به تاریخ 16.12.2016م با انتشار خبری گفت: «ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفته که وی به زودی در شهر آستانه پایتخت قزاقستان با رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه جهت بحث و گفتگو پیرامون آتش بس در سوریه، دیدار و گفتگو خواهد نمود. پوتین که لحظاتی پیش از سفر به سوی جاپان سخن می گفت، افزود: قرار است به زودی توافق نامه های به دست آمده در ژینو، که با پا درمیانی سازمان ملل در مورد سوریه به دست آمده، عملی گردد. پوتین در ادامه گفت که قدم بعدی، تأمین آتش بس در سراسر سوریه می باشد. وی افزود: من و رئیس جمهور ترکیه به توافق رسیده ایم که پیشنهاد مشترکی را برای آغاز دور جدید گفتگوها تسلیم طرف های متخاصم سوریه نماییم. پوتین هم چنین افزود که او و همتای ترک اش تلاش های فراوانی را تا پایان کار تأمین آتش بس در شهر حلب و روند جا به جائی محاصره شده گان به خرج داده اند.»
ترکیه در حال حاضر، در چهارچوب مسئولیت خاصی که امریکا در نقشۀ خبیثانه اش برای آن در نظر گرفته، تلاش دارد گروه های مخالفان مسلح را به جانب تسلیم نمودن به حکومت سوریه و ترمیم و تقویت مجدد نظام بشار اسد سوق دهد. بنابر این اگر سلول های اخلاص دل های رهبران این گروه ها به طور کامل نابود شده باشد، به جانب آستانه، پایتخت قزاقستان حرکت خواهند نمود تا سوریه و خود شان را در بدل مشتی پول، روی چوبۀ دار برده و ذلیلانه تن به نابودی دهند. اما در صورتی که هنوز چیزی از آن سلول ها باقی مانده باشد، باید هرچه زودتر از کشتی اردغان بیرون پریده و برای رهائی از تنفر و غضب مردم، با مردم یکجا شوند و بدانند که این تنفر و غضب برعلیه آنان عملاً آغاز گردیده است.
پیام ما به افراد مخلص گروه های فوق این است که رهبران شان را به راه درست برگردانند و یا دیگر از آنان اطاعت نکنند، زیرا چگونه می توانند بپذیرند که رهبران چند گروه مسلح، انقلاب یک امت را در بدل چند میلیون دالر ذلیلانه برای دشمن اش(روسیه و امریکا) بفروشند، بدون این که هیچ ترسی از الله سبحانه وتعالی و رسول اش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین داشته باشند!
پیام ما به مردم سربلند سوریه این است: فراموش نکنید که الله متعال شما را در این ابتلای عظیم قرار داده تا خوب و بد(خبیث و طیب) را به وسیلۀ آن در سرزمینی که بهترین مسکن مسلمانان گفته شده، از یک دگر جدا کند، سرزمینی که رسول اش علیه السلام آن را مرکز دار اسلام(عقر دار الاسلام) خوانده است. الله متعال می فرماید:
لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
[انفال: 37]
(این ها همه) بخاطر آن است که الله(می خواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاک ها را روی هم بگذارد، و همه را متراکم سازد، و یکجا در دوزخ قرار دهد؛ و این ها هستند زیانکاران!
نهم: آخرین نکته ای را که می خواهم در این پاسخ به پرسش بیان کنم این است که خطاب به اردغان و هر آن کس دیگری که برعلیه حلب دست به دسیسه و نیرنگ زده و در تسلیم نمودن آن به دشمنان و خالی نمودن پشت مبارزین حلب دست داشتند تا در عوض آن دشمنان الله سبحانه وتعالی و رسول اش صلی الله علیه وسلم را از خود راضی نگهدارند، چنین می گویم: این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را به یاد آور که بن حبان در کتاب اش به نقل از القاسم و وی از أم المؤمنین عائشه رضی الله عنها روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
مَنْ أَرْضَى اللَّهَ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ، وَمَنْ أَسْخَطَ اللَّهَ بِرِضَا النَّاسِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ
هر کی الله را در بدل نارضایتی مردم راضی نگهدارد، الله او را کفایت خواهد نمود و هر کی الله را در بدل رضایت مردم ناراض کند، الله او را به مردم(انسان ها) واگذار خواهد نمود.
مصداق این حدیث شریف را اردغان با چشم و گوشش دید و شنید که چگونه مردم در مورد او با قهر و غضب یاد می کنند، بلکه حتی دوستش پوتین نیز گند کاری های او را نپوشیده و وی را در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر جهانیان رسوا نمود، چنان چه در آغاز این پاسخ به پرسش به آن اشاره نمودیم و بد نیست یک بار دیگر آن را تذکر دهیم:
پایگاه های خبری "ایلاف" و "سبوتنیک" به تاریخ 16.12.2016م هر یک با انتشار خبری گفتند: «ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از این که روند تخلیۀ افراد مسلح از شرق حلب، قبلاً در ماه آگست و در جریان سفر رجب طیب اردغان رئیس جمهور ترکیه به شهر سنپترسبورگ روسیه، میان وی و اردغان هماهنگ گردیده بود پرده برداشته و با این کارش یک بمب سیاسی را منفجر نمود. پوتین که دیروز جمعه در یک کنفرانس مشترک مطبوعاتی با نخست وزیر جاپان در توکیو صحبت می نمود گفت که مسکو و انقره قبلاً توافق نموده بودند که ترکیه در اخراج آن عده افراد مسلحی که تمایل دارند قبل از هر چیزی سلاح های شان را برای حمایت از غیر نظامیان بر زمین گذارند، سهم گرفته و همکاری نماید. وی افزود: اگر از نقطه نظر من به این قضیه دیده شود، واقعیت این است که هر آن چه در حال حاضر اتفاق می افتد، دقیقاً همان چیزی است که با رجب طیب اردغان در جریان سفر اش به پترسبورگ توافق نموده بودیم.»
رسوائی دنیا به علاوۀ عذاب دردناکی است که الله متعال برای کسانی آماده نموده که در حق امت اسلامی مرتکب جنایت شده و یا در از دست رفتن سرزمین های اسلامی سهم می گیرند.
سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ
[انعام: 124]
بزودی کسانی که مرتکب گناه شدند(و مردم را از راه حق منحرف ساختند)، در مقابل مکر(و فریب و نیرنگی) که میکردند، گرفتار حقارت در پیشگاه الله، و عذاب شدید خواهند شد.
در خطاب به دشمنان شرور اسلام یک بار دگر سخنی را می گویم که قبلاً گفته بودم و آن این که: باوجود تمام این واقعیت های ناگوار، بازهم باید دانست که حلب-هر اندازه که ویران هم گردد- باز مجدداً برپا خواهد خواست و تمام سرزمین مبارک شام-به ویژه حلب سربلند- چون خنجر زهر آلودی است که در حلقوم امریکا، روسیه، وابسته گان و دنباله روان شان گیر کرده و خواب را از چشمان شان ربوده است. آنان هرگز فرصت این را پیدا نخواهند نمود تا پیروزی تخیلی شان را به یکدیگر تبریک گویند؛ زیرا ورود به یک شهر(حلب) پس از ویرانی کامل و قتل عام ساکنین آن و دست یافتن به افراد دشمن تنها پس از شهادت شان، خود بیانگر پیروزی تخیلی و شکست واقعی است که امریکا و همپیمانان اش آن را جشن می گیرند! این که موشک های ویرانگر، بمب های آتشزا و لشکرهای بی شمار را برای مقابله با صدها و یا نهایتاً چند هزار تن(مجاهد، با کمترین تجهیزات نظامی) به میدان جنگ می کشانند، اما باوجود آن هم نمی توانند رو در رو با آنان وارد جنگ شوند، مگر پس از راه اندازی بمباران هوائی و موشک های بحری، قطعاً خود پیروزی انسان های بزدل و وحشت زده ای را نشان می دهد که در برابر مردان شجاع و سربلندی حاصل می کنند و روشن است که چنین پیروزی، هرگز پایدار نبوده و سرانجام محکوم به شکست است!
امریکا، روسیه، همپیمانان، یاران و دنباله روان شان در پی آن اند تا با ارتکاب این همه جنایت وحشیانه، تاریخ ننگین برادران صلیبی و مغول های تاتار شان را تکرار نمایند، صلیبیان و مغول هائی که در عراق و سرزمین شام مرتکب جنایت های هولناک گردیدند. اما اینان یک بخش از آن تاریخ را فراموش کرده اند و آن، سرنوشتی است که برادران دیرین شان در برابر مسلمانان با آن مواجه گردیدند، چنان چه مسلمانان، آنان را از سرزمین خویش ریشه کن نموده و یک بار دیگر روی پای شان ایستادند و عزت و سربلندی اسلام و مسلمانان را برای شان برگردانده و خلافت شان را استحکام بخشیدند. آنان شهر هرقل را فتح نموده و از آن "استانبول" یعنی شهر اسلام را ساختند، سپس خود شان را به مسکو نزدیک نموده و دروازه های وین را کوبیدند. باید دانست که تاریخ همواره در گردش است و این گردش برای آنانی که چشم بینا دارند، دور به نظر نمی رسد.
وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
[شعرا: 227]
آن ها که ستم کردند به زودی می دانند که بازگشتشان به کجاست!