- مطابق
آیا مصیبتها و حوادث امروزی ربطی به اعمال ما دارند؟
در گذشته وقتی امت مسلمه دچار حوادث و مشکلاتِ مثل: سلطۀ دشمنان کافر، زلزله، طوفان، خشکسالی و قحطی میگردیدند آن را به اعمال جمعی خود ارتباط میدادند. اگر با مشکلی روبهرو میشدند، نماز حاجت را ادا و سپس تلاشهای عملی خود را انجام میدادند. وقتی تصمیم انجام کار مهمی را میگرفتند، برای طلب خیر بارها نماز استخاره میخواندند تا قلوبشان اطمینان مییافت و سپس به انجام آن متوسل میشدند. به همین ترتیب زمانی که جامعه دچار خشکسالی میشد، برای طلب باران مردم با اطفال و حیوانات خود به صحرا رفته و طلب باران میکردند که در نهایت، به فرمان الله سبحانه وتعالی باران رحمت فرا میرسید. لذا امت مسلمه همواره و در تمامی عرصههای زندگی خود با الله متعال در ارتباط بود و نفس این ارتباط را ارزش روحی مینامید، که زندگی شان را با برکت ساخته بود.
اما امروز، مردم خشکسالی، آلودگی هوا، حوادث و مصیبت ها را اصلاً با طرز تفکر و اعمال خود ارتباط نمیدهند، نماز حاجت نیز به باد فراموشی سپرده شده و جای طلب خیر و استخاره را کسب منفعت گرفته و تمام اموری که منفعت مادی را به بار میآورد خیر تلقی میگردد. همچنان در تمام عرصههای یاد شده امت مسلمه توسط افکار و نظامهای حاکم به راهکارهای اغواگرانه جهت داده میشوند که نه تنها مشکلاتشان را حل نمیکند، بلکه بیشتر از پیش آنها را از خالق شان دور میکند.
بلاها و مصائب در زندگی از اعمالِ که انسان انجام داده، جدا و منفصل نیست. شاید هیچ گاه با خود فکر نکرده باشیم که اعمال ما میتواند در حوادث و مصیبتهای که در زندگی برای ما اتفاق میافتد نقش داشته باشد. غالباً ما به این اندیشه استیم که انسان تمام اعمالِ را که انجام میدهد-چه خوب و چه بد- نتایج آن تنها در آخرت در مقابلش قرار خواهد گرفت و بیشتر به مجازات و مکافات اخروی باور مند استیم. در درستی این حرف شکی نیست؛ اما با قبول این دیدگاه انسان حوادثی را که در دنیا بالایش میآید به اعمال خود ارتباط نداده و سعی در اصلاح آن هم نمیکند.
انسان شاید بتواند به مشکلات و مصیبتها صرف از زاویه مادی بنگرد و برای هر کدام دلیل مادی بیابد؛ مثلا: خشکسالی را با گرمایش زمین و تولید گازهای گلخانهای، آلودگی هوا را به نباریدن باران، مریضی را به عدم رعایت حفظ الصحه و... دانست. اما برخی از مشکلات و مصیبتها در گرو اعمالی است که انسان روزمره آن را انجام میدهد. پس میتوان گفت که انسانها خود باعث فرو فرستادن بلاها و مصائب از جانب الله سبحانه وتعالی میباشند. ازینرو انسان باید اعمال روزمره و کارکردهای خود را سبک و سنگین کند تا درستی و نادرستی اعمال خود را بصورت دقیق دریابد. بطور مثال: اگر امروز ما با انواع حوادث و مصیبت ها از قبیل خشک سالی و نباریدن برف و باران روبهرو استیم، باید از اعمال و طرز تفکر خود بنالیم: اینکه چرا در امور روزمره خود رضایت الله سبحانه وتعالی را در نظر نگرفتهایم؟
اما از زمانیکه فکر ساینسی عام و نظام دموکراسی-سرمایهداری حاکم گردید، امت مسلمه این چنین حوادث را بجای اینکه مرتبط به اعمال خود دانسته و از جانب الله متعال که خالق انسان و طبیعت است بداند، از طبیعت دانسته و آن را حوادث طبیعی مینامد و برای جلوگیری و دفع آن دنبال دلایل مادی میگردد. در حالیکه اکثر این مصیبتها از غضب الله سبحانه وتعالی بوده که نتیجه اعمال بد و ناپسند انسان می باشد.
هرگاه در گذشته باران نمیبارید و خشکسالی، قحطی، گرسنگی و هر مصیبتِ دیگری مردم را تهدید میکرد، آن را از جانب الله متعال و از اعمال زشت خود دانسته و به درگاه ربالعالمین توبه میکردند و با آمدن فراوانی شکر نعمات الهی را بجا میآوردند. بگونهای که اگر میان اقوام جنگ و عداوت رخ میداد آن را به اعمال زشت گذشتهای خود ارتباط داده و به الله متعال باز میگشتند و از آن توبه میکردند. این گونه نبود که اعمال خود را جدا و منفصل از حوادث بدانند.
همچنان در گذشته دیدگاه مسلمانان این گونه بود که اکثر مصیبتها را هشداری از جانب الله سبحانه وتعالی میدانستند، زیرا حوادث و مصیبتها انسان را از عواقب ضلالت و گمراهی باخبر میسازد. اما امروزه هشدارها دیگر ما را تکان نمیدهد؛ بلاها و مصائب را غضب الله سبحانه وتعالی نمیبینیم تا اعمال خود را بازبینی کرده و کاستیهای آن را متوجه شویم. امروزه هر آنچه اتفاق میافتد، آن را حوادث طبیعی خوانده و خیلی راحت از کنار مصیبتهای که میتواند از نتایج اعمال ما باشد، میگذریم.
وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ [٤٢:٣٠]
ترجمه: آنچه از مصائب و بلا به شما میرسد، به خاطر کارهایی است که خود کردهاید. تازه الله متعال از بسیاری (از کارهای شما) گذشت میکند (که شما از آنها توبه نمودهاید و یا با کارهای نیک آنها را از نامهی اعمال زدوده و پاک کردهاید).
حوادث و مصائب از اعمال ما بوده و هشداری است برای ما تا متوجه شده و باز گردیم؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی میفرماید:
وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ [٣٢:٢١]
ترجمه: ما قطعاً عذاب نزدیکتر (دنیا) را پیش از عذاب بزرگتر (آخرت) بدیشان میچشانیم، شاید (از کفر و معاصی دست بکشند، و به سوی خدا) برگردند.
در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگاه خسوف و یا کسوف رخ میداد رسول الله صلی الله علیه وسلم همراه با اصحاب رضی الله عنهم به نماز میایستادند. چنانچه از عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت است که: وقتی خورشید گرفتگی در زمان پیامبر صلى الله عليه وسلم رخ داد، ندا داده شد که: إن الصلاة جامعة (متفق علیه). هرگاه خشکسالی رخ میداد، رسول الله صلی الله علیه وسلم نماز استسقاء ادا نموده و دست به درگاه ربالعالمین بلند میکردند تا این رحمت گرانبهای خویش را بر آنان بباراند. هرگاه باران بیش از حد میبارید به اندازهای که مردم خساره مند میگردیدند، درین حالت نیز نماز ادا نموده و دست به درگاه الله متعال بلند میکردند تا باران کاهش یابد. هرگاه طوفان شدیدی رخ میداد مسلمانان به یاد قیامت میافتادند و به درگاه خالق خویش به سجده میافتیدند، هرگاه زلزله میشد به درگاه خالق خویش دعا میکردند و به یاد قیامت و قریب بودن آن میافتادند.
انسان از بدو خلقتش با خالق خود یا بصورت مستقیم و یا هم غیر مستقیم در ارتباط بوده که الله متعال با انسانها از طریق وحی سخن گفته، اهداف و تکالیفشان را برایشان معین ساخته است. بشر در طول تاریخ با معنویت زندگی کرده که آن عبارت از درک معنی (هدف) زندگی، درک و ارتباط تمام اعمال و حوادث به خالق کائنات میباشد. در مقاطع مختلف و در ادیان و نظامهای مختلف معنویت در زندگی انسانها گاهی به انواع و مظاهر متعددی ظاهر گردیده است. گاهی بصورت خرافات در ادیانی مانند: هندویزم، بودیزم و حتی خرافات متعددی در میان یک عده از مسلمانان نیز ظاهر گردیده است. ولی بحث اصلی این است که بشر از زمان خلقت آدم علیهالسلام الی اکنون به اشکال مختلف با معنویت سروکار داشته، به خصوص انبیاء علیهالسلام بشریت را به سوی معنویت فرا خواندهاند.
پیام وحی الهی، برای بشریت این بوده که هر چیز در دنیا دارای معنی است و درک این معنی بصورت درست و دقیق همان معنویت سالم میباشد؛ اما اگر این معانی بصورت درست و دقیق به اصل مرجع آن که همانا خالق کائنات است ارتباط داده نشود، اینگونه معنویت، معنویت ناسالم یا همان خرافات است و بس.
معنویت سالم به انسان میآموزاند که دنیا با تمام عظمتش دارای خالق لایزال بوده و حیات و ممات انسان در روی زمین و تمام کائنات دارای معنی بوده و به هدف خاصی خلق گردیدهاند. هر عمل انسان باید دارای معنیای باشد که به هدف اصلی زندگی(رضای خالق) ارتباط داده شود. همین طور هر حالت و حادثه باید از طرف الله متعال دانسته شده و در مقابل آن انسان تکلیف خویش را جستجو و به آن عمل نماید. بناً مسلمانان تا زمانیکه با معنویت زندگی میکردند همه حوادث و حالات را از جانب الله متعال دانسته و در قبال آن تکلیف خویش را مراعات مینمودند. درک میکرد که هر حادثه دارای معنی خاصی بوده و پیامی خاصی از جانب الله متعال برای بندگانش میباشد.
فلهذا عجیب نیست اگر بر سر ما بلاها و مصیبتهای گوناگون از جانب الله سبحانه وتعالی نازل گردد؛ ما امروز از راه و رسمی که الله سبحانه وتعالی برای ما ترسیم کرده عدول کرده و به بیراهه روان استیم. ارزشهای اسلامی کمتر در زندگی ما به چشم میخورد؛ رضایت الله سبحانه وتعالی دیگر در اولویت زندگی ما نیست. تفکیک دنیا و آخرت برای ما دشوار شده و معنویت در نتیجه حاکمیت نظام دموکراسی-سرمایهداری از زندگی و اعمال ما رخت بسته و انسانها رابطهای شان را به الله سبحانه وتعالی قطع کرده و دیگر الله سبحانه وتعالی را حاضر و ناظر در زندگی خود نمیبینند.
انسان امروزی طوری تصور پیدا کرده که گویا دیگر نیازی به خالقش ندارد و خودش میتواند مشکلات خویش را بدون استعانت الله متعال حل نماید. در حالیکه انسان در برابر اندک حوادثی که از جانب الله سبحانه و تعالی نازل می گردد هیچ توانی برای دفع آن ندارد. اگر امروز زنگ هشدارها خیلی بلندتر از اینی که است به صدا در نمیآید و بلاها و مصیبتهای بزرگتر دامن گیر ما نمیشود، از لطف الله سبحانه وتعالی است که بر ما رحم نموده و با اندک بلا و مصیبت ما را متوجه میسازد. پس باید از این هشدارها پند گرفته و متذکر گردیم و بیشک که مصیبتها تذکری از جانب الله متعال است. چنانچه الله سبحانه وتعالی میفرماید:
وَلَقَدْ أَخَذْنَآءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْص مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
ترجمه: و ما نزدیکان و قوم فرعون را به خشکسالی و کمبود میوهها گرفتار کردیم شاید متذکّر گردند.
اگر با حوادث و مصیبت های گوناگون روبرو استم، باید از خود بپرسیم که ما چه خطایی را مرتکب شدهایم. پس دعا نموده و از الله سبحانه وتعالی بخواهیم تا ما را با مصیبتها ابتلا و آزمایش نکند و به سبب خطاهایمان از رحمت خود ما را بی بهره نسازد و این از تکلیف ماست تا حالات و حوادث را به خالق خود ارتباط داده و اعمال خود را جدا از حوادث و مشکلاتی چون خشکسالی، آلودگی هوا، فساد، جنگ و بدبختی که دامن گیر ما شده نبینیم. پس تنها رجوع به الله سبحانه وتعالی میتواند مشکلات و مصیبتها را از ما دور ساخته و معنویتِ که در زندگی ما رنگ باخته است، دوباره به زندگی ما برگرداند. در غیر آن اگر ارتباط با خالق قطع گردد و معنویت از زندگی رخت ببندد؛ این ما استیم که از منبع خیر و برکت فاصله گرفته و زیانِ غیر قابل جبران را مرتکب میشویم.
سهیل صالحی