- مطابق
چرا در جامعه ما فحشا جای عفت را میگیرد؟!
عفت خواهران مسلمان و باعزت افغانستان قربانی لبرالیزم غربی و استعمار نوین
چندی قبل خبر بسیار دردناکی از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی درز کرد که باعث خجالتی هر افغان مسلمان و در عین حال سرافگندگی و شرمساری حکام مزدور و طرفداران دموکراسی لبرال در افغانستان میباشد. یکی از بازیگران تیم ملی فوتبال اظهارات را در مورد رئیس فدراسیون فوتبال افغانستان همگانی ساخت که حاکی از سوء استفاده جنسی از بازیگران تیم ملی فوتبال زنان بود.
این خانم که خود عضو این تیم و در خارج از افغانستان زندگی میکند، مدعی شد که در فدراسیون فوتبال از بازیگران طبقه اناث به زور و اکراه و یا هم در موارد بدون اکراه، سوء استفاده جنسی صورت گرفته است. اگر چه این یک خبر نو نیست. چون وضعیت زنان افغان در دستگاههای دولتی و موسسات خارجی به همگان آشکار است و سطح فساد اخلاقی در جامعه پس از سال 2002 در افغانستان از یک حالت بسیار فجیع حکایت میکند، ولی رسانهیی شدن این خبر مربوط به فدراسیون فوتبال، نکتهی است که بالای آن باید مکث صورت بگیرد.
اول اینکه جامعۀ افغانی در مقابل نوامیس و عفت خواهران خود آن قدر بی احساس و بیتفاوت شدهاند که این خبر تکان دهنده و دردناک بغیر از سرخط چند رسانه و یکی دو تقبیح دولتی و حرکتهای سمبولیک از طرف ارگ، هیچ نوع واکنش در میان مردم نداشت. فرضاً اگر چنین یک خبری ده یا بیست سال پیش نشر میشد، عکسالعمل جامۀ افغانی در مقابل آن بسیار متفاوت و جدیتر میبود. این خود نشاند هنده حالت نابسامان اخلاقی و ذهنی کشور است که بعد از 18 سال استعمار و تطبیق دموکراسی به این حد رسیده است.
حساسیتهای مردم در مقابل این نوع مسایل بسیار کم شده و شاید در اکثر حالات فامیلها به این تلاش اند تا صرف اگر بتوانند اعضای خانواده خود را در امان نگهداشته و از شر این چنین فتنهها حفظ نمایند. واکنش در مقابل مشکلات مردم، همسایه و ناموس افغان به یک اولویت دست سوم و چهار تبدیل شده است. از طرف دیگر، درز این خبر در مطبوعات عمدی بود تا واکنش و نبض جامعۀ افغانی از این طریق مطالعه گردد. بالاخره با نشر و پخش مکرر این نوع اخبار و استمرار بر آن، میخواهند تا نشر و پخش این چنین اخبار به یک امر عادی مبدل گردیده و فحشا جای عزت و عفت را در جامعه بگیرید.
عمدی بودن نشر این خبر را میتواند از رویداد های بعدی که اتفاق افتاد استنباط نمود. متعاقب این خبر فعالیتهای گروههای حمایت از دموکراسی، انجوها و شبکههای مفسد در کابل شدت یافته و شروع به الگو سازی فحشا و انسانهای بیعفت برای جوانان کشور گردید. طی یک کمپاین، عکس یکی از مشهور ترین و مفسد ترین آوازخوانان افغان بالای در و دیوار شهر نقاشی شده و به وی لقب قهرمان داده شد. متعاقب آن در کشور سویدن نمایشگاه عکاسی از خشونت علیه زنان برگزار گردیده که در آن عکس نیمه برهنه یک زن افغان که برقعه بر سرداشته و با بدن برهنه توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، در شبکههای اجتماعی افغانستان خبرساز گردید.
همچنان زن دیگر در سفارت هالند کتابی به نام برقعه را رونمایی کرد که به قول خودش داستان مردهایی بوده که در موفقیت زنان نقش داشتهاند. نشر خبر سوء استفاده جنسی در یکی از گوشههای نظام مفسد و بعدش کمپاینهای مرتبط دیگر، هرگز تصادفی نبوده؛ بلکه جز از برنامههای فاسد غرب و مزدوران آنها در افغانستان میباشد تا این جامعه مسلمان را عاری از اخلاق نموده و نیمۀ دیگر جامعه را در مقابل فساد بی تفاوت نمایند.
با ارزیابی و پیگیری نشرات تمویل شده واضح میگردد که رسانههای مزدور و فروخته شدۀ غربی در اکثر موارد تنها روی موضوعات تمرکز میکنند که توسط باداران غربی شان برایشان اشاره شده است. این رسانهها هرگز موضوعات اخلاقی را نشر نکرده و یا نمیکنند؛ مگر اینکه از آن به نفع نظام فعلی استفاده شده و یا کاربرد سیاسی داشته باشد؛ زیرا چنین قضایای که در فدراسیون فوتبال افغانستان اتفاق افتاده بسیار بوده؛ اما هیچ گزارشی در مورد نشر نشده است. نشر اخبار تحت نام خشونت علیه زنان که منجر به تحریک زنان علیه مردان و از هم پاشی خانوادهها گردد، تمرکز اصلی خبر رسانی در افغانستان را تشکیل میدهد. اما در عقب همگانی سازی قضیه سوء استفاده جنسی از بازیگران تیم ملی فوتبال زنان برنامههای نهفته است که یکی پی دیگری بالای جامعه افغانی تطبیق میگردد.
در اکتوبر سال 2017 کمپاین توسط فیمنستهای غربی در شبکههای اجتماعی تحت نام "Me Too" و یا "من همچنان" براه انداخته شد. این کمپاین در کشور های غربی حمایت و توجه بسیار را به خود جلب کرد. هدف این کمپاین به اصطلاح ظاهر ساختن عمق فاجعه علیه زنان در کشور های غربی و کثرت قضایای تعرض جنسی بر زنان در این کشور ها بود. این کمپاین در مدت بسیار کوتاه توجه جهانی را به خود جلب کرد و کمپاینهای متعدد و مشابه دیگری در تمام کشور های دنیا براه انداخته شد. هدف دیگر از نشر خبر فدراسیون فوتبال به نحو ربط آن به تحرک جهانی "من همچنان" میباشد که این کمپاین در افغانستان بشکل از اشکال تحت نام دیگر تطبیق گردید.
فیمنیستها معتقدند که تساوی مرد و زن به هر صورت ممکن است -اگر چه خلاف غرایز و فطرت طبیعی انسان هم باشد- باید به حقیقت مبدل گردد. برخی از آنها اگرچه خلاف استفاده از جسم زن در اعلانات تجارتی و فروش اموال میباشند، ولی یکعدهای خاص از این گروه به این باورند که از جسم زن اگر برای فروش کالا و بازار یابی استفاده شده میتواند، باید در معاملات سیاسی و پیشبرد اهداف سیاسی و فیمینستی نیز مورد استفاده قرار گیرد. شاهد چندین رویدادی در کشور های غربی بودیم که کنفرانسها و اجتماعات سیاسی توسط زنان برهنه برهم زده شد. حتی موقع عبادت در کلیسا ها و یا دیگر امکان مذهبی زنان برهنه داخل شده و شعار های در مورد حقوق زنان سر دادند. این همه ریشه در همان مفکوره و فکره غربی دارد که از جسم و جنس زن صرف به نفع تجارت و سیاست استفاده شود.
استفاده جنسی و تعرض جنسی بالای زنان در کشور های غربی به اوج خود رسیده و به اساس آمار و ارقام خود این کشور ها، به هزار ها قضایای تجاوز و تعرض جنسی بالای زنان در کشور هایی به اصطلاح پیشرفته غربی سالانه ثبت میگردد. این در حالی است که دراین زمینه هیچ اقدامی صورت نگرفته، چون تحت قوانین بشری که اساس و منشای آن غرایز و خواهشات نفسانی انسان است، این معضل حل شده نمیتواند. ولی استفاده از نام تجاوز جنسی و بدنام سازی شخصیتهای سیاسی در کشور های غربی بخصوص امریکا به یک عرف مبدل گردیده است که نشان دهنده بُعد دیگری از استفاده ابزاری از جسم زن میباشد. مثال واضح آن ادعا های کثیری بالای رئیس جمهور امریکا توسط زنان بوده و در مورد آخر ادعای تجاوز جنسی بالای یکی از نامزد های محکمه عالی امریکا خبر ساز شد تاحدی که کانگرس زن متعرض را به استعماع در صحن این نهاد احضار کرد.
در اکثر موارد این ادعا ها حقیقت داشته و هدف از برملا سازی آن اعاده حیثیت زن نبوده و یا منجر به اقدامات پیشگیرانه جهت حفاظت و امینت نمیگردد. برعکس گراف تجاوز و تعرض جنسی بالای زنان در تمام دنیا رو به افزایش است. قضایای تجاوز و تعرض جنسی بالای زنان در غرب به حدی رسیده که حال هر که به هرشکل از آن استفاده میکند. در رقابتهای کاری و کمپاینهای سیاسی ازین حربه استفاده صورت میگیرد. در امریکا هیچ مقام بلند پایه چه دولتی و چه خصوصی و رؤسای کمپنیهای بزرگ از آن در امان نیستند. حتی بخاطر ورشکسته ساختن رقبای خود کمپنیهای بزرگ تجارتی زنان را در مقابل استخدام مینمایند تا بالای رؤسای کمپنیهای رقیب ادعای سوء استفاده و تعرض جنسی نمایند تا از این طریق، فرد مجبور به ترک تجارت شده و یا از اثر بدنامی شرکتش در مارکیت ورشکست گردد. در اکثر موارد قضیههای کهنه و مدتها قبل در هنگام کمپاینهای انتخاباتی رسانهیی شده و یا زمانیکه رئیس یک شرکت دستآورد های تجاری داشته باشد، حتماً یکی دو قضیه تجاوز و تعرض جنسی وی برملا میگردد.
امروز گزارش رسانههای مشهور امریکایی میرساند که مردها و رؤسای ذکور شرکتهای بزرگ تجاری و مقامات بلند پایه دولتی مجبور شدهاند تا حد امکان از زنان دوری جویند و حتیالمقدور داد و ستد کاری با زنان نداشته باشند. به گزارش نشریه بلومبرگ، مردها در وال ستریت متوسل به یک سلسله تدابیر از قبیل خلوت نکردن با زنان، استفاده از دفاتر جدا گانه و تا ناوقت شب در یک اطاق با زنان کار نکردن و حتی در یک لیفت یا آسانسور با زن بالا نشدن را اتخاذ نمودهاند که از تهمتها و استفادههای ابزاری زنان در امان باشند. اکثر تدابیر را که رؤسای ذکور شرکتهای مشهور امریکایی اتخاذ نمودهاند، در حقیقت همان نسخههای است که شریعت اسلام آن را نجویز نموده است.
متأسفانه حکام مزدور و حلقات بیدین، بیغیرت و بیعقل در افغانستان، قوانین و راه زندگیای که از طرف خداوند متعال برای حل مشکلات بشریت فرستاده شده را کنار گذاشته، در یک تقلید کور کورانه و ذلتبار کوشش دارند تا این چنین نظام پست را در افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی تطبیق نمایند. قربانی درجه اول تطبیق این نظام خواهران مسلمان کشور ما بوده و در قدم دوم خانوادهها و جامعه افغانستان میباشد. از روی حوادث و خبر های چون خبر فدارسیون فوتبال نباید که بیتفاوت گذشت. این در حقیقت یک زنگ خطر برای همه مسلمانان غیور افغان میباشد. امروز اگر بالای خواهران ما در ادارات و یا فدراسیونهای ورزشی تجاوز صورت میگیرد و اگر این وضعیت ادامه یابد زود است که خواهران و دختران هیچ یکی از ما در امان نخواهند بود.
اسلام عزیز امینت و عفت خواهران مسلمان و زنان را اصل قرار داده و تمام فعالیتهای تجاری و کاری زنان را مشروط به همین اصل گذاشته است. شریعت الهی هرگز مانع کار، تعلیم و فعالیتهای اجتماعی زنان نبوده؛ بلکه در عین حال حافظ و مسئول عزت، عفت و امینت خواهران مسلمان میباشد. خداوند زنان مسلمان را مرتبه بلندتر از آن داده است تا از جنس و جسم آنها استفاده ابزاری صورت گیرد تا از طریق آن کالاهای تجاری بفروش برسد و یا اینکه غرایز یک مرد فاسد اشباع گردد. عزت و مرتبه اجتماعی زن مسلمان بسیار بلندتر از اینها میباشد اکثر فیمنیستهای غربی بعد از مطالعه زندگی زنان مسلمان و حقوق آنها در شریعت به اسلام گرویدهاند. ولی جای افسوس است که خواهران ما آگاهانه و ناآگاهانه دارند آهسته آهسته بطرف قربانی شدن نظام کپتالیستی- امپریالستی میگردند و جای تأسف بیشتر این است که زمینه سازی آن را زمامداران دولت فاسد میکند.
آیا مسخره نیست که ما مسلمانان با تاریخ درخشان که داریم درس اخلاق و حقوق بشر را از کشوری بگیریم که رئیس جمهور و بزرگترین مرجع قضایی آن ملوث و متهم به فساد و تجاوز بالای زنان میباشد؟ آیا عقل سلیم این را پذیرفته میتواند که کشور انسان مفسد مانند ترمپ رهبر آن باشد، الگوی اخلاقی و نظام سازی برای ما مسلمانان گردد؟
جمال یوسف