چهارشنبه, ۲۵ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۳۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
روابط با بیگانه‌گان تنها جنایت نبوده؛ بلکه هزینه هم دارد!
بسم الله الرحمن الرحيم

روابط با بیگانه‌گان تنها جنایت نبوده؛ بلکه هزینه هم دارد!

(ترجمه)

دولت‌ها برای تأمین منافع خود همواره به دنبال گسترش تسلط و نفوذ بر مناطق فراتر از مرزهای خود هستند؛ چه این نفوذ منطقه‌ای باشد و یا بین‌المللی. گاهی از طریق زور و گاهی از طریق سیاست برآورده می‌شود. گاهی نیز برای رسیدن به این اهداف به ایجاد روابط دوستانه و به انعقاد برخی از پیمان­ها می‌پردازند. دشمنان خویش را کاهش داده و در میان صفوف‌شان تفرقه‌اندازی می‌کنند و درمواجهه با دشمنان خویش باهم در یک جبهه قرار می‌گیرند. این دولت‌‌ها برای رسیدن به اهداف‌شان نیاز به برخی از مهره‌ها و هوادارانی دارند که حتی گاهی به درجه‌ی مزدور صعود می‌کنند.

اصل در روابط بین‌المللی، روابط بین دولت‌ها می‌باشد. دولت تنها ارگاني است كه نماينده‌ی جمیعت‌های تابع خود بوده، از هرگونه ارتباط سیاسی افراد و جمیعت‌ها با هر دولت دیگری جلوگیری می‌کند. اگر چنین ارتباطی وجود داشت به سوی آن با دید سوء ظن و اتهام می‌نگرند؛ زیرا چنین ارتباطی بنیاد دولت را به خطر مواجه کرده، ثبات، امنیت و وحدت آن را تهدید می‌کند.

مشخص است که دولت‌ها هنگامی‌که به سیاست‌های خارجی پرداخته و روابط خویش را با سایر دولت‌ها مدیریت می‌کنند، روابط عمومی، مجامله‌گری و فعالیت‌های خیریه را کنار می‌گذارند؛ بلکه مبنای تمام روابط شان تأمین منافع‌شان بوده و به قدر تأمین منافع خویش با طرف مقابل خود ارتباط برقرار می­کنند.

روابط افراد و جمیعت‌ها با دولت‌های بیگانه بیرون از چهارچوب دولت دروازۀ گستردۀ از فتنه‌ها را به روی مردم باز گذاشته و بسیاری از جوامع را درمعرض فروپاشی قرار می‌دهد. در عین حال بسیاری از دولت‌ها را سرنگون کرده و زمینه‌ی استعمارشان را فراهم می‌کند. چنان‌چه خود شما نمونه‌هایی بسیاری از این موارد را در سراسر جغرافیا و تاریخ جهانی، شاهد می‌باشید. همان‌گونه امت اسلامی و یا دولت اسلامی نیز از این‌گونه فتنه‌ها به دور نبوده و نیست. بزرگ‌ترین گواه آن حادثه‌ی دردناک و فاجعه‌ی‌ بزرگ سرنگونی خلافت اسلامی در سال 1924میلادی می‌باشد. حادثه‌یی‌که پیامد طبیعی یک سری از روابط و ارتباطات مشکوک افراد و جمعیت‌هایی از فرزندان این امت با غرب بود. طوری‌که از طریق این افراد و جمعیت‌ها افکار و مفاهیمی در میان امت ترویج شد که منجر به نابودی اسلام در دل‌های فرزندان امت ‌شد. تااین‌که در نتیجه این افکار و مفاهیم، نظام حکومتی اسلام، بنیاد دولت آن و وحدت امت را هدف قرار داده و به سرعت منجر به سرنگونی دولت و تقسیم سرزمین‌های اسلامی شد. توافق‌نامه‌ی ننگین سایکس پیکو، که اثرات آن تاهنوز محسوس است، انجام شد. سرزمین‌های اسلامی مملو از حکام مزدوری برای غرب شد، مزدورانی‌که حداقل چیزی‌که میتوان به آن‌ها نسبت داد این است که در سرزمین‌های‌مان نگهبانان غرب شدند. کسانی‌که به راستی مصداق این فرموده‌ی پیامبر راست‌گو می‌باشند:

«سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ سَنَوَاتٌ خَدَّاعَاتُ، يُصَدَّقُ فِيهَا الْكَاذِبُ، وَيُكَذَّبُ فِيهَا الصَّادِقُ، وَيُؤْتَمَنُ فِيهَا الْخَائِنُ، وَيُخَوَّنُ فِيهَا الْأَمِينُ، وَيَنْطِقُ فِيهَا الرُّوَيْبِضَةُ" قِيلَ: وَمَا الرُّوَيْبِضَةُ؟ قَالَ: "الرَّجُلُ التَّافِهُ یتکلّم فِي أَمْرِ الْعَامَّةِ»

ترجمه: به زودی بر مردم سالیانی فریبنده خواهد آمد که دروغگو در آن تصدیق می‌شود و راستگو تکذیب می‌گردد. خائن امانتدار محسوب شده و بر امین خیانت می‌شود و رویبضه سخن خواهد گفت. گفته شد: رویبضه چیست؟ فرمود: مردی نابخردی‌که در مسائل امت سخن می‌گوید.

استعمار برای حفظ منافع و اجرای برنامه‌های خود، مشتاق به ایجاد فضای سیاسی، رسانه‌ای و فرهنگی بوده که به سان آیینه‌ای منعکس‌كننده‌ی همه‌ای آن‌چه باشد که در غرب وجود دارد؛ حتی از لحاظ تغذیه، نوشیدنی، لباس و مدل موها. تااین‌که با یک روش فراگیر از ایستادن دوباره‌ی امت بر روی پاهایش جلوگیری نموده و نگذارد که امت دوباره به جایگاه خویش برگشته، هویت‌اش را پیدا و دولت خود را بر اساس عقیده‌ی خویش بناء و نقش متمدنانه‌ی خود را در قبال بشریت، مبتنی بر اسلام انجام دهد.

 برای این‌که بیش از این طفره نرفته  و بحث را دو چندان نکرده باشیم، ما به قضایای امت با تمام انواع مختلف و با تمام تفاصیل آن منحیث یک قضیه واحد می‌نگریم. مشکل امت و تمام مصیبت‌های سرازیر شده برآن، در نبود اسلام به صحنه‌ی قدرت، خلاصه می‌شود و علاج آن را  نیز از همین آدرس باید سراغ گرفت. از بین رفتن سرزمین مبارک فلسطین  برجسته‌ترین قضایای امت بوده که پیامد حتمی نبود دولت اسلامی می‌باشد. این قضیه نمونه‌ی بارز مصیبت‌ها و بلاهای است که از ارتباط با بیگانه‌گان برای امت ایجاد گردیده و مشکلات جدی‌یی را تا امروز به همراه دارد. قضیۀ فلسطین اکنون روی دست تعدادی از مهره‌ها و مزدورانی قرار دارد که راه حل آن را در پروژه‌ها، فعالیت‌ها و معاملات قدرت‌های جنایت‌کار بین‌المللی پیگیری می‌کنند. با فریب، دروغ و کلاه‌برداری آن را عالی‌ترین راه حل و بزرگ‌ترین پیروزی،عنوان نموده و در برابر جفاهای‌شان در این راه کوه‌های از قربانی را فداکرده و رودخانه‌های از خون را، راه‌اندازی می‌کنند؛ طوری‌که در نتیجه، مزدوران قهرمان قلم‌داد شده و تبدیل به رهبر می‌شوند.

پس از تأسیس نهاد یهودی در سرزمین مبارک فلسطین، قدرت‌های بین‌المللی استعماری به دنبال ایجاد شخصیت‌ها، هیئت‌ها و جمیعت‌های شدند که بتوانند همراه با آنان در تثبیت و مشروعیت یهود کار کنند؛ طوری‌که این نهاد را به یک عنصر طبیعی منطقه‌ای تبدیل کنند؛ تااین‌که غرب هم‌کاران‌اش را در سازمان آزادی بخش فلسطین پیدا کند. سازمانی‌که موجودیت یهود را به رسمیت شناخته و آن را در دو سوم سرزمین فلسطین مستحق بداند و با این نهاد یهودی از طریق واسطه‌گران بین‌المللی توافق‌نامه‌های حقارت آمیزی را برای حمایت از موجودیت یهود و حفظ امنیت آن امضا کند. با انکار واضح و روشن از هویت اسلامی، این قضیه و ارتباط امت به فلسطین، نقش امت در آزادی آن و حل قضیه فلسطین را تحت نام "مشروعیت بین‌المللی" و قطع‌نامه‌های سازمان ملل، بر تصمیمات دولت‌های استعماری موکول کردند.

از آن‌جاکه این قدرت‌های استعماری بین‌المللی در حوزه‌ی سیاست‌گذاری‌های خویش، طبعاً به این مزدوران اهمیت چندانی قایل نمی‌شوند، آن‌ها صرفاً نقش اجرایی دارند، ما دیدیم که چگونه در خصوص "راه حل دولت واحد" به رهبری انگلیس، به "راه حل دو دولت" که بیش‌تر از 60 سال است اجرا و رهبری آن را امریکاعهده دار است، دیدگاه بین‌المللی تغییر کرد. برای تغییرات حاد در ساختار راه حل‌ کنونی دولت فعلی آمریکا به رهبری ترامپ، کسی‌که سیاست‌گذاری‌های آن با ذهنیت یک تاجر/بازرگان فاجر و بدکار و بر اسلوب زورگویی مبتنی می‌باشد، ما دیدیم که او و دولت‌اش برای حل و فصل قضیه فلسطین، راه حل مورد نظر خویش را برای پایان دادن به درگیری‌ها با یهود، بدون درنظرگیری امت، علیه آن‌ها معامله‌ی خویش را تحمیل کردند. ما هم‌چنین دیدیم که حکام مزدور چگونه ابزار اجرای این دیدگاه امریکایی بودند. اما آن‌چه که از برخی موقف‌ها بر می‌آید، گمان می‌رود که این موقف‌ها برای رد و اعتراض اتخاذ می‌شود؛ درحالی‌که این چنین موقف‌ها در واقعیت هیاهوهای فحوایی بیش نیست. به ویژه موقف‌های تشکیلات خودگردان فلسطین و تصمیمات اخیر آن‌ها مبنی بر تعلیق توافق‌نامه‌های امضا شده با یهودیان.

ازجمله ارتباط با انحرافات و خطرات ناشی از ارتباط با بیگانه‌گان، دیدار 17/7/2019م هیئت حماس از روسیه جنایت‌کار که در همه‌جا دشمن اسلام و مسلمانان است، می‌باشد. قبل از آن سفر هیئت جهاد اسلامی و هم‌چنین اعلامیه صادرشده مسکو درخصوص نشست گروه‌ها/جناح‌ها در مسکو، برای گفت‌وگو درمورد پرونده‌ی آشتی ماه فبروری گذشته...  ولوکه نشست و اعلامیه صادره از آن، خالی از هرگونه محتوا باشد، بازهم جنایت ارتباط با بیگانه‌گان و دشمنان امت، انداختن قضایای آن بر روی میزهای گرد‌ پلید آن‌ها، در حال خود باقی می‌ماند. درحالی‌که بازدید هیئت حماس از حد یک ارتباط فراتر رفته است. این جنبش رنج مسلمانان چچن و مسلمانان ساحات دیگر را که از جنایات روسیه رنج می‌برند، نادیده گرفته است؛ مخصوصاً جنایاتی را که روسیه در حق مردم شام روا داشته است. نیروی روسی خانه‌ها و مساجدشان را ویران و قتل عام‌شان نموده است. حتی برخی این بازدید را دروازه‌ی برای بهبود روابط با نظام جنایت‌کار بشار، تعبیر می‌کنند. آن‌چه که قلب انسان را خون می‌کند این است که این جنبش به زبان معاون رئیس خود موسی ابو مرزوق، چنین اظهار می‌دارد که: "روسیه می‌تواند از سیطره‌ی امریکا بر جهان بکاهد، چیزی را که در خاورمیانه انجام داد." مشخص است  منظور آن جنایات و اعمال تروریستی‌یی می‌باشد که روسیه در حق مسلمانان سوریه انجام داده است. چیزی را که جناب ابومرزوق، یک تجربه‌ی خوب برای متوقف کردن غول‌گری‌های آمریکا عنوان می‌کند، راهی برای ایجاد تعادل بین‌المللی‌یی می‌داند که  برای حل و فصل قضیه فلسطین مفید است!

تمام جناح‌ها؛ به‌ویژه جناح‌هایی‌که زیر چتر سازمان آزادی‌بخش فلسطینی فعالیت می‌کنند، شعار اسلام را سر داده؛ طوری وانمود می‌کنند که گویا با تلاش‌های فوری‌شان از فروپاشیدگی و رانش جلوگیری نموده، به سمت قدرت‌های بین‌المللی در جریان بوده و با پروژه‌های‌شان راه حل قضیه فلسطین را شناخته و آن را از مکر حیله‌گران محافظت می‌کنند. درحالی‌که به سمت درخواست قدرت‌های جنایت‌کاری‌که هر لحظه‌ی از تاریخ امت، بر دشمنی آنان با اسلام و مسلمانان شهادت می‌دهد، لبیک گفته و از دیگران سبقت می‌گیرند. متأسفانه این چه سرنگونی و چه انحرافی‌ست؟!

در خاتمه؛ آن‌چه‌که باید در ذهن ما طنین انداز باشد، این است که هرگونه ارتباط با بیگانه‌گان انتحار سیاسی می‌باشد. لذا باید نسل‌های‌مان را بر مبنای آن تربیه کرد. این‌که در هرنوع شرط بندی در خصوص روابط با دولت‌های استعماری درجریان بازی‌های‌که بالای رینگ نمایش می‌دهند، تنها بازنده امت اسلامی می‌باشد و بس. تمامی کفار دشمنان امت اسلامی بوده و در دشمنی خود با امت یکسان می‌باشند. هرگاه اگر فرزندان امت در معرض اغواگری و سوء استفاده‌ی استعمار قرار می‌گیرد، باید موقفی را به سان موقف صحابی بزرگ‌وار -کعب ابن مالک- از خود نشان دهند. هنگامی‌که پادشاه غصاصنه از کعب رضی الله عنه خواست که بر رسول الله صلی الله علیه وسلم پشت کرده و با او هم‌پیمان شود، آن صحابی در پاسخ به آن، نامه‌اش را به آتش زد. باید چنین موقفی هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ حزبی الگوی هر مسلمان باشد.

نویسنده: استاد خالد سعيد

عضو دفتر مطبوعاتی حزبالتحرير-سرزمین مبارك فلسطين

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه