- مطابق
حکم پوشانیدن قدمهای زن
پرسش
السلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
از الله سبحانه وتعالی میخواهم که با اعطای نصرت، تمکین و ثبات بر ما و شما منت گذارد و دعا میکنم که الله سبحانه وتعالی برای تأسیس خلافت بر منهاج نبوتِ دوم شما را نصرت و کمک نماید تا شما ششمین خلفای راشده شوید. الله سبحانه وتعالی حافظ این امر بوده وی به همهچیز قادر است.
شیخ بزرگوار! در کتاب «نظام اجتماعی دولت خلافت» چاپ چهارم (1424 ق - 2003 م) صفحۀ 49-50 در مورد موضوع «نگاه کردن به سوی زنان» در مورد ویژگیهای لباسیکه زن بالای لباس خود میپوشد، چنین آمده است: «شرط در جلباب این است که باید تا به زمین افتاده باشد تا اینکه قدمهایش را نیز بپوشاند؛ چون الله سبحانه وتعالی در این آیت میفرماید:
(يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ﴾ (احزب:59)
ترجمه: چادرهای خود را جمع و جور بر خویش فرو افگنند.
یعنی آنها باید جلبابهایشان را به شکل پرده آویزان کنند، به نسبت اینکه حرف "من" در اینجا به معنای "تبغیض" نیامده است؛ بلکه حرف بیان میباشد. به عباره دیگر: اینکه زنان دامن و پتوی خویش را به طرف پائین به شکل آویزان اندازند. چنانچه از ابن عمر رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«من جرَّ ثوبه خيلاء لم ينظر الله إليه يوم القيامة، فقالت أم سلمة: فكيف يصنع النساء بذيولهن؟ قال: يرخين شبراً، قالت؟ إذن ينكشف أقدامهن. قال: يرخين ذراعاً لا يزدن» (أخرجه الترمذی)
ترجمه: هرکس لباس خود را از دید تکبر بر زمین کش نماید، الله )سبحانه وتعالی( در روز قیامت به وی نظر رحمت نمینماید. ام سلمه گفت: زنان با دامنهای خود چه میکنند؟ فرمود: یک وجب پائین نمایند، ام سلمه گفت: در این حالت پاهایشان برهنه باقی میماند، فرمود: یک ذراع پائین نمایند و از این بیشتر اضافه ننمایند.
در اینجا صریحاً بیان گردید، لباسیکه بالای لباس خانه پوشیده میشود [که مردم آن را به نام] ملائه و ملحفه؛ یعنی چادر و رویپوش یاد میکنند، باید به طرف زمین آویزان باشد تا اینکه پاها را بپوشاند. حتی اگر پاها توسط جرابها ویا بوتها پوشانیده شده باشد، نمی تواند جای لباس آویزان شده را بگیرد. اما اگر پاها را با جراب و یا هم با بوت پوشانده باشند، دیگر این ضرور نیست که پاها را توسط چادرِ آویزان به زمین بپوشاند؛ چونکه پاها به واسطۀ جراب ویا هم بوت پوشانیده شدهاند.
1- احساس کردم که در بین این سطور تناقض وجود دارد؛ طوریکه نخست تصریح کرد: «در اینجا صریحاً بیان گردید، لباسیکه بالای لباس خانه پوشیده میشود [که مردم آن را به نام] ملائه و ملحفه؛ یعنی چادر و رویپوش یاد میکنند، باید به طرف زمین آویزان باشد تا اینکه پاها را بپوشاند» و بعد تصریح کرد: «دیگر این ضرور نیست که پاها را توسط چادرِ آویزان به زمین بپوشاند؛ چونکه پاها به واسطۀ جراب و یا هم بوت پوشانیده شدهاند»؛ پس چگونه میتوان تناقض را فهمید؟ و آیا به زن لازم است که پاهای خود را با جلباباش بپوشاند، یا پوشانیدن با جراب کفایت میکند؟
شیخ بزرگوار! موضوع دیگر اینکه من را معذور بدارید که پرسش را طولانی نمودم.
2- باتوجه به حدیثیکه از ابن عمر نقل شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«من جرَّ ثوبه خيلاء لم ينظر الله إليه يوم القيامة، فقالت أم سلمة: فكيف يصنع النساء بذيولهن؟ قال: يرخين شبراً، قالت؟ إذن ينكشف أقدامهن. قال: يرخين ذراعاً لا يزدن»
پرسشام این است که قیاس ام سلمه در این مورد از کجا آمد، آیا آن از مفصل پای است و یا اینکه از نصف پای؟ همچنین زن چقدر از جلباب خود را رها مینماید و یا آن را به زمین کش میکند، آیا تمام پای را میپوشاند، یا فقط مچ پای را و یا اگر با جراب پوشانید، کفایت میکند؟
الله سبحانه وتعالی به شما وبه تلاشهای شما برکت دهد. والسلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
پاسخ
الف- زنان مخصوصاً در صحرا درحالی راه میروند که پای برهنه، یا هم با کفش و یا هم چیزی مشابه آن که کاملاً پاهایشان را نمیپوشاند، در این وقت پاهای زن برهنه میباشد. مگر اینکه لباس خود را بر زمین کش نماید تا اینکه پاهای وی در هنگام رفتن در معرض دید قرار نگیرد. زمانیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم از کشیدن لباس به روی زمین منع نمود، ام سلمه به این فکر افتید که اگر زن هنگام راه رفتن لباس خود را بر زمین نکشد، وی زمانیکه راه برود و یا حرکت نماید، پاهای وی در معرض دید قرار میگیرد، در نتیجه پای پوشیده نبوده و در هنگام راه رفتن و یا پوشیدن کفش برهنه میباشد. از این جهت از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسید: زنان به دامنهای خود چه میکنند؟ چون زنان جلباب و یا چادر خود را به زمین از جهت این کش میکنند که پاهایشان در معرض دید قرار نگیرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم برایشان اجازه داد که جلبابهای خود را یک وجب و یا یک ذراع به زمین کش نمایند؛ چون مادامیکه لباس بر زمین کش کرده شود، برهنهگی پاها در معرض دید قرار نمیگیرد. پس موضوع کشیدن لباس به خاطر پوشاندن پاها بود؛ یعنی اینکه پرسش از جهت پوشاندن پاها بود. یا به عبارت دیگر، کشیدن جلباب بر زمین در زیر پای از جهت پوشاندن پاها بود. علت در کشیدن لباس بر روی زمین همانا پوشاندن پای میباشد؛ پس وجود معلول وعدم وجودش وابستهگی به علت دارد. اگر پاها پوشانده باشند، لباس بر زمین کش کرده نمیشود؛ بلکه کفایت بر این میکند که معنای نزدیکی و ارخاء که در آیت آمده تحقق یابد؛ یعنی اینکه لباس نزدیک کرده شود تا اینکه پاها پوشانده باشند.
ب- ام سلمه یک وجب و یک ذراع را از کجا قیاس نمود؟ درحالیکه مسأله پیرامون "کشیدن لباس به روی زمین بود." این همان چیزی است که ام سلمه جویای تفسیرش شده بود. به این دید بود که اگر لباس به روی زمین کش کرده نشود، پاها هنگام راه رفتن در معرض دید قرار میگیرد. این درست است که اگر لباس به زمین یک مقدار کش کرده نشود، پای زن برهنه باقی میماند، و یا اینکه کفشی را بپوشد که تمام پای را نپوشاند، هنگام حرکت دادن پاها در موقع راه رفتن برهنه میشود. رسول لله صلی الله علیه وسلم برایش اجازه داد که لباس خود را یک وجب به زمین پائین نماید؛ زیرا حدیث پیرامون کش کردن لباس بوده؛ چون کلمۀ "جر" مقصدش کش کردن به روی زمین بوده، و این امر نشانگر این است که یک وجب بر زمین کشکرده میشود؛ یعنی اینکه از پائین کف پای میباشد.
باز هم تکرار بر این مینمایم که این امر از خاطر این است که پاها هنگام راه رفتن در معرض دید قرار نگیرد؛ اگر پای پوشانده به جراب باشد، نزدیک نمودن جلباب تا پشت پاهای پوشیده به جراب کفایت میکند؛ یعنی اینکه پائین نمودن جلباب تا بجلکهای پای هنگامیکه پای پوشانده شده باشد کافی است.
برادرتان عطاء بن خلیل ابو الرشته
مترجم: احمد جبیر نوری