- مطابق
از ما میپرسند: آیا حزبالتحریر حزب مخالف است؟!
پاسخ آن: طبعاً، نخیر...
برای شناخت حقیقت و واقعیت حزبالتحریر که منحیث حزب سیاسی برای بازگرداندن مجدد قدرتیکه از امت اسلامی غصب شده است، تلاش میورزد؛ باید دو نکتۀ مهم را با دقت درک کنیم:
اول- لازم است همه بفهمند ما حزب سیاسیی استیم که اساس/مبنای آن عقیده اسلامیست؛ بدین معنا که اساس و رهبری فکری آن بر احکام شرعی استوار بوده و احکام شرعی دیدگاه سیاسیاش در عرصۀ حکومتداری و برخورد با اشیاء و افعال میباشد. معنایش این است که عقیدۀ اسلامی را منحیث فکره/مفکوره و نظام اسلام را منحیث طریقه انتخاب کرده است.
دوم- واقعیت مسلمانانیکه حزبالتحریر در میان آنها ایجاد شده و در آن واقعیت کار و فعالیت میکند؛ طوریست که مسلمانان دولتی ندارند که به آنچه الله نازل کرده حکم کند، میبایست حزبی؛ همچون: حزبالتحریر ایجاد میشد و برای برپایی مجدد دولت اسلامی کار میکرد؛ به ویژه درحالتیکه امت تحت سایه نظامهاییکه اسلام را از طریق رقابت، پافشاری، برنامهریزی و زیرنظرگرفتنها دور ساخت؛ نظامهاییکه کفار استعمارگر بر امت ما تحمیل نموده، امت را از مفاصلاش جدا نمودند، قوانین خود را وضع نموده، حکامی را به اجارت گرفتند که از کفر و نظامهایش در میان ما پاسبانی میکند؛ پس با داشتن چنین وضعی ایجاد چنین حزبی حتمی بود. حالت امت از این قرار بود و طرح حزبالتحریر برای بیدار ساختن امت طرح تغییر بنیادی است؛ نه طرح اصلاحگرایی و پیوندگرایی؛ زیرا اصلاح کفر قطعاً معنایی ندارد که کفر اسلام گردد؛ مگر برداشتن آن از اساس و ریشه و جایگزین ساختن اسلام به جای آن میباشد.
امت اسلامی ناچارند تا یکی از این دو راه را اجباراً انتخاب کنند:
- یا به کفر و احکام آن سر تسلیم فرو برند که در نتیجه به فکر دور کردن اسلام از واقعیت زندگی خود تسلیم شوند.
- یا به نظام اسلام و احکام آن چنگ زنند.
اینکه طرح سیاسی ما، طرح تغییر بنیادیست؛ بدین معناست که هدف ما این است که مشخصاً نظام اسلام به حکومت برسد و احکام اسلام بر مسلمانان در تمامی امور زندگیشان تطبیق شود؛ بنابراین، هدف ما رسیدن افراد ما به هر نوع حکومت و نظام نیست و این کار شایستۀ ما نیست؛ بلکه هدف ما بازگردانیدن و برپا نمودن مجدد دولتیست که بر اساس نظام اسلام حکم کند، کاملاً همانند دولتیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینۀ منوره تأسیس نمود و خلفای اسلام بعد از او راه او را پیمودند.
از اینرو، با صدای بلند فریاد میزنیم و هر مرد و زن مسلمانی را فرا میخوانیم که دینش را بر همهچیز ترجیح میدهد و در قبال امت اسلامی غیرت دارد. امید است که این فریاد ما بر تمایلات آنها تأثیر بیافگند و به سوی مجد و عزت و رضایت الله سبحانه وتعالی و رسول او صلی الله علیه وسلم تمایل یابند.
﴿لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ﴾
ترجمه: تا آنکه مایه اندرزی برای شما بوده و گوشهای شنوا آن را فراگیرند و به خاطر سپارند.
برای آنان میگوییم: ای دوستان شما را به الله قسم، آیا محمد و اصحابش محض/صِرف حزب مخالف واقعیت قریش بودند یا غیر از این؟! شما را قسم میدهم به راستی ایمانتان، آیا محمد علیه الصلاة والسلام پیشنهاد قریش را مبنی بر ریاست و پول در عوض تنازل نمودن از هدفش که حکم خالص و بدون آلودگی از آن الله باشد، رد نکرد، به این هدف که دین به سیادت برسد؛ نه اینکه محمد علیه الصلاة والسلام منحیث شخص در نظام قریش به حکومت برسد، هرکدامتان میدانید که چگونه قاطعانه پاسخ رد و عاجزکننده در برابر پیشنهاداتشان ارایه کرد؛ حتی پیشنهاد تملک آفتاب و مهتاب را.
به ربتان قسم! چگونه منهج/روش پیامبر صلی الله علیه وسلم اصلاحگرایی یا مخالف سیاستهای قریش بود؛ درحالیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم سیادت و قدرت کامل، بدون محدودیت، بدون کمی و کاستی را برای دعوتش میخواست؟! و چگونه حزبالتحریر که خود را برای برپایی دولت خلافتیکه حالا از واقعیت زندگی دور شده است، نذر نموده است، حزب اصلاحگرا یا مخالف باشد؟! بلکه ما حزب مبدئی/ایدیولوژیک هستیم و قدم به قدم طبق طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم در برپایی و تأسیس این دژ/کاخ در حرکت بوده، برای این کار قسم یاد کردهایم، خون پسران و دخترانمان ریخته است و شکنجه شدهاند تا جاییکه خون رگهایشان در زندانهای ستمگران خشک شد و هنوز شلاق ظلم شب و روز دنبال ما هست.
برادر و خواهر مسلمان! میدانیم که کار برای این هدف زیر سایه این ظلمیکه بر تمام دنیا سایه افگنده است، مشکل است و مملو از خطر؛ اما به طور یقین میدانیم که الله نور خود را تکمیل و دینش را نصرت و یاری میکند، کاملاً به گونهایکه یاسر و سمیه آن دویکه آخرتشان را به دنیایشان خریدند و دنیا را برای کسب رضایت الله استفاده کردند؛ آیا همانند خاندان یاسر نمیباشید که به جنت مژده داده شده بودند؟! اگر ضعف و ناتوانی ارادهایتان را احساس نکردید، الله شاهد است و قسم به الله که این ضعف ایمانی را که در نفسهای پاکتان جا گرفته است، زشت و قبیح میشماریم. اگر نتوانستید ما را کمک و یاری کنید، حداقل در مقابلمان باطل و اهل آن را یاری نرسانید. قسم به الله ما به ترس و مشکلات اعتنا نمیکنیم و جان خود را به کف گرفتهایم برای عزت دین و برای اینکه امت اسلامی در میان سائر ملتها عزتمند باشد. هیچ منتی بر شما نداریم؛ زیرا اگر ما اخلاص داشتیم اجرمان بر الله سبحانه و تعالی است. یا الله ما را هدایت کن و از طریق ما سائر مردم را هدایت نما! از الله استدعاء مینمایم که ما و شما را سبب هدایت مردمان بگرداند! الحمد لله رب العالمین!
نویسنده: عبد الرؤوف بني عطا – أبو حذيفه
برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
مترجم: حمزه پارسا