شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
توافق نظر بالای حضرت عثمان به حیث خلیفۀ مسلمانان
بسم الله الرحمن الرحيم

توافق نظر بالای حضرت عثمان به حیث خلیفۀ مسلمانان

پرسش

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

در کتاب دستگاه‌های دولت خلافت در فقرۀ محدودیت کاندیدان صفحۀ ۳۱ چنین آمده: "سپس عبدالرحمن با پنج‌نفر باقی‌مانده بحث کرد و آن‌ها را به دو نفر (علی و عثمان) محدود ساخت. بعد از آن، از مردم رای‌گیری کرد و عثمان به حیث خلیفه تعیین شد." در صفحۀ ۳۳ آمده که علی و عثمان را نزد خود فراخواند: "سپس دست علی را گرفت." چرا دست علی را گرفت؛ درحالی‌که عثمان در منصب خلافت تعیین شده بود؟ برادرتان ابوعزیزی

پاسخ

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

چیزی‌که برای عبدالرحمن ابن عوف (رض) واضح بود، این بود که مردم می‌خواهند علی خلیفه باشد؛ اگر مثل ابوبکر و عمر در هر قضیه حکم کند که آن‌ها حکم کرده بودند؛ اگر آن قضیه در زمان خلافت آن‌ها پیش شده باشد؛ پس علی به این شرط موافقه نکرد؛ اما عثمان موافقه کرد؛ در این هنگام عثمان خلیفه تعیین شد و در جملۀ (حضرت عمر شش نفر را برای پست خلافت کاندید نمود و آن‌ها را در همین شش نفر محدود ساخت؛ سپس عبدالرحمن ابن عوف خود را از لیست کشیده و به پنج نفر دیگر مناقشه نمود و آن‌ها را به دو نفر رساند. علی و عثمان بعد از این‌که دیگران آن‌ها را وکیل گرفتند، بعد از آن از مردم نظرخواهی کردند و نظر مردم بالای عثمان استقرار پیدا کرد) این سخن این را نمی‌رساند که عثمان حین مشوره، خلیفه تعیین شد؛ بلکه هنگام رد علی و موافقه عثمان، عثمان تعیین شد. چیزی‌که معلوم می‌شود این است که همه گمان می‌کنند حرف عطف «و» در بین کلمۀ (استطلع رائی الناس) و (استقر الرائی علی عثمان خلیفه) برای عطف، ترتیب و فوریت است؛ درحالی‌که چنین نیست؛ چون حرف عطف «و» تنها عطف را افاده می‌کند؛ پس اگر بگویی: عمر و خالد آمدند؛ این معنی را نمی‌دهد که هردو یک‌جا آمدند و فوراً یکی بعد از دیگری آمدند؛ بلکه احیاناً بین آن دو فاصله می‌باشد؛ مثل این‌که یکی قبل از ظهر و دیگری بعد از ظهر آمدند. همین‌طور این جمله «رای مردم را گرفت»؛ یعنی در شب از این کار فارغ شد و «عثمان به حیث خلیفه تعیین شد»؛ یعنی صبح بعد از نماز و بعد از پرسیدن از علی و عثمان.

جهت توضیح برای آن‌چه صورت گرفت این را می‌گوییم که: عبدالرحمن نظر مردم را گرفت و دید که مردم علی را می‌خواهند؛ اگر شرط شان را بپذیرد و اگر نه، عثمان را؛ اگر برشرط شان موافقت کند، بعد از آن عبدالرحمن گفت علی و عثمان را نزدم بیاورید و چون آمدند، شرط را به علی پیش کرد و او  موافقه نکرد؛ سپس آن را به عثمان پیش کرد و او موافقه کرد، بعد از آن نتیجه این شد که «رای بر عثمان به حیث خلیفه استقرار پیدا کرد.»

امید است که موضوع روشن شده باشد.

برادرتان عطا بن خلیل ابوالرشته

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه