چهارشنبه, ۲۵ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۳۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا﴾
بسم الله الرحمن الرحيم

﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا﴾

(اگر بخواهید نعمت‌های الله را برشمارید، نمی‌توانید آن‌ را برشمارید)

(ترجمه)

الله سبحانه و تعالی برای بندگانش نعمت‌های فراوانی ارزانی داشته است؛ در حدی‌که شمارش آن‌ و شناخت حد و مرز آن‌ در دایرۀ توان هیچ‌کس نیست. الله سبحانه و تعالی در سورۀ (النحل) می‌فرماید:

﴿وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾

ترجمه: اگر بخواهید نعمت‌های الله سبحانه و تعالی را برشمارید، نمی‌توانید آن‌ را برشمارید، بی‌گمان الله سبحانه و تعالی دارای مغفرت و مرحمت فراوان است.

در سورۀ ابراهیم می‌فرماید:

﴿وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ﴾

ترجمه: و به شما داده است هر آن‌چه که خواسته باشید و اگر بخواهید نعمت‌های الله سبحانه و تعالی را برشمارید، نمی‌توانید آن‌ را برشمارید. واقعاً انسان ستمگر ناسپاس است.

نکتۀ قابل توجه این است که با وجود تعداد زیاد نعمت‌ها و ناتوانی در شمارش آن‌، الله سبحانه وتعالی در صحبت از این نعمت‌ها، کلمۀ نعمت را مفرد ذکر نموده است. این دلیلی است برای ما تا در خصوص عظمت و بزرگی الله سبحانه و تعالی و در خصوص عظمت فضل و اعجازی‌که کتاب‌أش در بیان معانی و رساندن افکار دارد، تفکر نموده، اندکی عمیق شویم. یادم از تفسیر شیخ‌الشعراوی از آیه فوق از سوره ابراهیم آمد، که در خصوص مفرد به کار رفتن کلمۀ نعمت در آیه چنین می‌گوید: "حق سبحانه و تعالی در این آیه شکی را مطرح کرده، به جای به کارگیری کلمۀ (اذا) کلمۀ (إنَّ) را به کار می‌برد؛ نمی‌فرماید: "اذا تعدون نعمة الله"؛ زیرا شمارش نعمت‌ الله سبحانه و تعالی چیزی می‌باشد که هرگز اتفاق نی‌افتاده و نخواهد افتاد. بنابراین، چنین اقدامی در صورتی‌ امکان دارد که شخص گمان کند که می‌تواند نعمت‌های الله سبحانه و تعالی را شمارش نماید؛ همان‌گونه که پول شمارش می‌شود و ناظم، طلاب مدرسه را شمارش می‌نماید. لیکن هیچ‌کس نمی‌تواند سنگ‌ریزه‌ها را شمار کند. بلی، این‌که شما ادعای توانایی شمارش نعمت‌های الله سبحانه و تعالی را می‌نمایید، واقعاً شکی بیش نیست.  شگفت‌آورتر این است که شمارش یک‌چیز نیاز به جمع‌آوری دارد و همان‌طوری‌که یک‌چیز در صورت زیاد بودن جمع‌آوری می‌شود؛ اما الله سبحانه و تعالی در این‌جا که به جای کلمۀ جمع (نعم) کلمۀ مفرد (نعمه) را ذکر می‌نماید، این را می‌رساند که در یک نعمت از نعمت‌های الله سبحانه و تعالی نعمت‌های گوناگون و فراوانی نهفته است و ما توان این را نداریم که نعمت‌های موجود در یک نعمت را بشماریم.

الله سبحانه و تعالی چه قدر نسبت به بندگانش بزرگواری، سخاوت‌مندی و مهربانی دارد! اندک نگاهی در خودمان و در ساختار شگفت‌انگیزی‌که الله سبحانه و تعالی ما را بر ‌آن آفریده است، ما را در شناخت بزرگواری، سخاوت‌مندی و مهربانی الله سبحانه و تعالی متوجه می‌سازد؛ چنان‌چه می‌فرماید:

﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾

ترجمه: ما انسان را در بهترین شکل و بهترین سیما آفریده‌ایم.

کم‌ترین تفکر و تدبر در نعمت‌های‌که الله سبحانه و تعالی برای ما ارزانی داشته است؛ از جمله: شنوائی، بینش و حواس؛ هم‌چنان نظام ظریف و وظایف بزرگی‌که دستگاه‌ها و اعضای بدن‌مان در یک ثانیه و کم‌تر از آن انجام می‌دهند؛ مانند: کلیه‌ها، کبد و روند انتقال خون از قلب به قسمت‌های دیگر بدن، ما را وامی‌دارد که هر لحظه  تسبیح و ستایش بزرگی الله و عظمت آفرینش و عطاء او سبحانه و تعالی را نماییم. هم‌‍چنین خواهد بود اگر دربارۀ آن‌چه در اطراف ما از مخلوقات و چهارپایان و بزرگی آفرینش آن‌، قرار دارد، فکر کنیم و این‌که چگونه این مخلوقات برای خدمت و فایده رساندن به انسان در این عالم هستی و نظام دقیق آن، مسخر شده‌اند. الله سبحانه و تعالی در سورۀ النحل، چنین می‌فرماید:

﴿وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (5) وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ (6) وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ (7) وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾ ويقول أيضا: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ (10) يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (11) وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (12) وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (13) وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيّاً وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (14) وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَآن‌راً وَسُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (15) وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ (16) أَفَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لَا يَخْلُقُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (17) وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ﴾.

ترجمه: و چهارپایان را آفرید؛ درحالی‌که در آن‌، برای شما وسیلۀ پوشش و منافع دیگری است و از گوشت آن‌ می‌خورید! در آن‌ برای شما زینت و شکوه است به هنگامی‌که آن‌ را به استراحت‌گاه‌شان بازمی‌گردانید و هنگامی‌که (صبح‌گاهان) به صحرا می‌فرستید! آن‌ بارهای سنگین شما را به شهری حمل می‌کنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمی‌رسیدید. پروردگارتان رؤوف و رحیم است (که این وسایل حیات را در اختیارتان قرار داده!) هم‌چنین اسپ‌ها، اشترها و الاغ‌ها را آفرید، تا بر آن‌ سوار شوید و زینت شما باشد و چیزهایی می‌آفریند که نمی‌دانید. بر الله (سبحانه و تعالی) است که راه راست را (به بندگان) نشان دهد؛ امّا بعضی از راه‌ها بی‌راهه است! اگر خدا بخواهد، همۀ شما را (به اجبار) هدایت می‌کند؛ (ولی اجبار سودی ندارد.) او کسی است که از آسمان آبی فرستاد که نوشیدن شما از آن است؛ (هم‌چنین) گیاهان و درختانی‌که حیوانات خود را در آن به چرا می‌برید، نیز از آن است. الله با آن (آب باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور و از همه میوه‌ها می‌رویاند؛ مسلماً در این، نشانۀ روشنی برای اندیش‌مندان است. او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شمایند. در این، نشانه‌هایی است (از عظمت الله سبحانه و تعالی) برای گروهی‌که عقل خود را به کار می‌گیرند، می‌باشد! (علاوه براین) مخلوقاتی را که در زمین به رنگ‌های گوناگون آفریده نیز مسخّر (فرمان شما) ساخت. در این، نشانه روشنی است برای گروهی‌که متذکّر می‌شوند! او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید و کشتی‌ها را می‌بینی که سینه دریا را می‌شکافند تا شما (به تجارت پردازید و) از فضل الله بهره گیرید؛ شاید شکر نعمت‌های او را به جا آورید! در زمین، کوه‌های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد و نهرها و راه‌هایی ایجاد کرد، تا هدایت شوید. و (نیز) علاماتی قرار داد و (شب هنگام) به وسیلۀ ستارگان هدایت می‌شوند. آیا کسی‌که (این‌گونه مخلوقات را) می‌آفریند؛ هم‌چون کسی است که نمی‌آفریند؟! آیا متذکّر نمی‌شوید؟! و اگر نعمت‌های الله را بشمارید، هرگز نمی‌توانید آن‌ را شمارش کنید؛ الله بخشنده و مهربان است!

سزاوار برای انسان این است که هیچ‌گاه نعمت‌های را که الله سبحانه و تعالی بر وی ارزانی داشته است از یاد نبرد و این‌که همواره الله سبحانه و تعالی را بر نعمت‌هایش تسبیح و ستایش نماید؛ زیرا از بزرگی فضل الله سبحانه و تعالی بر ما این است که هرچند ما بر نعمت‌هایش شکر و ستایش‌أش کنیم بر همان میزان فضل‌اش را برما می‌افزاید؛ چنان‌چه می‌فرماید:

﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾

ترجمه: و آن زمان که پرودگارتان مؤکدانه اعلام کرد که اگر نعمت‌های الله را سپاس‌گزاری کردید؛ هرآیینه برای‌تان افزایش می‌دهم و اگر کافر و ناسپاس شدید؛ بی‌گمان عذاب من بسیار سخت است.

 پناه بر الله از این‌که از زمرۀ کسانی باشیم که الله سبحانه و تعالی را بر نعمت‌هایش کفران کرده و بر خویشتن ظلم روا‌ داریم؛ زیرا الله سبحانه و تعالی چنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ الإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ﴾

ترجمه: واقعاً انسان ستمگر ناسپاس است.

پناه بر الله از این‌که از زمرۀ کسانی باشیم که الله سبحانه و تعالی آن‌ها‌ را به عذاب وعید داده است. از زمرۀ کسانی‌که فریب نفس خویش را خورده و فضل الله سبحانه و تعالی را به خود نسبت می‌دهند، به سان صاحبان دوباغی‌که الله سبحانه و تعالی در سورۀ كهف از آن‌ خبر داده؛ چنان‌چه الله سبحانه و تعالی آنان را برای این‌که کفران نعمت نموده و فضل الله سبحانه و تعالی را بر خود نسبت داده‌اند، مجازات نمود؛ صاعقه‌ای را فرستاد، باغ را ویران و میوه‌هایش را از بین برد؛ چنان‌چه می‌فرماید:

﴿قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً (37) لَّٰكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً (38) وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالاً وَوَلَداً (39) فَعَسَىٰ رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَاناً مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً (40) أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْراً فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً (41) وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَىٰ مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً﴾

ترجمه: دوست (با ایمان) وی -درحالی‌که با او گفتگو می‌کرد- گفت: «آیا به الله که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟! ولی من کسی هستم که «اللّه» پروردگار من است و هیچ‌کس را شریک پروردگارم قرارنمی‌دهم! چرا هنگامی‌که وارد باغت شدی، نگفتی این نعمتی است که خدا خواسته است؟! قوّت (و نیرویی) جز از ناحیه الله نیست! اگر می‌بینی من از نظر مال و فرزند از تو کمترم (مطلب مهمّی نیست)! شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده‌ای از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‌ای‌که آن را به زمین بی‌گیاه لغزنده‌ای مبدّل کند! و یا آب آن در اعماق زمین فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانی آن را به دست آوری!» (به هر حال عذاب الهی فرا رسید) و تمام میوه‌های آن نابود شد و او به خاطر هزینه‌هایی‌که در آن صرف کرده بود، پیوسته دست‌های خود را به هم می‌مالید -درحالی‌که تمام باغ بر داربست‌هایش فرو ریخته بود- و می‌گفت: «ای کاش کسی را همتای پروردگارم قرار نداده بودم!

 بلکه برخی با وجود این‌همه نعمت و لطفی‌که الله سبحانه و تعالی بر آن‌ها‌ نموده است؛ هم‌چنان  به کفر، گمراهی و استبداد خویش ادامه داده، آشکارا الله سبحانه و تعالی را نافرمانی و بر وی کفر می‌ورزند، در روی زمین به طغیان و ستمگری پرداخته، بر بندگان الله ظلم، مؤمنین و موحدین را در تنگنا قرار داده و احکام الله را تعطیل می‌کنند؛ امثال این‌ها در گذشته و هم در حال حاضر بسیار است. قرآن‌کریم قصۀ قارون را که الله سبحانه و تعالی برایش ثروت فراوانی داده بود و مردان روی زمین توان حمل کلید‌های خزانه‌هایش را نداشتند، برای ما تعریف نموده است. قارون نیز گمان می‌کرد که این همه ثروت تنها حاصل توانائی و تصرفات او می‌باشد؛ چنان‌چه الله می‌فرماید:

إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ﴾ (القصص: 76)

ترجمه: قارون از قوم موسی بود؛ اما بر آنان ستم کرد. ما آن‌قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: «این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی‌کنندگان مغرور را دوست نمی‌دارد!

 قارون از پول خود برای ظلم و ستم  بر مردم استفاده كرد؛ باوجود این‌که کسانی از قوم‌اش سعی كردند او را از مسیری كه در پیش گرفته بود منصرف كنند؛ اما از آن‌جای‌که نسبت به مال و نفس خویش مغرور بود، برای آن‌ها‌ جواب رد داد و نتوانست توصیه‌های آن‌ها‌ را بشنود؛ همان‌گونه که الله می‌فرماید:

﴿قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي﴾ (القصص: 78)

ترجمه: (قارون) گفت: این ثروت را به وسیلۀ دانشی‌که نزد من است به دست آورده‌ام.

قارون فراموش کرد که این ثروت را الله سبحانه و تعالی به او داده است و این‎که او سبحانه و تعالی قدرت این را دارد که ثروت‌اش را از وی پس گرفته و برایش انواع عذاب‌ها بچشاند. چنین بود تا این‌که الله سبحانه و تعالی او و عمارت‌اش را به زمین فروبرد و مالش نتوانست او را نجات دهد.

﴿فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِينَ﴾

ترجمه: (روزی قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آن‌ها که خواهان زندگی دنیا بودند، گفتند: «ای کاش همانند آن‌چه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی‌که او بهرۀ عظیمی دارد!» سپس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند و خود نیز نمی‌توانست خویشتن را یاری دهد.

ما به مستبدین و ستمگران، چه فرد باشند و چه حاکم در سرزمین‌های اسلامی و سرزمین‌های دیگر، آنانی را که فریب  دارائی‌های در اختیار داشتۀ‌شان را خورده‌اند، هشدار می‌دهیم -دارائی‌های‌که بیش‌تر آن‌ را از مردم تحت حاکمیت و استعمار خود غارت کرده‌اند- و هم‌چنان مؤمنانی را که در این خصوص کدام تقصیری دارند، تشویق می‌نماییم که تا فرصت‌های از دست رفته را دریافته و به سوی الله سبحانه و تعالی بشتابند. طبری در تفسیر آیه مذکور در عنوان چنین می‌فرماید: الله سبحانه و تعالی نسبت به تقصیراتی‌که در زمینۀ شکر برخی از نعمت‌هایش مرتکب می‌شوید، آمرزنده است. اگر توبه کرده، به سوی الله باز گشتید و خواستار رضایت او شدید و اگر هم نسبت به تقصیرات‌تان شما را عذاب نمود بدانید که پس از توبه کردن و بازگشتن به سوی او شما را مورد رحمت خویش قرار خواهد داد.

اما چیزی‌که شگفت‌آور است این است که ما با این نعمت‌ها و ماندگاری‌شان در ما، عادت کرده‌ایم؛ حتی اگر از اوضاع ما سؤال شود، خواهیم گفت چیز جدیدی نیست، به گونه‌ای ارزش این نعمت‌ها را احساس نمی‌کنیم؛ مگر در صورتی‌که آن‌ را از دست بدهیم. درحالی‌که ما هرچند عظمت این نعمت‌ها و ماندگاری عافیت را شعوری درک کنیم، به همان اندازه بیش‌تر به الله سبحانه و تعالی نزدیک می‌شویم؛ مخصوصاً در زمان شیوع بیماری همه‌گیر کرونا؛ زیرا ما در این زمان بیش‌تر از هرزمان دیگر نیازمند نزدیکی به الله هستیم؛ زیرا ما در این زمان بسیاری از نعمت‌هایی‌که در زندگی روزمره با آن سروکار داشتیم، از جمله: عبور و مرور، کار، تحصیل و دید و بازدید‌های خانوادگی محروم شده‌ و حال ارزش آن‌ را می‌دانیم و هم‌چنین نعمت و پاداش نماز جماعت، جمعه و حضور در حلقات آموزشی را. کسی‌که از محل بود و باش و سطح زندگی خود شکایت داشته و آرزوی زندگی سرشار از غناء و خواستار  آسایش است، بدون شک که وی اهمیت نعمت خانه‌ای را که در آن سرش را پناه کرده و خانواده‌اش در آن خود را برای محافظت از ویروس کرونا قرنطینه کنند، درک نموده است؛ در حالی‌که بسیاری از برادران ما به دلیل جنگ‌های وحشیانه و جنایاتی‌که در معرض خطرات آن‌ قرار دارند، خانه‌های خود را از دست داده اند. وضعیتی‌که مردم سوریه و مسلمانان روهینگیا دچار آن می‌باشند؛ طوری‌که این برادارن مسلمان مان خانه‌ای ندارند که آنان را از سرمای زمستان، گرمای تابستان از خطر مبتلاء شدن به ویروس کرونا محافظت کند. همان‌طوری‌که ما اکنون اهمیت نعمت فراوانی غذای خود و خانواده‌های خود را درک کردیم؛ درحالی‌که بسیاری غذای بخور و نمیر خود و خانواده‌های‌شان را نمی‌یابند. ما در زیر چتر این بیماری همه‌گیر، معنای این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را می‌فهمیم:

«نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَّةُ، وَالْفَرَاغُ»

ترجمه: دو نعمت است که مردم فریب آن را می‌خورند: سلامتی و فراغت.

 هرچند که ما الله سبحانه و تعالی را در خصوص نعمت سلامتی‌اش، ستایش‌گر و سپاس‌گزار باشیم، حق این نعمت را برآورده نکرده‌ایم؛ نفسی‌که بسیاری از انسان‌ به سبب این ویروس از آن محروم شده‌اند و به وسیلۀ دستگاه‌های تنفسی مصنوعی، اگر بیابند، زندگی می‌کنند. چیزی‌که باید باعث شود تا ما حساب‌های خود را بررسی کرده و این سلامتی را قبل از بیمار شدن در طاعت از الله سبحانه و تعالی غنیمت بشماریم. اما نعمت فراغت که بسیاری فریب آن را خورده‌اند؛ چنان‌چه در این روزها افراد زیادی وجود دارند که به دلیل منع عبور و مرور و ممنوعیت خروج از خانه‌ها در روزگار شیوع بیماری همه‌گیر کرونا، از ناراحتی، دل‌خورگی و نگرانی، شدیداً شکایت نموده و متأسف می‌باشند. برخی بودند که از عدم وجود اوقات فراغت به دلیل فشار کار و مشغله‌های زیاد شکایت می‌نمودند؛ اما این روزها فرصتی است برای هریک از ما تا ببینیم که اوقات خویش را در گذشته چه‌گونه سپری می‌نمودیم، آیا دنیا و زرق و برق آن وقت‌مان را بر حساب آخرت‌مان گرفته است یا خیر؟ این روزها بهترین فرصتی است برای این‌که هریک از ما خود را محاسبه نموده و آن‌چه را از دست داده‌ایم، جبران نماییم. در این فرصت باید تلاش نماییم تا اوقات فراغت خویش را با اطاعت از الله سبحانه و تعالی و تقرب به آن پر کنیم. از طریق انجام عبادات و اعمال صالح فردی، از طریق تلاش برای بیداری امت و احیای حاکمیت الله سبحانه بر روی زمین، تا این‌که الله سبحانه و تعالی مصیبت‌اش را برای ما تبدیل به لطف بیش‌تر خویش نماید؛ مخصوصاً در این ماه مبارک رمضان، ماه سرازیر شدن فیوضات ایمانی و فرصت‌های طلایی‌که الله سبحانه و تعالی در این ماه برای ما فراهم کرده است؛ درحالی‌که بسیاری از این نعمت محروم شده‌اند، کسانی‌که به دلیل این ویروس و یا هر دلیل دیگری جان‌های‌شان را از دست داده‌اند. این ماه از بزرگ‌ترین نعمت‌های است که الله سبحانه و تعالی برای بندگانش ارزانی داشته، برای‌شان فرصتی برای طاعت، افزایش حسنات، از بین بردن سیئات و فضل آزادی از آتش را فراهم نموده است. الله سبحانه و تعالی برای بندگانش این فرصت را فراهم کرده تا شب بزرگ قدر را در یابند، شبی‌که آن را رب العزت به شب بهتر از هزار ماه توصیف نموده است.

بزرگترین نعمتی‌که باید این روزها ما آن را بیش‌تر احساس کنیم، نعمت اسلام عزیز است. دینی‌که ما را از ظلمت به نور سوق داده است، از پرستش بندگان به پرستش پروردگار بندگان. اسلامی‌که احکام و قوانینی را برای کلیه امور زندگی‌مان وضع کرده است، از نظافت بدن‌ها و مکان‌ گرفته، چیزی‌که عده‌ای از مردم از این بیماری همه‌گیر آموختند، تا ساختار نظام حکومتی و سرپرستی امور مردم. چیزی را که همه‌ای بشریت نه تنها مسلمانان زیر چتر نظام سرمایه‌داری، آن را از دست داده‌اند؛ مخصوصاً در روزهای شیوع این بیماری همه‌گیر کرونا و نحوه‌ای تعامل دولت‌های سرمایه‌داری و مزدوران‌شان از حکام سرزمین‌های اسلامی با این بیماری. درحالی‌که ما اگر در مورد نعمت‌های دنیا صحبت می‌کنیم، از آن‌چه الله سبحانه و تعالی برای مؤمنان مطیع خود در روز رستاخیز آماده کرده است، فراموش نکرده و غافل نیستیم. بلی، برای انسان‌ در دنیا نعمت‌های است که امکان شمارش آن‌ وجود ندارد؛ اما برای مؤمنین در جنت نعمت‌های است که در خصوص آن چنین گفته شده است:

﴿مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَلَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَلَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ﴾

ترجمه: آن نعمت‌ها را هیچ چشمی نیست که دیده باشد، هیچ گوشی نیست که توصیف‌اش را شنیده باشد و در قلب بشر چنین نعمت‌های خطور نکرده است.

 بارالها! خواهان رضایت تو، بهشت و نعمت‌هایش هستیم.  بارالها! ثناء و ستایش تو را بر بردباری همراه با علم تو، بر بخشش‌گری همراه با قدرت و توانائی تو می‌گوییم. بارالها! ثناء و ستایش تو را بر همه‌چیز، تمام آن‌چه خیر است در دستان تو می‌باشد، سرانجام همه‌چیز، آشکار و پنهان، به تو برمی‌گردد، به جا می‌آوریم. بارالها! تو را بر آن‌چه ثناء و ستایش می‌کنیم که تو خود را بر آن ستایش نمودی، بر آن‌چه که می‌دانیم و آن‌چه را که نمی‌دانیم. پروردگارا! ثناء و ستایش تو را همان‌گونه که سزاوار عظمت شأن و اقتدار تو می‌باشد، ادا می‌کنیم. ای پروردگار سبحان! نمی‌شود ثناء و ستایش‌ات را شمرد، تو همان‌گونه می‌باشی‌که خویش را ستایش فرموده‌ای.


نویسنده: براءة مناصره – سرزمین مبارک فلسطين

مترجم: علی مطمئن

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه