- مطابق
معنی نبود خلافت
(ترجمه)
به دلیل نبود خلافت اسلامی و حاکمیت نظامی غیر از شریعت الله سبحانه وتعالی، امت اسلامی خسارات بسیاری را متحمل گردیده اند، بل میتوان گفت که امت از اثر نبود خلافت، همه چیز خویش را از دست داده است. برای امت نه عزتی باقی مانده و نه کرامتی و نه هم امنیت و امانی. ... امتیکه هر کوزهای برسر آن شکسته هیچ مؤثریتی در میدان زندگی نداشته و چیزی به شمار نمیرود، هیچ حامی نداشته و بدون غمخوار و سرپرست میباشد؛ امتیکه سخت محتاج علمای ربانی میباشد؛ علماییکه در بیان حق جز از الله سبحانه وتعالی از هیچ چیزی نهراسند و ترس از مرگ، زندان و شکنجه آنان را از اعلای کلمۀ لا اله الا الله و ادای حق آن، باز ندارد.
امت اسلامی در نبود خلافت قدرت و اقتدار خود را از دست داده، لجام تصامیم سیاسی آن در دست دیگران میباشد. پس از سقوط خلافت در سال 1924م سیادت در قوانین از اسلام سلب و از آن روز بدینسو بالای امت قوانین انگلیسی، فرانسوی و دیگر دولتهای کفری حاکم گردید. برای شریعت هیچ چیزی از سیادت و سروری باقی نمانده و در دولتهای سایکس پیکو هیچ ارزش و جایگاهی برای دین الله سبحانه وتعالی وجود ندارد.
امت اسلامی موجودیت موفق بینالمللی خویش را به عنوان امت فعال، زنده، فیصله کنندۀ مشکلات، قضایا، زد وبندها و حوادث جهانی از دست داده است. امت اسلامی از تمام قضایای جهانی و تأثیرگذاری در سیاست جهانی، در انزواء قرار گرفته است.
امت به بیش از پنجاه رژیم ضعیف و ناکارا تقسیم شده است و بالای هر رژیم یک نظام کفری و یک حاکم مزدور غرب مسلط میباشد. غرب در میان این رژیمها حتی در داخل هر رژیم، اختلافاتی را شعلهور ساخته که در نتیجه آن، میان ما قتل و آدمکشی به یک سنت و منهج، فقر معمول و جهل به حکایت زندگی مان تبدیل شده است!
در نبود خلافت مقدسات مسلمانان پایمال، سرزمینهای اسلامی اشغال و تقسیم گردیدند، مسلمانان را درگیری اختلافات و درگیریهایی ساختند که قرنهاست ادامه دارد؛ فتنههاییکه غرب و حکام مزدور، آن را پس از سقوط دولت خلافت، در میان مسلمانان شعلهورساخته است. تا جاییکه مسلمانان به سوی کشورهای غربی دست به گدایی دراز کرده و از شدت فقر و تنگدستیکه گرفتار آن شدند و به کشورهای غربی پناه میبرند؛ در حالیکه سرزمینهای اسلامی مملو از معادن، دارائیها و داشتههای میباشد که میبایست همانگونه که باید باعث ثروت مندی مسلمانان، رفاء و فراخی زندهگی شان شود.
این معنی نبود خلافت و از دست رفتن اقتدار امت میباشد. اما این در حالی است که برای نجات از این مصیبتها و راهحلی برای این مشکلات، جز برپایی دوبارۀ خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت وجود ندارد.
نویسنده: استاد فرج ممدوح
مترجم: علی مطمئن