- مطابق
سکولاریزم کلید تمام شر وآغازگر تمام مصیبت هاست؛ چه کسی در این آتش نسوخته است؟!
(ترجمه)
بیشتر از یک قرن است که جهان در پرتگاه سقوط کرده و تحت سایهی نظام سرمایهداری سکولاریستی وحشییکه جز به مادیات به هیچ چیزی دیگری احترام قایل نیست و فقط دنبال منفعت هاست، به سوی سرنوشت نا معلوم در حرکت بوده، ظلم، ستم، بیکاری، تورم و فساد در بخش های مختلف زندگی، مصيبت هاي كه از آغاز حاکمیت و تطبیق این ایدیولوژی روز جهانیان را به شب مبدل ساخته و جهان زیر حاکمیت آن به جهنم شعله ور شده نیز مبدل گردیده است. بحران های اقتصادی در بسیاری از کشورها آغاز و در مهد آن (امریکا) به اوج خود رسیده است.
در سال 2008م بحران اقتصادی جهانی رخ داد؛ بسیاری ها وظیفههای خویش را رها کردند و بسیاری از شرکت ها سقوط/ ورشکستگی شان را اعلام نموده و تا به امروز اثرات آن پابرجا بوده و حتی قوي تر و شدید تر نیز گردیده که قرض/ وام های امریکا به تریلیون ها دالر رسیده است. این طبیعت نظام سرمایه داری از ناحیه اقتصادی است و ملت ها پس از ده ها سال صبر، تحمل، نابودی و فشار بیش از حد كاسه صبر شان لب ریز شده و به سرک ها / جاده ها با سردادن فریادهای پیاپی و اعتراضات خشمگینی که اگر در یک کشور آرام گردید، در جای دیگر شعله ور میگردد، و ما مشاهده نمودیم که در تمام قاره ها، مردم به جاده ها ریختند و دلیل آن مشکلاتی هست که به اثر تطبیق این نظام به وجود آمده و با آن دست و پنجه نرم میکنند.
در اروپا به اثر اعلام حالت ریاضتی تظاهرات ها را مشاهده کردیم. در فرانسه، مادر سکولاریزم جلیقه زرد پوشها را دیدیم که به جاده ها بیرون شده و در اعتراضات شبه مداوم اشتراک نمودند و در جستجوی راه حلی شدند/هستند که آنان را از ظلم نظام سکولاریزم حریص نجات دهد. هر گاه مدتی صداهای شان فرو نشست، دوباره به منظور دریافت راه حل آغاز گردید؛ افریقا و آسیا و مخصوصاً خاور میانه، شاهد انقلاب های عظیم و کوبنده بود. از تونس تا مصر، لیبیا، یمن، سوریه و در این اواخر در ایران، سودان، الجزایر، عراق و سپس در اخیر کشور لبنان... آیا در تمامی کشور های فوق نظام سرمایهداری سیکولاریزم حاکم نیست؟
جاده و خیابان های کشورهای مذکور را دیدیم که همانند آتش فشان شعلهور گردیده بود. و این به دلیل سود و منفعت های سیکولاریزم و راه حال های آن نبود، بلکه سکولاریزم دلیل بد بختی بوده و بسیاری از کشورهای جهان به اثر تطبیق نظام سرمایه داری وحشی، آه و فریاد های شان جهان را فرا گرفته است.
کسی که این اعتراضات را دنبال کند، در مییابد که مشکل یکی بوده و رنج ها مختلف که از یک پنجره سر بیرون مینماید که آن همانا نظام سرمایه داری سیکولاریزمی است که دین را از زندگی جدا ساخته است. باوجود این، درد ناک و اسفناک این است که عدهای از فرزندانِ گمراه شده و فریب خوردهی مسلمانان هستند که تحت عبارت "سکولاریزم راه حل است" خواستار سکولاریزم میباشند. اگر آنها از جملهی فریب خوردگانِ نادان باشند، باید بدانند که در این مبدأ خیر، خوبی و راه حل وجود نداشته، بلکه سبب تمام بد بختی هاست. و اگر از جملهی کسانی باشند که به سکولاریزم قناعت کرده اند، حوادث و بحران ها در کشورهای که در آن سیکولاریزم با تمام جهات و معنایش تطبیق میگردد، دروغشان را ثابت میسازد.
درین موقع، مسلمانان تمام اکناف جهان و بالخصوص گروه/ طیف جوانان را که در آوردن تغییر بنیادی و ریشهای بر آنان اتکاء میشود، فرا میخوانیم که افکار سیاسی و شرعی خویش را بفهمند و سیکولاریزم و منادیان آن را دور بیفگنند؛ زیرا آن سکولاریزم در تناقض کامل با دین و اسلام شان بوده و شناخت دین و افکار سیاسی اسلام بر آنان فرض هست.
بنابر این، باز هم میگوییم که انسان ها در زندگی شان به سعادت دست پیدا نخوهند کرد و از خوشبختی بهرهمند نخواهند شد مگر هنگامی که دولت اسلامی، دولت خلافت راشدهی ثانی بر منهج نبوتی که الله سبحانه وتعالی برپایی آن را کرده و پیامبر صلی الله علیه وسلم مژدهی بازگشت آن را داده است، باز گردد. در آن زمان تمام خیر و خوبی ها را شاهد خواهید بود؛ زیرا آن دولتی است که شریعتی را تطبیق خواهد کرد که از ذات علیم و خبیر سرچشمه گرفته است نه از نظام های بشری که انسان عاجز و ضعیف آن را ساخته است.
نویسنده: محمد طرموش، ولایه یمن، برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
مترجم: حمزه "پارسا"