یکشنبه, ۲۲ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تبنی در حزب و احکام مربوط به زن
بسم الله الرحمن الرحيم

تبنی در حزب و احکام مربوط به زن

(ترجمه)

پرسش:

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

جناب امیر صاحب! هرمسلمانی می‌خواهد که از جمله‌ای مخلصین به الله سبحانه وتعالی بوده و از او سبحانه وتعالی به جهت کسب رضایت‌اش پیروی نماید؛ اما سوالی‌که وجود دارد این است، آیا پیروی از حزب در تمام امور و در تمام اجتهاداتی‌که شما به آن دست یافته‌اید، واجب است. تبنیات و اجتهاداتی‌که از قبل در موردشان اختلاف صورت گرفته است؛ به‌گونۀ مثال: عورت زن با محارم و زنان مسلمان، مسأله‌ای است که بعضی از علماء گفته‌اند که از ناف تا زانو است. هم‌چنان قرائت قرآن کریم توسط زنی‌که در میعاد حیض خود است، اختلافی است. زنانی‌که بعضی اوقات دوران حائضه‌گی‌شان طولانی‌تر می‌شود، حکم قرائت قرآن کریم در موردشان چه‌گونه است؟ امیدوارم که این مسأله را توضیح نمائید؛ چون: سوء تفاهم و روشن نبودن قضیه می‌تواند بسیاری از سخنان بی‌مورد و بی‌فائده را در بین ما به وجود آورد که باعث ضیاع وقت گردد. از بابت طولانی شدن سوال‌ام معذرت می‌خواهم از الله سبحانه وتعالی می‌خواهم که قلب شما را با نور حق روشن داشته باشد.

پاسخ:

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

 1- مسأله‌ای تبنی/گزینش حزب، از همان ابتداء تشکیل حزب مانند روشنی آفتاب روشن بوده و به یاری الله سبحانه وتعالی هیچ پوشیده‌گی در این مسأله وجود ندارد. کسی‌که تصمیم گرفته که با حزب کار نماید؛ زمانی‌که سوگند یاد می‌کند و عضو حزب می‌شود در سوگند خود می‌گوید که آراء، افکار و قانون حزب‌التحریر را قولاً و عملاً می‌پذیرد و به اقتضای این سوگند، خود را متعهد و پای‌بندی به تبنیات حزب می‌سازد؛ یعنی تعهد می‌نماید که تمام آراء و نظریات مخالف حزب را ترک نموده، قولاً و عملاً خود را پای‌بند و متعهد و عامل به نظریات حزب می‌دارد، فرق نمی‌کند که این تبنیات در مسائل فکری باشد و یا در مسائل سیاسی، فقهی و اداری. بنابراین، لازم نیست که عضو حزب هر نظری‌ را که حزب در هر مسأله‌ای صادر می‌نماید بر آن متعهد و خود را پای‌بند سازد؛ بلکه بر عضو حزب لازم است تا بین مسأله‌ای‌که از لحاظ شرعی و از لحاظ اداری بر آن لازم است و هم‌چنان بین آنچه‌که از لحاظ شرعی بر آن لازم نبوده؛ ولی از لحاظ اداری لازم است تفکیک نموده و بر آن پای‌بند باشد؛ پس بر عضو حزب لازم است تا برای خودش معلوم نماید که آیا رأی و نظر صادر شده از سوی حزب تبنی گردیده یا خیر؟ اگر نظر، تبنی شده بود، بر عضو حزب لازم است که من‌حیث تبنی بر این نظر عمل نماید؛ زیرا این مسأله ضمن این‌که نظر حزبی محسوب می‌شود از لحاظ شرعی و اداری نیز باید به آن پای‌بندی صورت گیرد؛ اما در صورتی‌که نظر از سوی حزب تبنی نشده باشد بر عضو حزب لازم نیست که از آن نظر پیروی نماید، برای وضاحت مسأله، مثالی را ‌که در سوال ذکر شده بود، این‌جا یادآوری می‌نمایم:

طوری‌که در کتاب نظام اجتماعی مسأله‌ای عورت زن در پیش روی محارم و در پیش روی زنان مسلمان ذکر شده است چنین است: «دیدن مرد به محارم‌اش، اعم از این‌که محارم مسلمان باشند و یا غیر مسلمان غیر از روی، مثل دست‌ها، اعضای‌که محل زینت‌اند؛ بدون این‌که به اعضای مشخصی محدود گردد جائز است، به دلیل نصی‌که در این مورد به صورت مطلق ذکر شده است:

﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ [نور: 31]

ترجمه: و زينت خويش را (هم‌چون: سر، سينه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن‌بند، بازوبند) نمايان نسازند؛ مگر آن مقدار (از جمال خلقت؛ هم‌چون چهره و پنجه‌ی دست‌ها) و آن چيزها (از زينت آلات؛ هم‌چون: لباس، انگشتری، سرمه و خضاب) كه (طبيعتاً) پيدا مي‌گردد. چارقد و روسري‌هاي خود را بر يقه‌ها و گريبان‌هاي‌شان آويزان كنند (تا گردن، سينه و اندامهایي‌كه احتمالاً از لابلاي چاك پيراهن نمايان مي‌شود، در معرض ديد مردم قرار نگيرد) و زينت (اندام يا ابزار) خود را نمودار نسازند؛ مگر براي شوهران‌شان، پدران‌شان، پدران شوهران‌شان، پسران‌شان، پسران شوهران‌شان، برادران‌شان، پسران برادران‌شان، پسران خواهران‌شان، زنان (هم‌كيش) خودشان، كنيزان‌شان، دنباله‌رواني‌كه نياز جنسي در آنان نيست (از قبيل: افراد مخنث، ابلهان، پيران فرتوت، اشخاص فلج) و كودكاني‌كه هنوز بر عورت زنان آگاهي پيدا نكرده‌اند (چيزي از امور جنسي نمي دانند). پاهاي خود را (به هنگام راه رفتن به زمين) نزنند، تا زينتي‌كه پنهانش مي‌دارند (جلب توجّه كند و صداي خلخال پاهاي‌شان به گوش مردم برسد و) دانسته شود. اي مؤمنان! همه‌گي به سوي الله سبحانه وتعالي برگرديد (و از مخالفت‌هائي‌كه در برابر فرمان الله سبحانه وتعالی داشته‌ايد توبه كنيد) تا رستگار شويد.

مردهای‌که در این آیۀ مبارکه ذکر شده‌اند برای‌شان جائز است که به موی، گردن، محل زیورات، خلخال، گردن‌بند و دیگر اعضای‌که محل زینت زنان محارم‌شان‌اند ببینند؛ زیرا فرمودۀ الله سبحانه و تعالی ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾؛ «زینت‌شان را آشکار نسازند» هدف محل زینت است؛ یعنی زنان از نشان‌دادن محل زینت‌شان منع شدند؛ مگر برای مردانی‌که در این آیۀ مبارکه ذکر شده‌اند؛ بناءً برای این مردان جائز است که محل زینت زنان محرم خود را ببینند.

شافعی در مسند خود از زینب بنت ابی سلمه روایت نموده است که: «زینب از اسماء زن زبیر شیرخورده است، زینب گفت من زبیر را مانند پدرم فکر می‌کردم، او زمانی‌ به خانه داخل می‌شد من سر خود را شانه می‌کردم و زبیر بعضی از موی‌هایم را می‌گرفت و می‌گفت، روی خود را طرف من کن!»

هم‌چنان روایت شده است، وقتی‌که ابوسفیان به‌خاطر تجدید پیمان حدیبیه به‌خانه‌ای دخترش ام حبیبه همسر رسول الله صلی الله علیه وسلم داخل شد، ام حبیبه فرش رسول الله صلی الله علیه وسلم را جمع کرد تا پدرش بر فرش رسول الله صلی الله علیه و سلم ننشیند، در این وقت ام حبیبه از پدرش حجاب نگرفت و این مسأله را به رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان کرد، رسول الله صلی الله علیه وسلم در برابر این عمل‌کرد ام حبیبه سکوت نموده و آن را امر به حجاب بر پدرش نکرد؛ باوجودی‌که ابوسفیان در آن زمان مشرک بود؛ ولی از جملۀ محارم ام حبیبه بود.» ختم آن‌چه که در کتاب نظام اجتماعی ذکر شده است.

ما این مسأله را در پاسخ به پرسشی‌که در 13 رجب 1434هـ 23می 2013م که در مورد عورت زن نسبت به زن مطرح شده بود، ارایه کرده بودیم و در آن پاسخ گفته بودیم: «در مورد عورت زن نسبت به زنان دیگر، نظریات فقهاء به دو بخش تقسیم می‌شود که هرکدام‌شان از خود دلیل دارند:

نظر اول: این است که عورت زن بر زن؛ مانند: عورت مرد در برابر مرد؛ یعنی از ناف تا زانو است.

نظر دوم: این است که تمام وجود زن نسبت به زنان دیگر عورت است، به استثناء مواضعی‌که عادتاً زنان آن‌ مواضع را زینت می‌پوشند؛ مانند: سر، روی، گردن، سینه، گوش، بازو، بند دست، کف دست، ساق پا و پا می‌باشند که محل تاج، سرمه، سینه‌بند، گوشواره، بند دستی، انگشتر، خلخال و محل حنااند. این مواضع از جمله‌ای عورت به حساب نمی‌آیند و غیر از این‌ مواضع، دیگر اعضای زن که عادتاً برای زینت به کار نمی‌رود، در برابر دیگر زنان عورت می‌باشد؛ یعنی تنها عورت زن در بین ناف و زانو خلاصه نمی‌شود. دلیل قول الله سبحانه و تعالی است که فرموده است:

﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ [نور: 31]

ترجمه: و زينت خويش را (هم‌چون: سر، سينه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن‌بند، بازوبند) نمايان نسازند؛ مگر آن مقدار (از جمال خلقت؛ هم‌چون چهره و پنجه‌ی دست‌ها) و آن چيزها (از زينت آلات؛ هم‌چون: لباس، انگشتري، سرمه و خضاب) كه (طبيعتاً) پيدا مي‌گردد. چارقد و روسري‌هاي خود را بر يقه‌ها و گريبان‌هاي‌شان آويزان كنند (تا گردن، سينه و اندامهایي‌كه احتمالاً از لابلاي چاك پيراهن نمايان مي‌شود، در معرض ديد مردم قرار نگيرد) و زينت (اندام يا ابزار) خود را نمودار نسازند؛ مگر براي شوهران‌شان، پدران‌شان، پدران شوهران‌شان، پسران‌شان، پسران شوهران‌شان، برادران‌شان، پسران برادران‌شان، پسران خواهران‌شان، زنان (هم‌كيش) خودشان، كنيزان‌شان، دنباله‌رواني‌كه نياز جنسي در آنان نيست (از قبيل: افراد مخنث، ابلهان، پيران فرتوت، اشخاص فلج) و كودكاني‌كه هنوز بر عورت زنان آگاهي پيدا نكرده‌اند (چيزي از امور جنسي نمي دانند). پاهاي خود را (به هنگام راه رفتن به زمين) نزنند، تا زينتي‌كه پنهانش مي‌دارند (جلب توجّه كند و صداي خلخال پاهاي‌شان به گوش مردم برسد و) دانسته شود. اي مؤمنان! همه‌گي به سوي الله سبحانه وتعالي برگرديد (و از مخالفت‌هائي‌كه در برابر فرمان الله سبحانه وتعالی داشته‌ايد توبه كنيد) تا رستگار شويد.

پس تمام این مرد‌ها می‌تواند به موی، گردن، محل دست‌بند، خلخال و محل گردن‌بند و دیگر اعضای‌که محل زینت است نگاه کنند؛ زیرا الله سبحانه و تعالی فرموده است ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾؛ یعنی «محل زینت‌شان را آشکار نسازند».

در آیۀ مبارکه زنان نیز شامل است؛ بناءً نظر کردن زن به مواضع زینت دیگر زنان جائز است و دیدن زن غیر از مواضع زینت برای دیگر زنان جائز نبوده، عورت می‌باشد.

قول دوم در نزد ما هم راجح و پذیرفته شده است؛ ولی بعضی‌ها به این نظر اند که عورت زن در برابر زن؛ مانند: عورت مرد در برابر مرد؛ یعنی بین ناف و زانو است.» ختم آن‌چه که در پاسخ به پرسش سوال آمده بود.

آن‌چه که در کتاب نظام اجتماعی ذکر شده از جمله‌ای تبنیات/گزینش‌های حزب است؛ چون: کتاب نظام اجتماعی یکی از کتاب‌های تبنی/گزینش شدۀ حزب است که برای هرعضو حزب این مسأله واضح می‌باشد و هم‌چنان چیزی‌که در جواب سوال ذکر شده نیز تشریح و توضیح تبنی است؛ بناءً این مسأله نیز تبنی می‌باشد و برای هر عضو حزب لازم است که این نظر را به عنوان تبنی حزب عملی نموده، نظری را ‌که خلاف این نظر است ترک نماید.

مسأله‌ای قرائت قرآن کریم توسط زنان حائضه و پاسخ به این سوال در بخش پاسخ به پرسشی‌که در صفحات انترنتی نشر شده و به تاریخ 1 ربیع الثانی1436 هـ 21جنوری2015م جواب داده شده بود، به گونۀ ذیل واضح گردیده است: «در مورد قرائت قرآن‌کریم توسط زنان حائضه در ایام حیض‌شان در بین فقهاء اختلاف وجود دارد، بسیاری از فقهاء به این نظر اند که قرائت قرآن کریم در مدت حیض حرام است و تعدادی هم هستند که این عمل را جائز دانسته‌اند؛ ولی با رعایت بعضی مسائل و شرائط.

ولی من عدم جواز قرائت قرآن‌کریم را توسط زنان حائضه ترجیح می‌دهم، به دلیل این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«لَا تَقْرَأُ الْحَائِضُ وَلَا الْجُنُبُ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ» (رواه الترمذی)

ترجمه: یعنی زن حائض و شخص جنب هیچ چیزی را از قرآن تلاوت نکند.

هرچند بعضی نظریاتی در مورد این حدیث وجود دارد؛ مگر بیش‌تر فقهاء این حدیث را ملاک عمل قرار داده‌اند؛ با وجود آن، حدیثی صحیح دیگری در مورد حرمت قرائت قرآن کریم توسط شخص جنب روایت شده است و واضح است که مسأله‌ای حیض؛ مانند: مسأله‌ای جنب است.

 ابوداود و نسائی و در یک روایتی ابن ماجه؛ مانند: همین روایت را از علی رضی الله عنه روایت نموده است:

«كَانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم يَخْرُجُ مِنَ الْخَلَاءِ فَيُقْرِئُنَا الْقُرْآنَ وَيَأْكُلُ مَعَنَا اللَّحْمَ، وَلَمْ يَحْجُبْهُ - أَوْ يَحْجُزْهُ - عَنِ الْقُرْآنِ شَيْءٌ لَيْسَ الْجَنَابَةَ»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم هر باری از بیت الخلاء(تشناب) بیرون می‌شدند برای ما قرآن می‌خواندند و با ما گوشت می‌خوردند و هیچ چیزی رسول الله صلی الله علیه وسلم را جز جنابت از قرآن خواندن منع نمی‌ساخت.

بناءً، واضح است که جنابت قرائت قرآن را منع نموده و تلاوت قرآن را برای شخص جنب حرام می‌نماید که زن حائضه هم؛ مانند: جنب است؛ پس قرائت قرآن‌کریم نیز برای زن حائضه حرام است.

پاسخ به سوالاتی‌که حزب صادر می‌نماید؛ غیر از سه حالت تبنی نمی‌باشد. 1- وقتی‌که به‌نام حزب به صورت رسمی صادر می‌شود. 2- وقتی‌که توضیح و تشریح یکی از تبنیات حزب باشد.  3- وقتی‌که حزب آن را به مناطق مختلفی بفرستد تا بر شباب حزب توزیع شده و برسد؛ چنان‌چه در موضوع اداری نیز ذکر شده است.

و این مسأله واضح است که پاسخ به سوال در مورد مسأله‌ای زن حائضه که در مورد قرائت قرآن کریم صادر نمودیم، تحت هیچ یکی از این حالات نمی‌آید؛ بناءً این جواب از جمله‌ای تبنیات نبوده و بر هیچ عضو حزب لازم نیست که شرعاً و ادارتاً به آن عمل کند و بر عضو حزب لازم است که به همان موقفی‌که برایش آسان و آن را قناعت می‌دهد عمل کند.

 بناءً مسأله آسان و واضح است. چیزی‌که لازم است این است که عضو حزب باید بداند که کدام نظر حزب تبنی است و کدام نظر حزب غیر تبنی؟ اگر نظر حزب تبنی بود، لازم است که عضو حزب از دیگر نظریات گذشته تنها بر تبنی حزب عمل نماید؛ اگر نظر حزب غیر تبنی بود بر عضو حزب لازم نیست که به نظر حزب عمل کند. مسائل تبنی شده معلوم، واضح و برای هر عضو حزب مشخص است. چیزی‌که به جواب این سوال مربوط می‌شود این است که این جواب تبنی حزب نبوده و هر جواب حزب تبنی حزب محسوب نمی‌شود؛ مگر این‌که تحت یکی از حالت‌های سه گانه فوق‌الذکر داخل شود.

با وجودی‌که هر نظر حزب تبنی نبوده؛ ولی اگر عضو حزب به آن عمل کند بهتر است؛ زیرا تمامی نظریات حزب به اساس تحقیق و تلاشی صورت گرفته که بر مبنای دلائل قوی صادر یافته است.

 امیدوارم مسأله واضح شده باشد و آن بگو مگوها و سخنانی‌ را که در سوال خود گفتید که باعث ضیاع وقت می‌گردد، مرفوع گردیده باشد.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

18 ذوالقعده 1440هـ.ق

21 جولای 2019م

مترجم: مصطفی اسلام

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه