- مطابق
تونس: خشونتهای خانوادگی؛ عوامل و راهحلهای آن از دیدگاه اسلام
(ترجمه)
بسم الله الرحمن الرحیم، والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلین و علی آله و صحبه اجمعین
برای هرمسلمان این یک امر طبیعی است که همین اصطلاح "خشونت خانگی" را در خصلت خود اتخاذ نموده، البته با توجه به اینکه محیط خانواده باید برای تمام اعضایش، که در چنین شرایط اجتماعی زندهگی میکنند، امن باشد. از سوی دیگر، همبستگی، درک، همدردی و غمخواری متقابل رابطه را میان اعضای خانواده ایجاد میکند. بههرحال، انتشار این پدیدۀ شوم و عوامل آن در سراسر جهان، به خصوص در غرب باعث شده که در جهان اسلام نیز شیوع پیدا کند. در سال ۲۰۱۳م، سازمان صحی جهان(WHO) تحقیق یا مطالعهای را با همکاری کالج لندن در مورد حفظالصحه و دوا در مناطق گرمسیر و مراکز تحقیقات طبی انجام داد که اطلاعات جمعآوری شده بر اساس یافتههای بیشتر از ۸۰ کشور میباشد. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که سه حصۀ از زنان، تقریباً ۳۰ درصد تمام نفوس زنان جهان که با جنس مخالف ارتباط دارند، در واقع قربانی سوء استفاده جنسی و فزیکی توسط دوستپسر خود شده اند. علاوه بر این، میزان جرایم قتل در سراسر جهان در برابر زنانیکه از سوی دوستپسرشان صورت گرفته، به ۳۸درصد رسیده است.
در این چهارجوب، کوششهای کثیری مانند پروتوکولها، توافقنامههای بینالمللی، قوانین، مقررههای بومی، برنامهریزیها، کنفرانسها، ورکشاپها، برنامههای آموزشی، برنامههای حساسبرانگیز و نشستهای متعددی تحت نظر وزرای دولت، نهادهای دولتی، نهادیهای غیردولتی، نهادهای قانونی، نهادهای حقوق زن و دیگر نهادهای گوناگون به هدف ازبین بردن این پدیده، "خشونت خانوادگی" و یا حداقل تحت کنترول قرار دادن آن، صورت گرفته است. سازمان ملل نیز به یک سلسله اصول و قواعد آزاد تکیه زد که در اصول خود لایحۀ بینالمللی را از قبیل اعلامیۀ جهانی حقوقبشر، تعهد جهانی برای مردم عام، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوق فرهنگی، توافقنامۀحقوق طفل و توافقنامهها برای ازمیانبرداشتن هرگونه جنایت در برابر زنان به منظور اینکه اعلانات و آگاهینامهها و تصامیمی را که از کمیتههای متعدد سرچشمه گرفته پخش کند تا توصیههایش را در جهان اسلام اجباری نماید، پذیرفت.
مجمع عمومی سازمان ملل بطور بسیار مکارانه "خشونت خانگی" را مستقمیاً به خاطر هدف قرار دادن زنان ایجاد میکنند. بناءً بالای کشورها فشار وارد میکنند تا بخاطر ازبین بردن این پدیده از امکانات دستداشتهی خود استفاده نمایند و محققین را حمایت میکند، اطلاعات را جمعآوری میکند، بخشبندی احصایوی مربوط به گسترش اشکال مختلف خشونت علیه زنان، به خصوص آنانی را که به خشونت خانگی ارتباط دارند، شکل داده و در نهایت محققین را تشویق میکند تا در مورد عوامل و اسباب این خشونتها و طبیعت آن ، خطرات، عکس العملهای آن و اینکه چگونگی راهکاری در پیش گرفته شود تا به این پدیده توقف داده شود و آنانیکه در قید آن به سر میبرند، نجات یابند، دست به کار شوند.
این حقیقتی است که خشونت دقیقاً در اکثریت کشورهای اسلامی اتفاق میافتد؛ جاییکه تلاش برای انجام مطالعات بخاطر دریافت علتهای خشونت علیه زنان صورت میگیرد؛ از جمله خشونت خانوادگی و شریک ساختن همین یافتههای مطالعات در مطبوعات و رسانهها به منظور اینکه راه را برای قوانین و مقررات یکنواخت همراه با استندردها و نیازمندیهای بینالمللی هموار کنند.
به عنوان مثال، در کشور تونس، گاهنامهی در مورد وضعیت شخصی در سال ۱۹۵۶م به نشر رسید که بعضی قوانین مربوط به امور خانواده را نیز دربر داشت و بسیاری مردم گمان میکردند که این یک پیروزی برای زنانی محسوب میشود که وضعیت خود را ترقی داده و خود را در میان دیگر زنان در جهان عرب الگو و درخشان ساخته اند. این گاهنامه در سال ۱۹۹۳م به هدف تغییر مطالب فصل ۲۳ تغییر داده شد که در آن نوشته شده بود: «بالای زن واجب است تا از شوهرش اطاعت نموده و به فرمان او تسلیم باشد؛ طوریکه هر یک از زن و شوهر باید با همدیگر به خوبی رفتار کنند، در رفتار و معامله باهم نجیب باشند و از اعمال هرگونه صدمه بالای همدیگر اجتناب ورزند.»
برای اولین بار در سال ۲۰۰۶م، تجلیل از روز جهانی محو خشونت علیه زن آغاز شد که تا اکنون ادامه دارد. بعداً در سال ۲۰۰۷م، استراتیژی ملی برای مقابله با رویۀ خشونتآمیز در میان جامعه و خانواده اعلام شد و پالیسیاش تحت نظارت وزارت امور زنان و خانواده با اشتراکات کثیر عامه، نهادها و موسسات رسانهای تطبیق میشد. حال آنکه اولین سرشماری با استفاده از فهرست ملی اتباع جامعه برای خانواده و رشد بشر، که یک نهاد دریافت وراثت تحت وزارت صحت میباشد، با برنامۀ همکاریها میان فهرست ملی و نمایندۀ اسپانیاییها برای همکاری بینالمللی و توسعه در سال ۲۰۱۰م با توجه به مسئلۀ خشونت علیه زنان انجام شد. در این سرشماری توسط نمونهگیری با حضورداشت ۳۸۷۳ زن تونسی در سنین بین ۱۸ الی ۶۴ سالگی نشان میدهد که محیط خانواده یگانه محلی است که زنان در معرض هرگونه سوء استفاده قرار میگیرند. ۴۷.۲ درصد قضایای سوءاستفادۀ فزیکی از سوی شریک زندهگی زن(شوهر، نامزد و یا دوست پسراش) تحمیل میگردد. ۶۸.۵ درصد را سوءاستفادۀ روانی تشکیل میدهد. سوءاستفادۀ جنسی تقریباً ۷۸.۲ درصد قضایا را تشکیل میدهد و ۷۷.۹ درصدش نیز سوءاستفادۀ اقتصادی را دربر میگیرد. قانوندانان، کارشناسان و متخصصان مشخص ساختند که دلیل شکست در واقع ناکامی قانون در حل این پدیده سوءاستفاده در تونس است. بناءً قانونی سری کار آمد و در ارتباط با محو سوءاستفاده علیه زنان در ۲۶ جولای ۲۰۱۷م به تصویب رسید و این قانون از ۱۵ فبروری ۲۰۱۸م بدینسو، بعد از فشار شدیدی از سوی نهادهای جامعۀ مدنی و نهادهای فمینیستی تحت بهانهی محافظت از قربانیان سوءاستفاده و به خصوص خشونت خانگی را تضمین میکند، روی کار آمد. برخی افراد فکر کردند که این قانون یک انقلاب حقوقی خواهد بود؛ زیرا آنها احتمالاً به این نتیجه رسیدند که قانون مذکور قادر به انجام حل چند موضوع خواهد شد: نخست محافظت از سوءاستفاده؛ دوم محافظت از قربانیان زن؛ سوم محو سوءاستفاده؛ چهارم از عموم زنانی که تحت قربانی این سوء استفاده قرار گرفته اند، محافظت خواهد کرد.
در مصر، اگرچه تضمین قانون اساسی تحت مادۀ ۱۱ قانون اساسی مصر بخاطر محافظت زنان از همه انواع سوءاستفاده از سوی دولت وجود دارد، ولی با آن هم تحقیقات به دست آمده از مرکز تحقیقاتی منطقه نشان داد که خشونت خانگی در جامعۀ مصر، چه علیه همسر و دختر، خط مقدم سوءاستفاده را شکل میدهد. نتایج سرشماری هزینۀ اقتصادی سوءاستفاده علیه زنان، که توسط آژانس مرکزی برای بسیج و احصایه آمار نشان داده شده است، نشان میدهد که فیصدی سوءاستفادۀ زن توسط شوهر بیسابقه است که در آن حدود ۴۶ درصد زنان در مصر(بین سن ۱۷ الی ۶۴ ساله) شامل کسانی بود که ازدواج کرده بودند و انواع سوء استفادههای دیگر نیز از جانب شوهر دیده اند که شامل سوءاستفادۀ روانی، جسمی و جنسی میباشد.
در ترکیه، بر اساس نظرسنجی، که توسط یک دانشگاه معتبر ترکیه در سال ۲۰۰۹م انجام شده است، در حدود ۴۲ درصد از زنان بین سن ۱۵ و ۴۷ سال در مناطق روستایی از سوءاستفاده جسمی و جنسی از سوی شوهر یا شریک زندگیشان در برخی از موارد زندهگیشان رنج میبرند. این در حالی است که ترکیه با ارائه قانون(شماره ۴۳۲۰) حفاظت از خانواده در سال ۱۹۹۷م، که در سال ۲۰۰۷م ویرایش گردید، با ارائۀ روشهای مدنی برای حفاظت از خشونتهای خانوادگی در صدر فهرست کشورها قرار دارد. این قانون یک روشی از حفاظت را فراهم میکند که در آن قربانیان سوءاستفاده از دست هر یک از اعضای خانواده خود تا زمانیکه در تحت یک سقف زندهگی میکنند، چه مرد و چه زن، به طور مستقیم و یا از طریق یک نمایندۀ عمومی به خاطر جلب در محکمه خانوادهگی، احظار میشوند. قانون مذکور، در قوانین شهرداری نیز گنجانیده شده است که هدف از آن حمایت شهردار با سرمایه ۵۰ هزار نفری بخاطر ایجاد پناهگاه برای زنان و کودکان برای مبارزه علیه خشونت خانگی میباشد.
این درصد فقط نشان دهندۀ شکست سپرهای قانونی در کشورهای مختلف اسلامی بخاطر حل علت واقعی است که منجر به خشونت خانگی و ارائۀ روشهای صحیح برای جلوگیری از گسترش این پدیده میشود. این به دلیل سردرگمی تعریف خشونت خانگی است که از معنای لغوی آن تجاوز کرد که باعث آسیب به فرزندان، همسران، سالمندان یا هر یک از اعضای خانواده که در همان خانه ساکن اند، شده و در اصل مربوط به سوءاستفاده بر اساس تبعیض؛ به این معناست که در اصل به عنوان عدم برابری بین دو جنس با توجه به رویکرد انسانی در نظر گرفته شد.
بنابر این، حکم شریعت اسلامی در خصوص نظام اجتماعی از آنجا که قوانین شریعت علیه مفاهیم سیکولری و لیبرالی به خصوص مفهوم آزادی و برابری تاخت، طبقه بندی گردیده و تحت کتگوری خشونت خانگی قرار گرفت. این از نتیجۀ قوانین شریعت اسلامی است که با درنظرداشت آن، طبق دیدگاه مؤسسات حقوقی و سازمانهای قانونی و بینالمللی، اولویت مرد، اقتدار او و تصمیم واحدش در مدیریت خانواده یک اصل است. در عین حال، زن برای اینکه از حقوقش مستفید شود، نادیده گرفته میشود؛ زیرا این سازمانها معتقد اند که زن نیز مسئولیتهای مشابهی مرد را دارا میباشد. به همین ترتیب، این سازمانها به تبلیغات میپردازند که اسلام در مسئلۀ میراث بر یک فضای پدرسالارانه مجاز داده است که منجر به حاشیه کشاندن، اهانت و سرزنش زن از دید مالی میشود. آنها این مسئله را با مثالی از اقتدار مرد در ارتباط با زن و تعهد مالی با او و اینکه با مرد به طور یکسان میراث به ارث نمیبرد، تأیید میکنند و از لحاظ اخلاقی، اینکه حکم چند همسری یا طلاق، یا از لحاظ جنسی، وادار کردن زن به روابط نامشروع بدون میل خودش و یا ازدواجهای نا به هنگام(ازدواج در خورد سالگی) همه و همه به دست مرد صورت میگیرد.
لذا این همه گوشهای از اتهامات نامناسب و جاهلانهای است، به هدف زیر سوال بردن قوانین ناب اسلامی و اغفال اساساتیکه بر اساس این قوانین استوار اند، به کار برده میشود. به همین دلیل است که اصلاحیۀ چهارم اعلامیه محو سوءاستفاده علیه زنان در دسمبر ۱۹۹۳م عملاً به مردم صدا زد که تبعیض علیه زنان علیه جرم پنداشته میشود و اجازه نمیدهد که کشورها از طریق هر سفارشی یا سنت یا آیینهای مذهبی توجیه کنند تا از تعهد خود برای ریشهکن کردن آن شانه خالی کنند و این امر مستقیماً اجازه میدهد که ارزشهای اسلامی و حقوق زن از دیدگاه اسلام در جامعه پایمال شود.
فلهذا ما نباید نقش و نگار مکارانۀ فمینیسم و روشنفکران سیکولری را در این امر فراموش کنیم که فکر میکنند سوءاستفاده علیه زنان در نتیجه تبعیض بوده و عدم قدرت زن و کنترول خانواده از سوی زن با مداخلۀ فرهنگ و مذهب عاملش میباشد. مهمتر اینکه آداب و رسوم زن را وادار میکند تا در زندهگی هیچگونه انتخابی نداشته باشد که باعث محدود شدن فرصتها برایش گردد. آنها تصویری را نشان میدهند که اطاعت از شوهرش ضعف و شکست است و از آنجاییکه مرد سرپرست خانواده است، او را از تصمیم گیری حذف میکند. همچنین، آنها برخی از قوانین اسلامی را که به ندرت در بعضی حالات تنبیه نمودن زن را مجاز داده است؛ در موارد مختلف در جامعه به شکل منفی آن به تصویر میکشند؛ مثلاً انحراف و سرکشی زن.
﴿وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا﴾
[نساء: ٣٤]
ترجمه: و(امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید(و اگر مؤثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید! و(اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی بر آنها نجویید(بدانید) الله(سبحانهوتعالی) بلندمرتبه و بزرگ است(و قدرت او، بالاترین قدرتهاست).
جلوگیری از فحشاء، سقط جنین، ازدواج با غیرمسلمان، سفر با نامحرم، پافشاری به پرداخت مهریه خودرا ملزم به پوشیدن لباس شرعی دانستن، بازداشتن زن از به نمایش گذاشتن زیبائیاش به مرد نامحرم، بازداشتن زن از آمیختن با مردان بدون ضرورت طوریکه در شریعت بیان شده است. اجازه خواستن از شوهر جهت خارج شدن از منزل، اطاعت از اوامر شوهر، حق دادن به پدر به خاطر نامگذاری نوزاد و پذیرفتن اینکه شهادت یک مرد برابر است با شهادت دو زن و همچنان قوانین دیگری نیز وجود دارد که ادعا میکنند مردان به مثابۀ مانعی در برابر نقش زنان در فامیل و جامعه قرار دارند که این قوانین نوعی از بدرفتاری در برابر زنان بوده و از سوی دیگر، به عنوان یک سلسلۀ مراتب در خصوص قدرت میان زن و مرد جایگزین شده است.
روی این ملحوظ، آنها به این باور اند که لازم است تمام این مفاهیم با آنچه که آنها از مساوات، آزادی و توانمندسازی زنان به منظور ازمیان برداشتن فاصله بین جنسهای مخالف تعریف دارند، جایگزین شود. این در حالیاست که هرگاه کسی متون شریعت اسلامی را مورد غور و بررسی قرار دهد، به وضوح در مییابد که اسلام مرد و زن را از لحاظ اینکه یکی بر دیگری برتری داشته باشد، نمیبیند. اسلام هرگز یکی از این دو را بر دیگری ترجیع نداده است و نه هم به یکی از آنها ستم کرده است تا بر دیگری عدالت کرده باشد. به همین ترتیب، اسلام هرگز معیار تبعیض و یا مساوات بین این دو را مطرح نکرده است؛ بلکه اصول و قواعد منظم و منصفانهای را در خصوص نقش و تنوع این دو در نظر گرفته است که سازگار با فطرت، ویژگیها و طبیعت آنها میباشد.
بنابر این، بر تمام مسلمانان واجب است تا به تمام این اتهامات و ادعاهای جاهلانه پشت گردانیده و از رگ رگ وجودشان این مفاهیم غلط را پاک نمایند؛ زیرا تمام این ادعاهای غلط و بیاساس بهانههای خطرناکی اند که به هدف اغفال مسلمین که گویا این همه خشونتهای درون فامیلی در حال رشد ناشی از قوانین شریعت اسلامی اند، به پیش برده میشود تا باشد که مسلمانان را از عقیدۀ اسلامیشان به دور ساخته و بر آنها افکار غربی را که ایدیولوژی سرمایهداری از آن به وجود آمده است، تطبیق نمایند.
از اینرو، بهترین گزینه برای کسانیکه میخواهند راهحلهای درست در خصوص مشاکل خشونتهای خانوادگی ارائه دهند، این است که بازنگری و بازبینی دیدگاههای روشنگرانه خود را از طریق تحقیقات جامع و کامل در عوامل ریشهای این مشکلات و راهحل آن از خود به جای بگذارند. اینک به برخی از نکات در ذیل اشاره میکنیم:
- کناره گیری از ارزشهای آزادی لیبرالی و مفاهیم غیراسلامی ناشی از ذهن ناقص بشر که روابط میان مرد و زن را حسب هوای نفس تنظیم نموده و مفاهیم درست و نابیکه توسط خالق تنظیم شده است کنار میگذارد؛ و این چیزی است که سرشت آدمی را در خانواده تغییر داده خودخواهی را در انسان ایجاد میکند و انسانها را بر سری منافع خود دشمن یکدیگرمیسازد که در نتیجه منجر به پارچه پارچه ساختن خانواده، ایجاد دشمنی و شکاف در روابط میان اعضای خانواده میگردد. در کنار این، این آزادیها به بزرگترین سهم سرگرمی و لذت شخصی تبلیغ میکند؛ حتی اگر این کار به نوشیدن مشروبات الکولی و سوءاستفاده از مواد مخدر منتهی شود. خیلی واضح است که تأثیر این فلاکت تنها به فرد معتاد خلاصه نمیشود؛ بلکه از طریق این حالت و وضعیت غیر ثابت و ناتوانی را که در کنترول رفتار خود دارد، به افرادیکه نزدیک به او هستند، آسیب میرساند. علاوه بر این، اجازه دادن به این آزادیهای وحشیمانند عدم اعتماد بین زن و شوهر، حسادت غیرقابل کنترول و فضای واکنشی(برقی) را ایجاد میکند که در نتیجه منجر به خشونتهای زبانی به عنوان یک عکسالعمل میگردد.
- نادیده گرفتن ارزش زن و تنزل مقام او در جامعه از طریق به نمایش گذاشتن تصاویر برهنه و نیمه برهنه در پوسترها به عنوان اعلانات تجارتی به منظور جلب مشتریان و به نمایش گذاشتن قسمتی از بدن آن به روی پاکت محصولات تجارتی به هدف کسب درآمد، بهرهبرداری از جنسیت او در فروشگاهها، باشگاهها، قهوهخانه... چیزی است که این دیدگاه تجاری طماع به بهانۀ اینکه او را به استقلالیت اقتصادی میرساند، چنان فشاری بر او وارد کرده است که با محروم شدن از ارزش انسانیاش به سادگی مورد سوء استفاده قرار گرفته است؛ به حدی که تشویق میشود تا دست به فحشا و اعمال نامشروع بزند. در کنار این همه شیوهها و آداب و رسوم مزخرف و فاسد و سنتهای موروثی غلط که هیچگونه ارتباطی با اسلام ندارد، در برخی مناطق زنان از سادهترین حقوق خود به عنوان تحصیل محروم میشوند، حق نظر ندارند و یا هم رضایتشان در خصوص ازدواج نادیده گرفته میشود یا اینکه از میراث محروم میگردند وغیره از این قبیل رفتارهای دیگر که اقتدار مرد در رهبری خانواده را به نمایش میگذارد؛ طوریکه هرکاری را که دلش بخواهد، انجام میدهد، خواه به انجام آن اجازه داشته باشد و یا اینکه حق انجام آن را نداشته باشد. بناءً تمام اینها مواردی اند که از طرف مرد بر بالای زن تحمیل میگردد تا در مقابل آن سرخم نموده و از تمام آن مطیعانه اطاعت نماید، از اینرو، مرد با استفاده از موارد فوق یک فضای مملو از سوء استفاده را ایجاد میکند و هرطوریکه دلش بخواهد در مقابل زن انجام میدهد.
- نبود یک فکرۀ درست در خصوص پیشبرد حقوق و مسئولیتهاییکه هریک از زن و شوهر باید آن را رعایت کنند، نبود یک نظام سازمانیافته مبنی بر تقسیم مسئولیتهایکه هریک از زن و شوهر مکلف به انجام آن استند و درهمپیچیدگی مسئولیتها هرکدام فضای مملو از فشار و درگیری را ایجاد میکند. نبود راهحلهای مناسب پیرامون ایجاد تعادل در خانوده، قطعاً که منجر به مشاجرههای متداوم در خانواده میگردد.
این از فضل پروردگار بالای بشریت است که او سبحانهوتعالی اساسات و محدودیتهای را برای روابط خانوادگی وضع کرده است که به عنوان روشهای پیشگیرانه در جهت تقویت روابط خانواده در مقابل خشونتهای خانوادگی نقش اساسی را بازی میکند و این چیزی است که اسلام به منظور ایجاد یک محیط خانوادگی امن به انجام آن هدایت داده است.
- ایجاد تقوی در روح و روان مردم؛ پس هرکی به آن چنگ زند، وجیبهاش را که بر وی فرض گردانیده شده است، درک خواهد کرد و از پروردگارش در آشکار و نهان پروا خواهد کرد. رسول الله ﷺ میفرماید:
«مَا مِنْ عَبْدٍ يَسْتَرْعِيهِ اللهُ رَعِيَّةً، يَمُوتُ يَوْمَ يَمُوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لِرَعِيَّتِهِ، إِلَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ»
(رواه مسلم)
ترجمه: بندهای که الله(سبحانهوتعالی) او را بر رعیتی گماشته و در حالی که نسبت به رعیتش غش و خیانت کرده است، میمیرد، الله(سبحانهوتعالی) بهشت را بر او حرام گردانیده است.
این حدیث شریف دال بر این است: هر حاکمیکه مسئولیتی را بر عهده دارد و هرمردیکه مسئول خانوادهاش میباشد و خود را در برابر تأمین حقوق افراد خانوادهاش مکلف میداند، باید آنچه را که برای خانواده لازم میداند، فراهم کند و با خانم و فرزندانش به نیکویی رفتار کند. با این حال، زن در امور داخلی منزل و کسانیکه با او زندگی میکنند، نیز مسئول است. روی این ملحوظ، تقوی بهترین تنظیمکننده برای فضای تمایلات، خیالات و آروزهای است که این روابط به وسیلۀ آن به پیش میرود. بناءً این تقوی است که بهوسیلۀ آن شخص درک میکند که یکی از مخلوقات خالقاش بوده و بندۀ او میباشد، با تخطی از اوامر پروردگارش مجازات خواهد شد و با انجام اعمال شایسته در مسیر اطاعت از پروردگارش پاداش داده خواهد شد.
تغییر دیدگاه زن را از منظر اسلامی در نظر گرفتن جایگاه ویژه و موقف درست و مناسب بر کسانیکه الله سبحانهوتعالی و رسول الله ﷺ آن را جایگاه خاصی داده است. روی این ملحوظ، رسول الله ﷺ رفتار درست با همسر، فرزندان، اعضای خانواده و اقارب را از بهترین اعمال عنوان نموده و کسانیکه به انجام این اعمال مبادرت میورزند را از بهترین مردم خوانده است. طوریکه میفرماید:
«خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لأَهْلِه، وَأَنَا مِنْ خَيْرِكُمْ لأَهْلِي»
(رواه ترمذی و ابن ماجه)
ترجمه: بهترین شما کسی است که با خانوادهاش بهترین برخورد را دارد و من بهترین شما در امور خانوادهام هستم.
اسلام مراقبت از زن را از زمان تولدش در اولویت قرار داده است؛ طوریکه تربیت و پرورش آن را وسیله جنت رفتن برای والدینش قرار داده است. عبدالله ابن عباس رضی الله عنهما میفرماید که رسول الله ﷺ فرمودند:
«مَنْ وُلِدَتْ له ابنةٌ فلم يئِدْها ولم يُهنْها، ولم يُؤثرْ ولَده عليها -يعني الذكَر- أدخلَه اللهُ بها الجنة»
(رواه احمد، تصحیح حاکم)
ترجمه: کسیکه صاحب دختری میشود و آن را زنده دفن نمیکند و بر او اهانت روا نمیدارد و پسرش را بر او ترجیع نمیدهد، الله(سبحانهوتعالی) وی را داخل جنت میکند.
پس، مادامیکه بزرگ میشود، تحت محافظت و مراقبت محافضاش(پدر) قرار میگیرد و این پدر در واقع از بزرگترین محافظ او به شمار میرود و او را از هرگونه آسیبی محافظت میکند. هنگامیکه ازدواج میکند، مورد احترام قرار گرفته، عزیز میشود و بر شوهرش لازم میگردد تا با او به نیکویی رفتار کند و با او مهربان باشد. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ﴾
[نساء: 19]
ترجمه: و با آنان بهطور شایسته رفتار کنید.
رسول الله ﷺ تمام خوبیها(رفتارهای نیکو) را در حق آنان بیان کرده است؛ طوریکه میفرماید:
«اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا»
(رواه ابن ماجه)
ترجمه: با زنان به نیکویی رفتار کنید!
همچنان رسول گرامی ﷺ بر شوهران دستور داده است تا نباید در مقابل همسرانشان به زشتی رفتار کنند، اشتباهات و کمبودیهایشان را نادیده بگیرند و از فضایل و پاکدامنی آنها تقدیر نمایند تا زندگیشان به وجه پسندیده به پیش برود:
«لَا يَفْرَكْ مُؤْمِنٌ مُؤْمِنَةً إِنْ كَرِهَ مِنْهَا خُلُقًا رَضِيَ مِنْهَا آخَرَ»
(رواه مسلم)
ترجمه: هیچ مرد مؤمنی با زن مؤمنی بغض نورزد؛ زیرا اگر یک خصلتش او را ناخوشایند سازد، خصلت دیگرش او را خشنود میگرداند.
علاوه بر این، پروردگار کائنات مردان را از لتوکوب بیمورد زنان نهی کرده است؛ زیرا به عوض اینکه در رفتارش در زندگی زناشوی تغییراتی فراهم کند، منجر به واکنش متقابل میگردد. چنانچه که رسول الله ﷺ میفرماید:
«لَا يَجْلِدُ أحدُكم امْرَأَتَهُ جَلْدَ الْعَبْدِ ثُمَّ يُجَامِعُهَا في آخِرِ الْيَوْمِ»
(رواه بخاری)
ترجمه: هیچیک از شما زن خود را مانند برده نزند، چه بسا در پایان روز با او همبستر میشود.
مادامیکه مادر است، اطاعت از وی پس از اطاعت از الله سبحانهوتعالی واجب میگردد و عدم قدردانی و اطاعت از وی و بد رفتاری در برابرش پس از شرک آوردن به الله سبحانهوتعالی از گناهان کبیره محسوب میگردد. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا﴾
[اسراء: ٢٣]
ترجمه: و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!
پیامبر بزرگوار اسلام ﷺ بر ما توصیه کرده است تا با والدین خود به مهربانی رفتار کنیم. او ﷺ میفرماید: مادرتان... مادرتان... مادرتان.... سپس پدرتان تا باشد که آنها را احترام نماییم و حقوقشان را اداء کنیم.
- سوء استفادۀ جنسی و تبلیغاتی از زنان و مبارزه با این دیدگاه که زنان به عنوان یک جنس پست و یک کالای تجارتی محض هستند و در نظر گرفتن او به عنوان یک امتعۀ زیبایی و لذت ممنوع میباشد؛ بلکه باید از هرگونه تحقیر و اهانت حفاظت شود. بناءً لازم است تا زنان را وادار به پوشیدن لباس اسلامی نموده و از پوشیدن هرگونه وسایل زینتی در مقابل مردان نامحرم باز داشته شوند.
- سازماندهی روابط میان زن و مرد، ممنوعیت از نشستهای پنهانی، بازداشتن آنان از آمیزش آزادانه با مردان اجنبی، مطمئن بودن از اینکه هیچگونه فضای خاصی وجود ندارد که منجر به روابط نامشروع و یا هم رفتارهای مشکوک که سبب تحریک حسادت، ایجاد شک و تردید، خدشهدار کردن فضای اعتماد و روی آوردن به سوء استفاده جنسی شود. علیالرغم این، اسلام به مردان و زنان مؤمن واجب گردانیده تا چشمانشان را از نگاه کردن به نامحرمان بازداشته و پاکدامنی اختیار نمایند تا باشد که این دو بنیاد محکمی از یک رابطۀ سالم انسانی را بر مبنای احترام متقابل و یک زندگی مشترک را در میان خود تشکیل دهند.
- مدیریت خانواده یگانه راهی است که از سازماندهی نقشها در خانواده نشئت میکند و مسئولیتها را به وجه احسن بر هرکدام از اعضای خانواده حسب توانائی و ظرفیت آنان تقسیم میکند؛ این امر به اختلاف و درگیری در فامیل پایان میدهد. بنابر این، لازم است تا سطح آگاهی آنانیکه مسئولیتی را به پیش میبرند، بالا برده شود، حجم مسئولیت سپردهشده بر آنان در نظر گرفته شود و جهت گرفتن نظریات آنان اتاقی برای گفتگو برایشان در نظر گرفته شود. این امر موجب محدود شدن احتمال اختلاف و درگیری در خانواده میگردد.
- ایجاد مثلت زندگی زناشویی: آرامش، مؤدت و رحمت. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾
[روم : ٢١]
ترجمه: و از نشانههای او اینست که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند!
زن تکیهگاه مرد است که در کنار آن راحت میباشد و با او احساس امنیت میکند؛ به همین ترتیب، مرد در کنار زن راحت بوده و احساس آرامش میکند. پس اگر شوهر او را دوست بدارد، بیگمان او نیز با بهترینوجه با شوهرش رفتار میکند و اگر کدورتی در دل میداشته باشد، باید با او به نیکی رفتار کند؛ نه اینکه بر او ستم روا بدارد و او را مورد لتوکوب قرار دهد. همچنان این نیز مهم است که ما باید از این مفهوم که اقتدار با مردان است، حمایت کنیم، زیرا این نعمتی از جانب پروردگار متعال به ویژه برای زنان و در مجموع برای خانواده است. از طریق همین اقتدار مرد مکلف بر انجام دو مسئولیت خطیر است: نخست، حفظ و مراقبت خانواده به بهترین شکل از قبیل خرچ و مصرف؛ مدیریت خانواده و حمایت از آن و ثانیاً ارائۀ خدمات ایمنی برای اعضای خانواده و متوقف ساختن هرگونه آسیبیکه قرار است به خانواده اصابت کند؛ به گونهایکه مرد مکلف است تا در مقابل تمام خطرات حتی به قیمت جان خود ایستادگی نماید: رسول الله میفرماید:
«وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ»
(رواه ترمذی)
ترجمه: کسیکه در راه دفاع از خانوادهاش کشته میشود، شهید است.
اسلام طلاق را که از مبغوضترین حلال محسوب میشود، مجاز داده است تا هرازگاهیکه تنشها و اختلافات میان زوجین اتفاق میافتد، به معضلات خانوادهگی نقطۀ پایان گذاشته و احسنترین راهی برای جدایی میان دو زوج باشد. حکم طلاق مستلزم رهایی همسر با بهترین راه ممکن بدون هیچگونه خشونت و سوءاستفاده میباشد و این زمانی صورت میگیرد که تمام روشهای مصالحه میانشان به ناکامی منجر شده و هیچگونه فرصتی برای زندگی کردن در زیر یک سقف نداشته باشند.
در فرجام باید گفت که خالق کائنات نسبت به آنچهکه خلق کرده است(انسان) آگاه است و او تعالی میداند که چه چیز برای خلقاش بهتر است. از اینرو، قوانینی برای آن فرو فرستاده است و هر آن چیزیکه از این احکام و قوانین الهی نشئت میکند، جز رحمت برای بشریت نیست و همین احکام الهی اند که خانوادۀ مسلمان را حفظ نموده و به راه راست هدایت میکند. با اینحال، هرگاه ما از این قوانین بنیادی پا فراتر گذاریم، منجر به انفصال و بدبختی اعضای خانواده میان مرد، زن و کودکان خواهد شد؛ دایرۀ رهبری خانواده از کار میافتد که باعث گسترش و تشدید خشونت خانگی شده و امکانات زندگی را که هریک از اعضای خانواده نیازمند آن میباشند، فلج میسازد؛ به عنوان مثال: کمبود امنیت و اختلالات ذهنی را به بار میآورد که این امر باعث فروپاشی و پراگندهگی خانواده میگردد.
﴿فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ﴾
[طه : ١٢٣]
ترجمه: پس هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هرکس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود و نه هم در رنج خواهد بود!
نویسند: هاجر یعقوبی
عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر