- مطابق
چه قدرحکام مزدور کنونی با خلفای مسلمین تفاوت دارند!
(ترجمه)
نیروهای آزادی و تغییر در سودان، به وزیرمالیه آن، "هبة محمد"، پیشنهاد کردند که برای جبران کسر بودجۀ مالی، از بودجۀ اختصاصی2021م هیئت حاکمه، 40 درصد کاهش دهد. روزنامۀ "الانتباهة" صادرۀ تاریخی 27/12/2020م در یک گزارشی خود اشاره براین داشت که این وزیر در ابتداء، اطلاع ا"ئتلاف حاکم" را نسبت به این بودجه، انکار نمود است. آنها از وزیر خواستند که از نخست وزیر اجازۀ این امر را دریافت نماید که ائتلاف بعدا این اجازه را دریافت نمود. روزنامۀ "الانتباهة"طبق اطلاع رسانیهای منابع خود، خبر از ایجاد راه حلهایی میدهد که روی دست گیری آنها منجر به کاهش کسر بودجه از 300 ملیارد جنیه به 100 ملیارد جنیه، در بودجۀ 2021م میشود. همچنان این روزنامه، از دریافت کمکهای مالیاتی و اقتصادی 4800 ملیارد دالری دولتهای خلیج به این بودجه، خبر میدهد. روز نامه یادآور شده که که وزیر از "ائتلاف حاکم" خواست که از نخست وزیر درخواست نمایند تا در قسمت پیشنهاد کاهش 40 درصدی بودجۀ اختصاصی 2021م شورای رهبری، اقداماتی را روی دست گیرد، این در حالی میباشد که به دلیل افزایش مالیات گمرکی از 75 ملیار جنیه به 100ملیارد جنیه، تلاشها به شکست مواجه شدند. به تاریخ 26/8/ 2019م روزنامۀ "السودانی" گزارش داد که برای تمام اعضای هیئت حاکمه وسایل نقلیهای با مارک ((Infinity اخصاص داده شده است. در کاخ ریاست جمهوری پروتکل تخصیص اسکورت خصوصی و وسایل نقلیه برای اعضاء هیئت به امضاء رسید، همان گونه که در همان روز روند توزیع دفاتیر ویژۀ اعضاء در دو قصر آغاز یافت.
در ماه فبروری 2020م روزنامۀ "مصادر" گزارشی را نشر نمود که در آن چنین آمده: دولت انتقالی، در قسمت حقوق وزرای فدرال و معاونین وزرا، تعدیلات جدیدی را اعمال نموده است. حقوق هر وزیر فدرال را به 150000 جنیه و حقوق معاوین وزیر را به 900000 جنیه افزایش داده است. طبق معلومات این روز نامه حقوق وزراء و معاونین شان از طریق کانال مرکزی در شورای وزراء، مستقیم به حسابهای خصوصی شان منتقل میشود. برخلاف رویش دوران دولت نجات ملی که حقوق مشروطهخواهان همراه با حقوق کارمندان ارشد هر ادارۀ دولتی پرداخت میشد.
در زمانیکه حقوق یک کارمند دولت پاینتر از 3000 جنیه میباشد، وزیر آن 150000 هزار جنیه در خواست میکند؛ در حالیکه مردم این سرزمین در تنگناه ترین حالت زندگی به سرمیبرند، گرانی قیمت مواد خوراکی بیسابقه بوده و مردم با بحرانهای کوبنده دست و پنجه نرم مینمایند؛ حکام آن را میبینید که بدون اندک توجه به وضعیت مردم، از مال و سرمایۀ مردم بیشترین سهمیه را میقاپند، درحالیکه بدلیل سیاستهای فلج کنندۀ شان، که کاملاً عاری از ارشادات رحمانی بوده و در مسیر شیطانی قرار دارد، مردم در بدترین حالت فقر و تهیدستی و در سختترین حالت زندگی و بیچارگی به سرمیبرند. حاکمیت شان بر اساس مشروعیت طاغوتی استوار بوده و فرمانبرداری بدون چون وچرای شان را از طاغوت، شیطان آسان ساخته و برای شان میآراید. وای بر شما با این وضعیتیکه مردم دارند، چهگونه به خود اجازه میدهید که چنین حقوقی را دریافت نمائید؟ در عوض شما میبایست برای رسیدگی به وضعیت مردم از حقوق خویش کاسته و دارائیهای تان را برای آسودگی مردم به کارمیگرفتید!
البته در ارتباط به کسانیکه منصب و حکومت را تنها غنیمتی قراردادند که هر کدام شان به طمع به دست آوردن آن نشسته اند تا قسمت بزرگ آن را بقاپند، چنین تصرفاتی جای شگفت ندارد. نه بسان اسلام که منصب و حکومت را امانتی عنوان میکند که در روز رستاخیز خواری و پشیمانی را به در پی دارد، مگر برای کسانیکه حق مسئولیت آن را اداء کرده و پاداششان را از الله سبحانه وتعالی میخواهند! بسان کسانیکه شریعت الله سبحانه را مسیر خویش و امانتی قرار داده و با جان شان از آن پاسداری مینمودند، بسیار از آنان عهدهداری منصبی را به دلیل ترسیکه نسبت به مسئولیت خطیر و بزرگ آن داشتند، نمیپزیرفتند. کسیکه عهدار منصبی میشد، حق آن را اداء مینمود. خلفاء و والیای مسلمانان اولین کسانیبودند که گرسنه بودند و آخرین کسانیبودند که سیر میبودند، از جنس امت بوده، امت آنان را دوست و آنها امت را دوست داشتند، خواب بر چشمان شان نمیآمد اگر یک تن از رعیت شان گرسنه و مریضمیبود، تا اینکه نیاز و مشکلاش را بر طرف میساختند. از آنجایکه عقیدۀ اسلامی را اساس و مبنای حاکمیت خویش قرار داده بودند، به بهترین الگوها برای ما تبدیل شده اند، مانند "سعید بن عامر والی حمص در دوران خلافت عمر رضی الله عنه" خلیفۀ مسلمانان عمر رضی الله عنه سعید بن عامر را بر ولایت حمص میگمارد، مدت زیاد نمیگذرد که گروهی از مردم حمص نزد امیرالمؤمنین میآیند، امیر المؤمنین برای شان میگوید: "نامهای فقرای خویش را بنویسید تا از دارائی مسلمانان به آنها اعطاء کنم". بنا براین آنها نامهای فقرای خویش را نوشته و در میان آنان نام سعید بن عامر والی حمص را نیزمینویسند." عمر رضی الله عنه پرسان میکند: "سعید بن عامر کیست؟" میگویند: " او امیر ما میباشد." عمر رضی الله عنه باز پرسان میکند که "امیر شما فقیر است؟" میگویند: " بلی قسم به الله روزهای زیادی سپری میشود که در خانۀ وی آتشی روشن نشده و طعامی پخته نمیشود. اشک در چشمان امیر المؤمنین جاری شده و گریان مینماید، سپس هزار دینار را در کسیه نهاده میگوید: این مال را برایش بدهید تا از آن امرار معاش کند." زمانیکه آن گروه به حمص بازمیگردند، کسیه را به سعید داده و سعید میگوید: " إنا لله و إنا إلیه راجعون!" گویا که به وی کدام مصیبتی فرا رسیده باشد. همسرش از وی میپرسد: " چه خبر است؟ آیا کدام اتفاق بدی برای امیر المؤمنین افتاده است (آیا امیرالمؤمنین درگذشته است)؟" سعید میگوید: "اتفاقی بزرگتر ازاین رخ داده است! دنیا بر من روی آورده تا آخرتم را فاسد سازد." همسرش میگوید: "خود را از آن نجات بده!" او در مورد دینارها چیزی نمیداند. سعید میگوید: "آیا کمکم میکنی تا خود را از آن نجات دهم؟" همسرش میگوید: "بلی." همین میشود که سعید هزار دیناری را که امیرالمؤمنین برایش فرستاده بود، بین فقرای مسلمین توزیع مینماید.
نویسنده: عبد الخالق عبدون
مترجم: علی مطمئن