چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
کنفرانس بحرین و معاملۀ قرن
بسم الله الرحمن الرحيم

کنفرانس بحرین و معاملۀ قرن

(ترجمه)

پرسش:

کنفرانس اقتصادی بحرین که توسط کوشنر اداره می‌شد، کارش را امروز پایان داد. کوشنر در بیانیۀ افتتاحیۀ این کنفرانس در المنامه گفت: «گردهمایی بحرین "معاملۀ قرن" نیست، بلکه فرصت قرن است.» (منبع: سایت عربی اسپوتنیک 25 جون 2019م) آیا این کنفرانس بخشی از معاملۀ قرن است؟ یا چنان‌که کوشنر گفت؛ این پروژه جدائی است. دیگر این‌که چرا در مورد محتویات این معامله چیزی منتشر نگردیده؟ و آیا کدام معلومات درزکرده‌ای در این خصوص وجود دارد؟ و تا چه حد ممکن است موفق باشد؟ جزاکم الله خیراً!

پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ باید به بیان امور زیر پرداخت:

اول: کنفرانس بحرین

1. قصر سفید شام روز گذشته اعلان نموده که به زودی و در اوخر ماه آینده در پایتخت بحرین شهر المنامه گردهمایی اقتصادی را راه‌اندازی خواهد نمود که در آن بخش اقتصادی نقشۀ صلح دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا برای خاورمیانه را اعلان خواهد کرد. (منبع: سایت خاورمیانه 20 می 2019م)

2. کوشنر قبل از کنفرانس بحرین به تاریخ 22 جون 2019م جزئیات بخش اقتصادی نقشۀ صلح را اعلان نمود. این نقشه شامل در نظر گرفتن کمک‌های بین‌المللی به ارزش 50 میلیارد دالر برای نجات اقتصاد فلسطین و اقتصاد دولت‌های عربی همجوار آن به علاوه ساخت گذرگاهی برای تردد وسایط نقلیه میان کرانه غربی و غزه به ارزش پنج میلیارد دالر می‌شود. (منبع: فرانس 24،  24 جون 2019م)

3. کنفرانس بحرین، که به دعوت المنامه و واشنتن راه‌اندازی گردید، به تاریخ 25 جون 2019م برگزار شد. این کنفرانس زیر نام "کارگاه صلح برای شکوفایی و به هدف تشویق سرمایه‌گذاری در خاک فلسطین" دایر گردید. (منبع: سایت بی بی سی عربی 25 جون 2019م)

4. «جارید کوشنر مشاور و داماد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، "کنفرانس/کارگاه بحرین" را در المنامه افتتاح نمود. این یک گردهمایی تقویتی است که ویژۀ فلسطین است. کوشنر بعضی از جزئیات نقشۀ امریکا برای رشد اقتصادی کرانه غربی و غزه را اعلان نمود که مبلغ به آن 50 میلیارد دالر تخمین زده می‌شود. وی اشاره نمود که امکان افزایش تولید داخلی فلسطین و فراهم نمودن فرصت‌های کاری نیز وجود دارد.» (منبع: RT 25 جون 2019م)

5. کوشنر مشاور دنالد ترامپ گفت: «واشنتن به مجرد آماده شدن نقشه‌ای برای دستیابی به راه‌حل سیاسی، آن را 0اعلان خواهد نمود.» وی افزود: «کنفرانس بحرین نشان می‌دهد که مشکل خاورمیانه را می‌توان از طریق اقتصادی حل و فصل نمود.» کوشنر این اظهارات را پس از پایان فعالیت‌های کنفرانس اقتصادی بحرین که در المنامه برگزار شده بود، مطرح نمود. (منبع: سایت شبکه العالم 26 جون 2019م)

6.  در بیانیه پایانی چنین گفته شده: «شرکت کننده‌گان "کنفرانس صلح برای شکوفایی" در شام روز چهارشنبه خواستار رشد بهتر اقتصادی و سرمایه‌گذاری به نفع مردم فلسطین شدند تا باشد اقتصاد این کشور شکوفا شود. در بیانیه هم‌چنین گفته شده که این کنفرانس با خوشبینی‌های زیادی در خصوص رشد اقتصادی و افزایش سرمایه‌گذاری‌ها در فلسطین به پایان رسید. گفتگوهای روز اخیر کنفرانس بیشتر روی روند رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری به نفع مردم فلسطین و به هدف ایجاد شکوفایی اقتصادی و فرصت‌های متنوع در برابر آن متمرکز بود. در این گفتگوها روی تقویت نیروی کار از طریق ایجاد فرصت‌های کاری برای زنان و اهمیت ارتباط مداوم و فعال با جوانانی که بیشتر در معرض بی کاری قرار دارند نیز تمرکز صورت گرفت. هدف از نقشه اقتصادی که کوشنر روز سه شنبه ارائه نمود، این است که مبلغی به ارزش 28میلیارد دالر فلسطین سرمایه‌گذاری شود و مبالغ دیگری به ارزش 22 میلیارد دالر "بلا عوض و قرضه" در اردن، مصر و لبنان سرمایه‌گذاری شود، زیرا این‌ها دولت‌هایی استند که از بی‌جا شده‌گان فلسطینی میزبانی می‌نمایند.» (منبع: آژانس اناضول 21 جون 2019م)

به این ترتیب و از شواهد فوق چنین برمی‌آید که کنفرانس بحرین در حقیقت آغازی است برای زمینه‌سازی در جهت اعلان پروژه موسوم به "معاملۀ قرن". به عبارت دیگر؛ این مبالغ در اصل رشوتی است که ترامپ به اسلوب خودش برای حکام خائن عرب‌ و عجم‌ منطقه می‌پردازد تا برای عملی شدن این پروژه خونین ترامپ در سرزمین‌های خودشان زمینه‌سازی نمایند، بهتر نیست در این خصوص بیندیشند؟!

دوم: معامله قرن و دستاوردهای آن

1. امریکا پروژۀ تشکیل دو دولت مستقل در فلسطین را از سال 1959م، یعنی زمان حکومت ایزنهاور روی دست گرفت و عبدالناصر حاکم وقت مصر را تحریک نمود تا آن را عملی نماید. امریکا سازمان آزادی‌بخش فلسطین را نیز به همین هدف و به رهبری احمد شقیری در سال 1964م ایجاد نمود. پس از آن که شقیری سازمان یادشده را در پی شکست سال 1967م ترک نمود، انگلیس توانست توسط مزدورش ملک حسین و به کمک دولت‌های خلیج یاسر عرفات را در سال 1968م در رهبری سازمان آزادی‌بخش فلسطین قرار دهد. یاسر عرفات پیوسته خواستار عملی شدن راه‌حل انگلیس، یعنی تأسیس دولت فلسطینی سیکولار بود. او این خواسته را از زمان تأسیس گروه "فتح" در سال 1965م به کمک مزدوران یاد شده مطرح می‌نمود. اما عرفات پس از آن که سخت زیر فشار مزدوران امریکا به شمول انورسادات در مصر و حافظ اسد در سوریه قرار گرفت، دست از آن خواسته‌اش برداشته و خواهان عملی شدن راه‌حل امریکایی شد و به همین دلیل بود که اتحادیه عرب در سال 1974م، سازمان فتح را به صفت یگانه مرجع قانونی مردم فلسطین به رسمیت شناخت و در سازمان ملل نیز به رسمیت شناخته شد و به صفت عضو ناظر آن درامد. عرفات در سال 1988م رسماً اعلان نمود که رژیم یهود را به رسمیت می‌شناسد و پذیرفت که این رژیم 80% خاک فلسطین را اشغال نموده اند و این زمانی بود که برپائی دو دولت در فلسطین بر اساس راه حل مطرح شده توسط امریکا را رسماً قبول نمود و گفت: «دو دولت برای دو ملت در خاک فلسطین.» سپس توافق‌نامه اسلو را در سال 1993 امضاء نمود و اعلان کرد که اینک فلسطین به رهبری سازمان آزادی‌بخش دارای یک قدرت مستقل است، به شرط آن که با فرا رسیدن سال 1999م دولت مستقل فلسطینی تأسیس شود.

اما با آن هم امریکا در زمان کلنتن نتوانست این ادعا را عملی نماید. زمانی‌که جورج بوش پسر به قدرت رسید، اتحادیه عرب در سال 2002م پیشنهاد سعودی را پذیرفت و از آن به عنوان پیشگامی عربی یاد نمود. در این پیشنهاد گفته شده بود که دولت‌های عربی حاضر اند رژیم یهود را در صورتی‌که آنان دولت مستقل فلسطین را در کنارخود بپذیرند، به رسمیت بشناسند. امریکا پس از این پیشنهاد بود که پروژه نقشه راه را در سال 2003م راه‌اندازی نمود، نقشه‌ای که بر اساس آن باید با فرارسیدن سال 2005م برای فلسطین دولتی مستقل تأسیس گردد و هم‌چنین کمیته چهارجانبه خاورمیانه را تشکیل داد؛ اما با وجود آن هم نتوانست چنین دولتی را تأسیس نماید. امریکا در زمان حکومت اوباما با تمام توان سعی نمود مسأله راه‌حل تشکیل دو دولت مستقل را با از سرگیری مذاکرات در دو مرحله در سال های 2009م و 2013م عملی نماید، اما بازهم ناکام شد. به این ترتیب تمام رؤسای جمهور امریکا به نوبه خود سعی نمودند پروژه تشکیل دو دولت را عملی کنند؛ اما موفق نشدند. تا این که ترامپ از راه رسید و امریکا مطمئن شد که توان عملی نمودن پروژه یاد شده را ندارد، بناءً تصمیم گرفت آن را تبدیل یا تعدیل نماید. کانگرس امریکا در سال 1995م با صدور فیصله‌نامه‌ای، قدس را پایتخت رژیم یهود به رسمیت شناخته بود؛ اما آن تصمیم را بالای رئیس جمهور وقت الزامی نکرده بود و حق عملی نمودن آن را به رؤسای جمهور بعدی گذاشته بود، که هرکس از آنان در هر زمانی‌که خواسته باشن،د می‌توانند آن را عملی نمایند.

2. ترامپ این رویکرد را فوراً پس ادای قسم‌اش به صفت رئیس جمهور مطرح نموده گفت: راه‌حل تشکیل دو دولت مستقل، یگانه راه‌حل پایان دادن به بحران دولت یهود و فلسطین نیست، و اشاره نمود که او آماده است گزینه‌های دیگری را نیز روی دست گیرد، در صورتی‌که منجر به صلح گردد. ترامپ گفت: «اگر اسرائیل و فلسطینییان راضی باشند، من به راه‌حل تشکیل دو دولت و تشکیل یک دولت هردو توجه خواهم نمود؛ هر راه‌حلی را که آنان ترجیح دهند، من را خرسندخواهد نمود و هر دو راه‌حل برای من قابل قبول است.» (منبع: الجزیره 16 فبروری 2017م) پس از این سخنان بود که نشانه‌های رویکرد مورد نظر ترامپ بالاگرفت؛ چنان‌چه ترامپ سفارت امریکا را در ماه سپتمبر 2017م از تل ابیب به قدس انتقال داد. این بدان معنی است که ترامپ اعلان نمود که با قرارگرفتن قدس به عنوان بخشی از خاک رژیم یهود بر اساس رویکرد ترامپ، موافقت دارد. پس از این اقدام بود که ترامپ در مورد حل بحران میان فلسطین و یهود از طریق معامله نهائی و یا معامله قرن سخن گفت. سپس هر یک جارید کوشنر داماد و مشاور دونالد ترامپ و جیسون گرینبلات نماینده ویژه رئیس جمهور امریکا در خاورمیانه شروع به مروج نمودن توافق موسوم به توافق قرن نمودند. کوشنر در ماه فبروری 2019م برای جلب حمایت از این نقشه به بسیاری از کشورها سفر نمود، چنان‌چه با محمدبن سلمان ولیعهد سعودی دیدار کرد. هم‌چنین به تاریخ 27 اپریل 2019م در این خصوص با اردوغان ملاقات نمود؛ سپس با رهبران دولت‌های امارات متحده عرب، بحرین و عمان دیدار و گفتگو کرد. تمرکز این سفرهای روی جلب حمایت حکام منطقه از این نقشه بود. اداره حکومت ترامپ در ادامه وعده نمود که این نقشه جدید را در ماه سپتمبر 2018م به مجمع عمومی سازمان ملل تسلیم نموده و از طریق آن عملی خواهد نمود، اما این‌کار تا اوایل سال 2019م به تأخیر افتاد و دلیل آن؛ به تأخیر افتادن انتخابات رژیم یهود در ماه جولای 2019م بود و اینک تا ماه نومبر 2019م، یعنی تا پس از انتخابات یهود به تأخیر افتاده است.

ترامپ از نتانیاهوبه دلیل عدم پیروزی قاطع اش در دور اول "دلگیر" شد و نه به دلیل این که انتخابات به دور دوم رفت و این باعث شد که راه‌حل پیشنهادی‌اش، "معاملۀ قرن" به تأخیر افتد. «ترامپ در سخنانش در کنفرانس مطبوعاتی که قبل از سفر به انگلیس در مقابل قصرسفید مطرح نمود، اوضاع سیاسی در "اسرائیل" را، که نتانیاهو نتوانست حکومت جدید را قبل از پایان یافتن مهلت آن در روز چهارشنبه گذشته تشکیل دهد و به همین دلیل به جانب انتخابات جدید در ماه سپتمبر آینده روان است، چنین توصیف نمود: "اوضاع سیاسی اسرائیل درهم و برهم است." سپس افزود: "بیبی عملاً انتخاب شده بود، اما ناگهان تصمیم گرفتند انتخابات را به صورت کامل در ماه سپتمبر تکرار کنند، این اقدام بسیاربدی است و ما از شنیدن آن خرسند نیستیم.» (منبع: روسیه امروز 3 جون 2019م)

به این ترتیب بود که ترامپ با خرسندی تمام نقشه‌اش را آماده نمود و در هرکجا از آن یاد می‌نمود و گمان می‌برد که اگر حکام قبل از وی در عملی نمودن راه‌حل تشکیل دو دولت ناکام ماندند، او در راه‌حل جدیدش -"معاملۀ قرن"- موفق خواهد بود. اما واقعیت این است که این نقشه نیز به سان نقشه قبلی "تشکیل دو دولت" به ناکامی خواهد انجامید.

سوم: در خصوص این‌که چرا محتوای این معامله برملا نگردیده و این‌که آیا معلوماتی در مورد آن درز کرده یا خیر، باید گفت:

1. ترامپ فراموش می‌کند و یا خودش را به فاموشی می‌زند که فلسطین در دل‌های مسلمانان و افکارشان از جایگاه بزرگی برخوردار است و به همین دلیل است که هرگز این معامله را نخواهند پذیرفت، بلکه با جدیت و قاطعیت تمام آن را رد خواهند کرد. ترامپ گمان می‌کند پول‌های میلیاردی‌اش در این پروژه اقتصادی وی، به سازن زردکی خواهد بود که برای فریب دادن مردم فلسطین آن را به جانب‌شان پرداب نموده و آنان نیز فوراً موافقت خواهند نمود. به همین دلیل است که جزئیات آن را اعلان نکرد و کنفرانس بحرین را برای فضاسازی برای پذیرفتن معامله قرن‌اش از جانب مردم فلسطین پیشاپیش راه‌اندازی نمود.

2. در خصوص معلومات درزکرده در مورد معامله قرن باید گفت که بلی برخی معلوماتی در این خصوص درز نموده و به نظر می‌رسد که درز نمودن این معلومات، آگاهانه و هدف‌مندانه بوده، زیرا این معلومات با آماده‌گی‌هایی که برای معاملۀ قرن صورت می‌گیرد، نزدیکی زیاد دارد و بسیاری از این معلومات درزکرده توسط نشریه "یسرائیل هیوم" یهودی و به تاریخ 7 می 2019م منتشر شده. صاحب این نشریه فردی به نام "شیلدون ادیلسون" است و او یکی از بزرگ‌ترین حمایت کننده‌گان مالی تبلیغات انتخاباتی ترامپ بود و در عین حال به نتانیاهو نیز نزدیک است.

- توافقاتی‌که صورت خواهد گرفت: توافقی سه‌جانبه میان دولت یهود سازمان آزادی‌بخش و حماس صورت خواهد گرفت و بر اساس آن دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد که از آن به نام فلسطین جدید یاد خواهد شد. این دولت در منطقه کرانۀ غربی و غزه، اما بدون شهرک‌های موجود یهودیان، تشکیل خواهد یافت.

- تخیلیه مناطق: تشکیلات شهرک‌سازی به حالت خودش باقی خواهد ماند و تشکیل‌های منفصل نیز با‌ آن پیوند خورده و با یک دیگر در ارتباط بوده و در اختیار رژیم یهود باقی خواهد ماند.

- قدس: به هیچ‌وجه تقسیم نخواهد شد و میان دولت یهود و فلسطین مشترک خواهد بود، با این تفاوت که ساکنین عرب قدس به عنوان اتباع/شهروندان فلسطین جدید معرفی خواهند شد و نه اتباع "اسرائیل". شاروالی/شهرداری قدس نیز فراگیر بوده و در برابر تمام قدس مسوول خواهد بود، بجز امور تعلیمی که فلسطین جدید مسوولیت آن را به دوش خواهد داشت و مالیه "أرنونا" (مالیاتی است که بالای استفاده کننده‌گان بناها و زمین‌ها وضع می‌شود) و مالیات آب را باید دولت فلسطین جدید بپردازد.

- غزه: مصر زمین‌های جدیدی را از خاک خود به فلسطین خواهد داد تا در آن به ساخت میدان هوایی/فرودگاه و کارخانه‌جات و تبادل اموال تجارتی و زراعتی بپردازد، اما مردم فلسطین حق اعمار مبانی مسکونی در این زمین‌‌ها را ندارند.

- اردو/لشکر: فلسطین جدید حق ندارد اردو/لشکر داشته باشد و یگانه سلاح موجود در آن؛ همان سلاح پولیس/بازرس است و بس. حماس باید تمام تسلیحات‌اش به شمول سلاح‌های فردی را جمع‌آوری نموده و به مصری‌ها تسلیم می‌کند. نظامیان حماس در بدل آن معاش/حقوق ماهانه‌ای را از جانب دولت‌های عربی دریافت خواهند نمود. یک سال پس از این توافق‌، انتخابات حکومت فلسطین راه‌اندازی خواهد شد و یک سال پس از برگزاری انتخابات، تمام اسراء به تدریج و در مدت سه سال آزاد خواهند شد.

در جریان پنج سال بندر و میدان‌هوایی/فرودگاه فلسطینی ساخته خواهد شد و تا آن زمان فلسطینیان از میدان‌های هوایی و بندرهای "اسرائیل" استفاده خواهند نمود. مرزها میان فلسطین و دولت یهود به عنوان دو دولت دوست بازخواهد بود. پلی آویزان/ معلق به ارتفاع 30 متر از سطح زمین جهت پیوند دادن غزه به کرانه ساخته می‌شود و کارساخت آن به یک شرکت چینی واگذار خواهد شد، که چین در آن 50%، جاپان 10% کوریای جنوبی 10% استرالیا 10% استرالیا 10% کانادا 10% و امریکا و اتحادیه اروپا با هم 10% سهم خواهند گرفت. "غور" اردن هم‌چنان در اختیار "اسرائیل" خواهد بود و سرک/جاده 90 تبدیل به سرک/جاده‌ای متشکل از چهار خط خواهد شد که نیمی از آن زیر اشراف "اسرائیل" و نیم دیگر در اختیار و زیر اشراف فلسطینیان خواهد که فلسطین را با اردن وصل می‌دهد، وغیره مواردی که تا کنون درزنموده.

هرچند این معلومات درزکرده رسماً منتشر نگردیده، اما چگونه‌گی درزنمودن آن و این‌که توسط یک روزنامه یهودی، که مالک آن "شیلدون ادیلسون"، یکی از بزرگ‌ترین حامیان مالی تبلیغات انتخاباتی ترامپ و از نزدیکان به نتانیاهو می‌باشد، به خوبی بیانگر اراده و خواست ترامپ و علاقمندان اوست. این نیز بسیار روشن است که این معلومات درزکرده آن‌قدر آلوده با خیانت در حق سرزمین مبارک است که پذیرفتن آن حتی برای حکام خاین عرب و عجم نیز سنگینی نمود. این حکام مسأله تشکیل دو دولت را پذیرفتند، در حالی‌که آن نیز طرحی آشکارا خائنانه است، زیرا سراسر خاک فلسطین بخشی از سرزمین پهناور اسلامی است، که بدون هیچ‌گونه کوتاهی در مورد حتی یک وجب آن باید به اهل آن سپرده شود و در غیر آن خیانت صورت گرفته، چه رسد به پذیرفتن تشکیل دو دولت، که منجر به از دست رفتن بیشتر خاک فلسطین می‌شود؟! اما حکام خائن عرب و عجم این راه‌حل را پذیرفتند و شروع به توجیه آن کردند که بر اساس آن بخشی از یک دولت و علم برای‌شان باقی خواهد ماند و به آن افتخار خواهند نمود! اما معامله ترامپ (معامله قرن) هیچ چیز قابل ذکری برای شان باقی نمی‌گذارد. کوشنر مشاور ترامپ در اظهاراتی گفت: «معامله قرن ممکن است قضیه تشکیل دو دولت را در خود نداشته باشد، همچنان که قدس پایتخت ابدی "اسرائیل" خواهد بود.» (منبع: بی بی سی 2 می 2019م) حتی "شهرک‌های" کرانه نیز، بر اساس این معامله، باقی مانده کرانه را، که از 12% آن فراتر نمی رود، به مرور زمان به خود می بلعد و این بخشی است که زیر سلطه نظامی دولت یهود قرار دارد.

چهارم: در مورد این‌که این "معامله ترامپ" تا چه اندازه شانس موفقیت دارد، باید گفت که هیچ شانسی ندارد، زیرا حتی طراح این معامله، با وجود سر و صداهایی‌که راه انداخته بازهم انتظار ناکام ماندن آن را دارد. «ترامپ نیز گفته که ممکن است پامپئو وزیر خارجه‌اش در ارزیابی خویش مبنی بر این‌که نقشه پیش روی اداره حکومت امریکا برای صلح در خاورمیانه احتمالاً به ناکامی بینجامد، مستحق باشد. روزنامه "واشنتن پست" پیش از آن به نقل از پامپئو گفته بود که وی خطاب به گروهی از رهبران یهود در نیویارک گفته بود؛ ممکن است نقشه‌ای که طرح آن بسیار به تعویق افتاد زیاد مورد استقبال قرار نگیرد.» (منبع: تایمز اوف "اسرائیل" 3 جون 2019م) 

حماقت ترامپ به او اجازه نمی‌دهد به این واقعیت پی ببرد که فلسطین خرید و فروش نمی‌شود، زیرا این سرزمین قبله نخست مسلمانان است، مسجد آن سومین مسجدی است که بار سفر بستن به جانب آن از پاداش خاصی برخوردار است و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم از این سرزمین صورت گرفته. ترامپ به دلیل حماقتی‌که دارد، نمی‌داند لشکر مسلمانان به زودی و به خواست الله متعال این سرزمین را در حالی آزادی خواهد نمود که فریاد تکبیرهای لشکریان به آنان نیروبخشیده و سایۀ بیرق عقاب (لااله الله محمد رسول الله) بر سرشان سایه می‌افگند. گرچه ترامپ امروز از میان حکام مسلمانان و اطرافیان آنان کسانی را یافته اند که به مال کثیف دل بسته‌اند؛ اما فردا از جانب مسلمانان چیزی بجز شمشیرهای خلافت نخواهد دید که به خواست الله متعال برای جنگیدن با یهود و حامیان استعمارگر کافرشان از غلاف‌ها بیرون کشیده شده و فلسطین را از شر یهودیان و حامیان‌شان آزاد خواهد نمود. چنان‌که قبلاً از شر صلیبیان آزادش نموده بود و بدون شک این فردا برای صاحبان درک و درایت بعید نیست و شواهد آن را به خواست الله سبحانه وتعالی در هر کجا می‌توان حس نمود. مسلم در صحیح خویش از ابوهریره روایت نموده که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ فَيَقْتُلهُمْ الْمُسْلِمُونَ»

ترجمه: قیامت برپا نخواهد شد تا آن زمان که مسلمانان با یهودیان به جنگ پرداخته و مسلمانان آنان را به قتل رسانند.

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾ [ص: 88]

ترجمه: مطمئناً خبر آن را پس از مدتی درخواهید یافت.

مترجم: عبدالله دانشجو

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه