یکشنبه, ۲۲ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
پشت پردۀ لغو وضعیت اضطراری کشمیر توسط هند
بسم الله الرحمن الرحيم

پشت پردۀ لغو وضعیت اضطراری کشمیر توسط هند

(ترجمه)

پرسش:

«قصر سفید با نشر بیانیه‌ای اعلان نمود که ترامپ رئیس جمهور امریکا روز جمعه در تماسی تلفونی به عمران خان نخست وزیر پاکستان گفت: بسیار مهم است که هند و پاکستان برای کاستن از شدت تنش‌ها در جامو و کشمیر از طریق گفتگوی دوجانبه تلاش نمایند.» (منبع: رویترز 17 آگست 2019م) ترامپ درحالی این سخنان را مطرح می‌کند که مودی به ملحق نمودن کشمیر به خاک هند به گونۀ رسمی افتخار می‌کند و دیگر میان هند و پاکستان بر سر آن نزاعی وجود ندارد. «مودی نخست وزیر هند در اظهاراتی به تاریخ 15 آگست 2019م به مناسبت جشن استقلال هند گفت: «حکومت من کاری را انجام داد که تمام حکومت‌های هند قبل از من در آن ناکام شده بودند.» (منبع: شرق اوسط 16 آگست 2019م) پرسش این است که چنین گفتگوئی که ترامپ مطرح نموده اینک پس از آن که هند رسماً کشمیر را به خود ملحق نموده چه فائده‌ای دارد؟ و این‌که چرا پاکستان برای آزادسازی کشمیر از طریق جهاد اقدام نکرد؛ در حالی‌که توان چنین کاری را توسط اردو/سپاه خویش دارد؟ و آیا امریکا در این قضیه نقشی دارد؟ و جزاکم الله خیرا!

 پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ به بررسی امور زیر می‌پردازیم:

1- منطقۀ اورآسیا برای طراحان سیاست خارجۀ امریکا نسبت به تمام سایر مناطق جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است و امریکا با تمام توان تلاش می‌کند نگذارد هیچ رقیبی برایش در این منطقه سر بلند کند. امریکا در اوراسیا چهار رقیب احتمالی دارد: روسیه، چین، آلمان و خلافت.

امریکا در حال حاضر چین را رقیب عملی خود می‌داند، زیرا حاملین سیاست امریکا پس از سقوط اتحادجماهیر شوروی، چین را بزرگ‌ترین تهدید برای منافع امریکا بر می‌شمارند. چنان‌چه امریکا عملاً از دولت‌های مختلف آسیا و سواحل بحر آرام برای تخریب تلاش‌های چین به صفت یک نیروی بحری استفاده نموده و شبه قارۀ هند را موظف کرده با روند رو به رشد چین به عنوان قدرتی برتر در اوراسیا مقابله نماید.

امریکا در حالی‌که توانائی‌های خود را در منطقۀ آسیا و بحر آرام با ایجاد ائتلاف‌های گوناگون با تایوان، تایلند، ویتنام، فلیپین، جاپان/ژاپن، اندونیزیا و استرالیا، استحکام می‌بخشید، هیچ گونه ائتلاف بزرگی در شبه قارۀ هند، به ویژه با هند، ایجاد نکرد، تا این‌که واجبایی در اواخر دهۀ نهم به قدرت رسید و با سفر کلنتن ریئس جمهور وقت امریکا در سال 2000 به هند، استفادۀ امریکا از هند به اوج خود رسید. پس از مدت کوتاهی از حوادث 11 سپتمبر2001م، ادارۀ حکومت بوش بالای دولت هندو تمرکز نمود و میزان زیادی از اقدامات امریکا روی پر کردن خالیگاه نظامی میان دولت هندو و چین متمرکز بود، از جمله می‌توان به توافق هسته‌ای میان امریکا و چین اشاره نمود.

2- امریکا متوجه شد که تنش‌ها میان هند و پاکستان در مورد قضیۀ کشمیر، بالای روند رویارویی شبه قارۀ هند با چین تأثیر منفی داشته و این این رویارویی را تضعیف می‌کند، برای پایان دادن به این تنش‌ها، تلاش‌هایی را در جهت عادی‌سازی روابط هند و پاکستان روی دست گرفت و هدف از این عادی سازی روابط؛ منصرف نمودن نیروهای هندو و پاکستان از جنگ و جدال در میان خود بر سر قضیۀ کشمیر و جهت دادن این تلاش‌ها برای همکاری با امریکا و نهایتاً کاستن از صعود و رشد چین بوده است. امریکا گمان می‌کرد ملحق نمودن کشمیر به دولت هندو و اعمال فشار بالای نظام حاکم در پاکستان تا از فعالیت نظامی برای برگرداندن آن منصرف شود و به گفتگو اکتفاء کند، گمان می‌کرد این کار قضیه را به فراموشی سپرده و مانع کشمکش‌های نظامی میان دو طرف خواهد شد، درست مانند قضیۀ فلسطین که حکومت عباس با دولت‌های عربی ماحول خود دارد؛ هیچ گونه کشمکش نظامی با دولت یهود ندارند، در حالی‌که یهودیان به اشغال خویش ادامه داده و هرکجایی از فلسطین را که بخواهند به خود ملحق می‌کنند! مودی نیز به این ترتیب نقشۀ ملحق کردن جامو و کشمیر به خاک هندو و تغییر ساکنین آن را آغاز نمود، چنان‌چه به تاریخ 5 آگست 2019م مودی مادۀ 370 قانون مربوط به کشمیر را ملغا اعلان نمود. بر اساس این ماده؛ اقلیم کشمیر تا حدود زیادی حق خود مختاری داشتند، طوری که کشمیر حق داشت قانون اساسی خاص خود را داشته باشد، بیرق/پرچم ویژۀ خود و در بسیاری از امور مستقل باشد، بجز امور خارجی، دفاعی و مخابراتی. تصمیم لغو قانون مذکور زیر نام قانون "تنظیم مجدد" منتشر گردید که کشمیر اشغالی را به دو منطقه تقسیم می‌کند: منطقۀ جامو و کشمیر و منطقۀ لاداخ که ادارۀ هر دو منطقه با حکومت اتحادی در دهلی نو مرتبط باشد. اتاق اعلای پارلمان دولت هندو موسوم به "شورای ایالات" یک روز بعد یعنی 6 آگست 2019م با 125 رأی موافق و 61 رأی مخالف، قانون یاد شده و مادۀ 35 قانون مذکور را لغو نمود، ماده‌ای که به غیر کشمیریان اجازه نمی‌داد در کشمیر زمین خریداری نمایند. به این ترتیب سایر هندوها از سایر ایالات فرصت خواهند داشت به کشمیر روی آورده و اقدام به خرید زمین نمایند و هم‌چنین درخواست کار حکومتی در این منطقه دولت هندو که رفته رفته زمینۀ تغییر ساکنین و فرهنگ این منطقه‌ای اغلب مسلمان‌نشین را فراهم می‌کند، درست شبیه آنچه دولت یهود برای ملحق نمودن خاک فلسطین به خود انجام می‌دهد! بناءً همان گونه که نتانیاهو با موافقت و چراغ سبز امریکا اقدام به آن اشغال‌گری‌ها می‌کند، مودی نیز با موافقت و چراغ سبز امریکا چنین می‌کند، یعنی این‌که مودی دارد روش نتانیاهو در فلسطین را با موافقت و حمایت امریکا نسخه‌برداری می‌کند.

3- پس از آن که دولت هندو اخیراً وضعیت خاص را در کشمیر لغو نمود، واکنش پاکستان در برابر آن ذلیلانه بود و از حد تقبیح، آن هم برای حفظ آبرویش، فراتر نرفت، چنان‌چه وزارت خارجۀ پاکستان با نشر بیانیه‌ای گفت: «پاکستان این اقدام را به شدت تقبیح نموده و اعلانیۀ منشتر شده به تاریخ 5 آگست 2019م از دهلی نو را رد می‌کند. حکومت هندو نمی‌تواند دست به هیچ‌گونه اقدام یک جانبه زده و اوضاع را مطابق میل خود تغییر دهد. پاکستان به صفت بخشی از این نزاع بین المللی با تمام توان در برابر این اقدامات غیر قانونی قرار خواهد گرفت.» (منبع: أ ف ب 5 آگست 2019م) قاضی خلیل الله سفیر پاکستان در مسکو در زمینه گفت: «مسوولین حکومت پاکستان در حال حاضر روی آماده نمودن واکنش‌های دپلوماتیک، سیاسی و قانونی در برابر اقدامات اخیر هند در کشمیر تمرکز نموده اند. کمیتۀ ویژه‌ای که در این زمینه تشکیل گردیده به زودی پیشنهادهایی را در این مورد به حکومت پیشنهاد خواهد نمود.» این موقف‌گیری پاکستان کاملاً به موقف‌گیری حکومت محمود عباس و دولت‌های عربی ماحول آن شباهت دارد؛ طوری‌که آنان نیز در برابر اشغال‌گری‌های دولت یهود و اهانت‌های شان به سرزمین مقدس فلسطین، "تقبیح می‌کنند و اعتراض"، درحالی‌که باید لشکریان خویش را برای مبارزه به حرکت در آورند! پاکستان نیز دقیقاً همین نقش را بازی می‌کند در حالی‌که باید اردو/سپاه پاکستان را به حرکت می‌آورد! بدتر از همه این‌که برای حل قضایای خویش، پیش سازمان ملل و امریکا شکایت می برند، در حالی‌که دشمن اصلی خود آنان اند و باید از آنان برحذر باشند!

4-  تویت‌های عمران خان نخست‌وزیر پاکستان به تاریخ 11 آگست 2019م، موقف پاکستان در برابر اقدام اخیر دولت هندو را روشن‌تر می‌کند؛ وی گفت که این گام هند منجر به "ریشه کن کردن مسلمانان در هند شده و با تلاش‌هایی‌که در راستای تغییر وضعیت ساکنین کشمیر از طریق پاکسازی نژادی جریان دارد، در آینده پاکستان را نیز هدف قرار خواهد داد". وی در ادامه از به اصطلاح "جامعۀ جهانی" خواست در این زمینه مداخله نماید، زیرا توان این را دارد که مانع هند قرار گیرد. در حالی‌که پاکستان خود توان قرار گرفتن در برابر دولت هندو را دارد. توانایی پاکستان امر واضح و روشنی است؛ چنان‌چه دولت هندو به تاریخ 26 فبروری 2019م اعلان نمود که در واکنش به عملیاتی که شماری از گروه‌های کشمیری علیه اردوی هندو داشتند و در نتیجۀ آن 41 سرباز هندو را به تاریخ 14 فبروری 2019م به قتل رسانیدند؛ دولت هندو حملات هوائی را بالای پایگاه‌های نظامی این گروه‌ها انجام داده و شمار زیادی از آنان را در پایگاه‌های یادشده به قتل رسانیده است. پاکستان یک روز پس از حملات هوائی دولت هندو اعلان نمود که دو طیاره/هواپیمای جنگی هند را سقوط داده، یک پیلوت/خلبان آن را اسیر و دو تن دیگر را کشته است. این خود بیانگر توانائی اردو/لشکر پاکستان در برابر دولت هندو و شکست دادن آن است، اما واقعیت این است که حکومت پاکستان در برداشتن گام‌های لازم برای قرار گرفتن در برابر هندو جدی نیست، بلکه به اوامر امریکا گوش می‌دهد، چنان‌چه همین امریکا بود که به پاکستان دستور داد حادثۀ سقوط دو طیاره/هواپیمای نظامی را برجسته نکند؛ در خبرها گفته شد: «پومپئو وزیر خارجۀ امریکا در تماس تلفونی با همتایان هندی و پاکستانی‌اش در پیوند به حملۀ اخیر هند بالای پایگاه گروه جیش محمد، دو طرف را به خویشتن داری و دوری از هرگونه اقدامی که خطر را افزایش بیشتر داده و برجسته نماید، توصیه نمود. این مقام امریکائی حتی در کنار هند قرار گرفته و از آن جانب‌داری نمود؛ آنگاه که گفت: "حملات هوائی هند، اقدامی برای مبارزه با ترورزم بوده" سپس از پاکستان خواست به گونۀ جدی در برابر گروه‌های ترورستی که در خاک آن فعالیت دارند، قرار گیرد.» (منبع: أ ف ب رویترز 28 فبروری 2019م)

این اظهارات به خوبی نشان ‌دهد که امریکا تا چه حد از هند جانبداری نموده و در کنار آن قرار دارد و اقدامات آن را تأیید می‌کند! درست موقفی‌که در قضیۀ فلسطین می‌گیرد؛ چنان‌چه همواره از رژیم یهود جانبداری نموده و این رژیم را در هر اقدامی که علیه مسلمانان این سرزمین انجام می‌دهد، تأیید می‌کند، مسلمانانی‌که از سرزمین خود دفاع نموده و سعی دارند آن را از چنگال اشغال‌گران آزاد نمایند! اما با آن هم هنوز پاکستان مانند حکومت عباس و سایر نظام‌های عربی دست از عادت بد خویش بر نداشته و به امریکا پناه می‌برد و انتظار دارد امریکا مداخله نموده و مشکل‌اش را حل و فصل نماید، در حالی‌که می‌داند امریکا همیشه از دولت هندو طرف‌داری نموده، چنان‌چه مجید خان سفیر پاکستان در واشنتن به تاریخ 27 فبروری 2019م در اظهاراتی گفت: «از بیانیۀ وزیر خارجۀ امریکا چنین بر می‌آید که موقف هند را تأیید می‌کند و همین بیانیه بود که هندی‌ها را بیشتر تشویق نمود.» وی افزود: «شاید کشور دیگری مناسب‌تر از ایالات متحده وجود نداشته باشد که در حل این بحران نقشی بازی کند.» (منبع: أ ف ب 28 فبروری 2019م) یعنی با وجود این‌که وی اعتراف می‌کند بیانیۀ وزارت خارجۀ امریکا موقف هند را تأیید نموده، بازهم به این باور است که تنها امریکا اهلیت و توانائی بازی کردن نقش مناسبی برای حل بحران دارد! نقشی‌که معمولاً امریکا از آن در سرگرم نمودن طرف‌ها در شورای امنیت و سازمان ملل به کار می‌گیرد و این همان چیزی بود که حکومت پاکستان انجام داد، طوری‌که اعلان کرد نمی‌خواهد تنش‌ها با هند را افزایش دهد و این که به زودی اعتراض رسمی خویش را علیه دهلی نو به سازمان ملل پیشکش خواهد نمود، چیزی نه بیشتر و نه کمتر. بلکه حتی اعلان نمود که به زودی پیلوت/خلبان قاتل هندو را به هند خواهد سپرد و عملاً این کار را کرد و به گمان خود وی را به عنوان پیشگامی در صلح، به هند تسلیم داد. به همین ترتیب؛ در مرحلۀ بعدی تنش‌ها و زمانی‌که دولت هندو کشمیر را به خود ملحق نمود، پاکستان خواستار «برگزاری نشست ویژۀ شورای امنیت سازمان ملل در خصوص وضعیت اقلیم کشمیر پشت دروازه‌های بسته شد. ملیحه لودهی نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل از تصمیم شورای امنیت برای بررسی قضیۀ کشمیر در یک جلسۀ ویژه استقبال نمود و گفت که قضیۀ کشمیر رفته‌رفته قضیۀ جهانی می‌شود و این‌که قضیۀ مذکور آماده است تا از طریق گفتگو با هند حل و فصل گردد.» (منبع: 16 آگست 2019م)

5-چنین موقف‌گیری بیانگر این است که نظام حاکم در پاکستان برای جلوگیری از دولت هندو هرگز گام‌های نظامی بر نخواهد داشت و هرگز مجدانه علیه آن کاری انجام نخواهد داد، که خود باعث خواهد شد هند در تصمیم خویش مبنی بر رفع وضعیت خاص در کشمیر و تداوم اشغال آن مصمم‌تر شود. ضمناً لازم به یادآوری است؛ در سفری‌که عمران خان به تاریخ 21 جولای 2019م همراه با جاوید باجوا فرمانده اردوی پاکستان و فایز حمید مدیر کل دستگاه استخبارات و امنیت داخلی به امریکا داشت، در جریان دیدارش با ترامپ، ترامپ از وی خواست در افغانستان برای امریکا نقشی را بازی کند؛ آنجا که گفت: «امیدوارم پاکستان در راستای رسیدن به حل و فصل سیاسی بحران 18 سالۀ افغانستان همکاری و میانجی‌گری کند.» عمران خان بی درنگ صدایش را بلند نموده و در پاسخ به اوامر ترامپ گفت: «به زودی با طالبان دیدار نموده و تمام توانم را به کار خواهم گرفت تا آنان را قناعت دهم با حکومت افغانستان وارد گفتگو شوند.» سپس با افتخار از خیانت‌هایی‌که حکومت پاکستان مرتکب شده و خدماتی‌که به امریکا انجام داده یاد نمود؛ «این استخبارات پاکستان بود که به امریکائیان معلوماتی داد که منجر به تشخیص مکان اسامه بن لادن گردید.» (منبع: رویترز 22 جولای 2019م)

عمران خان و نظام پاکستان در حالی به امریکا چنین خوش‌خدمتی می‌کنند که امریکا از دولت هندو علیه پاکستان حمایت می‌کند! چنان‌چه زمانی‌که دولت هندو وضعیت خاص را در کشمیر رفع نمود، وزارت خارجۀ امریکا با صدور بیانیه‌ای چنین گفت: «ما از گفتگوهای مستقیم میان هند و پاکستان  در مورد کشمیر و سایر قضایای حساس میان دو طرف پشتیبانی می‌کنیم.» (منبع: رویترز 7 آگست 2019م) پس امریکا این اقدام هند را تقبیح نکرد و نگفت که با فیصله‌های جامعۀ جهانی در مورد کشمیر مغایرت دارت، بلکه خواستار گفتگو شد و با این کار به عمران خان و نظام وی اهانت نمود، زیرا در مورد چه باید گفتگو نمود در حالی‌که دولت هندو اعلان نموده که کشمیر را رسماً به خاک خود ملحق کرده است؟! شکی نیست که این موقف‌گیری امریکا بیانگر موافقت آن با اقدام هند است، بلکه حتی بیانگر این است که امریکا پیشاپیش در جریان این تصمیم هند بوده، زیرا ممکن نیست هند دست به چنین اقدامی بزند بدون این‌که با امریکا مشورت نموده و چراغ سبز آن را دریافت نماید.

6- در یکی از کتاب‌های ما زیر عنوان "قضایای سیاسی سرزمین‌های اشغالی مسلمانان" که به تاریخ 21 می 2004م در ارتباط به قضیۀ کشمیر منتشر گردید، چنین گفته شده: «بنابر این، اینک که هر دو دولت؛ هندو و پاکستان زیر نفوذ امریکا قرار گرفته، امریکا با جدیت تمام سعی دارد در مورد کشمیر میان دو طرف تفاهم ایجاد کند. امریکا در مورد دیدگاه اساسی خویش برای حل قضیۀ کشمیر تجدید نظر نموده؛ طوری‌که ابتداء می‌خواست آن را قضیۀ جهانی مطرح نماید، اما اینک دو طرف را تشویق می‌کند میان خود و دو جانبه آن را حل و فصل کنند. دیدگاه امریکا اینک شامل تقسیم کشمیر می‌شود، طوری‌که کشمیر آزادشده از پاکستان و کشمیری‌که زیر سلطۀ هند است از دولت هندو باشد.» آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد، موافق با اموری است که در کتاب ما پیشبینی شده بود، چنانچه دولت هندو این گام اخیر را برداشت و در واقعیت جدید فرصتی یافته که قضیۀ اشغال کشمیر توسط دولت هندو را نهادینه‌تر می‌کند.

7- چین با این گام هند مخالفت نشان داد، تصمیم لغو مادۀ 370 زیر نام قانون "تنظیم مجدد" منتشر گردید و بر اساس آن، کشمیر به دو منطقه تقسیم شد: منطقۀ جامو و کشمیر و منطقۀ لاداخ، ادارۀ هر دو منطقه مربوط به حکومت اتحادی دهلی نو می‌باشد. از آن جایی‌که منطقۀ لاداخ کشمیر در جوار منطقۀ تبت نزدیک به چین موقعیت دارد و هند پیش از قانون جدیدش با چین مشورت ننمود، هواتچون ینگ سخنگوی وزارت خارجۀ چین در واکنش به این اقدام گفت: «طرف هند در این اواخر با تغییر دادن قوانین داخلی مربوط به مرزهای خویش، سیاست منطقه‌ای چین را نادیده گرفته و در مورد آن به پکن مراجعه و مشورت نکرده است. باید گفت که چین به هیچ وجه این اقدامات را نمی‌پذیرد. این اظهارات آقای ینگ در واکنش به تصمیم دهلی نو در مورد این مطرح گردید که منطق لاداخ را اقلیم یک پارچه‌ای اعلان نمود که مساحت آن شامل بخش غربی مرزچین و هند می‌شود. این مسوول چینی تأکید نمود که چین پیوسته با اقدامات هند به هدف پیوند دادن خاک چین به خودش در مرزهای غربی و به بهانۀ حاکمیت اداری هند، مخالفت نموده است.» (منبع: البیان 8 آگست 2019م)

8-گفته‌های فوق را به چند مورد خلاصه می‌کنیم:

الف) ملغا کردن مادۀ 370 و سپس اقدامات مودی برای ملحق نمودن کشمیر به خاک هند، که هنوز جریان دارد، با چراغ سبز امریکا و پشتیبانی آن صورت می‌گیرد. امریکا گمان می‌کند با این کار، کشمیر را از یاد مسلمانان خواهد برد و مشکلات میان هند و پاکستان حل و فصل خواهد گردید؛ به این اعتبار که نظام حاکم در هردو سرزمین در حال حاضر مزدور و وابسته به امریکا می‌باشند، اما امریکا و دولت هندو فراموش نموده و یا خود را به فراموشی زده اند که کشمیر همواره در قلب مسلمانان پاکستان و سراسر جهان جای دارد و قضیۀ آن بسان قضیۀ هر بخش دیگری از سرزمین‌های اشغال شدۀ اسلامی است.

ب) موافقت نظام حاکم در پاکستان و یا سکوت آن در برابر ملحق نمودن کشمیر به دولت هندو به هیچ‌وجه به معنای سکوت مسلمانان پاکستان و اردو/لشکر آن نیست. هند با ضرب شصت این سپاه آشناست، چنان‌چه از سقوط دادن دو فروند طیاره/جنگنده هند زمان زیادی نمی‌گذرد. اردوی پاکستان چنین ضرب شصتی‌هایی دارد، اما عمران خان مانع هجوم آن برای آزادسازی کشمیر می‌شود و تنها به آن‌ها اجازه می‌دهد از خود دفاع کنند، آن هم در محدودیت‌هایی که اعمال می‌کند! حالا تصور کنید اگر به این اردو اجازه داده شود و برای جنگیدن فراخوان عمومی دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون شک دشمن هلاکت خویش را به وضوح خواهد دید!

ج) چین با این گام دولت هندو مخالفت نشان داد و با صدور بیانیه‌ای توسط وزارت خارجه‌اش گفت: «این تصمیم هند یک جانبه بوده و بالای رهبری منطقه‌ای چین پیامد منفی خواهد داشت و توافقات بین المللی را نقض می‌کند. پکن هرگز با این تصمیم یک جانبۀ هند در مورد تغییر دادن وضعیت قانونی اقلیم کشمیر موافق نبوده و این تصمیم غیر قابل قبول است.» (منبع: اناضول 6 آگست 2019م) چین پی برده که این کار موقف هند را در منطقه تقویت خواهد نمود و از هند رقیبی برای چین خواهد ساخت که تبدیل به قدرتی منطقه‌ای موازی با چین شود و این دقیقاً همان هدفی است که امریکا برای رویارویی با قدرت منطقه‌ای چین دنبال می‌کند، به ویژه که منطقۀ لاداخ اقلیم کشمیر در همجواری منطقۀ تبت نزدیک چین موقعیت دارد. هرچند نفوس/ساکنین لاداخ اندک و در حدود "270هزار تن" است، اما حل و فصل نمودن قضیۀ کشمیر به این شکل و تعرض به منطقۀ لاداخ در مرز میان چین و هند، آن هم بدون مشورت با چین، باعث بالا گرفتن انتقادهای چین گردیده است. اگر چین بتواند گام‌های خویش را استحکام بخشیده و درک سیاسی‌اش برای استفاده از قضیۀ لاداخ به نفع خود را رشد دهد، امکان این وجود دارد که نقشه‌های امریکا نقش بر آب شود؛ یعنی به جای این که لاداخ، پایگاه عملیاتی و خط اول نیروهای امریکا در برابر چین شود، ممکن است تبدیل به پرتگاهی برای نیروهای آن شود که نتوانند از آن بیرون آیند!

9- در اخیر باید گفت مصیبت بزرگی‌که دامن‌گیر ما مسلمانان در سرزمین‌های اسلامی شده، همانا حکام خائن ماست؛ ما برای پس گرفتن حقوق خویش به گونۀ شرافت‌مندانه و درس عبرت دادن به دشمنان مان، که تا قبر آن را فراموش نکنند، اساسات قدرت و توانائی‌های لازم را داریم، بلکه حتی بیشتر از حد لازم، اما مشکل اینجاست: حکام ما که پیوسته با الله، رسول الله و مؤمنین خیانت می‌کنند، پیش از آن که برای الله متعال و پروردگار جهانیان سجده کننده، به باداران کافر و استعمارگر شان سجده می‌کنند و اردوها/لشکرهای مسلمانان را از جنگیدن با دشمنان شان و آزادسازی سرزمین‌های اشغال شدۀ خویش ممانعت می‌کنند تا در برابر این خوش‌خدمتی‌های خویش برای کفار استعمارگر، به سالون‌ها و اتاق‌های سازمان ملل و شورای امنیت رفته و پس مانده‌های آنان را ذلیلانه به دست آورند و به آن دل خوش کنند! اما با وجود این همه مصیبت، درد و رنج، مطمئن استیم که تمام سرزمین‌های اشغال شدۀ مسلمانان، از فلسطین تا کشمیر، از بورما تا ترکستان شرقی، از قفقاز تا چچن و ما حول آن و جزیرۀ کریمیه و هر قطعه‌ای از زمین که در آن ندای الله اکبر سر داده شده و دشمنان اسلام آن را به اشغال خود در آورده اند، همه و همه به خواست و ارادۀ الله سبحانه وتعالی مجدداً به دار اسلام برخواهد گشت و یک بار دیگر پرچم اسلام عزیز بر فراز آن به اهتزاز درخواهد آمد. این کار را امام مسلمانان، که سپر آنان است، انجام خواهد داد. این کار را خلیفۀ راشد انجام خواهد داد. این کار را اردو/لشکر مجاهد اسلام انجام خواهد داد. پس هرکی در دنیا دنبال عزت و سربلندی و در آخرت دنبال جنت فردوس است، آستین همت بر زده و در صف کسانی قرار گیرد که شبانه روز برای برپائی خلافت سعی و تلاش دارند و این کار در خون، قلب و تمام اعضای بدن شان در جریان است و مخلصانه و صادقانه در راستای آن تلاش خسته‌گی ناپذیر به خرج می‌دهند.

﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ﴾

ترجمه: راستى كه اين همان كاميابى بزرگ است. براى چنين [پاداشى] بايد كوشندگان بكوشند!

مترجم: عبدالله دانشجو

Last modified onچهارشنبه, 28 آگوست 2019

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه