- مطابق
آنچه را که شعار «مرگ بر امریکا و اسرائيل» در آستین دارد!
(ترجمه)
غرب و مزدوراناش، کسانیکه دیوانهوار تمدن غربی را دنبال میکنند، تلاش دارند تا برخی از مفاهیم و حقایق شرعی را از اذهان امت پاک سازند. آن دسته ازمفاهیمیکه ریشه در ایمان امت داشته و در میدان زندگی، عامل موفقیت آن میباشد. مفاهیمیکه امت در روشنی درک آن از شریعت، بر مقتضای خواستۀ الله سبحانهوتعالی عمل نماید. اما غرب و مزدوراناش با تمام توان تلاش دارند تا درک امت از شریعت را به انحراف کشانده، حقایق را نابود سازند، تا اینکه امت اسلامی همچنان در حالت سرگشتهگی و سردرگمی قرار داشته و همانطوریکه بیگانهگان میخواهند، همسو با تمدن غربی و دیدگاه آنها در خصوص زندگی، تفکر و برداشتی از اسلام داشته باشند.
از جمله مفاهیم و حقایقیکه غرب سعی دارد آنها را از اذهان امت پاک سازد، مفهوم جهاد است. غرب برای این کار بعضی از مزدوراناش را گماشته است که در فریبکاری و گمراهگری از مهارت بالای برخورداراند. اینها اصطلاحاتی؛ مانند: مقاومت و ممانعت را جایگزین اصطلاح جهاد مینمایند؛ درحالیکه بین مقصود شریعت از جهادیکه الله سبحانهوتعالی امت را بدان مأمور ساخته و عبارت از پیکار با کفار برای اعلای کلمهالله و بیرون ساختن اشغالگران و پاکسازی سرزمینهای اسلامی از وجودشان میباشد و بین مقصود مقاومت و ممانعت، فرق بسیاری وجود دارد؛ زیرا مقصود از آن، مطلقاً از میان برداشتن کامل اشغال نمیباشد. اصطلاح مقاومت و ممانعت بیانگر بیرون راندن رژیم یهود از سرزمین مبارک فلسطین نیست؛ بلکه بیانگر نداشتن روابط عادی با آن و جلوگیری آن از گرفتن سرزمینهای بیشتر اسلامی میباشد. چنانچه تمام گروههای مسلح، منظورم گروههای اسلامی است، در بهکارگیری این اصطلاحات راضی میباشند؛ زیرا میخواهند غرب و سازمانهای حقوق بشری نگویند که فلان گروه، ندای جهاد را سرداده -اصطلاح شرعی، قرآنی و مبتنی بر منهج نبوت- گروهی تندرو دینی و بنیادگراها میباشند که بر همزیستی با دیگران باور ندارند.
درحالیکه چنین واقعیتی در ذات خود یک شکست بزرگ میباشد. کسیکه برای راضی ساختن غرب و همگام شدن با آن، از مفاهیم شرعیکه کتاب الله سبحانهوتعالی و سنت رسولاش صلیاللهعلیهوسلم به آنها صراحت دارد، کوتاه آمده و اصطلاحاتی را به کار گیرد که معنای شرعی را به طور کامل آن ارائه نمیکند، وی پیش از پیش یک بازنده میباشد، هرچند که فریاد قهرمانی سردهد.
کاری را که ایران از همان ابتدای تأسیس نظام جمهوری غربی در این سرزمین میکند، این است که شعار: "مرگ بر امریکا و اسرائیل" را سرداده و در میان تمام گروهها و احزاب وابسته به خود برایش فضاء سازی میکند. درحالیکه این شعار به گونۀ تصادفی و یا برگرفته شده از حسن نیت نیست؛ بلکه شعاری میباشد که آگاهانه ساخته شده است، تا اینکه از اقدامات صحیح علیه رژیم یهود و هر استعمارگر و بیگانۀ دیگر در سرزمینهای اسلامی، دیدگاه و توجۀ امت را منحرف سازد. باجودیکه اینها؛ مخصوصاً حوثیها در یمن ادعا دارند مسیر و شعارشان قرآنی میباشد؛ درحالیکه هرگز نمیتوانند برای درستی این ادعای خویش کدام برهانی ارائه دارند، درست این میبود شعاری ارائه میدادند که موقف شرعی و عملیشان را بیان مینمود. آیا در صورت اشغال سرزمینهای اسلامی توسط کفار مقتضای شریعت از مسلمانان، جهاد شرعیکه عبارت از پیکار با کفار، دفع اشغال و استعمارمیباشد، نیست؟! مرگ گفتن هیچ آبی را در جوی نکرده و هرگز بیانگر موقف شرعی عملی نیست؛ بلکه اذهان را مخشوش ساخته و موقف شرعی و عملی را از محتوای آن جدا میسازد. اینها در شعارهای خویش چرا این عبارت: "جهاد علیه امریکا و اسرائیل" را به کار نمیبرند؟! اگر ادعا دارند که عملکردشان مبتنی بر اسلام و مفاهیم قرآنی است. در پاسخ باید گفت چرا چنین نکنند؛ درحالیکه برخی از مقامات ایرانی و فرماندهان این گروها اظهار داشتند که آنچه را سر میدهند؛ فقط یک شعار بوده به معنای اعلان جهاد نیست و کدام آمریکائی و یا اسرائیلی را نکشته است.
این درحالی میباشد که اینها، در سوریه، یمن و عراق با مسلمانان پیکار میکنند، از اثر بسیار بهکارگیری اصطلاح جهاد، گوشهایمان را ناشنوا ساخته و بیشرمانه از این اصطلاح علیه بعضی از مسلمانانی استفاده میکنند که با آنان به پیکار خاستهاند. با وجودیکه علیه امریکا و رژیم یهود شعار سر میدهند، جرأت استفاده از این اصطلاح را ندارند.
علاوهبراین، اگر در پیامیکه این شعار: "مرگ بر امریکا و مرگ بر (اسرائیل)" با خود ارائه میدارد، تعمق نمائیم، خواهیم دید که اینها بدینوسیله دو دولت را توصیف مینمایند، دولت امریکا را عنوان کرده و سپس مرگباد را نثارش میکنند و به تعقیب آن اسرائیل را همطراز امریکا قرار داده و منظورشان از شعار: "مرگ بر اسرائیل" دولت اسرائیل میباشد.
ارایه این شعار به معنای به رسمیت شناختن رژیم غاصب یهود است. این شعار دهندگان به این وسیله میگویند، در واقع این رژیم به سان امریکا یک دولت قانونی میباشد. اگر از باب مجادله بپذیریم که این رژیم در ظاهر یک دولت به نظر میآید، هرگز نمیتوانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که این دولت در واقع یک دولت غیر قانونی است که بر پارۀ غصب شدهای از سرزمینهای اسلامی؛ یعنی فلسطین، تأسیس شده است. جا داشت برای خودداری از مشروعیت بخشیدن به این اصطلاح، کلمۀ (اسرائیل) در میان دو قوس قرار داده و برای مسلمانان منفور جلوه داده میشد. درحالیکه بهتر این است گفته شود، رژیم یهود در اسرائیل یک دولت واقعی نبوده و بیشتر شبیه یک تنظیم نظامی میباشد که وجود و قدرت آن در گرو غرب و در رأس آن آمریکا میباشد.
در اخیر: خطاب بر کسانیکه برایشان این شعار تبدیل به یک ضرورت عادتی شده و به شکل گروهی، به بهانۀ اظهار بیزاری از کفار، در مساجد، در اخیر هر خطابه همراه خطیبها، فریادزنان این شعار را سرمیدهند، گویا در قرآنکریم آیاتی را نمییابند که به تلاوت آن بیزاریشان را از کفار اظهار کنند؟! و یا اینکه میخواهند برای امت شیوه دیگر بیزاری از کفار را بیاموزانند و یا میخواهند شعار مکرر خویش را وجیبهای قرار دهند که دوستدار و بیزار کفار را از هم جدا سازد؟ با آنکه رسولالله صلیاللهعلیهوسلم، اهل بیتاش علیهمالسلام و اصحاب کراماش رضواناللهعلیهماجمعین، آنچه را اینها انجام میدهند، انجام نداده است. چرا این همه تفاوت؟! اینها از چه کسی پیروی میکنند؟!
از فضیحترین تناقضاتیکه اینها در اعمال خویش به آن مواجه میباشند: با کفار روسیه پیمان دوستی داشته، به جنایاتیکه در شام در حق مسلمانان مرتکب میشود، تبریکی میگویند، دخالت جنایتکارانۀ آنها را در سوریه مشروع خوانده و از آن در این خصوص اظهار امتنان و این دخالتاش را نصرت حق میخوانند. عنقریب است که کشتههای آن را شهید، صفت کرده و از الله سبحانهوتعالی برایشان طلب آمرزش نمایند؛ درحالیکه دخالت دیگران را در سرزمینهای اسلامی تجاوز میخوانند. این از افشاگری الله سبحانهوتعالی میباشد؛ اگر اینهاعاقل باشند.
نویسنده: عبدالمؤمن الزیلعی
مترجم: علی مطمئن